جمعه، اسفند ۳۰، ۱۳۸۷



اسکاتلند جمشیدی!

...
«در این ساعات، دوست داریم همه به عطر امام زمان معطر شویم[...] عیسی‌بن مریم از آسمان نازل شده و وارد کعبه می‌شود در حالیکه امام زمان ایستاده در داخل کعبه ایستاده است. امام عصر به او تعارف می‌کند که بیا جلو بایست تا به شما اقتداء کنیم، اما مسیح عرض می‌کند، این عظمت از آن امت اسلام است. شما امیرید. شما رئیس‌اید و ما باید به شما اقتداء کنیم. لذا حضرت عیسی به امام زمان خضوع می‌کند.»
منبع: فارس‌نیوز مورخ، 30 اسفندماه سال 1387.

بله این مهملات بخشی‌ است از وقوقیة این‌ هفته در دانشگاه سابق تهران. امام ‌زمان «ایستاده در داخل کعبه ایستاده است» که خبر می‌رسد، «یو. اس. اس. هارتفورد»، زیردریائی اتمی ایالات متحد با «یو. اس. اس. نیواورلئان»، از ناوگان پنجم اینکشور در تنگة هرمز واقع در خلیج همیشه فارس برخورد ‌کرده، و چند هزار لیتر نفت به آب‌های نیلگون خلیج همیشه فارس سرازیر فرموده. امام زمان همچنان «ایستاده در داخل کعبه ایستاده»، گروه سبزهای جمکران خفقان سبز گرفته‌اند و اوباما که همین چند روز پیش تحریم‌های اقتصادی بر علیه ملت ایران را تمدید کرد، تا رونق بازارسیاه تداوم یابد، برای نوکران خود در جمکران پیام نوروزی هم می‌فرستد که، دشمنی بس است! بیائید با هم دوست باشیم! بله شما در بازارسیاه از ما بنجل‌های ساخت چین بخرید،‌ ما هم ضمن تداوم تحریم‌های اقتصادی به سی سال جنگ ‌زرگری سیاسی پایان می‌دهیم چون این جنگ دیگر منافع آمریکا را تأمین نمی‌کند.

علیرغم فرمایشات رهبری در باب «نوآوری»، اربابان حکومت اسلامی الگوهای پوسیدة دوران جنگ سرد را رها نمی‌کنند. اینان همچنان می‌کوشند فضای سیاسی را با جنگ‌زرگری بین فاشیست‌های نعلین‌پوش و کلاهی اشغال کنند. پیش از خروج محمد خاتمی از مسابقات مارگیری، برنامه این بود که رضوی‌فقیه، چماقدار ارسالی از فرانسه،‌ با شعارهای چپ به گروه محمد خاتمی تهمت لیبرالیسم زده، «حضور مردم» را در برابر صندوق‌های مارگیری تضمین کند.

در پی تخته شدن دکان رضوی فقیه و سید شیاد اردکان، جهت دوقطبی کردن کاذب فضای سیاسی بین فاشیست‌های چپ‌نما و لیبرال‌های دروغین، اربابان گورکن‌ها فکر بکری به سرشان افتاده. اینان پنداشته‌اند که دوباره می‌توان تنور یخ‌زدة جنگ زرگری «مصدق بد است، کاشانی خوب است» را روشن کرده، فضای سیاسی را با جبهة منفور ملی و فدائیان اسلام به صورت کاذب دو قطبی کرد. روشن‌تر بگوئیم پوکویاما رؤیای تکرار ماجرای مضحک طرفداری نهضت‌ عاظادی از مصدق و مخالفت خمینی با رهبر کودتاچی جبهة «ملی» را در سر می‌پروراند. به همین دلیل انتشار سخنان ابلهانة خمینی در مورد مصدق دوباره فراگیر شده. وقوقیة 30 اسفند نیز در همین راستا تنظیم شده است. قرار است این اختلاف دروغین بین آخوند کاشانی و محمد مصدق که از قاتل رزم‌آراء تجلیل به عمل آوردند، برای هزارمین بار به خورد شوت و پرت‌های ایران زمین داده شود. تا کسی نداند که محمد مصدق، فدائیان اسلام و «مردم» کذا سر در آخور کارخانة‌ رجاله‌پروری داشتند. خوشبختانه عکس‌های آخوند کاشانی در کنار کودتاچیان و شعبان جعفری هنوز در سایت حزب توده موجود است. ظاهراً سیدمهدی‌ خاموشی علاوه بر بلاهت به مرض کری و کوری نیز مبتلاست.

آخوند سیدمهدی خاموشی که در رأس «ساتاس» نشسته، امروز در راه نوکری برای ناخدا کلمب سنگ تمام گذاشت. سازمان استحماری تبلیغات اسلامی که هر جمعه مطالبات آنگلوساکسون‌ها را در قالب خطبه‌های نماز جمعه در بوق و کرنا می‌گذارد، امروز از زبان آخوند کاشانی ادعا کرد که مصدق نفت را از انگلیس‌ها گرفت و به آمریکائی‌ها داد! و خلاصه مصدق خیلی بد بود و کاشانی خیلی خوب. به ادعای «ساتاس»، آیت‌الله کاشانی، در مورد خطر کودتا به مصدق هشدار داده بودند، ‌ ولی مصدق به ایشان گفته بود به پشتیبانی «مردم» مستظهرم! و خلاصه کودتا شد، چون مصدق رهنمودهای داهیانة آخوند کاشانی را نپذیرفته بود! ولی پس از کودتا عکس همین کاشانی را در حالیکه نیشش تا بناگوش باز شده در جشن افسران کودتاچی در کنار «ژنرال» زاهدی مشاهده می‌کنیم!

بله از آنجا که در مرزپرگهر تاریخ نگاری‌ و بررسی علمی رخدادهای تاریخی را در واقع منافع غرب تعیین می‌کند، «بی‌بی‌گوزک» جای بررسی تاریخی نشسته، و کسی به این نکتة پیش‌پاافتاده اشاره نمی‌کند که ملی کردن نفت خیانت به منافع ملی ما بود، و اتفاقاً به همین دلیل «مردم» همیشه در صحنه همصدا با جبهةملی و فدائیان اسلام اینچنین برای ملی شدن نفت سینه چاک می‌دادند. یا به طور مثال هیچکس نمی‌گوید که پس از کودتا، کشور انگلستان با سهم 40 درصدی سهامدار عمدة‌ کنسرسیوم باقی مانده بود! و جناب دکتر محمد مصدق با همکاری فدائیان اسلام جنجال ملی کردن نفت را به راه انداختند،‌ تا ضمن پرداخت خسارت به انگلستان و تحمیل تحریم اقتصادی و کودتا به ملت ایران، آمریکا و شرکاء را وارد میدان چپاول نفت ایران کنند تا ناخداکلمب در برابر نفوذ سیاسی و نظامی شوروی سابق در ایران دست تنها نماند و ساواک هم به شهربانی کلنل آیرون ساید افزوده شود. همچنانکه با کودتای 22 بهمن، کمیته، ‌ سپاه، بسیج و انواع و اقسام تشکل‌های امنیتی و سرکوبگر «لباس‌شخصی» تحت نظارت شهربانی و ساواک، البته با صفت «الهی» به این تشکیلات سرکوبگر افزوده شده‌اند.

سایت مهرنیوز، مورخ 29 اسفندماه سالجاری،‌ به مناسبت ملی شدن نفت مطلبی منتشر کرده که در آن به رد تقاضای شوروی برای استخراج نفت شمال در سال 1944، ترور رزم آرا به دلیل مخالفت وی با ملی کردن نفت و کودتای 28 مرداد اشاره دارد، البته بدون اینکه بگوید پیامد ملی شدن نفت برای اقتصاد ایران چه بود، و به چه دلیل رزم آرا با طرح خائنانة فدائیان اسلام و مصدق مخالفت می‌کرد!

بله تا وقتی «امام زمان ایستاده در کعبه ایستاده باشد»، پژوهش‌های علمی هم تحت نظارت آقا امام‌زمان صورت می‌گیرد. و بر اساس همین پژوهش‌های «معنوی» است که آخوندکاشانی ادعا می‌کند، بزرگترین درس نوروز امید به آینده است! می‌دانیم که برای تأمین منافع آنگلوساکسون‌ها در کشورمان همه چیز باید در دریای معنویت به باد فنا سپرده شود، به ویژه «نوروز» که هیچ ارتباطی هم با دین و مذهب و اسطوره‌های مقدس ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی ندارد. در راستای همین سیاست نوروزستیزی، «حنازرچوبه»، مورخ 29 اسفندماه سالجاری، جشن نوروز را از اسطورة جمشید و فلات ایران، خاستگاه جغرافیائی‌اش جدا کرده به اسکاتلند می‌برد! البته این نقل و انتقالات تحت نظر پروفسور «آندرو نیومن»، از آمریکائی‌های شاغل در بلاد ناخدا کلمب صورت گرفته. ایشان به «حنازرچوبه» فرموده‌اند، اسکاتلندی‌ها آخرین شب سال میلادی را به عنوان شب سال نو جشن می‌گیرند و این جشن شباهت به نوروز دارد!

«نوروز با سال نوی اسکاتلندی به نام هوگمانی بسیار اشتراک دارد[...] هوگمانی [...] آخرین روز سال میلادی است که در اسکاتلند به عنوان شب عید و سال نو جشن گرفته می‌شود[...]»

منبع: حنا زرچوبه، مورخ 29 اسفندماه

بله ظاهراً در اسکاتلند هم یک «کینگ جمشید» داشته‌اند که آخرین شب سال میلادی فرایزدی یافته، و ... و از آنجا که پروژة جنگ ‌مذاهب سازمان ناتو با شکست روبرو شده، پروفسور نیومن بلافاصله متوجه «وجه اشتراک فرهنگ‌ها» شده، دیدگان مشتاق‌شان متوجه ایران می‌‌شود، چرا که خلیج فارس و دریای خزر برای «وجه اشتراک فرهنگی» اهمیت فراوان دارد. به همین دلیل مستر نیومن فرموده‌اند:

«نوروز فقط یک نمونه از اشتراک فرهنگی میان ایران و اسکاتلند است. ما می‌خواهیم در بخش‌های دیگر نیز اشتراکات فرهنگی خود را شناسائی و تقویت کنیم[...]»
کدخبر: 405076، همان منبع.

همین روزها لابلای ترجیع‌بند آواز حزین «توتال باز می‌گردد»، ‌ سرودة وزیر مفلوک نفت جمکران خواهیم شنید که اقوام اسکاتلندی در پی حملة تازیان از بندر آستارا به این سرزمین خوش آب‌وهوا مهاجرت کرده، در آنجا دین و زبان‌شان به ضرب شمشیر خاج‌پرست‌ها تغییر یافت و نوروزشان را به «هوگمانی» تبدیل‌کرد‌ه‌اند. و خلاصه امروز خواهان دریافت مجوز بازگشت به آستارا، سرزمین نیاکان خود شده‌اند، البته به همراه ناوگان آمریکا! بله تنها که نمی‌شود آمد آستارا! این مهاجران نازنازی نه زبان بلدند نه شهر را می‌شناسند، ممکن است در سواحل خزر گم و گور شوند! اخلاق اسلامی و عدالت علوی حکم می‌کند که اسکاتلندی‌ها با رزمناو آبراهام لینکلن به آستارا بازگردند و سیزده را در بندر انزلی به در کنند. تا ما هم باز گردیم به درس‌هائی از «تاریخ کشک»، ویراست آبدارخانة سازمان سیا، ترجمة «ساتاس» که توسط آخوند کاشانی در دانشگاه سابق تهران طوطی‌وار تکرار شده.

آخوند کاشانی در وقوقیة امروز، روایت جالبی از تاریخچة نفت ارائه می‌دهد! کاشانی می‌گوید در دورة‌ مظفرالدین شاه انحصار نفت را به انگلیس‌ها دادند. سپس رضاشاه گفت قرارداد 60 سالة نفت را قبول ندارد و آنرا پاره کرد. و انگلستان هم خوشحال و خندان قرارداد دیگری بست که صدساله بود و تا سال 1387 ادامه داشت! کاشانی پس از ایراد این سخنان ابلهانه، روایت ابلهانه‌تری از ملی شدن نفت ارائه می‌دهد. آورده‌اند که آخوند کاشانی، مصدق، مکی و بقائی تصویب کردند که نفت باید ملی شود. پس کاشانی عده‌ای را روانة شهرستان‌ها کرد تا فواید ملی شدن نفت را برای مردم توضیح دهند، و نفت ملی شد! بله به همین سادگی! کاشانی می‌افزاید، بعد بین مصدق و کاشانی اختلاف بروز کرد چون مصدق اختیارات زیادی می‌خواست و کاشانی به او گفت شما مجلس را کنار می‌زنید و در این گیرودار آمریکائی‌ها خانة کاشانی را پر از سنگ کردند، و کاشانی به مصدق نامه نوشت که این‌ها کودتا خواهند کرد، اختلاف صحیح نیست و... خلاصه کودتا شد:

«مردم و طلاب را برای ملی کردن نفت تشویق و تهییج کردند و [...] نفت ملی شد[...] مصدق اختیارات بسیاری می‌خواست ولی [...] کاشانی با آن مخالفت کرد [...] متعاقب این بحث‌ها یک مشت آمریکائی دور خانة [ایشان] جمع شده خانه[شان] را پر از سنگ کردند. [...] کاشانی نیز نامه‌ای به مصدق نوشت [...] پیرو این مباحث کودتا انجام شد و نفت را از گلوی انگلیس در آورده و به شکم آمریکا ریختند.»


بله این بود «قصة معنوی» ملی شدن نفت. می‌بینیم که در آن واقعیات مادی هیچ نقشی ندارد. خسارات اقتصادی ملی کردن نفت برای ایران، حضور انگلستان در کنسرسیوم به عنوان سهامدار عمده و بالاخره جنگ سرد از «بی‌بی‌گوزک» جمعه غایب است. و از آنجا که هیچ عامل منطقی در این روند تحولات تاریخی وجود ندارد، ناگهان اوضاع تغییر می‌کند و کشور ایران که نان و گوشت و بنزین را از غرب وارد می‌کند به پیشرفت‌های چشمگیری در عرصة علمی و فنی نائل می‌شود! ‌ چرا؟ به دلیل رهبری امت و بیداری ملت:

«[این دو عامل] موجب شد که کشورمان به چنین موقعیتی دست‌ یابد[...] در زمان مرحوم کاشانی این رهبری وجود نداشت[...] اما امام خمینی [...] ولایت فقیه را مطرح کرد و ملت و جوانان کشورمان را در بیداری خاصی قرار داد.»


بر اساس وقوقیة امروز، ملت‌هائی‌که تحت سلطة استعماری قرار می‌گیرند، ‌تقصیر خودشان است، چرا که دانشمندان هوشیار ندارند و خودشان هم بیدار نیستند! خلاصه اگر شش سال است که ارتش ناتو عراق را اشغال کرده، فقط به دلیل خواب‌آلودگی مردم عراق بوده، نه به دلیل توحش آنگلوساکسون‌ها.

شش سال پیش در چنین روزی آنگلوساکسون‌ها به بهانة واهی از زمین و هوا و دریا به کشور عراق حمله کردند، تا ضمن تجزیة این کشور، و نهایتاً تجزیة ایران کنترل بر مسیر عبور انرژی را در انحصار خود نگاه دارند. طالبان شیعی‌مسلک جمکران نیز در این جنایت فجیع در کنار مهاجمین قرار گرفتند. امروز که امکان جنگ و تداوم وحشیگری برای سازمان ناتو و نوکران‌اش در جمکران وجود ندارد، رئیس جمهور حزب دمکرات خواهان گفتگو با حکومتی شده که سی سال پیش سازمان سیا بر ملت ایران تحمیل کرده! از قضای روزگار اوباما در پیام خود به یک بیت دیگر از همان شعر سعدی که جیمی کارتر سی‌سال پیش در ایران قرقره فرمود متوسل شده. گویا این سخنرانی را همان کسی تدوین کرده که سال گذشته هفت سین بازاری کاخ سفید را چیده بود! شاید ضمن آب و جارو کردن کاخ سفید، چرکنویس سخنرانی کارتر در تهران هم به دستش‌افتاده باشد و کمی هم چاپلوسی بازاری‌جماعت را بر آن افزوده.

حسین اوباما از آسمان نازل شده و وارد کعبه می‌شود در حالی که امام زمان ایستاده در داخل کعبه نشسته است. امام به او تعارف می‌کند که بیا جلو بایست تا به شما اقتداء کنیم، «چنج وی نید»! اما اوباما عرض می‌کند، این عظمت از آن امت اسلام است. بنی آدم اعضای یک پیکراند،‌ که در آفرینش ز یک گوهراند. نوروزتان پیروز! عید شما مبارک! شما در کالیفرنیا خیلی «فرهنگ و تمدن» و پسرحاجی بودید به ما! شما امیرید. شما خلیج فارس و دریای خزر دارید. کاشانی خیلی خوب نفت ملی کرد، مصدق لیبرال بود. به گفتة رویتر و لوموند، شما میلیون‌ها پیرو دارید و ما باید به شما اقتداء کنیم. حاجی فیروزه سالی یه روزه! هزاران لیتر نفت در خلیج فارس سرازیر کردیم که به عطر امام زمان معطر شوید، «یس، وی کن»! لذا حضرت اوباما به ولی فقیه خضوع می‌کند. ‌


نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

نسخة پی‌دی‌اف ـ داک‌ستاک

---

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت