سه‌شنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۷



«حماسه» و فرانسه!

...
«دانشجویان همواره باید نمایندة‌ طبقة کارگر و مستضعف باشند. آن‌ها باید مطالبات چپ را رهبری کنند نه لیبرال‌ها را[...] ما باید جناح چپ طرفداران خاتمی را متشکل کنیم [...] ما نباید از شعار آزادی غفلت کنیم[...]»
منبع: «روزآن‌لاین» مورخ 20 اسفندماه سالجاری

این سخنان ابلهانه، مضحک و تکراری که به چرندیات روح‌الله خمینی شباهت دارد، بخشی است از سخنرانی سعید رضوی‌فقیه در همایش دانشجوئی کمیتة ستاد انتخاباتی محمد خاتمی. این شعارهای مضحک در فرانسه «تولید» شده و قرار است توسط تشکل‌های دانشجونمایان جیره‌خوار ساواک به دانشجویان کشور فروخته شود. به این ترتیب «مأموریت» رضوی‌فقیه در ایران مشخص شد و فهمیدیم دلیل شیون و زاری «آزاده کیان» چه بوده! بله، همانطور که می‌بینیم «دانشجو» باید مانند روحانیت دست‌ساز ناخداکلمب و اوباش ساواک «در کنار مردم، مستضعفین و پابرهنه‌ها»‌ قرار گیرد و شعار آزادی هم بدهد. اگر هم این آزادی هنوز «تعریف» درستی ندارد مهم نیست، چون در هر حال از حد شعار فراتر نخواهد رفت! ولی در عوض رضوی‌فقیه و همپالکی‌های‌اش می‌توانند از این راه در اروپا نانی به کف آرند و به ذلت بخورند.

متخصصین هدایت افکار عمومی در فرانسه، ‌ تحت نظارت عالیة «تودورف» و شرکاء،‌ به این نتیجة «علمی» رسیده‌اند که فاشیسم «چپ» و «راست» هم دارد! به همین دلیل «رضوی فقیه»، چماقدار حکومت را با شعارهای پرشکوه «‌چپ‌نما» راهی تهران کرده‌اند تا مقداری «شعار پوچ» و ابله‌پسند در اختیار «فاشیست ـ ‌مسلمان‌های» گروه خاتمی بگذارد، و تجمع شوت و پرت‌ها در برابر حوزه‌های مارگیری را برای اربابان تأمین کند. برای فعلة‌ فاشیسم و اربابان‌شان در غرب «شعار» کفایت خواهد کرد. هیچ لزومی ندارد محمدخاتمی کودتاچی، که حاکمیت فرانسه اینچنین به دام عشق‌اش گرفتار آمده،‌ برای مردم ایران توضیح دهد شعارهای انتخاباتی اهدائی غرب را چگونه و از چه طریق می‌تواند تحقق بخشد! مهم این است که یک حماسة دوم خرداد دیگر روبراه شود، و محمد خاتمی 8 سال دیگر فرصت چپاول برای اربابان‌اش فراهم آورد. اصولاً این رقم 8 برای سازمان ناتو در ایران شانس می‌آورد! 8 سال جنگ با عراق، 8 سال نفت رایگان در برابر فروش اسلحه در بازارسیاه، 8 سال «سازندگی» و 8 سال «اصلاحات»! به همین دلیل است که بعضی‌ها در غرب سودای حماسه آفرینی در سر می‌پرورانند.

حضرات می‌پندارند همانطور که 30 ‌سال پیش چند شعار پوچ در اختیار خمینی گذاشتند تا او با تکرار طوطی‌وارشان در رادیو ناخداکلمب به «رهبر کبیر» تبدیل شود و ژنرال هویزر بتواند با همکاری سران خیانتکار ارتش یک «انقلاب کبیر» و مردمی به ملت ایران تحویل دهد، باز هم می‌توان با شعارهای پوچ جنگ تبلیغاتی به راه انداخت. می‌دانیم که برای چپاول ما ملت، کالای «حماسه» در انگلستان طراحی و در فرانسه تولید می‌شود، درست مانند هواپیمای کنکورد! با این تفاوت که هواپیمای کنکورد دیگر تولید نمی‌شود! آنوقت‌ها هم که تولید می‌شد، ما ایرانیان سوار آن نمی‌شدیم! ولی بعضی‌ها می‌پندارند که علیرغم پایان تولید کنکورد، ‌ کارگاه «تولید حماسه» برای ملت ایران همچنان می‌تواند به کار خود ادامه دهد. حضورشان عرض کنیم که سخت در اشتباه‌اند! به ویژه به «نوابغ» ساکن فرانسه که شدیداً بر طبل «هویت» و «حقوق بشر نسبی» می‌کوبند و اینروزها به تبلیغات همه جانبه برای کمپین‌آش و حقوق زنان اسلامی مشغول‌اند می‌گوئیم، سفرة آش نذری را باید برچینند و راه چاره بیاندیشند.

از اینرو به خبرگزاری فرانسه و دیگر خبرگزاری‌هائی که روز 8 مارس 1979 از راه‌پیمائی زنان در تهران فیلمبرداری کردند، توصیه می‌کنیم فیلم تجمع استحماری زنان آش‌پرست را در «مستند» خود ادغام کنند! به این ترتیب شیرین عبادی و سیمین بهبهانی هم در میان طرفداران حقوق زنان «بر» می‌خورند، کی به کیه؟ به قول «مردم پرستان» و خلقیون، امروز 70 درصد جمعیت ایران کمتر از سی سال دارد در نتیجه 70 درصد از اهالی مرزپرگهر نمی‌دانند که سیمین بهبهانی هم مانند دیگر نخبگان اهل شعر و ادب سرزمین گل و بلبل از مدافعان نعلین بوده‌اند و به مرور زمان، با تغییر جهت باد، بادبان‌شان تغییر جهت داده‌.

بله، راهپیمائی 8 مارس 1979،‌ نه تنها سند رسوائی مدافعان دروغین حقوق زن در ایران است که شاهدی است بر مواضع «مترقی» دولت موقت و نعلین‌های قهرمان حکومت اسلامی، به ویژه «پدرطالقانی» و حماقت امثال بنی‌صدر که به دلیل تحقیقات «علمی» در آزمایشگاه استعمار کشف کرده بود، اشعة خاصی از موی زنان ساطع می‌شود که مردان را تحریک می‌کند! و «حکمت» حجاب را هم در همین دیده بود! به عبارت دیگر محمد در صحرای حجاز و‌ موسی در صحرای سینا به یک نتیجة علمی رسیده بودند که مسلماً گابریل در آزمایشگاه الهی به دست آورده بود! البته عیسی چون جوانمرگ شد فرصت تحصیلات عالیه نیافت، ولی مادرش پیش از ملاقات با گابریل، حجاب را نه تنها در خانه که حتی در رختخواب هم رعایت می‌کرد، چون به مراتب از شهلا شرکت «آوانگاردیست‌تر» و «انقلابی‌تر» بود. از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به 8 مارس، دولت موقت و خصوصاً «پدر» طالقانی!

آنزمان سخنگوی دولت موقت همین جناب امیر انتظام «مبارز» بودند که پس از پارس کردن آخوند اشراقی، داماد خمینی، فرمودند، «اگر امام بفرمایند، خانم‌ها باید حجاب را رعایت کنند!» و اما بشنویم از پدر طالقانی که بسیار مترقی و پیشرو و «آوانگاردیست» تشریف داشتند. ایشان در رادیوی دولتی جمکران اظهار داشتند حالا اشکالی ندارد، خانم‌ها یک روسری به سر کنند. و اما پس ‌از راهپیمائی 8 مارس همین پدر طالقانی به روزی‌نامه‌های رسمی فرمودند، گروهی زنان بدنام تجمع کرده بودند که خوشبختانه با هشیاری مردم ... بله! اینجاست که به دو مطلب مهم پی می‌بریم، یکی اینکه حضرت آیت‌الله مانند دیگر فعلة فاشیسم علاقه فراوانی به «مردم» داشتند، البته زمانیکه حرکت «مردم کذا» در جهت تمایلات‌شان قرار می‌گرفت. دیگر اینکه، امروز پیروان این عجوزه‌های خودفروخته می‌پندارند ما حکایت این‌ افراد را فراموش کرده‌ایم، در نتیجه تلاش دارند «حساب» آیت‌الله طالقانی را در مورد تجمع 8 مارس 1979 از دیگر نعلین‌ها جدا کنند! که البته آب در هاون می‌کوبند. باید حضورشان عرض کنیم راه‌پیمایان 8 مارس سال 79 میلادی هنوز فراموشی نگرفته‌اند و مشاهدات‌شان را نیز مسکوت نمی‌گذارند. راهپیمائی روز 8 مارس 1979 از دانشگاه تهران آغاز شد و در میدان شهیاد پایان گرفت.

تعداد راهپیمایان همانطورکه بارها در این وبلاگ گفتیم در مقایسه با تجمع زنان در برابر وزارت دادگستری اندک بود. در مسیر راهپیمائی که از خیابان شاهرضا و آیزنهاور می‌گذشت «مردم» مورد پرستش «حزب توده» و ‌چپ‌الله، بطری‌های شکسته و سنگ و چاقو در دست داشتند، و با «شعارهای بسیار مردمی» همراه با خودروهای «کمیته‌های انقلاب» زنان را همراهی می‌کردند. تا زمانیکه خبرنگاران خارجی به فیلمبرداری مشغول بودند، سگ‌های هار ساواک به دادن «شعار» و خودنمائی‌های انقلابی در برابر دوربین اربابان‌شان اکتفا کردند. به محض اینکه بیانیة زنان قرائت شد و خبرنگاران خارجی صحنه را ترک گفتند،‌ خودروهای کمیته هم وظیفة انقلابی‌شان به پایان رسید و «غیب» شدند!‌ خودفروختگان و اوباش کمیته‌ها زنان تظاهرکننده را در برابر «مردم» مسلح به اسلحة سرد در سطح شهر رها کردند و تشریف بردند! آنچه در پی این تظاهرات پیش آمد فقط نشان از میزان توحش این حکومت دست‌نشانده دارد. زنانیکه در مسیر راهپیمائی پراکنده شدند هدف حملات سگ‌های هار قرار گرفتند، گروهی به مغازه‌های سر راه پناه بردند، ولی شیشة مغازه‌ها شکسته شد و صاحبان مغازه‌ها نیز زیر لگد اوباش نانخور سازمان سیا طعم «تمدن اسلامی» و «حکومت الهی» را چشیدند. این صحنه‌هائی است که در فیلم‌های «مستند» خبرنگاران غرب اصلاً به چشم نمی‌خورد! ولی اکثریت قریب به اتفاق راهپیمایان 8 مارس 1979 این‌صحنه‌ها را دیدند و در آن حضور داشتند. نویسندة این وبلاگ از «حضور مردم» در امان ماند، ولی صورت‌های برافروخته،‌ بطری‌های شکسته، سنگ‌ و چاقو و دشنام‌های «مردمی» را هرگز فراموش نخواهد کرد.

همانطور که می‌بینیم در حاکمیت فاشیسم استعماری، نقش «مردم» بسیار اساسی است. این «مردم»، مانند نهادهای «امنیتی ـ نظامی» از سوی سفارتخانه‌های بیگانه حمایت می‌شوند، در نتیجه نه تنها از حاکمیت ایران دستور نمی‌گیرند که اگر کسی در بطن این حاکمیت صدای‌‌اش را بر علیه اینان بلند کند، از همین «مردم» تودهانی محکمی خواهد خورد. پر واضح است که سیاست دولت‌ها را در کشورمان از 80 سال پیش همین قماش «مردم» تعیین کرده‌اند. بی‌جهت نیست که رؤسای اوباشان، محمد خاتمی، میرحسین موسوی و دیگر فعلة فاشیسم سه دهه است «ذکر» مردم گرفته‌اند! این «مردم» همانطور که گفتیم هیچ ارتباطی با واقعیت مردم ایران ندارند.

یادآور شویم که هر چند تشکل حزبی به معنای واقعی در حکومت اسلامی وجود ندارد، محفل‌های «حکومتی» موجود از قماش مشارکت یا تیغ‌کش‌های مؤتلفه که اعضای مشخصی دارند نیز خود را در پس پردة همین «مردم» پنهان می‌کنند. چرا؟ چون به این ترتیب موضع‌گیری صریح نخواهند کرد، ‌ پاسخگوی مواضع خود نخواهند بود؛ و از خود به طور کامل در برابر رخدادهای اجتماعی سلب مسئولیت می‌کنند. حاکمیت بی‌مسئولیت به همین می‌گویند، و حاکم غیرمسئول همیشه وابسته به اجنبی است.‌ حکایت «تدارکات‌چی» بودن خاتمی را که هنوز فراموش نکرده‌ایم؟!

امروز همة سیاست‌بازان حکومت سخنگوی «مردم» شده‌اند! «مردم می‌خواهند که چنین شود، مردم آزادی می‌خواهند، مردم با استبداد مخالف‌اند ...» و این چارچوب سخنرانی‌ نامزدهای انتخابات حکومت اسلامی شده! محمد خاتمی، هیچوقت از طرف خود سخن نخواهد گفت، هرگز نخواهد گفت «من»، محمد خاتمی با فاشیسم «مخالف‌‌‌ام»! میرحسین موسوی نیز هرگز نخواهد گفت «من»، با دخالت در حریم خصوصی افراد مخالف‌ام، کروبی هم هرگز نخواهد گفت «من با آزادی بیان مخالف‌ام»! همة فعلة فاشیسم به یک زبان سخن می‌گویند، «زبان مردم»!

«زبان مردم» همان زبانی است که طی سی‌سال اخیر مرتباً شنیده‌ایم. ویژگی این زبان استعماری تناقض درونی آن است. این زبان، زبانی است «متزلزل» و همزمان «آمرانه!» به عبارت دیگر زبانی است ابتر. چرا که این زبان متعلق به فرد و یا بنیاد منسجمی نیست. این زبان، در واقع «زبان بیگانه» است که در «زبان ملی» نفوذ کرده،‌ و از زبان حاکمیت مطالبات بیگانه را بیان می‌کند. به همین دلیل هم پوچ و ابتر است. گویندة واقعی در این زبان، مبهم، ‌ ناشناخته و پنهان می‌ماند، درست مثل «مردم»! یک حکومت نمی‌تواند هم خود را در موضع قدرت ببیند و لحنی آمرانه داشته باشد و هم از موضع ضعف و سستی سخن بگوید. چنین زبانی، «زبان پوچ» است و پوچ‌گوئی. به عبارت دیگر در پس این زبان جز فریب و نیرنگ و شعار مردمفریب هیچ نیست، و کارفرمایان رضوی‌فقیه اگر می‌خواهند با شعار «چپ» یک «حماسة» واحد را دوبار بیافرینند کور خوانده‌اند!

روز گذشته مخالفان ساکاشویلی طبق قانون گرجستان خواهان استعفای وی شدند. اوپوزیسیون گرجستان می‌گوید طوماری با 50 هزار امضاء در اختیار دارد که استعفای رئیس جمهور و برگزاری انتخابات را الزامی می‌کند. این «طومار» مانند حوادث ایرلند شمالی پیامد مستقیم ملاقات وزرای امورخارجة آمریکا و روسیه است. شکسته شدن محور «تفلیس ـ تل‌آویو» در جنگ قفقاز رسماً از سوی آمریکا پذیرفته شد و همزمان اهودباراک، از حزب کارگر اسرائیل نیز اعلام داشت از شرکت در دولت نتانیاهو منصرف شده. به این ترتیب همانطورکه پیشتر هم گفتیم دولت اسرائیل ناچار است برنامة‌ حماس‌پروری و اسلام‌بازی‌های مطلوب حزب کارگر انگلستان را در منطقه تعطیل کند. حوادث ایرلند نشان داد که مخالفت حاکمیت انگلستان با نظم نوین منطقه عواقب ناگواری در ایرلند خواهد داشت. از سوی دیگر خاویرسولانا، مسئول امورخارجة اتحادیة اروپا هم ناچار شد سخنان خود را مبنی بر مذاکره با تهران پس‌ از برگزاری انتخابات پس بگیرد! بنابراین منطق حکم می‌کند که انعکاس عقب‌نشینی انگلستان در اسرائیل به تهران نیز برسد.

بر اساس همین منطق است که می‌گوئیم حاکمیت فرانسه به عنوان پارکابی انگلستان نمی‌تواند در تنور «فاشیست ـ مسلمان‌های» جمکران بدمد. به عبارت دیگر اوباش استعمار از قماش رضوی‌فقیه را بی‌جهت به تهران ارسال کرده‌اند.


نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی دی‌اف ـ اسپیس

نسخة پی دی‌اف ـ داک‌ستاک

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت