سیسال جدائی!
...
پیامهای مورخ 3 و 6 فرودینماه 1388 در سایت نووستی، بخش «نامههای شما» متعلق به نویسندة این وبلاگ است.
سایت «لایو ـ اسپیس»، لینک «پیدیاف» وبلاگ ناهید رکسان را به صورت اتوماتیک تغییر میدهد! به این ترتیب استفاده از لینک مذکور غیرممکن میشود. یک وقت فکر نکنیم «مایکروسافت» نیت بدی دارد، و ما را «سانسور» میکند! ابداً سانسور و مایکروسافت؟ سانسور کار این چینیهای وحشی است! نژاد برتر که سانسور نمیکند! آمریکا مدافع «آزادی بیان» است، ولی آزادی بیان لات و اوباش دین فروش و فاشیستها را بیشتر دوست دارد. خلاصه بگوئیم، همة طرفداران حکومت اسلامی از قبیل شیرین عبادی، زنان آش پرست، و ... در این جرگه قرار میگیرند، و اینچنین است که «تغییرات» در پی شعار «چنج، وی نید» ایجاد میشود. به این ترتیب که پس از گذاردن «پیدیاف» روی سایت کذا به محض اینکه از «بلاگ سپات» به فایلها لینک داده میشود، تمام ذرات «لینک» به خروش در آمده یک صدا فریاد میزند، «چنج، وی نید!» و «سرور» لایو اسپیس هم میگوید، صدای انقلاب شما را شنیدم، و آدرس را فوراً «چنج» میکند! اینگونه است که هیچیک از لینکها از وبلاگهای ما به سایت مذکور دیگر کار نمیکند! به همین دلیل، از تاریخ 26 مارس 2009، لینک «پیدیاف» وبلاگ ناهید رکسان به سایت «لایو ـ اسپیس» متوقف خواهد شد. علاقمندان به پیدیافهای سابق این وبلاگ اگر میخواهند از «لایو ـ اسپیس» بارگیری کنند، میباید مستقیماً به این سایت مدافع آزادی بیان مراجعه فرمایند!
بیانیة رودة سگ اصحاب کهف که در وبلاگ «کوچه و روده» به آن اشاره داشتیم طرفداران فراوان یافته. و چه نشستهاید که همة اصحاب استعمار یا طرفداران «مردمسالاری دینی» به آن پیوستهاند، از جمله خواهر ملیحه محمدی که اصولاً عادت دارند بدون هدف بدوند و دیگران را به سوی چاه هدایت فرمایند، بعد هم به مخالفخوانی مشغول شوند. یکی دیگر از امضاءکنندگان «بیانیة روده»، حاجیه مریم سطوت، بدیل مریم بهروزی در گروه داسالله است. این بیانیه همچنانکه گفتیم یک بخش منطقی دارد که به مطالبات کارگران محدود میشود. خارج از این کل بیانیه تأئید بیقید و شرط قانون اساسی متحجر حکومت جمکران است.
پوکویاماهای جمکران در این بیانیه میکوشند با طرح شعارهای ابلهانه و انحرافی ضمن کسب مشروعیت برای حکومت توحش، از مطرح شدن مطالبات دمکراتیک ما جلوگیری کنند. بله باز هم در مرحلة گذار، اتحاد شوم لاتالله و داسالله در قالب شعارهای عوامفریب تبلور یافته. اینان چون در استخر فاشیسم دوران جنگ سرد شناگران ماهری بودهاند، به دلیل انجماد فکری میپندارند هنوز میتوانند با جنجال و هیاهو، و به قول گورکنها «موج سازی» همچنان تنور شارلاتانیسم را گرم و داغ نگاه دارند. به همین دلیل همگی خواهان دوستی با آمریکا هم شدهاند! نه اینکه آمریکا با حکومت اسلامی دشمن بوده؟! البته پاسدار «اللاریجانی» هنوز به نبرد دروغین حکومت جمکران با آمریکا ادامه میدهد تا تنور امضاءکنندگان بیانیة «رودة سگ» گرمتر شود.
پاسدار «علیکوچیکه»، غلامبچة سفارت که به آستان مقدس آنگلوساکسونها در عراق مشرف شده، امروز در حضور آخوند سیستانی، غلامبچة الیزابت دوم در عراق پیرامون پیام اوباما موضعگیری «مستقل» ارائه داده و میگوید، مشکلات ما با آمریکا عاطفی نیست که با پیام حل شود. سخنان علیکوچیکه، «مرد نیرومند» حکومت پوشالی جمکران در «فارسنیوز»، حنازرچوبه و به ویژه در «بیبیسی»، مثل توپ ترکید! چرا که از قضای روزگار این سخنان بازتاب مواضع واقعی آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک است. مواضع مستقل پاسدار لاریجانی را میتوان چنین ترجمه کرد: «آقا! ما نمک پروردهایم! مگر شعار مرگ بر آمریکا چه بدی داشت که فرمان تغییر صادر کردهاید؟ اجازه بفرمائید با همان شعار دشمنشکن مرگ بر آمریکا به نوکری در بارگاه مقدستان ادامه دهیم تا آب از آب تکان نخورد. ما که در مقر ناتو، کوچیک شمائیم!»
خلاصه «مرد نیرومند» با زبان بیزبانی میگوید، «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز»! بعد هم با چشم گریان اضافه میکند، «در غیراینصورت دکان مرگ بر اسرائیلمان هم کساد میشود و خلاصه پیش شاه دامادمان سکة یک پول میشویم!»
بله! به گزارش فرانسپرس، نووستی، تلویزیون اسرائیل و دیگران، گورکنها در مقر ناتو با ارباب به صورت پنهانی مذاکره کردهاند. ولی از آشکار شدن این «روابط» سخت بیمناکاند، چرا که رابطة استعمار با حکومت دست نشانده همچنان که پیشتر هم گفتیم یک رابطة غیرقانونی است که شباهت فراوانی به رابطة اوباش با روسپی دارد. هیچکس خواهان آشکار شدن چنین رابطهای نیست و هیچکس در برابر چنین ارتباطی مسئول و پاسخگو نخواهد بود. همچنانکه آمریکا هر گونه ارتباط با حکومت اسلامی را تکذیب میکند. گهگاه نیز برای حفظ ظاهر یکی دو واسطه و کارچاقکن را محاکمه میکند. و اما برخلاف روابط پنهان آمریکا با روضهخوانهای جمکران، روابط گورکنها با ترکیه به شدت «عاشقانه» شده، چون این رابطه بین دو حکومت «مستقل» دست نشاندة آمریکا است، و دولتهای مستقل از ارباب دستور نمیگیرند!
در نتیجه، جوجه پاسدارهای «فارسنیوز» در مورد ارسال گاز از ترکیه به اسرائیل از طریق خط لولة «جریان آبیرنگ ـ 2» کاملاً خفقان گرفتهاند. در صورتیکه به گزارش نووستی، مورخ 26 فروردینماه سالجاری از آنکارا، امروز «هلمی گیولر»، وزیر انرژی ترکیه این مطلب را رسماً اعلام داشته! اما از آنجا که پروپاگاند تقدسپرور و ابتذال گستر سازمان سیا در حکومت اسلامی ایجاب میکند که «واقعیات» در پس پردة فریب «معنویات» پنهان بماند، رسانههای جمکران باید دولت ترکیه را «دشمن آمریکا و اسرائیل» هم جلوه دهند تا «کریدور تاراج» که ایران را به ترکیه و نهایتاً به اروپا مرتبط میکند همچنان باز بماند. این همان کریدوری است که طی جنگ هشت ساله با عراق هرگز بسته نشد، حتی زمانی که ارتش عراق در دو سوی آن مستقر شده بود! خلاصه باید در حفظ آبروی کشورهای دوست و برادر، «ترکیه» و «پاکستان» کوشید چرا که هر دو، دقیقاً مانند حکومت جمکران از نوکران «مستقل» آنگلوساکسونها به شمار میروند. سخنان پاسدار لاریجانی در عراق نیز در همین چارچوب ظاهرسازی قرار میگیرد.
به گزارش رادیو فرانسه، مورخ 26 مارس 2009، علی لاریجانی که در «سفر غیررسمی و زیارتی» در عراق به سر میبرد «سخنان رسمی» و بسیار زیارتی ایراد کرده که در سایتهای فارسیزبان غرب انعکاس یافته و ما هم از شما چه پنهان بسیار متعجب شدیم که سفر غیررسمی و زیارتی غلامبچة سفارت به نجف و کربلا و سخنان وی در نجف اینچنین انعکاس وسیعی یافته! و اما همچنان برای یافتن پاسخ در وادی بهت به چپوراست مینگریستیم که مطلب نیویورکتایمز ما را از وادی کذا به دریای حیرت فرو برد! درست مثل اینکه پس از خروج از حمام سونا شیرجه در استخر یخ زده باشیم. بله، نیویورک تایمز که از مدافعان سرشناس دین و مذهب و عرفان و طالبان به شمار میرود و چندی پیش تلاش میکرد چهرة کریه اسلام را با چرندیات لاله بختیار بزک کند، ناگهان حمایت دولت پاکستان از طالبان را هم محکوم فرموده!
با در نظر گرفتن شرایط، و بدون تفکر عمیق در باب سخنان «غیررسمی» علیکوچیکه و انتقاد شیپور حزب دمکرات از پاکستان میتوان به گمانهزنی پرداخت! به عنوان نمونه میتوان گفت حزب دمکرات از عدم حمایت انگلستان از طرح اقتصادی کاخ سفید سخت دلخور شده و به همین دلیل از سیاستهای دولت پاکستان که مستقیماً توسط «امآی6» دیکته میشود انتقاد کرده. چرا که دولت پاکستان «مستقل» نیست که بتواند در مورد پشتیبانی یا عدم پشتیبانی از طالبان در پاکستان و افغانستان تصمیم بگیرد. در واقع دولت پاکستان هم مانند دولت جمکران صورتکی است بر چهرة استعمار. این دولتهای مستقل اگر از طالبان حمایت میکنند فقط از فرامین ارباب اطاعت کردهاند.
بنابراین انتقاد نیویورک تایمز از دولت پاکستان را میتوان انتقاد حزب دمکرات از حاکمیت انگلستان تلقی کرد. و اگر نیویورکتایمز ترجیح میدهد بجای اعتراض به آنگلوساکسونهای این سوی آب، به دولت پاکستان پارس کند، دلیل دارد! چرا که به این ترتیب «استقلال» موهوم شبه دولت پاکستان حفظ خواهد شد و اگر همین دولت ضمن حمایت آشکار از طالبان در جهت منافع حزب دمکرات قرار گیرد، باز هم مسئولیت طالبان پروری بر دوش دولت پاکستان خواهد بود که فلسفة وجودیاش پنهان داشتن دستهای آلودة استعمار است.
البته این یک نگاه سطحی بود به مطلب نیویورکتایمز. اشکال شیپور حزب دمکرات این است که در منطقه گروههای جدیدی از طالبان ظهور کردهاند که سازمان ناتو دیگر بر فعالیتشان نظارت عالیه ندارد! و آنچه کارفرمایان نیویورک تایمز میخواهند، در واقع گسترش دامنة جنگ به پاکستان به همان بهانة واهی «مبارزه با طالبان» است.
پنتاگون به عنوان فرماندة سازمان ناتو در به در به دنبال جنگ میگردد، تا نانی به کف آرد، در صورتیکه «نانوائی جنگ» دیگر تعطیل شده! و خلاصه اوضاع سخت بحرانی به نظر میرسد! به همین دلیل هر چه دولت چین بیشتر برای آمریکا خوشرقصی میکند، تهدید آمریکا بر چین از طریق تجهیز تایوان و تهدید کرة شمالی افزایش مییابد! خلاصه روزی از این روزها چینیها متوجه خواهند شد که با «کارگری» برای شرکتهای آمریکائی نمیتوانند در جایگاه ابرقدرت قرار گیرند. دامنة جنگ از افغانستان به سادگی میتواند به پاکستان گسترش یابد. در اینصورت چین کمونیست که بیش از یک دهه از طالبان و گروههای القاعده حمایت کرده به سادگی میتواند به هدف اصلی طالبان غیرخودی تبدیل شود! این همان بلائی است که چین با برخورداری از حمایت غرب بر سر اتحاد جماهیر شوروی آورد. اینبار اتحادها میتواند به ضرر چین تمام شود.
حال بازگردیم به سفر به اصطلاح «غیررسمی» لاریجانی به عراق. به گزارش سایت رادیو فرانسه، چنین گفت لاریجانی در نجف:
«مشکلات ما با آمریکا، مشکلات عاطفی و احساسی نیست که با تبریک و سخنان زیبا حل شود. اختلافات ما با آمریکا سی سال است که ادامه دارد. ایالات متحد همواره مخالف جمهوری اسلامی بوده[...]»
پاسدار علیکوچیکه در یک مورد کاملاً حق دارد، و در مورد دیگر کاملاً چرند میگوید. علیکوچیکه زمانیکه دم از اختلافات سی ساله با ارباب میزند مهمل میبافد، چرا که این منافع ملی ما است که در تضاد با آمریکا قرار دارد، حکومت منفور اسلامی هیچ اختلافی با گاوچرانها نداشته و ندارد. بر خلاف ترهات غلامبچة سفارت، ایالات متحد برای استقرار حکومتهای اسلامی و پشتیبانی از حاکمیت فرسودة جمکران به افغانستان و عراق لشکرکشی هم کرده. و اما پاسدار لاریجانی در یک مورد کاملاً حق دارد. چرا که مشکلات ارباب و نوکر، به احساسات و عواطف ارتباطی ندارد. یکی فرمان میدهد دیگری هم اطاعت میکند. زمانیکه مشکلی پیش آید، معمولاً ارباب نوکر را اخراج خواهد کرد، یا نوکر خود را از شر ارباب نجات میدهد. اما حکومت جمکران حتی از مقام نوکری آمریکا نیز برخوردار نیست، چرا که روابط ارباب و نوکر روابطی است دو سویه که در چارچوب ویژة خود، مسئولیت و پاسخگوئی را از جانب هر دو طرف «الزامی» میکند. ارباب، نوکر خود را پنهان نمیکند، هر جور میل داشته باشد نمیتواند با او رفتار کند، و در برابر وی مسئولیت پرداخت دستمزد را دارد. حال آنکه حکومت اسلامی برای گاوچران ها دقیقاً در جایگاه روسپی قرار گرفته. آمریکا هیچ مسئولیتی در برابر حکومت اسلامی ندارد، هر گاه به این حکومت نیاز داشته باشد جمکرانیهای مستقل امام سیزدهم آمادة خدمتاند، و ضمن ارائة خدمات پنهان، شعار نبرد با آمریکا هم سر خواهند داد. به همین دلیل هر دو طرف میکوشند رابطة غیرقانونی خود را پنهان نگاه دارند. ولی اگر عدهای را میتوان برای مدتی فریب داد، همه را نمیتوان برای همیشه فریفت.
سایت «لایو ـ اسپیس»، لینک «پیدیاف» وبلاگ ناهید رکسان را به صورت اتوماتیک تغییر میدهد! به این ترتیب استفاده از لینک مذکور غیرممکن میشود. یک وقت فکر نکنیم «مایکروسافت» نیت بدی دارد، و ما را «سانسور» میکند! ابداً سانسور و مایکروسافت؟ سانسور کار این چینیهای وحشی است! نژاد برتر که سانسور نمیکند! آمریکا مدافع «آزادی بیان» است، ولی آزادی بیان لات و اوباش دین فروش و فاشیستها را بیشتر دوست دارد. خلاصه بگوئیم، همة طرفداران حکومت اسلامی از قبیل شیرین عبادی، زنان آش پرست، و ... در این جرگه قرار میگیرند، و اینچنین است که «تغییرات» در پی شعار «چنج، وی نید» ایجاد میشود. به این ترتیب که پس از گذاردن «پیدیاف» روی سایت کذا به محض اینکه از «بلاگ سپات» به فایلها لینک داده میشود، تمام ذرات «لینک» به خروش در آمده یک صدا فریاد میزند، «چنج، وی نید!» و «سرور» لایو اسپیس هم میگوید، صدای انقلاب شما را شنیدم، و آدرس را فوراً «چنج» میکند! اینگونه است که هیچیک از لینکها از وبلاگهای ما به سایت مذکور دیگر کار نمیکند! به همین دلیل، از تاریخ 26 مارس 2009، لینک «پیدیاف» وبلاگ ناهید رکسان به سایت «لایو ـ اسپیس» متوقف خواهد شد. علاقمندان به پیدیافهای سابق این وبلاگ اگر میخواهند از «لایو ـ اسپیس» بارگیری کنند، میباید مستقیماً به این سایت مدافع آزادی بیان مراجعه فرمایند!
بیانیة رودة سگ اصحاب کهف که در وبلاگ «کوچه و روده» به آن اشاره داشتیم طرفداران فراوان یافته. و چه نشستهاید که همة اصحاب استعمار یا طرفداران «مردمسالاری دینی» به آن پیوستهاند، از جمله خواهر ملیحه محمدی که اصولاً عادت دارند بدون هدف بدوند و دیگران را به سوی چاه هدایت فرمایند، بعد هم به مخالفخوانی مشغول شوند. یکی دیگر از امضاءکنندگان «بیانیة روده»، حاجیه مریم سطوت، بدیل مریم بهروزی در گروه داسالله است. این بیانیه همچنانکه گفتیم یک بخش منطقی دارد که به مطالبات کارگران محدود میشود. خارج از این کل بیانیه تأئید بیقید و شرط قانون اساسی متحجر حکومت جمکران است.
پوکویاماهای جمکران در این بیانیه میکوشند با طرح شعارهای ابلهانه و انحرافی ضمن کسب مشروعیت برای حکومت توحش، از مطرح شدن مطالبات دمکراتیک ما جلوگیری کنند. بله باز هم در مرحلة گذار، اتحاد شوم لاتالله و داسالله در قالب شعارهای عوامفریب تبلور یافته. اینان چون در استخر فاشیسم دوران جنگ سرد شناگران ماهری بودهاند، به دلیل انجماد فکری میپندارند هنوز میتوانند با جنجال و هیاهو، و به قول گورکنها «موج سازی» همچنان تنور شارلاتانیسم را گرم و داغ نگاه دارند. به همین دلیل همگی خواهان دوستی با آمریکا هم شدهاند! نه اینکه آمریکا با حکومت اسلامی دشمن بوده؟! البته پاسدار «اللاریجانی» هنوز به نبرد دروغین حکومت جمکران با آمریکا ادامه میدهد تا تنور امضاءکنندگان بیانیة «رودة سگ» گرمتر شود.
پاسدار «علیکوچیکه»، غلامبچة سفارت که به آستان مقدس آنگلوساکسونها در عراق مشرف شده، امروز در حضور آخوند سیستانی، غلامبچة الیزابت دوم در عراق پیرامون پیام اوباما موضعگیری «مستقل» ارائه داده و میگوید، مشکلات ما با آمریکا عاطفی نیست که با پیام حل شود. سخنان علیکوچیکه، «مرد نیرومند» حکومت پوشالی جمکران در «فارسنیوز»، حنازرچوبه و به ویژه در «بیبیسی»، مثل توپ ترکید! چرا که از قضای روزگار این سخنان بازتاب مواضع واقعی آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک است. مواضع مستقل پاسدار لاریجانی را میتوان چنین ترجمه کرد: «آقا! ما نمک پروردهایم! مگر شعار مرگ بر آمریکا چه بدی داشت که فرمان تغییر صادر کردهاید؟ اجازه بفرمائید با همان شعار دشمنشکن مرگ بر آمریکا به نوکری در بارگاه مقدستان ادامه دهیم تا آب از آب تکان نخورد. ما که در مقر ناتو، کوچیک شمائیم!»
خلاصه «مرد نیرومند» با زبان بیزبانی میگوید، «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز»! بعد هم با چشم گریان اضافه میکند، «در غیراینصورت دکان مرگ بر اسرائیلمان هم کساد میشود و خلاصه پیش شاه دامادمان سکة یک پول میشویم!»
بله! به گزارش فرانسپرس، نووستی، تلویزیون اسرائیل و دیگران، گورکنها در مقر ناتو با ارباب به صورت پنهانی مذاکره کردهاند. ولی از آشکار شدن این «روابط» سخت بیمناکاند، چرا که رابطة استعمار با حکومت دست نشانده همچنان که پیشتر هم گفتیم یک رابطة غیرقانونی است که شباهت فراوانی به رابطة اوباش با روسپی دارد. هیچکس خواهان آشکار شدن چنین رابطهای نیست و هیچکس در برابر چنین ارتباطی مسئول و پاسخگو نخواهد بود. همچنانکه آمریکا هر گونه ارتباط با حکومت اسلامی را تکذیب میکند. گهگاه نیز برای حفظ ظاهر یکی دو واسطه و کارچاقکن را محاکمه میکند. و اما برخلاف روابط پنهان آمریکا با روضهخوانهای جمکران، روابط گورکنها با ترکیه به شدت «عاشقانه» شده، چون این رابطه بین دو حکومت «مستقل» دست نشاندة آمریکا است، و دولتهای مستقل از ارباب دستور نمیگیرند!
در نتیجه، جوجه پاسدارهای «فارسنیوز» در مورد ارسال گاز از ترکیه به اسرائیل از طریق خط لولة «جریان آبیرنگ ـ 2» کاملاً خفقان گرفتهاند. در صورتیکه به گزارش نووستی، مورخ 26 فروردینماه سالجاری از آنکارا، امروز «هلمی گیولر»، وزیر انرژی ترکیه این مطلب را رسماً اعلام داشته! اما از آنجا که پروپاگاند تقدسپرور و ابتذال گستر سازمان سیا در حکومت اسلامی ایجاب میکند که «واقعیات» در پس پردة فریب «معنویات» پنهان بماند، رسانههای جمکران باید دولت ترکیه را «دشمن آمریکا و اسرائیل» هم جلوه دهند تا «کریدور تاراج» که ایران را به ترکیه و نهایتاً به اروپا مرتبط میکند همچنان باز بماند. این همان کریدوری است که طی جنگ هشت ساله با عراق هرگز بسته نشد، حتی زمانی که ارتش عراق در دو سوی آن مستقر شده بود! خلاصه باید در حفظ آبروی کشورهای دوست و برادر، «ترکیه» و «پاکستان» کوشید چرا که هر دو، دقیقاً مانند حکومت جمکران از نوکران «مستقل» آنگلوساکسونها به شمار میروند. سخنان پاسدار لاریجانی در عراق نیز در همین چارچوب ظاهرسازی قرار میگیرد.
به گزارش رادیو فرانسه، مورخ 26 مارس 2009، علی لاریجانی که در «سفر غیررسمی و زیارتی» در عراق به سر میبرد «سخنان رسمی» و بسیار زیارتی ایراد کرده که در سایتهای فارسیزبان غرب انعکاس یافته و ما هم از شما چه پنهان بسیار متعجب شدیم که سفر غیررسمی و زیارتی غلامبچة سفارت به نجف و کربلا و سخنان وی در نجف اینچنین انعکاس وسیعی یافته! و اما همچنان برای یافتن پاسخ در وادی بهت به چپوراست مینگریستیم که مطلب نیویورکتایمز ما را از وادی کذا به دریای حیرت فرو برد! درست مثل اینکه پس از خروج از حمام سونا شیرجه در استخر یخ زده باشیم. بله، نیویورک تایمز که از مدافعان سرشناس دین و مذهب و عرفان و طالبان به شمار میرود و چندی پیش تلاش میکرد چهرة کریه اسلام را با چرندیات لاله بختیار بزک کند، ناگهان حمایت دولت پاکستان از طالبان را هم محکوم فرموده!
با در نظر گرفتن شرایط، و بدون تفکر عمیق در باب سخنان «غیررسمی» علیکوچیکه و انتقاد شیپور حزب دمکرات از پاکستان میتوان به گمانهزنی پرداخت! به عنوان نمونه میتوان گفت حزب دمکرات از عدم حمایت انگلستان از طرح اقتصادی کاخ سفید سخت دلخور شده و به همین دلیل از سیاستهای دولت پاکستان که مستقیماً توسط «امآی6» دیکته میشود انتقاد کرده. چرا که دولت پاکستان «مستقل» نیست که بتواند در مورد پشتیبانی یا عدم پشتیبانی از طالبان در پاکستان و افغانستان تصمیم بگیرد. در واقع دولت پاکستان هم مانند دولت جمکران صورتکی است بر چهرة استعمار. این دولتهای مستقل اگر از طالبان حمایت میکنند فقط از فرامین ارباب اطاعت کردهاند.
بنابراین انتقاد نیویورک تایمز از دولت پاکستان را میتوان انتقاد حزب دمکرات از حاکمیت انگلستان تلقی کرد. و اگر نیویورکتایمز ترجیح میدهد بجای اعتراض به آنگلوساکسونهای این سوی آب، به دولت پاکستان پارس کند، دلیل دارد! چرا که به این ترتیب «استقلال» موهوم شبه دولت پاکستان حفظ خواهد شد و اگر همین دولت ضمن حمایت آشکار از طالبان در جهت منافع حزب دمکرات قرار گیرد، باز هم مسئولیت طالبان پروری بر دوش دولت پاکستان خواهد بود که فلسفة وجودیاش پنهان داشتن دستهای آلودة استعمار است.
البته این یک نگاه سطحی بود به مطلب نیویورکتایمز. اشکال شیپور حزب دمکرات این است که در منطقه گروههای جدیدی از طالبان ظهور کردهاند که سازمان ناتو دیگر بر فعالیتشان نظارت عالیه ندارد! و آنچه کارفرمایان نیویورک تایمز میخواهند، در واقع گسترش دامنة جنگ به پاکستان به همان بهانة واهی «مبارزه با طالبان» است.
پنتاگون به عنوان فرماندة سازمان ناتو در به در به دنبال جنگ میگردد، تا نانی به کف آرد، در صورتیکه «نانوائی جنگ» دیگر تعطیل شده! و خلاصه اوضاع سخت بحرانی به نظر میرسد! به همین دلیل هر چه دولت چین بیشتر برای آمریکا خوشرقصی میکند، تهدید آمریکا بر چین از طریق تجهیز تایوان و تهدید کرة شمالی افزایش مییابد! خلاصه روزی از این روزها چینیها متوجه خواهند شد که با «کارگری» برای شرکتهای آمریکائی نمیتوانند در جایگاه ابرقدرت قرار گیرند. دامنة جنگ از افغانستان به سادگی میتواند به پاکستان گسترش یابد. در اینصورت چین کمونیست که بیش از یک دهه از طالبان و گروههای القاعده حمایت کرده به سادگی میتواند به هدف اصلی طالبان غیرخودی تبدیل شود! این همان بلائی است که چین با برخورداری از حمایت غرب بر سر اتحاد جماهیر شوروی آورد. اینبار اتحادها میتواند به ضرر چین تمام شود.
حال بازگردیم به سفر به اصطلاح «غیررسمی» لاریجانی به عراق. به گزارش سایت رادیو فرانسه، چنین گفت لاریجانی در نجف:
«مشکلات ما با آمریکا، مشکلات عاطفی و احساسی نیست که با تبریک و سخنان زیبا حل شود. اختلافات ما با آمریکا سی سال است که ادامه دارد. ایالات متحد همواره مخالف جمهوری اسلامی بوده[...]»
پاسدار علیکوچیکه در یک مورد کاملاً حق دارد، و در مورد دیگر کاملاً چرند میگوید. علیکوچیکه زمانیکه دم از اختلافات سی ساله با ارباب میزند مهمل میبافد، چرا که این منافع ملی ما است که در تضاد با آمریکا قرار دارد، حکومت منفور اسلامی هیچ اختلافی با گاوچرانها نداشته و ندارد. بر خلاف ترهات غلامبچة سفارت، ایالات متحد برای استقرار حکومتهای اسلامی و پشتیبانی از حاکمیت فرسودة جمکران به افغانستان و عراق لشکرکشی هم کرده. و اما پاسدار لاریجانی در یک مورد کاملاً حق دارد. چرا که مشکلات ارباب و نوکر، به احساسات و عواطف ارتباطی ندارد. یکی فرمان میدهد دیگری هم اطاعت میکند. زمانیکه مشکلی پیش آید، معمولاً ارباب نوکر را اخراج خواهد کرد، یا نوکر خود را از شر ارباب نجات میدهد. اما حکومت جمکران حتی از مقام نوکری آمریکا نیز برخوردار نیست، چرا که روابط ارباب و نوکر روابطی است دو سویه که در چارچوب ویژة خود، مسئولیت و پاسخگوئی را از جانب هر دو طرف «الزامی» میکند. ارباب، نوکر خود را پنهان نمیکند، هر جور میل داشته باشد نمیتواند با او رفتار کند، و در برابر وی مسئولیت پرداخت دستمزد را دارد. حال آنکه حکومت اسلامی برای گاوچران ها دقیقاً در جایگاه روسپی قرار گرفته. آمریکا هیچ مسئولیتی در برابر حکومت اسلامی ندارد، هر گاه به این حکومت نیاز داشته باشد جمکرانیهای مستقل امام سیزدهم آمادة خدمتاند، و ضمن ارائة خدمات پنهان، شعار نبرد با آمریکا هم سر خواهند داد. به همین دلیل هر دو طرف میکوشند رابطة غیرقانونی خود را پنهان نگاه دارند. ولی اگر عدهای را میتوان برای مدتی فریب داد، همه را نمیتوان برای همیشه فریفت.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت