جمعه، مهر ۱۰، ۱۳۸۸


غریو دغا!
...

گرد زمین غریو دغا تار می‌تند
جز در فضا سیاهی فوج کلاغ نیست

دیروز سیاست جهان «رمانتیک» شد و همة‌ امور بر محور «قلب» تمرکز یافت؛ ‌ از جمله قلب سولانا که نزدیک بود در ژنو از کار بیفتد! چیزی نمانده بود ایشان از بالای پله‌ها به پائین سقوط کنند! اگر دست مقدس‌شان را به ستون «دست راست»‌ نگرفته بودند کار مذاکرات لنگ می‌ماند و امروز اوضاع تفاوت می‌کرد! باری، همه تلاش کردند در برابر دوربین «لبخند» بزنند در حالیکه در دل خون می‌گریستند! موضوع مذاکرات فراتر از سانتریفوژهای زنگ‌زده و رسانه‌ای گورکن‌ها بود! موضوع مذاکرات این بود که بازار سوخت هسته‌ای جهان در اختیار کدام کشورها قرار گیرد! بله، در این گیرودار اقتصادی و استراتژیک بود که نگاه سعید جلیلی به نگاه «ویلیام برنز»، ‌ که بالاخره هنوز معلوم نشده «نیکولاس» است یا «ویلیام»، گره خورد و هر دو اشک‌ریزان یکدیگر را در آغوش گرفته می‌زمزمیدند: «دائم گل این [بحران] شاداب نمی‌ماند!» روز گذشته هم گل بحران هسته‌ای پژمرد و به همین دلیل «دومینیک شتروس‌کان» در دانشگاه استانبول یک لنگه کفش و مقداری لیچار نوش‌جان کرد!

ولی فیلم دریافت لنگه کفش را روی خط نگذاشتند، چرا که برخلاف کفش آن روزنامه نگار عراقی که به جرج بوش نخورد، کفش دانشجوی ترک خوب به هدف اصابت کرد. در نتیجه چند ویدیو برای‌تان روی خط گذاشته‌اند، تا ببینید کفشی به سوی «شتروس‌کان» پرتاب می‌شود ولی نبینید که کفش کذا به وی اصابت می‌کند! چون رئیس صندوق بین‌المللی پول از «قدیسین» محافل است! بله اینهم از امور رمانتیک روز گذشته بود؛ ابراز نفرت هم نوعی ابراز عشق واژگون است! دیگر امور «قلبی ـ سیاسی» یکی هم قلب بهزاد نبوی است! گویا این مبارز راه حق را به «سی‌سی‌یو»‌ فرستاده‌اند تا مانندحجاریان آزاد شده، کاروان خردجال دیگری در دانشگاه‌ها به راه اندازد. در هرحال ما به ساواک مفلوک جمکران توصیه می‌کنیم دکان نمایش مهوع «محاکمة براندازان» را اصلاً تعطیل کند. چون دکان موسوی و کروبی کساد شده و هیچ ابلهی نمی‌پذیرد که 40 میلیون نفر در افتضاحات حکومت جمکران شرکت کرده‌ و 24 میلیون‌شان هم به موسوی جلاد رأی داده باشند. آمار مشارکت 85 درصدی استخوانی بود که رسانه‌های غرب برای‌ جمکرانی‌ها پرتاب کردند تا با آن بحران‌سازی کرده، بتوانند مذاکرات هسته‌ای را به تعویق بیاندازند. و شاهدیم که این طرح سرشار از نبوغ روز گذشته بر آب گ...زید.

اعلام آمادگی دولت دست نشاندة‌ه جمکران برای سلب مسئولیت از خود در امر نظارت بر فعالیت بنادر کشور نخستین پیامد شکست تداوم بحران دست‌ساز هسته‌ای و برنامة جنگ‌افروزی سازمان ناتو در ایران است. امروز حکومت خودفروختة اسلامی برای «اجارة‌ بنادر کشور»، به مدت 20 تا 40 سال اعلام آمادگی کرد! این است مطالبات نوین سازمان ناتو از ملت ایران: پایان دادن به نظارت دولت بر فعالیت‌های اقتصادی بنادر کشور. البته این امر مقدس در ظاهر طبق «اصل 44 قانون اساسی» صورت می‌گیرد. نیازی به توضیح نیست که این برنامه بنادر خزر را مد نظر دارد، چرا که فعالیت بنادر خلیج فارس از دوران پرافتخار شاه عباس «کبیر» تحت نظارت امپراطوری انگلستان بود، و پس از تولد سازمان پلید ناتو، آمریکا نیز به آنگلوساکسون‌های این‌سوی آب پیوست.

بله همچنانکه گفتیم، برای حفظ محور «تفلیس ـ تهران ـ تل‌آویو»، نوکران آمریکا در جمکران، همچون مخالف‌نمایان حکومت توحش در داخل و خارج مرزها از هیچ فداکاری ابا نخواهند داشت. به همین دلیل است که فضای مجازی در داخل و خارج از کشور اینگونه با مجموعة مبهم «دین» و «مردم» اشباع شده. در چارچوب این تبلیغات است که ما ملت را با مبهمات مرگ‌محور دینی و بومی از قماش: ‌‌ اسلام، «دین نجات بخش»، آیات عظام «مستقل»، ‌ دین «مدرن»، روشنفکران «دینی»،‌ «حکومت مردم»، «مردم» و خصوصاً «جانم فدای ایران» بمباران می‌کنند. حال آنکه در صفوف ‌«پرستندگان»، چه دینی و چه بومی و چه مردمی اصلاً جائی برای دمکراسی سیاسی، آزادی مطبوعات، آزادی بیان و ... پیش‌بینی نشده.

بهتر است حضور مرگ‌محوران و اربابان‌شان در غرب عرض کنیم که ما خواهان استقرار یک حاکمیت دمکراتیک در کشورمان هستیم. و چنین حاکمیتی نه «حاکمیت مردمی» است، نه حاکمیت «اسلام مدرن»، و نه همچون حکومت اسلامی جمکران می‌تواند دست‌نشاندة آمریکا باشد! دمکراسی، حاکمیت قوانین «انسان‌محور» است بر مردم، و به گواهی تاریخ و به گواهی فجایعی که در عراق و افغانستان شاهدیم ایالات متحد، فرماندة «محترم» سازمان ناتو، هرگز مدافع دمکراسی نبوده. استقرار حکومت اسلامی در ایران و حمایت همه جانبة غرب، به ویژه حمایت 4 کشور حاضر در «نشست گوادالوپ»‌: آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان از این حکومت سرکوبگر و مخالف‌نمایان‌اش در داخل و خارج مرزها شاهدی است بر این مدعا. البته پامنبری‌های 4 کشور مذکور یعنی دیگر اعضای سازمان ناتو و کشور «مستقل» واتیکان را نیز می‌باید به این مجموعة انسان‌ستیز و تاراجگر بیافزائیم.

طی برگزاری مذاکرات ژنو،‌ و یک روز پس از این مذاکرات آنچه بیش از همه جلب نظر می‌کند کاهش شدید شاخص بورس در بازارهای تفنگ‌فروشان محترم است که علیرغم خوش‌خدمتی سپاه خود فروختة پاسداران برای جنگ افروزی در ایران، جهت حضور نظامی در خزر به اشکال برخورد کرده‌اند. در نتیجه، حکومت مستقل و قدرقدرت جمکران برای جبران خسارات اربابان‌اش در لندن و واشنگتن می‌باید «خصوصی سازی بنادر کشور» را در دستورکار خود قرار دهد! به همین جهت است که این خبر بهجت‌اثر در پیش وقوقیة امروز در دانشگاه سابق تهران مطرح شد.

به گزارش حنازرچوبه، مورخ 10 مهرماه 1388، امروز «علی طاهری‌مطلق»، مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی در حکومت جمکران اعلام داشت، اگر بخش خصوصی سرمایه‌گزاری کند، دولت به مدت 20 تا 40 سال به صورت کامل بنادر را واگذار خواهد کرد. بله در حکومت جمکران «فرودگاه» و «بندر» از اهمیت فراوانی برخوردار است، و این امر دلیل دارد. اقتصاد چاه جمکران از الگوی صدر اسلام پیروی می‌کند.

در دوران پیامبرگرامی نیز فقط به فرودگاه و بندر اهمیت داده می‌شد. البته فرودگاه ویژة خداوند بود که با سفینه‌های دینی، از درگاه خود جبرئیل و فرشته و سنگ و آیات قرآن را به زمین «صادر» می‌فرمود تا پیامبر گرامی آن‌ها را به زور شمشیر به بندگان‌شان بفروشند. به عبارت دیگر پیامبر گرامی پس از ازدواج با خدیجه و چنگ انداختن بر ثروت همسر خود، یک حجرة کوچک در غار حری افتتاح کرده، شریک تجاری خداوند شده بودند. بله آنروزها تجارت آسمانی و مقدس در انحصار «خاتم الانبیاء» بود و بنادر هم در اختیار «بخش خصوصی»! و این بخش هر جور صلاح می‌دید از آن‌ها استفاده می‌کرد. به همین دلیل است که در حدیث و روایت و «بی‌بی‌گوزک‌های» آیات عظام، بجز فعالیت‌های تجاری پیامبر با خداوند هیچ «گزارش مستند» و «تاریخی» از فعالیت اقتصادی بنادر صحرای عربستان در دست نیست. امروز هم طبق اصل 44 قانون اساسی قرار شده کسی در جریان فعالیت‌های بنادر ایران نباشد. اگر به یاد داشته باشیم چندی پیش پاسدار محسن رضائی، با وقاحت تمام جدائی «اقتصاد» را از «سیاست» مطرح کرد.

پس از شکست کودتای میرحسین موسوی برای استقرار «فاشیست ـ مسلمان‌های» پیرو «خط امام» یا همان محفل کودتای 22 بهمن در جایگاه اوپوزیسیون، حکومت جمکران نیز همچون پیامبر گرامی فعالیت خود را به فروش کالاهای الهی، یا بهتر بگوئیم به سرکوب ملت ایران محدود کرده. و در همین راستا اقتصاد را به «بخش خصوصی» یعنی مجموعة توله‌آخوندها و پاسداران واگذار می‌کند. در این چارچوب است که می‌توان به ژرفای مزدوری در سخنان حکیمانة طاهری‌مطلق پی برد:‌

«همة کارهائی که نقش تصدی‌گری در سازمان بنادر و دریانوردی کشور داشت به بخش خصوصی واگذار می‌شود[...]»

این سخنان شادی‌بخش که با کدخبر: 710682 در حنازرچوبه مورخ 10 مهرماه 1388 انتشار یافته ثابت می‌کند که حکومت جمکران واقعاً یک دمکراسی تمام عیار است! همانطور که دولت چین یک سوسیالیسم «واقعی» را به نمایش ‌گذاشته. آری! بزودی بخش خصوصی بنادر کشور را به دست‌ می‌گیرد، و «بیان آزاد» قرآن را در بنادر ایران اعمال می‌کند و به هیچ عنوان پاسخگوی فعالیت‌های‌اش نیز نخواهد بود. به این ترتیب صدور برده، ‌ واردات قاچاق و دیگر فعالیت‌های اقتصادی «حلال» رونق خواهد گرفت و اقتصادمان شکوفا می‌شود. اصولاً دین همه چیز را «شکوفا» می‌کند، از جمله بیشرمی، وقاحت و استعدادهای نداشته را.

پیش از ادامة مطلب یادآور شویم، پیام موجود در سایت نووستی، بخش نامه‌های‌شما،‌ مورخ 9 مهرماه 1388 متعلق به نویسندة این وبلاگ است. در این پیام هم به حمایت 4 کشور شرکت کننده در نشست گوادالوپ از زوج «موسوی ـ کروبی» اشاره شده. طراحان کودتای ناکام با در نظر گرفتن این واقعیت که اکثریت جمعیت ایران هنگام براندازی سال 1357 هنوز به دنیا نیامده بودند، و هیچ خاطره‌ای از آشوب‌های سازمان یافته و توحش و عربده‌جوئی‌های امام «روشن ضمیر» ندارند، اطمینان داشتند که همچون سیزدهم آبان‌ماه 1358 می‌توانند با عملیات ناگهانی و قانون‌شکنانه، ضمن عقیده‌سازی و سربازگیری، رهبرسازی کرده، یک لایة دیگر از حکومت را نیز به اپوزیسیون تبدیل کنند. که البته سخت کور خوانده بودند! هیچکس ابله نیست که بپذیرد میرحسین‌موسوی،‌ محمد خاتمی یا شیخ مهدی کروبی و شرکاء پس از سی‌سال شرکت در چپاول و جنایات حکومت اسلامی، ناگهان «شرافتمند» و مخالف «تقلب» شده‌ باشند! همچنانکه هیچکس ابله نیست که بپذیرد شخص شاه، می‌توانست از وقوع کودتای بهمن 1357 ممانعت به عمل آورد، یا اینکه، دولت ‌کارتر با براندازی سلطنت در ایران خسارات بزرگی به آمریکا وارد آورده!

این پروپاگاند مضحک از قلم فرهیختگان ساکن ینگه‌دنیا تراوش می‌کند. حاج عباس میلانی چندین پرسش «حکیمانه» مطرح فرموده‌اند که با مشاهدة هر یک به ژرفای شارلاتانیسم محفل «هوور» و دیگر آکادمی‌های دین‌پرور ینگه‌دنیا می‌توان پی برد. از آنجمله است: اگر «شاه» بیمار نبود، ‌ ممکن بود «انقلاب» نشود! به عبارت دیگر، اگر پرسش حکیمانة شیخ‌عباس میلانی را یک مرحلة منطقی به پیش رانیم به این نتیجه می‌رسیم که پنتاگون، پس از اینکه از بیماری فرضی «شاه» مطلع شد تصمیم گرفت در ایران «انقلاب» به راه بیاندازد. و اگر شاه بیمار نبود پنتاگون هم برنامة تبدیل ایران به پشت جبهة جهاد با اتحاد شوروی را به مورد اجرا نمی‌گذاشت و افغانستان را به دست شوروی سابق رها می‌کرد!

ولی برنامة جهاد با شوروی پیش از کودتای 22 بهمن در دستورکار پنتاگون قرار داشت، و به همین دلیل نیز در افغانستان کودتا کرد چرا که اصلاحات ارضی و اجتماعی دولت افغانستان را «کفرآمیز»‌ یعنی ملهم از «سوسیالیسم» می‌دانست. براندازی سلطنت پهلوی در واقع تداوم اجتناب‌ناپذیر کودتای سازمان سیا در افغانستان بود. پیشتر در مورد «سیاست انسداد» توضیح داده‌ایم. این سیاست که شامل منطقة مصر تا ایران می‌شد یک هدف را دنبال می‌کرد: توقف روند صلح با اسرائیل‌ و گسترش جنگ از لبنان تا ایران برای جهاد با شوروی و ایجاد حکومت‌های اسلامی. نتیجة این جنایات در کل منطقه،‌ به ویژه در ایران، ‌ افغانستان، ترکیه، عراق و پاکستان در برابرمان است پس تکرار مکررات نمی‌کنیم و بازمی‌گردیم به پروپاگاند ایرانی‌نمایان ساکن ینگه دنیا برای ارائة «تصویر دلفریب» از ایالات متحد و انکار نقش این کشور در سرکوب ملت ایران توسط ملایان جنایتکار.

چرا راه دور برویم و از ملاقات‌های مکرر اکبر بهرمانی با «الکساندر هیگ» در عشق‌آباد بگوئیم؟ کافی است به سایت رادیوفردا نگاهی بیفکنیم تا ببینیم چگونه برای «آیات عظام»،‌ میرحسین موسوی، شیخ کروبی و دیگر جلادان حکومت اسلامی بازارگرمی به راه انداخته. بهتر است ببینیم بازار توزیع جوایز رایگان بین اوباش‌الله جمکران، و بساط سفله‌پروری در کدام کشورها داغ‌تر است؟ در بین ایرانیان ساکن آمریکا، هنرمندتر از شهره وزیری‌تبار یافت نمی‌شد؟ مری‌آپیک را کسی نمی‌شناسد، ولی همسر سابق آغداشلو می‌باید به عنوان «هنرمند ایرانی» معرفی شود. یا بهرام بیضائی گمنام و بی‌هنر است ولی ژیل‌ژاکوب و شرکاء در فستیو‌ال‌های اروپا «هنر» را در جبین مرجان ابراهیمی یا داماد آخوند‌ مشکینی و اهل و عیال‌اش رویت می‌کنند، چرا؟ چون از اینان سفله‌تر و فرصت‌طلب‌تر پیدا نکرده‌اند. این تحرکات توهین‌آمیز را چگونه می‌باید تفسیر کرد؟ دوستی و ابراز محبت جهان غرب به ایرانیان، یا الگوسازی از «ابتذال» جهت سرکوب فرهنگی ملت ایران در خارج از مرزها؟ اهدای نوبل صلح به حاجیه شیرین عبادی تداوم همین سیاست نیست؟ معرفی حاج‌فرج‌دباغ به عنوان «فیلسوف» در چارچوب کدام سیاست صورت می‌گیرد؟

چه محافلی می‌خواهند به ما بباورانند که دین، خرافه نیست و خرافه بر دو نوع است خرافة بد که همان دین حکومتی است، و خرافة «مدرن» و نجات‌بخش و انسان‌ساز که «خوب» است و «ضداستبداد» چرا که در آبدارخانة سازمان سیا توسط فوکویاما تهیه شده! اینان به ما می‌گویند نوعی خرافه وجود دارد که ملت ایران فقط در چارچوب آن می‌تواند حاکمیت خود را برگزیند: خرافة مدرن! این تبلیغات گوساله‌فریب ساخته و پرداختة «تینک‌تنک‌های» جیره‌خوار پنتاگون است که به صورت مقالات «کشکی ـ علمی» از قلم ریزه‌خواران حکومت جمکران در ینگه دنیا ترواش می‌کند. از آن ‌جمله است: از آنجا که در ایران حکومت «دینی» است و اکثریت ایرانیان مسلمان‌اند، می‌باید با ارائة «دین مدرن» این حکومت را شکست داد! اگر این مزخرفات خانه‌شاگرد حاج عباس میلانی را یک مرحله منطقی به پیش رانیم خواهیم داشت، برای شکست حکومت جمکران می‌باید «دین مدرن» را بجای دین حکومت بنشانیم. این قماش مزخرفات دقیقاً تداوم مهملات مشارکت‌چی‌های پیرو خط امام‌ است که سیاست‌شان را عین دیانت‌شان می‌خوانند! در نتیجه، به گفتة سیدمحمدرضا خاتمی، همیشه بهترین راه‌ها را برمی‌گزینند، البته مشخص نیست برای دستیابی به کدام اهداف‌ سیاسی؟ چرا که هدف اینان فقط دین‌فروشی است،‌ هیچ هدف دیگری جز تبلیغ مقدسات ندارند. ولی همة این صحبت‌ها یک طرف، اظهارات پاسدار محسن رضائی یک‌طرف! محسن آقا، کاندیدای خوش تیپ افتضاحات جمکران به سفیر آلمان می‌گوید:‌

«دمکراسی در ایران حقیقی و واقعی است [گروه] ‌1 + 5 در پی راه عقلانی باشد[...]»

این سخنان عالمانه ساعت 16و 25 دقیقة روز 7 مهرماه سال 1388 در«مهر نیوز» منتشر شده. محسن‌آقا در دیدار با «هربرت هونز وی‌تز»، سفیر آلمان گفته دمکراسی در ایران «حقیقی» است! ما هم فکر می‌کنیم محسن‌آقا با همان چهارتا و نصفی رأی‌ که ساواک برای‌شان در صندوق‌ها ریخته بهتر است فعلاً خوش باشند! اگر دمکراسی در ایران «حقیقی» نیست، حداقل رأی ایشان «حقیقی» است! اتفاقاً سگ «برنادت شیراک»، همسر رئیس جمهور سابق فرانسه، پس از گاز گرفتن شکم ژاک‌شیراک دقیقاً همین سخنان محسن‌آقا را بر زبان آورده بود. سگ زبان بسته به خبرنگاران بی‌بی‌سی گفته:

طبق اصل 44 قانون اساسی جمکران، دمکراسی حقیقی فقط در ایران است، ژاک‌شیراک، در پی یک راه «عقلانی» باشد!

دل را نصیب پیر و جوان غیر داغ نیست
شب غالب است و اهل جهان را چراغ نیست
[...]
بر خواهش گیاه، زمین را غم زمان
وز خاک،‌ بردمیدن گل را فراغ نیست
خاکسترست و سایة ابلیس و خون خشک
جز فرش راه سوختة دشت و راغ نیست
فصلی به کام دوزخ و دین، کارساز مرگ
اینجا کسی به فکر درختان باغ نیست
م. سحر




...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت