کفش موهن!
...
«كفشهاي موهني وارد كشور شده كه طرح الله در قسمت زير و پاشنة كفش نقش بسته است.»
از خبر فوق چنین برمیآید که «نبرد با آمریکا» و «مبارزه با تنبانهای موهن» اینک به پایان رسیده، و سردار رادان برای «نبرد با کفشهای موهن» قیام فرمودهاند.
با توجه به این مهم که ارز حاصل از چپاول نفت کشور ایران به اقتصاد غرب تزریق میشود و کشور چین هم امروز تبدیل به بخشی از همین اقتصاد شده، باید ببینیم گورکنها به چه دلیل آمریکا را «دشمن» خود میخوانند، و به چه دلیل رسانههای حکومت اسلامی به نقل از رسانههای اسرائیل، روسیه را مدافع حکومت جمکران معرفی میکنند؟ مسلماً به همان دلیلی که گروههای مدعی «مبارزه با امپریالیسم» از جمله داسالله، خادم مسجد لندن، برای استقرار عدل و عدالت و غیره به سراغ «پارلمان اروپا» میروند!
امروز میپردازیم به محورهای پروپاگاند حکومت جمکران و ارباباناش پس از ناکامی کودتای خردادماه. در شرایط فعلی پروپاگاندیستهای استعمار به 5 گروه مختلف تقسیم شدهاند. گروهی نعل وارونه میزنند؛ گروهی برای سلب مسئولیت از کل حکومت جمکران بخشی از آن ـ فاشیستمسلمانهای اصلاح طلب ـ را به تلاش برای براندازی متهم کرده، آنان را سکولار و طرفدار غرب میخوانند تا برایشان بازارگرمی کرده باشند؛ گروهی «بیتفاوت»، اصلاً به روی خود نمیآورند که ایالات متحد و شرکایاش در سازمان ناتو در کل منطقه از جمله در ایران منافع کلان استراتژیک دارند؛ گروهی ادعا میکند آمریکا از جنایات حکومت خبر ندارد و حکومت جمکران را اصلاً نمیشناسد! بالاخره یک گروه دیگر را هم میتوان در این میانه تشخیص داد، آنها که برای حل مشکلات ایران کاسة گدائی به دست گرفته به سراغ «پارلمان اروپا» میروند توگوئی طی سه دهة اخیر، اروپا از حکومت اسلامی پشتیبانی نکرده.
گروه اول یا واژگوننمایان، سگهای هار آنگلوساکسونها در داخل ایراناند. اینان ادعا میکنند، آمریکا دشمن «ما» است! البته ضمیر اول شخص جمع در واقع به ملت ایران ارجاع دارد نه به سگهایهار استعمار. گروه دوم نعلینهای حکومتی و سرکردگان سپاه پاسداران منافع ایالات متحداند که میرحسین موسوی را «سکولار» معرفی میکنند. سردار جعفری و آخوند صافیگلپایگانی در این گروه قرار میگیرند. گروه سوم، همان است که خود را به خریت زده و اصولاً از جنایات آمریکا و دیگر شرکای طالباننوازش در منطقه بیخبر است. و اما گروه چهارم آنروی سکة گروه اول یا همان سگهایهار استعمار است. این گروه میفرماید آمریکا اصلاً نمیداند این آخوندها چقدر پدرسوختهاند! گروه پنجم نیز داسالله عوامگرا و شارلاتان خودمان است که در مسجد لندن به مبارزه با امپریالیسم و دلالی برای حکومت اشتغال دارد. گروه اول و گروه چهارم هر دو جیرهخوار یک محفلاند. منتهی یکی در خارج از مرزهای کشور به نوکری برای استعمار مشغول است و دیگری، در داخل! شعار «آمریکا دشمن ماست»، پیوسته از زبان مقامات حکومت جمکران، وابسته به همین محفل خاص در کشورمان شنیده میشود.
اشتباه نکنیم! هدف از تکرار این شعار مزورانه فقط ارائة «تصویر دلفریب» و جذاب از آمریکا است. زمانیکه جنایتکاری همچون محمدجواد لاریجانی، خانهشاگرد «روتاری کلاب» به این شعار متوسل میشود در واقع به مخاطب میگوید، آمریکا با حکومت اسلامی که سیسال است به سرکوب و چپاول ملت ایران اشتغال دارد دشمن است! بنابراین آمریکا دشمن سرکوب و تاراج ملت ایران به شمار خواهد آمد. به عبارت دیگر، آمریکا طرفدار آزادی و دمکراسی در ایران میشود! پس آمریکا دوست ملت ایران، و دشمن حکومت اسلامی است! حال آنکه این صورتبندی به هیچ عنوان صحت ندارد؛ حاکمیت ایالات متحد در عمل دوست حکومت اسلامی و دشمن ملت ایران است.
ما خواهان استقرار دمکراسی در ایران هستیم و این امر با کنار رفتن خامنهای و احمدی نژاد محقق نمیشود. قانون اساسی حکومت اسلامی میباید تغییر کند و این تغییر با عربدهجوئی در دانشگاه و تجمع در خیابان ایجاد نخواهد شد. «دمکراسی»، حاکمیت هنجارهای منطقی و قوانین انسانمحور است. عوامفریبی و تظاهرات با شعارهای مرگمحور و خشونتگستر راهی است به سوی ناکجاآباد فاشیسم. به همین دلیل است که حکومت جمکران میکوشد با تحریک افکارعمومی و ایجاد خشونت در سطح جامعه، به ویژه در دانشگاه راه را بر طرفداران دمکراسی سد کند.
حکومت جمکران و مخالفنمایاناش به امید دانشجونمایان ریزهخوار ساواک، از جمله «لیفهرالها» همچنان به تلاش در راه ایجاد بحران و آشوب ادامه میدهند. دستگیری احتمالی موسوی و کروبی دقیقاً در راستای سیاست بحرانآفرینی این حکومت برآورد میشود. پس بهتر است به نوکران آمریکا در کشورمان بگوئیم جای میرحسین موسوی و کروبی در زندان نیست. جای ایندو جنایتکار مزدور در کنار مقام معظم و دیگر مقامات حکومت جمکران است. بقیة زندانیهای تزئینی را هم آزاد کنید، چون این برنامه هم مانند کودتای «انتخابات» شکست خورده.
بهترین تبلیغات برای گاوچرانها این است که از زبان نوکرانشان در جمکران «دشمن» معرفی شوند. این دروغ بزرگ حامل چندین «دروغک» است ک پیام همگیشان در واقع ستایش آمریکاست. اما پروپاگاند ایرانینمایان به نفع ایالاتمتحد به این مختصر محدود نمیماند. ایجاد بحران در دانشگاه از طریق برگزاری مراسم سخنرانی شخصیتهای منفور حکومت، به منظور فراهم آوردن زمینة جنجال برای عملة تحکیم وحدت، «لیفهرالها» و فاشیستهای انجمناسلامی یا بهتر بگوئیم نانخورهای ساواک در دانشگاه، معرفی فعلة فاشیسم به عنوان «سکولار» و دستگیری احتمالی دنکیشوت و سانچو یا همان موسوی و شیخ کروبی نیز در چارچوب تأمین منافع گاوچرانها صورت میگیرد. همزمان با این تحرکات مزورانه میباید به طرح «شعارهای انحرافی» نیز اشاره داشت.
شعارهای انحرافی بر انتقاد از احمدینژاد متمرکز شده، چرا که گروهی چنین میپندارند که ما انتقاد از مهرورزی را نشان آزادیخواهی منتقدان «محترم» به شمار خواهیم آورد، حال آنکه اصلاً چنین نیست. ما دقیقاً میدانیم چه میخواهیم و از چه راهی میتوانیم به آنچه میخواهیم برسیم. پس به مخالفنمایان حکومت اسلامی به ویژه در غرب میگوئیم طبل زدن برای آخوند و مراجع و آیات عظام «ضداستبداد» و «دینمدرن» و... و خصوصاً مدح و ثنای اکبر بهرمانی راهیاست میانبر به منجلاب فاشیسم نوین. همچنانکه در سال 1357 شاهد بودیم، با توسل به شیوههای غیرمنطقی و انسانستیز و با شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «اللهاکبر» به نتیجة منطقی نمیتوان دست یافت. آمریکا و نوکراناش در جمکران نیز آرزوئی جز این ندارند که جنبش مدنی را بر محور «مرگ» و «خشونت» و ستیز با دشمنی «فرضی» متمرکز کنند. به این دلیل است که پادوهای آنگلوساکسونها در جمکران میکوشند آمریکا را «دشمن» خود بخوانند.
برای اینکه بدانیم ارتباط غرب و به ویژه ایالات متحد با حکومت جمکران چیست، بهتر است ببینیم ارز حاصل از چپاول نفت ما در کدام بانکها «نگهداری» میشود، «تل» بورسیههای دولت جمکران در کدام کشور انباشته شدهاند، سیاست سفلهپروری، تبدیل زباله به متفکر و روشنفکر و اوپوزیسیون و مدافع حقوق بشر در کدام کشورها رونق دارد، و نهایت امر بیشترین حجم واردات به ایران متعلق به کدام کشور است. میدانیم که ذخائر ارزی ما در بانکهای غرب به ویژه در آمریکا، انگلستان، آلمان و فرانسه، یعنی همان 4 کشور حاضر در نشست گوادالوپ ذخیره میشود. امارات را از این مجموعة تاراج کنار میگذاریم چرا که این کشور «مستقل» در عمل مستعمرة انگلستان است. همچنین شاهدیم که اکثر بورسیههای جمکران و پادوهای حکومت در آمریکا، انگلستان، استرالیا و کانادا لنگر انداختهاند.
حال با توجه به این مهم که ارز حاصل از چپاول نفت کشور ایران به اقتصاد غرب تزریق میشود و کشور چین هم بخشی است از همین اقتصاد، به دلائل پافشاری ایالات متحد برای تحمیل تحریم اقتصادی به ملت ایران پی میبریم. این تحریمها باعث رونق بازارسیاه و تجارت قاچاق میشود. روشنتر بگوئیم منافع این تحریمها همچون سه دهة گذشته به جیب گاوچرانها سرازیر خواهد شد. متخصص این روابط پرسود نیز میرحسین موسوی بود. بله! سبزپوش شدن هیلاری کلینتون و رهبر واتیکان همچون تقاضای بیشرمانة «تیموتیگیتنر» دلیل دارد.
«گیتنر»، وزیر خزانهداری گاوچرانها امروز در استانبول خواهان تشدید تحریمهای بانکی بر علیه ایران شد. البته این «پارسیدنها» فقط با هدف حفظ ظاهر و اجتناب از مذاکرة مستقیم با نوکران در جمکران صورت میپذیرد. شاید به این دلیل است که گورکنها آمریکا را «دشمن» خود میخوانند! محمدجواد لاریجانی امروز در دانشگاه سابق آریامهر گفته، «برای حفظ منافع ملی با شیطان در قعر جهنم هم مذاکره خواهیم کرد!» اشکال این است که اینبار مذاکرات علنی، برخلاف ساختوپاختهای پنهانی سابق نمیتواند در راستای منافع ملی ایالات متحد قرار گیرد. اینجاست که گشوده شدن مسیر نوینی برای مذاکرات را «اللاریجانی» با منافع ملی «پیوند» میزند. ولی گشایش این فصل نوین در روابط جمکران با ایالات متحد، به دلیل افلاس حکومت جمکران و ارباباناش در سازمان ناتو عملی شده. چرا که تا آنجا که ما به یاد داریم، در ادبیات گوسالهپسند حکومت جمکران «منافع جهان اسلام»، یعنی منافع آنگلوساکسونها همیشه بر منافع ملی الویت داشت!
اگر امروز سخن از منافع ملی ایران به میان آمده یک دلیل دارد: استعمار و نوکراناش در کشورمان تضعیف شدهاند. ما هم جز این نمیخواهیم: تضعیف تدریجی فاشیستها در برابر مطالبات جنبش مدنی بدون جنجال، بدون خشونت، بدون آیات عظام، بدون مدرنیزاسیون دین و به ویژه بدون «انقلاب»، بدون فروپاشی ناگهانی و غافلگیری!
ما چه میخواهیم؟ اگر پاسخ به این پرسش «استقرار حاکمیت دمکراتیک در ایران» باشد، باید از توسل به شیوههای «مبارزات» چپنمایان و اسلامگرایان دوری جوئیم. اینان سه دهة پیش با یکدیگر متحد شدند تا کشور ما به مرکز طالبانپروری و پشت جبهة جهاد با شوروی تبدیل شود. همین دو گروه امروز هم دست اتحاد به یکدیگر دادهاند، البته اهداف والایشان به مراتب حقیرتر از مبارزة فرضی با امپریالیسم شده. اینبار فعلة فاشیسم همچون یاران «لیفهرالیست» خود جایگزینی احمدینژاد با میرحسین موسوی را میطلباند!
پیش از ادامة مطلب در مورد بیانیة «دانشجویان لیفهرالیست» که در سایت اخبارروز منعکس شده بود عنوان کنیم که گویا بیانیة کذا از سایت مذکور حذف شده! ایرادی هم بر مسئولان «محترم» سایت وارد نیست. اینان درست مثل شرکایشان در قم اهل خودانکاری و تقیهاند. حال بازگردیم به «مبارزات» جمکرانیان با «امپریاس!» حکومت جمکران طی ماههای اخیر در سه جنگ بزرگ پیروز شده. سردار رادان نخست شلوارهای موهن را با مارک «بسمالله» شکست دادند، و در پی این پیروزی شگفتانگیز بود که جهان غرب در ژنو در برابر حکومت امام زمان به زانو درآمده، زمین ادب بوسید! از قضای روزگار نبرد سوم از همین لحظة سرنوشتساز آغاز شد. بله! زمانیکه غرب در برابر جمکران پیشانی بر خاک نهاد سردار رادان که پشت سر غرب ایستاده بودند دشمن جدید را رویت فرمودند: «کفشهای موهن!»
میدانیم که غربیها وقتی در برابر قادر متعال به «سجود» میروند، محض احتیاط پای خود را برهنه نمیکنند، چون ممکن است «یهوه» کفشهایشان را صاحب شود! طبیعی است زمانیکه با کفش به سجده روید چشم نامحرم به کف کفشهایتان خواهد افتاد. خلاصه در چنین شرایطی بود که سردار رادان، با «دشمن» چهره به چهره شدند. بر تخت و پاشنة کفش «غرب»، طرح «الله» نقش بسته بود. پس سردار رادان جهت یافتن دشمن به سرعت خود را به جمکران رسانده با خبرنگار فارسنیوز یک مصاحبة گوسالهپسند صورت داده فرمودند:
«موضوع كفشهاي موهن توسط پليس اطلاعات ناجا در حال رسيدگي است و به محض حصول نتيجه به اطلاع عموم خواهد رسيد [...] سرمنشأ ورود و توزيع اين كفشها بزودي توسط پليس شناسائي خواهند شد [...]»
این بخشی است از اظهارات سردار رادان که در فارس نیوز، مورخ 12 مهرماه 1388 انتشار یافته. برای سرداران جان بر کف اسلام، از قادر متعال تقاضای فیض شهادت در راه مبارزه با کفشهای موهن را داریم. باشد که در فرجام چنین مبارزاتی طبق فرمایشات امام راحل، «پابرهنهها» به پیروزی برسند!
از خبر فوق چنین برمیآید که «نبرد با آمریکا» و «مبارزه با تنبانهای موهن» اینک به پایان رسیده، و سردار رادان برای «نبرد با کفشهای موهن» قیام فرمودهاند.
با توجه به این مهم که ارز حاصل از چپاول نفت کشور ایران به اقتصاد غرب تزریق میشود و کشور چین هم امروز تبدیل به بخشی از همین اقتصاد شده، باید ببینیم گورکنها به چه دلیل آمریکا را «دشمن» خود میخوانند، و به چه دلیل رسانههای حکومت اسلامی به نقل از رسانههای اسرائیل، روسیه را مدافع حکومت جمکران معرفی میکنند؟ مسلماً به همان دلیلی که گروههای مدعی «مبارزه با امپریالیسم» از جمله داسالله، خادم مسجد لندن، برای استقرار عدل و عدالت و غیره به سراغ «پارلمان اروپا» میروند!
امروز میپردازیم به محورهای پروپاگاند حکومت جمکران و ارباباناش پس از ناکامی کودتای خردادماه. در شرایط فعلی پروپاگاندیستهای استعمار به 5 گروه مختلف تقسیم شدهاند. گروهی نعل وارونه میزنند؛ گروهی برای سلب مسئولیت از کل حکومت جمکران بخشی از آن ـ فاشیستمسلمانهای اصلاح طلب ـ را به تلاش برای براندازی متهم کرده، آنان را سکولار و طرفدار غرب میخوانند تا برایشان بازارگرمی کرده باشند؛ گروهی «بیتفاوت»، اصلاً به روی خود نمیآورند که ایالات متحد و شرکایاش در سازمان ناتو در کل منطقه از جمله در ایران منافع کلان استراتژیک دارند؛ گروهی ادعا میکند آمریکا از جنایات حکومت خبر ندارد و حکومت جمکران را اصلاً نمیشناسد! بالاخره یک گروه دیگر را هم میتوان در این میانه تشخیص داد، آنها که برای حل مشکلات ایران کاسة گدائی به دست گرفته به سراغ «پارلمان اروپا» میروند توگوئی طی سه دهة اخیر، اروپا از حکومت اسلامی پشتیبانی نکرده.
گروه اول یا واژگوننمایان، سگهای هار آنگلوساکسونها در داخل ایراناند. اینان ادعا میکنند، آمریکا دشمن «ما» است! البته ضمیر اول شخص جمع در واقع به ملت ایران ارجاع دارد نه به سگهایهار استعمار. گروه دوم نعلینهای حکومتی و سرکردگان سپاه پاسداران منافع ایالات متحداند که میرحسین موسوی را «سکولار» معرفی میکنند. سردار جعفری و آخوند صافیگلپایگانی در این گروه قرار میگیرند. گروه سوم، همان است که خود را به خریت زده و اصولاً از جنایات آمریکا و دیگر شرکای طالباننوازش در منطقه بیخبر است. و اما گروه چهارم آنروی سکة گروه اول یا همان سگهایهار استعمار است. این گروه میفرماید آمریکا اصلاً نمیداند این آخوندها چقدر پدرسوختهاند! گروه پنجم نیز داسالله عوامگرا و شارلاتان خودمان است که در مسجد لندن به مبارزه با امپریالیسم و دلالی برای حکومت اشتغال دارد. گروه اول و گروه چهارم هر دو جیرهخوار یک محفلاند. منتهی یکی در خارج از مرزهای کشور به نوکری برای استعمار مشغول است و دیگری، در داخل! شعار «آمریکا دشمن ماست»، پیوسته از زبان مقامات حکومت جمکران، وابسته به همین محفل خاص در کشورمان شنیده میشود.
اشتباه نکنیم! هدف از تکرار این شعار مزورانه فقط ارائة «تصویر دلفریب» و جذاب از آمریکا است. زمانیکه جنایتکاری همچون محمدجواد لاریجانی، خانهشاگرد «روتاری کلاب» به این شعار متوسل میشود در واقع به مخاطب میگوید، آمریکا با حکومت اسلامی که سیسال است به سرکوب و چپاول ملت ایران اشتغال دارد دشمن است! بنابراین آمریکا دشمن سرکوب و تاراج ملت ایران به شمار خواهد آمد. به عبارت دیگر، آمریکا طرفدار آزادی و دمکراسی در ایران میشود! پس آمریکا دوست ملت ایران، و دشمن حکومت اسلامی است! حال آنکه این صورتبندی به هیچ عنوان صحت ندارد؛ حاکمیت ایالات متحد در عمل دوست حکومت اسلامی و دشمن ملت ایران است.
ما خواهان استقرار دمکراسی در ایران هستیم و این امر با کنار رفتن خامنهای و احمدی نژاد محقق نمیشود. قانون اساسی حکومت اسلامی میباید تغییر کند و این تغییر با عربدهجوئی در دانشگاه و تجمع در خیابان ایجاد نخواهد شد. «دمکراسی»، حاکمیت هنجارهای منطقی و قوانین انسانمحور است. عوامفریبی و تظاهرات با شعارهای مرگمحور و خشونتگستر راهی است به سوی ناکجاآباد فاشیسم. به همین دلیل است که حکومت جمکران میکوشد با تحریک افکارعمومی و ایجاد خشونت در سطح جامعه، به ویژه در دانشگاه راه را بر طرفداران دمکراسی سد کند.
حکومت جمکران و مخالفنمایاناش به امید دانشجونمایان ریزهخوار ساواک، از جمله «لیفهرالها» همچنان به تلاش در راه ایجاد بحران و آشوب ادامه میدهند. دستگیری احتمالی موسوی و کروبی دقیقاً در راستای سیاست بحرانآفرینی این حکومت برآورد میشود. پس بهتر است به نوکران آمریکا در کشورمان بگوئیم جای میرحسین موسوی و کروبی در زندان نیست. جای ایندو جنایتکار مزدور در کنار مقام معظم و دیگر مقامات حکومت جمکران است. بقیة زندانیهای تزئینی را هم آزاد کنید، چون این برنامه هم مانند کودتای «انتخابات» شکست خورده.
بهترین تبلیغات برای گاوچرانها این است که از زبان نوکرانشان در جمکران «دشمن» معرفی شوند. این دروغ بزرگ حامل چندین «دروغک» است ک پیام همگیشان در واقع ستایش آمریکاست. اما پروپاگاند ایرانینمایان به نفع ایالاتمتحد به این مختصر محدود نمیماند. ایجاد بحران در دانشگاه از طریق برگزاری مراسم سخنرانی شخصیتهای منفور حکومت، به منظور فراهم آوردن زمینة جنجال برای عملة تحکیم وحدت، «لیفهرالها» و فاشیستهای انجمناسلامی یا بهتر بگوئیم نانخورهای ساواک در دانشگاه، معرفی فعلة فاشیسم به عنوان «سکولار» و دستگیری احتمالی دنکیشوت و سانچو یا همان موسوی و شیخ کروبی نیز در چارچوب تأمین منافع گاوچرانها صورت میگیرد. همزمان با این تحرکات مزورانه میباید به طرح «شعارهای انحرافی» نیز اشاره داشت.
شعارهای انحرافی بر انتقاد از احمدینژاد متمرکز شده، چرا که گروهی چنین میپندارند که ما انتقاد از مهرورزی را نشان آزادیخواهی منتقدان «محترم» به شمار خواهیم آورد، حال آنکه اصلاً چنین نیست. ما دقیقاً میدانیم چه میخواهیم و از چه راهی میتوانیم به آنچه میخواهیم برسیم. پس به مخالفنمایان حکومت اسلامی به ویژه در غرب میگوئیم طبل زدن برای آخوند و مراجع و آیات عظام «ضداستبداد» و «دینمدرن» و... و خصوصاً مدح و ثنای اکبر بهرمانی راهیاست میانبر به منجلاب فاشیسم نوین. همچنانکه در سال 1357 شاهد بودیم، با توسل به شیوههای غیرمنطقی و انسانستیز و با شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «اللهاکبر» به نتیجة منطقی نمیتوان دست یافت. آمریکا و نوکراناش در جمکران نیز آرزوئی جز این ندارند که جنبش مدنی را بر محور «مرگ» و «خشونت» و ستیز با دشمنی «فرضی» متمرکز کنند. به این دلیل است که پادوهای آنگلوساکسونها در جمکران میکوشند آمریکا را «دشمن» خود بخوانند.
برای اینکه بدانیم ارتباط غرب و به ویژه ایالات متحد با حکومت جمکران چیست، بهتر است ببینیم ارز حاصل از چپاول نفت ما در کدام بانکها «نگهداری» میشود، «تل» بورسیههای دولت جمکران در کدام کشور انباشته شدهاند، سیاست سفلهپروری، تبدیل زباله به متفکر و روشنفکر و اوپوزیسیون و مدافع حقوق بشر در کدام کشورها رونق دارد، و نهایت امر بیشترین حجم واردات به ایران متعلق به کدام کشور است. میدانیم که ذخائر ارزی ما در بانکهای غرب به ویژه در آمریکا، انگلستان، آلمان و فرانسه، یعنی همان 4 کشور حاضر در نشست گوادالوپ ذخیره میشود. امارات را از این مجموعة تاراج کنار میگذاریم چرا که این کشور «مستقل» در عمل مستعمرة انگلستان است. همچنین شاهدیم که اکثر بورسیههای جمکران و پادوهای حکومت در آمریکا، انگلستان، استرالیا و کانادا لنگر انداختهاند.
حال با توجه به این مهم که ارز حاصل از چپاول نفت کشور ایران به اقتصاد غرب تزریق میشود و کشور چین هم بخشی است از همین اقتصاد، به دلائل پافشاری ایالات متحد برای تحمیل تحریم اقتصادی به ملت ایران پی میبریم. این تحریمها باعث رونق بازارسیاه و تجارت قاچاق میشود. روشنتر بگوئیم منافع این تحریمها همچون سه دهة گذشته به جیب گاوچرانها سرازیر خواهد شد. متخصص این روابط پرسود نیز میرحسین موسوی بود. بله! سبزپوش شدن هیلاری کلینتون و رهبر واتیکان همچون تقاضای بیشرمانة «تیموتیگیتنر» دلیل دارد.
«گیتنر»، وزیر خزانهداری گاوچرانها امروز در استانبول خواهان تشدید تحریمهای بانکی بر علیه ایران شد. البته این «پارسیدنها» فقط با هدف حفظ ظاهر و اجتناب از مذاکرة مستقیم با نوکران در جمکران صورت میپذیرد. شاید به این دلیل است که گورکنها آمریکا را «دشمن» خود میخوانند! محمدجواد لاریجانی امروز در دانشگاه سابق آریامهر گفته، «برای حفظ منافع ملی با شیطان در قعر جهنم هم مذاکره خواهیم کرد!» اشکال این است که اینبار مذاکرات علنی، برخلاف ساختوپاختهای پنهانی سابق نمیتواند در راستای منافع ملی ایالات متحد قرار گیرد. اینجاست که گشوده شدن مسیر نوینی برای مذاکرات را «اللاریجانی» با منافع ملی «پیوند» میزند. ولی گشایش این فصل نوین در روابط جمکران با ایالات متحد، به دلیل افلاس حکومت جمکران و ارباباناش در سازمان ناتو عملی شده. چرا که تا آنجا که ما به یاد داریم، در ادبیات گوسالهپسند حکومت جمکران «منافع جهان اسلام»، یعنی منافع آنگلوساکسونها همیشه بر منافع ملی الویت داشت!
اگر امروز سخن از منافع ملی ایران به میان آمده یک دلیل دارد: استعمار و نوکراناش در کشورمان تضعیف شدهاند. ما هم جز این نمیخواهیم: تضعیف تدریجی فاشیستها در برابر مطالبات جنبش مدنی بدون جنجال، بدون خشونت، بدون آیات عظام، بدون مدرنیزاسیون دین و به ویژه بدون «انقلاب»، بدون فروپاشی ناگهانی و غافلگیری!
ما چه میخواهیم؟ اگر پاسخ به این پرسش «استقرار حاکمیت دمکراتیک در ایران» باشد، باید از توسل به شیوههای «مبارزات» چپنمایان و اسلامگرایان دوری جوئیم. اینان سه دهة پیش با یکدیگر متحد شدند تا کشور ما به مرکز طالبانپروری و پشت جبهة جهاد با شوروی تبدیل شود. همین دو گروه امروز هم دست اتحاد به یکدیگر دادهاند، البته اهداف والایشان به مراتب حقیرتر از مبارزة فرضی با امپریالیسم شده. اینبار فعلة فاشیسم همچون یاران «لیفهرالیست» خود جایگزینی احمدینژاد با میرحسین موسوی را میطلباند!
پیش از ادامة مطلب در مورد بیانیة «دانشجویان لیفهرالیست» که در سایت اخبارروز منعکس شده بود عنوان کنیم که گویا بیانیة کذا از سایت مذکور حذف شده! ایرادی هم بر مسئولان «محترم» سایت وارد نیست. اینان درست مثل شرکایشان در قم اهل خودانکاری و تقیهاند. حال بازگردیم به «مبارزات» جمکرانیان با «امپریاس!» حکومت جمکران طی ماههای اخیر در سه جنگ بزرگ پیروز شده. سردار رادان نخست شلوارهای موهن را با مارک «بسمالله» شکست دادند، و در پی این پیروزی شگفتانگیز بود که جهان غرب در ژنو در برابر حکومت امام زمان به زانو درآمده، زمین ادب بوسید! از قضای روزگار نبرد سوم از همین لحظة سرنوشتساز آغاز شد. بله! زمانیکه غرب در برابر جمکران پیشانی بر خاک نهاد سردار رادان که پشت سر غرب ایستاده بودند دشمن جدید را رویت فرمودند: «کفشهای موهن!»
میدانیم که غربیها وقتی در برابر قادر متعال به «سجود» میروند، محض احتیاط پای خود را برهنه نمیکنند، چون ممکن است «یهوه» کفشهایشان را صاحب شود! طبیعی است زمانیکه با کفش به سجده روید چشم نامحرم به کف کفشهایتان خواهد افتاد. خلاصه در چنین شرایطی بود که سردار رادان، با «دشمن» چهره به چهره شدند. بر تخت و پاشنة کفش «غرب»، طرح «الله» نقش بسته بود. پس سردار رادان جهت یافتن دشمن به سرعت خود را به جمکران رسانده با خبرنگار فارسنیوز یک مصاحبة گوسالهپسند صورت داده فرمودند:
«موضوع كفشهاي موهن توسط پليس اطلاعات ناجا در حال رسيدگي است و به محض حصول نتيجه به اطلاع عموم خواهد رسيد [...] سرمنشأ ورود و توزيع اين كفشها بزودي توسط پليس شناسائي خواهند شد [...]»
این بخشی است از اظهارات سردار رادان که در فارس نیوز، مورخ 12 مهرماه 1388 انتشار یافته. برای سرداران جان بر کف اسلام، از قادر متعال تقاضای فیض شهادت در راه مبارزه با کفشهای موهن را داریم. باشد که در فرجام چنین مبارزاتی طبق فرمایشات امام راحل، «پابرهنهها» به پیروزی برسند!
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت