جمعه، فروردین ۰۷، ۱۳۸۸



«شکاف» و کوکائین!


...
طرح مک‌فال برای «ایجاد شکاف» در حکومت اسلامی با موفقیت تمام به پیش می‌رود. البته این شکاف به معنای تثبیت مخالف‌نمایان در جایگاه اوپوزیسیون است. ارسال پیام از سوی اوباما در واقع گامی بود در راستای تسریع در ایجاد «شکاف» مذکور. اهمیت بیانیة عوامفریب «رودة‌ سگ اصحاب کهف» نیز در همینجاست. پس از سخنان لاریجانی در نجف و ایراد وقوقیة امروز در «مخالفت» با عادی‌سازی روابط با آمریکا، مشخص شد که تنها طیف «مخالف» با حکومت جمکران باید همین «اصحاب‌ روده» به شمار آیند، یعنی مخالف‌نمایانی که سی‌سال است ضمن شیپورزدن برای جمکران و آمریکا، در سرکوب ما ملت نیز با حاکمیت شریک و همکارند. «اصحاب روده» همچنان که پیشتر هم گفتیم از اتحاد شوم لات‌الله و چپ‌نمایان داس‌الله تشکیل می‌شود. اینان هنگام مرگ دقیانوس و هنگام گذار، با مصادره و تحریف مطالبات مردم، با جنجال و هیاهو بیانیه صادر می‌کنند تا یک دقیانوس تازه نفس بجای دقیانوس محتضر بنشانند. پر واضح است که این فعالیت‌ها تحت نظارت ساواک و با پشتیبانی استعمار سازماندهی ‌شود. امروز به صراحت می‌بینیم استعمار قصد دارد کمپین‌آش نذری، چپ‌نمایان و گروه مریم بهروزی را به عنوان اوپوزیسیون روضه‌خوان‌ها به ما ملت حقنه کند، چرا که در بیانیة رودة سگ بر ایجاد روابط دوستانه با آمریکا تأکید شده!

همچنانکه در وبلاگ «سی سال جدائی» اشاره شد، سانسور از سوی مدعیان مخالفت با سانسور و از جانب محافل غرب بر وبلاگ‌های فارسی اعمال می‌شود، نه از سوی حکومت مفلوک اسلامی‌. و می‌دانیم که سرکوب استعماری نیز از جمله «دستاوردهای» ارتباط ما ملت با امپراتوری‌های سرمایه‌داری در غرب است. مسابقات توزیع جوایز رایگان به فعلة مذکر و مؤنث فاشیسم نظیر پاسداراکبر و حاجیه شیرین عبادی فقط بخش کوچکی از همین سرکوب استعماری را به نمایش می‌گذارد. منافع استعمار غرب در ایران با گسترش تقدس و ابتذال پیوندی ناگسستنی دارد، به همین دلیل است که اربابان حکومت جمکران در غرب ابزار «دین» را از دست نمی‌دهند. پس ما نیز با تحریم این «انتخابات» نمایشی می‌باید به این محافل تفهیم کنیم که «مطالبات دمکراتیک» به صورت طبیعی در تضاد کامل با قانون اساسی حکومت اسلامی قرار می‌گیرد و نمی‌تواند هیچ ارتباطی با «حقوق بشر دینی»، «اسلام مترقی» و «آیت‌الله‌های لیبرال» داشته باشد.

هیچ اهمیتی ندارد چه کسی نامزد انتخابات مضحک حکومت اسلامی خواهد شد، هیچ اهمیتی ندارد که ساواک نام چه کسی را از صندوق‌های مارگیری بیرون می‌کشد. مهم این است که این «انتخابات» را تحریم کنیم تا اربابان حکومت اسلامی در لندن و واشنگتن بدانند مطالبات دمکراتیک ما ارتباطی با مطالبات فاشیستی اسلام گرایان و داس‌الله ندارد. برای ما فریبرز رئیس‌دانا، شیرین عبادی و آش‌پرستان «برابری طلب» به یکسان مدافعان قانون اساسی حکومت جمکران به شمار می‌روند و هیچ تفاوتی با حاکمیت جمکران ندارند. اینان همگی انسان‌ستیز و مخالف دمکراسی‌اند. و همگی برای تداوم حکومت اسلامی با توسل به شعار حقوق بشر و دمکراسی به عوامفریبی برخاسته‌اند.

«اولین مسئله‌ای که پس از خلقت بشر پیش آمد بحث سجده بود که از آنجا به اهمیت مسجد پی می‌بریم. حتی قبل از آمدن اسلام مسجد نیز بوده است[...]»

منبع: فارس نیوز، مورخ هفتم فروردین‌ماه سالجاری

«ابله چارگوش» کسی را گویند که بلاهت «دو ابله» را به تنهائی در خود متبلور می‌کند، و به این ترتیب موجودیت هر ابله را به «دو گوش» محدود می‌کنیم. البته این عبارت از «نوآوری‌های» نویسندة این وبلاگ است که به مناسبت وقوقیة امروز تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.

بله به محض اینکه خداوند مقداری لجن و گل برداشت و روح در آن دمید، بابا آدم سراپا برهنه از جا برخاست و گفت، مسئلة ما «سجده کردن» است. سپس از قادر متعال پرسید،‌ مسجد کجاست که می‌‌خواهیم با طلاب بحث سجده را مطرح کنیم؟ خداوند هم بلافاصله قلم الهی را برداشته روی یک صفحه «کاغذ مقدس» آدرس مسجدالاقصی را نوشت و چون بهت و حیرت مخلوق خود را مشاهده فرمود گفت، «بن‌بست اول بعد از درخت سیب،‌ و البته بدون پرزرواتیف.»

آورده‌اند که بابا آدم برعکس ننه‌حوای مبارز که شعرهای بندتنبانی می‌سرود، از نعمت سواد بی‌بهره بود. ولی وقوقیه‌نویس «ساتاس» که مزخرفات بالا را جهت نمازجمعة دانشگاه سابق تهران به هم بافته، نه تنها از سواد که از شعور هم بی‌بهره است! البته پریشانگوئی گورکن‌ها در سال جدید به دلیل «آشفتگی» و «پریشانی» اوضاع‌شان شدت گرفته. به اربابان‌شان تفهیم شده که از «لاس‌زدن با طالبان» در افغانستان، پاکستان و به ویژه در جمکران می‌باید پرهیز کرد.

همانطور که در وبلاگ «سی سال جدائی» گفتیم سفر «غیررسمی» پاسدار علی‌کوچیکه به نجف و سخنان این جنایتکار در محل چنان اهمیتی داشت که در همة سایت‌های فارسی زبان منعکس شد و خلاصه امید و آرزوی مقام رهبری و حاکمیت جمکران را بر باد داد. به طوری که حاج اکبر بهرمانی ناچار شد در وقوقیة امروز تأکید کند، رهبری به آمریکا چشمک نزده‌اند، «سخنان‌شان بد تعبیر شده»! اگر به یاد داشته باشیم، این دومین بار است که دم‌جنبانی مقام معظم برای آمریکا رسماً از طرف حکومت اسلامی «تکذیب» می‌شود.

«[رفسنجانی] اظهار داشت [...] موضع اوباما حاوی کلماتی بود که مانند دم خروس از زیر ردا بیرون آمد[...] برخی در رابطه با [سخنان خامنه‌ای در مشهد] به اشتباه افتاده و گفتند این چراغ سبزی به آمریکاست در حالیکه [...] این موضع ایران از اول انقلاب بوده.»


چقدر «کلودآنجلی» زحمت کشید و مکالمات محرمانة سفیر انگلستان در افغانستان با همتای فرانسوی‌اش را برایمان در هفته‌نامة‌ «کانار آنشنه» افشا کرد! چقدر برنار کوشنر از پیام پرزیدنت اوباما به حکومت جمکران ذوق‌زده شده بود و جست‌وخیزکنان می‌گفت، «این فرصت طلائی را از دست ندهید!» و چقدر فیگارو همت به خرج داد و عکس خندان رهبر فرزانه را به همراه متن «چراغ سبزشان» در خراسان به «ملت بزرگ» فرانسه ارائه کرد! البته همه اشتباه کرده بودند، حتی شخص اوباما!

پرزیدنت اوباما امروز سخنرانی کردند و آب پاکی را روی دست خودشان و دیگران ریخته فرمودند، باید با طالبان و القاعده در پاکستان و افغانستان جنگید. به عبارت دیگر، اهالی ناتو! «طالبان میانه‌رو» را فراموش کنید. البته این ‌موضع‌گیری‌ها گردن‌گیر ایالات متحد شده! امروز همه می‌دانند طالبان و القاعده را سازمان دین‌پرور و ابتذال‌گستر ناتو ساخته و پرداخته و هیچ جنگی هم با اینان نداشته و ندارد. همچنانکه گفتیم گروه‌هائی در افغانستان تحت عنوان طالبان خارج از نظارت ارتش ناتو فعال شده‌اند و نگرانی و پریشانی پنتاگون ریشه در موجودیت همین گروه‌ها دارد. در نتیجه سازمان ناتو و نوکران‌اش در منطقه مانند، شهید «هملت» که زندگی را به «توهم» و استخاره گذراند، در برابر یک پرسش سرنوشت‌ساز قرار گرفته‌اند:‌ «بودن یا نبودن!»

مسلماً سازمان ناتو «بودن» را بر «نبودن» ترجیح خواهد داد، چرا که پیرو مکتب «مرگ‌پرستی» نیست؛ این مکتب را برای دیگران تجویز می‌کند! دقیقاً مانند قاچاقچیان شریف مواد مخدر که «مرگ» را به دیگران می‌فروشند تا از منافع مادی فروش مرگ بهره‌مند شوند. از اینرو سخنرانی رئیس جمهور ایالات متحد را در همین چارچوب می‌توان بررسی کرد. حاکمیت ایالات متحد که تا چند روز پیش خروج از افغانستان را مطرح می‌کرد، امروز تغییر موضع داده و سخن از صلح و امنیت در افغانستان و پاکستان به میان می‌آورد. البته می‌دانیم که این سخنان همزمان با برگزاری نشست مسکو پیرامون مسئلة افغانستان ایراد شده و در ظاهر تأئید مواضع روسیه در افغانستان است.

ولی در واقع چنین نیست! ایالات متحد و هم‌پیمانان‌اش در ناتو هیچ علاقه‌ای به صلح و امنیت در منطقه ندارند. بدون جنگ ارتش ناتو باید پذیرای مرگ ‌شود. در نتیجه همانطور که گفتیم این ارتش نازنازی، به بهانة مبارزه با طالبان و القاعده دامنة جنگ را از افغانستان به پاکستان گسترش خواهد داد تا با دو قدرت منطقه‌ای، هند و چین هم‌مرز شود. نام این گسترش‌طلبی را هم مبارزه با طالبان خواهد گذارد.

ولی ریشة طالبان در ایران است نه در افغانستان. روشن‌تر بگوئیم، اگر سازمان سیا سی سال پیش در ایران نهضت عاظادی و روضه‌خوان‌ها را در رأس هرم قدرت قرار نمی‌داد، هرگز پدیدة طالبان در افغانستان ظهور نمی‌کرد. طالبان ابتدا در ایران به حاکمیت دست‌ یافت، سپس الگوی توحش جمکران به افغانستان صادر شد. و در این راستا، کودتای ضیاءالحق در پاکستان پیش‌درآمدی شد بر کودتای ژنرال هویزر در ایران. البته به خاطر داشته باشیم که این کودتای ننگین در سایة جنجال «ملی‌ـ مذهبی‌های» منفور و چپ‌نمایان و تحت نظارت ساواک سازمان‌دهی شد.

پس پیوند مسئلة پاکستان به افغانستان در واقع می‌تواند پیش درآمدی باشد بر پیوند بحران افغانستان به ایران! چرا که مرزهای شرقی ایران با ایندو کشور یک «الدورادوی» اسلامی است که قاچاق مواد مخدر، خریدوفروش برده و قاچاق اسلحه در آن رونق فراوان دارد. و به همین دلیل بود که میرحسین موسوی، آخوند محتشمی‌پور و به ویژه نژادحسینیان احداث خط لولة صلح را با «منافع ملی» در تضاد می‌دیدند. منافع ملی کذا منافع اربابان حکومت اسلامی است که با تجارت مواد مخدر و گسترش روسپی‌خانه‌های عربستان و امارات تأمین می‌شود.

سفر هیلاری کلینتون به مکزیک برای تشویق این کشور به مبارزه با مواد مخدر در همین چارچوب می‌تواند بررسی شود. مکزیک نخستین صادرکنندة کوکائین به ایالات متحد است. روز چهارشنبه، 25 مارس 2009، هیلاری کلینتون راهی مکزیک شد و از این دولت خواست که در زمینة مبارزه با قاچاق مواد مخدر با آمریکا همکاری بیشتری داشته باشد. این مطالبات شرافتمندانه را می‌توان چنین ترجمه کرد که وفور کوکائین در بازار آمریکا بهای آن را کاهش داده پس بهتر است «عرضه» کاهش یابد تا تجار محترم کوکائین که یک پا در حاکمیت ایالات متحد دارند بیش از این متضرر نشوند! امنیت و صلح در پاکستان و افغانستان نیز ترجمه‌ای مشابه خواهد داشت. یک لایه «رنگ دمکراسی» روی حکومت طالبان می‌زنیم، تا بتوانیم ضمن نابودی رقبا، «تجارت مقدس» را گسترش دهیم و تولید و صادرات هروئین و تریاک را به انحصار خود در آوریم.

البته این خواست پنتاگون است و حکومت جمکران هم برای تحقق همین خواسته آمادة جانفشانی خواهد بود. پیام اوباما و دم‌جنبانی رهبرفرزانه در خراسان شاهدی است بر این مدعا که ایالات متحد نیازمند تبدیل نوکران خود به یک حاکمیت قابل‌معاشرت است. ولی همچنانکه شاهد بودیم، پاسدار لاریجانی در نجف و اکبربهرمانی در وقوقیة امروز ناچار شدند مواضع رهبر را «تفسیر» کنند و به ما بگویند بد تعبیر شده؛ ما چرا غ‌سبز نداده‌ایم! ما وحدت کلمه داریم، حرف همة ما یکی است. به گفتة اکبر بهرمانی خامنه‌ای همان مواضع 30 سال پیش «امام» را مطرح کرده:

«این سخنان رهبر[...] منطبق با حرف امام بود و حرف همة ما در این سی‌سال نیز همین بوده است[...]‌ آمریکا 40، 50 سال است که به مردم ایران ظلم می‌کند و باید در این رفتار خود تجدیدنظر کند.»

بله تبلیغات ساواک دیگر با آغاز «انقلاب پرشکوه» کاری ندارد، و در دوران پهلوی خیمه زده، خواهان تجدیدنظر آمریکا در رفتارش می‌شود! به عبارت دیگر فعلة فاشیسم ضمن پس‌روی افتان و خیزان به درگاه شاه بازگشته‌اند، تا بلکه یکبار دیگر، همچون عهد میرپنج، دست اعلیحضرت شیخ را از جبر تاریخ در امان دارد.

[...] حرف همة ما در این سی‌سال نیز همین بوده است[...]‌ فقط امضاءکنندگان «بیانیة انتخابات و گفتمان مطالبه‌ محور» با ما مخالف‌اند ... اولین مسئله‌ای که پس از خلقت حکومت اسلامی پیش آمد، بحث نوکری بود که از آنجا به اهمیت مسجد پی می‌بریم. حتی قبل از آمدن حکومت اسلامی نوکری نیز بوده است.





نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ مدیافایر

نسخة پی‌دی‌اف ـ داک‌ستاک

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت