«حسین» در پیتزبورگ!
...
روزگذشته، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای را به اتفاق آراء به تصویب رساند که در آن از همة کشورهای عضو این سازمان خواسته شده بود، ضمن پیوستن به «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» از انجام هرگونه آزمایش هستهای زیرزمینی خودداری کنند. در این قطعنامه از چهارکشور هند، پاکستان، اسرائیل و کره شمالی، که قرارداد منع گسترش سلاحهای اتمی را امضاء نکردهاند خواسته شده به عنوان «کشورهای غیرهستهای» به «ان. پی. تی» ملحق شوند. به عبارت دیگر سازمان ناتو باید دستوپای چین را در کشور پاکستان برچیند و دکان پر رونق «دستیابی تروریستها به سلاح هستهای» را نیز تعطیل کند. این است دلیل هیاهوی رسانهای پیرامون «کشف» تأسیسات نوین هستهای گورکنها. جنجالی که «سازمان مجاهدین خلق» هم دست در دست دولت جمکران در آن شرکت کرده.
همچنانکه گفتیم هر بار ایالات متحد ناچار به عقبنشینی در سیاستهای خود میشود، نوکراناش میباید برای فریب افکار عمومی و پنهان داشتن شکست ارباب جاروجنجال به راه انداخته با تمام قوا به طبل زدن بپردازند. نشست «دوربان 2»، سخنرانی جنجالی احمدینژاد و هیاهوی اسرائیلپرستان را که فراموش نکردهایم، اینبار نیز دقیقاً حکایت همان درویشی است که برای پنهان داشتن صدای گ...ز خود به طبال متوسل شده بود.
اینبار طیف طبالان، سازمان مجاهدین خلق را نیز شامل شده. خلاصه بگوئیم حکومت فلاکتیان جمکران، ارباباناش در سازمان ناتو و اپوزیسیون دستسازش همه در یک سنگر قرار گرفتهاند. چرا؟ چون سازمان ناتو و فرماندهاش، ایالات متحد ناچار به عقب نشینی از سیاست «تهدید و ارعاب» شدهاند.
بله همزمان با تصویب قطعنامة کذا، مهدی ابریشمچی، عضو سازمان مجاهدین خلق هم اطلاعات دست اول و ذیقیمتی در مورد فعالیتهای هستهای نظامی حکومت اسلامی در اختیار آژانس بینالمللی انرژی هستهای قرار داد؛ فعالیتهائی که به گفتة نیویورک تایمز، مورخ 25 سپتامبر 2009 و به تأئید اوباما، آمریکا سالهاست از آن اطلاع دارد. میدانیم که تأسیسات کذا توسط چین و تحت نظارت سازمان ناتو ساخته شده! پس طبیعی است که اربابان حکومت جمکران حداقل در جریان فعالیتهای خودشان در ایران باشند. ولی اینان به دلائلی که بر ما روشن است ترجیح میدهند که افتخار چنین اکتشافاتی نصیب گروه رجوی شود.
اصولاً سازمان مجاهدین خلق را برای افتخارآفرینی «خلق» کردهاند. پس از کودتای 1360، و برکناری بنیصدر ساواک جمکران ناچار شد دست به تصفیه و پاکسازی بزند، از آن جمله است انفجار در حزب جمهوری اسلامی، انفجار در نخستوزیری، ترور چند مرجع تقلید و در کنار آنها ترور چند مهرة سوخته از جمله حسن آیت، نوچة مظفر بقائی و نظریهپردازحزب رستاخیز، و برخی دیگر! ولی همة این عملیات قهرمانانه را حکومت اسلامی به گروه رجوی نسبت داد، و اینان نیز تکذیب نکردند. به این ترتیب، از طریق تبلیغات حکومت اسلامی، این گروه تبدیل شد به دشمن شمارة یک حکومت امام سیزدهم!
یکی از فواید تبلیغات کذا این بود که سگهایهار استعمار میتوانستند همة مخالفان خود را عضو سازمان کذا خوانده، بدون محاکمه به اعدام محکوم کنند. چرا که بر اساس تبلیغات اینان سازمان رجوی برای سرنگونی حکومت اسلامی دست به مقاومت مسلحانه زده بود. حال آنکه پس از صدور اعلامیههای اخیر مسعود رجوی در حمایت از جلادی به نام میرحسین موسوی، عملاً خلاف این امر به اثبات رسید و روشن شد که گروه رجوی با محفل کودتای 22 بهمن، که هزاران جوان ایرانی را فقط به دلیل طرفداری از این سازمان به قتل رسانده گویا هیچ اختلافی ندارد. به همین دلیل است که افشاگریهای مهدی ابریشمچی، عضو «شورای ملی مقاومت» دقیقاً در مسیر سیاست غرب و نوکراناش در چاه جمکران و در راستای گمراه کردن افکارعمومی ایرانیان قرار میگیرد، با یک تفاوت عمده: آنچه را که غربیها به نام نوکران خود در کشورمان انجام دادهاند، از زبان اعضای گروه رجوی افشا میکنند، تا برای اینان به عنوان مخالف حکومت جمکران کسب افتخار کرده باشند.
پس تعجب نکنیم که برای این امر خیر «مهدی ابریشمچی» را برگزینند. ایشان همچون مریم و مسعود، به دلیل اعتقادات سازمانی «اسلامی ـ بازاری» با عملیات افتخارآمیز به ویژه ارتقاء مرتبة اجتماعی و خانوادگی زن به گوسفند، پیوندی دیرینه دارند. از آنجمله است تقدیم همسر قانونیشان «مریم» به رهبر سازمان و دریافت تنبان موسی خیابانی به عنوان کادوی ازدواج مجدد! برای آندسته از خوانندگان که نام موسیخیابانی را نشنیدهاند، بگوئیم که موسی خیابانی از اعضای سازمان رجوی بود که توسط پاسداران در یکی از خانههای امن سازمان مجاهدین در زعفرانیه به قتل رسید. اشرف ربیعی، همسر رجوی نیز طی همین تهاجم کشته شد. در مورد لو رفتن محل اقامت موسی خیابانی شایعات قابل قبول فراوان است که آنها را بازگو نمیکنیم، چرا که مواضع سیاسی سازمان مجاهدین خلق به دلیل اتکاء اینان بر اسلام، و روابط درون سازمانی ویژة آن، خصوصاً اتکاء بر رهبرپرستی، انسانستیز و ضد دمکراتیک است و نیازی به تبلیغ بیشتر ندارد. پس بگذریم و بازگردیم به افشاگریهای سازمان مجاهدین خلق که علیرغم نامهپراکنیهای اخیر مسعود رجوی در حمایت از «جلادسبز»، بیبیسی اصرار دارد سازمان وی را به عنوان «مخالف» حکومت جمکران به مخاطب حقنه کند!
روز گذشته یعنی زمانی که رئیس جمهور چین در نشست فوقالعادة شورای امنیت، موافقت صریح خود را با تعطیلی دکان کرة شمالی اعلام کرد، و سرکوزی و گوردون براون، به دلیل تعطیلی قریبالوقوع دکان گورکنها به رعشه افتاده، برای «ایران» خط و نشان میکشیدند، جناب ابریشمچی هم اعلام داشتند که سازمانشان دو مرکز مخفی اتمی دیگر را در ایران شناسائی کرده!
به گزارش «بیبیسی»، مورخ3 مهرماه سالجاری، ایشان فرمودند این اطلاعات ذیقیمت را در اختیار سازمان بینالمللی انرژی اتمی هم قرار دادهاند. حال ببینیم چرا این اطلاعات به ظاهر «دستاول» همزمان با نشست ویژة شورای امنیت فاش شد؟ به این دلیل که ایالات متحد برای «حل» بحران دستساز خود در کشورمان نمیتواند به تهاجم نظامی متوسل شود. شرایط عراق و افغانستان چنین امکانی را به سازمان جنگپرست ناتو نمیدهد. آمریکا ناچار است پنهانکاری را کنار گذارده و روز اول اکتبر سالجاری در مذاکرة مستقیم با پادوهایاش در حکومت جمکران شرکت کند. خلاصه بگوئیم اوضاع عموسام و شرکاء سخت خراب است. امروز در «پیتزبورگ» معرکة «کربلا» بر پا شده بود.
نخست باراک اوباما، با ایراد خطبة کوتاهی بر شرکت ایران در مذاکرات اول اکتبر تأکید کرد، و در واقع همچون «حسین» آمادة شهادت شد! اینهمه در حالیکه «براونالله» و «ابن سرکوزی»، یا همان طفلان مسلم با رنگ پریده و چهرة در هم به این صحنة غمانگیز شهادتطلبانة حسینی خیره مانده بودند. سپس نوبت به «طفلان مسلم» رسید که هر کدام آمادگی خود را برای شهادت ابراز کرده، خواهان اعزام یک هیئت از کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی جهت بازرسی تأسیسات کذا شوند. البته فکر نکنید در کربلای پیتزبورگ شمر و یزید و معاویه و دیگر پرسوناژهای «پلید» صحرای کربلا حضور نداشتند! به هیچ عنوان! هم شمر داشتیم، هم یزید و هم معاویه، ولی نقش هر سه را پرزیدنت مدودف ایفا میکرد که از برنامة تبدیل نوکر به قهرمان، آنهم قهرمان مجهز به سلاح هستهای توسط سازمان ناتو و چین کاسة صبرش حسابی لبریز شده بود و قبلاً برای توقف جهش و پرش «کرة شمالی» یا بهتر بگوئیم به عنوان هشدار به چینیها چندین موشک اسکندر در مرز با این کشور مستقر کرده بود. ولی مگر جنجال رسانهای مجال برخورد منطقی برای کسی باقی میگذارد؟
بوقهای سازمان ناتو از جمله «بیبیسی» در راستای سیاست واژگوننمائی چنین القاء میکنند که روسیه از برنامة هستهای نوکرانشان در جمکران دفاع میکند! حال آنکه پیش از افشاگریهای «برادر» ابریشمچی، وزیر امور خارجة فرانسه، برخلاف پروتکل دیپلماتیک رئیس سازمان انرژی اتمی را به پنهانکاری متهم کرده بود تا شاید جنجالی به راه افتد و آمریکا مجبور نشود در مذاکرات مستقیم شرکت کند. روز گذشته هم علیرغم اینکه لیبی به عنوان عضو موقت شورای امنیت برگزیده شده، قذافی از حضور در نشست شورای امنیت خودداری کرد تا مبادا پرزیدنت اوباما ناچار شود با او دست بدهد و «پرستیژ» ارباب «دمکرات» و «حقوقبشرفروش» در رسانهها و افکارعمومی خدشهدار شود! بله اینروزها بازار فداکاری و از جان گذشتگی رونق فراوان دارد و همه در رهبری، یعنی در ایالات متحد «ذوب» شدهاند؛ از جمله بیبیسی، سازمان رجوی و شخص مهدی ابریشمچی که به ذوب شدن در رهبری از دیرباز «عادت» کرده!
«بیبیسی» در ادامة گزارش گوسالهفریب خود به ما یادآوری میکند که فعالیتهای مخفی اتمی گورکنها را نخستین بار همین سازمان کشف کرد! به عبارت دیگر فعالیتهای فرانسه و حضور هیئت پرشمار چینی در ایران از چشم تیز بین سازمان سیا پنهان مانده بود و دولت چین هم بدون کسب موافقت آمریکا تأسیسات نطنز را در حکومت دستنشاندة واشنگتن به راه انداخته بود:
«برنامة اتمی ایران ابتدا در سال 2002 توسط سازمان مجاهدین خلق فاش شد. این برنامه که به مدت حدود دو دهه ادامه داشت تا آن زمان مخفی مانده بود.»
شاید این فعالیتها از چشم «بیبیسی» مخفی مانده بود، چرا که خود را به «کوری» زده بود، یا شاید امروز مخاطباناش را ابله میپندارد! در هر حال، «برادر» ابریشمچی و سازمانشان که چنین امکانات وسیعی جهت کسب اطلاع از فعالیتهای فوقمحرمانة نظامی در ایران دارند، بهتر است بجای دمجنبانی برای عموسام فکری به حال هم سازمانیهایشان در اردوگاه اشرف بکنند که از الطاف ویژة ارتش عراق در امان باشند. به هر تقدیر دکان برنامة هستهای حکومت جمکران همین روزها برچیده خواهد شد، مگر اینکه آیات عظام و عملة تحکیم وحدت با به راه انداختن آشوب در دانشگاهها یکبار دیگر ملت ایران را «غافلگیر» کنند. در ادبیات فعلة فاشیسم جمکران، به مصداق مثل معروف «به عکس نهند نام زنگی کافور» دانشگاه را هم «سنگر آزادی» نامیدهاند!
واقعاً از روزی که این دانشگاه را افتتاح کردند، روز به روز بر «آزادی» ما ملت افزوده شد! به ویژه زمانیکه در همین دانشگاه مشتی عملة فاشیسم برای «رفتن شاه» بست نشسته بودند تا «امام» تشریف بیاورند. کافی است نگاهی به عملکرد دانشگاه کذا داشته باشیم تا ببینیم سیاست استعمار چگونه مرکز آموزش را به محل تولید انبوه شعبان بیمخ تبدیل کرده. دانشگاه در ایران، درست مثل حوزة علمیه قم «سنگر اوباش» شده و برای تمجید از عملکرد چنین مرکز مفیدی چه کسی بهتر از پسر محمد ملکی، که با الهام از مهملات عوامفریب پدرش، «پیامگونه» منتشر کرده؟
ساواکیهای محفل 22 بهمن هنوز با امید بازگشت به دوران نکبت و توحش امام «روشنضمیر» رویای تبدیل دانشگاه به سنگر فاشیسم را در ذهن علیلشان میپرورانند، همچنانکه روزگذشته رهبرفرزانة «فلاکتیان» برای دخالت آیات عظام در سیاست التماس دعا داشت، و همه را به پیروی از «امام بزرگوارش» فرا میخواند، تا در علم و دانش «پیشرفت» حاصل شود. «ساتاس» مفلوک هم وقوقیة این هفته را در همین راستا تنظیم کرده:
«امروز دستاوردهای خوبی در حوزة انرژی هستهای و سلولهای بنیادین کسب کردهایم[...] امروز استعدادها در حال شکفته شدن است.»
و مشروح این مزخرفات که توسط آخوند جنتی در زمین چمن «سنگر آزادی» روخوانی شد، در حنازرچوبه، مورخ 3 مهرماه 1388 انتشار یافته. البته جنتی مزخرفات دیگری هم ردیف کرده تا به ما بباوراند که اگر امروز «دشمن» به ما حمله نمیکند به دلیل جنگ 8 سالة اینان با صدام حسین است! نه اینکه گورکنها ارواح شکمشان در این جنگ پیروز هم شدند، حال اربابشان از فتوحات اینان بیمناک شده و جرأت «حمله» ندارد:
«اگر چه ما خواهان جنگ 8 ساله نبودیم اما خداوند خیر ما را در این جنگ قرارداد[...] [...] اگر قدرتنمائی مردم نبود، آنها [آمریکا] امروز به هر بهانهای چه موضوع هستهای و یا نظایر آن ما را تهدید میکردند و اگر به حرف آنان گوش نمیدادیم، فورا حمله نظامی میکردند[...]»
خداوند را نمیدانیم ولی آمریکا نانتان را در این جنگ خوب تأمین کرد. البته این آرزوی گورکنهاست که آمریکا به هر بهانه، هر لحظه اراده کند بتواند به کشورمان حمله کند، چرا که هدف آنگلوساکسونها تجزیة ایران و حضورنظامی در سواحل خزر است ولی این آرزوها در تاریخ دوم مهرماه 1388 بر باد رفت.
به گزارش نووستی، مورخ 25 سپتامبر 2009، سران کشورهای عضو شورای امنیت، روز پنجشنبه 24 سپتامبر 2009 ، در قطعنامهای که به اتفاق آراء به تصویب رسید، کشورهای عضو سازمان ملل را به پیوستن به قرارداد منعگسترش سلاحهای هستهای فراخواندند:
«شورای امنیت کشورهای عضو ان. پی. تی را فرامیخواند که به طور کامل به تعهدات خود در رابطه با این قرارداد عمل کنند، و همة کشورهائی که عضو ان. پی. تی نیستند، به عنوان کشورهای غیرهستهای به قرارداد ملحق شوند.»
همچنانکه گفتیم هر بار ایالات متحد ناچار به عقبنشینی در سیاستهای خود میشود، نوکراناش میباید برای فریب افکار عمومی و پنهان داشتن شکست ارباب جاروجنجال به راه انداخته با تمام قوا به طبل زدن بپردازند. نشست «دوربان 2»، سخنرانی جنجالی احمدینژاد و هیاهوی اسرائیلپرستان را که فراموش نکردهایم، اینبار نیز دقیقاً حکایت همان درویشی است که برای پنهان داشتن صدای گ...ز خود به طبال متوسل شده بود.
اینبار طیف طبالان، سازمان مجاهدین خلق را نیز شامل شده. خلاصه بگوئیم حکومت فلاکتیان جمکران، ارباباناش در سازمان ناتو و اپوزیسیون دستسازش همه در یک سنگر قرار گرفتهاند. چرا؟ چون سازمان ناتو و فرماندهاش، ایالات متحد ناچار به عقب نشینی از سیاست «تهدید و ارعاب» شدهاند.
بله همزمان با تصویب قطعنامة کذا، مهدی ابریشمچی، عضو سازمان مجاهدین خلق هم اطلاعات دست اول و ذیقیمتی در مورد فعالیتهای هستهای نظامی حکومت اسلامی در اختیار آژانس بینالمللی انرژی هستهای قرار داد؛ فعالیتهائی که به گفتة نیویورک تایمز، مورخ 25 سپتامبر 2009 و به تأئید اوباما، آمریکا سالهاست از آن اطلاع دارد. میدانیم که تأسیسات کذا توسط چین و تحت نظارت سازمان ناتو ساخته شده! پس طبیعی است که اربابان حکومت جمکران حداقل در جریان فعالیتهای خودشان در ایران باشند. ولی اینان به دلائلی که بر ما روشن است ترجیح میدهند که افتخار چنین اکتشافاتی نصیب گروه رجوی شود.
اصولاً سازمان مجاهدین خلق را برای افتخارآفرینی «خلق» کردهاند. پس از کودتای 1360، و برکناری بنیصدر ساواک جمکران ناچار شد دست به تصفیه و پاکسازی بزند، از آن جمله است انفجار در حزب جمهوری اسلامی، انفجار در نخستوزیری، ترور چند مرجع تقلید و در کنار آنها ترور چند مهرة سوخته از جمله حسن آیت، نوچة مظفر بقائی و نظریهپردازحزب رستاخیز، و برخی دیگر! ولی همة این عملیات قهرمانانه را حکومت اسلامی به گروه رجوی نسبت داد، و اینان نیز تکذیب نکردند. به این ترتیب، از طریق تبلیغات حکومت اسلامی، این گروه تبدیل شد به دشمن شمارة یک حکومت امام سیزدهم!
یکی از فواید تبلیغات کذا این بود که سگهایهار استعمار میتوانستند همة مخالفان خود را عضو سازمان کذا خوانده، بدون محاکمه به اعدام محکوم کنند. چرا که بر اساس تبلیغات اینان سازمان رجوی برای سرنگونی حکومت اسلامی دست به مقاومت مسلحانه زده بود. حال آنکه پس از صدور اعلامیههای اخیر مسعود رجوی در حمایت از جلادی به نام میرحسین موسوی، عملاً خلاف این امر به اثبات رسید و روشن شد که گروه رجوی با محفل کودتای 22 بهمن، که هزاران جوان ایرانی را فقط به دلیل طرفداری از این سازمان به قتل رسانده گویا هیچ اختلافی ندارد. به همین دلیل است که افشاگریهای مهدی ابریشمچی، عضو «شورای ملی مقاومت» دقیقاً در مسیر سیاست غرب و نوکراناش در چاه جمکران و در راستای گمراه کردن افکارعمومی ایرانیان قرار میگیرد، با یک تفاوت عمده: آنچه را که غربیها به نام نوکران خود در کشورمان انجام دادهاند، از زبان اعضای گروه رجوی افشا میکنند، تا برای اینان به عنوان مخالف حکومت جمکران کسب افتخار کرده باشند.
پس تعجب نکنیم که برای این امر خیر «مهدی ابریشمچی» را برگزینند. ایشان همچون مریم و مسعود، به دلیل اعتقادات سازمانی «اسلامی ـ بازاری» با عملیات افتخارآمیز به ویژه ارتقاء مرتبة اجتماعی و خانوادگی زن به گوسفند، پیوندی دیرینه دارند. از آنجمله است تقدیم همسر قانونیشان «مریم» به رهبر سازمان و دریافت تنبان موسی خیابانی به عنوان کادوی ازدواج مجدد! برای آندسته از خوانندگان که نام موسیخیابانی را نشنیدهاند، بگوئیم که موسی خیابانی از اعضای سازمان رجوی بود که توسط پاسداران در یکی از خانههای امن سازمان مجاهدین در زعفرانیه به قتل رسید. اشرف ربیعی، همسر رجوی نیز طی همین تهاجم کشته شد. در مورد لو رفتن محل اقامت موسی خیابانی شایعات قابل قبول فراوان است که آنها را بازگو نمیکنیم، چرا که مواضع سیاسی سازمان مجاهدین خلق به دلیل اتکاء اینان بر اسلام، و روابط درون سازمانی ویژة آن، خصوصاً اتکاء بر رهبرپرستی، انسانستیز و ضد دمکراتیک است و نیازی به تبلیغ بیشتر ندارد. پس بگذریم و بازگردیم به افشاگریهای سازمان مجاهدین خلق که علیرغم نامهپراکنیهای اخیر مسعود رجوی در حمایت از «جلادسبز»، بیبیسی اصرار دارد سازمان وی را به عنوان «مخالف» حکومت جمکران به مخاطب حقنه کند!
روز گذشته یعنی زمانی که رئیس جمهور چین در نشست فوقالعادة شورای امنیت، موافقت صریح خود را با تعطیلی دکان کرة شمالی اعلام کرد، و سرکوزی و گوردون براون، به دلیل تعطیلی قریبالوقوع دکان گورکنها به رعشه افتاده، برای «ایران» خط و نشان میکشیدند، جناب ابریشمچی هم اعلام داشتند که سازمانشان دو مرکز مخفی اتمی دیگر را در ایران شناسائی کرده!
به گزارش «بیبیسی»، مورخ3 مهرماه سالجاری، ایشان فرمودند این اطلاعات ذیقیمت را در اختیار سازمان بینالمللی انرژی اتمی هم قرار دادهاند. حال ببینیم چرا این اطلاعات به ظاهر «دستاول» همزمان با نشست ویژة شورای امنیت فاش شد؟ به این دلیل که ایالات متحد برای «حل» بحران دستساز خود در کشورمان نمیتواند به تهاجم نظامی متوسل شود. شرایط عراق و افغانستان چنین امکانی را به سازمان جنگپرست ناتو نمیدهد. آمریکا ناچار است پنهانکاری را کنار گذارده و روز اول اکتبر سالجاری در مذاکرة مستقیم با پادوهایاش در حکومت جمکران شرکت کند. خلاصه بگوئیم اوضاع عموسام و شرکاء سخت خراب است. امروز در «پیتزبورگ» معرکة «کربلا» بر پا شده بود.
نخست باراک اوباما، با ایراد خطبة کوتاهی بر شرکت ایران در مذاکرات اول اکتبر تأکید کرد، و در واقع همچون «حسین» آمادة شهادت شد! اینهمه در حالیکه «براونالله» و «ابن سرکوزی»، یا همان طفلان مسلم با رنگ پریده و چهرة در هم به این صحنة غمانگیز شهادتطلبانة حسینی خیره مانده بودند. سپس نوبت به «طفلان مسلم» رسید که هر کدام آمادگی خود را برای شهادت ابراز کرده، خواهان اعزام یک هیئت از کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی جهت بازرسی تأسیسات کذا شوند. البته فکر نکنید در کربلای پیتزبورگ شمر و یزید و معاویه و دیگر پرسوناژهای «پلید» صحرای کربلا حضور نداشتند! به هیچ عنوان! هم شمر داشتیم، هم یزید و هم معاویه، ولی نقش هر سه را پرزیدنت مدودف ایفا میکرد که از برنامة تبدیل نوکر به قهرمان، آنهم قهرمان مجهز به سلاح هستهای توسط سازمان ناتو و چین کاسة صبرش حسابی لبریز شده بود و قبلاً برای توقف جهش و پرش «کرة شمالی» یا بهتر بگوئیم به عنوان هشدار به چینیها چندین موشک اسکندر در مرز با این کشور مستقر کرده بود. ولی مگر جنجال رسانهای مجال برخورد منطقی برای کسی باقی میگذارد؟
بوقهای سازمان ناتو از جمله «بیبیسی» در راستای سیاست واژگوننمائی چنین القاء میکنند که روسیه از برنامة هستهای نوکرانشان در جمکران دفاع میکند! حال آنکه پیش از افشاگریهای «برادر» ابریشمچی، وزیر امور خارجة فرانسه، برخلاف پروتکل دیپلماتیک رئیس سازمان انرژی اتمی را به پنهانکاری متهم کرده بود تا شاید جنجالی به راه افتد و آمریکا مجبور نشود در مذاکرات مستقیم شرکت کند. روز گذشته هم علیرغم اینکه لیبی به عنوان عضو موقت شورای امنیت برگزیده شده، قذافی از حضور در نشست شورای امنیت خودداری کرد تا مبادا پرزیدنت اوباما ناچار شود با او دست بدهد و «پرستیژ» ارباب «دمکرات» و «حقوقبشرفروش» در رسانهها و افکارعمومی خدشهدار شود! بله اینروزها بازار فداکاری و از جان گذشتگی رونق فراوان دارد و همه در رهبری، یعنی در ایالات متحد «ذوب» شدهاند؛ از جمله بیبیسی، سازمان رجوی و شخص مهدی ابریشمچی که به ذوب شدن در رهبری از دیرباز «عادت» کرده!
«بیبیسی» در ادامة گزارش گوسالهفریب خود به ما یادآوری میکند که فعالیتهای مخفی اتمی گورکنها را نخستین بار همین سازمان کشف کرد! به عبارت دیگر فعالیتهای فرانسه و حضور هیئت پرشمار چینی در ایران از چشم تیز بین سازمان سیا پنهان مانده بود و دولت چین هم بدون کسب موافقت آمریکا تأسیسات نطنز را در حکومت دستنشاندة واشنگتن به راه انداخته بود:
«برنامة اتمی ایران ابتدا در سال 2002 توسط سازمان مجاهدین خلق فاش شد. این برنامه که به مدت حدود دو دهه ادامه داشت تا آن زمان مخفی مانده بود.»
شاید این فعالیتها از چشم «بیبیسی» مخفی مانده بود، چرا که خود را به «کوری» زده بود، یا شاید امروز مخاطباناش را ابله میپندارد! در هر حال، «برادر» ابریشمچی و سازمانشان که چنین امکانات وسیعی جهت کسب اطلاع از فعالیتهای فوقمحرمانة نظامی در ایران دارند، بهتر است بجای دمجنبانی برای عموسام فکری به حال هم سازمانیهایشان در اردوگاه اشرف بکنند که از الطاف ویژة ارتش عراق در امان باشند. به هر تقدیر دکان برنامة هستهای حکومت جمکران همین روزها برچیده خواهد شد، مگر اینکه آیات عظام و عملة تحکیم وحدت با به راه انداختن آشوب در دانشگاهها یکبار دیگر ملت ایران را «غافلگیر» کنند. در ادبیات فعلة فاشیسم جمکران، به مصداق مثل معروف «به عکس نهند نام زنگی کافور» دانشگاه را هم «سنگر آزادی» نامیدهاند!
واقعاً از روزی که این دانشگاه را افتتاح کردند، روز به روز بر «آزادی» ما ملت افزوده شد! به ویژه زمانیکه در همین دانشگاه مشتی عملة فاشیسم برای «رفتن شاه» بست نشسته بودند تا «امام» تشریف بیاورند. کافی است نگاهی به عملکرد دانشگاه کذا داشته باشیم تا ببینیم سیاست استعمار چگونه مرکز آموزش را به محل تولید انبوه شعبان بیمخ تبدیل کرده. دانشگاه در ایران، درست مثل حوزة علمیه قم «سنگر اوباش» شده و برای تمجید از عملکرد چنین مرکز مفیدی چه کسی بهتر از پسر محمد ملکی، که با الهام از مهملات عوامفریب پدرش، «پیامگونه» منتشر کرده؟
ساواکیهای محفل 22 بهمن هنوز با امید بازگشت به دوران نکبت و توحش امام «روشنضمیر» رویای تبدیل دانشگاه به سنگر فاشیسم را در ذهن علیلشان میپرورانند، همچنانکه روزگذشته رهبرفرزانة «فلاکتیان» برای دخالت آیات عظام در سیاست التماس دعا داشت، و همه را به پیروی از «امام بزرگوارش» فرا میخواند، تا در علم و دانش «پیشرفت» حاصل شود. «ساتاس» مفلوک هم وقوقیة این هفته را در همین راستا تنظیم کرده:
«امروز دستاوردهای خوبی در حوزة انرژی هستهای و سلولهای بنیادین کسب کردهایم[...] امروز استعدادها در حال شکفته شدن است.»
و مشروح این مزخرفات که توسط آخوند جنتی در زمین چمن «سنگر آزادی» روخوانی شد، در حنازرچوبه، مورخ 3 مهرماه 1388 انتشار یافته. البته جنتی مزخرفات دیگری هم ردیف کرده تا به ما بباوراند که اگر امروز «دشمن» به ما حمله نمیکند به دلیل جنگ 8 سالة اینان با صدام حسین است! نه اینکه گورکنها ارواح شکمشان در این جنگ پیروز هم شدند، حال اربابشان از فتوحات اینان بیمناک شده و جرأت «حمله» ندارد:
«اگر چه ما خواهان جنگ 8 ساله نبودیم اما خداوند خیر ما را در این جنگ قرارداد[...] [...] اگر قدرتنمائی مردم نبود، آنها [آمریکا] امروز به هر بهانهای چه موضوع هستهای و یا نظایر آن ما را تهدید میکردند و اگر به حرف آنان گوش نمیدادیم، فورا حمله نظامی میکردند[...]»
خداوند را نمیدانیم ولی آمریکا نانتان را در این جنگ خوب تأمین کرد. البته این آرزوی گورکنهاست که آمریکا به هر بهانه، هر لحظه اراده کند بتواند به کشورمان حمله کند، چرا که هدف آنگلوساکسونها تجزیة ایران و حضورنظامی در سواحل خزر است ولی این آرزوها در تاریخ دوم مهرماه 1388 بر باد رفت.
به گزارش نووستی، مورخ 25 سپتامبر 2009، سران کشورهای عضو شورای امنیت، روز پنجشنبه 24 سپتامبر 2009 ، در قطعنامهای که به اتفاق آراء به تصویب رسید، کشورهای عضو سازمان ملل را به پیوستن به قرارداد منعگسترش سلاحهای هستهای فراخواندند:
«شورای امنیت کشورهای عضو ان. پی. تی را فرامیخواند که به طور کامل به تعهدات خود در رابطه با این قرارداد عمل کنند، و همة کشورهائی که عضو ان. پی. تی نیستند، به عنوان کشورهای غیرهستهای به قرارداد ملحق شوند.»
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت