پنجشنبه، مهر ۱۶، ۱۳۸۸


پیشرفت موهن!
...
در بزنگاه چرخش تاریخی سیاست اربابان حکومت اسلامی، بازهم رسانه‌های تفنگ‌فروشان دمکراسی‌پرور، و در رأس آن‌ها «گاردین» جهت تداوم حکومت توحش جمکران به منبر فعلة فاشیسم از جمله حاجیه عبادی تبدیل شده‌اند. عبادی طبق روال معمول، دریا را در یک لیوان آب ریخته و به پیروی از توهمات مقدس اربابان‌ا‌ش قصد «گسترش دمکراسی» در جمکران کرده‌. پس تعجبی ندارد که گاردین، از مدافعان پروپاقرص تجهیز گورکن‌ها به سلاح اتمی، به انتشار مهملات تحفة محفل نوبل کمر همت بندد. هر چه باشد کارفرمایان گاردین و دیگر بوق‌های استعماری هنوز شیرینی 8 سال جنگ ایران و عراق را زیر دندان دارند و فراموش نکرده‌اند آن روزهای خوش را که محمد خاتمی مسئول تبلیغات جنگ بود و «راه قدس »هم «از کربلا» می‌گذشت. «دمکراسی»، ویراست حاجیه عبادی هم در همین چارچوب قرار است «بسط» و توسعه داده شود:

«شیرین عبادی[...] در مطلبی که روزنامة گاردین لندن چاپ کرده است [...] نتیجه می‌گیرد که [...] بسط دمکراسی به احقاق حقوق زن در ایران کمک موثری خواهد کرد.»

بله! «بسط دمکراسی» در چارچوب «اسلام مدرن»، «منطق علوی»، «تکثرگرائی دینی» و خصوصاً «حقوق‌بشر اسلامی» مسلماً به احقاق «حقوق زن» در ایران کمک موثری خواهد کرد. اینهمه در توهمات زنی که نام او حاجیه «شیرین توسلی» است. حاجیه عبادی با مزخرف‌گوئی و پیوند گوز به شقیقه، در چارچوب توحش قانون اساسی جمکران می‌خواهند برای‌مان دمکراسی را هم «بسط» دهند. و در راستای چنین تلاش مقدسی است که رادیوفردا، مورخ 16 مهرماه 1388، ترجمة مزخرفات موهن و گوساله‌فریب عبادی را در اختیار «امت مسلمان» قرار داده.

پیام خوانندة فیگارو در مورد خبر صادرات «پردة بکارت» یدکی به هیچ عنوان موهن نبود. این پیام بازتاب توحش و تحجر موجود در نگرش پدرسالارانه است. نگرشی که وجه مشترک تمامی ادیان ابراهیمی است. آنچه موهن است، «شرح» توحش و تحجر ادیان ابراهیمی نیست، «پیروی» از احکام ادیان کذا و تحمیل آن به دیگران است. آنچه موهن است لشکرکشی به عراق و افغانستان جهت تحمیل این تحجر بر ملت‌هاست. آنچه موهن است تدوین قانون اساسی کشور ایران بر اساس حدیث و روایت و نهج‌البلاغه است. عملی که افتخار آن نصیب صدرحاج سیدجوادی و دیگر جیره‌خواران آستان مقدس پنتاگون شده. حال که سخن از توهین به میان آمد شاید بهتر باشد ما هم بگوئیم به عنوان ایرانی چه مسائلی را توهین‌آمیز به شمار می‌آوریم.

از وقایع اخیر آغاز کنیم، از آغاز پروپاگاند «تخریب انسان» یا رقابت‌های انتخاباتی جمکران و آشوب‌های «پساانتخاباتی» و مواضع حکومت قدرقدرت جمکران در برابر آشوب طلبان. پیش از ادامة مطلب یادآور شویم که از نظر ما نه فقط دارودستة خاتمی که کل حکومت جمکران در تمامیت خود در آشوب‌های اخیر شریک بوده و جنجال بر سر انتخابات و تقلب‌فرضی با هدف سرکوب ملت ایران و ممانعت از فروپاشی حکومت جمکران به راه افتاد. و به همچنین است اجرای نمایش مهوع «اعترافات» زندانیان تزئینی که در واقع برای «تعیین خط سیاسی» حکومت به اجرا در می‌آید. شاهد بودیم که سخنرانی «رهبر» حکومت قدرقدرت اسلامی در واقع نشخوار مهملاتی بود که تحت عنوان «اعترافات» از زبان حجاریان،‌ مأمور منفور ساواک پخش شد. فواید اعترافات کذا این است که همه می‌پندارند «به زور» گرفته شده، حال آنکه در مورد «زندانیان تزئینی» نظیر حجاریان و شرکاء اصلاً چنین نیست. این تفاله‌ها دستگیر شدند تا با اجرای نمایش «اعترافات»، حکومت مفلوک بتواند از طریق ایجاد آشوب در دانشگاه‌ها و گسترش سرکوب همچون دوران طلائی ریاست جمهوری کارتر، زمینة‌ براندازی خود را به دست خود فراهم آورد.

بی‌دلیل نبود که آخوند کدیور در مراسم روضه و زوزه در کالیفرنیای شمالی به 17 شهریور جادوئی اشاره می‌کرد و از تعداد انبوه «شهدا» سخن می‌گفت! هر چند هنوز تعداد دقیق جان‌باختگان توطئة «تقلب» در انتخابات مشخص نیست، ولی مشاور میرحسین ‌موسوی برای تداعی «حماسة کربلا»، برنامة «72 تن‌سازی» را آغاز کرده بود. برنامه‌ای که خوشبختانه ناتمام ماند. از اینرو اربابان به آخوند کدیور توصیه کردند بساط کربلاسازی را فراموش کرده، «شهدای» 17 شهریور را دریابد. رخدادی که هیچکس از چند و چون آن اطلاع دقیقی ندارد، جز ساواک خوب و دوست‌داشتنی جمکران و اربابان‌اش در ینگه دنیا. البته اشتباه کرده بودند! بله، روضه‌خوان‌ها باید بدانند که «منطق علوی» همیشه کارساز نیست، گاهی اوقات کار را خراب هم می‌کند، به ویژه وقتی‌که چین و آمریکا مستقیماً در معرض تهدید «اتمی» قرار گیرند، و امضای پیمان امنیتی با اروپا هم به تعلیق درآید. در چنین مقاطعی دیگر «حق» نه با علی خواهد بود، نه با معاویه و نه با طالبان‌پروران در سازمان ناتو!

چهار روز دیگر، هیلاری کلینتون ناچار است برای «بازنگری» در خطوط سیاست ایالات متحد راهی مسکو شود، و دیوید میلیبند هم به فاصلة دو هفته مسیر مشابه همین سفر دیپلماتیک را طی خواهد کرد. البته آنروز که آخوند کدیور ضمن دروغ‌بافی و مظلوم‌نمائی به استخراج حقوق بشر از نهج‌البلاغه مشغول بود اوضاع کمی تفاوت داشت. هنوز رئیس سازمان سیا اعلام نکرده بود که آمریکا از سه سال پیش در جریان فعالیت‌های هسته‌ای حکومت اسلامی قرار داشته! چرا که قرار بود همچون مورد عراق، کفتارها «احساس» کنند ایران هم «سلاح کشتار جمعی» دارد و لازم است برای نابودی این سلاح‌ها و به ویژه جهت استقرار «دمکراسی» به ایران «لشکرکشی» کنند. خوشبختانه این طرح «بشردوستانه» ناکام ماند. در نتیجه، برای استقرار چنین دمکراسی نازنازی و خوبی برنامة آشوب پیرامون «تقلب» فرضی و لشکرکشی رسانه‌ای آغاز شد.

در داخل، نمایش روحوضی «اعترافات» به راه افتاد و در خارج نیز ایالات متحد و شرکاء به حمایت از طاعون سبز پرداخته برنامة توزیع جوایز را از سر گرفتند. در این گیرودار بود که سفیر انگلستان، پس از چند ماه اقامت «توریستی» در ایران استوارنامة خود را سرانجام به مهرورزی تقدیم کرد. پرزیدنت هم از آنجا که «مهرورزی» تشریف دارند دست رد به سینة سفیر بریتانیا نزدند! انگار نه انگار که «سایمون‌گاس» نقض مقررات کرده. این توهین به ملت ایران نیست؟ چرا! این توهین مستقیم به ملت ایران است، هم از سوی دولت مفلوک جمکران هم از سوی اربابان‌اش در لندن. حال نگاهی داشته باشیم به قبلة اول حکومت در آنسوی آتلانتیک.

در ایالات متحد چه پیش آمد؟ پنتاگون تمام لوطی و عنتر و مطرب‌های‌اش را به صحنه آورد. کار حتی به شخص نوآم‌ چامسکی کشید که از «فاشیست ـ مسلمان‌ها» به قیمت نیم قرن پرستیژشان حمایت کنند! کسی که در تمام آثارش بر «انسان محوری» تأکید کرده، در کنار پاسدار و بورسیه و بازجو و خبرچین و اعضای شریف «انجمن اسلامی» و عملة تحکیم وحدت در تظاهرات نیویورک شرکت کرد! این توهین نیست؟ چرا توهین واقعی همین است که به ملت ایران آشکارا تفهیم کنند، دمکراسی و حکومت «آدم‌وار» از سر شما زیاد است، در همان چارچوب «اسلام ضداستبداد» با «آیات عظام» و «فتوی» و «فقیه عالیقدر» امورتان را روبراه کنید. خارج از سیرک پنتاگون، دارودستة نهضت عاظادی، از جمله قوم و قبیلة شیخ مهدی بازرگان در خارج از کشور دست به تبلیغ برای «اسلام علوی» و «دمکراسی حسینی» زدند. آیا این سئوال را می‌توان مطرح کرد که،‌ یک ایرانی مدافع دمکراسی در ایالات متحد وجود ندارد؟ این ایرانیان همه «فدائی» اسلام‌اند؟ خیر! این حاکمیت ایالات متحد است که دست از اسلام نمی‌شوید. و به همین دلیل است که در ایالات متحد به هر یک از «مبارزان» تشکل‌های سرکوبگر سپاه پاسداران، انجمن‌های اسلامی، دفتر تحکیم وحدت و دیگر اوباش‌‌الله و لمپن‌ها که در ظاهر بر ضد «شاه آمریکائی» بسیج شده بودند یک منبر تعلق گرفته تا «اسلام خوب» را به ما معرفی کنند!

به همین دلیل است که در دستگاه عموسام و شرکاء، لات و اوباش و اراذل حکومتی به فیلسوف و روشنفکر و هنرمند تبدیل می‌شوند. این توهین نیست؟ چرا این بساط سفله‌پروری که در داخل و خارج از مرزها به راه افتاده توهین مستقیم به ملت ایران است. اما همه ترجیح می‌دهند خود را به افتخارات کوروش کبیر دلخوش کنند.

ولی این افتخارات متعلق به گذشته‌ها است؛ این دوران باشکوه به زمان ما تعلق ندارد، ما نمی‌توانیم در تحلیل شرایط امروز به جلال و شکوه هخامنشیان بنگریم. ولی اگر نمی‌توانیم یک امپراطوری متمدن و پیشرفته داشته باشیم، هیچ دلیلی ندارد که در توحش اسلام دست و پا بزنیم. برای استقرار دمکراسی در کشورمان نیازی نداریم که قدرت منطقه‌ای باشیم. مگر در کشور چین که عضو دائم شورای امنیت است دمکراسی حاکم شده؟ به هیچ‌ عنوان! یک استبداد تک حزبی یا همانطور که معروف شده، «سوسیالیسم دهقانی» با اقتصاد توحش سرمایه‌سالاری در هم آمیخته و یک مجموعة انسان‌ستیز را در قالب قدرتی جهانی در برابر ملت چین قرار داده. اربابان جمکران نیز همین الگوی توحش را به ملت ایران تحمیل کرده‌اند، فقط بجای نظم حزبی، بی‌نظمی و هرج‌ومرج «منطق علوی» نشسته! گاردین و رادیو فردا هم برای دفاع از همین الگوی توحش است که به تریبون شیرین عبادی‌ها تبدیل می‌شوند. عبادی می‌گوید زنان ایرانی خیلی پیشرفته‌اند! چرا که به قول ایشان زنان ایران حتی پیش از زنان سوئیس حق رأی داشته‌اند! البته عبادی فراموش می‌کند بگوید که پیش از ظهور خردجال، زنان ایران از چنین حقوقی برخوردار بوده‌اند، و خردجال در غائلة 15 خرداد با اعطای این حقوق به زنان مخالفت می‌کرد! باری عبادی بدون اشاره به قوانین پیشرفته و مترقی حکومت اسلامی، از جمله سنگسار و به ویژه «صیغه» که به دلیل حاکمیت «منطق علوی» شامل حال کودکان نیز می‌شود، «گلایه» کرده که در قوانین حکومتی «تبعیض» وجود دارد، بدون اینکه به منشاء تبعیض، یعنی همان دین اسلام اشاره کند. عبادی نمی‌گوید که قوانین توحش که در ایران اعمال می‌شود در چارچوب دین اسلام و منطبق بر فقه شیعی است!‌ ایشان می‌گویند قوانین حکومت «بد» است:

«[از دوران پهلوی] تاکنون گروهی هر چند اندک از زنان ایرانی نماینده مجلس بوده‌اند. حتی در مجلس کنونی [...] 13 نماینده زن وجود دارد. در دستگاه‌های دولتی تعدادی از زنان مقام‌های عالی رتبه‌ای دارند و در دولت فعلی محمود احمدی نژاد وزیر بهداشت یک زن است. تمام این واقعیت‌ها دلیلی است بر پیشرفت زنان [اما] دولت جمهوری اسلامی قوانین تبعیض آمیزی را علیه آنان به کار بسته است. قوانین حکومتی با موقعیت واقعی زنان ایران انطباق ندارد[...]»


باید بگوئیم این کل حکومت اسلامی است که با موقعیت واقعی ملت ایران انطباق ندارد، و این مسئله به زنان محدود نمی‌شود. بررسی هذیانات عبادی را در همینجا به پایان می‌بریم. متن کامل مزخرفات ایشان در سایت رادیوفردا منتشر شده. فکر نکنید عبادی کور و ابله است، به هیچ وجه! عبادی همچون دیگر نخبگان حکومت اسلامی برگزیدة محفل سفله‌پروری استعمار است. اهدای نوبل صلح به شیرین عبادی بزرگترین توهین به زنان ایران بود.


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت