سه‌شنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۸۸



انبه و ناتو!


...
به گزارش فیگارو مورخ 19 مارس 2009، حسین اوباما، رئیس جمهور ایالات متحد یک نامة محرمانه برای ژاک شیراک، رئیس جمهور پیشین فرانسه ارسال کرده. و اما پیش از ادامة مطلب، به آندسته از اهالی مرزپرگهر که در جریان اوضاع سیاسی فرانسه نیستند، به صورت خلاصه بگوئیم، از هنگام ریاست جمهوری نیکولا سرکوزی،‌ حاکمیت فرانسه در واقع خارج از کاخ ریاست جمهوری قرار گرفته. بهتر بگوئیم، سرکوزی را به عنوان «سپربلا» به کاخ الیزه آورده‌اند. در هر حال گر چه محتوی نامة کذا فاش نشده ولی جیغ‌وفریاد سرکوزی در آستانة نشست «گروه 20» نشان می‌دهد که منافع آمریکا ایجاب می‌کند تا این نشست بدون نتیجه پایان یابد، باشد که از این مفر سرمایه‌داری غرب بتواند «حفظ وضع موجود» را تداوم بخشد. برای تحقق این مهم حاکمیت فرانسه می‌باید همان نقشی را که پیشتر در بخش نظامی ناتو بر عهده داشت، در «گروه 20» تداوم بخشد.

به عبارت دیگر، لازم است نیکولا سرکوزی همانطور که «تهدید» فرموده، عین ژنرال دوگل «قهر» کند و سیاست «صندلی خالی» را در زمینة اقتصادی پذیرا شود. به این ترتیب فرانسه در ظاهر از ساختارهای تصمیم‌گیرنده خارج می‌شود، ولی این فرصتی خواهد بود تا ضمن پیروی بی‌قیدوشرط از آنگلوساکسون‌ها، ژست مخالفت با آن‌ها را هم بگیرد. به همین دلیل است که خیمه‌شب‌بازی «استقلال»، که 40 سال در بطن سازمان ناتو اجرا می‌شد، در گروه 20 ادامه خواهد یافت. مهم این است که سرمایه‌داری غرب از طریق پروپاگاند‌ این «توهم» استقلال را واقعی جلوه دهد. حال ببینیم فواید پروپاگاند برای این «استقلال موهوم» چیست؟‌

فواید پروپاگاند کذا این است که نخست فرانسه را در جایگاه رهبری جبهة مخالف قرار خواهد داد. همانطور که طی دوران «جنگ سرد» حاکمیت فرانسه مدعی استقلال از سیاست‌های آمریکا بود، و ضمن پرداخت مخارج ناتو خود را مخالف جنگ‌های این سازمان جنایتکار نیز وانمود می‌کرد. امروز همین کار را در گروه 20 انجام خواهد داد. چرا که 40 سال سابقة مخالف‌نمائی دارد و از قدیم گفته‌اند «کار نیکو کردن، از پر کردن است!» هیچ حاکمیتی در دنیا پیدا نمی‌کنیم که چنین سابقة طولانی در اجرای نمایشات «استقلال سیاسی» داشته باشد. اصولاً فرانسوی‌ها، مانند دیگر اقوام لاتین اهل مسائل جدی نیستند. این ملت در زمینة تقلید و لودگی، به ویژه در عرصة تئاتر استعداد فراوانی دارند. شاید به همین دلیل است که در عرصة سیاست هم کارشان به ایفای «نقش» خلاصه شده، نقش مخالف!

بله به گفتة تایمز لندن، روز گذشته، نیکولا سرکوزی تهدید کرده که ممکن است نشست گروه 20 در لندن را ترک گوید! البته چنین خبری هنوز در رسانه‌های معتبر فرانسه منتشر نشده! و خلاصه در فرانسه کسی خبر ندارد که ژاک شیراک «پیام» اوباما را به سرکوزی رسانده و سرکوزی هم «او.کی» را به روزنامة تایمز لندن داده!

به گزارش نووستی، مورخ31 مارس 2009، رئیس جمهور فرانسه تهدید کرده اگر نشست لندن الزامات پاریس را در مورد تنظیم امورمالی نادیده انگارد، نشست مذکور را ابتر خواهد کرد. به گزارش تایمز، نیکولا سرکوزی آنگلوساکسون‌ها را مسئول‌ ایجاد بحران اقتصادی می‌داند و خواهان ایجاد یک ساختار «تنظیم کننده در امور ‌مالی جهانی» است. در حالیکه آمریکا و انگلستان به شدت با چنین پیشنهادی مخالف‌اند و گوردون براون آنرا «مضحک» خوانده! نشست لندن که به بحران مالی اختصاص یافته، فردا، اول آوریل 2009 کار خود را با حضور چهل هیئت نمایندگی آغاز خواهد کرد. حال باید دید سناریوی آنگلوساکسون‌ها برای «حفظ وضع موجود» تا چه حد با موفقیت روبرو خواهد شد.

جالب اینجاست که همزمان با انتشار سخنان فرضی نیکولا سرکوزی در روزنامة تایمزلندن، نووستی، مورخ 10 فروردین‌ماه 2009، از پرتاب موشک قاره‌پیمای «توپول» خبر می‌دهد. موشک بالیستیک «توپول»، غیر قابل ردگیری است و پایگاه متحرک هم دارد. بهتر بگوئیم پرتاب موشک کذا تهدید مستقیم خاک ایالات متحد است که برای تهدید روسیه روزی سه نوبت اعلام می‌کند، گورکن‌ها چقدر با سلاح هسته‌ای «فاصله» دارند!

به گزارش نووستی، مورخ 11 فروردین‌ماه سال‌جاری، روز 29 مارس 2009، ژنرال پتریوس، فرماندة کل نظامیان آمریکا در خاورمیانه و آسیای مرکزی ضمن مصاحبه با شبکة «سی‌ان‌ان» اعلام داشت، ایران با سلاح هسته‌ای چند سال «فاصله» دارد.

این چند سال «فاصله» در واقع مهلتی است که آمریکا به روسیه می‌دهد. مفهوم واقعی فاصلة کذا این است که تا چند سال دیگر آمریکا نوکران‌اش را در جمکران، مانند پاکستان به سلاح هسته‌ای مجهز خواهد کرد. در واقع گاوچران‌ها شکم‌شان را برای آشتی‌کنان با دعانویس‌ها صابون مفصلی زده‌اند و اطمینان دارند که ما ملت آنچنان ابله و کودن‌ایم که می‌پنداریم حکومت جمکران ضدآمریکائی است و اگر طی سی سال اخیر ما به فقر و مصیبت دچار شده‌ایم به دلیل «مبارزات» انسان‌نمایان جمکران با امپریالیسم بوده!

بله گاوچران‌ها فکر می‌کنند ما ملت نمی‌دانیم حکومت اسلامی در واقع سایة شوم حاکمیت آمریکاست که بر سر ما افتاده. دلیل‌ خوش‌خیالی حاکمیت ینگه دنیا این است که مخالف‌نمایان حکومت اسلامی، از داس‌الله تا لات‌الله از شیفتگان آمریکا به شمار می‌روند و گاوچران‌ها به مصداق «مشت نمونة خروار است»، اینان را در ترادف با ملت ایران قرار داده‌اند. همانطورکه در وبلاگ «گلیم و کودتا» گفتیم، دعوا بر سر ایران است و به همین دلیل فعلة فاشیسم برای دوقطبی کردن کاذب فضای سیاسی،‌ و اشغال جایگاه اوپوزیسیون بیانیه‌های مضحک «مطالبات محور» صادر می‌کنند تا به شوت‌وپرت‌ها بباورانند که حکومت اسلامی هیچ رابطه‌ای با اربابان‌اش در ایالات متحد ندارد.

باری ژنرال پتریوس، پس از تعیین فاصلة نوکران‌شان با سلاح هسته‌ای، از اشاعة تسلیحات هسته‌ای در جهان نیز سخت ابراز نگرانی کرده‌اند! به گزارش نووستی، دنیس بلر، مدیر سازمان اطلاعات ملی آمریکا در فوریة گذشته اعلام کرده بود که ایران کار طراحی سلاح اتمی را که در سال 2003 متوقف کرده بود از سر نگرفته. پیشتر رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا نیز مانند پتریوس همین چند سال «فاصله» را مناسب تشخیص داده و گفته بود، باید ایران را تحریم کنیم تا دولت این کشور را به پای میز مذاکره بیاوریم!

اصحاب ناتو برای سرکوب ملت‌ها راه خوبی پیدا کرده‌اند، با نوکران‌شان دعوا و مرافعة نمایشی به راه می‌اندازند! رابرت گیتس هم می‌خواهد تحریم اقتصادی بر ملت ایران تحمیل کند تا گورکن‌ها با اربابان‌شان در واشنگتن مذاکره بفرمایند! چرا که ظاهراً سی سال است که دعانویس‌های جمکران و گاوچران‌ها به روی یکدیگر نگاه هم نمی‌کنند. فقط طی اینمدت شاهدیم که حجم واردات از آمریکا و کشورهای هم پیمان‌اش به ایران چند برابر افزایش ‌یافته، آنهم از مسیر کشورهای دوست و برادر و دولت‌های دست‌نشانده‌ای چون «امارات» و «ترکیه»!

پس باید بدانیم که تحریم اقتصادی مطلوب رابرت گیتس، هیچ آسیبی به حکومت گورکن‌ها نخواهد رساند، بلکه به معنای گسترش دامنة چپاول ثروت‌های ما ملت است. و اما هیاهو و جنجال پیرامون «فاصله» با سلاح اتمی به این دلیل اوج گرفت که روز اول فروردین‌ماه سالجاری، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجة روسیه به آمریکا و اعضای اتحادیة اروپا گفت، ایران سلاح اتمی ندارد، غنی‌سازی اورانیوم از سوی دوربین‌های سازمان انرژی اتمی تحت نظارت قرار دارد و اگر دوربین‌ها خاموش شوند، ما خواهیم فهمید:

«کلیه سانتریفوژها [...] تحت کنترل هستند[...] فعالیت‌هائی که صورت می‌گیرد بلافاصله توسط دوربین‌های آژانس ثبت خواهند شد؛ حتی اگر دوربین‌ها هم خاموش باشند ما به هر حال خواهیم فهمید.»

منبع: نووستی، مورخ 11 فروردین‌ماه سال‌جاری

این سخنان روز 21 مارس 2009 در «همایش بروکسل» ایراد شده. در این همایش سالانه شخصیت‌های سیاسی، علمی و رسانه‌ای آمریکا و اروپا برای بررسی مسائل مهم جهان حضور به هم می‌رسانند. به گزارش نووستی، برگزارکنندگان همایش، علیرغم دخالت سفارت روسیه، بدون ارائة هیچ دلیلی از حضور خبرنگاران همراه لاوروف در سالن اجتماعات جلوگیری به عمل آوردند. موضوع اصلی همایش امسال که سه روز به طول انجامید،‌ بحران اقتصادی جهانی، تغییرات جوی، امنیت انرژی و آزادی‌های اجتماعی بود.

بله در همایش کذا نمایندة روسیه به اربابان حکومت امام سیزدهم تفهیم کرد که اگر به صورت «پنهانی» و از طریق «امدادهای غیبی» باعث پرش و جهش و پیشرفت گورکن‌ها شوند، پیامدهای آنرا هم متحمل خواهند شد. به همین دلیل ناگهان همه «نگران» اشاعة سلاح‌های هسته‌ای شده‌اند، و همه از جمله دبیرکل سازمان جنایتکار ناتو صلح‌دوست و «آزادیخواه» از آب درآمده‌اند.

به گزارش نووستی، مورخ 10 فروردین‌ماه سالجاری، هوپ‌شفر، طی مصاحبه با «در شپیگل» می‌گوید، «ما پلیس جهانی نیستیم! ما قدرت استعمارگر و اشغالگر نیستیم! ما به عنوان آزادیبخش وارد افغانستان شدیم!» می‌بینیم که الگوی وقاحت و بیشرمی آخوندهای جمکران در غرب نشسته! سازمان ناتو با جنایاتی که در یوگسلاوی مرتکب شده، با شرایط اسف‌باری که در افغانستان و عراق ایجاد کرده، تهاجم وحشیانه به کشورهای دیگر را هم با شعار «توجیه» می‌کند:

«ما همانند قدرت‌های استعمارگر و یا ارتش شوروی اشغالگر نیستیم، ما به عنوان آزادیبخش وارد افغانستان شدیم[...]»

ارتش ناتو که القاعده و طالبان را در دامان پر مهر خود پرورش داده بود، چند سال بعد برای آزاد کردن افغانستان از دست همین طالبان لطف کرده به این کشور لشکرکشی فرمود. البته اینکار برای تقویت جبهة طالبان صورت گرفت، و با توسل به همین ترفند، ریشة طالبان در جمکران از گزند روزگار در امان ماند؛ که گفته‌اند «تا ریشه در آب است، امید ثمری هست»! خلاصه تا گورکن‌ها در حکومت‌اند، ثمرش به ناتو خواهد رسید. هوپ شفر در ادامه می‌گوید، ناتو قصد محاصرة روسیه را ندارد، ناتو از گرایش‌های متجاوزانه به دور است و سیستم دفاع ضدموشکی هم تهاجمی نیست! دبیرکل ناتو سپس اشکریزان و گریه‌کنان فرمودند،‌ ما نه پول داریم و نه امکانات که به پلیس جهانی تبدیل شویم، ولی وقتی در پاکستان زلزله شد خیلی کمک کردیم. حالا هم برای گشت زدن در آب‌های سومالی و هر جا که دزدان دریائی باشند آماده‌ایم!

یک وقت فکر نکنید که دزدان دریائی هم مانند طالبان ساخته و پرداختة ناتو هستند! و یا اینکه سازمان صلح پرور ناتو می‌خواهد به بهانة مبارزه با دزدان دریائی در خلیج عدن، هم تکیه گاه عربستان و دیگر نوکران آمریکا باشد و هم برای هند مزاحمت ایجاد کند! ابدا!ً ارتش ناتو فقط به عنوان «آزادیبخش» به کشتار و تاراج می‌پردازد، نه به عنوان استعمارگر و اشغالگر! و همین جنبة آزادیبخشی ناتو است که از گورکن‌ها دل ربوده! آخر آن‌ها‌ هم خیلی آزادیخواه‌اند، و سازمان ناتو دقیقاً همان آزادی‌ای را می‌بخشد که گورکن‌ها می‌طلبند: آزادی سرکوب، کشتار و چپاول!

باری هوپ شفر پس از توجیه چپاول و کشتار در افغانستان خواهان همکاری چین، هند، روسیه،‌ و کشورهای دیگر شده تا مشکلات افغانستان حل شود! حداقل ایشان متوجه شده‌اند که چین و هند و روسیه باید کمک کنند تا ارتش ناتو که افغانستان را به نخستین مرکز تولید مواد مخدر جهان تبدیل کرده با فراغ بال بتواند به کار اصلی خود یعنی توسعة صنایع تولید تریاک و هروئین مشغول شود:

«مشکل افغانستان تنها درصورتی با موفقیت حل خواهد شد که جامعة جهانی به توسعة اقتصادی منطقه نیز توجه کرده و شرایط زندگی مردم را بهبود بخشد.»


به عبارت دیگر جامعه جهانی پول بدهد، تا آقای هوپ‌شفر علاوه بر تخریب، چپاول و گسترش شبکه‌‌های خرابکار، جیب سازمان‌های غیردولتی غرب در افغانستان را نیز پر کنند. بله سازمان ناتو بجز فعالیت‌های «آزادیبخش»، فعالیت فرهنگی هم دارد! این فعالیت‌ها فقط می‌تواند توسط مشتی جاسوس، علاف و بیکارة تابع کشورهای عضو ناتو انجام گیرد! نه اینکه فکر کنید ولگردها را برای پول به افغانستان ارسال می‌کنند، ابداً!ً برای تداوم فعالیت آزادیبخش ارتش ناتو، حضور اوباش از هر قماش در افغانستان الزامی است، چون سطح علمی‌شان بالاتر است!

بله پس از حدود 8 سال اشغال نظامی تازه دبیرکل ناتو متوجه شده که مشکل افغانستان به این ترتیب حل نمی‌شود! البته هیچ مشکلی با اشغال نظامی حل نخواهد شد. ولی ظاهراً کارفرمایان هوپ شفر طی هفتة اخیر این امر بدیهی را دریافته‌اند!



آورده‌اندکه بوزینه‌ها وقتی می‌خواهند انبه بخورند، از آنجا که هستة‌ انبه حجیم است، ابتدا فکر «پس دادن» آن را می‌کنند. از اینرو انبة کذا را با ماتحت مبارک‌شان می‌سنجند تا مطمئن شوند که هنگام «دفع» به «خسارات جنبی» دچار نخواهند شد، سپس زمزمه می‌کنند، «یس، وی‌کن»! بعد، انبه را به دهان گذاشته نوش جان می‌فرمایند. از این پس، سازمان ناتو هم بهتر است پیش از شروع عملیات «آزادیبخش» از الگوی بوزینه پیروی کند، تا بعد کار به گریه و زاری و طلب کمک دبیرکل محترم‌شان از جهانیان نکشد.




نسخة پی‌دی‌اف ـ آدردرایو

نسخة پی‌دی‌اف ـ داک‌ستاک

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت