سه‌شنبه، دی ۲۲، ۱۳۸۸


بمب «عقلانی»!
...
در «کوکاکولای سبز» گفتیم، به دلیل افلاس اربابان در غرب، حکومت‌اسلامی برای تولید ابزار «توهین به مقدسات» دیگر نمی‌تواند به واردات رمان و کاریکاتور و فیلم «فتنه» از فرنگ متکی باشد. در نتیجه با توسل به «مینی کودتا» این ابزار را از طریق تحمیل انزوای رسانه‌ای و برپائی «تظاهرات» و انتشار بیانیه و نامه‌های سرگشادة ابلهانه تأمین می‌کند. اما «پیشرفت‌های» حکومت اسلامی به این مختصر، یعنی «گسترش مقدسات» محدود نمی‌شود، به هیچ عنوان! «نظام مقدس» را دست‌کم نگیریم! اکنون برای حمایت از مواضع ایالات متحد در مذاکرات‌ دوجانبه‌اش با مسکو، همین حکومت مفلوک راه ‌حل «عقلانی» نیز ارائه می‌دهد! از آنجمله ‌است، ترور یک استاد دانشگاه که از سوی بوق‌های زنگ‌زدة حکومت همزمان به عنوان «پدر فناوری هسته‌ای» و «طرفدار میرحسین موسوی» معرفی می‌شود. جالب است که این جنایت یکروز پیش از ورود «ویلیام برنز»، معاون وزارت‌امورخارجة ایالات متحد به مسکو صورت می‌پذیرد.

همچنانکه گفتیم «کودتای سبز» هنوز به پایان نرسیده. ترور ناجوانمردانة «مسعود علی‌محمدی»، آخرین تیر در ترکش مخالفان حل بحران هسته‌ای ایران بود که البته از روی حماقت شلیک شد. چرا که «پیروان خط امام» و دولت لرزان اسرائیل ـ ائتلاف حزب کارگر و لیکود ـ دیگر نمی‌توانند از طریق جنگ زرگری همچون دوران امام «روشن ضمیر» برای تأمین منافع ایالات متحد در منطقه «جان‌فشانی» کنند. به عبارت دیگر،‌ پاسدار علی‌لاریجانی که اخیراً در مصر به پابوس «اهود باراک»، ‌ طرفدار سرسخت تجهیز طالبان جمکران به سلاح اتمی شتافته بود، با ترور وحشیانة علی‌محمدی مرتکب اشتباه بزرگی شده. حمایت مک‌کین و جوزف لیبرمن از ابهامی که خود را «جنبش سبز» می‌خواند، گویا مقامات مفلوک جمکران را به این توهم دچار کرد که با ترور مسعود علی‌محمدی می‌توانند برای حل اختلافات، یا بهتر بگوئیم جهت گسترش بحران به راه «عقلانی» مطلوب اکبربهرمانی پای بگذارند.

بله! «پیروان خط امام» به محض دریافت پیام حمایت مک‌کین و لیبرمن، به «موفقیت کودتا» امیدوار شده، برای «حل مشکلات» به روال سنتی یک «راهکار» مقدس ارائه دادند. راهکاری که هم برای «ارعاب» طرفداران از همه‌جا بی‌خبر میرحسین موسوی مفید باشد، وهم برای ایجاد نفرت بیشتر از مهرورزی و از همه مهم‌تر بحران را در دانشگاه‌ها گسترش دهد. و اما در خارج از مرزها، کاربرد «راهکار»‌کذا، حمایت سیاسی از مواضع ایالات متحد در مذاکرات «ستارت»، ‌ بحران کرة‌ شمالی و بحران دست‌ساز هسته‌ای در ایران است. این راهکار «مقدس» طبق روال معمول در حکومت اسلامی با «مرزشکنی» و «جنایت» پیوندی ناگسستنی پیدا کرد. قتل مسعود علی‌محمدی از طریق انفجار یک بمب قوی ریشه در همین سیاست «سنتی» دارد.

ترور وحشیانة‌ علی‌محمدی، یک استاد دانشگاه که در واقع هیچ ارتباطی با فناوری هسته‌ای نداشته، همان راه «عقلانی» مطلوبی است که روز گذشته اکبر بهرمانی در سخنان خود به آن اشاره کرده بود. اصولاً جناح اکبربهرمانی پیش از سرنگونی سلطنت پهلوی نیز همة مشکلات را با ترور و ارعاب «حل» کرده. این جناح مسیری جز جنایت نمی‌شناسد و بمب و گلوله همواره برای‌اش «برهان قاطع» است. فکر بد نکنید! تقارن زمانی قتل علی‌محمدی با آزمایش دستگاه‌های مدار دوم نیروگاه بوشهر کاملاً اتفاقی ‌است! همچنین پیام دلگرم کنندة سناتورهای ینگه دنیا، اعلام قطع صدور بنزین به ایران از سوی شرکت سوئیسی «گلنکور» نیز هیچ ارتباطی با این «جنایت» و محفل «پیروان خط امام» ندارد! هر چند که، تحمیل «تحریم»‌ اقتصادی و جنگ بر ملت‌ ایران همواره باعث «پیشرفت» پیروان خط توحش «در همة زمینه‌ها» شده! به همین جهت رهبر دجال‌شان جنگ استعماری را «نعمت الهی» می‌خواند. و بی‌دلیل نیست که به محض انتشار خبر ترور علی‌محمدی، دفتر تحکیم وحدت با انتشار یک بیانیة از پیش تهیه شده بر ادامة «بحران هسته‌ای»،‌ به عنوان «حق مسلم» تأکید کرده،‌ ویراستی نوین و وحشیانه‌تر از سخنان خمینی ارائه می‌دهد. آن دجال می‌گفت، «بکشید ما را، اسلام زنده می‌شود»، این جانوران وحشی ضمن تحریف سخنان آن آدمخوار نوشته‌اند:

«[...] انقلابی که منطق‌اش بر پایة سخن خمینی کبیر مبنی بر: بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می‌شود استوار است [...] در برابر استکبار جهانی [...] مصمم‌تر از گذشته جهت پیشبرد اهداف علمی خود [گام برمی‌دارد]».

این مهملات با کد: 892947 در حنازرچوبه، مورخ 22 دیماه 1388، تحت عنوان مضحک «ترور ناجوانمردانة استاد علی‌محمدی موید توان بی‌نظیر اساتید ایران است» انتشار یافته، و نشان می‌دهد دفتر تحکیم وحدت، همچون دیگر جناح‌های حکومت جمکران، جسد علی‌محمدی را برای تغذیة خود بسیار مناسب دیده. این تشکل چماقدار در هم‌سوئی کامل با وزارت امورخارجة گورکن‌ها، بدون در نظر گرفتن این امر که استاد مقتول هیچ ارتباطی با «فناوری هسته‌ای» نداشته، ادعا می‌کند، «غرب برای مقابله با پیشرفت‌های ما در زمینة علوم و فناوری هسته‌ای دست به این جنایت زده» چرا که بخش عمدة «دستاوردهای هسته‌ای ما» حاصل مطالعات او بود! بله، چه جنایت خجسته‌ای! در حکومت جمکران همه می‌توانند از آن به فراخور حال خود بهره‌مند شده، و در همة امور «پیشرفت» کنند.

به عنوان نمونه، با توجه به اینکه شایع شده، نام مقتول در فهرست طرفداران موسوی به ثبت رسیده بود، این قتل علاوه بر ارعاب طرفداران موسوی، به حساب جناح مهرورزی نیز نوشته می‌شود و تکذیب مهرورزی هم نتیجه‌ای نخواهد داشت. از این گذشته شاگردان استاد علی‌محمدی می‌توانند دست در دست دیگر دانشجونمایان «مرده‌خور» دانشگاه را به صحنة آشوب و سوگواری تبدیل کنند تا همه بدانند که دانشگاه، همچون مسجد محل روضه‌خوانی و گریه و زاری است و کسی به این توهم دچار نشود که دانشگاه، محل آموزش و تحصیل است! همچنین سپاه پاسداران نیز از این قتل برای «تهدید اسرائیل» و تأکید بر «حق مسلم» بهره‌برداری خواهد کرد! بله، می‌بینیم که این «انفجار» در نوع خود یک مینی «نعمت الهی» شده. با توجه به اینکه محل انفجار را بلافاصله «تمیز» کرده، «آب» کشیدند، ‌ تا هیچ اثری از «جرم» و مجرمان برجای نماند، چند پرسش منطقی مطرح می‌شود.

نخست اینکه برای کشتن یکی از طرفداران فرضی موسوی که در یک آپارتمان فکسنی و بناساز در قیطریه زندگی می‌کرد، چه نیازی به انفجار بمب بوده؟ هر کسی می‌توانست به این فرد نزدیک شده با اسلحة کمری او را به قتل برساند، مگر در مورد صیاد شیرازی که در محلة محافظت شده هم می‌زیست به همین ترتیب عمل نکردید؟

دیگر اینکه به چه دلیل دانشگاه تهران، وزارت علوم، وزارت‌ امورخارجه و رسانه‌های جمکران و دیگر محفلک‌های کودتا، به قاتل یا قاتلینی که هنوز شناسائی هم نشده‌اند، برچسب «منافق»، «عامل آمریکا» و «اسرائیل»‌ الصاق کرده، به «تقدیس مقتول»‌پرداخته‌اند؟ به گزارش ایسنا مورخ 22 دیماه 1388،‌ «صفرعلی برات‌لو»، سرپرست امنیتی استانداری تهران می‌گوید، «هیچ چیز قطعی نیست و در حال بررسی هستیم!» در صورتیکه هیچیک از محفلک‌های سیاسی منتظر نتایج «بررسی» نمانده‌، هر گروه برحسب منافع خود قاتل «مناسب»‌ را یافته! به عنوان نمونه، مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت‌امورخارجة گورکن‌ها قتل علی‌محمدی را به «مزدوران آمریکا و اسرائیل» نسبت می‌دهد! البته با توجه به اینکه حکومت اسلامی خود از نوکران خوب و ضدامپریالیست گاوچران‌هاست باید بگوئیم «مهمان‌پرست» کاملاً حق دارد! فقط عجیب این است که علیرغم تأکید مقامات امنیتی بر «عدم قطعیت»، سخنگوی وزارت‌امورخارجه «ردپای جنایتکاران» را در محل رویت کرده، به ایسنا می‌گوید:

«[قتل این] انديشمند هسته‌ای که توسط عوامل صهيونيستی و مزدوران آمريکا انجام گرفت [یک] رويکرد ضدانسانی و مغاير با کلية هنجارهای بين‌المللی [است.] در تحقيقات اوليه علائمی از خباثت‌های مثلث رژيم صهيونيستی، آمريکا و عوامل اجير شدة‌ آن در ايران در اين رخداد تروريستی قابل رويت است.»

بله می‌بینیم که وزارت‌امورخارجة جمکران نه تنها با رویکردهای «انسان‌ستیز» که با شکستن هنجارهای بین‌المللی نیز مخالف است! حال آنکه این وزارتخانة بی‌نزاکت که بهتر است آنرا «اوباش‌خانه» بنامیم، حتی در حد ارسال پیام «تبریک» یا «همدردی» نیز هنجارهای بین‌المللی را رعایت نمی‌کند. بگذریم! جالب‌تر از بیانات شیوای «مهمان‌پرست» اطلاعیة روابط عمومی مفلوک دانشگاه تهران است که به فتوی «آیات عظام» و به ویژه به هذیانات خمینی در مراسم روضه و زوزة جماران شباهت دارد:

«دشمنان اسلام و انقلاب بدانند که شجرة طيبة انقلاب اسلامی ايران با اين خون‌ها روز به روز تنومندتر و پرثمرتر می‌گردد.»


با توجه به بیانات رسمی، آنچه از نظر ما «تنومندتر» شده، «شجرة طیبة حماقت» و بیشعوری و تقدس است که در «فارس نیوز» به اوج می‌رسد. صدای دوم فاکس‌نیوز که در جمکران «فارس نیوز» خوانده می‌شود، با یکی از شاگردان آن شهید به نام «محمدکاظم منظورالاجداد» که «سید»‌ نیز هستند مصاحبه کرده. «منظورالاجداد» که نام خانوادگی‌اش هم به آدمیزاد شباهت ندارد، می‌گوید ایشان از اساتید برجسته و معتقد به نظام اسلامی و ولایت فقیه بودند و کلاس‌شان خیلی شلوغ و پر طرفدار بود، و شاگردان و دیگر دانشجویان از رتبة علمی استاد «آگاه» بودند! حال این پرسش مطرح می‌شود که چگونه شاگرد می‌تواند از میزان علم و دانش استاد آگاه باشد؟ اگر دانشجو میزان شناخت استاد را بداند، به این معناست که دانش خود او نیز حداقل در حد استاد است در نتیجه اصلاً دلیل ندارد برای کسب علم در محضر چنین کسی حاضر شود!

یاوه‌گوئی رسانه‌ای در جمکران سنتی مقدس است، که به ارادة الهی هر لحظه پیشرفت می‌کند. البته در فارس نیوز بزودی شاهد پیشرفت‌های شگفت‌انگیزتری خواهیم بود، چرا که قرار است «سارا پی‌لین»، همان نابغة دروغگوی یخ‌ستان آلاسکا بطور نیمه‌وقت در شبکة حماقت‌گستر «فاکس نیوز»‌ کار خود را آغاز کند و مسلماً پس از حضور «پی‌لین»، منظورالاجدادها در «فارس نیوز» بیشتر برای‌مان شیرین زبانی خواهند کرد. منظورالاجداد همچنین ادعا کرده که علی‌محمدی به نظام اسلامی و ولايت فقيه پاي‌بند بوده و گفتگوی دانشجوئی در دانشگاه را تنها «راه حل مشکلات کشور» می‌دانسته! به، به! واقعاً چه استاد فرهیخته‌ای بودند که «دانشگاه» را مکان حل و فصل مشکلات کشور می‌انگاشته‌اند! با توجه به خواسته‌های ایشان باید هر چه زودتر دانشجونمایان مشکلات ملت ایران را در همان «دانشگاه» حل کنند، باشد که از علافی حوصله‌شان سر نرود:

«[...] وی از اساتید برجستة این رشته بود و نه تنها دانشجویان وی بلکه سایر دانشجویان اين رشته به رتبة علمی ايشان واقف بوده و از آن تمجيد می‌کردند[...] وی هفتة ‌گذشته [...] با تأکيد بر اینکه پایبندی به ولایت فقیه و نظام اسلامی از واجبات است [گفت] تنها راه برون رفت از مشکلات بحث و گفتگوی دانشجوئی در فضای دانشگاه [است].»

و اما همة این جنجال و هیاهو و جنایات همچنانکه در وبلاگ‌های اخیر هم گفتیم تلاشی است مزبوحانه جهت ممانعت از بروز پیامدهای تغییرات وسیع و غیرقابل اجتناب جهانی در منطقه. این تغییرات ریشه در گسترش همکاری‌های ناتو با روسیه دارد و حکومت گورکن‌ها نمی‌تواند در این روند اخلال کند. به گزارش سایت نووستی، مورخ 22 دیماه 1388، امروز «سرگئی ریابکوف»، معاون امنیت و بین‌الملل وزارت امورخارجة‌ روسیه، در دیدار با سفیر حکومت اسلامی در مسکو این امر را به سفیر جمکران گوشزد کرد، البته به زبان دیپلماتیک! به گزارش نووستی، ریابکوف تأکید کرد، دولت‌اش اجازه نمی‌دهد مناسبات بین دو کشور تحت فشار کشورهای ثالث خدشه‌دار شود:

«سرگئی ریابکوف [...] در جریان این دیدار تصریح نمود روابط مسکو و تهران تحت تأثیر و فشار کشورهای ثالث قرار نخواهد گرفت [...] باید روابط میان ایران و روسیه را تحکیم بخشیم.»


همین موضع، روز گذشته نیز در مسکو به اطلاع رجب اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه رسید که دولت ترکیه بداند، روند «کشف کودتا» می‌باید متوقف شود. چرا که دولت اسلامی ترکیه به همان بیماری گورکن‌ها مبتلا شده، و مدت‌هاست ضمن تلاش جهت «خودبراندازی» به کشف توطئه، سرکوب مدافعان دمکراسی و کردها مشغول است. باری «تغییرات گسترده» با گشایش راه‌های ارتباطی زمینی و هوائی بین روسیه و گرجستان آغاز شد. اما چارچوب این «تغییرات» که دو روز دیگر، در تاریخ 14 ژانویه 2010 در شهر «اسلو» رسمیت حقوقی یافته و جایگزین استراتژی سال 1999 خواهد شد، مسائل کلی از جمله دزدی‌دریائی و امنیت انرژی را نیز در بر می‌گیرد.

به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی، مورخ11 ژانویه 2010، دیمیتری روگزین، ‌نمایندة دائم روسیه در مقر ناتو اظهار داشت، پس از نشست اسلو، مادلن البرایت، رئیس گروه «خردمندان ناتو» در تاریخ 8 فوریه 2010، برای بحث و بررسی «استراتژی نوین» این سازمان به مسکو سفر خواهد کرد. نووستی می‌افزاید گروه خردمندان ناتو با هدف ایجاد یک استراتژی نوین، پس از جنگ سه روزة قفقاز تشکیل شده و بجز مادلن البرایت، ‌ معاون وی، «ون‌در ‌وئر»، مدیرعامل سابق رویال داچ شل، دیپلمات ها و محققان کشورهای کانادا، انگلستان، آلمان، فرانسه، ایتالیا، ترکیه، اسپانیا، لهستان، لیتوانی و یونان نیز در آن عضویت دارند.

سفر دو روزة‌ معاون وزارت‌امورخارجة‌ ایالات متحد، ویلیام برنز به روسیه در راستای همین روابط نوین بین روسیه و ناتو، بر محور ارتباط دوجانبة ایالات متحد با روسیه متمرکز خواهد شد. به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی، به نقل از وزارت امور خارجة‌ روسیه، ویلیام برنز، برای مشورت در مورد پیمان «ستارت»، توافق‌ دوجانبه میان روسیه و آمریکا، امنیت اروپا، خلع سلاح هسته‌ای شبه جزیرة کره و پروندة هسته‌ای ایران با سرگئی ریابکوف و مقامات نهاد ریاست جمهوری روسیه ملاقات خواهد کرد.

با توجه به این تحولات است که می‌گوئیم، ترور یک استاد دانشگاه به عنوان «راهکار عقلانی» محفل کودتا جهت بازگشت به گذشته، جنایتی‌است ابلهانه که پیامد آن بزودی دامنگیر پیروان خط‌امام خواهد شد. اگر روابط آمریکا با روسیه دیگر نمی‌تواند به روال سال 1999 ادامه یابد، روضه‌خوان‌های جمکران نیز می‌باید بدانند که نوکران آمریکا به طریق اولی نمی‌توانند همچون گذشته‌های شیرین به جنایت و سرکوب جهت «گسترش مقدسات» ادامه دهند.


...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت