جمعه، فروردین ۲۱، ۱۳۸۸

کارتر در مدینه!


...
تا کاروان به شبرو دین واسپرده‌ایم
خوشبخت خیل رهزن و بیچاره میهن است

«اگر به یاد بیاوریم ورود حضرت امام به این مملکت چه وضعیتی داشت می‌توانیم بفهمیم مردم مدینه چه حالی داشتند[...] هر کدام اصرار داشتند پیامبر به کوی و خانة او برود اما پیامبر گفت من مأمورم تا شترم هر کجا رفت بروم[...] او می‌خواست انسان‌سازی کند تا بتواند جهان‌سازی کند[...]»
منبع: ایسنا، مورخ 21 فروردین‌ماه سال‌جاری

پایان روند «تبدیل نوکر به لولوی مستقل» را، که سی سال است نان پنتاگون و اعضای ناتو را در روغن شناور کرده به سازمان سیا و نوکران‌ا‌ش در جمکران تسلیت عرض می‌کنیم!

پس از نشست لندن و پیشنهاد گروه (1+5) به حکومت اسلامی برای مذاکرة مستقیم،‌ احمدی نژاد هم در اصفهان به جهش و پرش در استخر تخیلات هسته‌ای پرداخت، اینهمه به این خیال که ایالات متحد طبق معمول برای فوت کردن در آستین گورکن‌ها از «پیشرفت‌های حکومت جمکران» ابراز نگرانی خواهد کرد! اما در آخرین ساعات بیستم فروردین‌ماه سال 1388، و در پی اظهارات سخنگوی وزارت امورخارجة ایالات متحد در مورد «پیشرفت‌های» هسته‌ای حکومت اسلامی،‌ ساختار پوشالی «حکومت جمکران» که پروپاگاند رسانه‌ای غرب سی سال است دم از «استقلال» آن می‌زند از پایه فروریخت. روز گذشته وزارت امورخارجة آمریکا با ابراز تردید پیرامون ادعای حکومت جمکران در پیشرفت‌های هسته‌ای بر روند «تبدیل نوکر به خطر جهانی» نقطة پایان گذاشت.

به گزارش فرانس‌پرس، سخنگوی وزارت امورخارجة آمریکا در نشست خبری خود نسبت به موفقیت‌های ایران ابراز تردید کرده می‌گوید، اطلاعات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ادعای حکومت اسلامی را تأئید نمی‌کند! این خبر در ساعت 23 و شش دقیقه به وقت تهران در سایت حنازرچوبه نیز منتشر شده. در همین راستا هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجة آمریکا نیز پیرامون وجود هفت‌هزار سانتریفوژ در ایران ابراز تردید کرده. به گزارش نووستی، ‌ مورخ 10 آوریل 2009، هیلاری کلینتون در «رادیو آزادی» عنوان کرد:

«اظهارات محمود احمدی نژاد [...]‌با نظارت‌های اخیر کارشناسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مطابقت ندارد [...]»


این نخستین بار است که واکنش آمریکا با هیاهوی پادوهای‌اش در حکومت اسلامی در مورد پیشرفت‌های فرضی هسته‌ای هم‌سوئی نشان نمی‌دهد! تاکنون هر بار گورکن‌ها در راستای خوش‌رقصی برای کاخ سفید «پیشرفت و جهش و پرش» می‌فرمودند، حاکمیت آمریکا نیز برای تهدید روسیه، بلافاصله از طریق پروپاگاند، خادمان‌اش را در جمکران یک «تهدید جدی» برای جهانیان معرفی می‌کرد و آغاز به کار نیروگاه بوشهر را نیز از این مفر به تعویق می‌انداخت!

روند فوق به سازمان سیا اجازه می‌داد که با یک تیر همزمان چندین و چند نشان بزند. نخست اینکه با معرفی حکومت مفلوک اسلامی تحت عنوان یک «حکومت مستقل» ادعا می‌کرد که اینان شدیداً به نبرد با آمریکا و اروپای غربی مشغول‌اند! با این ترفند حاکمیت آمریکا می‌توانست به شعارهای ابلهانه‌‌ای که چکیدة آن روز گذشته از زبان بوزینه‌های ساواک در برابر سفارت سابق آمریکا در تهران شنیده ‌شد نیز مهر تأئید بزند. یادآور شویم که این شعارهای پوچ سه دهه است ساختار اساسی، هر چند پوشالی حکومت کودتای 22 بهمن را تشکیل می‌دهد، و هر مرحلة سرکوب از جمله اشغال سفارت آمریکا، تحریم اقتصادی، جنگ و بحران هسته‌ای زمینه‌ساز تقویت و گسترش این ساختار فکسنی بوده. و امروز شاهدیم که بنای پوشالی استعمار غرب در ایران فرو می‌ریزد. به عبارت دیگر زوزه‌های پاسدار شریعتمداری و شرکای‌شان در کیهان و فارس‌نیوز راه به جائی نخواهد برد. البته پیش از ادامة مطلب، بهتر است نگاهی داشته باشیم به زمینه‌سازی در پاکستان برای «فدرالیسم الهی» یا همان فدرالیسم مطلوب سازمان ناتو.

حدود یک هفته پس از همایش بروکسل، جهت ایجاد آشوب در بلوچستان، مأموران امنیتی پاکستان سه رهبر بلوچ را به قتل رساندند، و دبیرکل سازمان ملل هم بلافاصله از این امر ابراز نگرانی کرد. همچنانکه بارها در این وبلاگ گفتیم سیاست استعمار ابتدا در پاکستان پی ریزی می‌شود، چرا که پاکستان یک «شبه‌کشور» بیش نیست. پاکستان از تجزیة هند توسط انگلستان و بر اساس سیاست استعماری «یک کشور، یک مذهب» و با هدف ایجاد بحران در منطقه به وجود آمده. ارتش این کشور، مانند سپاه پاسداران، «مستقل»، «گوش به فرمان آنگلوساکسون‌ها» ‌و مدافع «اسلام» است! بهتر بگوئیم پاکستان یک آزمایشگاه انسان‌ستیزی و مناسب برای پیاده کردن اهداف استعماری در منطقه به شمار می‌رود.

به گزارش بی‌بی‌سی، مورخ 10 آوریل، پس از کشف جسد رهبران بلوچ در شهر «تربت» تظاهراتی نیز در چندین شهر ایالت بلوچستان به راه افتاد که طی آن یک مأمور پلیس کشته شد. در پی این تظاهرات، گروه‌های سیاسی خواهان اعتصاب عمومی شده‌اند و خلاصه بعضی‌ها، به ویژه نیروهای «امنیتی ـ نظامی» پاکستان برای ایجاد «بلوچستان آزاد» سخت تلاش می‌کنند. همچنانکه پیشتر گفتیم برای حفظ منافع استعماری، بلوچستان ایران و پاکستان می‌باید در زمرة «مناطق محروم» قرار گیرند،‌ تا رونق تجارت موازی، رشد گروه‌های جنایتکار و تشدید سرکوب مردم به هیچ عنوان خدشه‌دار نشود.

به گزارش «بی‌بی‌سی»، سه رهبر مقتول اعضای کمیته‌ای بودند که اخیراً توسط دولت برای تحقیق در بارة «افراد مفقودالاثر» در ایالت بلوچستان تشکیل شده بود. خبرنگار «بی‌بی‌سی» در اسلام آباد می‌گوید طی دهة اخیر شاخة نظامی اطلاعات داخلی پاکستان مسئول ناپدید شدن بسیاری از فعالان سیاسی ایالت بلوچستان بوده. البته بهتر بود خبرنگار بی‌بی‌سی می‌گفت که شاخة نظامی اطلاعات پاکستان و به طور کلی نیروهای «نظامی ـ امنیتی» پاکستان از سازمان سیا دستور می‌گیرند. در اینصورت برای ما شوت وپرت‌ها هم مشخص می‌شد که سرکوب مردم در پاکستان و به ویژه اعمال خشونت در ایالت بلوچستان در دستورکار اربابان حکومت اسلامی پاکستان قرار گرفته.

کافی است ایالت بلوچستان مستقل شود تا سازمان سیا گروه‌های جنایتکار مسلح را به عنوان دولت مستقل بلوچستان به مردم این منطقه تحمیل کند. در چنین شرایطی حضرت پان‌کی‌مون و سازمان رسوای ملل آسوده خاطر خواهند شد. چرا که هر «مرز نوین» حداقل یک «جنگ نوین» را به همراه دارد و خلاصه بازار تفنگ‌فروش‌های غرب و تجار «محترم» برده و مواد مخدر در مرز هند، چین و ایران رونق فراوان خواهد یافت.

دلیل مخالفت ما با «فدرالیسم» در ایران همین است. نیروهای «نظامی ـ امنیتی» کشورمان زیرمجموعة نیروهای ارتش ناتو به شمار می‌روند و در جهت تأمین منافع این سازمان جنایتکار گام بر می‌دارند. در صورت تحقق فدرالیسم کذا دست این نیروهای استعماری برای ایجاد بحران و سرکوب مردم بازتر خواهد شد. البته این سرکوب‌ها شامل ایرانی‌نمایان حاضر در همایش بروکسل نمی‌شود، اینان در فدراسیون مستقل ایران اقامت نخواهند کرد. وظیفة این بینوایان فرهنگی تکرار شعارهای استعماری و پامنبری خواندن برای ارباب است. همچنانکه در سال 1357 شاهد بودیم نیروهای «مترقی» و پیشرفتة «چپ» و نخبگانی چون حاج سیدجوادی و باقرپرهام به پیروی از ریش و نعلین شعار می‌دادند، تا مردم را به سوی «چاه جمکران» هدایت کنند. پاداش تلاش‌های موفقیت‌آمیزشان را هم مانند طراحان خائن شبه‌کودتای نوژه در گیشة بانک‌های غرب دریافت کردند. ظاهراً فدرالیست‌های بینوا مانند گورکن‌ها می‌پندارند هنوز در بر همان پاشنه می‌چرخد، و هنوز ایالات متحد تنها ابر قدرت جهان به شمار می‌رود!

حضورشان عرض کنیم که اگر سیاست «لولوپروری» گاوچران‌ها تعطیل شده، به دلیل ضعف حاکمیت آمریکا و فرسایش سیاست انسداد است. از اینرو عموسام «لولوپروری» را به حاکمیت فرانسه واگذار کرده، چرا که سیاستی است شکست‌خورده! به همین دلیل نیز نیکولا سرکوزی، پیش از تشکیل جلسة شورای امنیت در مورد موشک «شهید» کرة‌ شمالی سخت به شاخ‌وشانه کشیدن برای دولت کره و جمکران پرداخته، می‌فرمایند، «باید این دو دولت را منزوی کرد و...»! و نتیجه این شد که نشست شورای امنیت بدون نتیجه پایان یافت و نشست لندن هم زنگ پایان سیاست انسداد را به صدا در آورد. و وقوقیة امروز به مراتب از وقوقیه‌های گذشته مضحک‌تر از آب در آمد، چرا که «ساتاس» بی‌پدر شده.

آخوند جنتی که روخوانی بولتن ساتاس را بر عهده داشت «نشست لندن» را نشان تسلیم آمریکا در برابر حکومت اسلامی دانسته! بله بی‌جهت نبود که در همایش بروکسل نمونة فدراسیون روسیه برای ایران پیشنهاد شد! گورکن‌ها فشار روسیه بر آمریکا برای مذاکرة مستقیم با دست‌نشاندگان‌اش را پیروزی خود به شمار آورده‌اند. چون آخوند جماعت اصولاً وقیح و بی‌شرم است و به هیچ قیمتی دست از دروغگوئی نخواهد شست:

«آن‌ها دارند می‌فهمند که حل مسائل و مشکلات منطقه [...] بدون حضور نیروی جمهوری اسلامی امکانپذیر نیست [...] لذا بحث دعوت از ایران برای 1+5 را مطرح می‌کنند و تقریباً تسلیم می‌شوند. اما هنوز درست باورشان نشده[...] البته ما هم در آغاز راه هستیم و مسائل سند چشم‌انداز [...] را در پیش داریم»


بله بالاخره جهان غرب در برابر حکومت گورکن‌ها «تقریباً» تسلیم شد، چون روسیه با پرتاب یک موشک هسته‌ای قاره‌پیما آمریکا را «تحقیقاً» مورد تهدید قرار داد! در نتیجه، گاوچران‌ها و گورکن‌ها علیرغم میل باطنی خود ناچار شدند به مذاکره با یکدیگر تن در دهند. و علیرغم مقالة سوزناک پاسدار شریعتمداری و زوزه‌های جانگداز اوباش‌الله، ساتاس این مذاکرات را تسلیم آمریکا در برابر نوکران‌اش معرفی کرد. به زبان ساده‌تر با نگاهی به وقوقیة امروز می‌بینیم که تداوم سیاست سی سالة غرب در ایران دیگر امکانپذیر نیست.

همچنین متوجه می‌شویم که حکومت جمکران «پیشرفت‌های» خود را مدیون جیمی‌کارتر است. البته ما هم می‌دانستیم که اگر جیمی‌کارتر نبود هرگز حکومت اسلامی در ایران استقرار نمی‌یافت. چون جیمی کارتر از «جهادیون» سرشناس است. در هر حال پیشرفت‌های گورکن‌ها در امور هسته‌ای هر چه بود امروز به پایان رسید، گروه برژینسکی می‌باید پیشرفت‌های کذا را متوقف کند. چون در میان قدرت‌های تعیین کنندة جهانی فقط نیکولا سرکوزی است که این پیشرفت‌ها را جدی گرفته. ولی حکومت گورکن‌ها به این زودی خود را از تک‌وتا نمی‌اندازد. اینان همچنان قطع رابطه با آمریکا را پیروزی و پیشرفت وانمود می‌کنند. حال آنکه این امر در واقع به پیشرفت اوباش‌الله در ایران منجر شد.

افسار او کشیده و آورده‌اند پیش
پالان باد کرده به پشتش نهاده‌اند
ریشی دراز بر زنخش بسته‌اند و بند
از پوزه‌اش به هرزه‌درائی گشاده‌اند
م. سحر

آخوند جنتی امروز به فواید قطع رابطه با آمریکا اشاره کرده می‌گوید، خمینی با یک جملة کوتاه همة نگرانی‌ها را بر طرف کرد:

«عده‌ای وقتی شنیدند آمریکا با ما قطع رابطه کرده [...] پریشان شده بودند و خیال می‌کردند عذابی از آسمان نازل می‌شود [...] اما امام با جمله‌ای کوتاه مسائل را حل کردند [...] اگر رابطه قطع نشده بود نمی‌توانستیم به اینجا برسیم [...] ولی خدا خواست ارتباط قطع شد [...]»

البته خدا در واقع همان گروه برژینسکی است که مصلحت حاکمیت آمریکا را در قطع رابطه با اوباش‌سالاران جمکران می‌دید و طبیعی است که خمینی رهبر اوباش‌الله از سیاست ارباب رضایت داشته باشد. چون روح‌الله مانند دیگر نعلین‌ها همواره راضی به رضای همین «خدا» بود. و همین رضای حق از حکومت جمکران باعث شد تا از سال 2003، سازمان ناتو کمر همت به تجهیز گورکن‌ها به سلاح هسته‌ای ببندد:

«مسئله تولید حلقة سوخت تکمیل شد [...] کلید اینکار از زمان قطع رابطه با آمریکا زده شده است [...] امام [...] آن زمان فرمودند اگر کارتر یک کار خیر در عمرش کرده باشد همین قطع رابطه [...] با ایران است.»

کدخبر: 8801 ـ 06353 ، همان منبع، همان منبر

بله جیمی کارتر به دلیل تعهد به اسلام از کار خیر در حق مسلمین هرگز کوتاهی نکرد. جیمی‌کارتر گفت، من مأمورم تا شترم هر کجا رفت بروم[...] او می‌خواست اوباش سازی کند تا حکومت گورکن‌ها «پیشرفت» کند. اما پای شتر کارتر پس از نشست 1+5 در لندن روی پوست خربزه رفت، مهرورزی در اصفهان سکندری خورد، ساتاس به زمین افتاد، چرخة‌ «سوخت» هسته‌ای هم کامل شد.





نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ آدردرایو

نسخة پی‌دی‌اف ـ داک‌ستاک

نسخة پی‌دی‌اف ـ مدیافایر

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت