گورکنیزاسیون!
...
برای نابودی ریشههای «فرهنگ ایران»، سازمان ناتو روش «تزریق تقدس» ادیان ابراهیمی را برگزیده. روشی که آن را «گورکنیزاسیون» فرهنگ ایران میخوانیم. همانطورکه پیشتر هم در این وبلاگ اشاره کردیم، تلاش استعمار غرب نابودی سنتهائی است که اقوام ایرانی را، خارج از تعلقات قومی و مذهبی به یکدیگر پیوند میدهد. در درجة نخست سنتهائی از قبیل نوروز و چهارشنبهسوری هدف تهاجم استحماری قرار میگیرند، سنتهائی که فاقد هر گونه تقدس بوده، صرفاً ایرانیاند و هیچ ارتباطی حتی با «دین زرتشت» هم ندارند. دومین هدف ناتو، ابراهیمی کردن «دین زرتشت» از طریق تحریف آن است. برای نابودی این سنتهاست که تبلیغات استعماری در داخل و خارج به «تزریق تقدس» ادیان ابراهیمی به اسطورههای ایرانی و اسطورههای زرتشتی مشغول شده، تا از طریق مکانیزم «مدرنیزاسیون» آنها را تحریف و تخریب کند. به همین دلیل است که مهملات فیروزه نهاوندی از قبیل «وجود آدم و حوا در دین زرتشت» در راستای چرندیات شکوه میرزادگی قرار میگیرد، که همة زنان را «حوا» به شمار آورده تا مبادا زنی خارج از چارچوب ادیان توحش ابراهیمی موجودیت داشته باشد:
«و چنین است که خانوادة بشری در قرن بیست و یکم ... شکل تازه و بدیعی به خود میگیرد. و انسان امروز به ابتدای جهان باز میگردد، زن همان «حوا» میشود که ... نافرمانی کرد و شادمانه حتی از بهشت گذشت تا ... بیترس از نگرانی و تبعیض زندگی کند.»
حاج خانوم شکوه میرزادگی
(که «افتخارات» اوپورتونیستی «مشرف» شدن انقلابیاش به حجرالاسود را نیو سکولاری بایگانی کرده است)
8 مارس 2008
منبع: وبلاگ رامین مولائی
این است دلیل شیفتگی استعمار و گورکنها به مدرنیزاسیون. چرا که مدرنیزاسیون پدیدههای کهن را از ریشه نابود میکند. روشنتر بگوئیم هدف از تزریق تقدس نابودی «فرهنگ» اقوام ایرانی است. به همین دلیل «سازمان تبلیغات اسلام استعماری» که از این پس آنرا به اختصار «ساتاس» میخوانیم، همزمان با ادعای کشف و استخراج مفاهیم مدرن و انسانمحور در قرآن، در وقوقیة امروز دست به تحریف ریشة اسطورهای نوروز زده و به پیروی از فرامین رهبر «فرزانه» عملاً به مدرنیزاسیون آن پرداخته.
آخوند جنتی که وقوقیة امروز را در دانشگاه سابق تهران روخوانی میکرد یک «نوروز دینی» برایمان پیدا کرده که شباهت فراوانی به آداب و رسوم عربزدة شیعیمسلکان جمکران دارد. طبق فرامین سازمان ناتو، از این پس نوروز نباید هیچ ارتباطی با جمشیدشاه اسطورهای داشته باشد. منافع استحماری ناتو چنین ایجاب میکند که نوروز «آغاز فصل بهار» معرفی شود و طی آن مردم به «شادیهای دینی» بپردازند و مانند پیامبر گرامی و دامادشان به «مستضعفان» کمک کنند و خلاصة مطلب «نوروز» در قاموس سگهای هار استعمار «بهانهای» خواهد شد برای اجرای اصول و احکام توحش دین اسلام:
«[جنتی] عید نوروز را سرآغازی بر طبیعت دانست و گفت اسلام [...] مخالفتی با شادیهای مشروع ندارد [...] مهم [...] عمل به حلال خدا، جلوگیری از اصراف، رسیدگی به محرومین، ضرورت ترک گناه و لزوم عمل به امنیت اخلاقی در جامعه است که باید به عنوان اصول اساسی مورد توجه همه مردم قرار گیرد.»
منبع: فارس نیوز، مورخ 23 اسفندماه سالجاری
بله شادیهای «مشروع» همان است که در قاموس گورکنها و روضهخوانها مجاز شناخته میشود، و عبارت است از شکمچرانی، ورد خواندن، گردشی در گورستان، خواندن فاتحه، صیغة دختربچهها، زدن جیب مردم، و از همه مهمتر عمل خیر و مجاز «تخلی»، آنهم به شرط اینکه «تخلی» طابقالنعل بالنعل بر اساس «تفکر و اندیشة علمی حضرت امام راحل» صورت گیرد. اعمال مذکور «عامل وحدت مسلمین» به شمار خواهد رفت، و برای تشکیل اتحاد جماهیر نوکری تحت فرمان ایالات متحد الزامی است. البته «وحدت» نام یکی از هنرپیشههای ایرانی هم بود که پیش از ظهور امام سیزدهم فیلم میساخت، هر چند فیلمهایاش را ندیدهایم ولی شنیدهایم که از اهالی «نصفجهان»، پایتخت شاه عباس بسیار کبیر و روشنفکر بوده است. در هر حال، «وحدت» برای «جهان اسلام» اهمیت فراوان دارد و آخوند جنتی در وقوقیة امروز ذکر همان «وحدت» را گرفته بود، چرا که این وحدت، برخلاف وحدت هنرپیشه، افراد را به گلة گوسفند تبدیل کرده و قدرت تفکر منطقی را از آنان سلب میکند. این همان وحدتی است که «اجماع» را میسر میکند و اجماع همان است که باعث معلق زدن همزمان سگهائی خواهد شد که «خوب» تربیت شدهاند. استعمار هم خواهان اجماع «جهان اسلام» شده. به عبارت دیگر همة ساکنان کشورهای مسلمان نشین میباید مانند روضهخوانها برای عموسام معلق بزنند و اگر این افتخار را نداشته باشند که در زمرة سگهای عموسام قرار گیرند، نصیبی جز خفت و خواری و ذلت نخواهند داشت. چرا که سگهای عموسام همه مانند «سگ اصحاب کهف» محترماند. از دوران آشوربانیپال گفتهاند: «سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد.» خلاصه باید همگی مردم ایران از آخوند جنتی و دیگر روضه خوانهای حکومت مستقل اسلامی معلق زدن برای ارباب را بیاموزند:
«عامل[...] نگهدارنده جهان اسلام، وحدت میان گروههای مختلف آن است[...] وحدت مایة عزت و قدرت ملتهاست و تفرقه مایه ذلت و خفت آنها، هر کسی وظیفه دارد که از وحدت به عنوان رکن بزرگ اسلام نگهبانی کند.»
بله میبینیم که اینهمه «سربلندی» و «عزت» که ما ایرانیان امروز در آن دستوپا میزنیم، فقط در سایة حکومت اسلامی جمکران میتواند تحقق یابد، آنهم به دلیل همین «وحدت»! حکومت «عزت»، نفت را به رایگان در اختیار چین قرار میدهد، تا این کشور بتواند بخشی از طلب 900 میلیارد دلاری خود از آمریکا را از جیب ما ملت جبران کند. سپس دولت «عزت» از بانکهای غربی وام با بهرههای کلان میگیرد تا آرد، شکر و گوشت قرمز و بنزین وارد کرده در بازارسیاه به «امت» عزیز بفروشد. دولت آمریکا هم بر اساس قوانین تجاری مرتباً تحریماش میکند، تا حکومت اسلامی همچنان برای بندگی و نوکری در افغانستان سرودست بشکند. اما از آنجا که گورکن جماعت بیشرم و وقیح است، به واژگوننمائی هم متوسل میشود:
«آمریکائیها الان با التماس از ایران میخواهند که در امنیت افغانستان مشارکت کند.»
این سخنان ابلهانة اکبر بهرمانی است که پس از عمری نوکری برای آمریکا در ایران، افغانستان و عراق همچنان در برابر ما مردم فوت در آستین مبارزات ضدامپریالیستیاش کرده. بله گفتیم که «باورها» نقش مهمی در حماقتگستری و بلاهت پروری دارد، اکبر بهرمانی هم «باور» دارد که آمریکا دست نیاز به سوی نوکران وفادار خود دراز کرده. البته در واقع آمریکا خواهان ایجاد اتحاد جماهیر نوکری است که بتواند تهدیدی برای اسرائیل باشد تا تنور جنگ و بحران سرد نشود. بیدلیل نیست که نیویورکتایمز و شرکای اروپائیاش یکشبه تا این حد «اسرائیل ستیز» شدهاند، و برای فلسطینیها اشک تمساح میریزند.
شیپورهای حزب دمکرات آرام، آرام مواضع خود را به اسلامگرایان و خصوصاً به گورکنهای جمکران نزدیک میکنند تا بتوانند در سیاست نوین منطقه گوشة امنی برای محافل خود فراهم آورند. چرا که پس از جنگ 33 روزه دکان حضرات در لبنان خیلی کساد شده. روز گذشته وزیر امورخارجة انگلستان خواهان مذاکره با شاخة سیاسی حزبالله در لبنان شد و ایالات متحد هم برای حفظ ظاهر یا بهتر بگوئیم از روی پدرسوختگی از این پیشنهاد ابراز ناخشنودی کرد! ولی واقعیت این است که در پی تحکیم مواضع حزبالله و ابتر شدن طرح براندازی دولت بشاراسد در سوریه، اعضای ناتو تلاش میکنند از طریق انگلستان به منطقه نفوذ کنند، شاید بتوانند اینبار جنگ بهتر و گستردهتری به راه اندازند. جنگی که تا جمکران گسترش یابد. زوزة روضهخوانها و به ویژه اکبر بهرمانی در مورد «اجماع» در جهان اسلام دلیل دارد.
اکبر بهرمانی که امروز در مسجد شورای حکومت جمکران سخنرانی میکرد، در باب سفر خود به عراق به لافزدن و گزافهگوئی پرداخته و میگوید آمریکائیها میترسیدند در برابر هیئت ایرانی ظاهر شوند! البته رفسنجانی فراموش کرده بگوید برای پابوس همین آمریکائیها به عراق مشرف شده بود! در هر حال طی سخنرانی مضحک بهرمانی دریافتیم که ایشان قصد دارند به ملتها لطف کرده و آزادی بیان بدهند! چون همیشه دیگران به رفسنجانی صدقه دادهاند، حال حاجاکبر میپندارد آزادی بیان هم صدقه و خیرات و مبرات است، دست در لیفهاش کرده و همانطور که به دنبال دوریالی میگردد، میگوید:
«ما وظیفه داریم[...] با عمل به سنت پیامبر در دادن آزادی بیان به ملتها [...] راه توسعه را پیش گرفته و از آن بهرهمند شویم.»
همان منبع
بهرمانی همچنین به پیروی از الگوی سگ به عنوان روش دشمنشناسی و حذف مخالفان نیز تأکید فراوان کرده. میدانیم که راهکارهای لازم به همراه «حقوق بشر» و غیره همه در قرآن موجود است که به ادعای رفسنجانی «متن دست نخوردة امت اسلامی» است. همچنین میدانیم که قرآن در چاپخانة الهی و در جلد زرکوب اعلا چاپ شد و به دست محمد داده شد و تا امروز هم اصلاً دست نخورده:
«اگر به قرآن که متن دست نخورده امت اسلامی[...] است [پایبند باشیم] میتوانیم [...] وحدت خود را تنظیم [کرده] و همة مزاحمتها در این مسیر را از میدان بدر کنیم. ابزار کار تامین وحدت بسیار مهم و قابل دسترس است»
اتفاقاً رفسنجانی کاملاً حق دارد، «ابزار کار»، به قول خودش «قابل دسترس» است، چون ابزار کذا جز سرکوب استعماری نیست، و این سرکوب 30 سال است توسط سگهای هار استعمار در ایران اعمال میشود، و همة مزاحمتهای موجود بر سر راه چپاول ثروتهای ملی و سرکوب آزادیخواهان را در ایران نابود کرده. حال امثال اکبر هاشمی میتوانند با پیروی از سنت پیامبر غارتگرشان به ملتها «آزادی بیان» هم التفات بفرمایند. البته اکبر بهرمانی به «دادن» آزادی بیان اکتفا نخواهد کرد، حقوق بشر، حقوق زنان، محیط زیست و هر چه ملتها بخواهند به آنها خواهد داد! چرا که همه چیز در همان قرآن هست:
«[رفسنجانی با اشاره به] حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی عقیده، آزادی بیان، محیط زیست و ... گفت: همة اصول و محورهای سالم یک جامعه و حرکت در قرآن وجود دارد.»
بله «قرآن واقعی» را هنوز نشناختهایم! گورکنها پیشتر به اسلام واقعی، اسلام ناب محمدی، اسلام حقیقی، اسلام پیشرو و انواع اخلاق اسلامی اکتفا میکردند. اما اکبربهرمانی طی زیارت اخیر خود از آستان مقدس گاوچرانها در عراق یک قرآن نوین از دستهای مقدس عموسام دریافت کرده که در آن حقوق بشر، حقوق زنان و همه نوع حق و حقوق برای ملتها در حاشیهاش نوشته شده. و چماق خوبی از قرآن کذا درست خواهند کرد که پس از برگزاری نمایشات مضحک «انتخابات» به درخواست «مردم» ـ همان اوباش همیشه حاکم بر مملکت ـ بر سر «مردم ایران» فرود میآورند.
ولی کارفرمایان اکبر بهرمانی اگر میپندارند با این ترهات میتوان مردم را فریفت سخت در اشتباهاند! بجز گروه عبادی، دارودستة نهضت عاظادی، نظامیان و به ویژه خواهر ملیحه محمدی که «تکثر» نامزدهای انتخاباتی را نشان «دمکراسی» میداند، هیچکس در برابر حوزههای مارگیری حضور نخواهد یافت. حکومت اسلامی و به ویژه حزب همیشه منحلة «توده»، آرزوی کسب مشروعیت برای این حکومت را به گور خواهند برد.
عامل نگهدارندة حکومت جمکران وحدت میان گروههای مختلف پادوی استعمار است[...] داسالله و لاتالله وظیفه دارند که از این وحدت به عنوان رکن اساسی اسلام استعماری نگهبانی کنند.
«و چنین است که خانوادة بشری در قرن بیست و یکم ... شکل تازه و بدیعی به خود میگیرد. و انسان امروز به ابتدای جهان باز میگردد، زن همان «حوا» میشود که ... نافرمانی کرد و شادمانه حتی از بهشت گذشت تا ... بیترس از نگرانی و تبعیض زندگی کند.»
حاج خانوم شکوه میرزادگی
(که «افتخارات» اوپورتونیستی «مشرف» شدن انقلابیاش به حجرالاسود را نیو سکولاری بایگانی کرده است)
8 مارس 2008
منبع: وبلاگ رامین مولائی
این است دلیل شیفتگی استعمار و گورکنها به مدرنیزاسیون. چرا که مدرنیزاسیون پدیدههای کهن را از ریشه نابود میکند. روشنتر بگوئیم هدف از تزریق تقدس نابودی «فرهنگ» اقوام ایرانی است. به همین دلیل «سازمان تبلیغات اسلام استعماری» که از این پس آنرا به اختصار «ساتاس» میخوانیم، همزمان با ادعای کشف و استخراج مفاهیم مدرن و انسانمحور در قرآن، در وقوقیة امروز دست به تحریف ریشة اسطورهای نوروز زده و به پیروی از فرامین رهبر «فرزانه» عملاً به مدرنیزاسیون آن پرداخته.
آخوند جنتی که وقوقیة امروز را در دانشگاه سابق تهران روخوانی میکرد یک «نوروز دینی» برایمان پیدا کرده که شباهت فراوانی به آداب و رسوم عربزدة شیعیمسلکان جمکران دارد. طبق فرامین سازمان ناتو، از این پس نوروز نباید هیچ ارتباطی با جمشیدشاه اسطورهای داشته باشد. منافع استحماری ناتو چنین ایجاب میکند که نوروز «آغاز فصل بهار» معرفی شود و طی آن مردم به «شادیهای دینی» بپردازند و مانند پیامبر گرامی و دامادشان به «مستضعفان» کمک کنند و خلاصة مطلب «نوروز» در قاموس سگهای هار استعمار «بهانهای» خواهد شد برای اجرای اصول و احکام توحش دین اسلام:
«[جنتی] عید نوروز را سرآغازی بر طبیعت دانست و گفت اسلام [...] مخالفتی با شادیهای مشروع ندارد [...] مهم [...] عمل به حلال خدا، جلوگیری از اصراف، رسیدگی به محرومین، ضرورت ترک گناه و لزوم عمل به امنیت اخلاقی در جامعه است که باید به عنوان اصول اساسی مورد توجه همه مردم قرار گیرد.»
منبع: فارس نیوز، مورخ 23 اسفندماه سالجاری
بله شادیهای «مشروع» همان است که در قاموس گورکنها و روضهخوانها مجاز شناخته میشود، و عبارت است از شکمچرانی، ورد خواندن، گردشی در گورستان، خواندن فاتحه، صیغة دختربچهها، زدن جیب مردم، و از همه مهمتر عمل خیر و مجاز «تخلی»، آنهم به شرط اینکه «تخلی» طابقالنعل بالنعل بر اساس «تفکر و اندیشة علمی حضرت امام راحل» صورت گیرد. اعمال مذکور «عامل وحدت مسلمین» به شمار خواهد رفت، و برای تشکیل اتحاد جماهیر نوکری تحت فرمان ایالات متحد الزامی است. البته «وحدت» نام یکی از هنرپیشههای ایرانی هم بود که پیش از ظهور امام سیزدهم فیلم میساخت، هر چند فیلمهایاش را ندیدهایم ولی شنیدهایم که از اهالی «نصفجهان»، پایتخت شاه عباس بسیار کبیر و روشنفکر بوده است. در هر حال، «وحدت» برای «جهان اسلام» اهمیت فراوان دارد و آخوند جنتی در وقوقیة امروز ذکر همان «وحدت» را گرفته بود، چرا که این وحدت، برخلاف وحدت هنرپیشه، افراد را به گلة گوسفند تبدیل کرده و قدرت تفکر منطقی را از آنان سلب میکند. این همان وحدتی است که «اجماع» را میسر میکند و اجماع همان است که باعث معلق زدن همزمان سگهائی خواهد شد که «خوب» تربیت شدهاند. استعمار هم خواهان اجماع «جهان اسلام» شده. به عبارت دیگر همة ساکنان کشورهای مسلمان نشین میباید مانند روضهخوانها برای عموسام معلق بزنند و اگر این افتخار را نداشته باشند که در زمرة سگهای عموسام قرار گیرند، نصیبی جز خفت و خواری و ذلت نخواهند داشت. چرا که سگهای عموسام همه مانند «سگ اصحاب کهف» محترماند. از دوران آشوربانیپال گفتهاند: «سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد.» خلاصه باید همگی مردم ایران از آخوند جنتی و دیگر روضه خوانهای حکومت مستقل اسلامی معلق زدن برای ارباب را بیاموزند:
«عامل[...] نگهدارنده جهان اسلام، وحدت میان گروههای مختلف آن است[...] وحدت مایة عزت و قدرت ملتهاست و تفرقه مایه ذلت و خفت آنها، هر کسی وظیفه دارد که از وحدت به عنوان رکن بزرگ اسلام نگهبانی کند.»
بله میبینیم که اینهمه «سربلندی» و «عزت» که ما ایرانیان امروز در آن دستوپا میزنیم، فقط در سایة حکومت اسلامی جمکران میتواند تحقق یابد، آنهم به دلیل همین «وحدت»! حکومت «عزت»، نفت را به رایگان در اختیار چین قرار میدهد، تا این کشور بتواند بخشی از طلب 900 میلیارد دلاری خود از آمریکا را از جیب ما ملت جبران کند. سپس دولت «عزت» از بانکهای غربی وام با بهرههای کلان میگیرد تا آرد، شکر و گوشت قرمز و بنزین وارد کرده در بازارسیاه به «امت» عزیز بفروشد. دولت آمریکا هم بر اساس قوانین تجاری مرتباً تحریماش میکند، تا حکومت اسلامی همچنان برای بندگی و نوکری در افغانستان سرودست بشکند. اما از آنجا که گورکن جماعت بیشرم و وقیح است، به واژگوننمائی هم متوسل میشود:
«آمریکائیها الان با التماس از ایران میخواهند که در امنیت افغانستان مشارکت کند.»
این سخنان ابلهانة اکبر بهرمانی است که پس از عمری نوکری برای آمریکا در ایران، افغانستان و عراق همچنان در برابر ما مردم فوت در آستین مبارزات ضدامپریالیستیاش کرده. بله گفتیم که «باورها» نقش مهمی در حماقتگستری و بلاهت پروری دارد، اکبر بهرمانی هم «باور» دارد که آمریکا دست نیاز به سوی نوکران وفادار خود دراز کرده. البته در واقع آمریکا خواهان ایجاد اتحاد جماهیر نوکری است که بتواند تهدیدی برای اسرائیل باشد تا تنور جنگ و بحران سرد نشود. بیدلیل نیست که نیویورکتایمز و شرکای اروپائیاش یکشبه تا این حد «اسرائیل ستیز» شدهاند، و برای فلسطینیها اشک تمساح میریزند.
شیپورهای حزب دمکرات آرام، آرام مواضع خود را به اسلامگرایان و خصوصاً به گورکنهای جمکران نزدیک میکنند تا بتوانند در سیاست نوین منطقه گوشة امنی برای محافل خود فراهم آورند. چرا که پس از جنگ 33 روزه دکان حضرات در لبنان خیلی کساد شده. روز گذشته وزیر امورخارجة انگلستان خواهان مذاکره با شاخة سیاسی حزبالله در لبنان شد و ایالات متحد هم برای حفظ ظاهر یا بهتر بگوئیم از روی پدرسوختگی از این پیشنهاد ابراز ناخشنودی کرد! ولی واقعیت این است که در پی تحکیم مواضع حزبالله و ابتر شدن طرح براندازی دولت بشاراسد در سوریه، اعضای ناتو تلاش میکنند از طریق انگلستان به منطقه نفوذ کنند، شاید بتوانند اینبار جنگ بهتر و گستردهتری به راه اندازند. جنگی که تا جمکران گسترش یابد. زوزة روضهخوانها و به ویژه اکبر بهرمانی در مورد «اجماع» در جهان اسلام دلیل دارد.
اکبر بهرمانی که امروز در مسجد شورای حکومت جمکران سخنرانی میکرد، در باب سفر خود به عراق به لافزدن و گزافهگوئی پرداخته و میگوید آمریکائیها میترسیدند در برابر هیئت ایرانی ظاهر شوند! البته رفسنجانی فراموش کرده بگوید برای پابوس همین آمریکائیها به عراق مشرف شده بود! در هر حال طی سخنرانی مضحک بهرمانی دریافتیم که ایشان قصد دارند به ملتها لطف کرده و آزادی بیان بدهند! چون همیشه دیگران به رفسنجانی صدقه دادهاند، حال حاجاکبر میپندارد آزادی بیان هم صدقه و خیرات و مبرات است، دست در لیفهاش کرده و همانطور که به دنبال دوریالی میگردد، میگوید:
«ما وظیفه داریم[...] با عمل به سنت پیامبر در دادن آزادی بیان به ملتها [...] راه توسعه را پیش گرفته و از آن بهرهمند شویم.»
همان منبع
بهرمانی همچنین به پیروی از الگوی سگ به عنوان روش دشمنشناسی و حذف مخالفان نیز تأکید فراوان کرده. میدانیم که راهکارهای لازم به همراه «حقوق بشر» و غیره همه در قرآن موجود است که به ادعای رفسنجانی «متن دست نخوردة امت اسلامی» است. همچنین میدانیم که قرآن در چاپخانة الهی و در جلد زرکوب اعلا چاپ شد و به دست محمد داده شد و تا امروز هم اصلاً دست نخورده:
«اگر به قرآن که متن دست نخورده امت اسلامی[...] است [پایبند باشیم] میتوانیم [...] وحدت خود را تنظیم [کرده] و همة مزاحمتها در این مسیر را از میدان بدر کنیم. ابزار کار تامین وحدت بسیار مهم و قابل دسترس است»
اتفاقاً رفسنجانی کاملاً حق دارد، «ابزار کار»، به قول خودش «قابل دسترس» است، چون ابزار کذا جز سرکوب استعماری نیست، و این سرکوب 30 سال است توسط سگهای هار استعمار در ایران اعمال میشود، و همة مزاحمتهای موجود بر سر راه چپاول ثروتهای ملی و سرکوب آزادیخواهان را در ایران نابود کرده. حال امثال اکبر هاشمی میتوانند با پیروی از سنت پیامبر غارتگرشان به ملتها «آزادی بیان» هم التفات بفرمایند. البته اکبر بهرمانی به «دادن» آزادی بیان اکتفا نخواهد کرد، حقوق بشر، حقوق زنان، محیط زیست و هر چه ملتها بخواهند به آنها خواهد داد! چرا که همه چیز در همان قرآن هست:
«[رفسنجانی با اشاره به] حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی عقیده، آزادی بیان، محیط زیست و ... گفت: همة اصول و محورهای سالم یک جامعه و حرکت در قرآن وجود دارد.»
بله «قرآن واقعی» را هنوز نشناختهایم! گورکنها پیشتر به اسلام واقعی، اسلام ناب محمدی، اسلام حقیقی، اسلام پیشرو و انواع اخلاق اسلامی اکتفا میکردند. اما اکبربهرمانی طی زیارت اخیر خود از آستان مقدس گاوچرانها در عراق یک قرآن نوین از دستهای مقدس عموسام دریافت کرده که در آن حقوق بشر، حقوق زنان و همه نوع حق و حقوق برای ملتها در حاشیهاش نوشته شده. و چماق خوبی از قرآن کذا درست خواهند کرد که پس از برگزاری نمایشات مضحک «انتخابات» به درخواست «مردم» ـ همان اوباش همیشه حاکم بر مملکت ـ بر سر «مردم ایران» فرود میآورند.
ولی کارفرمایان اکبر بهرمانی اگر میپندارند با این ترهات میتوان مردم را فریفت سخت در اشتباهاند! بجز گروه عبادی، دارودستة نهضت عاظادی، نظامیان و به ویژه خواهر ملیحه محمدی که «تکثر» نامزدهای انتخاباتی را نشان «دمکراسی» میداند، هیچکس در برابر حوزههای مارگیری حضور نخواهد یافت. حکومت اسلامی و به ویژه حزب همیشه منحلة «توده»، آرزوی کسب مشروعیت برای این حکومت را به گور خواهند برد.
عامل نگهدارندة حکومت جمکران وحدت میان گروههای مختلف پادوی استعمار است[...] داسالله و لاتالله وظیفه دارند که از این وحدت به عنوان رکن اساسی اسلام استعماری نگهبانی کنند.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت