نسل نعلین!
...
پیرامون وبلاگ «المضحکات! البیانات!» تکرار میکنیم که قتل عبدالرحمن برومند سیاسی نبود. در مورد لاله و لادن برومند سایت «ایران رزیست» توضیح داده و لزومی ندارد وقت این وبلاگ را برای این مسائل تلف کنیم. برای روشنتر شدن وبلاگ دیروز تکرار میکنیم، اعلامیة جهانی حقوق بشر از«حقوق انسانی» دفاع میکند نه از آخوندهای بهائی، شیعی، یهودی و مسیحی! صدور این بیانیههای مضحک نشان میدهد که استعمار غرب به ویژه حاکمیت فرانسه از طریق وزارت امورخارجة این کشور در کنار آخوندکروبی، محفل عبادی و دیگر فاشیستهای مدعی «اصلاحطلبی» قرار گرفته تا مبادا اسلام خدشهدار شود، و نان پنتاگون آجر!
اربابان کودتاچیان «انقلاب شکوهمند» 22 بهمن 1357، نیازمند ارائة «تصویر دلپذیر» از دستنشاندگانشان هستند. دمکراسیهای غرب باید در برابر افکار عمومی خود این دروغ بزرگ را پیوسته تکرار کنند که «حکومت اسلامی یک حکومت دمکراتیک است و مردم ایران آنرا پذیرفتهاند!» جهت حقنه کردن این دروغ شاخدار به شهروندان غرب لازم است به آنان گفته شود که در حکومت جمکران «انتخابات» وجود دارد و مردم در این انتخابات «حضور» گسترده دارند؛ دلیلی «روشن» برای مردمی بودن این حکومت!
البته رسانههای غرب تمام تلاش خود را به خرج خواهند داد تا پنج اصل اول قانون اساسی حکومت نعلین به گوش احدی نرسد چرا که در اینصورت عالم و آدم خواهند فهمید که برپائی انتخابات در یک حکومت مدعی تقدس الهی بیشتر مضحکه و شبیه سازی است و افشای چنین مسائلی تمامی تلاشهای اعضای سازمان ناتو را نقش بر آب خواهد کرد.
از سوی دیگر شهروندان دمکراسیهای غرب باید «ببینند» که ملت ایران از انتخابات این حکومت استقبال هم میکنند، و نتیجه بگیرند که حکومت اسلامی نه تنها یک حکومت دمکراتیک و متکی بر آراء عمومی است که «مردم» هنوز از این حاکمیت رضایت دارند و به همین دلیل در انتخاباتاش فعالانه شرکت میکنند.
دلیل ملاقات شیرین عبادی با آخوندکروبی پشتیبانی محافل آخوندپرور فاشیسم بینالملل از «نعلین» و «نوبل» است. همین روزها است که ستاد شیخ کروبی شعارهای عوامفریب و ابلهانة تولیدی استعمار غرب را به مردم، تودهها، امت، خلق یا همان «تل منطقستیز» محبوب فاشیستها ارائه دهد. البته هیچیک از این شعارها تحقق نخواهد یافت، چرا که بر هیچ برنامة سیاسی و یا راهکار اجتماعی منطقی تکیه ندارد. ارائة این شعارها فقط برای «جلب مشتری» و تأمین «حضور» سیاهیلشکر در پای صندوقهای «عبادی ـ شیادی» است.
به موازات پروپاگاند استعماری سازمان تبلیغات اسلامی که هر هفته در قالب وقوقیه به امت مستضعف حقنه میشود، پادوهای محفل فاشیسم بینالملل نیز همین تبلیغات انسانستیز و خدامحور را در پوشش دفاع از حقوق شهروندی و آزادی بیان و دیگر ارزشهای دمکراتیک به خورد مردم میدهند. بیانیة ابلهانة «ما شرمگینایم» که در وبلاگ «المضحکات! البیانات!» به آن پرداختیم از جمله همین تلاشها است. امروز میپردازیم به پروپاگاند انسانستیز استعمار غرب در وقوقیة جمعه، و مقالة «شیوای» فریبا داوودی مهاجر در سایت «مستقل» گویا نیوز!
وقوقیة این جمعه «سکولاریسم» را به سلطنت پهلوی نسبت میدهد و ادعا میکند، سلطنت پهلوی «دین ستیز» بوده، و اینکه آمریکا از سلطنت شاه حمایت میکرد! و مطلب داوودی مهاجر، در پوشش دفاع از آزادی بیان، در واقع به دفاع از آزادی توهم و تقدس دینی پرداخته. نویسنده مقولههای «عقیده» و «مذهب» را در هم میآمیزد، چرا که مسلماً قیاس به نفس کرده و مخاطبان را نادان و ابله انگاشته. اربابان سیدمهدی خاموشی نیز در ینگهدنیا میپندارند مردم ایران از سیاست انسداد گروه برژینسکی برای تبدیل منطقه به اتحاد جماهیر اسلامی مطلع نیستند و به همین دلیل چندین پشته مهمل و مزخرف به دست سیدمهدی خاموشی میدهند تا آنان را به هم ببافد و در قالب «وقوقیه» تحویل خطیب جمعه دهد.
بله در راستای حماقت گستری سازمان «سیا» است که آخوند احمد خاتمی فراموش کرده حمایت آمریکا از شاه با ورود جیمیکارتر به کاخ سفید پایان یافت، و دلیل برکناری هویدا، پس از 13 سال نخست وزیری همین تغییر سیاست آمریکا بوده. مسلماً چاقو دستة خود را نخواهد برید و سگ هم نخواهد گرفت پاچة ارباب را! در نتیجه ما هیچ انتظار نداریم سازمان تبلیغات اسلامی وقوقیههایاش را در ضدیت با منافع غرب و در مسیر عکس پروپاگاند سازمان سیا تنظیم کند. سیدمهدی خاموشی را آوردهاند تا تولیدات آبدارخانة پنتاگون و موساد را در پوشش نبرد بیامان با «امپریاس» به مخاطب تحویل دهد!
در نتیجه تعجب نمیکنیم که وقوقیة کذا ضمن حمایت از حماس، «جنبش» دستپروردة موساد، از تعطیلی تونلهای رفح نیز ابراز نارضایتی کرده، خواهان بازگشائی مسیر قاچاق اسلحه به نوار غزه شود. یا اینکه تعجب نخواهیم کرد اگر سیدمهدی، میرزا بنویس «امپریاس» با توسل به واژگوننمائی ادعا کند، آمریکا با استقرار حکومت اسلامی مخالفت داشت، و یا ملت ایران از آزادی و استقلال برخورداراست، چون نعلینها انتخابات به راه میاندازند. بله هیچ تعجبی ندارد که آخوند جماعت دروغ سر هم کند، چرا که در غیر اینصورت «امپریاس» جیرة امام و امتشان را قطع میکند. کار دروغگوئی در وقوقیة این هفته آنقدر بالا گرفته که تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان و عراق برای استقرار حکومت اسلامی در این دو کشور، پیشگیری از «خیزش اسلامی» تفسیر شده:
«آمریکا در این سالها با هدف پیشگیری از خیزش اسلامی در منطقه حضور یافت اما هرگز به اهدافش نرسید. [خاتمی] نعمت آزادی را در کشور از دیگر نعمتهای پیروزی انقلاب اسلامی دانست [و گفت] به برکت انقلاب مردم تاکنون با حضور در 30 انتخابات بزرگ ...»
کد خبر: 341674، منبع: حنازرچوبه
بله «نعمت آزادی» در قاموس اربابان حکومت اسلامی همان کشاندن مردم به پای صندوقهای شهرفرنگ جمکران است، در برابر دوربین خبرنگاران غربی! ولی میدانیم که فعالیتهای انتخاباتی حکومت جمکران ابتدا در ینگه دنیا آغاز میشود. شعارهای آن نخست توسط متخصصین هدایت افکار عمومی در آبدارخانة سازمان سیا «تولید» میشود، سپس فعلة فاشیسم ساکن ینگهدنیا و بلاد اروپا به «بازتولید» و یا بهتر بگوئیم به نشخوار آن در سایتهائی از قماش «گویا نیوز» و دیگر سایتهای «مستقل» مشغول میشوند. محور اصلی این تبلیغات «خررنگکن» که برای تشویق مردم به شرکت در مراسم مارگیری آخوندها ساخته و پرداخته شده، تحریف اعلامیة جهانی حقوق بشر و نفی انسانمحوری در این اعلامیه است. روشنتر بگوئیم فعلة فاشیسم با حذف بشر از این اعلامیه، «بشر دینی» و «بشر قومی» را بجای آن نشاندهاند که اسلام و «حقوق بشر نسبی» خدشهدار نشود.
برای تحقق چنین جابجائیهای عوامفریبانه توسل به اصل جادوئی «ترادف کلی» یا مخدوش کردن مرز مفاهیم الزامی است. و به همین منظور میباید مردم ایران به دستههای متفاوت «دینی» و «قومی» تقسیم شوند تا پروپاگاند سرکوب استحماری بتواند در پوشش شعارهای آزادی، دمکراسی، حقوق شهروندی و دیگر مفاهیم و ارزشهای انسانمحور، در واقع فاشیسم را به ما ملت حقنه کند. به عنوان نمونه نگاهی خواهیم داشت به مهملاتی که فریبا داوودی مهاجر به هم بافته و در «گویانیوز» منتشر شده.
فریبا داوودی مهاجر محصولی است از سیاست تولید مخالفنما توسط ساواک جمکران. بر اساس این سیاست ساواک جیرهخواران خود را از بازار داخلی به ینگه دنیا صادر میکند. داوودی مهاجر عضو کمپین «آشپرستان» است که در سال 2007، یک جایزه از دیدهبان حقوق بشر و جایزة دیگری تحت عنوان «حقوق بشر اول» در آمریکا دریافت کرده! داوودی مهاجر که مانند همة زبالههای ارسالی به غرب، «نویسنده» و «صاحبقلمی» به ویژه الکن و مبتذل است، خود را سخنگوی یک نسل از ایرانیان معرفی میکند و از زبان نسل کذا میگوید، دفاع از آزادی عقیده و «مذهب» را «شرافت» و «مسئولیت» خود میداند!
ابتدا باید به این نویسندة مدافع «حقوق بشردینی» بگوئیم «آزادی عقیده» و «آزادی مذهب» هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارد، چرا که «عقیده» در مفهوم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مالی اجباراً پای بر«منطق» میفشارد، در حالیکه مذهب ریشه در «باور» و «توهم» و «تقدس» دارد. بنابراین آبدارخانة «اینترپرایز»، «فریدام هاوس» و دیگر مراکز «پژوهشی» مغربزمین در کمال حماقت از «جزء» به «کل» رسیدهاند و در این میان ایرانیان را هم مانند سرکار نادان و کودن پنداشتهاند.
در کمال تأسف حضور «نویسندة» محترم میباید عرض کنیم که مذهب، «عقیده» نیست! چرا که «عقیده» مقدسات را شامل نمیشود، و اینکه نهایت امر «منطق» و «توهم» در تضاد با یکدیگر قرار دارند. سرکار بهتر است پیش از نشخوار تولیدات رابرتمکفال کمی تعمق بفرمائید، تا دریابید که در یک حاکمیت دمکراتیک، حکومتی که شهروندان آن از آزادی بیان و عقیده برخورداراند، حق ابراز عقاید و خواستههای «منطقی» خود را خواهند داشت، نه حق دمیدن در شیپور توهم و باورهای مقدس!
از طرف دیگر همه میدانند که دین و مذهب شهروندان در یک دمکراسی در چارچوب «حریم خصوصی» قرار میگیرد و نیازی نیست که رهبر بینوایان فرهنگی، حاجیه خانم داوودی مهاجر دفاع از آن را «وظیفة» خود بدانند! چرا که چنین دفاعیات ابلهانهای از نظر حقوقی، ضددمکراتیک و دخالت در حریم خصوصی افراد به شمار خواهد رفت! به این دلیل است که در یک دمکراسی هنرمندان میتوانند بدون واهمه از منهیات مذهبی خلاقیت خود را بروز دهند، چون عرصة اجتماعی از نکبت مقدسات زدوده شده. مسلماً امثال داوودی مهاجر با چنین مسائلی بیگانهاند، چرا که محافل استعماری برای توزیع جوایز حقوق بشر در میان پادوهای جهان سومی، به ویژه ریزه خواران جمکرانی خود معیارهای ویژهای میطلباند، و از آن جمله است، فقر و بینوائی فرهنگی. و خواهر داوودی مهاجر با قلم شیوای خود در عمل ثابت کرده که واقعاً شایستة دریافت چنین جوایزی از دست مقدس «امپریاس» است:
«[...] نسل من [...] میخواهد که زنها و مردها، شیعه و سنی، مسلمانان و غیرمسلمانان، همة اقوام ایرانی با هم در برابر قانون در داشتن فرصتهای برابر برای زندگی، سهمی یکسان داشته باشند. [نسل من] دفاع از آزادی اندیشه و بیان و مطبوعات و اجتماعات و عقیده و مذهب را نه تنها یک شرافت بلکه مسولیت خود میداند»
بله دفاع از حقوق بشر با همین «نثر»شیوا و بشرستیز! نسل داوودی مهاجر، در واقع نسلی است که مانند خمینی و دیگر مقامات جمکران ذهن ایستا و علیلی دارد که در دورة کودتای سال 1357 یخ زده. البته این جرم داوودی مهاجر بینوا نیست! منافع کودتای ژنرال هویزر در ایران همچون نگاه «مدوزا» متخصصین هدایت افکار عمومی در غرب را به سنگ تبدیل کرده. اینان آنچنان بر جمال بیمثال «پیروزی انقلاب» شیفته و مجذوب شدهاند که اختیار از کف داده، میپندارند زمان هم متوقف شده و ما ملت نیز از شوق ریاست جمهوری جیمی کارتر و ذوق «انقلاب» هنوز به جست و خیز مشغولایم، گذشت زمان را اصلاً احساس نکردهایم، و به ویژه از گذشت روزگار هیچ نیاموختهایم.
بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد
که حدیثاش همه جا بر در و دیوار بماند
اربابان کودتاچیان «انقلاب شکوهمند» 22 بهمن 1357، نیازمند ارائة «تصویر دلپذیر» از دستنشاندگانشان هستند. دمکراسیهای غرب باید در برابر افکار عمومی خود این دروغ بزرگ را پیوسته تکرار کنند که «حکومت اسلامی یک حکومت دمکراتیک است و مردم ایران آنرا پذیرفتهاند!» جهت حقنه کردن این دروغ شاخدار به شهروندان غرب لازم است به آنان گفته شود که در حکومت جمکران «انتخابات» وجود دارد و مردم در این انتخابات «حضور» گسترده دارند؛ دلیلی «روشن» برای مردمی بودن این حکومت!
البته رسانههای غرب تمام تلاش خود را به خرج خواهند داد تا پنج اصل اول قانون اساسی حکومت نعلین به گوش احدی نرسد چرا که در اینصورت عالم و آدم خواهند فهمید که برپائی انتخابات در یک حکومت مدعی تقدس الهی بیشتر مضحکه و شبیه سازی است و افشای چنین مسائلی تمامی تلاشهای اعضای سازمان ناتو را نقش بر آب خواهد کرد.
از سوی دیگر شهروندان دمکراسیهای غرب باید «ببینند» که ملت ایران از انتخابات این حکومت استقبال هم میکنند، و نتیجه بگیرند که حکومت اسلامی نه تنها یک حکومت دمکراتیک و متکی بر آراء عمومی است که «مردم» هنوز از این حاکمیت رضایت دارند و به همین دلیل در انتخاباتاش فعالانه شرکت میکنند.
دلیل ملاقات شیرین عبادی با آخوندکروبی پشتیبانی محافل آخوندپرور فاشیسم بینالملل از «نعلین» و «نوبل» است. همین روزها است که ستاد شیخ کروبی شعارهای عوامفریب و ابلهانة تولیدی استعمار غرب را به مردم، تودهها، امت، خلق یا همان «تل منطقستیز» محبوب فاشیستها ارائه دهد. البته هیچیک از این شعارها تحقق نخواهد یافت، چرا که بر هیچ برنامة سیاسی و یا راهکار اجتماعی منطقی تکیه ندارد. ارائة این شعارها فقط برای «جلب مشتری» و تأمین «حضور» سیاهیلشکر در پای صندوقهای «عبادی ـ شیادی» است.
به موازات پروپاگاند استعماری سازمان تبلیغات اسلامی که هر هفته در قالب وقوقیه به امت مستضعف حقنه میشود، پادوهای محفل فاشیسم بینالملل نیز همین تبلیغات انسانستیز و خدامحور را در پوشش دفاع از حقوق شهروندی و آزادی بیان و دیگر ارزشهای دمکراتیک به خورد مردم میدهند. بیانیة ابلهانة «ما شرمگینایم» که در وبلاگ «المضحکات! البیانات!» به آن پرداختیم از جمله همین تلاشها است. امروز میپردازیم به پروپاگاند انسانستیز استعمار غرب در وقوقیة جمعه، و مقالة «شیوای» فریبا داوودی مهاجر در سایت «مستقل» گویا نیوز!
وقوقیة این جمعه «سکولاریسم» را به سلطنت پهلوی نسبت میدهد و ادعا میکند، سلطنت پهلوی «دین ستیز» بوده، و اینکه آمریکا از سلطنت شاه حمایت میکرد! و مطلب داوودی مهاجر، در پوشش دفاع از آزادی بیان، در واقع به دفاع از آزادی توهم و تقدس دینی پرداخته. نویسنده مقولههای «عقیده» و «مذهب» را در هم میآمیزد، چرا که مسلماً قیاس به نفس کرده و مخاطبان را نادان و ابله انگاشته. اربابان سیدمهدی خاموشی نیز در ینگهدنیا میپندارند مردم ایران از سیاست انسداد گروه برژینسکی برای تبدیل منطقه به اتحاد جماهیر اسلامی مطلع نیستند و به همین دلیل چندین پشته مهمل و مزخرف به دست سیدمهدی خاموشی میدهند تا آنان را به هم ببافد و در قالب «وقوقیه» تحویل خطیب جمعه دهد.
بله در راستای حماقت گستری سازمان «سیا» است که آخوند احمد خاتمی فراموش کرده حمایت آمریکا از شاه با ورود جیمیکارتر به کاخ سفید پایان یافت، و دلیل برکناری هویدا، پس از 13 سال نخست وزیری همین تغییر سیاست آمریکا بوده. مسلماً چاقو دستة خود را نخواهد برید و سگ هم نخواهد گرفت پاچة ارباب را! در نتیجه ما هیچ انتظار نداریم سازمان تبلیغات اسلامی وقوقیههایاش را در ضدیت با منافع غرب و در مسیر عکس پروپاگاند سازمان سیا تنظیم کند. سیدمهدی خاموشی را آوردهاند تا تولیدات آبدارخانة پنتاگون و موساد را در پوشش نبرد بیامان با «امپریاس» به مخاطب تحویل دهد!
در نتیجه تعجب نمیکنیم که وقوقیة کذا ضمن حمایت از حماس، «جنبش» دستپروردة موساد، از تعطیلی تونلهای رفح نیز ابراز نارضایتی کرده، خواهان بازگشائی مسیر قاچاق اسلحه به نوار غزه شود. یا اینکه تعجب نخواهیم کرد اگر سیدمهدی، میرزا بنویس «امپریاس» با توسل به واژگوننمائی ادعا کند، آمریکا با استقرار حکومت اسلامی مخالفت داشت، و یا ملت ایران از آزادی و استقلال برخورداراست، چون نعلینها انتخابات به راه میاندازند. بله هیچ تعجبی ندارد که آخوند جماعت دروغ سر هم کند، چرا که در غیر اینصورت «امپریاس» جیرة امام و امتشان را قطع میکند. کار دروغگوئی در وقوقیة این هفته آنقدر بالا گرفته که تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان و عراق برای استقرار حکومت اسلامی در این دو کشور، پیشگیری از «خیزش اسلامی» تفسیر شده:
«آمریکا در این سالها با هدف پیشگیری از خیزش اسلامی در منطقه حضور یافت اما هرگز به اهدافش نرسید. [خاتمی] نعمت آزادی را در کشور از دیگر نعمتهای پیروزی انقلاب اسلامی دانست [و گفت] به برکت انقلاب مردم تاکنون با حضور در 30 انتخابات بزرگ ...»
کد خبر: 341674، منبع: حنازرچوبه
بله «نعمت آزادی» در قاموس اربابان حکومت اسلامی همان کشاندن مردم به پای صندوقهای شهرفرنگ جمکران است، در برابر دوربین خبرنگاران غربی! ولی میدانیم که فعالیتهای انتخاباتی حکومت جمکران ابتدا در ینگه دنیا آغاز میشود. شعارهای آن نخست توسط متخصصین هدایت افکار عمومی در آبدارخانة سازمان سیا «تولید» میشود، سپس فعلة فاشیسم ساکن ینگهدنیا و بلاد اروپا به «بازتولید» و یا بهتر بگوئیم به نشخوار آن در سایتهائی از قماش «گویا نیوز» و دیگر سایتهای «مستقل» مشغول میشوند. محور اصلی این تبلیغات «خررنگکن» که برای تشویق مردم به شرکت در مراسم مارگیری آخوندها ساخته و پرداخته شده، تحریف اعلامیة جهانی حقوق بشر و نفی انسانمحوری در این اعلامیه است. روشنتر بگوئیم فعلة فاشیسم با حذف بشر از این اعلامیه، «بشر دینی» و «بشر قومی» را بجای آن نشاندهاند که اسلام و «حقوق بشر نسبی» خدشهدار نشود.
برای تحقق چنین جابجائیهای عوامفریبانه توسل به اصل جادوئی «ترادف کلی» یا مخدوش کردن مرز مفاهیم الزامی است. و به همین منظور میباید مردم ایران به دستههای متفاوت «دینی» و «قومی» تقسیم شوند تا پروپاگاند سرکوب استحماری بتواند در پوشش شعارهای آزادی، دمکراسی، حقوق شهروندی و دیگر مفاهیم و ارزشهای انسانمحور، در واقع فاشیسم را به ما ملت حقنه کند. به عنوان نمونه نگاهی خواهیم داشت به مهملاتی که فریبا داوودی مهاجر به هم بافته و در «گویانیوز» منتشر شده.
فریبا داوودی مهاجر محصولی است از سیاست تولید مخالفنما توسط ساواک جمکران. بر اساس این سیاست ساواک جیرهخواران خود را از بازار داخلی به ینگه دنیا صادر میکند. داوودی مهاجر عضو کمپین «آشپرستان» است که در سال 2007، یک جایزه از دیدهبان حقوق بشر و جایزة دیگری تحت عنوان «حقوق بشر اول» در آمریکا دریافت کرده! داوودی مهاجر که مانند همة زبالههای ارسالی به غرب، «نویسنده» و «صاحبقلمی» به ویژه الکن و مبتذل است، خود را سخنگوی یک نسل از ایرانیان معرفی میکند و از زبان نسل کذا میگوید، دفاع از آزادی عقیده و «مذهب» را «شرافت» و «مسئولیت» خود میداند!
ابتدا باید به این نویسندة مدافع «حقوق بشردینی» بگوئیم «آزادی عقیده» و «آزادی مذهب» هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارد، چرا که «عقیده» در مفهوم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مالی اجباراً پای بر«منطق» میفشارد، در حالیکه مذهب ریشه در «باور» و «توهم» و «تقدس» دارد. بنابراین آبدارخانة «اینترپرایز»، «فریدام هاوس» و دیگر مراکز «پژوهشی» مغربزمین در کمال حماقت از «جزء» به «کل» رسیدهاند و در این میان ایرانیان را هم مانند سرکار نادان و کودن پنداشتهاند.
در کمال تأسف حضور «نویسندة» محترم میباید عرض کنیم که مذهب، «عقیده» نیست! چرا که «عقیده» مقدسات را شامل نمیشود، و اینکه نهایت امر «منطق» و «توهم» در تضاد با یکدیگر قرار دارند. سرکار بهتر است پیش از نشخوار تولیدات رابرتمکفال کمی تعمق بفرمائید، تا دریابید که در یک حاکمیت دمکراتیک، حکومتی که شهروندان آن از آزادی بیان و عقیده برخورداراند، حق ابراز عقاید و خواستههای «منطقی» خود را خواهند داشت، نه حق دمیدن در شیپور توهم و باورهای مقدس!
از طرف دیگر همه میدانند که دین و مذهب شهروندان در یک دمکراسی در چارچوب «حریم خصوصی» قرار میگیرد و نیازی نیست که رهبر بینوایان فرهنگی، حاجیه خانم داوودی مهاجر دفاع از آن را «وظیفة» خود بدانند! چرا که چنین دفاعیات ابلهانهای از نظر حقوقی، ضددمکراتیک و دخالت در حریم خصوصی افراد به شمار خواهد رفت! به این دلیل است که در یک دمکراسی هنرمندان میتوانند بدون واهمه از منهیات مذهبی خلاقیت خود را بروز دهند، چون عرصة اجتماعی از نکبت مقدسات زدوده شده. مسلماً امثال داوودی مهاجر با چنین مسائلی بیگانهاند، چرا که محافل استعماری برای توزیع جوایز حقوق بشر در میان پادوهای جهان سومی، به ویژه ریزه خواران جمکرانی خود معیارهای ویژهای میطلباند، و از آن جمله است، فقر و بینوائی فرهنگی. و خواهر داوودی مهاجر با قلم شیوای خود در عمل ثابت کرده که واقعاً شایستة دریافت چنین جوایزی از دست مقدس «امپریاس» است:
«[...] نسل من [...] میخواهد که زنها و مردها، شیعه و سنی، مسلمانان و غیرمسلمانان، همة اقوام ایرانی با هم در برابر قانون در داشتن فرصتهای برابر برای زندگی، سهمی یکسان داشته باشند. [نسل من] دفاع از آزادی اندیشه و بیان و مطبوعات و اجتماعات و عقیده و مذهب را نه تنها یک شرافت بلکه مسولیت خود میداند»
بله دفاع از حقوق بشر با همین «نثر»شیوا و بشرستیز! نسل داوودی مهاجر، در واقع نسلی است که مانند خمینی و دیگر مقامات جمکران ذهن ایستا و علیلی دارد که در دورة کودتای سال 1357 یخ زده. البته این جرم داوودی مهاجر بینوا نیست! منافع کودتای ژنرال هویزر در ایران همچون نگاه «مدوزا» متخصصین هدایت افکار عمومی در غرب را به سنگ تبدیل کرده. اینان آنچنان بر جمال بیمثال «پیروزی انقلاب» شیفته و مجذوب شدهاند که اختیار از کف داده، میپندارند زمان هم متوقف شده و ما ملت نیز از شوق ریاست جمهوری جیمی کارتر و ذوق «انقلاب» هنوز به جست و خیز مشغولایم، گذشت زمان را اصلاً احساس نکردهایم، و به ویژه از گذشت روزگار هیچ نیاموختهایم.
بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد
که حدیثاش همه جا بر در و دیوار بماند

...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت