جمعه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۷



خامه و پل‌ خیبر!


...
پیرامون وبلاگ‌های «هویت و هولیوود» و «هوچی و هویت» یادآور شویم که اگر عرصة روشنفکری در کشور فرانسه با تودوروف، دریدا و یا هانری‌لوی، گلوکسمن و شرکاء اشغال شده به دلیل سرکوب فرهنگی فراگیری است که توسط محافل سفله پرور وابسته به واتیکان در این کشور اعمال می‌شود، در غیر اینصورت در کشور فرانسه شاهد تاخت و تاز چنین پدیده‌هائی نمی‌بودیم. وبلاگ امروز به بررسی گزارش «فرانس‌پرس» از به اصطلاح انقلاب بهمن 1357 اختصاص یافته تا نشان دهیم که محور پروپاگاند استعماری که در کتاب تودوروف و مقالة «آلن گرش» به وضوح دیده می‌شود درگزارش‌های فرانس‌پرس نیز حضوری چشمگیر دارد.

به گزارش نووستی، مورخ 15 بهمن‌ماه سالجاری، پل «خیبر»، گذرگاه اصلی انتقال تجهیزات ناتو از پاکستان به افغانستان منفجر شد. از تاریخ انفجار پل کذا اتفاقات عجیبی را شاهدیم. از جمله ابراز لطف «فرانس‌پرس» به کودتای 22 بهمن و دستاوردهای مهم آن برای زنان ایران! مقالة «فرانس‌پرس» در ستایش اسلام و مسلمین با الهام از آشپزی تلویزیونی و عوام‌پسندانة فرانسه به رشتة تحریر درآمده. شبکة دولتی تلویزیونی فرانسه یک برنامة «آشپزی» پخش می‌کرد ـ که شاید هنوز هم به روی آنتن برده می‌شود ـ و در آن دستور پخت‌وپز برای «خودکشی» به تماشائیان شوت وپرت داده می‌شد. همة‌ مواد را در یک خروار کره تفت داده با خامه و «بیکن» مخلوط می‌کنید و مسلم است که خوش مزه هم خواهد شد. ولی معلوم نیست پس از صرف چنین غذائی بتوانید از سر میز برخیزید! اگر هم موفق به برخاستن شدید، بهتر است چند روزی از غذا خوردن بپرهیزید تا به حالت عادی باز گردید! باری، «فرانس‌پرس» یک گزارش مخلوط با مقدار زیادی کره و خامه تهیه کرده که به مذاق گورکن‌ها خوش ‌آمده. از همین رو «خبر» کذا را با کد خبر: 344890 در شیپور رسمی خود، حنازرچوبه، مورخ 20 بهمن‌ماه سال‌جاری منعکس کرده‌اند.

بله این گورکن‌ها به دلیل «استقلال» بیش از حد از ابراز تفقد رسانه‌های غرب بی‌نهایت شکرگزار و ممنون می‌شوند. رابطة رسانه‌های غرب با آدمخواران جمکران بر رابطة ارباب و نوکرمزور و شیاد استوار است. هر گاه رسانه‌های غرب از توحش حکومت گورکن‌ها انتقاد کنند، روضه‌خوان‌ها به عربده جوئی و زوزه کشی پرداخته اعلام «استقلال» می‌کنند. و هر گاه رسانه‌های غرب به تأئید ریش و نعلین بپردازند؛ روضه خوان‌ها به مصداق سکوت علامت رضاست؛ به دم‌جنبانی برای ارباب مشغول شده تأئیدات وی را بدون کمترین دخل و تصرفی به زبان «الکن» حوزه و بازار ویژة امام‌سیزدهم منعکس می‌کنند. از آنجمله‌ است انتشار الطاف ملوکانة «فرانس‌پرس» که زبان به تملق از «انقلاب» کبیر ژنرال هویزر گشوده.

«فرانس‌پرس» گزارش می‌دهد که «حجاب» برای زنان ایران بسیار مفید بوده، چرا که به «حضور اجتماعی» زن کمک کرده! همانطور که شاهدیم استعمارگران هم‌صدا با روضه‌خوان‌ها و زنان ‌«آش‌پرست» تمام تلاش خود را به کار می‌برند تا «حضور زن در جامعه» را بجای حقوق و آزادی‌های اجتماعی زنان بنشانند. چرا؟ چون «حضور اجتماعی» همانطور که بارها در این وبلاگ عنوان کرده‌ایم ضامن هیچ حق و حقوقی برای زنان ایران نخواهد بود. در نتیجه بوق‌های تبلیغاتی غرب از جمله فرانس‌پرس پروپاگاند خود را بر «حضور زنان» در جامعه متمرکز کرده‌اند.

فرانس‌پرس در گزارش خود ابتدا بر این دروغ بزرگ تأکید می‌کند که در ایران «انقلاب» شده، سپس با توسل به یک دروغ بزرگ‌تر، ادعا می‌کند اگر حجاب وجود نمی‌داشت، اصلاً «انقلاب اسلامی» پیروز نمی‌شد! همین حجاب باعث شد که زنان در کنار مردان «حضور» یابند و رژیم سلطنتی را سرنگون کنند. در مرحلة سوم، که مرحله افزودن خامه است، «فرانس‌پرس» می‌گوید حال که سه دهه از «انقلاب» گذشته، زنان همچنان برای به دست آوردن حقوق «بیشتر» مبارزه می‌کنند. خبرگزاری فرانسه برای چنین مهمل‌بافی‌های استعماری دقیقاً به همان خط تبلیغاتی حماقت‌پروری متوسل شده که «آلن گرش» به نقل از تودوروف در لوموند دیپلماتیک برای‌مان روایت کرده.

بر اساس چنین پروپاگاندی، سرکوب زنان ایران،‌ در مرحلة نخست به لباس آنان محدود می‌شود تا در مرحلة بعد خبرگزاری کذا بتواند آنرا «بومی» معرفی کرده بگوید چادر و روسری اجباری فقط از دیدگاه «لیبرال‌های» غرب «ظلم» به شمار می‌رود، نه از دید زنان ایران! برای زنان ایران این پوشش مفید و آزادیبخش است، چرا که به آنان اجازة حضور در اجتماع می‌دهد:

«چادر و روسری و کت‌های بلند که به عنوان نمادهای حجاب اسلامی شناخته می‌شوند، و از نظرغربی‌های لیبرال برای زنان ایران ظالمانه تلقی می‌شوند، در واقع امر به زنان ایرانی کمک کرده تا حضور بیشتری در جامعه داشته باشند.»


این پروپاگاند بیشرمانه چنین القاء می‌کند که مخالفان حجاب اسلامی فقط غربی‌های لیبرال‌اند، و شرقی‌ها، ‌ یا بهتر بگوئیم زنان ایران نمی‌توانند چنین نگرشی داشته باشند! چون نگرش ما به تمایلات اربابان فرانس پرس بستگی دارد، نه به نگرش ما! گزارشگر فرانس‌پرس فراموش کرده که «حجاب» به هیچ عنوان اسلامی نیست، بلکه ابراهیمی است. اگر سری به دبیرستان دخترانة یهودیان ارتدوکس، به ویژه در شهر نیویورک بزنیم با حجاب «اسلامی» بهتر آشنا خواهیم شد، و گسترة پروپاگاند توحش استعماری «فرانس‌پرس» را بهتر دریافت خواهیم کرد. البته فرانس‌پرس را دستکم نگیریم! این خبرگزاری مانند دیگر همپالکی‌های‌اش همیشه مشتی «بینوای بی‌فرهنگ» در اختیار دارد که مستندات‌شان را برای قانع کردن مخاطبان شوت‌وپرت ارائه می‌دهند، تا امثال فرانس‌پرس بتوانند پروپاگاند خشونت‌پرور و حماقت‌گستر استعماری را از زبان آنان نقل ‌کنند.

همانطور که بارها در این وبلاگ گفتیم در مرزپرگهر به دلیل یک سده سرکوب استعماری، تولید ابله، لوده، شیاد و لمپن پیشرفت فراوان داشته، به ویژه در عرصة «هنر» و «روشنفکری»! پس تعجبی ندارد اگر در سال 1979 فقط یک نویسنده به نام مصطفی رحیمی با «جمهوری اسلامی» به مخالفت بپردازد! و تعجبی هم ندارد که «چیچو ـ فرانکوی» عرصة «تاریخ» جمکران فراموش کرده‌ باشند به مقالة او اشاره‌ کنند. چرا؟ چون امثال نوری‌علاء، نوری زاده، ساعدی، مجابی و هزاران تاریک‌اندیش جیره‌خوار ساواک، به قول اربابان‌شان آنروز «انقلاب» کرده بودند.

از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به پروپاگاند استعماری سازمان ناتو که در پوشش تفکرات «عمیق» امثال تودوروف و قلمفرسائی‌های «آلن‌گرش» به جهان سوم عرضه می‌شود، تا پایه‌های توحش «تقدس دینی» را با «تقدس بومی» تحکیم بخشد. و از قضای روزگار، در این راستا یکنفر هم به نام ژینوس تقی‌زاده، 37 ساله،‌ که مانند همة سخنگویان استعمار در جایگاه «هنرمند» و «نخبه» استقرار یافته، همان می‌گوید که کارفرمایان «فرانس‌پرس» می‌طلبند. ژینوس می‌گوید، به هیچ عنوان حاضر نیست از چارچوب «بومی» خود خارج شود، چون «غرب» می‌خواهد او را از این چارچوب خارج کند! البته فکر نکنید ژینوس تقی‌زاده می‌داند چه می‌گوید، یا به حرف‌های خود معتقد است! ابداً! ژینوس تقی زاده طوطی‌وار همان سخنان مد روز کمپین آش‌پرستان را تکرار می‌کند. همان ترهاتی را که رادیوفردا یا «بی‌بی‌سی» از زبان سیمین بهبهانی یا شیرین عبادی و محمد خاتمی برای ایرانیان نقل می‌کنند. همان پروپاگاندی که ریشه در غرب دارد و با نقاب غرب‌ستیزی و بومی‌گرائی پای به صحنة داخلی ایران گذارده، تا حماقت را در جامعة ایران گسترش دهد. به گفتة فرانس‌پرس، تقی‌زاده که از «کلیشه‌های دروغین» غرب از «زنان ستمدیدة شرق» بسیار ناخشنود است می‌فرمایند:

«من مجبورم با شیوه‌ای که جهان خارج به من به عنوان یک زن هنرمند شرقی می‌نگرد کنار بیایم[...]»

البته تقی‌زاده نمی‌تواند به صورت منطقی و مستدل به ما بگوید به چه دلیل و چگونه انسان باید با برداشت دیگران «کنار» بیاید؟ اگر دیگران او را یک چارپای وحشی ببینند چطور؟ باز هم با نگاه‌شان کنار خواهد آمد، و در برابر آنان رفتار یک چارپای وحشی را خواهد داشت؟ سخنان تقی‌زاده ریشه در بیانات ابلهانة خمینی دارد که برای حفظ منافع اربابان‌اش مفاهیم انسان‌محور دمکراسی را به «استکبار غرب» نسبت می‌داد،‌ تا بتواند سرکوب آزادی‌خواهان ایران را در ترادف با «مبارزات» خود با اربابان آمریکائی‌اش قرار داده و «توجیه» کند. تقی زاده هم سنگسار، قصاص و دختر بچه‌های اجاره‌ای را اصلاً نمی‌بیند، چرا که از شدت «هنرمندی» کور و ابله شده! در نتیجه از «انقلاب» و توحش «بومی‌گرائی» سخت ابراز رضایت کرده می‌گوید، «پس از انقلاب زنان از حقوق خود بیشتر آگاه شده‌اند»! البته شاید این آگاهی به وجود آمده، ولی مسلماً شامل حال ژینوس تقی زاده نمی‌شود. ولی دلیل آگاهی زنان نیز کاملاً روشن است، چرا که بیشتر از گذشته سرکوب شده‌اند، نه اینکه این «انقلاب» به زنان آگاهی داده باشد! درست مثل این که بگوئیم این «انقلاب» به مردم ایران آگاهی داد که با مزدوران دستاربند استعمار آشنا شوند!

ولی در هرحال، آگاهی زنان به هیچ عنوان کافی نیست، چون هیچ حقی را برای‌ زن تأمین نخواهد کرد. به عبارت دیگر قوانینی وجود ندارد که حقوق اجتماعی زنان و مردان را تضمین کرده باشد. و همه در ایران از «کمبودها» آگاه‌اند! پس از ژینوس تقی‌زاده که هنرمند و نقاش است نوبت می‌رسد به «سوگل زند»، محقق «امور جنسیت و پیشرفت»! سوگل زند به خبرنگار «فرانس‌پرس» می‌گوید، «اسلامی شدن کشور» خیلی به پیشرفت جامعه کمک کرد چون زنان توانستند در جامعه «حضور» یابند:

«انقلاب اسلامی موجب شد تا زنان [...] از محدودیت‌های خانگی خود بیرون بیایند.»

البته کارتن‌خواب‌ها، ولگردان و روسپی‌ها هم از محدودیت خانگی رها شده‌اند! اما اگر یک مرحلة منطقی این سخنان وزین و ابلهانه را به پیش رانیم، خواهیم داشت، انقلاب اسلامی موجب شد زنان در عرصة اجتماع نیز متحمل محدودیت‌های خانگی شوند. چرا که آنچه پس از استقرار حکومت اسلامی در ایران رخ داد، تبدیل عرصة مختلط اجتماعی به «اندرونی» بود. در تأئید سخنان «سوگل زند»، ‌فرانس‌پرس هم یک قالب کره و نیم لیتر خامه به این معجون منطق‌ستیز می‌افزاید تا آنرا به خورد مخاطب بدهد:

«طی‌ سال‌های گذشته زنان ایرانی بیش از 60 درصد از داوطلبین دانشگاه را[...] تشکیل داده‌اند.»

تصدیق می‌فرمائید که «حضور زنان» در دانشگاه، آنهم در یک «کشور اسلامی»، از نظر فرانس پرس خیلی اهمیت دارد! به همین دلیل است که این گزارش بیشرمانه، حسن ختام خود را در مزخرفات یک سر آخوند مؤنث، به ‌نام فخرالسادات محتشمی‌پور می‌یابد، که مانند دیگر گورکن‌های جمکران متخصص پیوند گوز به شقیقه ‌است. حاجیه محتشمی‌پور از حضور زنان در دانشگاه نتیجه می‌گیرند که دیگر وقت حضور زنان در جایگاه تصمیم‌گیری است! چرا که گورکنان مؤنث، برای استقرار در جایگاه مردان می‌باید در زن‌ستیزی از مردان پیشی گرفته و به مراتب از همنوعان مذکر خود وحشی‌تر و ابله‌تر باشند:

«این نشان می‌دهد که جامعة ایرانی اکنون دید مثبتی نسبت به زنان در نقش‌های تصمیم‌گیرنده دارد.»

ولی در واقع این نشان می‌دهد که سه دهه پس از استقرار حکومت توحش در ایران سازمان ناتو به این نتیجه رسیده که با فوت کردن در آستین پارة‌ امثال شیرین عبادی یا محتشمی‌پور و شرکاء می‌تواند سیاست اسلام پروری خود را، اینبار از طریق باجی‌های جمکران تداوم بخشد. ولی ما به محافل فاشیست در غرب اطمینان می‌دهیم که این سیاست یکبار و برای همیشه شکست خورده، و نخستین نشانة چنین شکستی منزوی شدن حزب کارگر اسرائیل در صحنة سیاست این کشور است. فراموش نکرده‌ایم که سیاست «انسداد» در دورة جیمی‌کارتر از اسرائیل و با خیمه‌شب‌بازی کمپ دیوید آغاز شد، در نتیجه پایان این سیاست نیز می‌باید از اسرائیل آغاز شود. به اهالی فرانس پرس اطمینان می‌دهیم که اگر پل «خیبر» بازسازی و مرمت شود، دیگر نمی‌تواند برای نقل و انتقال تجهیزات ارتش جنایتکار ناتو به افغانستان مورد استفاده قرار گیرد.






نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

نسخة پی‌دی‌اف ـ داک‌ستاک

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت