«منطق» و دیو!
...
«مرگ بر آمریکا و اسرائیل»، همچون «مرگ بر روسیه» یا «جانم فدای ایران» دو روی سکة تبلیغات فاشیسم استعماریاند. شعارهای به اصطلاح ضدآمریکائی را مدافعان حکومت سر میدهند، تا «پاسخ» خود را در شعارهای «مرگ بر روسیه» و «جانم فدای ایران» از زبان مخالفنمایان دریافت کنند. چرا که این شعارها هیچ تقابلی با یکدیگر ندارند. این شعارهای به ظاهر متخالف در واقع «مکمل» یکدیگراند و همچون زوایای مکمل که مجموعشان به صورت «یک خط راست» ترسیم میشود، مجموع شعارهای حکومتی با شعارهای مخالفنمایان و یا «مخالفان هالو» یک خط راست ایجاد میکند که ملت ایران را به سوی جهنم نوین فاشیسم رهنمون خواهد شد.
با شعار «مرگ» و «نفی» و «پرستش» همان نتیجهای عاید ملت ایران خواهد شد که در بهمن ماه 1357 تظاهرکنندگانی که ظاهراً خواهان «آزادی» و «استقلال» بودند بر ما ملت تحمیل کردند: فاجعه! طی آشوبهای سال 1357 کسانیکه صادقانه خواهان «آزادی» و «استقلال» بودند، خطر شعارهای پوچ و شعارهای مشوق خشونت را نمیشناختند. به همین دلیل بود که بسیاری از «دانشگاهیان» و فرنگرفتهها همگام با مزدوران بیگانه پای به تلة سازمان ناتو گذاشتند. این عدم آگاهی را امروز به هیچ عنوان نمیتوان توجیه کرد. همچنانکه شرکت در تظاهرات روز جمعه را!
کسانیکه روز جمعه، 18 سپتامبر 2009 به حمایت از میرحسین موسوی و کروبی در خیابانها به لاتبازی و عربدهجوئی مشغول بودند، تنها هدفشان به خشونت کشیدن جنبش مدنی است. تظاهرات ضددمکراتیک این اراذل و اوباش را همچون تظاهرات «روز قدس»، ساواک جمکران سازماندهی میکند. به همین دلیل شعارهای ابلهانهشان نیز که توسط وزارت امورخارجة اسرائیل ساخته و پرداخته شده، ابتدا در کیهان و امروز در ایرنا توسط «احمد توکلی» «باز تولید» میشود. اینهمه در واقع با هدف خط دادن به مخالفان حکومت، و در ظاهر به بهانة انتقاد از آنها!
علی خامنهای، رهبر حکومت اسلامی امروز در سخنرانی عید فطر مسلمانان ادعا کرد، حکومت اسلامی ایران خواهان حذف نظامی دولت اسرائیل نیست و برای حل مسئلة فلسطین راه حل «منطقی» ارائه داده:
«[حکومت اسلامی] برای قضیة فلسطین یک طرح معقول، منطقی و انسانی دارد که آنرا ارائه کرده [...]»
مشروح سخنان علی خامنهای در ایرنا، سایت رسمی حکومت اسلامی با کدخبر: 689646 انتشار یافته. ما هم فرض میکنیم چنین طرحی واقعیت دارد، و وبلاگ امروز را به بررسی منطقی سخنان شیخ خامنهای و سخنان دیگر نخبگان و فرهیختگان حکومت اسلامی اختصاص میدهیم. اما پیش از ادامة مطلب نگاهی «منطقی» داشته باشیم به تظاهرات روزقدس!
ما برگزاری تظاهرات روزقدس را گامی در راه سرکوب جنبش مدنی ایران و جایگزین کردن آن با فاشیستهای گروه موسوی میدانیم. شرکتکنندگان در این مراسم با شعارهای مزورانة خود عملاً در پی ایجاد «اجماع» پیرامون «مرگ» و «پرستش» و «نفی» دیگران برآمدهاند. چه آنها که شعار «مرگ» بر آمریکا و اسرائیل سرداده بودند، چه آنها که سر در آخور جنگپرستان حامی اسرائیل دارند و با نفی غزه و لبنان «جانشان» را به اصطلاح فدای ایران میکردند؛ البته از طریق عربدهجوئی در خیابان! برای دستگیرشدگان فرضی این تظاهرات به هیچ عنوان متأسف نیستیم، چرا که اینان را در خدمت سیاست استعماری سرکوب جنبش مدنی ایران میدانیم. تفاوتی نمیکند کسی از روی سادهلوحی و یا به دلیل مزدوری بیگانه به مسیر سرکوب جنبش مدنی پای بگذارد؛ مهم پیامد چنین اعمالی است. پس به آنها که روز جمعة گذشته نیتشان برای مبارزه با حکومت «خیر» بوده و منظور بدی نداشتند، یک اصل اساسی را یادآور شویم: اجماع پیرامون «مرگ» و «نفی» و «پرستش» هرگز راه به دمکراسی نمیبرد. متخصصین هدایت افکار عمومی، کسانی که شعارهای انسانستیز «خشونت» و «پرستش» را تنظیم میکنند از این واقعیت کاملا آگاهاند. به همین دلیل است که ایرنا و کیهان، دو رسانة حکومت اسلامی که خط تبلیغاتی خود را از آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک میگیرند شعارهای مرگ و پرستش را به این گستردگی بازتاب میدهند.
ایرنا ابتدا تلاش کرد جهت لجنپراکنی به مشروطه خواهان و آرمانهای مشروطه، میرحسین موسوی را به مبارزان صدر مشروطه وصله کرده، همه را به سفارت انگلستان مرتبط کند. بدون اینکه به حضور غیرقانونی و 5 ماهة «سایمونگاس» در ایران اشارهای کرده باشد! یادآور شویم سفیر انگلستان به هیچ عنوان حق نداشت بدون تقدیم استوارنامة خود چند ماه در ایران اقامت «دیپلماتیک» داشته باشد. اگر رسانههای رسمی حکومت قدرقدرت اسلامی در این مورد خفقان گرفتهاند به دلیل مزدوری و نوکرصفتی حکومت اسلامی است. آفتاب آمد دلیل آفتاب.
رسانة ایرنا، مدتی هم به تریبون «ابوالفضل فاتح» تبدیل شده بود، و از زبان وی به مدح و ثنای اسلام و نظام و خط امام مشغول بود. البته رسانة کذا هنوز به تریبون رضویفقیه، چماقدار ارسالی از فرانسه تبدیل نشده، فقط سنگ ریزهخواران کارخانةرجاله پروری را به سینه میزند. اما اخیراً به دلائل «هستهای»، نگاههای پر مهر و محبتی به قبیلة اکبر بهرمانی میاندازد. سایت ایرنا، مورخ 28 شهریورماه سالجاری نامة بیشرمانه فرزندان اکبربهرمانی را منتشر کرده که در آن خواهان «احقاق حقوق» خود شدهاند.
اینان ضمن ستایش مفصل از «پدر» شریف و درستکارشان خود را نیز از هرگونه سوءاستفاده مبری دانسته از شیخ صادق لاریجانی خواهان برخورد با «شایعات» و «اتهامات» علیه خانوادة بسیار «شریف» هاشمی شدهاند. این «5 تن» شرافتمند و درستکار بیشرمانه ادعا کردهاند که در سالهای اخیر هیچ دسترسی به قدرت نداشتهاند. به فرض محال که چنین باشد، چپاول و سوءاستفادههای پیش از سالهای اخیر هم حتماً مشمول مرور زمان شده! از سوی دیگر برای تاراج و سوءاستفادة مالی الزاماً نیازی به استقرار در مناصب دولتی نیست. مگر بهزاد نبوی یا ابراهیم یزدی مناصب دولتی دارند؟ خیر! ولی راه چپاول برایشان باز است، چون اولی به صورت رایگان «مشاور» پتروپارس، و دومی مشاور شرکتهای متعلق به هاشمی رفسنجانی، علی خامنهای و محمدیزدی، سه جنایتکار درستکار حکومت جمکران در مناطق آزاد است.
باری، ارسال نامههای مضحک در ستایش «پدر» و مجیزگوئی از نظام توحش نشان حماقت نویسندگان چنین مزخرفاتی است که قیاس به نفس کرده مخاطبان را نیز ابله پنداشتهاند. البته بین خودمان بماند، رایحة تعفن میرزابنویس ساواک و سبک نگارش قلم به مزدهای فاشیسم استعماری از این نامه همچون دیگر ابتذالنامههای پروپاگاند غرب به مشام میرسد:
«در سالهای اخیر از همة مناصب و دسترسی به قدرت و بیتالمال [...] دور بودهایم.»
این نامة وقیحانه با کدخبر: 689191 منتشر شده. ولی فراموش نکنیم که وقاحت فرزندان اکبربهرمانی ناشی از وقاحت و دریدگی اربابان حکومت اسلامی در سازمان ناتو است. اینان میپندارند با رسیدگی قوة قضائیه جمکران و صدور حکم شیخ صادق میتوانند چپاول خود را از ملت ایران پنهان دارند. حال آنکه قوة قضائیة حکومت اسلامی با هر گامی که در راه اثبات «شرافت» نداشتة قبیلة رفسنجانی بردارد، در واقع بیشرافتی خود را به اثبات میرساند. چرا؟ چون این قوه هرگز نمیتواند حکم دادگاه بینالمللی برای رسیدگی به جرائم شرکتهای نفتی را به زیر سئوال ببرد. این دادگاه دو شرکت «توتال» و «استات اویل» را به جرم پرداخت رشوه به مهدی هاشمی، محکوم کرده و دو شرکت مذکور بدون تقاضای استیناف حاضر به پرداخت چند میلیون دلار جریمه شدهاند! شرکت توتال به تنهائی مبلغ 40 میلیون دلار به پسر شرافتمند هاشمی پرداخت کرده بود. و این خبر در روزنامة لوموند، مورخ اول سپتامبر 2007 منتشر شد، و در وبلاگ «زنگار دستار»، مورخ 10 سپتامبر 2007 به این مطلب اشاره کردهایم:
«خبر پرداخت 40 میلیون دلار رشوه به پسر اکبر رفسنجانی از سوی شرکت توتال، که در روزنامة لوموند مورخ اول سپتامبر 2007 منتشر شده، خبری است کاملاً موثق! و به همین دلیل، هم شرکت توتال، و هم پادوهای حکومت اسلامی در فرانسه در برابر آن سکوت کردهاند. چرا که اگر اینان رسماً به روزنامة لوموند اعتراض کنند، لوموند اسناد و مدارک پرداخت رشوه به مهدی هاشمی را نیز منتشر خواهد کرد، و افتضاح معنویت در حکومت عدل علی خیلی بالا خواهد گرفت. خوشبختانه، هنوز در کشور فرانسه لجنزاری به نام حکومت عدل الهی تأسیس نشده، و اگر رسانهای اتهامی به کسی وارد کند، ناچار است در دادگاه پاسخگو باشد، به همچنین اگر شخص یا گروهی، رسماً به رسانهای اتهام وارد کند.»
حال نگاهی خواهیم داشت به ابتذالنامة احمدتوکلی، پسرخالة پاسدار «اللاریجانی» خطاب به میرحسین موسوی و محمد خاتمی که در تاریخ 29 شهریورماه سالجاری با کدخبر: 689672 در سایت رسمی حکومت اسلامی منعکس شده. محور تبلیغاتی ابتذالنامة مذکور حقنه کردن گروه موسوی به عنوان مخالف حکومت اسلامی به ملت ایران است، چرا؟ چون احمد توکلی با توسل به واژگون نمائی، شعارهای استحماری «مرگ بر روسیه» و «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را مخالف با «مبانی انقلاب اسلامی» میخواند تا برای این شعارهای ابلهانه بازار گرمی کرده باشد.
همچنانکه گفتیم این دو شعار در واقع دو شعار استحماری «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» را تکمیل میکند. و به همین دلیل است که توکلی، سردستة بوزینگان کفنپوش و چماقداران حکومت اسلامی برای رونق دکان ارباب قلم را به دست جنایتکارش آلوده کرده. ما هم به احمد توکلی و اربابان مفلوکاش گوشزد میکنیم که شعارهای مذکور هیچ تخالفی با «مبانی انقلاب اسلامی» ندارد، کاملاً بر عکس برای فریب افکار عمومی و دامن زدن به تعصبات بومی، با پوشش نوین شعارهای فلسطینستیزی و ایرانپرستی همین مبانی استعماری فرسوده را «آراسته» و «دلپذیر» مینمایاند. حال که موضوع آراستن مبانی فرسودة استعماری مطرح شد بپردازیم به «منطقی» شدن شیخ خامنهای، رهبر حکومت اسلامی.
به گزارش ایرنا، مورخ 29 شهریورماه 1388 خامنهای در دیدار با «مسئولان نظام» و سفرای کشورهای مسلماننشین سخنرانی کرده، ضمن ارائة تصویر قدرتمند از اسرائیل بینوا، از اینکه در برابر چنین حاکمیت نیرومندی «ایستاده» بسیار افتخار و مباهات فرموده. همچنانکه گفتیم هدف از تبلیغات رسانهای غرب جهت برگزاری تظاهرات روزقدس در واقع ارائة تصویر واژگون از حاکمیت اسرائیل، به عنوان قدرتمندترین حکومت جهان و با هدف ارائة تصویر واژگون از حکومت اسلامی، به عنوان مخالف چنین حکومت قدرقدرتی است. به این ترتیب از یکسو، افکار عمومی به ویژه در کشورهای مسلماننشین قدرت دروغین اسرائیل را «باور» میکند و از سوی دیگر به دلیل تجاوز اسرائیل به حقوق مردم بیدفاع فلسطین نفرت از اسرائیل را به دل میگیرد. همین کافی است تا سازمان ناتو و به ویژه فرماندة آن، ایالات متحد بتواند از استقرار صلح در منطقه جلوگیری کند. چرا؟ چون با گزافهگوئی پیرامون قدرت فرضی اسرائیل، از این دولت برای تجاوز نظامی و اشغال سرزمینهای لبنان و سوریه حمایت میکنند و افکار عمومی کشورهای مسلماننشین را در برابر صلح قرار میدهند.
این خطی است که حکومت اسلامی تبلیغات برای آن را آغاز کرد و سران کشورهای مذاکره کننده با اسرائیل را خائن به آرمان فلسطین جلوه داد. حال آنکه خیانت به آرمان فلسطین در واقع رویگرداندن از مذاکرات صلح با اسرائیل است. حکومت اسلامی در راستای تأمین منافع سازمان ناتو، با پیروی از این سیاست مزورانه مانع از استقرار صلح در منطقه و بازگشت اسرائیل به مرزهای بینالمللیاش میشود و مزدوری خود را «افتخار» بزرگی میداند:
«[خامنهای افزود] به برکت [...] حاکمیت اسلام، ملت ایران اکنون پیشتاز مقابله با [اسرائیل] است و این ملت امروز به ایستادگی خود در مقابل زورگوترین، جسورترین و گستاخترین مستکبر عالم، افتخار و مباهات میکند[...]»
میبینیم که چگونه در سخنان خامنهای اسرائیل از «ثری» به «ثریا» میرسد. در واقع، اسرائیل پس از شکست در جنگ 33 روزه علیرغم حمایت همة جانبة نیروی هوائی آمریکا، در آستانة فروپاشی است. و همچون سلیمان اسطورهها فقط در «باور» مردم «زنده» مانده؛ کافی است نسیمی بوزد! اگر کمکهای مالی و لوژیستیک سازمان ناتو، به همراه مداحیهای رهبر فرزانه و تبلیغات استعماری نباشد، اسرائیل همچون حکومت اسلامی نقش زمین خواهد شد. به همین دلیل است که پروپاگاند غرب از زبان رهبر حکومت اسلامی مخالفت «امت مسلمان» با دولتهای متبوعشان را میطلبد:
«اگر امت اسلامی متحد بود[...] امروز زورگویان نمیتوانستند طرحهای خود را به دولتهای اسلامی تحمیل کنند[...]»
«امت مسلمان» همچون مردم مسلمان و همچون خلقهای مسلمان بسیار بیجا میکند برای دولتاش تعیین تکلیف کند. مگر همه جا طویلة جمکران است که مشتی چماقدار گوش به فرمان سفارتخانههای غرب در خیابان سیاست دولت را تعیین کنند؟ بله این نفسکشطلبی و قانونگریزی را از زبان همان خامنهای میشنویم که به قول خودش طرح «منطقی» و عقلانی و انسانی برای فلسطین هم ارائه کرده! وی ضمن شیون و زاری و روضه و زوزة عید فطر میگوید، ما که نمیخواهیم دولت اسرائیل را از بین ببریم، تا حرف میزنیم به ما تهمت میزنند:
«[دشمنان] میگویند عدهای میخواهند یک دولت عضو سازمان ملل را از بین ببرند[این رژیم] دولتی جعلی است که یک ملت را نابود کرده[حکومت اسلامی] یک طرح معقول، منطقی و انسانی [...] ارائه کرده[...]»
البته رهبر فرزانه و باهوش و زرنگ حکومت چاه جمکران نمیدانند که هر چه منطقی باشد الزاماً شدنی نیست! مگر خواست ملت ایران برای استقرار دمکراسی غیرمنطقی است؟ نه! چرا ما نمیتوانیم از حاکمیت قوانین انسانمحور برخوردار شویم؟ چون منافع سازمان ناتو خدشهدار میشود! در نتیجه همین سازمان جنایتکار، جنجال میرحسین موسوی و کروبی مزدور را برای مقابله با خواست منطقی ملت ایران به راه انداخته. بگذریم! گویا طرح معقول و منطقی و انسانی رهبری همان طرحی است که شدنی نیست و باید کارساز آمریکا و اسرائیل شده با تحمیل شرایط ویژة نظامی بر منطقه، مذاکرات صلح را منتفی کند. فرض محال که محال نیست پس فرض کنیم که حکومت اسلامی منطق میشناسد و خواهان حل مسائل، حداقل در فلسطین از طریق منطقی و انسانی است.
پس باید از رهبر این حکومت «منطقی» بپرسیم تظاهرات خیابانی بر علیه اسرائیل و آمریکا آیا «منطقی» است؟ شما که مستقل، قدرقدرت و اهل «منطق» هستید، مسلماً باید بدانید که برخورد منطقی با مسائل از طریق «گفتگو» امکانپذیر میشود نه از طریق تهدید و عربدهجوئی، آنهم در خیابانها. پس به چه دلیل اکبر بهرمانی و دیگران برای حضور مردم در تظاهرات روز قدس فراخوان میدهند؟ چرا حکومت اسلامی که به قول سرکار از پیشتازترین مخالفان اسرائیل است همچون کودکی عاجز از استدلال در برابر بزرگترها، از گفتگو با اسرائیل میگریزد؟ مگر از اسرائیل میترسید؟ مسلماً نه! شما بیم آن دارید که گفتگو با اسرائیل به هر دوی شما آسیب برساند. حکومت اسرائیل شیشة عمر حکومت اسلامی است، نباید آسیبی به آن برسد. کاملاً بر عکس، شما باید مراقب باشید که از اسرائیل تصویر دیو افسانهای ارائه کنید تا «امت اسلامی» به نفرت و هراس دچار شده، عقلسلیم و منطق را در پیشگاه احساسات قربانی کند. اینگونه است که هر نوع برخورد منطقی دولتهای منطقه با اسرائیل توسط «امت اسلامی» در عربدهجوئیهای خیابانی محکوم خواهد شد. این است «منطق» حکومت اسلامی: دامن زدن به منطقستیزی و شعلهور کردن تعصبات کور در کل منطقه، واژگون نمائی و عقیدهسازی پیرامون قدرت کاذب اسرائیل فقط با هدف سربازگیری در منطقه برای مخالفت با صلح. تنها «منطق» در چنین برخوردی «منطق» فریب و نیرنگ و شارلاتانیسم سیاسی است.
اما دوران فریب حکومتهای اسلامی به سر رسیده. ایام همیشه به کام دیو و دد نخواهد بود. نه تنها اربابان شما در لندن و واشنگتن دست و پایشان را جمع کردهاند که پیشکار چینیشان هم ناچار شد دکان پیشرفتهای «علمی» کرة شمالی را برچیند. دوران نفسکشطلبی طالبان از شیعی گرفته تا سنی و غیره در این منطقه به پایان خود نزدیک میشود.
با شعار «مرگ» و «نفی» و «پرستش» همان نتیجهای عاید ملت ایران خواهد شد که در بهمن ماه 1357 تظاهرکنندگانی که ظاهراً خواهان «آزادی» و «استقلال» بودند بر ما ملت تحمیل کردند: فاجعه! طی آشوبهای سال 1357 کسانیکه صادقانه خواهان «آزادی» و «استقلال» بودند، خطر شعارهای پوچ و شعارهای مشوق خشونت را نمیشناختند. به همین دلیل بود که بسیاری از «دانشگاهیان» و فرنگرفتهها همگام با مزدوران بیگانه پای به تلة سازمان ناتو گذاشتند. این عدم آگاهی را امروز به هیچ عنوان نمیتوان توجیه کرد. همچنانکه شرکت در تظاهرات روز جمعه را!
کسانیکه روز جمعه، 18 سپتامبر 2009 به حمایت از میرحسین موسوی و کروبی در خیابانها به لاتبازی و عربدهجوئی مشغول بودند، تنها هدفشان به خشونت کشیدن جنبش مدنی است. تظاهرات ضددمکراتیک این اراذل و اوباش را همچون تظاهرات «روز قدس»، ساواک جمکران سازماندهی میکند. به همین دلیل شعارهای ابلهانهشان نیز که توسط وزارت امورخارجة اسرائیل ساخته و پرداخته شده، ابتدا در کیهان و امروز در ایرنا توسط «احمد توکلی» «باز تولید» میشود. اینهمه در واقع با هدف خط دادن به مخالفان حکومت، و در ظاهر به بهانة انتقاد از آنها!
علی خامنهای، رهبر حکومت اسلامی امروز در سخنرانی عید فطر مسلمانان ادعا کرد، حکومت اسلامی ایران خواهان حذف نظامی دولت اسرائیل نیست و برای حل مسئلة فلسطین راه حل «منطقی» ارائه داده:
«[حکومت اسلامی] برای قضیة فلسطین یک طرح معقول، منطقی و انسانی دارد که آنرا ارائه کرده [...]»
مشروح سخنان علی خامنهای در ایرنا، سایت رسمی حکومت اسلامی با کدخبر: 689646 انتشار یافته. ما هم فرض میکنیم چنین طرحی واقعیت دارد، و وبلاگ امروز را به بررسی منطقی سخنان شیخ خامنهای و سخنان دیگر نخبگان و فرهیختگان حکومت اسلامی اختصاص میدهیم. اما پیش از ادامة مطلب نگاهی «منطقی» داشته باشیم به تظاهرات روزقدس!
ما برگزاری تظاهرات روزقدس را گامی در راه سرکوب جنبش مدنی ایران و جایگزین کردن آن با فاشیستهای گروه موسوی میدانیم. شرکتکنندگان در این مراسم با شعارهای مزورانة خود عملاً در پی ایجاد «اجماع» پیرامون «مرگ» و «پرستش» و «نفی» دیگران برآمدهاند. چه آنها که شعار «مرگ» بر آمریکا و اسرائیل سرداده بودند، چه آنها که سر در آخور جنگپرستان حامی اسرائیل دارند و با نفی غزه و لبنان «جانشان» را به اصطلاح فدای ایران میکردند؛ البته از طریق عربدهجوئی در خیابان! برای دستگیرشدگان فرضی این تظاهرات به هیچ عنوان متأسف نیستیم، چرا که اینان را در خدمت سیاست استعماری سرکوب جنبش مدنی ایران میدانیم. تفاوتی نمیکند کسی از روی سادهلوحی و یا به دلیل مزدوری بیگانه به مسیر سرکوب جنبش مدنی پای بگذارد؛ مهم پیامد چنین اعمالی است. پس به آنها که روز جمعة گذشته نیتشان برای مبارزه با حکومت «خیر» بوده و منظور بدی نداشتند، یک اصل اساسی را یادآور شویم: اجماع پیرامون «مرگ» و «نفی» و «پرستش» هرگز راه به دمکراسی نمیبرد. متخصصین هدایت افکار عمومی، کسانی که شعارهای انسانستیز «خشونت» و «پرستش» را تنظیم میکنند از این واقعیت کاملا آگاهاند. به همین دلیل است که ایرنا و کیهان، دو رسانة حکومت اسلامی که خط تبلیغاتی خود را از آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک میگیرند شعارهای مرگ و پرستش را به این گستردگی بازتاب میدهند.
ایرنا ابتدا تلاش کرد جهت لجنپراکنی به مشروطه خواهان و آرمانهای مشروطه، میرحسین موسوی را به مبارزان صدر مشروطه وصله کرده، همه را به سفارت انگلستان مرتبط کند. بدون اینکه به حضور غیرقانونی و 5 ماهة «سایمونگاس» در ایران اشارهای کرده باشد! یادآور شویم سفیر انگلستان به هیچ عنوان حق نداشت بدون تقدیم استوارنامة خود چند ماه در ایران اقامت «دیپلماتیک» داشته باشد. اگر رسانههای رسمی حکومت قدرقدرت اسلامی در این مورد خفقان گرفتهاند به دلیل مزدوری و نوکرصفتی حکومت اسلامی است. آفتاب آمد دلیل آفتاب.
رسانة ایرنا، مدتی هم به تریبون «ابوالفضل فاتح» تبدیل شده بود، و از زبان وی به مدح و ثنای اسلام و نظام و خط امام مشغول بود. البته رسانة کذا هنوز به تریبون رضویفقیه، چماقدار ارسالی از فرانسه تبدیل نشده، فقط سنگ ریزهخواران کارخانةرجاله پروری را به سینه میزند. اما اخیراً به دلائل «هستهای»، نگاههای پر مهر و محبتی به قبیلة اکبر بهرمانی میاندازد. سایت ایرنا، مورخ 28 شهریورماه سالجاری نامة بیشرمانه فرزندان اکبربهرمانی را منتشر کرده که در آن خواهان «احقاق حقوق» خود شدهاند.
اینان ضمن ستایش مفصل از «پدر» شریف و درستکارشان خود را نیز از هرگونه سوءاستفاده مبری دانسته از شیخ صادق لاریجانی خواهان برخورد با «شایعات» و «اتهامات» علیه خانوادة بسیار «شریف» هاشمی شدهاند. این «5 تن» شرافتمند و درستکار بیشرمانه ادعا کردهاند که در سالهای اخیر هیچ دسترسی به قدرت نداشتهاند. به فرض محال که چنین باشد، چپاول و سوءاستفادههای پیش از سالهای اخیر هم حتماً مشمول مرور زمان شده! از سوی دیگر برای تاراج و سوءاستفادة مالی الزاماً نیازی به استقرار در مناصب دولتی نیست. مگر بهزاد نبوی یا ابراهیم یزدی مناصب دولتی دارند؟ خیر! ولی راه چپاول برایشان باز است، چون اولی به صورت رایگان «مشاور» پتروپارس، و دومی مشاور شرکتهای متعلق به هاشمی رفسنجانی، علی خامنهای و محمدیزدی، سه جنایتکار درستکار حکومت جمکران در مناطق آزاد است.
باری، ارسال نامههای مضحک در ستایش «پدر» و مجیزگوئی از نظام توحش نشان حماقت نویسندگان چنین مزخرفاتی است که قیاس به نفس کرده مخاطبان را نیز ابله پنداشتهاند. البته بین خودمان بماند، رایحة تعفن میرزابنویس ساواک و سبک نگارش قلم به مزدهای فاشیسم استعماری از این نامه همچون دیگر ابتذالنامههای پروپاگاند غرب به مشام میرسد:
«در سالهای اخیر از همة مناصب و دسترسی به قدرت و بیتالمال [...] دور بودهایم.»
این نامة وقیحانه با کدخبر: 689191 منتشر شده. ولی فراموش نکنیم که وقاحت فرزندان اکبربهرمانی ناشی از وقاحت و دریدگی اربابان حکومت اسلامی در سازمان ناتو است. اینان میپندارند با رسیدگی قوة قضائیه جمکران و صدور حکم شیخ صادق میتوانند چپاول خود را از ملت ایران پنهان دارند. حال آنکه قوة قضائیة حکومت اسلامی با هر گامی که در راه اثبات «شرافت» نداشتة قبیلة رفسنجانی بردارد، در واقع بیشرافتی خود را به اثبات میرساند. چرا؟ چون این قوه هرگز نمیتواند حکم دادگاه بینالمللی برای رسیدگی به جرائم شرکتهای نفتی را به زیر سئوال ببرد. این دادگاه دو شرکت «توتال» و «استات اویل» را به جرم پرداخت رشوه به مهدی هاشمی، محکوم کرده و دو شرکت مذکور بدون تقاضای استیناف حاضر به پرداخت چند میلیون دلار جریمه شدهاند! شرکت توتال به تنهائی مبلغ 40 میلیون دلار به پسر شرافتمند هاشمی پرداخت کرده بود. و این خبر در روزنامة لوموند، مورخ اول سپتامبر 2007 منتشر شد، و در وبلاگ «زنگار دستار»، مورخ 10 سپتامبر 2007 به این مطلب اشاره کردهایم:
«خبر پرداخت 40 میلیون دلار رشوه به پسر اکبر رفسنجانی از سوی شرکت توتال، که در روزنامة لوموند مورخ اول سپتامبر 2007 منتشر شده، خبری است کاملاً موثق! و به همین دلیل، هم شرکت توتال، و هم پادوهای حکومت اسلامی در فرانسه در برابر آن سکوت کردهاند. چرا که اگر اینان رسماً به روزنامة لوموند اعتراض کنند، لوموند اسناد و مدارک پرداخت رشوه به مهدی هاشمی را نیز منتشر خواهد کرد، و افتضاح معنویت در حکومت عدل علی خیلی بالا خواهد گرفت. خوشبختانه، هنوز در کشور فرانسه لجنزاری به نام حکومت عدل الهی تأسیس نشده، و اگر رسانهای اتهامی به کسی وارد کند، ناچار است در دادگاه پاسخگو باشد، به همچنین اگر شخص یا گروهی، رسماً به رسانهای اتهام وارد کند.»
حال نگاهی خواهیم داشت به ابتذالنامة احمدتوکلی، پسرخالة پاسدار «اللاریجانی» خطاب به میرحسین موسوی و محمد خاتمی که در تاریخ 29 شهریورماه سالجاری با کدخبر: 689672 در سایت رسمی حکومت اسلامی منعکس شده. محور تبلیغاتی ابتذالنامة مذکور حقنه کردن گروه موسوی به عنوان مخالف حکومت اسلامی به ملت ایران است، چرا؟ چون احمد توکلی با توسل به واژگون نمائی، شعارهای استحماری «مرگ بر روسیه» و «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را مخالف با «مبانی انقلاب اسلامی» میخواند تا برای این شعارهای ابلهانه بازار گرمی کرده باشد.
همچنانکه گفتیم این دو شعار در واقع دو شعار استحماری «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» را تکمیل میکند. و به همین دلیل است که توکلی، سردستة بوزینگان کفنپوش و چماقداران حکومت اسلامی برای رونق دکان ارباب قلم را به دست جنایتکارش آلوده کرده. ما هم به احمد توکلی و اربابان مفلوکاش گوشزد میکنیم که شعارهای مذکور هیچ تخالفی با «مبانی انقلاب اسلامی» ندارد، کاملاً بر عکس برای فریب افکار عمومی و دامن زدن به تعصبات بومی، با پوشش نوین شعارهای فلسطینستیزی و ایرانپرستی همین مبانی استعماری فرسوده را «آراسته» و «دلپذیر» مینمایاند. حال که موضوع آراستن مبانی فرسودة استعماری مطرح شد بپردازیم به «منطقی» شدن شیخ خامنهای، رهبر حکومت اسلامی.
به گزارش ایرنا، مورخ 29 شهریورماه 1388 خامنهای در دیدار با «مسئولان نظام» و سفرای کشورهای مسلماننشین سخنرانی کرده، ضمن ارائة تصویر قدرتمند از اسرائیل بینوا، از اینکه در برابر چنین حاکمیت نیرومندی «ایستاده» بسیار افتخار و مباهات فرموده. همچنانکه گفتیم هدف از تبلیغات رسانهای غرب جهت برگزاری تظاهرات روزقدس در واقع ارائة تصویر واژگون از حاکمیت اسرائیل، به عنوان قدرتمندترین حکومت جهان و با هدف ارائة تصویر واژگون از حکومت اسلامی، به عنوان مخالف چنین حکومت قدرقدرتی است. به این ترتیب از یکسو، افکار عمومی به ویژه در کشورهای مسلماننشین قدرت دروغین اسرائیل را «باور» میکند و از سوی دیگر به دلیل تجاوز اسرائیل به حقوق مردم بیدفاع فلسطین نفرت از اسرائیل را به دل میگیرد. همین کافی است تا سازمان ناتو و به ویژه فرماندة آن، ایالات متحد بتواند از استقرار صلح در منطقه جلوگیری کند. چرا؟ چون با گزافهگوئی پیرامون قدرت فرضی اسرائیل، از این دولت برای تجاوز نظامی و اشغال سرزمینهای لبنان و سوریه حمایت میکنند و افکار عمومی کشورهای مسلماننشین را در برابر صلح قرار میدهند.
این خطی است که حکومت اسلامی تبلیغات برای آن را آغاز کرد و سران کشورهای مذاکره کننده با اسرائیل را خائن به آرمان فلسطین جلوه داد. حال آنکه خیانت به آرمان فلسطین در واقع رویگرداندن از مذاکرات صلح با اسرائیل است. حکومت اسلامی در راستای تأمین منافع سازمان ناتو، با پیروی از این سیاست مزورانه مانع از استقرار صلح در منطقه و بازگشت اسرائیل به مرزهای بینالمللیاش میشود و مزدوری خود را «افتخار» بزرگی میداند:
«[خامنهای افزود] به برکت [...] حاکمیت اسلام، ملت ایران اکنون پیشتاز مقابله با [اسرائیل] است و این ملت امروز به ایستادگی خود در مقابل زورگوترین، جسورترین و گستاخترین مستکبر عالم، افتخار و مباهات میکند[...]»
میبینیم که چگونه در سخنان خامنهای اسرائیل از «ثری» به «ثریا» میرسد. در واقع، اسرائیل پس از شکست در جنگ 33 روزه علیرغم حمایت همة جانبة نیروی هوائی آمریکا، در آستانة فروپاشی است. و همچون سلیمان اسطورهها فقط در «باور» مردم «زنده» مانده؛ کافی است نسیمی بوزد! اگر کمکهای مالی و لوژیستیک سازمان ناتو، به همراه مداحیهای رهبر فرزانه و تبلیغات استعماری نباشد، اسرائیل همچون حکومت اسلامی نقش زمین خواهد شد. به همین دلیل است که پروپاگاند غرب از زبان رهبر حکومت اسلامی مخالفت «امت مسلمان» با دولتهای متبوعشان را میطلبد:
«اگر امت اسلامی متحد بود[...] امروز زورگویان نمیتوانستند طرحهای خود را به دولتهای اسلامی تحمیل کنند[...]»
«امت مسلمان» همچون مردم مسلمان و همچون خلقهای مسلمان بسیار بیجا میکند برای دولتاش تعیین تکلیف کند. مگر همه جا طویلة جمکران است که مشتی چماقدار گوش به فرمان سفارتخانههای غرب در خیابان سیاست دولت را تعیین کنند؟ بله این نفسکشطلبی و قانونگریزی را از زبان همان خامنهای میشنویم که به قول خودش طرح «منطقی» و عقلانی و انسانی برای فلسطین هم ارائه کرده! وی ضمن شیون و زاری و روضه و زوزة عید فطر میگوید، ما که نمیخواهیم دولت اسرائیل را از بین ببریم، تا حرف میزنیم به ما تهمت میزنند:
«[دشمنان] میگویند عدهای میخواهند یک دولت عضو سازمان ملل را از بین ببرند[این رژیم] دولتی جعلی است که یک ملت را نابود کرده[حکومت اسلامی] یک طرح معقول، منطقی و انسانی [...] ارائه کرده[...]»
البته رهبر فرزانه و باهوش و زرنگ حکومت چاه جمکران نمیدانند که هر چه منطقی باشد الزاماً شدنی نیست! مگر خواست ملت ایران برای استقرار دمکراسی غیرمنطقی است؟ نه! چرا ما نمیتوانیم از حاکمیت قوانین انسانمحور برخوردار شویم؟ چون منافع سازمان ناتو خدشهدار میشود! در نتیجه همین سازمان جنایتکار، جنجال میرحسین موسوی و کروبی مزدور را برای مقابله با خواست منطقی ملت ایران به راه انداخته. بگذریم! گویا طرح معقول و منطقی و انسانی رهبری همان طرحی است که شدنی نیست و باید کارساز آمریکا و اسرائیل شده با تحمیل شرایط ویژة نظامی بر منطقه، مذاکرات صلح را منتفی کند. فرض محال که محال نیست پس فرض کنیم که حکومت اسلامی منطق میشناسد و خواهان حل مسائل، حداقل در فلسطین از طریق منطقی و انسانی است.
پس باید از رهبر این حکومت «منطقی» بپرسیم تظاهرات خیابانی بر علیه اسرائیل و آمریکا آیا «منطقی» است؟ شما که مستقل، قدرقدرت و اهل «منطق» هستید، مسلماً باید بدانید که برخورد منطقی با مسائل از طریق «گفتگو» امکانپذیر میشود نه از طریق تهدید و عربدهجوئی، آنهم در خیابانها. پس به چه دلیل اکبر بهرمانی و دیگران برای حضور مردم در تظاهرات روز قدس فراخوان میدهند؟ چرا حکومت اسلامی که به قول سرکار از پیشتازترین مخالفان اسرائیل است همچون کودکی عاجز از استدلال در برابر بزرگترها، از گفتگو با اسرائیل میگریزد؟ مگر از اسرائیل میترسید؟ مسلماً نه! شما بیم آن دارید که گفتگو با اسرائیل به هر دوی شما آسیب برساند. حکومت اسرائیل شیشة عمر حکومت اسلامی است، نباید آسیبی به آن برسد. کاملاً بر عکس، شما باید مراقب باشید که از اسرائیل تصویر دیو افسانهای ارائه کنید تا «امت اسلامی» به نفرت و هراس دچار شده، عقلسلیم و منطق را در پیشگاه احساسات قربانی کند. اینگونه است که هر نوع برخورد منطقی دولتهای منطقه با اسرائیل توسط «امت اسلامی» در عربدهجوئیهای خیابانی محکوم خواهد شد. این است «منطق» حکومت اسلامی: دامن زدن به منطقستیزی و شعلهور کردن تعصبات کور در کل منطقه، واژگون نمائی و عقیدهسازی پیرامون قدرت کاذب اسرائیل فقط با هدف سربازگیری در منطقه برای مخالفت با صلح. تنها «منطق» در چنین برخوردی «منطق» فریب و نیرنگ و شارلاتانیسم سیاسی است.
اما دوران فریب حکومتهای اسلامی به سر رسیده. ایام همیشه به کام دیو و دد نخواهد بود. نه تنها اربابان شما در لندن و واشنگتن دست و پایشان را جمع کردهاند که پیشکار چینیشان هم ناچار شد دکان پیشرفتهای «علمی» کرة شمالی را برچیند. دوران نفسکشطلبی طالبان از شیعی گرفته تا سنی و غیره در این منطقه به پایان خود نزدیک میشود.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت