گاف در بازار مسگرها!
...
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت
برگها پژمردند
[...]
هیچ یادت هست
توی تاریکی شبهای بلند
سیلی سرما با تاک چه کرد
«باید [...] به الگو برای ملتهای عالم تبدیل شویم. باید پذیرفت که اشکال در عدم معرفی درست اسلام است.»
منبع: فارس نیوز، مورخ 23 اسفندماه سالجاری
این سخنان مضحک رفسنجانی در پی اظهارات «جوزف بایدن» در مقر سرفرماندهی ناتو در بروکسل ایراد شده. جوزف بایدن فرموده بودند، همة طالبان بد نیستند، ما باید با طالبان «میانهرو» مذاکره کنیم! و به این ترتیب قرار شد حکومت اسلامی جمکران نیز میانهروی پیشه کند. آری، اینچنین گفت سازمان سیا، از زبان اکبر هاشمی. پس از 30 سال سرکوب و چپاول بالاخره مشخص شد اشکال کار در حکومت جمکران، اصلاً سرکوب و چپاول نیست، بلکه اشکال عمده عدم معرفی درست اسلام است! و به همین دلیل قرار شده آخوند اکبر هاشمی وظیفة معرفی درست اسلام را عهده دار شوند. همانطورکه آخوند جنتی هم در وقوقیة جمعه به معرفی درست «نوروز» پرداخته بودند.
هیچ یادت هست
[...]
با سرو سینه گلهای سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد
البته پیش از ایشان آخوند مرتضی وافی، «دبیر شورای فرهنگی و برنامه ریزی مسجد مقدس جمکران» در مهرنیوز، مورخ 20 اسفندماه سالجاری تعریف جامعتری از نوروز ارائه داده بودند که «نوروز» را در اسلام محو و نابود میکرد. آخوند وافی ابتدا اسم خاص و ایرانی «نوروز» را در ترادف با اسمعام و عربی «عید» قرار داده، سپس با ارائة یک روایت به ما اجازه میدهند که روزهای آتی را «عید» بخوانیم. البته ایشان تأکید میکنند که «عید» فطر، قربان، غدیر و جمعه از اعیاد بزرگ به شمار میروند:
«نوروز فرصت خوبی برای رشد جریان معنوی جامعة امروز است [...] هر روزی در آن گناه نشود عید است. از اینرو روزهای پیش رو را هم میتوان عید نامید حال آنکه در مبنای دینی 4 عید ...»
بله این حجتالاسلام محصول فقرفرهنگی و مزدوری برای آنگلوساکسونها فراموش کرده که «نوروز» با «عید» تفاوت دارد و هیچ ربطی به اسلام نمیتواند داشته باشد. در نتیجه آخوند جماعت بهتر است نعلین و دستار کثیفاش را از نوروز دور نگاهدارد.
نوروز جمشیدی است. نوروز به عنوان آئین کهن اقوام ایرانی، «بار فرهنگی» خود را از پیونداش با اسطورة جمشید میگیرد. روشنتر بگوئیم، پایه و اساس نوروز اسطورة جمشیدشاه است. بدون این اسطوره، نوروز ویژگی خود را از دست میدهد. دلیل تأکید ما بر عبارت «نوروز جمشیدی» یادآوری ریشة فرهنگی آن است که استعمار به نابودی آن کمر همت بسته. هر چند روضهخوانها در تحریف نوروز و شکستن پیوند آن با جمشیدشاه تنها نیستند. بعضیها تلاش میکنند نوروز را «جشن چوپانی» معرفی کنند! البته جشن همواره از مردم سرچشمه میگیرد ولی در اسطوره، ما از «واقعیت» فاصله داریم! این نکتهای است که متخصصین «تحریف نوروز» فراموش کردهاند.
اما در ترکیه برای مبارزه با نوروز روند دیگری جریان دارد. دولت به اصطلاح لائیک ترکیه سابقاً از برگزاری مراسم نوروز توسط کردهای این کشور ممانعت به عمل میآورد و دولت اسلامگرای فعلی این کشور که ظاهراً مراسم نوروزی را ممنوع نکرده، تلاش دارد برای کردها نه تنها در ترکیه که در عراق نیز نوروز را به مراسم سوگواری تبدیل کند. به همین دلیل دیروز جنگندههای ترکیه، تحت فرماندهی سازمان ناتو، روستاهای کردنشین عراق را بمباران کردند. و بهانة بمباران نیز چون همیشه «نبرد با تروریسم» است. ولی همچنانکه طی سه دهة اخیر شاهد بودیم، «تروریستها» از متحدان سازمان ناتو هستند، چون هر دو از جنگ و تخریب تغذیه میکنند. اینروزها شیون و زاری نیویورک تایمز و شاخکهای اروپائیاش برای مردم فلسطین بیدلیل نیست.
در این راستا، امروز کارفرمایان خبرگزاری «الجزیره» دوباره بنلادن را از قفس بیرون کشیده از زبان او «صلح» با اسرائیل را محکوم کردند! آیا الجزیره و یا کارفرمایاناش میتوانند بگویند، چرا طی سه دهة اخیر اسامه بنلادن که از ضدامپریالیستهای ساخته و پرداختة آبدارخانة سازمان سیاست از صلح با اسرائیل انتقاد نمیکرد؟ یا اینکه چرا بنلادن از مردم لبنان و پناهندگان فلسطینی که از دهة 1970 هدف تهاجم وحشیانة اسرائیل قرار داشتند پشتیبانی نمیکرد؟ چرا این بن لادن مبارز بجای بمبگذاری در اماکن عمومی در مصر، اردن و عراق به پادگانهای آمریکائی در این کشورها و یا در عربستان حمله نمیکند؟
پاسخ این پرسشها را ما نیک میدانیم، صلح در جهان و به ویژه در منطقه منافع اربابان بنلادن را شدیداً تهدید میکند. به همین دلیل است که آمریکا میکوشد به هر ترتیب که شده ابزار جنگ افروزی خود، «بن لادن» و حکومت اسلامی را سر پا نگاهدارد. به گزارش نووستی، مورخ 24 اسفندماه سالجاری، اوباما تأکید کرده که نابودی بنلادن دیگر در اولویتهای آمریکا نیست! اکبر بهرمانی به همین دلیل به پابوس ارباب در عراق مشرف شده بود و با تکرار شعارهای ابلهانة یانکیها در مسجد شورای حکومت جمکران، «منم، منم» میزد و میخواست به ملتها «آزادی بیان» هم بدهد. چرا که حاجاکبر با آزادی بیان اوباش و داشمشتیها آشنائی دارد، و به همین دلیل گاوچرانها او را برای استقرار انواع آزادی از جمله آزادی بیان لمپنها و تیغکشها برگزیدهاند. اصولاً آمریکائیها و شرکاء در سازمان ناتو، برای تأمین آزادی در ایران، جز لات و اوباش هیچ گزینة دیگری نمیپذیرند. مراجعه کنید به مقالة «خسرو شاکری زند» در سایت روشنگری، تحت عنوان «روشنفکران کمپرادور».
البته نویسندة این وبلاگ هیچ نشانی از روشنفکری در عباس میلانی، مهرانگیزکار یا هاله اسفندیاری، هاله برومند، و ... و دیگر پادوهای مؤسسههای تولید و پرورش ریزهخوار استعمار نمیبیند، چون روشنفکر باید از «حداقل» شناخت، آگاهی و سواد برخوردار باشد که این حضرات فاقد آناند. در هر حال مطالعة این مقاله جالب است، چرا که بالاخره یک نفر خارج از طیف اراذل حکومت اسلامی به این اصل اساسی اشاره میکند که فعالیت سازمانهای «تحقیقاتی» آمریکا در همسوئی کامل با سیاستهای استعماری این کشور در ایران قرار دارد و مأموریت کارمندان این مؤسسات در واقع «تخریب» ایران است. حال باید از محسنی اژهای مفلوک پرسید به چه دلیل محمد خاتمی، همکار اعضای شبکة براندازی که حتی مکفال را هم به ایران دعوت کرده بازداشت نمیشود؟ از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به شرفیابی اکبر هاشمی به آستان مقدس ارتش آمریکا در عراق، و شیرین زبانیهای وی پس از بازگشت به ایران.
اکبر بهرمانی به دلیل برخورداری از بلاهت و حماقت ویژة پادوهای استعمار در سخنرانی دیروز خود، ندانسته بند را آب داده میگوید، ما از فرمانی که در عراق به آمریکائیها داده شد، اطلاع یافتیم! البته ما هم میدانیم که مسجد شورای جمکران به بازار مسگرها میماند، ولی این دلیل کفایت نمیکند که اکبر بهرمانی دچار توهم شود! بله رفسنجانی پنداشته صدای مهیب گ... در بازار مسگرها شنیده نخواهد شد! ولی باید حضور سردار اکبر بهرمانی عرض کنیم، گ... میتواند در بازار مسگرها ناشنیده بماند، ولی انفجار بمب نه! آنهم بمب دروغ و حماقت:
«از سامرا تا نجف یک آمریکائی را ندیدیم. البته به ما اطلاع دادند که به آمریکائیها گفته شد که در طول حضور هیئت ایرانی در عراق خودشان را کمتر نشان دهند.»
حال بپردازیم به بررسی منطقی ادعای مضحک رفسنجانی. از آنجا که فرض محال محال نیست، ما هم فرض میکنیم اکبر هاشمی راست میگوید. پس حکومت اسلامی باید در ستاد فرماندهی ارتش آمریکا جاسوس و خبرچین داشته باشد، چرا که در غیراینصورت اکبر بهرمانی نمیتواند از دستوری که به آمریکائیها داده شده مطلع شود. البته ممکن است آمریکائیهائی که دستور کذا را دریافت کرده بودند، خودشان به حاج اکبر گفته باشند که چنین دستوری داده شده، یا اینکه مستقیماً به «الپرزیدنت» جلال طالبانی خبر دادهاند و ایشان هم ضمن ملاقات با حاج اکبر وی را در جریان قرار داده است. و نهایت امر ممکن است این قصه از «اخبار» مناطق شیعینشین تحت کنترل نظامیان انگلستان و اوباش مقتدی صدر باشد، و ... ولی هیچیک از گزینههای فوق قابل قبول نیست، چرا که از یکسو در تشکیلات «نظامی ـ امنیتی» فقط دستور صادر میشود، نه «دلیل» صدور دستور! از سوی دیگر، هیچکس حق ندارد دستور دریافتی را برای دیگران فاش کند. در نتیجه، اگر چنین فرمانی از سوی سلسله مراتب ارتش آمریکا صادر شده باشد، به اطلاع چاکران و نوکرانشان نخواهد رسید. ولی از آنجا که گورکنها از اهالی «معنویات» و «باورها» هستند، امکان دارد جبرئیل شخصاً بر اکبر بهرمانی یا آخوند سیستانی نازل شده و آنان را در جریان مسائل سرفرماندهی آمریکا در عراق گذاشته باشد. فراموش نکنیم که در حکومت جمکران این «معجزات» میتواند کاملاً قابل قبول باشد!
بله این گزینه با در نظر گرفتن میزان بلاهت نوکران گاوچرانها قابل قبول به نظر میرسد! و طی همین ملاقات است که جبرئیل «متن دست نخوردة امت اسلام» یا همان قرآن جدید را که در آن به ادعای هاشمی، حقوق زنان، حقوق بشر، آزادی بیان و محیط زیست هم وجود دارد در اختیار حاج اکبر قرار داده. پس جبرئیل بهرمانی را گفت، «اقراء!» و بهرمانی که مانند دیگر دستاربندان حوزة جهلیه از جمله بیسوادان فرهنگی کشور به شمارمیرود، پاسخ میدهد، «آی دونت سپیک انگلیش»! سپس گابریل به زبان فارسی سره حاج اکبر را خطاب قرار داده میفرماید، بشارت خدا بر تو باد که با عمل به سنت پیامبر و «دادن» آزادی بیان به ملتها راه توسعه را پیشگرفتی! اکبر بهرمانی در حالی که نیشش تا بناگوش باز شده میگوید، آقا ما نوکر شما هستیم! و جبرئیل ادامه میدهد، اگر به قرآن پایبند باشید، میتوانید «وحدت» خود را حفظ کرده و همة مخالفان را با کمک «ما» از میدان بدر کنید، و جبرئیل که سخت هیجان زده شد بود، مثل کانادائیها «دوزبانه» شده، میافزاید، «یس! وی کن!» اینجا بود که هاشمی پیشانی بر خاک نهاده گریستن آغاز کرد، و در میان هق هق گریه گفت، نه آقا ما نمیتوانیم! پس گابریل او را گفت، «دونت فورگت، شعار آزادی بیان، حقوق زن، حقوق بشر و محیط زیست که ابزار کار تأمین وحدت باشد!»
گابریل میافزاید به شرکایمان در فرانسه فرمودهایم رضویفقیه را با «شعار آزادی» به ایران ارسال کنند که به محمد خاتمی برای سرکوب همزمان «چپ» و «لیبرالیسم» کمک کند تا اسلام به مردم ایران «درست» معرفی شود. گابریل این بگفت و ناپدید شد! پس رفسنجانی نعرهای زده از هوش برفت، چون به هوش آمد دست در جیب کرد تا ببیند آن آزادی بیان که میخواهد به ملتها بدهد درجیباش هست یا نه؟ چون دستش چاقوی ضامندار را لمس کرد آسوده خاطر برخاست و عزم وطن نمود. پس چون به تهران رسید برای ارسال پیام گابریل راهی مسجد شورای جمکران شده، آن گفت که شنیدیم و راهکارهای مطلوب ارباب را برای حل مشکل چنین ارائه کرد.
بدانید و آگاه باشید که دشمن در پی آن است که چهرة درخشان اسلام را بیالاید. راه مبارزه با توطئه را نیز همین دشمن به ما آموخت. به ما اطلاع دادند که به آمریکائیها گفته شد که به ما چنین بگویند، تا ما هم برای شما همین بازگو کنیم. به ما گفتند که شما را بشارت دهیم که خداوند در افغانستان برای مذاکره با طالبان، «طالبان میانهرو» رویت کرده. پس بر ما واجب است که برای مذاکره با خداوند از افراط و تفریط بپرهیزیم؛ باشد که حقتعالی با ما هم مذاکره کند، و بتوانیم سیاهی لشکر خود را برای انتخابات بسیج کنیم که «او با ما» باشد:
«باید [...] با کنار گذاشتن برخی افراطها و تفریطها [...] به الگو برای ملتهای عالم تبدیل شویم [...]»
بله بوزینگان سازمان سیا که تاکنون الگوی جهان اسلام بودند، حال باید الگوی ملتهای عالم شوند، تا سرمایهداری غرب بتواند از بحران مالی جان به سلامت به در برده نوکراناش را هم در «جهان اسلام» حفظ کند. حاکمیت آمریکا اگر میپندارد با چنین ترهاتی میتوان مرگ حکومت نعلین را به تعویق انداخت سخت در اشتباه است. و اگر حاکمیت فرانسه میپندارد با طرح شعار انحرافی «جدائی دین از دولت» میتواند مطالبات ما را برای استقرار یک حاکمیت دمکراتیک در ایران به بیراهه کشاند، کور خوانده.
ما برای تأمین حقوق خود هیچ نیازی به رهنمود و فتوی اعضای سازمان ناتو نداریم. «جدائی دین از دولت» یک پیشنهاد مزورانه است. دین باید از «سیاست» جدا شود، چرا که سیاست عرصة مطالبات واقعی یک ملت است. تأمین مسکن، آموزش و بهداشت و خدمات اجتماعی مطالبات مادی است، هیچ ارتباطی با معنویات و ارزشهای نامرئی ندارد. اگر استعمار غرب اینچنین شیفتة «دین» و توهم معنویت شده یک دلیل روشن دارد: از فتوی میرزای شیرازی تا فتنة خمینی، برای تأمین منافع استعماری غرب در ایران و در کل منطقه دستاربندان همواره بهترین گزینه بودهاند. ولی روند «گورکنیزاسیون» و تزریق تقدس ادیان توحش ابراهیمی در سیاست منطقه دیگر فرسوده شده.
باز کن پنجرهها را که نسیم
روز میلاد اقاقیها را جشن میگیرد، و بهار
[...] گل به دامن کرده است
امروز «فرانس پرس» گزارش داد که رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحد در نشستی که ماه آینده به مناسبت 60 امین سالگرد تشکیل سازمان ناتو در فرانسه و آلمان برگزار میشود شرکت نخواهد کرد! هر چند پیشتر رابرت گیتس بر حضور خود در مراسم مذکور تأکید کرده بود. اگر پنتاگون به عنوان فرماندة نیروهای ناتو از حضور در مراسم گرامیداشت این سازمان خودداری میکند، مسلماً بیدلیل نیست. اگر جوزف بایدن، معاون اوباما در مقر ناتو «طالبان خوب» رویت کرده، عدم شرکت رابرت گیتس در نشست ناتو آغاز فروپاشی این سازمان دینپرور و جنگ افروز را نوید میدهد.
آنروز که «فر ایزدی» تخت پادشاهی به جمشید داد «نوروز» خوانده میشود. آوردهاند که پادشاهی جمشید 3 سده دوام یافت و دوران صلح و آرامش بود.
هیچ یادت هست؟
که زمین را عطشی وحشی سوخت
برگها پژمردند
[...]
هیچ یادت هست
توی تاریکی شبهای بلند
سیلی سرما با تاک چه کرد
«باید [...] به الگو برای ملتهای عالم تبدیل شویم. باید پذیرفت که اشکال در عدم معرفی درست اسلام است.»
منبع: فارس نیوز، مورخ 23 اسفندماه سالجاری
این سخنان مضحک رفسنجانی در پی اظهارات «جوزف بایدن» در مقر سرفرماندهی ناتو در بروکسل ایراد شده. جوزف بایدن فرموده بودند، همة طالبان بد نیستند، ما باید با طالبان «میانهرو» مذاکره کنیم! و به این ترتیب قرار شد حکومت اسلامی جمکران نیز میانهروی پیشه کند. آری، اینچنین گفت سازمان سیا، از زبان اکبر هاشمی. پس از 30 سال سرکوب و چپاول بالاخره مشخص شد اشکال کار در حکومت جمکران، اصلاً سرکوب و چپاول نیست، بلکه اشکال عمده عدم معرفی درست اسلام است! و به همین دلیل قرار شده آخوند اکبر هاشمی وظیفة معرفی درست اسلام را عهده دار شوند. همانطورکه آخوند جنتی هم در وقوقیة جمعه به معرفی درست «نوروز» پرداخته بودند.
هیچ یادت هست
[...]
با سرو سینه گلهای سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد
البته پیش از ایشان آخوند مرتضی وافی، «دبیر شورای فرهنگی و برنامه ریزی مسجد مقدس جمکران» در مهرنیوز، مورخ 20 اسفندماه سالجاری تعریف جامعتری از نوروز ارائه داده بودند که «نوروز» را در اسلام محو و نابود میکرد. آخوند وافی ابتدا اسم خاص و ایرانی «نوروز» را در ترادف با اسمعام و عربی «عید» قرار داده، سپس با ارائة یک روایت به ما اجازه میدهند که روزهای آتی را «عید» بخوانیم. البته ایشان تأکید میکنند که «عید» فطر، قربان، غدیر و جمعه از اعیاد بزرگ به شمار میروند:
«نوروز فرصت خوبی برای رشد جریان معنوی جامعة امروز است [...] هر روزی در آن گناه نشود عید است. از اینرو روزهای پیش رو را هم میتوان عید نامید حال آنکه در مبنای دینی 4 عید ...»
بله این حجتالاسلام محصول فقرفرهنگی و مزدوری برای آنگلوساکسونها فراموش کرده که «نوروز» با «عید» تفاوت دارد و هیچ ربطی به اسلام نمیتواند داشته باشد. در نتیجه آخوند جماعت بهتر است نعلین و دستار کثیفاش را از نوروز دور نگاهدارد.
نوروز جمشیدی است. نوروز به عنوان آئین کهن اقوام ایرانی، «بار فرهنگی» خود را از پیونداش با اسطورة جمشید میگیرد. روشنتر بگوئیم، پایه و اساس نوروز اسطورة جمشیدشاه است. بدون این اسطوره، نوروز ویژگی خود را از دست میدهد. دلیل تأکید ما بر عبارت «نوروز جمشیدی» یادآوری ریشة فرهنگی آن است که استعمار به نابودی آن کمر همت بسته. هر چند روضهخوانها در تحریف نوروز و شکستن پیوند آن با جمشیدشاه تنها نیستند. بعضیها تلاش میکنند نوروز را «جشن چوپانی» معرفی کنند! البته جشن همواره از مردم سرچشمه میگیرد ولی در اسطوره، ما از «واقعیت» فاصله داریم! این نکتهای است که متخصصین «تحریف نوروز» فراموش کردهاند.
اما در ترکیه برای مبارزه با نوروز روند دیگری جریان دارد. دولت به اصطلاح لائیک ترکیه سابقاً از برگزاری مراسم نوروز توسط کردهای این کشور ممانعت به عمل میآورد و دولت اسلامگرای فعلی این کشور که ظاهراً مراسم نوروزی را ممنوع نکرده، تلاش دارد برای کردها نه تنها در ترکیه که در عراق نیز نوروز را به مراسم سوگواری تبدیل کند. به همین دلیل دیروز جنگندههای ترکیه، تحت فرماندهی سازمان ناتو، روستاهای کردنشین عراق را بمباران کردند. و بهانة بمباران نیز چون همیشه «نبرد با تروریسم» است. ولی همچنانکه طی سه دهة اخیر شاهد بودیم، «تروریستها» از متحدان سازمان ناتو هستند، چون هر دو از جنگ و تخریب تغذیه میکنند. اینروزها شیون و زاری نیویورک تایمز و شاخکهای اروپائیاش برای مردم فلسطین بیدلیل نیست.
در این راستا، امروز کارفرمایان خبرگزاری «الجزیره» دوباره بنلادن را از قفس بیرون کشیده از زبان او «صلح» با اسرائیل را محکوم کردند! آیا الجزیره و یا کارفرمایاناش میتوانند بگویند، چرا طی سه دهة اخیر اسامه بنلادن که از ضدامپریالیستهای ساخته و پرداختة آبدارخانة سازمان سیاست از صلح با اسرائیل انتقاد نمیکرد؟ یا اینکه چرا بنلادن از مردم لبنان و پناهندگان فلسطینی که از دهة 1970 هدف تهاجم وحشیانة اسرائیل قرار داشتند پشتیبانی نمیکرد؟ چرا این بن لادن مبارز بجای بمبگذاری در اماکن عمومی در مصر، اردن و عراق به پادگانهای آمریکائی در این کشورها و یا در عربستان حمله نمیکند؟
پاسخ این پرسشها را ما نیک میدانیم، صلح در جهان و به ویژه در منطقه منافع اربابان بنلادن را شدیداً تهدید میکند. به همین دلیل است که آمریکا میکوشد به هر ترتیب که شده ابزار جنگ افروزی خود، «بن لادن» و حکومت اسلامی را سر پا نگاهدارد. به گزارش نووستی، مورخ 24 اسفندماه سالجاری، اوباما تأکید کرده که نابودی بنلادن دیگر در اولویتهای آمریکا نیست! اکبر بهرمانی به همین دلیل به پابوس ارباب در عراق مشرف شده بود و با تکرار شعارهای ابلهانة یانکیها در مسجد شورای حکومت جمکران، «منم، منم» میزد و میخواست به ملتها «آزادی بیان» هم بدهد. چرا که حاجاکبر با آزادی بیان اوباش و داشمشتیها آشنائی دارد، و به همین دلیل گاوچرانها او را برای استقرار انواع آزادی از جمله آزادی بیان لمپنها و تیغکشها برگزیدهاند. اصولاً آمریکائیها و شرکاء در سازمان ناتو، برای تأمین آزادی در ایران، جز لات و اوباش هیچ گزینة دیگری نمیپذیرند. مراجعه کنید به مقالة «خسرو شاکری زند» در سایت روشنگری، تحت عنوان «روشنفکران کمپرادور».
البته نویسندة این وبلاگ هیچ نشانی از روشنفکری در عباس میلانی، مهرانگیزکار یا هاله اسفندیاری، هاله برومند، و ... و دیگر پادوهای مؤسسههای تولید و پرورش ریزهخوار استعمار نمیبیند، چون روشنفکر باید از «حداقل» شناخت، آگاهی و سواد برخوردار باشد که این حضرات فاقد آناند. در هر حال مطالعة این مقاله جالب است، چرا که بالاخره یک نفر خارج از طیف اراذل حکومت اسلامی به این اصل اساسی اشاره میکند که فعالیت سازمانهای «تحقیقاتی» آمریکا در همسوئی کامل با سیاستهای استعماری این کشور در ایران قرار دارد و مأموریت کارمندان این مؤسسات در واقع «تخریب» ایران است. حال باید از محسنی اژهای مفلوک پرسید به چه دلیل محمد خاتمی، همکار اعضای شبکة براندازی که حتی مکفال را هم به ایران دعوت کرده بازداشت نمیشود؟ از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به شرفیابی اکبر هاشمی به آستان مقدس ارتش آمریکا در عراق، و شیرین زبانیهای وی پس از بازگشت به ایران.
اکبر بهرمانی به دلیل برخورداری از بلاهت و حماقت ویژة پادوهای استعمار در سخنرانی دیروز خود، ندانسته بند را آب داده میگوید، ما از فرمانی که در عراق به آمریکائیها داده شد، اطلاع یافتیم! البته ما هم میدانیم که مسجد شورای جمکران به بازار مسگرها میماند، ولی این دلیل کفایت نمیکند که اکبر بهرمانی دچار توهم شود! بله رفسنجانی پنداشته صدای مهیب گ... در بازار مسگرها شنیده نخواهد شد! ولی باید حضور سردار اکبر بهرمانی عرض کنیم، گ... میتواند در بازار مسگرها ناشنیده بماند، ولی انفجار بمب نه! آنهم بمب دروغ و حماقت:
«از سامرا تا نجف یک آمریکائی را ندیدیم. البته به ما اطلاع دادند که به آمریکائیها گفته شد که در طول حضور هیئت ایرانی در عراق خودشان را کمتر نشان دهند.»
حال بپردازیم به بررسی منطقی ادعای مضحک رفسنجانی. از آنجا که فرض محال محال نیست، ما هم فرض میکنیم اکبر هاشمی راست میگوید. پس حکومت اسلامی باید در ستاد فرماندهی ارتش آمریکا جاسوس و خبرچین داشته باشد، چرا که در غیراینصورت اکبر بهرمانی نمیتواند از دستوری که به آمریکائیها داده شده مطلع شود. البته ممکن است آمریکائیهائی که دستور کذا را دریافت کرده بودند، خودشان به حاج اکبر گفته باشند که چنین دستوری داده شده، یا اینکه مستقیماً به «الپرزیدنت» جلال طالبانی خبر دادهاند و ایشان هم ضمن ملاقات با حاج اکبر وی را در جریان قرار داده است. و نهایت امر ممکن است این قصه از «اخبار» مناطق شیعینشین تحت کنترل نظامیان انگلستان و اوباش مقتدی صدر باشد، و ... ولی هیچیک از گزینههای فوق قابل قبول نیست، چرا که از یکسو در تشکیلات «نظامی ـ امنیتی» فقط دستور صادر میشود، نه «دلیل» صدور دستور! از سوی دیگر، هیچکس حق ندارد دستور دریافتی را برای دیگران فاش کند. در نتیجه، اگر چنین فرمانی از سوی سلسله مراتب ارتش آمریکا صادر شده باشد، به اطلاع چاکران و نوکرانشان نخواهد رسید. ولی از آنجا که گورکنها از اهالی «معنویات» و «باورها» هستند، امکان دارد جبرئیل شخصاً بر اکبر بهرمانی یا آخوند سیستانی نازل شده و آنان را در جریان مسائل سرفرماندهی آمریکا در عراق گذاشته باشد. فراموش نکنیم که در حکومت جمکران این «معجزات» میتواند کاملاً قابل قبول باشد!
بله این گزینه با در نظر گرفتن میزان بلاهت نوکران گاوچرانها قابل قبول به نظر میرسد! و طی همین ملاقات است که جبرئیل «متن دست نخوردة امت اسلام» یا همان قرآن جدید را که در آن به ادعای هاشمی، حقوق زنان، حقوق بشر، آزادی بیان و محیط زیست هم وجود دارد در اختیار حاج اکبر قرار داده. پس جبرئیل بهرمانی را گفت، «اقراء!» و بهرمانی که مانند دیگر دستاربندان حوزة جهلیه از جمله بیسوادان فرهنگی کشور به شمارمیرود، پاسخ میدهد، «آی دونت سپیک انگلیش»! سپس گابریل به زبان فارسی سره حاج اکبر را خطاب قرار داده میفرماید، بشارت خدا بر تو باد که با عمل به سنت پیامبر و «دادن» آزادی بیان به ملتها راه توسعه را پیشگرفتی! اکبر بهرمانی در حالی که نیشش تا بناگوش باز شده میگوید، آقا ما نوکر شما هستیم! و جبرئیل ادامه میدهد، اگر به قرآن پایبند باشید، میتوانید «وحدت» خود را حفظ کرده و همة مخالفان را با کمک «ما» از میدان بدر کنید، و جبرئیل که سخت هیجان زده شد بود، مثل کانادائیها «دوزبانه» شده، میافزاید، «یس! وی کن!» اینجا بود که هاشمی پیشانی بر خاک نهاده گریستن آغاز کرد، و در میان هق هق گریه گفت، نه آقا ما نمیتوانیم! پس گابریل او را گفت، «دونت فورگت، شعار آزادی بیان، حقوق زن، حقوق بشر و محیط زیست که ابزار کار تأمین وحدت باشد!»
گابریل میافزاید به شرکایمان در فرانسه فرمودهایم رضویفقیه را با «شعار آزادی» به ایران ارسال کنند که به محمد خاتمی برای سرکوب همزمان «چپ» و «لیبرالیسم» کمک کند تا اسلام به مردم ایران «درست» معرفی شود. گابریل این بگفت و ناپدید شد! پس رفسنجانی نعرهای زده از هوش برفت، چون به هوش آمد دست در جیب کرد تا ببیند آن آزادی بیان که میخواهد به ملتها بدهد درجیباش هست یا نه؟ چون دستش چاقوی ضامندار را لمس کرد آسوده خاطر برخاست و عزم وطن نمود. پس چون به تهران رسید برای ارسال پیام گابریل راهی مسجد شورای جمکران شده، آن گفت که شنیدیم و راهکارهای مطلوب ارباب را برای حل مشکل چنین ارائه کرد.
بدانید و آگاه باشید که دشمن در پی آن است که چهرة درخشان اسلام را بیالاید. راه مبارزه با توطئه را نیز همین دشمن به ما آموخت. به ما اطلاع دادند که به آمریکائیها گفته شد که به ما چنین بگویند، تا ما هم برای شما همین بازگو کنیم. به ما گفتند که شما را بشارت دهیم که خداوند در افغانستان برای مذاکره با طالبان، «طالبان میانهرو» رویت کرده. پس بر ما واجب است که برای مذاکره با خداوند از افراط و تفریط بپرهیزیم؛ باشد که حقتعالی با ما هم مذاکره کند، و بتوانیم سیاهی لشکر خود را برای انتخابات بسیج کنیم که «او با ما» باشد:
«باید [...] با کنار گذاشتن برخی افراطها و تفریطها [...] به الگو برای ملتهای عالم تبدیل شویم [...]»
بله بوزینگان سازمان سیا که تاکنون الگوی جهان اسلام بودند، حال باید الگوی ملتهای عالم شوند، تا سرمایهداری غرب بتواند از بحران مالی جان به سلامت به در برده نوکراناش را هم در «جهان اسلام» حفظ کند. حاکمیت آمریکا اگر میپندارد با چنین ترهاتی میتوان مرگ حکومت نعلین را به تعویق انداخت سخت در اشتباه است. و اگر حاکمیت فرانسه میپندارد با طرح شعار انحرافی «جدائی دین از دولت» میتواند مطالبات ما را برای استقرار یک حاکمیت دمکراتیک در ایران به بیراهه کشاند، کور خوانده.
ما برای تأمین حقوق خود هیچ نیازی به رهنمود و فتوی اعضای سازمان ناتو نداریم. «جدائی دین از دولت» یک پیشنهاد مزورانه است. دین باید از «سیاست» جدا شود، چرا که سیاست عرصة مطالبات واقعی یک ملت است. تأمین مسکن، آموزش و بهداشت و خدمات اجتماعی مطالبات مادی است، هیچ ارتباطی با معنویات و ارزشهای نامرئی ندارد. اگر استعمار غرب اینچنین شیفتة «دین» و توهم معنویت شده یک دلیل روشن دارد: از فتوی میرزای شیرازی تا فتنة خمینی، برای تأمین منافع استعماری غرب در ایران و در کل منطقه دستاربندان همواره بهترین گزینه بودهاند. ولی روند «گورکنیزاسیون» و تزریق تقدس ادیان توحش ابراهیمی در سیاست منطقه دیگر فرسوده شده.
باز کن پنجرهها را که نسیم
روز میلاد اقاقیها را جشن میگیرد، و بهار
[...] گل به دامن کرده است
امروز «فرانس پرس» گزارش داد که رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحد در نشستی که ماه آینده به مناسبت 60 امین سالگرد تشکیل سازمان ناتو در فرانسه و آلمان برگزار میشود شرکت نخواهد کرد! هر چند پیشتر رابرت گیتس بر حضور خود در مراسم مذکور تأکید کرده بود. اگر پنتاگون به عنوان فرماندة نیروهای ناتو از حضور در مراسم گرامیداشت این سازمان خودداری میکند، مسلماً بیدلیل نیست. اگر جوزف بایدن، معاون اوباما در مقر ناتو «طالبان خوب» رویت کرده، عدم شرکت رابرت گیتس در نشست ناتو آغاز فروپاشی این سازمان دینپرور و جنگ افروز را نوید میدهد.
آنروز که «فر ایزدی» تخت پادشاهی به جمشید داد «نوروز» خوانده میشود. آوردهاند که پادشاهی جمشید 3 سده دوام یافت و دوران صلح و آرامش بود.
هیچ یادت هست؟
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت