شنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۸



کور و زیردریائی!

...
در دمکراسی‌های غرب پیرامون منافع استعماری همواره «اجماع» وجود دارد. همچنانکه پیرامون کودتای 22 بهمن 1357، شاهد «اجماع جهانی» هستیم و همة قلم به مزدهای ناتو و متفکران «پرآوازه» در غرب، این کودتای ننگین را «انقلاب» می‌نامند. چرا که منافع استعمار غرب در ایران با «فاشیسم» پیوندی ناگسستنی دارد. و این فاشیسم را در هر قالب تقدس‌پذیر «دینی» و «بومی» می‌توان بر ملت ایران تحمیل کرد.

پادوهای بارگاه ناتو در غرب می‌پندارند ما ایرانیان، برای قضاوت در مورد آنچه سه دهة پیش در کشورمان رخ داد نیازمند مطالعة «بررسی»، «تفسیر» و «تحلیل‌های» کشکی آنان و خاطرات صدمن‌یک‌قاز دیپلمات‌ها و سیاستمداران‌شان هستیم! بله، اشکال کار خادمان عموسام این است که همه را به کیش خود می‌پندارند! کارفرمایان زمان استخدام به اینان می‌گویند، آنگونه که ما می‌خواهیم «فکر» کنید. در نتیجه قلم‌زن‌های عموسام همه یکسان «فکر» می‌کنند، هر چند هر یک «فکر» کذا را در رنگ و لعاب مختلف به مخاطب ارائه می‌دهد تا هدف واقعی سازمان ناتو یعنی بحران آفرینی و گسترش جنگ در پس رنگ و لعاب‌ها پنهان بماند. یکی از میرزا بنویس‌های سازمان کذا، همین حضرت «فرد هالیدی» است که در وبلاگ «چپ‌الله» به وجود ذیجودشان اشاره کرده بودیم.

ایشان جدیداً در مطلبی تحت عنوان «جایگاه انقلاب ایران در تاریخ بین‌المللی»، کودتای 22 بهمن را یک «الگوی» موفق انقلاب دانسته می‌گویند، اروپائی‌ها آرزو داشتند چنین انقلابی را سازمان دهند که چریکی نباشد، فقط سیاسی باشد، ولی نتوانستند! فرد هالیدی سپس به تکرار ترهات روضه‌خوان‌های جمکران پرداخته ادعا می‌کند، هیچ نیروی خارجی حامی «انقلابیون» نبود! آمریکا تا آخرین لحظه از شاه پشتیبانی کرد، چین هم مدافع شاه بود، اتحاد جماهیر شوروی هم قادر به اندیشیدن نبود و خلاصه «رهبرکبیر انقلاب» به همراه «انقلابیون» جهان را شکست دادند، و ... و می‌دانیم که چنین معجزاتی فقط به خواست قادر متعال و در عالم «بی‌بی‌گوزک‌ها» عملی خواهد شد، ‌ نه در عالم واقعیت!

در عرصة واقعیت همانطورکه شاهدیم ‌ایالات متحد و شرکاء برای استقرار حکومت‌های اسلامی در عراق و افغانستان و تداوم حکومت طالبان حتی به منطقه لشکرکشی هم کرده‌اند. باید بپرسیم اگر آمریکا مخالف حکومت اسلامی بود، چرا پس از تهاجم نظامی به افغانستان و عراق با تحمیل «قانون اساسی در چارچوب قرآن» از استقرار حکومت دمکراتیک ممانعت می‌کند؟

مسلماً فرد هالیدی یک پاسخ مستدل و منطقی بر پایة «فلسفة‌ کشک» به ما ارائه خواهد داد. به عنوان نمونه می‌تواند بگوید، آمریکا از ترس روضه‌خوان‌های جمکران به منطقه لشکرکشی کرد تا در برابر «نفوذ روزافزون انقلاب اسلامی» مقاومت کند. چرا که مهمل‌بافی با توسل به اصل جادوئی «ترادف کلی»، یکی از تخصص‌های میرزا بنویس‌های پنتاگون است.

بله بعضی‌ها حاضر نیستند منطقه از چنگ نعلین و دستار رها شود و تلاش دارند از طریق پیوند «لات‌الله» به «داس‌الله» حکومت طالبان را در ایران تداوم بخشند، و حضرت فرد هالیدی در راستای تحقق همین «هدف مقدس» قلم‌فرسائی می‌فرمایند. ترجمة مقالة ایشان هم در سایت «اخبار روز»، ‌مورخ 17 مارس 2009 منتشر شده. با مواضع «مترقی» و نعلین پرستانة این سایت آشنائیم و جای تعجب نیست که هذیانات فرد هالیدی در ستایش از «انقلاب» و فواید جنگ، «نعمت‌الهی»، و ... و مقایسة کودتای سازمان سیا با انقلاب فرانسه و ستایش از «قوانین مترقی» حکومت جمکران و «دولت سکولار» در سایت کذا منتشر شود:

«راهکارهائی‌که آیت‌الله خمینی و بسیاری از روحانیون دستیار ایشان [...] بکار گرفته‌اند وجوه مشترک زیادی با قوانین مدرن اجتماعی دارد: دادخواهی مردم فقیر بر علیه[...] وابستگی سیاستمداران به قدرت‌های خارجی، موقعیت رسمی آیت‌الله خمینی در یک دولت سکولار[...] تحریک و ارتقاء احساسات ملی [...] بهره گیری از ثروت نفت [...] تحلیلی از اوضاع بین‌المللی [...] به کار بردن عبارت استکبار جهانی مترادف با امپریالیسم [...]»

می‌بینیم که استخراج مفاهیم مدرن همچون «امپریالیسم» از بطن قرآن در واقع شیوة قلم به مزدهای غربی سازمان ناتو بوده، ‌ و فعلة فاشیسم در جمکران در عمل ریزه‌خواران سفرة «نظریه‌پردازی‌های» امثال فردهالیدی به شمار می‌روند. نهایت امر فرد هالیدی به این نتیجه می‌رسد که الگوی حکومت جمکران، در واقع پاریس 1790 و مسکو و سنت پطرزبورگ 1920 بوده، ‌ نه صدراسلام!

در ادامة این چرندیات که می‌باید آنرا منحصربه‌فرد دانست، مستر هالیدی یادی از روزهای خوب «تظاهرات مردمی» هم کرده‌اند، تظاهراتی‌ که با تحریک توده‌ها صورت می‌گرفت، تا در پس جنجال آن کودتای سازمان ناتو تحقق یابد. فرد هالیدی می‌گوید، این انقلاب از سازمان‌دهی قدرتمندی برخوردار بود و از طریق مساجد و کمیته‌ها رهبری می‌شد. البته ایشان به دلیل کوری حرفه‌ای حضور گستردة مأموران شهربانی و ساواک را در مساجد نادیده گرفته‌اند. در هر حال ترهات فوق ضمن تأکید بر اهمیت «انتخابات» جمکران، به هدف اصلی اربابان این حکومت اشاره دارد: تجهیز روضه‌خو‌ان‌ها به سلاح اتمی:

«ایران نیز همانند سایر امپراطوری‌های همجنس خود، فرانسه، روسیه و چین، سیاست خارجی دوگانه‌ای را دنبال می‌کند[...] تبدیل شدن به یک قدرت برتر نظامی و [...] منبع الهام‌بخشی برای ترویج رادیکالیسم در کشورهای همسایه.»


به عبارت دیگر اربابان مستر هالیدی می‌خواهند ابر قدرت «پاک‌ستان» را در سواحل دریای خزر ایجاد کنند. فکر نکنید فرد هالیدی دیوانه شده! ایشان اگر حکومت جمکران را با قدرت‌های جهانی از قبیل فرانسه، چین و روسیه در ترادف قرار می‌دهد اهدافی دارد! فرد هالیدی در واقع، خواهان بازگشت به سی‌سال پیش، یعنی نقطة اتحاد «چپ‌نمایان» و راستگرایان اسلامی است. اتحادی که در آن مریم بهروزی‌ها در کنار ملیحه محمدی و مریم سطوت‌ها «مبارزات» می‌کردند! مقالة فرد هالیدی در واقع خط سیاسی آمریکا را گام به گام دنبال می‌کند.

امروز در پاسخ به پیام اوباما، علی‌خامنه‌ای در مشهد اظهار داشت، اگر آمریکا همان سیاست ایران‌ستیز سی‌سال اخیر را دنبال کند، ملت ما هم همان ملت ضدآمریکائی خواهد بود! البته ملت ایران نمی‌تواند ملت سی سال پیش باشد، ولی روضه‌خو‌ان‌ها همان نوکران وفادار گذشته‌اند. متن سخنان خامنه‌ای که در فارس‌نیوز، مورخ اول فروردین 1388 منتشر شده،‌ نشان می‌دهد که سازمان سیا و نوکرا‌ن‌اش در جمکران مانند همة فاشیست‌های متعهد و مکتبی،‌ آینده را در گذشته‌ها جستجو می‌کنند.

به یاد داشته باشیم که رؤیای جنگ‌پرستان غرب ایجاد یک اتحاد جماهیر اسلامی بود، رویائی که هنوز هم به قوت خود باقی است. فواید چنین اتحاد جماهیری این است که کاملاً سرسپردة غرب باقی می‌ماند، و در تقابل با روسیه و هند قرار خواهد گرفت. در اینصورت دیگر نیازی به دخالت مستقیم نظامی غرب در منطقه جهت حفظ منافع استراتژیک وجود نخواهد داشت. ملت‌ها از جان و مال‌شان مایه می‌گذارند تا غرب آقائی کند!‌ اتحاد جماهیر اسلامی منابع انرژی را در اختیار غرب قرار می‌دهد، در عوض سلاح و تجهیزات دریافت می‌کند، تا منطقه را به تشنج بکشاند.

این اتحاد مقدس در داخل مرزها نیز، تحت عنوان گسترش عدالت اسلامی به سرکوب شدید مردم خواهد پرداخت؛ با این «راهکار» دموکراسی‌های جنگ‌پرور غرب می‌توانند از نفت و گاز روسیه بی‌نیاز باشند! البته اینهمه توهمات فرد هالیدی و اربابان اوست. چرا که اگر شبه‌حکومت جمکران و شبه‌اوپوزیسیون آن جیره‌خوار ایالات متحداند، ملت ایران جیره‌خوار استعمار نیست.

به راستی اگر «فرد هالیدی» را نداشتیم چه می‌کردیم؟ چه خوب شد فرد هالیدی به ما گفت که سال 1357 در ایران «انقلاب» شده، آنهم انقلابی مانند انقلاب فرانسه، روسیه، چین، کوبا و ... و انصافاً اگر دلقک‌های دربار عموسام نبودند، اولین روز «نوروز» از قهقهه محروم می‌شدیم و می‌پنداشتیم سازمان سیا در ایران کودتا کرده و بازهم پریشان‌خاطر و آزرده می‌شدیم. خوشبختانه با مطالعة ‌مقالة وزین فردهالیدی در سایت «اخبار روز» آسوده خاطر شدیم!

پس از اینکه دو زیردریائی اتمی متعلق به کشورهای فرانسه و انگلستان به هم برخورد کردند، مطلبی که در وبلاگ «پاسدار و پارازیت» مورخ 18 فوریه 2009 مورد بررسی قرار دادیم، روزنامة لوموند یک «بی‌بی‌گوزک» مفصل و بسیار منطقی منتشر کرد و نوشت این زیردریائی‌ها هیچ علامتی از خود ارسال نمی‌کنند تا دشمن به وجودشان پی نبرد! روزی‌نامة کذا اضافه کرده، از آنجا که این زیردریائی‌ها دو فرماندهی مختلف داشتند، و هیچ علامتی هم از خود مخابره نمی‌کردند به همین دلیل به یکدیگر برخورد کردند!

البته ما هم این استدلال مضحک را فراموش کردیم. اگر زیردریائی علامتی از خود نمی‌فرستد و باید دلال باشد، دلیلی ندارد کور هم باشد، بنابراین قادر خواهد بود روی اکران موانع موجود را مشاهده کند. از این گذشته نیروهای دریائی انگلستان و فرانسه تحت فرماندهی مشترک ناتو قرار دارند و ... خلاصه لوموند پریشان‌نویسی کرده بود. و اما نمی‌دانیم در مورد برخورد یک کشتی جنگی آمریکائی با یک زیردریائی اتمی متعلق به همین کشور نویسندگان زبردستی چون فردهالیدی چه خواهند نوشت؟ این دو «شناور» که در تنگة هرمز به یکدیگر برخورد کردند، برخوردشان «آرام» هم نبود، مخزن سوخت کشتی جنگی در اثر این برخورد سوراخ شد و 15 ملوان آن نیز مصدوم شده‌اند. بین این «برخورد» و «تداوم رادیکالیسم» در منطقه وجه مشترکی وجود دارد که کورهای حرفه‌ای همچون فرد هالیدی آنرا نخواهند دید. خلاصه بگوئیم، گذشت آن‌ دوره که غرب می‌توانست با رقصاندن عروسک‌هایش سیرک رهبر‌سازی و انقلاب‌بازی برای ملت‌ها به راه اندازد.



نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

نسخة پی‌دی‌اف ـ داک‌ستاک

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت