خلیج و «پارس»!
...
«یکی از سران گفته الخلیجالعربی! من به اینها میگویم صدها سال است این خلیجی که در منطقه است خلیج فارس است، و تا ابد خلیج، الخلیجالفارسی خواهد ماند.»
منبع: ایسنا، مورخ 14 فروردینماه سالجاری
بله این «خلیج»، تا ابد «الخلیجالفارسی» خواهد ماند، البته در وقوقیههای ساتاس! چرا که اگر خلیج کذا نامش خلیج فارس است، در واقع دهههاست که آنگلوساکسونها از آن به عنوان شاهراه برای چپاول نفت، تاراج منطقه و حفظ حاکمیت اوباشالله بر ملت ایران استفاده میکنند. پس بهتر است آخوند خاتمی در خلیج «پارس» جست و خیز نفرمایند! سگی که پارس میکند، دندانش مصنوعی است!
به گزارش فیگارو، مورخ 3 آوریل 2009، امروز هم 9 کامیون «مقدس» ناتو در پاکستان نابود شد. به نظر میرسد سازمان ناتو باید حمید کرزای را از افغانستان «جمع آوری» کند! چون ناگهان «هوپشفر» متوجه شده دولت حمیدکرزای قوانین «زنستیز» به تصویب میرساند! بله پس از نشست گروه 20، این قانون «حداقل هر چهار شب یکبار» به مذاق اهالی ناتو خوش نیامده! و حضرت هوپشفر علیهالسلام امروز فرمودند، اگر دولت افغانستان «بانوان» و «دوشیزگان» و «دختران خردسال» را آزار دهد، ما نمیتوانیم نیروی کمکی به این کشور اعزام کنیم! خلاصه بگوئیم سازمان کذا باید بساط اسلامپروری را تعطیل کند. و این امر خیر ابتدا باید در افغانستان و سپس در ایران انجام گیرد. فعال شدن اوپوزیسیون حکومتی جمکران در خارج مرزها دلیل «موجه» دارد: حفظ منافع ارباب. همچنانکه گفتیم بنیصدر و شرکاء بوی کباب به مشامشان رسیده و «بوی بهبود ز اوضاع جهان» میشنوند!
در پی تصمیمات نشست گروه 20 و به دلیل فرسایش مقدسات «دینی» در ایران منافع سازمان دمکراسی پرور ناتو تحمیل مقدسات «بومی» را در دستورکار خود قرار داده. به همین دلیل سازمان تبلیغات اسلامی هم وقوقیههای خود را بر محور «بومیگرائی» تنظیم میکند و معرکة نماز «دشمنشکن» و نبرد با آمریکا به عربدة «خلیج همیشه فارس» تبدیل شده. بهتر بگوئیم مجریان وقوقیه با ریش و نعلین به شکلک درآوردن برای شیخکهای کازینونشین «خلیج» قیام کردهاند.
کافی است رسانهای ادعا کند که فلان شیخک گفته، «خلیج»! گورکنها بلافاصله لباس رزم بر تن میکنند و با جوشن و خفتان و زره و نعلین راهی میدان نبرد میشوند و «شعار» پشت شعار میدهند. همچنانکه سیسال است در شعارها به جنگ با آمریکا و در واقع به نوکری برای آمریکا اشتغال دارند. خلاصه اگر سی سال پیش لازم بود برای جهاد سازمان ناتو با اتحاد جماهیر شوروی کشور و ملت ایران «دینی» و شناور در لجنزار اسلامناب باشد، این روزها در راستای تأمین منافع همین سازمان، گاه «بومی» شدن فرا رسیده.
بله رمالان و دعانویسهای جمکران دیگر نمیتوانند شعار «نبرد با آمریکا» سر دهند، به ناچار در وقوقیههای خود با نوکران آمریکا به «مبارزات» فرضی آنهم بر سر نام «خلیج فارس» مشغول شدهاند. این همان خلیجی است که چند روز پیش یک رزمناو و یک زیردریائی اتمی آمریکا در آن به یکدیگر برخورد کردند و صدائی از گورکنهای مبارز شنیده نشد. و بالاخره این همان خلیجی است که خمینی دجال «پیشنهاد» کرد آنرا «خلیج اسلام» بنامند. آنروزهای خوب آخوند احمد خاتمی خفقان گرفته بودند، چون آنروزها «تقدس بومی» در دستورکار ناتو نبود، ولی امروز هست! و در راستای همین تزریق «تقدس بومی»، تزریق تقدس دین زرتشت هم در جریان است. بعضیها تلویحاً پیشنهاد میدهند که «سیزده به در» را «سیزه به در زرتشتی» بخوانیم که «دینی» باشد.
شیپورچیهای استعمار راه جدیدی برای تخریب فرهنگ اقوام ایرانی یافتهاند. اینان هر چه را که نتوانند «ابراهیمی» کنند و به آدم و حوا بچسبانند، به دین زرتشت پیوند میزنند. به این ترتیب کل فلات ایران را در دین زرتشت شناور کردهاند. اینروزها گویا نوبت وصله کردن «سیزده به در» به آئین زرتشت فرا رسیده. متأسفانه استعمار غرب خواه ناخواه باید بپذیرد که پیش از ظهور زرتشت، مردمی در فلات ایران زندگی میکردهاند که اعتقاداتشان به طریق اولی نمیتوانسته زرتشتی باشد، چرا که بر پیامبر ایران زمین «تقدم تاریخی» داشتهاند. تقدم تاریخی را با حکایت و روایت و «آوردهاند» و «گفتهاند» نمیتوان تغییر داد! در هر حال همچنانکه گفتیم «سیزده به در» به سکوت برگزار میشود، چون هیچ ارتباطی با «دین» ندارد. دست فعلة فاشیسم از مراسم «سیزده به در» ما ملت کوتاه مانده و به همین دلیل رمالان و گورکنها این روز را در «سکوت» کامل برگزار میکنند.
البته این روزها دلیل دیگری نیز برای سکوت حکومت گورکنها وجود دارد، چرا که ارباباناش به افلاس افتادهاند. جنجال بنیصدر و دیگر مخالفنمایان حکومت چاه جمکران بیدلیل نیست. فضای سیاسی ایران همانطور که گفتیم نباید از جنجال و هیاهو تهی شود چون ممکن است صدای مخالفان حکومت اسلامی هم به گوش دیگران برسد. منتهی اینبار نوع جنجال «ساختگی» تفاوت کرده. بهتر بگوئیم اجماع بوزینههای مخالفنما در داخل و خارج مرزها شکسته شده. در نتیجه چندین گروه متفاوت به معلق زدن در جهات مختلف برای ارباب مشغول شدهاند. و از این نظر باید بگوئیم فضای سیاسی سیاستپیشگان جمکران از یکنواختی به درآمده!
اینهم تنوعی است! درست مثل عکس «برادر» فرخ نگهدار که در سایت دینپرور زمانه انتشار یافته تا به همه ثابت شود ایشان از مبارزان بزرگ این مرز و بوماند، و ما ملت آزادی و استقلال خود را به امثال «فرخ نگهدار» مدیونایم! به ویژه که ایشان در زندان اوین یک خراش هم بر نداشتند و آشنایان ما که توسط خبرچینهای حزب شریف در زمرة «مخالفان نظام» قرار گرفتند ناپدید شدند! بگذریم!
در این عکس جانگداز، آثار شکنجه بر چهرة دمکراتیک فرخجان به صراحت دیده میشود: موهای نیمه بلند و پریشان، سبیل استالینی و چشمان وقزده! عکاس ساواک مقداری هم خاکه زغال به صورت مبارک و دمکراتیکشان مالیده بود تا «آثار شکنجه» را بهتر مشاهده کنیم. خلاصه عکسی است کاملاً «خونچکان» که انسان را سخت «متأثر» میکند. متأثر از اینهمه ناشیگری «چیچو ـ فرانکو» در صحنهسازی و تاریخسازی! که از قدیم گفتهاند، «سگ با دمش زیر پایش را جارو میکند.» پس بازگردیم به وقوقیة این هفته که توسط آخوند احمد خاتمی در دانشگاه سابق تهران اجرا شده.
طبق بولتن «ساتاس»، یا همان مطالبات استعمار غرب، اگر طرح «الگوی مصرف»، از رهنمودهای سرشار از نبوغ رهبرفرزانه را نصبالعین قرار دهیم، «تحریم اقتصادی»، کاهش بهای نفت، بحران جهانی، فشار و این حرفها نمیتواند هیچ اثری بر «ما» داشته باشد، چون او با ما است! البته در عبارات فوق، ضمیر اول شخص جمع، به گورکنها ارجاع میکند نه به ملت ایران که زیر فشار فقر در حال خرد شدن است. هر چه تحریمها بر ما ملت افزایش یابد، قطر گردن امثال آخوند احمد خاتمی و دیگر اوباش جیرهخوار آمریکا نیز افزایش یافته، بیشتر عربدهجوئی میکنند، رهبرشان هم بیشتر «رهنمود» ارائه خواهد کرد. که گفتهاند، «سگ را اگر چاق کنند، هار میشود!»
خلاصه «اگر» رهنمودهای مقام معظم اجرا شود یوتوپیای اسلامی ما هیچ ارتباطی با جهان خارج نخواهد داشت و در اکواریوم سازمان ناتو از هر گونه گزند روزگار در امان خواهیم بود:
«دشمنان ما دلخوش به فشارهای اقتصادی و آسیب رساندن از این طریق هستند [...] پس اگر این رهنمود عملی شود نه کاهش قیمت نفت، نه بحران جهانی و نه تحریمها نمیتواند بر ما اثر داشته باشد [...] امیدواریم در پایان امسال شاهد برکات اصلاح الگوی مصرف باشیم.»
همان منبع، همان منبر
جریان «اصلاح الگوی مصرف» این است که امت اسلام باید از «اسراف» بپرهیزد تا اواخر سال «معجزات» رهنمودهای خامنهای بروز کند! البته «اسراف» کذا همچون حکومت اسلامی هنوز تعریف نشده، فاقد چارچوب منطقی است و در پردهای از ابهام فرو افتاده. خلاصه طبق تعاریف «علمی» و «شفاف» گورکنها که به «روایت» و «سنت» و «اجماع» تکیه دارد، هر کس به دین پایبند باشد، اسراف هم نخواهد کرد. این است رهنمودهای اقتصادی رهبری که بر «علماقتصاد» تکیه دارد! فراموش نکنیم که دین کذا، مانند دیگر ادیان خود در هالهای از ابهام قرار گرفته! خلاصه بیجهت نبود که ابوالحسن بنیصدر اقتصاددان حکومت اسلامی بود و خمینی میگفت «اقتصاد مال خر است!» چنین اقتصادی به راستی مال خر باید باشد و بیدلیل نیست که تغییر الگوی مصرف اینچنین به مذاق اربابان «ساتاس» خوش آمده:
«اسراف به روایت کتاب، سنت، عقل و اجماع از محرمات قطعیه دین ماست [...] پس کسی که پایبند به دین است نمیتواند اسرافکار باشد. به ویژه اینکه سیرة معصومین در اینباره هم بسیار شفاف است.»
با در نظر گرفتن این اظهارات مبهم و بیسروته آنچه بسیار شفاف مینماید، حماقت تدوین کنندة وقوقیة کذا است. به ویژه زمانیکه ادعا میکند، «شرکت» مردم در «انتخاباتهای» یک حکومت مدعی الهیت به معنای برخورداری از حق تعیین سرنوشتشان است. یا آنجا که میگوید امروز 51 سال از کودتای 28 مرداد سال 1332 میگذرد! و علیرغم نقش کلیدی انگلستان در توطئه علیه ملت ایران هیچ نامی از این کشور برده نمیشود:
«ما باید جایگاه این انتخاباتها را بدانیم. ملتی که صدها سال صاحبخانه بودند و هیچکاره به برکت انقلاب همه کاره و تعیین کنندة سرنوشتشان شدهاند [...] آمریکا در طول 51 سالی که از کودتای 32 تا الان گذشته [...] دست از توطئه برنداشته، حکومت شاه را براین کشور مسلط کرد و دستش در همه توطئهها بوده است. در مقابل این رفتار هم مرگ بر آمریکا لحظهای از دهان مردم ما نیفتاد.»
اینهم حکایت «سگ گر و قلادة زر» است. اولاً امسال 56 سال از کودتای 28 مرداد 1332 میگذرد. ثانیاً همة این بلبلزبانیها برای گدائی محبت از درگاه آمریکا و آماده کردن افکار عمومی برای آشکار کردن روابط پنهان با این کشور است. قرار شده اگر گورکنها «تغییر واقعی» در رفتار ارباب مشاهده کردند، «تمایل» نشان دهند. البته نه اینکه فکر کنید روضهخوانها مایل به ارتباط شفاف باشند، ابدا!ً اینان به عنوان روسپی سیاسی همواره روابط پنهان را ترجیح دادهاند. منتهی دیگر ادامة سیرک کذا امکانپذیر نیست. انتقاد هوپشفر از دولت طالبان در افغانستان ریشه در همین شرایط نوین دارد. در نتیجه لاتالله بزودی تغییرات واقعی را مشاهده کرده طبق «آموزههای دینیشان» به آمریکا «تمایل» نشان خواهند داد:
«حرف ما به همراه رهبر بزرگوارمان این است که اگر تغییر واقعی را دیدیم آموزه دینیمان به ما میگوید تمایل نشان دهیم اما اگر ببینیم تنها ژست فریبکارانه است [...]»
وای به حال آمریکا اگر مقام رهبری ببینند ژست فریبکارانه است! اوباشالله باز هم شعار «مرگ بر آمریکا» سر خواهد داد و تنش و بحران را بر جامعه حاکم خواهد کرد تا منافع آنگلوساکسونها تأمین شود. «سگ به بامی جسته، گردش به ما نشسته.»
یکی از سران گفته الخلیج العربی! من به اینها میگویم خلیج فارس تا ابد الخلیج الامریکیه خواهد ماند[...] حرف ما به همراه رهبر بزرگوارمان این است که اگر تغییر واقعی را دیدیم آموزه دینیمان به ما میگوید قلاده را شل کنیم، اما اگر ببینیم تنها ژست فریبکارانه است توی سر مردم میزنیم [...] ما باید جایگاه این انتخاباتها را بدانیم. اوباشی که صدها سال هیچکاره بودند به برکت انقلاب همه کاره شدهاند[...] آمریکا حکومت شاه را بر این کشور مسلط کرد، آمریکا حکومت اسلامی را هم بر این کشور مسلط کرد، خلاصه دستش در همة توطئهها بوده است. [...]کسی که پایبند به دین است نمیتواند مزدور نباشد، به ویژه اینکه سیرة معصومین در اینباره هم بسیار شفاف است.
منبع: ایسنا، مورخ 14 فروردینماه سالجاری
بله این «خلیج»، تا ابد «الخلیجالفارسی» خواهد ماند، البته در وقوقیههای ساتاس! چرا که اگر خلیج کذا نامش خلیج فارس است، در واقع دهههاست که آنگلوساکسونها از آن به عنوان شاهراه برای چپاول نفت، تاراج منطقه و حفظ حاکمیت اوباشالله بر ملت ایران استفاده میکنند. پس بهتر است آخوند خاتمی در خلیج «پارس» جست و خیز نفرمایند! سگی که پارس میکند، دندانش مصنوعی است!
به گزارش فیگارو، مورخ 3 آوریل 2009، امروز هم 9 کامیون «مقدس» ناتو در پاکستان نابود شد. به نظر میرسد سازمان ناتو باید حمید کرزای را از افغانستان «جمع آوری» کند! چون ناگهان «هوپشفر» متوجه شده دولت حمیدکرزای قوانین «زنستیز» به تصویب میرساند! بله پس از نشست گروه 20، این قانون «حداقل هر چهار شب یکبار» به مذاق اهالی ناتو خوش نیامده! و حضرت هوپشفر علیهالسلام امروز فرمودند، اگر دولت افغانستان «بانوان» و «دوشیزگان» و «دختران خردسال» را آزار دهد، ما نمیتوانیم نیروی کمکی به این کشور اعزام کنیم! خلاصه بگوئیم سازمان کذا باید بساط اسلامپروری را تعطیل کند. و این امر خیر ابتدا باید در افغانستان و سپس در ایران انجام گیرد. فعال شدن اوپوزیسیون حکومتی جمکران در خارج مرزها دلیل «موجه» دارد: حفظ منافع ارباب. همچنانکه گفتیم بنیصدر و شرکاء بوی کباب به مشامشان رسیده و «بوی بهبود ز اوضاع جهان» میشنوند!
در پی تصمیمات نشست گروه 20 و به دلیل فرسایش مقدسات «دینی» در ایران منافع سازمان دمکراسی پرور ناتو تحمیل مقدسات «بومی» را در دستورکار خود قرار داده. به همین دلیل سازمان تبلیغات اسلامی هم وقوقیههای خود را بر محور «بومیگرائی» تنظیم میکند و معرکة نماز «دشمنشکن» و نبرد با آمریکا به عربدة «خلیج همیشه فارس» تبدیل شده. بهتر بگوئیم مجریان وقوقیه با ریش و نعلین به شکلک درآوردن برای شیخکهای کازینونشین «خلیج» قیام کردهاند.
کافی است رسانهای ادعا کند که فلان شیخک گفته، «خلیج»! گورکنها بلافاصله لباس رزم بر تن میکنند و با جوشن و خفتان و زره و نعلین راهی میدان نبرد میشوند و «شعار» پشت شعار میدهند. همچنانکه سیسال است در شعارها به جنگ با آمریکا و در واقع به نوکری برای آمریکا اشتغال دارند. خلاصه اگر سی سال پیش لازم بود برای جهاد سازمان ناتو با اتحاد جماهیر شوروی کشور و ملت ایران «دینی» و شناور در لجنزار اسلامناب باشد، این روزها در راستای تأمین منافع همین سازمان، گاه «بومی» شدن فرا رسیده.
بله رمالان و دعانویسهای جمکران دیگر نمیتوانند شعار «نبرد با آمریکا» سر دهند، به ناچار در وقوقیههای خود با نوکران آمریکا به «مبارزات» فرضی آنهم بر سر نام «خلیج فارس» مشغول شدهاند. این همان خلیجی است که چند روز پیش یک رزمناو و یک زیردریائی اتمی آمریکا در آن به یکدیگر برخورد کردند و صدائی از گورکنهای مبارز شنیده نشد. و بالاخره این همان خلیجی است که خمینی دجال «پیشنهاد» کرد آنرا «خلیج اسلام» بنامند. آنروزهای خوب آخوند احمد خاتمی خفقان گرفته بودند، چون آنروزها «تقدس بومی» در دستورکار ناتو نبود، ولی امروز هست! و در راستای همین تزریق «تقدس بومی»، تزریق تقدس دین زرتشت هم در جریان است. بعضیها تلویحاً پیشنهاد میدهند که «سیزده به در» را «سیزه به در زرتشتی» بخوانیم که «دینی» باشد.
شیپورچیهای استعمار راه جدیدی برای تخریب فرهنگ اقوام ایرانی یافتهاند. اینان هر چه را که نتوانند «ابراهیمی» کنند و به آدم و حوا بچسبانند، به دین زرتشت پیوند میزنند. به این ترتیب کل فلات ایران را در دین زرتشت شناور کردهاند. اینروزها گویا نوبت وصله کردن «سیزده به در» به آئین زرتشت فرا رسیده. متأسفانه استعمار غرب خواه ناخواه باید بپذیرد که پیش از ظهور زرتشت، مردمی در فلات ایران زندگی میکردهاند که اعتقاداتشان به طریق اولی نمیتوانسته زرتشتی باشد، چرا که بر پیامبر ایران زمین «تقدم تاریخی» داشتهاند. تقدم تاریخی را با حکایت و روایت و «آوردهاند» و «گفتهاند» نمیتوان تغییر داد! در هر حال همچنانکه گفتیم «سیزده به در» به سکوت برگزار میشود، چون هیچ ارتباطی با «دین» ندارد. دست فعلة فاشیسم از مراسم «سیزده به در» ما ملت کوتاه مانده و به همین دلیل رمالان و گورکنها این روز را در «سکوت» کامل برگزار میکنند.
البته این روزها دلیل دیگری نیز برای سکوت حکومت گورکنها وجود دارد، چرا که ارباباناش به افلاس افتادهاند. جنجال بنیصدر و دیگر مخالفنمایان حکومت چاه جمکران بیدلیل نیست. فضای سیاسی ایران همانطور که گفتیم نباید از جنجال و هیاهو تهی شود چون ممکن است صدای مخالفان حکومت اسلامی هم به گوش دیگران برسد. منتهی اینبار نوع جنجال «ساختگی» تفاوت کرده. بهتر بگوئیم اجماع بوزینههای مخالفنما در داخل و خارج مرزها شکسته شده. در نتیجه چندین گروه متفاوت به معلق زدن در جهات مختلف برای ارباب مشغول شدهاند. و از این نظر باید بگوئیم فضای سیاسی سیاستپیشگان جمکران از یکنواختی به درآمده!
اینهم تنوعی است! درست مثل عکس «برادر» فرخ نگهدار که در سایت دینپرور زمانه انتشار یافته تا به همه ثابت شود ایشان از مبارزان بزرگ این مرز و بوماند، و ما ملت آزادی و استقلال خود را به امثال «فرخ نگهدار» مدیونایم! به ویژه که ایشان در زندان اوین یک خراش هم بر نداشتند و آشنایان ما که توسط خبرچینهای حزب شریف در زمرة «مخالفان نظام» قرار گرفتند ناپدید شدند! بگذریم!
در این عکس جانگداز، آثار شکنجه بر چهرة دمکراتیک فرخجان به صراحت دیده میشود: موهای نیمه بلند و پریشان، سبیل استالینی و چشمان وقزده! عکاس ساواک مقداری هم خاکه زغال به صورت مبارک و دمکراتیکشان مالیده بود تا «آثار شکنجه» را بهتر مشاهده کنیم. خلاصه عکسی است کاملاً «خونچکان» که انسان را سخت «متأثر» میکند. متأثر از اینهمه ناشیگری «چیچو ـ فرانکو» در صحنهسازی و تاریخسازی! که از قدیم گفتهاند، «سگ با دمش زیر پایش را جارو میکند.» پس بازگردیم به وقوقیة این هفته که توسط آخوند احمد خاتمی در دانشگاه سابق تهران اجرا شده.
طبق بولتن «ساتاس»، یا همان مطالبات استعمار غرب، اگر طرح «الگوی مصرف»، از رهنمودهای سرشار از نبوغ رهبرفرزانه را نصبالعین قرار دهیم، «تحریم اقتصادی»، کاهش بهای نفت، بحران جهانی، فشار و این حرفها نمیتواند هیچ اثری بر «ما» داشته باشد، چون او با ما است! البته در عبارات فوق، ضمیر اول شخص جمع، به گورکنها ارجاع میکند نه به ملت ایران که زیر فشار فقر در حال خرد شدن است. هر چه تحریمها بر ما ملت افزایش یابد، قطر گردن امثال آخوند احمد خاتمی و دیگر اوباش جیرهخوار آمریکا نیز افزایش یافته، بیشتر عربدهجوئی میکنند، رهبرشان هم بیشتر «رهنمود» ارائه خواهد کرد. که گفتهاند، «سگ را اگر چاق کنند، هار میشود!»
خلاصه «اگر» رهنمودهای مقام معظم اجرا شود یوتوپیای اسلامی ما هیچ ارتباطی با جهان خارج نخواهد داشت و در اکواریوم سازمان ناتو از هر گونه گزند روزگار در امان خواهیم بود:
«دشمنان ما دلخوش به فشارهای اقتصادی و آسیب رساندن از این طریق هستند [...] پس اگر این رهنمود عملی شود نه کاهش قیمت نفت، نه بحران جهانی و نه تحریمها نمیتواند بر ما اثر داشته باشد [...] امیدواریم در پایان امسال شاهد برکات اصلاح الگوی مصرف باشیم.»
همان منبع، همان منبر
جریان «اصلاح الگوی مصرف» این است که امت اسلام باید از «اسراف» بپرهیزد تا اواخر سال «معجزات» رهنمودهای خامنهای بروز کند! البته «اسراف» کذا همچون حکومت اسلامی هنوز تعریف نشده، فاقد چارچوب منطقی است و در پردهای از ابهام فرو افتاده. خلاصه طبق تعاریف «علمی» و «شفاف» گورکنها که به «روایت» و «سنت» و «اجماع» تکیه دارد، هر کس به دین پایبند باشد، اسراف هم نخواهد کرد. این است رهنمودهای اقتصادی رهبری که بر «علماقتصاد» تکیه دارد! فراموش نکنیم که دین کذا، مانند دیگر ادیان خود در هالهای از ابهام قرار گرفته! خلاصه بیجهت نبود که ابوالحسن بنیصدر اقتصاددان حکومت اسلامی بود و خمینی میگفت «اقتصاد مال خر است!» چنین اقتصادی به راستی مال خر باید باشد و بیدلیل نیست که تغییر الگوی مصرف اینچنین به مذاق اربابان «ساتاس» خوش آمده:
«اسراف به روایت کتاب، سنت، عقل و اجماع از محرمات قطعیه دین ماست [...] پس کسی که پایبند به دین است نمیتواند اسرافکار باشد. به ویژه اینکه سیرة معصومین در اینباره هم بسیار شفاف است.»
با در نظر گرفتن این اظهارات مبهم و بیسروته آنچه بسیار شفاف مینماید، حماقت تدوین کنندة وقوقیة کذا است. به ویژه زمانیکه ادعا میکند، «شرکت» مردم در «انتخاباتهای» یک حکومت مدعی الهیت به معنای برخورداری از حق تعیین سرنوشتشان است. یا آنجا که میگوید امروز 51 سال از کودتای 28 مرداد سال 1332 میگذرد! و علیرغم نقش کلیدی انگلستان در توطئه علیه ملت ایران هیچ نامی از این کشور برده نمیشود:
«ما باید جایگاه این انتخاباتها را بدانیم. ملتی که صدها سال صاحبخانه بودند و هیچکاره به برکت انقلاب همه کاره و تعیین کنندة سرنوشتشان شدهاند [...] آمریکا در طول 51 سالی که از کودتای 32 تا الان گذشته [...] دست از توطئه برنداشته، حکومت شاه را براین کشور مسلط کرد و دستش در همه توطئهها بوده است. در مقابل این رفتار هم مرگ بر آمریکا لحظهای از دهان مردم ما نیفتاد.»
اینهم حکایت «سگ گر و قلادة زر» است. اولاً امسال 56 سال از کودتای 28 مرداد 1332 میگذرد. ثانیاً همة این بلبلزبانیها برای گدائی محبت از درگاه آمریکا و آماده کردن افکار عمومی برای آشکار کردن روابط پنهان با این کشور است. قرار شده اگر گورکنها «تغییر واقعی» در رفتار ارباب مشاهده کردند، «تمایل» نشان دهند. البته نه اینکه فکر کنید روضهخوانها مایل به ارتباط شفاف باشند، ابدا!ً اینان به عنوان روسپی سیاسی همواره روابط پنهان را ترجیح دادهاند. منتهی دیگر ادامة سیرک کذا امکانپذیر نیست. انتقاد هوپشفر از دولت طالبان در افغانستان ریشه در همین شرایط نوین دارد. در نتیجه لاتالله بزودی تغییرات واقعی را مشاهده کرده طبق «آموزههای دینیشان» به آمریکا «تمایل» نشان خواهند داد:
«حرف ما به همراه رهبر بزرگوارمان این است که اگر تغییر واقعی را دیدیم آموزه دینیمان به ما میگوید تمایل نشان دهیم اما اگر ببینیم تنها ژست فریبکارانه است [...]»
وای به حال آمریکا اگر مقام رهبری ببینند ژست فریبکارانه است! اوباشالله باز هم شعار «مرگ بر آمریکا» سر خواهد داد و تنش و بحران را بر جامعه حاکم خواهد کرد تا منافع آنگلوساکسونها تأمین شود. «سگ به بامی جسته، گردش به ما نشسته.»
یکی از سران گفته الخلیج العربی! من به اینها میگویم خلیج فارس تا ابد الخلیج الامریکیه خواهد ماند[...] حرف ما به همراه رهبر بزرگوارمان این است که اگر تغییر واقعی را دیدیم آموزه دینیمان به ما میگوید قلاده را شل کنیم، اما اگر ببینیم تنها ژست فریبکارانه است توی سر مردم میزنیم [...] ما باید جایگاه این انتخاباتها را بدانیم. اوباشی که صدها سال هیچکاره بودند به برکت انقلاب همه کاره شدهاند[...] آمریکا حکومت شاه را بر این کشور مسلط کرد، آمریکا حکومت اسلامی را هم بر این کشور مسلط کرد، خلاصه دستش در همة توطئهها بوده است. [...]کسی که پایبند به دین است نمیتواند مزدور نباشد، به ویژه اینکه سیرة معصومین در اینباره هم بسیار شفاف است.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت