یکشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۸


خجسته‌آتش!
...

ای نسیم آزادی
«خجسته آتش» ‌سرخ را
در این دیار مرده بیافروز

به پیروی از اربابان در سازمان ناتو، ‌امروز واتیکان نیز پشتیبانی خود را از طاعون سبز اعلام داشت. بله امروز «فستیوال پراگ» بود، و مسیح غارت، همچون حاجیه شیرین نشاط و هیلاری کلینتون «سبز» پوشیده بود. سبزی به رنگ نکبت، ‌ سبزی به رنگ ادبار، سبزی به رنگ قلب انسان‌فروش دیندار. بهتر بگوئیم سبزی به رنگ دلار! در قاموس روسپی‌های خدافروش، دلار «برهان قاطع» است.

«بحران مشروعيت اسلام حکومتی موجب شد تا مردم به سمت گسترش مذهبی متمايز از دستورات رسمی حرکت کنند. آن‌ها [...] توانستند در مملکتی که تمام عرصه‌های مذهبی تحت استيلای حکومت است، نوعی دينِ مستقل را رواج دهند. تا جائی پيش رفتند که رنگ سبز را، که تا پيش از اين نمادی اسلامی ـ حکومتی بود، از آن خود کردند. در واقع، در جريان تظاهرات خيابانی، دين عامه مردم به ابزاری برای اعتراض تبديل شد.»

چه پیروزی بزرگی! با توجه به این مزخرفات که تحت عنوان «هم عقب‌نشینی، هم مقاومت» در گویانیوز انتشار یافته بازهم به دوران خوش آشوب‌های سال 1357 بازمی‌گردیم که «باورهای مردم» به ابزار اعتراض به دیکتاتوری تبدیل شده بود، چرا که نظریه پردازان پنتاگون برای جهاد با شوروی «اسلام ضداستبداد» ساخته و پرداخته بودند. و همین «نظریه‌پردازان» پس از گذشت سه دهه هنوز هم دست از اعتقادات مذهبی همین «مردم» برنمی‌دارند. البته حق دارند، «سربازگیری» با توسل به «توهمات جمع» ساده و آسان است. با تکیه بر توهمات جمع به سادگی می‌توان عقل سلیم و منطق را به چالش کشاند و بازار انسان ستیزی را رونق بخشید، حال آنکه ارائة یک برنامة منسجم و منطقی برای دستیابی به اهداف مشخص سیاسی هرگز کارساز سیاست گسترش فقر و نکبت و ادبار نخواهد بود. هیچ گروه سیاسی نمی‌تواند با وعدة مرگ و فقر و مصیبت و سرکوب، مردم را بسیج کند. در عوض هر شارلاتان سرگذر قادر است با شعارهای پوچ ملهم از مقدسات مذهبی تجمع ایجاد کند. مقالة گویانیوز در واقع «باز‌نشخوار» نظریة استعماری فوکویاما، مخترع عبارت گوساله‌پسند «دین ضداستبداد» است، در ویراستی ابله‌فریب‌تر و عامیانه‌تر.

نویسندة مقاله از زبان یک بسیجی فرضی که از قضای روزگار «حسین» نام دارد، و در راهپیمائی «سکوت سبز» دستگیر شده، مزخرفاتی آخوندی از قماش «دین برای نجات انسان‌ها آمده» ‌را با چرندیات حاج فرج دباغ به هم آمیخته تا به «قرائت‌های مختلف از دین»‌ نیز اشاره کرده باشد! در واقع فعلة فاشیسم می‌پندارند هنوز هم با «اعتقادات»،‌ «باورهای مقدس» یا «توهمات مردم» می‌توان همچون سی سال پیش یک «جنبش سیاسی» را سازمان داد. نویسندة مقاله ادعا می‌کند تبلیغات حکومتی دین را «هدف مقدس» می‌داند ولی «مردم» می‌خواهند از دین برای رسیدن به اهداف‌شان استفاده کنند!

اولاً همینجا بگوئیم که، حکومت اسلامی هرگز هدفی نداشته و ندارد، اهداف این حکومت به نام دین در غرب تعیین می‌شود. هدف استعمار غرب، استقرار حکومت اسلامی برای چپاول منطقه بوده، بنابراین حکومت کذا خود ابزاری است در دست استعمار. و در تبلیغات استحماری چنین گفته می‌شود که، دین «ابزار» رسیدن به آرمان‌شهر در صدر اسلام یا همان ناکجاآباد است. باری نویسندة مطلب به نقل از پرسوناژی که «حسین» نام دارد، چنین می‌گوید:

«حسين [...] در مورد نگاهش به مذهب می‌گفت: دين، راهی است برای نجات انسان‌ها، يعنی دين آمده تا ما زندگی بهتری داشته باشيم، نه اينکه زندگی ما فدای تقدس آن شود. چنين نگرشی در گفتار و کردار بسياری از جوانان قابل مشاهده بود. آن‌ها قالب‌های رسمی را نفی می‌کردند و در مقابل تلاش داشتند تا قرائت‌های خود را مطرح کنند[...]»


واقعاً «بسیاری از جوانان» چه پیشرفت‌ها کرده‌اند! جوانان بجای تکیه بر برنامه‌ای مدون و سیاسی در مسیر بهبود شرایط واقعی زندگی، هنوز در این منجلاب دست‌وپا می‌زنند که سطح «جامعه» مکانی است ایده‌آل جهت تبلور «برداشت‌های‌ شخصی» از دین! باعث تأسف است که توحش تا این حد در ایران گسترش یافته و تأسف‌آورتر اینکه طاعون سبز، جریانی که خود را مخالف دین حکومتی معرفی می‌کند در تحجر و توحش گوی سبقت از دولت حاکم نیز می‌رباید. بی‌جهت نیست که رسانه‌های غرب و فستیوال‌ها اینچنین شیفته و فریفتة دارودستة موسوی شده‌اند.

ولی جیغ و فریاد پاسدار محسن رضائی با «دین مستقل» و این مزخرفات هیچ ارتباطی ندارد. کاندیدای «خوش‌تیپ» افتضاحات جمکران یک سبز بیشتر نمی‌شناسد آنهم سبز دل‌انگیز و «دلارفام» مبادلات اقتصادی «حلال» ایشان با امارات و عربستان است که در قاموس محسن‌آقا «منافع ملی» نامیده می‌شود، چرا که ایشان با تکیه بر ترهات امام‌روشن‌ضمیر، خودشان به تنهائی یک ملت‌اند.

خارج از جایگزینی شرکت توتال با شرکت ملی نفت چین، ایجاد منطقة آزاد تجاری در مرز ایران و ترکیه در رقابت با منطقة آزاد در حاشیة خلیج فارس یکی دیگر از دلائل واقعی آشوب‌های خردادماه است. در واقع فریاد و فغان اصلاح‌طلبان پیرامون «تقلب» و دفاع پرشور پاسدار محسن رضائی از «منافع ملی»، همچون دیگر تقاضاهای گوساله‌فریب ایشان جهت رسیدگی به «اعتراضات مردم»، ریشه در ایجاد «منطقة آزادتجاری» خارج از محدودة خلیج‌فارس دارد. چرا که محفل کودتای 22 بهمن شامل جناح «خامنه‌ای ـ رفسنجانی»، نهضت عاظادی و فرماندهان سابق سپاه پاسداران است که دست در دست گروهی از «عالمان» و «دانشمندان» دوران پرافتخار صدارت امیرعباس هویدا به همراه قوم و قبیلة محترم‌شان در این مناطق «لانه» کرده، خدمات مهمی به «فرهنگ‌ملی» ‌ارائه می‌کنند.

سود تمامی فعالیت‌های «حلال» اقتصادی محفل کودتا، از جمله تأمین نیازمندی‌های روسپی‌خانه‌های عربستان و امارات، واردات کالای قاچاق به کشور، فعالیت شرکت‌های تولید مواد غذائی با «سرمایة نامحدود» متعلق به خامنه‌ای، رفسنجانی و محمد یزدی که ابراهیم یزدی عضو کارچاق‌کن نهضت کذا افتخار مشاورت‌شان را دارد، همچنین پولشوئی در امارات و ... به بانک‌های لندن سرازیر می‌شود. این بانک‌ها سهم واتیکان و حق و حساب پاسدار محسن رضائی و شرکای مؤمن و متعهدشان در «بیت رهبری»، محفل تشخیص مصلحت و دیگر تشکل‌های استعماری انقلاب شکوهمند سازمان دین‌پرور ناتو را در لندن به حساب‌شان واریز می‌کنند.

در واقع، افتتاح بزرگترین مرکز تجارت آزاد در مرز ایران و ترکیه این کسب و کار حلال را نه تنها در جمکران که در اروپا نیز مورد تهدید قرار می‌دهد! به همین دلیل امروز پاپ بندیکت شانزدهم در پراگ سبزپوش شده بودند و بر شانه‌های مقدس‌ آخوندهای کاتولیک حاضر در محضر ایشان هم یک «شال سبز» خودنمائی می‌کرد. بله دعوا بر سر چند میلیارد دلار ناقابل است که هر سال از جیب ما ملت به بانک‌های غرب سرازیر می‌شود تا اینان تشکل‌های نئونازی به راه اندازند، و با تولید شعارهای گوساله‌فریب «هویت»، اروپائی مسیحی را «انسان آزاد»، و ایرانی را «بندة خدا» بخوانند. بدیهی است که انسان آزاد، حق انتخاب دارد و‌ حق دارد از مواهب زندگی در این دنیا بهره‌مند شود، حال آنکه «بندة خدا» باید به امید دریافت پاداش الهی در «آن‌دنیا» که وجود هم ندارد، رفاه و آسایش و خوشبختی در جهان هستی را نادیده انگارد. چرا؟ چون در غیراینصورت منافع غرب خدشه‌دار خواهد شد و کسی که به نام مسیح کاروان خردجال به راه انداخته نمی‌تواند مخارج زندگی اشرافی خود و دیگر آخوندهای واتیکان را تأمین کند. این است دلیل ابراز ارادت تلویحی واتیکان به دارودستة محمد خاتمی و طاعون سبز در پایتخت جمهوری نژادپرستان چک.

پیشتر در مورد واتیکان به عنوان یک نهاد فاشیست و فعالیت‌های مخرب آن در آمریکای لاتین توضیح مفصل داده‌ایم. همچنین در مورد پاپ‌ها، به ویژه سوابق بندیکت شانزدهم در پنهان داشتن پروندة کشیشان کودک‌باره و مکاتبات وی با فاشیست‌های اطریش چند وبلاگ تلف کرده‌ایم پس تکرار مکررات نمی‌کنیم. فقط به این نکتة مهم اشاره کنیم که واتیکان در تمام جنایات سرمایه‌سالاری غرب شریک است منتهی با رعایت تقیه! هیتلر، ‌ فرانکو، سالازار، دیکتاتورهای آمریکای لاتین و ... افراط‌گرایان یهودی، مسیحی و مسلمان همچون گروه محمد خاتمی همگی مورد تأئید این محفل جنگ‌پرست و دین‌فروش بوده‌ و هنوز هم هستند. هر گاه سرمایه‌سالاری غرب دچار بحران شود، بلافاصله واتیکان طرفدار فقرا خواهد شد. شگرد واتیکان این است که فاشیست‌های حزب دمکرات ایالات متحد را «لائیک» می‌خواند تا برای‌شان بازارگرمی کند. در همین چارچوب است‌ که می‌توان به هم‌سوئی رسانه‌های حکومت اسلامی با پروپاگاند رسانه‌های غرب جهت تبلیغ برای گروه میرحسین موسوی و دارودستة خاتمی پی برد. اما پیش از پرداختن به این هم‌صدائی بهتر است نگاهی داشته باشیم به سایت «بی‌بی‌سی» که اینک سخنگوی پاسدار محسن رضائی شده!

کارفرمایان «بی‌بی‌سی» که از زبان پاسدار محسن رضائی، مدافع «حقوق مردم» شده و فریاد و فغان تشکیل «کمیتة مستقل ملی» برای رسیدگی به نتایج افتضاحات خردادماه را دارند، بهتر است دو نکتة مهم را در نظر آورند. نخست اینکه مشکل ما به هیچ عنوان «تقلب» فرضی در به اصطلاح انتخابات این شبه‌حکومت نیست. چرا که برگزاری انتخابات در یک تئوکراسی که سیاست‌اش را چهارده سدة پیش محمد و علی و حسن و حسین و غیره تعیین کرده‌اند، ‌ فقط نشان حماقت برگزارکنندگان این مراسم مفتضح است. دیگر آنکه، برخلاف تصور «بی‌بی‌سی» ما بخوبی در جریان «اصل مطلب» هستیم!

با انتشار خبر افتتاح بزرگترین منطقة آزاد تجاری در مرز ایران و ترکیه، یکی دیگر از دلائل پنهان تحرکات مزورانة میرحسین موسوی و محفل اصلاح‌طلبان آشکار شد.
دعوای «تقلب» فرضی در به اصطلاح «انتخابات» جمکران همچنانکه پیشتر هم گفتیم ابعاد اقتصادی دارد. اصولاً سیاست خارج از چارچوب اقتصاد نمی‌تواند اعمال شود، آن‌ها که همچون امام سیزدهم «سیاست معنوی» را به میدان آورده‌اند باید بدانند که برخلاف فرمودة ابلهانة امام «روشن ضمیرشان»، ‌آنچه مال خر است در واقع «سیاست معنوی» است، نه اقتصاد. پس بازگردیم به پروپاگاند رسانه‌های رسمی حکومت اسلامی، به ویژه حنازرچوبه که با شدت تمام در آستین طاعون سبز فوت می‌کنند!

رسانة رسمی حکومت اسلامی امروز از زبان شیخ صادق «ال‌لاریجانی»، غلامبچة سفارت، برای ارائة تصویر دلپذیر از منتظری، دارودستة موسوی، گروه اصلاح طلبان و نوة خمینی آنان را هم‌صدا با گروه رجوی و سلطنت‌طلبان معرفی کرده، همگی را مدافع سکولاریسم می‌خواند! البته این نخستین بار نیست که چنین مهملاتی می‌شنویم. خارج از چرندیات آیات عظام، سخنرانی‌های خاتمی، بیانیه‌های موسوی، نامه‌های رجوی و ...همه و همه بر طبل «اسلام خوب» می‌کوبند، نکند در این تعطیلی آخر هفته که ما حواس‌مان به «حسین» در پیتزبورگ و افلاس طفلان مسلم بود فوکویاما «اسلام سکولار» هم اختراع کرد و به ما نگفت؟ بعید نیست!

سخنان شیوای رئیس قوة قضائیة جمکران با کدخبر: 701209 در حنازرچوبه، مورخ 5 مهرماه 1388 منتشر شده. باری شیخ صادق در ادامة مهملات خود فرموده‌اند، یک جریان سیاسی که مورد حمایت اسرائیل و گروه رجوی است می‌خواهد سکولاریسم را در کشور ایجاد کند. نمی‌دانستیم اسرائیل که سی سال است از برکت حکومت اسلامی به عربده‌جوئی در منطقه مشغول شده و نان جنبش حماس را تأمین می‌کند مدافع سکولاریسم در ایران است! این ‌روزها حنازرچوبه «اخبار» عجیبی پخش می‌کند! به عنوان نمونه ادعا می‌کند در عراق، اعضای گروه بن‌لادن با اعضای «حزب بعث» متحد شده‌اند! مسلماً باید معجزه‌ای رخ داده باشد که تروریست‌های اسلام‌پرست مزدور سازمان سیا با لائیک‌های عراق متحد شوند. تردیدی نیست که معجزه شده، چرا که زنبورهای عسل هم در خلخال ذکر «محمد» گرفته‌اند:‌

«نام مبارک حضرت محمد بر روی دو قالب شانه عسل[در روستای لنبر از توابع بخش مرکزی] خلخال نقش بست[...] بر روی این قالب عسل‌ها [...] نام حضرت محمد به صورت برجسته و کاملاً مشهود دیده می‌شود. هدایت‌الله حسنی‌فر، صاحب کندوها [...] گفت این دو شانه عسل از داخل کندوئی که از آغاز سال برای اولین بار عسل از آنها برداشت شده قرار داشته [...]»


بله آنقدر اسلام، اسلام کردند که زنبورها هم قرائت مستقل خود را از دین، آنهم به صورت «برجسته» ارائه دادند. البته معلوم نیست نام «محمد» روی شانه‌عسل آقای حسنی‌فر، همان محمد پیامبر اسلام باشد. ولی وقتی زنبورها بنویسند، محمد مسلماً منظورشان پیامبر اسلام است چون زنبورها محمد دیگری نمی‌شناسند. خبر اسلام آوردن زنبورها با کد: 698774 در حنازرچوبه،‌ مورخ 4 مهرماه 1388 منعکس شده!

بحران مشروعيت عسل حکومتی موجب شد تا زنبورها به سمت گسترش عسلی متمايز از دستورات رسمی حرکت کنند. آنها [...] توانستند در کندوئی که تحت استيلای حکومت است، نوعی عسل مستقل را رواج دهند. تا جائی پيش رفتند که نام مبارک حضرت محمد بر روی دو قالب شانه‌عسل نقش بست[...] در واقع، در جريان تظاهرات خيابانی، دين عامه مردم به ابزاری برای تولید عسل تبديل شد. حسين [...] در مورد نگاهش به عسل می‌گفت: دين، راهی است برای نجات انسان‌ها. يعنی عسل آمده تا ما زندگی بهتری داشته باشيم [...] آن‌ها قالب‌های رسمی را نفی می‌کردند و در مقابل تلاش داشتند تا قرائت‌های خود را بر روی دو قالب شانه‌عسل به صورت برجسته مطرح کنند.




...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت