پنجشنبه، مهر ۲۳، ۱۳۸۸


واژه‌های دریا!
...


هیچ صحرائی اینگونه سترون آیا
خواب دیده‌ است کسی؟

الگوسازی با خانوادة بسیار «شرافتمند» کلهر هدف پروپاگاندی است که جهت تخریب انسان از طریق گسترش تحقیر، دروغ و ابتذال در رسانه‌های جمکران و رادیو «همبونه‌های پر از چرک و کثافت و مرض» به راه افتاده. پیش از پرداختن به محورهای این پروپاگاند استحماری در تأکید مطالب وبلاگ «شنا درشن‌زار» تکرار می‌کنیم «ابراز نگرانی‌» محافل و شخصیت‌های غربی برای زندانیان در واقع چراغ سبز به حکومت جمکران جهت اعدام اینان است. فریب اشک تمساح را نخوریم، یک تلفن از سوی «غلام سفارت» به قوة قضائیه جمکران برای ممانعت از اعدام زندانیان کفایت می‌کند.

جنجال و هیاهوی غربی‌های حقوق‌بشر فروش، و ابراز نگرانی دروغین‌‌شان از «اعدام» و «شکنجه» برای رساندن دو پیام مشخص به ملت ایران است. نخست اینکه «غرب» طرفدار حقوق بشر و مخالف اعدام و شکنجه در ایران است، اما به دلیل «استقلال» و «عزت» حکومت اسلامی نقطه‌نظرهای غرب در ایران نادیده گرفته می‌شود. در گام بعدی این پروپاگاند مزورانه چنین القاء می‌کند که دولت جمکران همچنان به سرکوب شما ملت و اعدام و شکنجة زندانیان ادامه می‌دهد، و از دست غرب هم کاری برنمی‌آید. بله غربی‌ها با انتشار این دروغ‌های شاخدار قصد دارند به ما بباورانند که حکومت توحش جمکران که نان خود را از دست بانک‌های غرب دریافت می‌کند در برابر اربابان خود به گردن‌کشی پرداخته و هر چه به او می‌گویند لج می‌کند و عکس آنرا انجام می‌دهد! به ویژه در قوة قضائیه جمکران که «استقلال» و «آزادی» بیداد می‌کند! به همین دلیل است که روسای قوة کذا همه از سابقة «خوش» خدمت به ارباب در نجف و کربلا برخوردارند. در واقع قوة قضائیه، همچون قوة ‌مقننه و قوة مجریه تحت نظارت مستقیم کارخانة رجاله‌پروری انجام وظیفه می‌کند، که «شریک» گاوچران‌ها در سازمان ناتو است. روز گذشته این شریک وفادار برای اعزام 500 نظامی دیگر به افغانستان موافقت خود را اعلام داشت. البته نه برای مبارزه با طالبان، که برای حفاظت از اینان و دفاع از 100 میلیارد دلار درآمد سالانه از فروش مواد مخدری که در افغانستان تولید می‌شود و کمتر از صد میلیون دلار آن در سال به طالبان تعلق می‌گیرد!

طالبان نیز به نوبة خود از اسلام ناب محمدی دفاع می‌کنند. به عنوان نمونه اینان وظیفه دارند مراقب باشند حجاب زنان رعایت شود، مدارس دخترانه، مدارس مختلط و مراکز تفریح با بمب منفجر شود و ... و خلاصه طالبان تحت نظارت ارتش ناتو باید مراقب «فرهنگ» و «هویت اسلامی» افغانستان باشند، کاری هم نکنند که فراهم آوردن وسائل کار و کسب و تحصیل و ارتقاء فرهنگ و غیره برای غربی‌ها خرج‌تراشی کند. بله اگر طالبان نباشند، نه تنها «اسلام خوب» و «عدالت علوی» و غیره خدشه‌دار می‌شود و آیات عظام نمی‌توانند از «بیوت‌شان» با پای برهنه راهی «حرم مطهر» شوند، که غربی‌ها نیز مجبور خواهند شد، جهت رفاه و آسایش مردم در مناطق اشغالی از جیب مایه بگذارند. می‌دانیم که این یکی دیگر خیلی بد است! اگر کار مثبتی در ممالک مبتلا به طاعون اسلام‌ انجام شود دیگر دست مسئولین مفلوک حنازرچوبه که مزخرفات نرگس‌کلهر و دیگر آخوندهای مونث و مذکر را «بازتولید» می‌کنند، برای انتشار «خبر» در کاسة حنا می‌ماند.

یک روز
در هرم آفتاب کدامین تموز
موم تو آب خواهد گردید
ای روسپی عجوز؟

آری! اگر استعمار غرب نباشد، طالبان هم نخواهد بود، بازار ابتذال، ‌ حماقت، خشونت و سفله‌پروری و دروغ و به ویژه پدرسوختگی و وقاحت و دین‌فروشی نیز کساد خواهد شد. به عنوان نمونه تشکل سرکوبگر انجمن اسلامی که خود را با «ادبیات» اوباش‌ حزب‌الله به گزافه «دمکراسی‌خواه» هم می‌داند دیگر نخواهد توانست با صدوریدن یک بیانیة‌ ابله‌پسند در سایت حاج‌اکبر در تبعید، ضمن پیوند گوز به شقیقه و تکرار ترهات محمد ملکی و تبلیغ مقدسات دین ادعا کند، «5 ماه از مرگ جمهوری می‌گذرد»! این بیانیة گوساله پسند چنین القاء می‌کند که در جمکران تا خردادماه 1388 «جمهوری» هم وجود داشته! همچنانکه گفتیم فعلة فاشیسم می‌پندارد موجودیت «جمهور» نیز همچون بی‌بی‌گوزک‌های ادیان مسئله‌ای «اسطوره‌ای» است. اگر ساواک افسار حضرات را کمی شل کند، بزودی یک جمهوری هم در «صدر اسلام» اختراع کرده، سپس توسط «متفکران‌شان» آنرا کشف خواهند کرد.

دیدیم که حاجیه عبادی و بنی‌صدر در قرآن «حقوق‌بشر» و «دمکراسی» را اختراع و سپس کشف کردند، از فرنگی‌ها هم «جایزه» گرفتند. این جوایز اهدائی محافل فاشیسم بین‌الملل معجزات فراوان دارد. به محض اینکه جایزه به دست دریافت کننده داده می‌شود او را دچار یک دگردیسی همه جانبه می‌کند. نیازی به توضیح نیست که بگوئیم معجزات نوبل از معجزات جوایز دیگر شگفت‌انگیزتر است. همچنانکه در مورد حاجیه عبادی شاهد بودیم به فاصلة‌ چند ساعت یک زن عامی و کم‌سواد در همة امور صاحب‌نظر شد، حقوقدان بزرگ، ادیب و نویسنده هم از آب درآمد. البته فقط مسائلی را بر زبان می‌راند که برایش می‌نوشتند! مسائلی که در راستای منافع تفنگ‌فروش‌های طالبان‌پرور قرار می‌گرفت. چرا راه دور برویم، همین برندة خوشبخت نوبل ادبیات امسال، «هرتا مولر»، ناگهان کشف کرد که در ایران «جنایتکارانی که باید به زندان بیفتند، دیگران را زندانی می‌کنند و به قتل می‌رسانند!» «هرتا مولر» این کشف بزرگ خود را با هفته نامة «دی‌تسایت» در میان گذاشته و ترجمة آن در سایت «رادیو آلمان» انتشار یافته.

«دی‌تسایت» در ردة کاغذپاره‌های شیفتة «تکثردینی» و «مردم‌سالاری دینی» به ویژه در ایران است. روشن‌تر بگوئیم از استقرار دمکراسی در منطقه هیچ خوشش نمی‌آید. باری خانم مولر هم سعی کرده‌اند در مصاحبه با هفته نامة کذا فقط از دیکتاتوری کمونیست‌ها انتقاد کنند و در مورد هیتلر دوست داشتنی و عزیز و نازنازی سکوت کرده چنین وانمود فرمایند که از فاشیسم هیچ نمی‌دانند! خانم مولر با «ترور کمونیستی در تاریخ» که هنوز «درک نشده» خیلی، خیلی مخالفت دارند. می‌دانیم که دو نوع ترور وجود دارد، ترور «خوب»، که توسط فاشیسم اعمال می‌شود و «ترور بد» که توسط استالینسیت‌ها صورت می‌گرفت. هرتا مولر، به هفته‌نامة کذا گفته «دیکتاتوری» و نابودی «برنامه‌ریزی شدة فرد» موضوع اصلی کارهای‌اش را تشکیل می‌دهد. مسلم بدانیم هرتا مولر هرگز از جنایات آمریکا در عراق، افغانستان و به ویژه در ایران انتقاد نخواهد کرد و «کمیسیون آمریکائی آزادی بین‌المللی مذهب» از نظر او یک تشکل فاشیست و انسان‌ستیز به شمار نمی‌رود، چرا که آمریکائی است. حضور خانم هرتا‌ مولر، که به دلیل دریافت جایزة‌ کذا کمی دور برداشته‌اند عرض کنیم، 14000 متقاضی پناهندگی به آلمان بزودی به مقصد کوسوو اخراج می‌شوند، چرا که «نژاد و مذهب‌شان» با خانم مولر متفاوت است. همچنین در ایالات متحد، یک دانشجوی هندی به دلیل ابراز عقاید ضد جرج بوش روی شبکة‌ مجازی زندانی شده، و نهایتاً اینکه برندة نوبل ادبیات، ملت ایران را با اوباش سبزپوش هوادار میرحسین موسوی اشتباه گرفته‌اند. ما ملت هیچ نیازی به ابراز همدردی امثال ایشان نداریم. اگر خیلی با دیکتاتوری مخالف‌اید و به آزادی‌های فردی هم عشق می‌ورزید، از دمکراسی‌های غرب و دین‌فروشان مدعی دفاع از حقوق بشر بخواهید به حمایت از طالبان و دین‌پروران در کل منطقه از جمله در ایران پایان دهند. البته اگر چنین جسارتی از خود نشان دادید و جایزة «مامانی‌‌تان» را پس گرفتند ما مسئول نیستیم!

یکی از محافل مدافع دین‌پروری همین «کمیسیون آمریکائی آزادی بین‌المللی مذهب» است. این کمیسیون به هیلاری کلینتون نامه نوشته و از او درخواست کرده، در اروپا و آمریکا دارائی‌های هر مقام ایرانی که «آزادی مذهب» را نقض می‌کند مسدود شود! می‌بینیم که حساب بانکی گورکن‌ها در کدام کشورهاست! و شاهدیم که هیچ گروهی در غرب خواهان استقرار دمکراسی در ایران نمی‌شود. چرا که اگر در ایران یک نظام دمکراتیک حاکم شود به طریق اولی «آزادی مذاهب» نیز تأمین خواهد شد. ولی چنین شرایطی نان فاشیست‌ها را در ینگه دنیا آجر می‌کند. به همین دلیل کمیسیون کذا به هیلاری کلینتون می‌نویسد، روز 19 اکتبر که دور دوم مذاکرات هسته‌ای آغاز می‌شود، از گورکن‌ها بخواهد حقوق اقلیت‌های مذهبی را رعایت کنند!

ساده‌تر بگوئیم کمیسیون کذا تلویحاً خواستار تداوم سرکوب اکثریت ملت ایران است، چرا که این اکثریت بخت برگشته از بد روزگار مسلمان به دنیا آمده و طبق فتوی حسینعلی منتظری، مدافع سرسخت سرکوب اسلامی، حق خروج از دین «کامل» اسلام را هم ندارد! در نتیجه کمیسیون کذا با حمایت از سرکوب ملت ایران یک گل دیگر به جمال «آزادی‌طلبی‌های» فرضی خود نیز می‌زند و خلق‌الله را یک‌بار دیگر حسابی خر می‌کند! بر اساس پیشنهاد «حکیمانة‌» کمیسیون کذا دولت جمکران حق دارد همچنان به سرکوب ملت ایران ادامه دهد. مطالبات سرکوبگرانة این کمیسیون در قالب دفاع از حقوق دراویش و بهائیان و غیره مطرح می‌شود، و خلاصه تمام معیارهای گوساله‌فریبی بخوبی در آن رعایت شده:

«نامة کميسيون می‌گويد آمريکا بايستی پافشاری کند تا ايران به تعهدات بين‌المللی خود در زمينة آزادی مذهب عمل کند. کميسيون می‌گويد دولت ايران اقليت‌های مذهبی از جمله بهائيان، دراويش، يهوديان و مسيحيان را سرکوب می‌کند.»


خوشبختانه، تمام حقوق اکثریت «مسلمان» در ایران مطابق احکام توحش شریعت رعایت می‌شود و کمیسیون مذکور از این بابت هیچ نگرانی ندارد! همانطور که در وبلاگ «شنا در شنزار» گفتیم بر اساس تبلیغات صدای آمریکا، مدافعان حقوق بشر «خدانشناس» به شمار می‌روند، از اینرو متن تقاضای بی‌شرمانة این کمیسیون می‌بایست در سایت صدای آمریکا منعکس می‌شد که در تاریخ 14 اکتبر 2009 چنین شد! چرا که اعتقادات این کمیسیون انسان‌ستیز در راستای همان مهملاتی قرار می‌گیرد که اینان از زبان قاتل بهنود شجاعی پخش کرده‌اند. همچنانکه گفتیم فرمان سرکوب ملت ایران به صورت واژگونه و در قالب «ابراز نگرانی» از طرف رسانه‌های غربی صادر می‌شود. حکومت اسلامی تمامی الگوهای سرکوب ملت ایران را از دست اربابان‌اش در اروپا و آمریکا دریافت می‌کند.

«پیک ایران»، مورخ 23 مهرماه 1388، در خبری با کد 7927 می‌نویسد طبیب‌زاده نوری، رئيس مركز امور‌ زنان و خانواده در نهاد رياست‌جمهوري در پاسخ به منتقدین گشايش بوستان‌هاي زنانه گفته، در انگلستان هم برای زنان مسلمان از این پارک‌ها ایجاد شده! این سخنان «شیوا» به صراحت نشان می‌دهد که گسترش توحش و تشویق روابط حرمسرائی از کجا سازماندهی می‌شود و کدام سیاست‌ها آنرا اداره می‌کنند. در هر حال انگلستان که فرضاً جهت مبارزه با طالبان، و در واقع برای حفظ 100 میلیارد دلار درآمد سالانة کذا به جانفشانی در افغانستان مشغول است، در این کشور یک بازار زنانه هم گشوده و اطمینان داریم که بزودی گورکن‌ها به تقلید از اربابان‌شان همین «ابتکار دینی» را به خرج خواهند داد. بگذریم و بازگردیم به «الگوسازی» با توسل به هیاهوی خانوادة کلهر.

پیشتر در وبلاگ «نرگسی‌نژاد» گفتیم که مهرنیوز و حنازرچوبه با توسل به درخواست پناهندگی نرگس کلهر از آلمان، «ترک کشور» را در ترادف با «آزادی» قرار داده، و از زبان نرگس، «مخالفان حکومت» را «داوطلب ‌مرگ» و نابودی معرفی می‌کنند. در ایندو رسانه، نرگس کلهر و پدرش به پیروی از «امر به معروف» یکدیگر را نصیحت می‌کردند و ... در پی این تبلیغات نفرت‌انگیز شعرای برون‌مرزی جمکران هم با جاسازی چند واژة‌ه الکن در سروده‌های مولوی به استقبال «شهادت» شتافتند، بگذریم! سایت پیک ایران با کد خبر[ 7900] به نقل از مهرنیوز «پاسخ» همسرکلهر، مشاور رسانه‌ای احمدی نژاد را منتشر کرده و خلاصه اگر مجموعة سخنان «سه کلهران» یعنی نرگس و پدرو مادرش را در کنار یکدیگر بگذاریم به «الگوی خانواده» در جمکران دست خواهیم یافت: دختر، داوطلب مرگ است؛ پدر، نمونه و «درستکار» بوده؛ و به گفتة ‌همسرشان یک‌سال است نقش «مهدی‌غایب» ایفا می‌کنند!

با توجه به متن پاسخ معصومه طاهری موسوی، مهدی غایب و دخترش دروغگو هم از آب درآمده‌اند! تردید نکنیم که «پاسخ» کذا هم دست‌پخت ساواک مفلوک جمکران و پروپاگاندی است برای تنزل جایگاه زن به مقام والای کنیز و برده. البته کنیز و برده‌ای ظاهراً مرفه و تحصیل‌کرده که با همة کژرفتاری‌های همسرش می‌سازد،‌ از او پرستاری می‌کند، و خلاصه یک زن به تمام معنا از خودگذشته‌ است! فقط معلوم نیست این موجود از خود گذشته و «آکادمیک» و اهل علم و فرهنگ به چه دلیل مسائل خصوصی و خانوادگی خود را اینچنین رسانه‌ای می‌کند. البته ما هدف از این تحرکات مزورانه را تخریب حریم خصوصی روابط خانوادگی، ارائة تصویر لاابالی و دروغگو از مرد، و ارائة چهرة ‌«زن خوب و فرمانبر پارسا» از همسر چنین موجود مهوعی به شمار می‌آوریم. نام این زن نمونه از قضای روزگار جهان اسلام را تداعی می‌کند: معصومه طاهری موسوی، همسر مهدی شهیدی کلهری!

معصومه طاهری می‌گوید، در مهرماه سال 1353 با مهدی کلهر ازدواج کرده، 22 سال است در صدا و سیما به خدمت اشتغال دارد، در سال 1384 دکتری گرفته و اهل سیاست نیست! با توجه به سن و سال تقریبی نرگس که بین 25 تا 27 سال گزارش شده، می‌توانیم بگوئیم که «مادر نمونه» چندسال پس از تولد نرگس خدمت و تحصیل در صداوسیما را آغاز کرده! جائی که به گفتة او هیچ چیز از چشم تیزبین مسئولان‌اش پنهان نمی‌ماند. خلاصه مخالفین حکومت نکبت و ادبار باید حواس‌شان را جمع کنند و بدانند در سازمان کذا یک خداوند آگاه بر همة اسرار نشسته و از گرایش سیاسی همة «کارمندان ـ بندگان» آگاه است.

مادرنمونه به موازات رو کردن دست مهدی غایب، همسر دروغگوی خود و تأکید دوباره بر «تیزبینی» مسئولان صداوسیما پز مفصلی هم از تحصیلات و مقالات و پژوهش‌های علمی و جوایز دریافتی‌از «وزیر ارشاد» و رسالات و مشاغل خود به مخاطب ارائه کرده، متذکر می‌شود که یک نسخه از رسالة دکتری خود را برای مهروزری ارسال فرموده و جشن ازدواج دو دخترشان، «شفق و سحر» هم در باشگاه ریاست جمهوری برگزار شده!

ایشان با اینهمه مشاغل و مسئولیت‌های آکادمیک از سال 1386، پس از جراحی مهدی کلهر در بیمارستان به «انجام وظیفه»و مراقبت و کمک و پرستاری از همسر نمونه نیز مشغول بوده‌اند و همة وزرا و مقامات که به عیادت مهدی آمدند شاهد بودند که زینب زمان هم پژوهش می‌کرده، هم تدریس و هم پرستاری! و خلاصه پس از عمل جراحی گویا مهدی هم «غیب» می‌شود.

معصومه کلهر تأکید می‌کند که هرگز خارج از کشور اقامت نداشته، ‌آقای کلهر ماهی 100 هزارتومان به نرگس می‌داده و ایشان سه برابر این مبلغ را به دخترشان پرداخت می‌کردند و سوابق‌شان در سازمان صداوسیما و موسسة آموزشی کمال‌الملک نوشهر موجود است. در پایان معصومه کلهر هم «امر به معروف» کذا را آغاز می‌کند و به آقای کلهر می‌گوید، من که به شهادت همة آشنایان مدافع و حامی سرسخت تو بودم، تو هم باید الگوی مثبت و شاخصی برای دیگران باشی و هرگز از «حقایق» دور نشوی و تلخی موقت قبول اشتباه را با شیرینی زودگذر «معامله» نکنی. بله زندگی گذراست و «حقایق» ابدی است که در بیانیه‌های ساواک همواره به واقعیات می‌چسبند!

«به هیچ توجیه و دلیلی خود را از واقعیات و حقایق دور نکنند، و تلخی موقت قبول اشتباه را هرگز با شیرینی اگر چه گذرا لکن کاذب معامله نفرمایند.»


آری! با این سخنان شیوا و آخوندی باز هم می‌رسیم به ادبیات مرگ‌محور، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، افتخارات، زن فرهیخته، پرستار فداکار، و همسر مدافع و حامی شوهر شیاد و بی‌مسئولیتی که یکسال است درترادف با «امام غایب» شیعیان قرار گرفته! این سریال گویا ادامه خواهد داشت و سازمان تبلیغات اسلامی بزودی پاسخ خداپسندانه‌ای از طرف مهدی کلهر جهت انتشار در اختیار مهرنیوز خواهد گذارد. احتمالاً دیگر افراد خانواده و آشنایان هم در این مراسم مهوع و مبتذل شرکت خواهند کرد. پس بهتر است به همة بازیگران این نمایشات بگوئیم، مهدی کلهر و دخترش به گواهی نامة مذکور هر دو دروغ گفته‌اند! و ما تردید نداریم که معصومه طاهری از هر دو اینان دروغگوتر است، چرا که در غیراینصورت نمی‌توانست شریک زندگی و حامی و مدافع یک شیاد و اوباش باشد و یک دختر دروغگو، مثل یک دسته‌گل هم به جهان اسلام تقدیم کند! خلاصه کنیم خانوادة کلهر تجلی آخوندهای شیعی‌مسلک جمکران‌اند، زاهدنما و ظاهراً از دنیا گذشته، ولی دروغگو و شیاد.

من این عفونت را
به آب همهمه خواهم شست؛
که واژه‌های من از دریا
می‌آیند
(شفیعی کدکنی)


...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت