رابینهود در داووس!
...
ظاهراً یانکیها برای انتصاب رهبر اتحاد جماهیر نوکری، به دولت اسلامی ترکیه و شخص رجب اردوغان رضایت دادهاند. و گویا برای نیل به این هدف «مقدس»، برپائی یک سیرک چند دقیقهای در حاشیة نشست داووس الزامی مینمود، چرا که سازمان سیا برای رهبری قطب کاذب اسرائیلستیزی نیاز به ایجاد «اجماع جهانی» دارد.
«سگهای سیرک هنگامی معلق میزنند که صدای شلاق مربی را بشنوند اما سگی که خوب تربیت شده، بدون شلاق معلق میزند.»
این سخنان خردمندانة «جرج اورول» درباب ایجاد «اجماع» است که پیشتر هم به آن اشاره کردهایم. امروز هم جهت حفظ منافع آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک میباید پیرامون «مبارزات» رجب اردوغان با اسرائیل یک «اجماع جهانی» ایجاد شود! در راستای ایجاد همین اجماع، «نمایشی» با شرکت عالیجناب «پانکیمون»، دبیرکل سازمان رسوای ملل، عمرو موسی، دبیرکل اتحادیة مفلوک عرب، شیمون پرز، رئیس جمهور در واقع متوفی اسرائیل، و از همه مهمتر، شخص رجب اردوغان، نخست وزیر دولت اسلامی کشور «لائیک» ترکیه، تحت عنوان «غزه، مدلی برای خاورمیانه»، به روی صحنه آورده شد، تا حاضران کمی «سرگرم» شوند، و در ضمن سازمان سیا بتواند با بوق و کرنا دولت اسلامی کشور به اصطلاح «لائیک» ترکیه را به «رهبری» اتحادجماهیر نوکری «منصوب» کند.
بله از آنجا که رجب اردوغان، پیش از استقرار در جایگاه نخست وزیری ترکیه، فوتبالیست بوده، با شنیدن صدای «بوق»، احساسات ناسیونالیستی و ابلهانهاش به جوش میآید، رگهای گردنش بیرون میزند و برای «هد» زدن به صورت حریف آماده میشود. میدانیم که در مسابقات فوتبال همیشه یک «ممد بوقی و گروه همسرایان» حضور فعال دارند، چرا که کار فوتبال مانند همة امور مافیا بدون بوق و کرنا و لاتبازی پیش نخواهد رفت.
فوتبالیستها میباید به یکدیگر تنه زده، و ترجیحاً مشت و لگدی هم حوالة حریف کنند؛ داور باید اخطار بدهد و اینجاست که علافان حاضر در استادیوم به طرفداری از فوتبالیست و یا برای تأئید داور عربده خواهند کشید، و بازیکن خطاکار تفی هم به عنوان چاشنی نمایش بر روی زمین چمن میاندازد تا دوربین فیلمبرداران این صحنة «سرنوشتساز» را در تاریخ به ثبت برساند. طی اینمدت یکنفر باید مدام «بوق» بزند، تا مسئولان و سرمایهگذارانی که دو تیم را مثل خروس لاری به جان هم انداختهاند بتوانند با خاطر آسوده در مورد نتیجة بازی «مذاکرات» کنند. چرا که پای میلیونها دلار در کار است و نمیتوان مشکل را به سادگی و با بمب و موشک و نارنجک حل کرد.
بله «بوق» حکمت دارد، و اردوغان هم درست مثل سگ پائولوف که با شنیدن صدای زنگوله آب از لب و لوچهاش سرازیر میشد، «شرطی» شده و با شنیدن صدای بوق واکنش مطلوب نشان میدهد و ... و با شیمون پرز دعوا میکند! جالب است که نقش ممد بوقی را خود شیمون پرز بر عهده داشته که میگویند امروز برای دمیدن در بوق کذا از اردوغان عذرخواهی کرده! و هر چند خبر عذرخواهی در نووستی تکذیب شد، امت اسلام دریافتند که اردوغان، ضمن جنگ زرگری با شیمون پرز مافنگی، اسرائیل را در جنگ داووس یک تنه شکست داد.
اینچنین بود که فیگارو، لوموند، رادیو فردا، بیبیسی، فارس نیوز و حنازرچوبه همه به رهبری آسوشیتدپرس، رویترز و فرانسپرس به معلق زدن پرداختند و «مردم همیشه در صحنة» کشور ترکیه با پرچمهای ترکیه و پرچم سبز افلاس اسلام برای استقبال از رهبر آیندة مستضعفین جهان راهی فرودگاه شدند. حاج اکبر بهرمانی هم در وقوقیة دوم جمعه برای استقبال از رجب اردوغان از مردم ترکیه تشکر فرمودند!
بله دکان گورکنها کساد شده، اربابان ناچاراند برای رونق دکان همپالکیهای روضه خوانها در ترکیه دست به دعا بردارند. سی سال پیش در چنین روزهائی بود که «مردم» برای استقبال از یک جفت نعلین و یک گله جاسوس و مزدور سازمان سیا راهی فرودگاه مهرآباد شدند، تا استقلال و آزادی در «حکومت توحش» را از نزدیک لمس بفرمایند. انصافاً که آزادی و استقلال را هم خوب به دست آوردند، البته در همان تحجر و توحش و به همین دلیل بود که سیل جوایز از غرب به سوی «نخبگان» حکومت توحش سرازیر شد. همه میخواستند مراتب خرسندی خود را از گسترش فقر، فساد، خشونت، بلاهت، حماقت و ابتذال در کشور ایران ابراز دارند. البته نقش لباس شخصیها و پامنبریهایشان را در رسانههای فارسی زبان بلاد غرب دستکم نگیریم. سیدابراهیم نبوی، شیخ مسعود بهنود و بسیاری دیگر از قلم به مزدهای استعمار به ما میگویند که پیش از ظهور احمدی نژاد «دمکراسی جمکران» هیچ نقص و اشکالی نداشته! میگویند که صرف «برپائی انتخابات» در جمکران خود نشانی است از دمکراسی! میگویند که «شرکت در انتخابات» اوضاع را «بهتر» خواهد کرد.
و مسلم است که حق دارند! شرکت در انتخابات، کسب مشروعیت برای حکومتی است که امثال بهنود و نبوی در آن «نویسنده» شدهاند، و امثال سیمین بهبهانی هم شاعر! و روشن است که تداوم حکومت اسلامی، اوضاع را برای هم اینان «بهتر» هم خواهد کرد. کار قلمبهمزدهای طنزپرداز حکومت بجائی رسیده که بیشرمانه میگویند، «بهرمانی هرچه دزدیده باشد، از احمدی نژاد کمتر دزیده»، پس رفسنجانی از احمدی نژاد «بهتر» است! ظاهراً کفگیر به ته دیگ خورده که معاون سیاسی سابق وزارت کشور جمکران به ما پیشنهاد میکند، بین دزد و دزدتر، دزد را «انتخاب» کنیم.
البته ایشان گز نکرده جر دادهاند، چرا که «انتخاب» در هر حال با ایشان نیست. ساواک جمکران، با شعار ابلهانة «میزان رأی مردم است»، هر که را بفرمایند با درصد فرمایشی از صندوقهای مارگیری بیرون خواهد کشید. «میزان» هم به هیچ عنوان رأی مردم نخواهد بود. «میزان» خواست سیاست استعمار است که برای اعمال آن «حضور مردم» در کوی و برزن و به ویژه در صفهای نمایشی «انتخابات مضحک» الزامی شده.
همچنانکه گفتیم حکومت اسلامی یک حکومت دستنشانده و برخاسته از کودتاست. کودتائی که به برکت «حضور مردم» در خیابانها و تکرار شعارهای پوچ به خود مشروعیت نیز بخشید. «حضوری» که ابزار اصلی پایمال کردن «حقوق قانونی» مردم به شمار میرود. این وجه مشترک حکومت اسلامی و روسپیان است. روسپی هم با «حضور در خیابان» مقبولیت خود را به اثبات میرساند و این «مقبولیت» را نشان «مشروعیت» میداند. حال آنکه «مشروعیت» در گرو قانون و حقوق قانونی است نه در «استقبال مردم»! از سیرک رجب اردوغان در داووس دور افتادیم، پس بازگردیم به داووس که رجب اردوغان را در کنار یک زن بدون حجاب ملاحظه کردیم! و متوجه نشدیم ایشان یک همسر بدون حجاب هم ابتیاع کردهاند یا آن «دلبرک» سیاهپوش خواهر دینیشان بودند!
در هر حال به گفتة تمامی رسانههای معتبر غرب، پانکیمون، پرز، اردوغان و عمروموسی نشسته بودند که ناگهان شیمون پرز، از تهاجم وحشیانة اسرائیل به غزه دفاع کرد، و رجب اردوغان نیز به نوبة خود از کشتار غیرنظامیان غزه توسط اسرائیل به شدت انتقاد فرمودند! بله! این دولت مفلوک اسلامی ترکیه که هم عضو ناتو است و همکاریهای گستردة نظامی و امنیتی با اسرائیل دارد، هم ناناش را همه ساله از دست سنای آمریکا میگیرد، و هم اینکه تاکنون دهها هزار کرد ترکیه را فقط به جرم کرد بودن به قتل رسانده، اینک در داووس مدافع حقوق فلسطینیها شده!
یادآور شویم که شیمون پرز هم در جنایت و توحش از دولت مفلوک ترکیه هیچ کم ندارد. نوآم چامسکی در کتاب «جنگ، به عنوان سیاست خارجی»، به جنایات شیمون پرز، برندة نوبلصلح، در لبنان اشاره کرده. در همین کتاب، چامسکی در مورد دولت ترکیه چنین میگوید:
بین سالهای 1990 تا 1994، به دلیل تخریب روستاهای کردنشین توسط ارتش ترکیه دو میلیون کرد بیخانمان شدند، و بیش از یک میلیون کرد به دیار بکر پناه آوردند [...] طی یکسال 3200 کرد ربوده شده و به قتل رسیدند. بمباران هزاران روستای کردنشین با ناپالم دهها هزار زخمی غیرقابل علاج بر جای گذارد[...] ترکیه نخستین وارد کنندة سلاح سنگین از ایالات متحد است و در دوران ریاست جمهوری کلینتون فعالانه در بمباران مردم بالکان شرکت داشت[...]
پیشتر هم با تکیه بر مصاحبههای نوآم چامسکی به نقش دولت ترکیه در جنایات آمریکا اشاره کردهایم. حال میباید دید رسانههای غرب و پامنبریهای مفلوکشان در جمکران بر اساس کدام اسناد و شواهد بر طبل «بشردوستی» دولت ترکیه و شخص رجب اردوغان میزنند، و کسی را بشردوست معرفی میکنند که فرمانبردار ارتش ناتو است؟ البته ما از دلائل این جنجال رسانهای نیک آگاهایم.
به یاد داریم که الیزابت دوم و همراهان چندی پیش عازم ترکیه شدند و ملکة «جنتلمنهای نزولخور»، سری هم به مسجد زدند تا پیوندشان را با اسلام به جهانیان ثابت کنند. همچنین میدانیم که مسلمین با عشق و علاقة فراوان از جنگهای صلیبی و صلاحالدین ایوبی یاد میکنند، چرا که صلاحالدین ایوبی «خاجپرستها» را با خفت و خواری از بیتالمقدس اخراج فرمودند و هنوز مزة افتخارات ایشان زیر زبان جهان فلکزدة اسلام مانده، و مسلمین در هر فرصت آنرا مزمزه میکنند. ولی این روزها دیگر صلاحالدینایوبی نمیتوان خلق کرد. پس انگلیسیای چشچپ «رابین هود» را از آستین بیرون کشیدهاند که از پرسوناژهای افسانهای آنگلوساکسونهای این سوی آتلانتیک است. استعمار اسلام پرست انگلستان برای ایفای نقش رابین هود، رجب اردوغان را برگزیده، تا هم «تصویردلپذیر» از اسلامگرایان ترکیه ارائه کرده باشد هم دست گورکنهای جمکران را به طناب پوسیدة ترکیه بند کند، تا این قافله نابود نشود. اشکال این است که رابین هود هزارة سوم، مانند دولت ترکیه، هم شریک دزد است هم رفیق قافله. ولی هیچ نگران نباشید! اگر امروز اتحاد جماهیرنوکری در برابر غرب دستها را به علامت تسلیم بالا برده، خفت و ذلت خود را با «شعار» جبران خواهد کرد.
به گزارش حنازرچوبه، مورخ 30 ژانویه 2009، کد خبر 328384، داشصفارهرندی، وزیر بیفرهنگی و ارشاد اسلامی میگوید، فاصلة تکنولوژی غرب با جهان اسلام را پر خواهیم کرد، البته با شعار:
«شکاف ناروائی که به دلیل فاصلة علمی و فناوری میان جهان اسلام و غرب به وجود آمده است را میتوان با قدرت پیام جبران کرد [...] هر فرد از آحاد جامعة اسلامی به تنهائی خود یک رسانه است [...] میتوان امیدوار بود که دادگاه رسیدگی به جنایات ضدبشری اسرائیل تشکیل گردد[...]»
با در نظر گرفتن پروپاگاند رسانههای جهان، به ویژه «جروزالم پست» و «هاآرتز» برای رجب اردوغان میتوان امیدوار بود که دادگاه کذا در کشور عدالتپرور ترکیه تشکیل شود تا مسلمین هم دادگاه کشکی «نورنبرگی» از آن خودشان داشته باشند و به این ترتیب داشصفار هم بتواند «شکاف ناروای» تکنولوژیکاش را با جهان غرب «پر» کند.
«سگهای سیرک هنگامی معلق میزنند که صدای شلاق مربی را بشنوند اما سگی که خوب تربیت شده، بدون شلاق معلق میزند.»
این سخنان خردمندانة «جرج اورول» درباب ایجاد «اجماع» است که پیشتر هم به آن اشاره کردهایم. امروز هم جهت حفظ منافع آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک میباید پیرامون «مبارزات» رجب اردوغان با اسرائیل یک «اجماع جهانی» ایجاد شود! در راستای ایجاد همین اجماع، «نمایشی» با شرکت عالیجناب «پانکیمون»، دبیرکل سازمان رسوای ملل، عمرو موسی، دبیرکل اتحادیة مفلوک عرب، شیمون پرز، رئیس جمهور در واقع متوفی اسرائیل، و از همه مهمتر، شخص رجب اردوغان، نخست وزیر دولت اسلامی کشور «لائیک» ترکیه، تحت عنوان «غزه، مدلی برای خاورمیانه»، به روی صحنه آورده شد، تا حاضران کمی «سرگرم» شوند، و در ضمن سازمان سیا بتواند با بوق و کرنا دولت اسلامی کشور به اصطلاح «لائیک» ترکیه را به «رهبری» اتحادجماهیر نوکری «منصوب» کند.
بله از آنجا که رجب اردوغان، پیش از استقرار در جایگاه نخست وزیری ترکیه، فوتبالیست بوده، با شنیدن صدای «بوق»، احساسات ناسیونالیستی و ابلهانهاش به جوش میآید، رگهای گردنش بیرون میزند و برای «هد» زدن به صورت حریف آماده میشود. میدانیم که در مسابقات فوتبال همیشه یک «ممد بوقی و گروه همسرایان» حضور فعال دارند، چرا که کار فوتبال مانند همة امور مافیا بدون بوق و کرنا و لاتبازی پیش نخواهد رفت.
فوتبالیستها میباید به یکدیگر تنه زده، و ترجیحاً مشت و لگدی هم حوالة حریف کنند؛ داور باید اخطار بدهد و اینجاست که علافان حاضر در استادیوم به طرفداری از فوتبالیست و یا برای تأئید داور عربده خواهند کشید، و بازیکن خطاکار تفی هم به عنوان چاشنی نمایش بر روی زمین چمن میاندازد تا دوربین فیلمبرداران این صحنة «سرنوشتساز» را در تاریخ به ثبت برساند. طی اینمدت یکنفر باید مدام «بوق» بزند، تا مسئولان و سرمایهگذارانی که دو تیم را مثل خروس لاری به جان هم انداختهاند بتوانند با خاطر آسوده در مورد نتیجة بازی «مذاکرات» کنند. چرا که پای میلیونها دلار در کار است و نمیتوان مشکل را به سادگی و با بمب و موشک و نارنجک حل کرد.
بله «بوق» حکمت دارد، و اردوغان هم درست مثل سگ پائولوف که با شنیدن صدای زنگوله آب از لب و لوچهاش سرازیر میشد، «شرطی» شده و با شنیدن صدای بوق واکنش مطلوب نشان میدهد و ... و با شیمون پرز دعوا میکند! جالب است که نقش ممد بوقی را خود شیمون پرز بر عهده داشته که میگویند امروز برای دمیدن در بوق کذا از اردوغان عذرخواهی کرده! و هر چند خبر عذرخواهی در نووستی تکذیب شد، امت اسلام دریافتند که اردوغان، ضمن جنگ زرگری با شیمون پرز مافنگی، اسرائیل را در جنگ داووس یک تنه شکست داد.
اینچنین بود که فیگارو، لوموند، رادیو فردا، بیبیسی، فارس نیوز و حنازرچوبه همه به رهبری آسوشیتدپرس، رویترز و فرانسپرس به معلق زدن پرداختند و «مردم همیشه در صحنة» کشور ترکیه با پرچمهای ترکیه و پرچم سبز افلاس اسلام برای استقبال از رهبر آیندة مستضعفین جهان راهی فرودگاه شدند. حاج اکبر بهرمانی هم در وقوقیة دوم جمعه برای استقبال از رجب اردوغان از مردم ترکیه تشکر فرمودند!
بله دکان گورکنها کساد شده، اربابان ناچاراند برای رونق دکان همپالکیهای روضه خوانها در ترکیه دست به دعا بردارند. سی سال پیش در چنین روزهائی بود که «مردم» برای استقبال از یک جفت نعلین و یک گله جاسوس و مزدور سازمان سیا راهی فرودگاه مهرآباد شدند، تا استقلال و آزادی در «حکومت توحش» را از نزدیک لمس بفرمایند. انصافاً که آزادی و استقلال را هم خوب به دست آوردند، البته در همان تحجر و توحش و به همین دلیل بود که سیل جوایز از غرب به سوی «نخبگان» حکومت توحش سرازیر شد. همه میخواستند مراتب خرسندی خود را از گسترش فقر، فساد، خشونت، بلاهت، حماقت و ابتذال در کشور ایران ابراز دارند. البته نقش لباس شخصیها و پامنبریهایشان را در رسانههای فارسی زبان بلاد غرب دستکم نگیریم. سیدابراهیم نبوی، شیخ مسعود بهنود و بسیاری دیگر از قلم به مزدهای استعمار به ما میگویند که پیش از ظهور احمدی نژاد «دمکراسی جمکران» هیچ نقص و اشکالی نداشته! میگویند که صرف «برپائی انتخابات» در جمکران خود نشانی است از دمکراسی! میگویند که «شرکت در انتخابات» اوضاع را «بهتر» خواهد کرد.
و مسلم است که حق دارند! شرکت در انتخابات، کسب مشروعیت برای حکومتی است که امثال بهنود و نبوی در آن «نویسنده» شدهاند، و امثال سیمین بهبهانی هم شاعر! و روشن است که تداوم حکومت اسلامی، اوضاع را برای هم اینان «بهتر» هم خواهد کرد. کار قلمبهمزدهای طنزپرداز حکومت بجائی رسیده که بیشرمانه میگویند، «بهرمانی هرچه دزدیده باشد، از احمدی نژاد کمتر دزیده»، پس رفسنجانی از احمدی نژاد «بهتر» است! ظاهراً کفگیر به ته دیگ خورده که معاون سیاسی سابق وزارت کشور جمکران به ما پیشنهاد میکند، بین دزد و دزدتر، دزد را «انتخاب» کنیم.
البته ایشان گز نکرده جر دادهاند، چرا که «انتخاب» در هر حال با ایشان نیست. ساواک جمکران، با شعار ابلهانة «میزان رأی مردم است»، هر که را بفرمایند با درصد فرمایشی از صندوقهای مارگیری بیرون خواهد کشید. «میزان» هم به هیچ عنوان رأی مردم نخواهد بود. «میزان» خواست سیاست استعمار است که برای اعمال آن «حضور مردم» در کوی و برزن و به ویژه در صفهای نمایشی «انتخابات مضحک» الزامی شده.
همچنانکه گفتیم حکومت اسلامی یک حکومت دستنشانده و برخاسته از کودتاست. کودتائی که به برکت «حضور مردم» در خیابانها و تکرار شعارهای پوچ به خود مشروعیت نیز بخشید. «حضوری» که ابزار اصلی پایمال کردن «حقوق قانونی» مردم به شمار میرود. این وجه مشترک حکومت اسلامی و روسپیان است. روسپی هم با «حضور در خیابان» مقبولیت خود را به اثبات میرساند و این «مقبولیت» را نشان «مشروعیت» میداند. حال آنکه «مشروعیت» در گرو قانون و حقوق قانونی است نه در «استقبال مردم»! از سیرک رجب اردوغان در داووس دور افتادیم، پس بازگردیم به داووس که رجب اردوغان را در کنار یک زن بدون حجاب ملاحظه کردیم! و متوجه نشدیم ایشان یک همسر بدون حجاب هم ابتیاع کردهاند یا آن «دلبرک» سیاهپوش خواهر دینیشان بودند!
در هر حال به گفتة تمامی رسانههای معتبر غرب، پانکیمون، پرز، اردوغان و عمروموسی نشسته بودند که ناگهان شیمون پرز، از تهاجم وحشیانة اسرائیل به غزه دفاع کرد، و رجب اردوغان نیز به نوبة خود از کشتار غیرنظامیان غزه توسط اسرائیل به شدت انتقاد فرمودند! بله! این دولت مفلوک اسلامی ترکیه که هم عضو ناتو است و همکاریهای گستردة نظامی و امنیتی با اسرائیل دارد، هم ناناش را همه ساله از دست سنای آمریکا میگیرد، و هم اینکه تاکنون دهها هزار کرد ترکیه را فقط به جرم کرد بودن به قتل رسانده، اینک در داووس مدافع حقوق فلسطینیها شده!
یادآور شویم که شیمون پرز هم در جنایت و توحش از دولت مفلوک ترکیه هیچ کم ندارد. نوآم چامسکی در کتاب «جنگ، به عنوان سیاست خارجی»، به جنایات شیمون پرز، برندة نوبلصلح، در لبنان اشاره کرده. در همین کتاب، چامسکی در مورد دولت ترکیه چنین میگوید:
بین سالهای 1990 تا 1994، به دلیل تخریب روستاهای کردنشین توسط ارتش ترکیه دو میلیون کرد بیخانمان شدند، و بیش از یک میلیون کرد به دیار بکر پناه آوردند [...] طی یکسال 3200 کرد ربوده شده و به قتل رسیدند. بمباران هزاران روستای کردنشین با ناپالم دهها هزار زخمی غیرقابل علاج بر جای گذارد[...] ترکیه نخستین وارد کنندة سلاح سنگین از ایالات متحد است و در دوران ریاست جمهوری کلینتون فعالانه در بمباران مردم بالکان شرکت داشت[...]
پیشتر هم با تکیه بر مصاحبههای نوآم چامسکی به نقش دولت ترکیه در جنایات آمریکا اشاره کردهایم. حال میباید دید رسانههای غرب و پامنبریهای مفلوکشان در جمکران بر اساس کدام اسناد و شواهد بر طبل «بشردوستی» دولت ترکیه و شخص رجب اردوغان میزنند، و کسی را بشردوست معرفی میکنند که فرمانبردار ارتش ناتو است؟ البته ما از دلائل این جنجال رسانهای نیک آگاهایم.
به یاد داریم که الیزابت دوم و همراهان چندی پیش عازم ترکیه شدند و ملکة «جنتلمنهای نزولخور»، سری هم به مسجد زدند تا پیوندشان را با اسلام به جهانیان ثابت کنند. همچنین میدانیم که مسلمین با عشق و علاقة فراوان از جنگهای صلیبی و صلاحالدین ایوبی یاد میکنند، چرا که صلاحالدین ایوبی «خاجپرستها» را با خفت و خواری از بیتالمقدس اخراج فرمودند و هنوز مزة افتخارات ایشان زیر زبان جهان فلکزدة اسلام مانده، و مسلمین در هر فرصت آنرا مزمزه میکنند. ولی این روزها دیگر صلاحالدینایوبی نمیتوان خلق کرد. پس انگلیسیای چشچپ «رابین هود» را از آستین بیرون کشیدهاند که از پرسوناژهای افسانهای آنگلوساکسونهای این سوی آتلانتیک است. استعمار اسلام پرست انگلستان برای ایفای نقش رابین هود، رجب اردوغان را برگزیده، تا هم «تصویردلپذیر» از اسلامگرایان ترکیه ارائه کرده باشد هم دست گورکنهای جمکران را به طناب پوسیدة ترکیه بند کند، تا این قافله نابود نشود. اشکال این است که رابین هود هزارة سوم، مانند دولت ترکیه، هم شریک دزد است هم رفیق قافله. ولی هیچ نگران نباشید! اگر امروز اتحاد جماهیرنوکری در برابر غرب دستها را به علامت تسلیم بالا برده، خفت و ذلت خود را با «شعار» جبران خواهد کرد.
به گزارش حنازرچوبه، مورخ 30 ژانویه 2009، کد خبر 328384، داشصفارهرندی، وزیر بیفرهنگی و ارشاد اسلامی میگوید، فاصلة تکنولوژی غرب با جهان اسلام را پر خواهیم کرد، البته با شعار:
«شکاف ناروائی که به دلیل فاصلة علمی و فناوری میان جهان اسلام و غرب به وجود آمده است را میتوان با قدرت پیام جبران کرد [...] هر فرد از آحاد جامعة اسلامی به تنهائی خود یک رسانه است [...] میتوان امیدوار بود که دادگاه رسیدگی به جنایات ضدبشری اسرائیل تشکیل گردد[...]»
با در نظر گرفتن پروپاگاند رسانههای جهان، به ویژه «جروزالم پست» و «هاآرتز» برای رجب اردوغان میتوان امیدوار بود که دادگاه کذا در کشور عدالتپرور ترکیه تشکیل شود تا مسلمین هم دادگاه کشکی «نورنبرگی» از آن خودشان داشته باشند و به این ترتیب داشصفار هم بتواند «شکاف ناروای» تکنولوژیکاش را با جهان غرب «پر» کند.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت