سه‌شنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۸


خواب مرداب!
...

ای مرغ‌های طوفان! پروازتان بلند
[...]
زان سوی خواب مرداب آوازتان بلند
می‌خواهم از نسیم بپرسم
بی جزر و مد قلب شما
آه!
دریا چگونه می‌تپد امروز؟

«ديگر امريكا نمي‌تواند به اينجا حكومت كند، و ديگر ساير ابرقدرت‌ها نمي‌توانند در اين مملكت حكومت كنند. روز قدس روزي است كه بايد به همة ابرقدرت‌ها هشدار داد كه بايد دست خود را از روي مستضعفين برداريد و سر جاي خود بنشينيد.»


این گزافه‌گوئی‌های جاهل‌مسلکانه بخشی است از سخنرانی خمینی در تاریخ 25 مردادماه 1358 که امروز در «فارس‌نیوز» منتشر شده.

امروز می‌پردازیم به اهداف پروپاگاند استعماری که با شعارهای گوساله‌فریب در ایران و دیگر کشورها، به ویژه در کشورهای مسلمان‌نشین بر طبل شرکت در راهپیمائی «روز قدس»‌ می‌کوبد. هدف از این تبلیغات مزورانه در واقع ارائة «تصویر قدرت‌جهانی» از حاکمیت اسرائیل است. هر چه این تصویر واژگون در افکار عمومی و باورها تقویت شود، تصویر حکومت اسلامی به عنوان «تنها» مخالف اسرائیل یا همان قدرت «فرضی» جهانی تقویت خواهد شد. در این چارچوب بهتر می‌توان به دلیل تبلیغات رسانه‌های غرب برای روز کذا و طرفداری آخوندهای یهودی و مسیحی ساکن فرنگ از راهپیمائی مذکور پی برد.

پیش از ادامة مطلب در مورد وبلاگ «روژلب و نعلین» یادآور شویم ما با دخالت دستاربندان در سیاست، حتی در سیاست حکومت اسلامی مخالف‌ایم. طی تاریخ معاصر ایران این دخالت‌ها فقط با هدف «قانون‌شکنی»، ‌ تحمیل «آشوب» و ایجاد هرج‌و‌مرج صورت گرفته. پس هیچ نیازی نیست که بگوئیم حسینعلی منتظری سر در کدام آخور دارد و کدام سفارتخانه از خیرخواهی مزورانة او و دیگر نعلین‌های مدافع «مردم» حمایت می‌کند! همچنین نیازی نیست که بگوئیم اوباش گروه پاسدار ال‌لاریجانی، به ویژه جنایتکاری به نام احمد توکلی، پسر خالة پاسدار علی‌کوچیکه،‌ که اینروزها خیلی مدافع قانون و مقررات شده، سر در همان آخور دارند. سوابق جنایات احمد توکلی محفوظ است و شاید در فرصت دیگری به آن بپردازیم. در هر حال کسانی امروز به بهانة دفاع از «مردم» و دفاع از «قانون» آشکارا به قانون‌شکنی پرداخته‌اند، و می‌بینیم که قوة قضائیه هم کور و کر و لال شده. مدافعین دروغین قوانین همان دارودستة علی لاریجانی‌اند، مدافعین دروغین «مردم» هم دستاربندان جیره‌خوار استعمار. اینان مطالبات دین‌فروشانة اربابان خود را از زبان «مردم» بیان کرده، وانمود می‌کنند که «اسلام ضداستبداد است» و به این ترتیب، بر خلاف تجربة سه دهة ملت ایران، بر مهملات امثال فوکویاما مهر تأئید می‌زنند. پیام واقعی بیانیة منتظری چه بود؟

وی این مطلب را القاء می‌کند که «مردم می‌گویند» اسلام این نکبت و توحش نیست! اسلام خیلی خوب است، و اسلام خوب همان است که در خطبة‌ 27 نهج‌البلاغه، ‌ یا همان بی‌بی‌گوزک «خلخال زن یهودی» آمده!

اولاً «مردم» کذا و طبق معمول «ناشناس» بسیار بی‌جا کرده‌اند که خود را وکیل مدافع ملت ایران معرفی کرده، و‌ از طرف ایرانیان دست به دامان آخوند شده‌اند. این «مردم» آخوندپرست بهتر است مشخص کنند به کدام دسته و گروه اجتماعی یا صنفی تعلق دارند و بر اساس چه برنامة سیاسی‌ای حسینعلی منتظری را به عنوان سخنگوی خود برگزیده‌اند. چون ما به عنوان مدافع دمکراسی با دخالت روحانی جماعت در سیاست به هر ترتیب مخالف‌ایم. رادیوهمبونه‌ها که به تابلوی تبلیغاتی «آیات عظام» و دیگر جیره‌خواران غرب تبدیل شده‌اند، بهتر است دکان اسلام‌فروشی را تعطیل کنند. به تمامی این گروه‌های ساخته و پرداختة استعمار می‌گوئیم، روند مقدس «سربازگیری»، «عقیده‌سازی» و «رهبرسازی» با توسل به شعارهای پوچی از قبیل «حقوق مردم فلسطین» و مبارزات فرضی با اسرائیل دیگر نمی‌تواند کارساز منافع اربابان‌تان باشد. پس ما هم بازگردیم به کاربردهای جادوئی تظاهرات «روزقدس.»

ابتدا نگاهی خواهیم داشت به تاریخچة روزکذا. در تاریخ 25 مردادماه 1358، ‌ روح‌الله خمینی به فواید به راه انداختن کاروان خردجالی به نام «روز قدس» پی برد. در این تاریخ شیخ مهدی بازرگان،‌ نخست وزیر خیابانی دولت موقت به برکت تظاهرات ماشاالله قصاب‌ها و زهراخانوم‌ها همچنان بر محبوبیت‌اش افزوده می‌شد، البته در همان خیابان و بین چماق‌کش‌ها. روند مسائل در واقعیت متفاوت بود. کریم سنجابی، وزیر امورخارجة شیخ‌مهدی اواخر فروردین‌ماه استعفا داد و حاج «آبراهام» یزدی، یکی از خانه‌شاگردهای برژینسکی، به مصداق مثل معروف «کله‌پز برخاست،‌ سگ جایش‌ نشست» بجای سنجابی نشسته بود. درگیری‌های مسلحانه در کردستان و سرکوب کردها همچنان ادامه داشت. و به همچنین بود در خرمشهر و دیگر مناطق غیرخودی! اما در تهران اوضاع خراب‌تر بود.

روز 21 ژوئیه طرفداران لائیسیته در تهران تظاهرات کردند و البته این تظاهرات «کفرآمیز» را دولت شیخ مهدی تحریم فرموده از «آزادی» تظاهرات مسالمت‌‌آمیز در کشور حمایت نکرد، و اوباش کمیته‌های انقلاب را به سرکوب گستردة تظاهرکنندگان به خیابان‌ها آورد! این نکته را یادآور شدیم تا اعضای نهضت منفور و خودفروختة «عاظادی» به یاد داشته باشند سوابق «خدمات‌شان» به فاشیسم از تاریخ معاصر ایران زدوده نخواهد شد.

حال که صحبت از سوابق شد بهتر است به مقالة مهشید امیرشاهی هم اشاره‌ای داشته باشیم. همزمان با انتشار مقالة مصطفی رحیمی تحت عنوان «چرا با جمهوری اسلامی مخالفم»، مهشید امیرشاهی برای دفاع از شاپور بختیار مقاله‌ای به رشتة تحریر درآورد. بله بعضی‌ها در هیاهوی جمع و در اوج جنجال رسانه‌های غرب قدرت «برخورد منطقی» را هنوز حفظ کرده بودند ولی همچنانکه امروز هم شاهدیم همه قادر نیستند با مسائل «برخورد منطقی»‌ داشته باشند. اکثریت به سرعت جذب شعارهای پوچ شده به «اجماع» می‌رسند. و با تکیه بر همین «جماعت» راحت‌الاجماع است ‌که استعمار با توسل به لمپن، فرصت‌طلب، شیاد و ابله «فاشیسم» را بجای «آزادی» به ملت‌ها تحمیل می‌کند. همچنانکه در انقلاب شکوهمند ژنرال هویزر چنین شد.

باری، روز سوم اوت همان‌ سال 1979 دولت خیابانی شیخ بازرگان انتخابات مجلس متحجر خبرگان را با تقلب سازمان داد. اکثر «منتخبین» از قضای روزگار عضو حزب جمهوری اسلامی، فاشیست‌های گروه بهشتی بودند. سه روز پس از این انتخابات رسوا، دولت شیخ مهدی در تاریخ 6 اوت 1979 یک «قانون مطبوعات» نیز تصویب کرد که بر اساس آن هیچکس حق نداشت «انقلاب» ژنرال هویزر را به زیر سئوال ببرد. البته پیروزی‌های مذکور یعنی صعود به قله‌های «آزادی» و «استقلال» فقط به یمن حضور پیوستة ماشاالله قصاب‌ها در خیابان‌های تهران و پس از پارس کردن امام روشن‌ضمیر موسوی امکانپذیر شد. فردای همانروز «آیندگان» تعطیل شد، چرا که «مردم» از مقالات غیراسلامی آن خشمگین بودند و خمینی هم که مانند دیگر سگ‌های‌زنجیری استعمار از زبان همین «مردم» پارس می‌کرد، خواهان «اصلاح قلم‌ها» بود. ده روز پس از تهاجم به دفتر «آیندگان» فرمان برپائی «روزقدس» از سوی ارباب صادر شد.

فارس نیوز، مورخ 24 شهریورماه 1388، بخشی از سخنرانی احمقانة روح‌الله خمینی در مورد دلائل برپائی روزکذا را در شمارة 8806240241 خود منتشر کرده. خمینی می‌گوید، روز قدس روز هشدار به ابرقدرت‌ها و روشنفکران مرتبط با آمریکاست و هر کس در این تظاهرات شرکت نکند دوست اسرائیل و آمریکاست! خمینی از ملت‌ها خواسته بود برای نابودی اسرائیل به پا خیزند و خلاصه روز قدس روزی است که باید به ابرقدرت‌ها گفته شود سرجای‌شان بنشینند. همچنانکه شاهدیم ابرقدرت‌ها بلافاصله به امام روشن ضمیر گفتند، شما فقط امر بفرمائید! ناوگان آمریکا آناً برای حفظ نوکران در رأس امور جمکران راهی خلیج فارس شد، چرا که جای آمریکا در واقع در خلیج‌فارس بود نه در مرزهای قانونی‌اش. خلاصه پس از گذشت سه دهه از برپائی مراسم خردجال شاهدیم که ابرقدرت‌ها حسابی سر جای‌شان نشسته‌اند، به ویژه در عراق و افغانستان. و اما بهتر است ببینیم پیامد کاروان خردجال برای اسرائیل چه بود.

اسرائیل، طی این‌مدت با تهاجم به لبنان یک منطقة نفوذ در جنوب این کشور برای خود درست کرده و حکومت آنرا به «آنتوان لحد» سپرد، فالانژها را در لبنان به قدرت رساند و این کشور را درگیر جنگ داخلی کرد. ولی خمینی همچنان پارس می‌کرد و «روز قدس» به راه می‌انداخت. ‌چرا که جنگ با عراق جریان داشت،‌ و نان اربابان امام در روغن شناور شده بود. تحت نظارت ناوگان آمریکا در خلیج فارس، دولت میرحسین موسوی نفت رایگان «صادر» می‌کرد و در بازارسیاه به چند برابر قیمت اسلحه می‌خرید. خمینی هم به قول خودش برای 20 سال جنگ «ایستاده» بود. و خامنه‌ای هم یک تنه در برابر جهانیان مقاومت می‌کرد و می‌گفت، انقلاب ما برای مادیات نبود، ما «به ‌نام خدا» انقلاب کردیم، به نام خدا هم به جنگ ادامه می‌دهیم! به همین دلیل بود که هیچکس حتی «الی ویزل» در اعتراض به حضور خامنه‌ای در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک کاروان خردجال به راه نیانداخت. چرا که هم اسرائیل در اوج قدرت بود هم حکومت اسلامی.

در افغانستان هم اوضاع رو به بهبود داشت: خروج ارتش سرخ از این کشور سازمان دادن به جنگ داخلی را برای آمریکا امکانپذیر می‌کرد. گردان‌های عرب که برای جهاد به افغانستان آمده بودند این کشور را به سکوی پرش مزدوران ناتو به قفقاز تبدیل کرده، پس از فروپاشی اتحادجماهیر شوروی جنگ را به داخل خاک روسیه کشاندند. همینجا یادآور شویم که حاج «آبراهام یزدی»، که از روزنامه‌شان امروز به خواست «خداوند» رفع توقیف هم شد، خواهان «استقلال» چچنی در خاک روسیه بودند!

بله، در چنین روزهائی برگزاری روزقدس کارساز جمکران و اسرائیل بود. حکومت جمکران به جنگ «زرگری» با آمریکا و اسرائیل مشغول بود، دست اسرائیل هم برای تجاوز به لبنان و‌ فلسطین باز بود. دولت آمریکا مرتباً کنفرانس صلح به راه می‌انداخت و ادعا می‌کرد خواهان صلح در منطقه است! ولی مگر اسرائیل به حرف آمریکا گوش می‌داد؟ ابداً! اسرائیل هم درست مثل حکومت گورکن‌ها مستقل و مقتدر بود و از اجرای مفاد قطعنامه‌های شورای امنیت هم خودداری می‌کرد! درست مثل حکومت اسلامی. البته دولتمردان اسرائیل هرگز قطعنامه‌‌های شورای امنیت را «ورق پاره» نخواندند. این قماش ابراز «عقاید» فقط در حکومت چاه‌ جمکران رایج شده. جائی که اوباش شهری در رأس‌ هرم قدرت قرار گرفته‌‌اند، و تحت حمایت اوباش سازمان سیا با هرگونه «نظم قانونی» در مملکت آشکارا مخالفت می‌کنند.

«قانون‌شکنی» وجه مشترک حکومت اسلامی جمکران با حاکمیت اسرائیل است. با این تفاوت که اسرائیل با تکیه بر سازمان ناتو فقط در خارج از مرزهای خود به نقض قوانین بین‌المللی می‌پردازد، در حالیکه حکومت قدرقدرت جمکران که قادر نیست نظم و امنیت را در داخل مرزهای‌اش تأمین کند با حمایت همین سازمان جنایتکار ملت ایران را در بی‌قانونی سرکوب کرده، سخن از «نابودی اسرائیل» به میان می‌آورد، البته به بهانة دفاع از حقوق فلسطینی‌ها! به همین دلیل روز جمعة آینده در سراسر جهان به ویژه در لندن، قبلة معاصر مسلمانان، برای حمایت از حقوق فلسطینی‌ها مراسم «روزقدس» برپا می‌کنند! پیام واقعی این تظاهرات انسان‌ستیز چیست؟‌

این تظاهرات که مسلماً توسط رسانه‌های روپرت مردخای و شرکاء در بوق گذاشته خواهد شد به ما می‌گوید، یک میلیارد مسلمان با اسرائیل مخالف‌اند، بسیاری از یهودیان ساکن غرب و حتی خاخام و کشیش موجودیت اسرائیل را به زیر سئوال می‌برند، حاکمیت ایالات متحد خواهان بازگشت اسرائیل به مرزهای قانونی‌اش شده، شورای امنیت چندین قطعنامه در این راستا تصویب کرده، و با اینهمه اسرائیل در برابر همة مخالفان مقاومت می‌کند و به شهرک‌سازی غیرمجاز هم ادامه می‌دهد! پس همه باید بدانند که اسرائیل قادر است علیرغم خواست جهانیان و به ویژه آن یک میلیارد مسلمان، سیاست‌های تجاوزکارانة خود را در هر حال اعمال کند. بنابراین هدف این «تظاهرات» تبدیل یک کشور با دو میلیون سکنه به قدرتمندترین کشور جهان در افکارعمومی است! چرا که حتی ایالات متحد، حامی واقعی دولت اسرائیل، قادر نیست چنین رویاروئی مقتدارانه‌ای با تمامی جهانیان داشته باشد. شاهدیم که موضوع نصب سپردفاعی در اروپای شرقی چگونه منتفی شد. همچنین شاهدیم که همین اسرائیل قدرقدرت پیوسته مراتب ترس و وحشت خود را از حکومت اسلامی جمکران ابراز می‌دارد!

پس افکار عمومی در جهان چنین نتیجه خواهد گرفت که حکومت جمکران به مراتب از اسرائیل قدرت بیشتری دارد! حال آنکه این دو حاکمیت هر دو دست‌نشاندة آنگلوساکسون‌های دو سوی آتلانتیک بوده، قدرت‌ پوشالی خود را مدیون جنگ زرگری با یکدیگراند.

اینک متوجه می‌شویم که دعوت خامنه‌ای، اکبر بهرمانی، کروبی‌ و موسوی و خواهش و تمنای غیرمستقیم پاسدار شریعتمداری برای حضور همة مخالفان دولت مهرورزی در کاروان خردجال «روزقدس» چه معنا و مفهومی دارد: ارائة تصویر قدرتمند از «دشمن دروغین» حکومت اسلامی، جهت کسب قدرت کاذب برای همین حکومت مفلوک. اما دو دشمن دروغین اکنون هر دو در موضع ضعف قرار گرفته‌اند. به هوش باشیم که شرکت در تظاهرات روز قدس، احقاق حقوق فلسطینیان نیست، بلکه تحکیم مواضع حکومت جمکران و حاکمیت اسرائیل خواهد بود در راه تداوم سرکوب ملت ایران و مردم فلسطین. حکومت اسلامی در خیابان تشکیل شده، و تداوم موجودیت خود را نیز مدیون «حضور اوباش» در خیابان است. تحریم تظاهرات شیشة عمر این حکومت را خواهد شکست.
ای مرغ‌های طوفان! پروازتان بلند
دیدارتان ترنم بودن
بدرودتان شکوه سرودن
تاریخ‌تان بلند و سرافراز
آن‌سان که گشت نام سرِ دار
زان یار باستانی همرازتان بلند
شفیعی کدکنی


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت