یکشنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۸۸



«ننه حوای» مبارز!

...
در تأئید وبلاگ «کور و زیردریائی» تکرار می‌کنیم، برای درک رخدادهای سه دهة اخیر در ایران هیچ نیازی به ترهات پراکنی میرزابنویس‌های آستان مقدس «ناتو» نداریم. ما از قدرت تفکر و تجزیه و تحلیل مسائل جامعة ایران برخورداریم. اهداف استراتژیک سازمان ناتو در منطقه و اولویت‌های آنرا نیز بخوبی می‌شناسیم. ما نیک می‌دانیم که اعمال کنترل بر مسیر عبور انرژی رایگان از خلیج فارس، ممانعت از گسترش راه‌های ارتباط زمینی میان کشورهای منطقه و به ویژه تداوم بحران در افغانستان و پاکستان برای انسداد کریدور «شمال ـ جنوب» چارچوب سیاست‌های جنایتکارانة سازمان ناتو را تشکیل می‌دهد. سیاستی که دهه‌هاست با توسل به حکومت‌های خودفروختة ایران و اسرائیل در کل منطقه اعمال می‌شود؛ سیاستی که به روزهای آخر عمر خود نزدیک ‌شده. در هر حال نارضایتی مردم از یک حکومت دست نشانده کاملاً طبیعی است، ولی هر جا مردم ناراضی باشند «انقلاب» نمی‌شود. آنچه در سال 1357 در ایران رخداد، سازماندهی یک کودتا در پس پردة جنجال و آشوب بود. امثال «فرد هالیدی» و دیگران هر قدر معلق بزنند، واقعیت کودتا به «انقلاب» تبدیل نخواهد شد. همچنانکه با اجماع جهانی، حکومت گورکن‌ها را نمی‌توان «ضدامپریالیست» معرفی کرد.

حکومت گورکن‌ها دو برخورد متفاوت با «مرگ» دارد، زوزه و روضه درسوگ «خودی‌ها» و سکوت در برابر مرگ غیرخودی‌ها. اگر خودی‌ها به مرگ طبیعی بمیرند، گورکن‌های بادستار و بی‌دستار ضمن ارسال پیام‌های مضحک و ابلهانه بلافاصله دانشگاه سابق تهران را به محل برگزاری مراسم پرشکوه مرده‌خوری و زوزه‌کشی تبدیل می‌کنند، و هیچیک از دانشجونمایان مبارز «تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه» به این عملیات مهوع که فضاسازی بر علیه موجودیت یک مرکز تحقیقاتی و فرهنگی است اعتراضی ندارد. اینان نمی‌گویند دانشگاه محل برگزاری نمازجمعه و یا مراسم مرده‌خوری نیست! ‌ چرا که دانشجونمایان کذا به اجرای سیرک «هفت سین در مقابل اوین» مشغول‌اند، و فرصت پرداختن به این مسائل بی‌اهمیت را ندارند. مراسم مهم‌تری در پیش است، از جمله بازداشت نمایشی با دستبند، و به دنبال آن مصاحبه با تلویزیون «بی‌بی‌سی» پس از آزادی! بجز محمد ملکی، پای ثابت سیرک کذا «بهاره هدایت» است که راه و رسم «مبارزات» را از «حوا» آموخته. البته همان حوای شعر سیمین بهبهانی!

بله امروز تلویزیون «بی‌بی‌سی» با یکی از اراذل تحکیم وحدت که در سیرک «هفت‌سین در برابر اوین»، به قول خودش با «دستبند» دستگیر شده بود، مصاحبه می‌کرد! ایشان که از دانشجونمایان اصیل و محترم و مبارز حکومتی به شمار می‌روند با لحن داش‌مشتی‌ها تأکید فرمودند، «خیلی برخوردشون موهن بود، و ...» و ما متوجه شدیم در حکومت جمکران دو نوع زندانی وجود دارد. نوع اول، زندانی تشریفاتی است و نوع دوم، زندانی واقعی! زندانی تشریفاتی شامل اعضای تشکل‌های سرکوبگر لات‌الله و داس‌الله می‌شود. اینان با جاروجنجال، و پس از درگیری با نیروهای انتظامی بازداشت می‌شوند و پس از تحمل توهین و شکنجه بدون آنکه یک خراش بردارند، از زندان آزاد شده،‌ با اسم و رسم و عکس و تفصیلات در برابر خبرگزاری‌های جهانی بلبل‌زبانی می‌کنند! ولی نوع دوم مانند «میرصیافی» به زندان می‌روند و در کوتاه مدت به «مرگ طبیعی» از زندان اوین آزاد می‌شوند. کسی ‌هم پاسخگوی قتل آنان در زندان نیست. چرا که اعضای سازمان ناتو، اربابان گورکن‌ها در بلاد غرب، در به در به دنبال «وجه مشترک» با ایرانیان می‌گردند. اینان که به دلیل مخالفت سیاست‌های تعیین کنندة منطقه‌ای نتوانستند با کمک نوکران‌شان در جمکران یک جنگ نمایشی بر ملت ایران تحمیل کنند، حال با کاسة گدائی به دنبال «وجه مشترک» دوان‌اند.

چو بمبی به درد آورد روزگار
دگر بمب‌ها را نماند قرار

بله! از این تک بیت یک مصراع در کاریکاتور وبلاگ «کور و زیردریائی» آورده بودیم. بیت مذکور وصف‌الحال اعضای سازمان ناتو است که به دلیل ناکامی در جنگ‌افروزی پشت‌سرهم برای ما ایرانیان «نوروزتان پیروز» می‌خوانند. حتی دولت اسرائیل هم که‌ در توهمات «سیمور هرش» حداقل هفته‌ای یکبار ایران را با خاک یکسان می‌کرد، و همة نمازگزاران «مهاجر» ایرانی‌نما در فرنگ پشت سرش «نماز بمب» به جا می‌آوردند، هم‌صدا با «آنجلیکا بی‌یر» سخنگوی آخوندپرست‌های ‌«سبز» برای ما ایرانیان «نوروزتان پیروز» می‌خواند!

البته داس‌الله را با «نوروز جمشیدی» کاری نیست. اصحاب داس برای هم‌صدائی با نعلین‌ها، «آغاز بهار» را بجای نوروز نشانده‌اند که دل ناخداکلمب را از دو طریق به دست آورند. از یکسو وجه مشترک خود با «هوگمانی» اسکاتلندی‌ها را حفظ کنند، و از سوی دیگر با نفی ریشة اسطوره‌ای نوروز جبهة «‌‌عنترناصیونال‌ایسم» یا همان «امت» را تقویت کرده باشند. چرا که «وجه مشترک» اصحاب داس با «امت» همانا عشق اینان به اسلام و امام و مرده‌پرستی و سوگواری و نوحه و روضه و زوزه است.

به مناسبت پاک شدن زمین از وجود پلید آخوند «ایرانی»، از سگ‌های‌ هار و بلندپایة وابسته به کارخانة رجاله پروری، که ریاست «ساتاس» در شهر قم را بر عهده داشت، آخوند سعیدی، نمایندة‌ خامنه‌ای در سپاه پاسداران می‌گوید، روحانیت همواره با تفکر وارداتی مبارزه کرده است! بله این سخنان ابلهانه در مهرنیوز، مورخ 22 مارس 2009 منتشر شده تا هیچکس «باور» نکند که متن وقوقیه‌های جمعه، مانند شخص «رهبرکبیر انقلاب» و فمینیسم اسلامی و دیگر جنبش‌های «مترقی» و «دینی» از خارج وارد می‌شود تا تنور «مقدسات» ادیان توحش ابراهیمی در کشور ایران گرم بماند!

و خلاصه اعضای ناتو به صدور ایدئولوژی دینی اکتفا نمی‌کنند، اینان دست به کار صدور «تاریخ» هم شده‌اند. در این راستاست که «بی‌بی‌سی» برای ارائة ویراست نوینی از تاریخ ایران با ژنرال هویزر و فرح پهلوی «گفتگو» می‌کند! می‌دانیم که به زعم اینان ساواک به فرح پهلوی گزارش مشروحی از جنایات خود ارائه می‌کرد، و از همین رو فرح پهلوی امروز می‌تواند به ما ملت بگوید جریان «انقلاب» اصلاً چه بوده! یا مثلاً هویزر، فرماندة‌ جهادیون اسلام‌پناه که با سازماندهی کودتا در ترکیه، پاکستان و ایران کل منطقه را به نکبت اسلام سیاسی آلوده است، ‌ به ما خواهد گفت، راستش، دروغ چرا، ما کودتا کردیم تا ایران به پشت جبهة جهاد با کمونیست‌های «ملحد» تبدیل شود! کودتا کردیم که ایران را تجزیه کنیم، کودتا کردیم که پس از فروپاشی قابل پیش بینی اتحاد جماهیر شوروی یک پا در سواحل خزر داشته باشیم، یک پا در جمهوری‌آذربایجان، یک پا در ایالت آذربایجان، یک پا در چچنی «آزاد» و یک پا هم ... بله تعجب نکنیم! سازمان ناتو، درست مانند فرمانده‌اش، پنتاگون، هیچ وجه مشترکی با انسان و آدمیزاد ندارد. این سازمان از «هزارپایان» خونخوار است و امروز هزارپای‌اش نه تنها در عراق و افغانستان که در ایران هم گیر کرده! چرا که روسیه پیشنهاد آمریکا برای «معامله» بر سر ایران را بار دیگر رد کرد!

به یاد داریم که دیمیتری مدودف طی سفر اخیر خود به اسپانیا، در پاسخ به پیام اوباما فرمود، «نی‌یت»! بلافاصله پس از انتشار پاسخ منفی رئیس جمهور روسیه به درخواست رئیس جمهور ایالات متحد، رسانه‌های غرب ضمن معلق زدن جمعی اعلام داشتند، «پیام اوباما در مورد معامله بر سر ایران نبود!» بله به این می‌گویند «سگ تربیت شده.» سگ سخنگو و سگ نویسنده. خلاصه‌ سگ‌هائی که بخوبی دروغ می‌گویند و می‌نویسند تا با این دروغ‌ها «پرستیز» ارباب محفوظ بماند.

اما در واقع تمایل معامله بر سر ایران از دورة دوم ریاست جمهوری بوش، زمانیکه ایالات متحد و نوکران‌ شیعی مسلک‌اش در عراق از تجزیة این کشور عاجز مانده و در گسترش جنگ به ایران نیز شکست خوردند، به دولت روسیه ارائه شده بود. حدود چهار سال است که لاوروف، وزیر امور خارجة روسیه در هر فرصتی رسماً اعلام می‌کند که «سیاست روسیه در قبال ایران تغییر نخواهد کرد.» و حدود چهارسال است که یک پاک کن و یک چوبدستی به دست احمدی نژاد داده‌اند که ضمن جهش و پرش هسته‌ای، روزی پنج نوبت اسرائیل را از نقشة جغرافیا «پاک» کند، تا هم نیروگاه بوشهر به راه نیفتد، هم ایالات متحد و اتحادیة اروپا بتوانند ملت ایران را تحریم کنند و از همه مهم‌تر فعلة فاشیسم واردات از بازار سیاه را افزایش دهد. این است رمز آبادی بانک‌های انگلستان در امارات! از مطلب دور افتادیم بازگردیم به «صدور تاریخ!»

سایت رادیو فرانسه، مورخ 15 مارس 2009، در مطلبی به قلم عزیز احمدفرد، تحت عنوان «قیام بیست‌ و چهار حوت هرات» تاریخ تهاجم نظامی شوروی به افغانستان را یکسال به عقب برده، می‌نویسد:

«چند ماه بعد از اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ [...] در اول حوت [اسفندماه] 1357[...] سربازان فرقة جلال آباد [...] دست به شورش زدند[...]»

در صورتیکه تهاجم نظامی ارتش سرخ به افغانستان حدود دو ماه پس از اشغال سفارت آمریکا توسط عملة ساواک در سال 1358،‌ یا بهتر بگوئیم در آخرین روزهای سال 1979 آغاز شد. روز 27 دسامبر سال 1979، ارتش سرخ پس از 3 روز درگیری کابل را اشغال می‌کند. مشخص نیست چرا رادیو فرانسه تهاجم نظامی شوروی به افغانستان را مقارن با کودتای 22 بهمن سال 1357 در ایران رویت کرده؟ شاید فرد هالیدی به حضرات گفته «انقلابیون» ایران مانند انقلابیون کوبا سوسیالیست بودند و به همین دلیل ارتش سرخ به افغانستان حمله کرد تا انقلاب کبیر «سوسیال‌نعلین‌ایسم» به جمکران محدود نماند! ولی اینجا یک اشکال عمده پیش می‌آید و آن اینکه اگر به ادعای فردهالیدی و دیگر قلم‌زن‌های بارگاه عموسام، حکومت جمکران ضدامپریالیست به شمار می‌رفت، چرا ضمن دریافت اسلحه از اسرائیل و آمریکا، با ترکیه و پاکستان جبهة متحد تشکیل داده بود، و علی‌خامنه‌ای به دیدار ضیاءالحق، نوکر چهار ستارة ‌سازمان سیا ‌شتافت و او را برادر عزیز ملت ایران خواند؟

حال که به پاکستان رسیدیم چند کلمه هم در باب فروپاشی برنامة ایجاد آشوب در این کشور بیاوریم. چرا که «چودری»، قاضی «شریف» و دست پروردة استعمار به جایگاه خود بازگشت، و بساط آشوب‌طلبی فروکش کرد! پیشتر گفتیم که سیاست ناتو در پاکستان سیاست آیندة این سازمان در ایران خواهد بود. برنامة اولیة پنتاگون در این کشور تجزیة پاکستان جهت ایجاد کشور «پشتون‌ستان» بود که بحران همزمان در افغانستان، ایران و هند گسترش یابد. ظاهراً از وقتی که زیردریائی‌ اتمی و کشتی جنگی آمریکا در تنگة هرمز «کور» شدند، چشم‌های پنتاگون باز شد و فهمید که «مسجد جای گ... نیست!»

اما اگر چشمان پنتاگون باز شده، دوران نابینائی واشنگتن پست و شرکاء هنوز به پایان نرسیده. واشنگتن پست، سخنگوی حاکمیت آمریکا، ضمن سینه زنی برای هاله اسفندیاری، عضو فعال شبکة براندازی و رکسانا صابری می‌نویسد، وزارت اطلاعات ایران از فعالیت‌های صلح‌آمیز زنان جلوگیری می‌کند! و خلاصه بسیاری از زنان از «شنیدن» اشارة مستر پرزیدنت به «روزی نو» در مناسبات بین تهران و واشنگتن محروم مانده‌اند. ترجمة این مطلب در سایت صدای آمریکا موجود است.

البته اشارة واشنگتن پست به رکسانا صابری، هاله اسفندیاری و دیگر پادوهای مؤنث کاخ‌سفید است نه به زنان ایران. چرا که زنان ایران برای رسانة کذا به همین ‌آزادزنان آخوندپرست محدود می‌مانند، به ویژه اگر تابعیت مضاعف هم داشته باشند. این رسانة «نابینا» و «کوردل» ادعا می‌کند که وزارت اطلاعات به میل خود هر که را بخواهد دستگیر می‌کند و خلاصة مطلب، ملت ایران! بدانید و آگاه باشید که ساواک جمکران از «ما» دستور نمی‌گیرد! و در آستانة خیمه شب‌بازی انتخابات، «ما» از طریق تحریک افکار عمومی نمی‌خواهیم شما را به پای صندوق‌های مارگیری بکشانیم تا با «حضور»گسترده‌تان در انتصابات حکومت امام سیزدهم برای نوکران‌مان کسب مشروعیت کنیم! بله، ابداً چنین نیست! می‌دانیم که آمریکا از طرفداران «دمکراسی» است، ولی خوب این دمکراسی در مناطق نفتخیز در لجنزار مقدسات مدفون شده چرا که منافع کاخ‌سفید چنین ایجاب می‌کند! در کشورهای منطقه به ویژه در ایران، «باورهای» متحجر و مقدس همان دمکراسی است، و در چنین دمکراسی‌ای یک حکومت دمکراتیک با قوانین «انسان‌محور» باعث مرگ می‌شود، مرگ منافع آنگلوساکسون‌ها.

سایت رادیو فردا، برای اثبات پشتیبانی آمریکا از زنان ایران یک عکس «سکسی» هم از سیمین بهبهانی منتشر کرده که در آن شاعرة شهیر شباهت فراوانی به آیت‌الله خمینی دارد! البته با موهای طلائی! «سیمین دوبووار» یک روسری گل‌منگلی بر سر کرده و نیمی از گیسوان طلائی‌اش را هم در معرض دید همگان قرار داده. ایشان آرایش تندی کرده‌اند تا کسی در آزادی‌خواهی‌شان تردید نکند. از شما چه پنهان حاجیه سیمین بهبهانی یک شعر تقریبا بندتنبانی هم سروده‌اند که «آدم» و «حوا» در آن نقش فعالی ایفا می‌کنند و خلاصه «ننه حوا» خطاب به باباآدم می‌گوید، بیا! و از اینجور حرف‌ها! البته تعبیر بد نکنید، می‌گوید «بیا مبارزه کنیم!» به عبارت دیگر سیمین‌جان یک شعر عاشقانة معنوی با قافیة «کشک» سروده‌اند که هم «مبارزات» دارد، هم ادیان ابراهیمی و هم «عشق»، به معنای «مبارزه!» دردسرتان ندهم شعر خانم بهبهانی هم «امتی» است هم «توده‌ای»، و هم نهایت امر به مصداق «قافیه چو تنگ آید، شاعر به جفنگ آید» به راستی جفنگ است. البته ما قصد توهین به سیمین دوبووار جمکران را نداریم، چرا که ایشان زحمت کشیدند و شعر کذا را با هزار عشوه و کرشمه برای مستمعین قرائت کردند. ولی اگر نظر ما را بخواهید، ننه‌حوای گریان جمکران ما را به یاد شاعران «داس‌مسلک» می‌اندازند که سی‌سال پیش پشت سر خمینی مبارزات می‌فرمودند و امروز در «بی‌بی‌سی» نقش باباطاهر حیران و پشیمان را ایفا می‌کنند.

به گزارش مهرنیوز، مورخ 22 مارس 2009، نویسندگان فرهیختة جمکران برای مطالعات نوروزی چندین و چند اثر ادبی هم توصیه کرده‌اند، و از آنجمله است «برف سیاه»! بله، بهترین عنوان کتاب برای نوروز همین «برف سیاه» باید باشد؛ هم سرمای زمستان را تداعی می‌کند هم رنگ مورد علاقة حکومت گورکن‌ها را. ما هم به کارفرمایان واشنگتن پست توصیه می‌کنیم برای ‌کشاندن مردم به پای صندوق‌های مارگیری «صحیفة نور» را مطالعه کنند تا یاد بگیرند هنگام نگارش مقالات کشکی در دفاع از براندازان مؤنث با هدف بازارگرمی برای انتخابات حکومت اسلامی باید با پای چپ وارد شد.



نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

نسخة پی‌دی‌اف ـ داک‌ستاک

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت