شیر و شورا!
...
کارل مارکس در «منشاء خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» میگوید:
«در خانواده، مرد در جایگاه بورژوا قرار گرفته؛ زن نقش پرولتر را ایفا میکند»
سایت «مجاهدین خلق»، علیرغم گرایش ایدئولوژیک این سازمان به اسلام، و علیرغم اعلام بیطرفی نسبت به تحمیل حجاب در سال 1357، سخنان شیخ احمد خاتمی در مورد حجاب را محکوم کرده. بهتر است دیگر سازمانها و چپنمایان و مدعیان مخالفت با حکومت اسلامی که در فرنگ لنگر انداختهاند و در مخالفت با احمدینژاد، که در هر حال هیچکاره است قلم میفرسایند، مواضع خود را در مورد تحمیل پوشش بر زنان ایران مشخص کنند. همچنانکه گفتیم معیار آزادی در هر کشور، آزادی زنان آن کشور است، و مسلم بدانیم حقوق زن بر حقوق کارگران تقدم دارد.
دین و دولت چو با هم آمیزند
اقتداری عجب برانگیزند
آنچه نتوان به نام سلطان کرد
نام دین، کردنش چه آسان کرد
مصاحبة برژینسکی با دویچه سایتونگ، کودتای مالی در اروپا و عدم حضور سران کشورهای آمریکا و اروپای غربی در جشنهای 65 امین سالگرد پیروزی ارتش سرخ بر فاشیسم نشان از تنش فزاینده بین مسکو و واشنگتن دارد. تحرکات حکومت مفلوک جمکران را تنها در این چارچوب میتوان بررسی نمود. برژینسکی برای خنثی کردن تهدیدات حکومت جمکران، خواهان گسترش چترهستهای آمریکا در منطقه شده! یادآور شویم تهدیدات کذا فقط در تبلیغات رسانههای غرب موجودیت دارد نه در واقعیت. جنجال رسانهای پیرامون پرش و جهش و پیشرفت حکومت اسلامی ابزار اعمال فشار است بر مسکو. همچنانکه صدور قطعنامة سگهای هار استعمار و زوزههای آخوند احمد خاتمی پیرامون نماد بردگی زن در واقع بازتاب دعوای طاعونسبز با دولت است. آخوندها در همسوئیکامل با اصلاحطلبان از طریق گسترش سرکوب ایرانیان به باجگیری از دولت مشغول شدهاند. به همین دلیل نیروهای به اصطلاح انتظامی که وظیفهای جز گسترش هرج و مرج ندارند، سرکوب جوانان و زنان را از سر گرفتهاند؛ خواست ارباب چنین است.
گوسفندان رعیتی خاموش
همه فرمان پذیر و پند نیوش
ملتی سر به زیر و دوخته لب
به گزارش فرانسپرس، مورخ 8 ماه مه 2010، دادستانی تهران 80 جوان را به «جرم» شرکت در یک کنسرت «رپ» دستگیر کرده. به یاد داشته باشیم که این همان دادستانی است که در برابر قانونشکنیهای آشکار امثال الیاس نادران و احمد توکلی خفقان گرفته! این همان دادستانی است که در برابر تحرکات غیرقانونی سگهای هار استعمار نظیر میرحسین موسوی، محمد خاتمی و آخوند کروبی کور و کر و لال شده، ولی اینک برای تأمین منافع اربابان در لندن و واشنگتن از هیچ جنایتی رویگردان نیست. خصوصاً که حاکمیت انگلستان نتوانست نتایج انتخابات را به سمت و سوی «مطلوب»، یعنی تأمین یک اکثریت قاطع برای «دیوید کامرون» هدایت کند.
بله دچار توهم نشویم! این شرایط است که نتیجة انتخابات را تأمین میکند، نه آراء مردم! به همین دلیل وقتی مشخص شد که دکان حضرت «دیوید کامرون» تعطیل باید گردد، رأی مردم هم اهمیت خود را از دست داد و حوزههای انتخاباتی که با هجوم مردم از همه جا بیخبر مواجه بودند، بجای تماس با وزارت کشور و تمدید زمان رایگیری، جهت اخراج مشتاقان «محترم» از حوزهها به نیروهای پلیس متوسل شدند. و اینچنین بود که پلیس مؤدب و محترم و شریف بریتانیا با چند ضربه باطوم به «مردم» تفهیم کرد که «رأیشان» را میباید به عنوان «شیاف» مورد استفاده قرار دهند، چرا که دولت آینده الزاماً ضعیف و ائتلافی خواهد بود. اینجاست که دربان سفارت بریتانیا در تهران برای رئیس قوة قضائیة مستقل حکومت بسیار مستقل جمکران یک «اس. او. اس» فرستاد ـ با «اس. ام. اس» نباید اشتباه شود! بله اینجا بود که دادستان تهران برای مبارزه با تفریح و شادی قیام فرمودند. و یادآور شویم، به زبان آخوندی تفریح و جشن و شادی را «لهو و لعب» خوانند و امری است «حرام» و مستوجب مجازات.
به گزارش رادیوفردا، مورخ 17 اردیبهشتماه 1389، عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران اعلام داشت در جريان يک «کنسرت غيرقانونی» در تهران80 تن به اتهام شرکت در مجالس لهو و لعب بازداشت شدهاند. رادیوفردا میافزاید، دادستان تهران به ایسنا میگوید:
«پلیس امنیت اخلاقی ناجا [...] با حکم قضائی وارد محل [...] کنسرت غیرقانونی میشود و [...]80 دختر و پسر [را] با لباس نامناسب و در حالت غيرعادی بازداشت [میکند.]»
حتماً برای شرکت در کنسرت باید با چادرسیاه و مقنعه حضور به هم میرساندند که لباسشان «مناسب» باشد! نه اینکه در حکومت جمکران هم «اخلاق» رعایت میشود، هم «امنیت» تأمین است. نه اینکه31 سال لشکرکشی خیابانی و تهاجم به خانههای مردم جز «شایعه» نیست، حال گورکنها پلیس «امنیت اخلاقی» هم درست کردهاند. امنیت اخلاقی چیست؟ ارعاب روزانة مردم و ممانعت از هرگونه ارتباط اجتماعی. تا به حال دیدهاید پلیس گورکنها از تجمع و تظاهرات مردهپرستان و سوگواران و ماتمزدگان در پارکها ممانعت کند؟ نه! اربابان این حکومت هیچ مشکلی با زوزه و روضه و سوگواری ندارند، آنچه برای اینان ایجاد اشکال میکند، جشن و شادی و زندگی ایرانیان است:
«پرونده اين 80 [نفر] و پنج نفر از فروشندگان بليت اين موسيقی زنده، به دادسرای ارشاد تهران ارجاع شده [...] افرادی [برای] مجالس مبتذل و ضداخلاقی بليت میفروختند[...]»
شاید اگر موسیقیشان «مرده» بود، برادران تخفیف میدادند.
دو سگش دو وزیر کارآگاه
[...]
زان وزیران روز و شب بیدار
رخ نهان کرده گرگ استعمار
تمام این مسائل و مشکلات به این دلیل پیش میآید که دادستان تهران شهامت ندارد مطالبات اربابان حکومت جمکران را به صراحت بیان کند. دولتآبادی نمیتواند با صدور بخشنامه به همة «شهروندان» بگوید برای تفریح، شرکت در کنسرت، رقصیدن و معاشرت و خلاصه برای زندگی کردن به شیوة آدمیزاد میباید به «دوبی» رفت؛ باید آنجا برویم که هم «سهم امام» پرداخت شود، هم سهم «الیزابت دوم»، ملکة امام! بله اشکال از جبونی و پفیوزی مقامات حکومت اسلامی است که برای تأمین منافع آنگلوساکسونها و توجیه نوکری میباید به ابزار مقدسات متوسل شوند. بیدلیل نیست که غلامبچگان وارداتی کارخانة رجاله پروری از نجف و کربلا در رأس قوای مقننه و قضائیه مستقر شدهاند، و یک جانور وحشی به نام جواد لاریجانی در جایگاه رئیس ستاد حقوقبشر این حکومت آدمخوار نشسته.
مردمان ز آدمیت دور
نوحهخوانها، سرمزاریها
تکپرانها و پشت باریها
در واقع قوای مقننه و قضائیه، نیروهای انتظامی در کنار اساتید حوزة علمیه و اراذل همیشه در صحنه به زبان بیزبانی مطالبات لندن و واشنگتن را مطرح میکنند. به همین دلیل است که آن روضهخوان مونث، مهرانگیز کار که همچون دیگر مهاجران مخالفخوان با ارز حاصل از چپاول نفت ما به چریدن در علفزارهای ینگهدنیا مشغول شده، از «مردم» میخواهد برای احقاق حق میرحسین جلاد آمادة شهادت شوند. یا محمد خاتمی، شیرین عبادی و دیگر جیرهخواران استعمار «برگزاری انتخابات» در یک حکومت خدامحور را در ترادف با دمکراسی قرار میدهند. این جانوران وحشی در واقع شعارهای تولیدی ارباب را تکرار میکنند. همانطور که خمینی دجال مطالبات ارباب را به زبان میآورد. پس بهتر است رهبران و پامنبریهای جنبش سبز بجای زوزه و روضه و شایعهپراکنی و پوچگوئی موضع خود را، هم در مورد تحمیل حجاب به زنان و هم پیرامون عملیات وحشیانة دادستانی مشخص کنند، تا نظر مدعیان اسلام رحمانی و نورانی و مشتاقان حکومت عدل علوی و خلخال آن زن یهودی در مورد «حقوق شهروندی» برای همگان روشن شود. در ضمن یادآور شویم دبیرکل سازمان ملل سخنرانی احمدینژاد را «بایکوت» نکرده بود!
سایت «پیک نت»، در مطلبی تحت عنوان «مانیفست معاملة [کلان]»، با اشاره به مصاحبة «هیلاری لورت»، کارشناس سازمان سیا مینویسد، «ما میگوئیم ایران دیکتاتوری است، ولی آنها هر 4 سال یک انتخابات برگزار میکنند!» بله، میبینیم که مغلطة «انتخابات، مساوی است با دمکراسی» از سرطویلة سازمان سیا ریشه گرفته، و برای نشخوار همزمان در اختیار حکومت جمکران و عمله و اکرهاش در خارج قرار میگیرد:
«ما اغلب زخم زبان میزنیم که ایران یک کشور دیکتاتوری و استبدادی است، ولی آنها هر چهار سال یکبار انتخابات برگزار [کردهاند]»
این مصاحبه چنین القاء میکند که آمریکا، یا بهتر بگوئیم سازمان سیا «انتخاب» احمدینژاد را خواستار شده. ولی اینکه آمریکا احمدینژاد را برگزیده باشد، دلیلی بر محبوبیت و حقانیت موسوی نمیشود! متأسفانه برخلاف تبلیغات رسانهای غرب، بجز طرفداران توحش و نیروهای «نظامی ـ امنیتی» کسی در این معرکه شرکت نکرده بود! اعلام مشارکت 85 درصد از ایرانیان در مسابقات مارگیری دقیقاً حکایت «بحران مالی» در یونان است.
اتحادیة اروپا و صندوق جهانی پول با پرداخت مبلغ 110 میلیارد یورو به یونان موافقت کردند. اشکال اینجاست که جمعیت یونان از 11 میلیون نفر فراتر نمیرود و اگر 110 میلیارد را به یازده میلیون تقسیم کنیم، خواهیم دید که بابت هر یونانی مبلغ 11 هزار یورو به دولت یونان پرداخت میشود! اینهمه سخاوت و بخشندگی از کجا سرچشمه میگیرد؟ باید از آن آتشفشان در ایسلند پرسید که اینبار به وضعیت انفجاری رسیده و همزمان، زلزلة ناشی از بیحجابی تمام مسائل و مشکلات مادی ملت ایران را تحتالشعاع خود قرار داده.
سایت بیبیسی، مورخ 4 ماه مه 2010 ، در گزارشی تحت عنوان «نهاد ریاست جمهوری: حجاب یک امر خصوصی است» مینویسد، مجید جعفر زاده، رئیس مرکز حقوقی بینالمللی نهاد ریاست [جمهوری] حجاب را یک امر شخصی خوانده. بیبیسی در ادامه میافزاید آخوند منتظری هم حدود 5 سال پیش جهت مسلمانان اروپا فتوی صدوریده و گفتهاند «در شرایط اضطراری» برداشتن حجاب مانعی ندارد. حضرت آیتالله منتظری همچنین حجاب را از دستورات ضروری دین اسلام دانسته ولی فرمودهاند نوع حجاب اهمیتی ندارد. به عبارت دیگر، همینکه زن نشان بردگی داشته باشد کفایت خواهد کرد. بیجهت نبود که کارمندان دکان عبادی جایزة حقوق بشر را به ایشان تقدیم کردند.
گر ترا اندکی سفاهت بود
مایهای کافی از وقاحت بود
میتوان لاف پیشوائی زد
بی محابا دم از خدائی زد
در مثل مناقشه نیست، ولی افسار الاغ چه پلاستیکی باشد چه طلا، افسار است و کاربرد آن تغییر نمیکند! باری به محض اینکه جعفر زاده گفت، حجاب خانمهای ایرانی در کشورهای خارجی بستگی به قوانین کشور محل اقامتشان دارد، زوزة آخوند تسخیری و نفسکشطلبی احمد خاتمی آغاز شد. خوشبختانه تسخیری همچون دیگر ملایان سیاستپیشه از سفاهت و وقاحت به حد وفور برخوردار است. آخوند تسخیری، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی طی گفتگو با حنازرچوبه، عدم استفادة زنان از نماد بردگی را توطئة شوروی و انگلستان دانست!
مزخرفات تسخیری با کد: 1097287 در حنازرچوبه، مورخ 17 اردیبهشتماه سالجاری انتشار یافته. به عبارت دیگر، پس از اینکه نتایج «نامعلوم» انتخابات انگلستان مشخص شد، حنازرچوبه از زبان یک جانور وحشی، یعنی همان تسخیری خواهان یک «برنامة فرهنگی» برای تبیین اثرات «مثبت» حجاب میشود:
«[جهت گسترش بيبندوباري در مناطق اسلامي] شاه با توطئة غرب، شوروي و انگلستان[...] سعي کردند بدحجابي را در جامعه جا بياندازند[...]»
یک روز پس از اظهارات بیشرمانة تسخیری و مزخرفات شیخ احمد خاتمی، یعنی در تاریخ 18 اردیبهشتماه سالجاری، مهرنیوز هم یک «تحلیل» سرشار از حماقت و وقاحت منتشر کرده مینویسد، «چادر نزد ایرانیان از ارزش والائی برخوردار است!»
مبلغی حرفِ چارمن یک غاز
معرفتدارهای چالهحصار
چاقوی تیغ تیز ضامندار
صنف بنگاهیان و دلالان
چارتا نعل و یک عدد پالان
ناقدان ز قید و بند آزاد
باید از آن گوسالة ننه حسنی که چنین تحلیلی ارائه کرده بپرسیم، این مزخرفات ریشه در مداحی مهرانگیز کار از پرسوناژ زینب دارد؟ ایرانیان هرگز بردگی انسان را «ارزش والا» به شمار نیاوردهاند که از پیچیدن زن در کفن تجلیل کنند. ارزش چادر و چرندیات مشابه از سطل زبالة سازمان سیا استخراج شده. مهرنیوز که از طرفداران جنبشسبز نیز به شمار میرود، از زنان چادری که بدون چادر هم در کنار مردان همکار خود فعالیت میکنند شدیداً انتقاد کرده و میگوید این کار توهین به چادر است و «فلسفة چادر» را به زیر سئوال میبرد. نمیدانستیم چادر و حجاب عصر جاهلیت «فلسفه» هم دارد! حتماً همانطور که قلاده و افسار و قفس و سنگسار و قطع دست و پا و صیغة دختر 9 ساله هم در اسلام از «فلسفه» برخوردار شده:
«اگر [چادر] به ابزار [...] تبدیل شود به بدنة اجتماع صدمه زده و ارزشهای معنوی این پوشش اسلامی را کمرنگ خواهد کرد [...]. وقتی [...] یک خانم در هر دو حالت با چادر و بدون چادر دیده میشود، فلسفة حجاب و به ویژه چادر از بین میرود.»
بهتر است فلسفهدان والامقام بگویند، اگر چادر و حجاب «ابزار» نیست، پس چیست؟ ما که در تحمیل چادر و حجاب به زن جز ابزار تحمیل سلطه بر انسانها نمیبینیم. هیچ انسان آزادی سلطه را نمیپذیرد، و با مقدس انگاشتن حجاب نمیتوان توحش و سلطه و بربریتی را که در آن وجود دارد جهت سرکوب مطالبات انسانی ملت ایران به ارزش والا تبدیل کرد. ایران به تک، تک ایرانیان تعلق دارد؛ این کشور به ایرانیان تعلق دارد، نه به باورهای پوسیدهای که استعمار در پسشان پناه گرفته. ایرانی، خارج از باورهایاش ایرانی است همچنان که انسان، خارج از باورهایاش انسان شمرده میشود. از این گذشته برخلاف ادعای محمدخاتمی مزدور، هیچکس نمیتواند به زور سر نیزة ارتش ناتو ایرانی را به اسلام یا هر دین دیگری «محکوم» کند.
گردن از مال وقف کرده کلفت
عاکفان حریم قاب پلو
عاشقان قدیم مال چپو
مدعیهای لقمه پرهیزی
مظهر گربه بر سر دیزی
خیل مستعربان حلواخور
تشنهکامان شیر گرم شتر
سایت ایسنا، مورخ 17 اردیبهشتماه سالجاری، با کد: 8902-10047 سخنان مضحک مکارم شیرازی را در دیدار با اعضای شورایعالی استانها منعکس کرده. مکارم که خیلی «مردمی» شده میگوید، قانون باید ساده باشد که مردم آنرا تحمل کنند! به عبارت دیگر چماقدار به خیابان بفرستید تا قانون ساده یعنی «اطاعت محض» را به مردم تفهیم کند. مگر کسی در برابر چماق مقاومت میکند؟ همین حجاب چگونه تحمیل شد؟ به سادگی! با فتوی شیخ و چماق چاقوکشان. و به همین سادگی میتوان ادعا کرد، نظام شورائی معاصر همان شورای صحرای حجاز است. همان که به محمد میگفت، با «مومنان» مشورت کن، بعد هر غلطی که دلت خواست بکن و بگو امر خداوند چنین بود. بله، 14 سدة پیش نظام شورائی در صحرای حجاز وجود داشته و کار شورومشورت بجائی رسیده بود که برای از شیر گرفتن فرزند هم «مشورت طرفین» لازم بوده!
راستاش نمیدانیم با شیرخواران هم مشورت میکردهاند یا فقط «شیرخواران مومن» مد نظر بودهاند. یا اینکه فقط پدر و مادر با یکدیگر مشورت میکردند یا همة افراد قبیلة دو طرف در این امر خیر مشارکت داشتند. خلاصه مکارم میفرماید در کارهای کوچک هم اسلام مشورت را مصلحت میداند:
«در حالی امروز نظام شورائي در جهان پديد آمده است كه اسلام 14 قرن پيش آن را مطرح كرده بود [...]اسلام در كارهاي كوچك نيز توصيه به مشورت ميكند [...] قرآن به پدران و مادران سفارش ميكند وقتي كه فرزندانشان را ميخواهند از شير بگيرند بايد با رضايت و مشورت دو طرف باشد.»
هر دم از این باغ بری میرسد! اگر پدر بچه در یکی از غزوات شهید شده بود، طرف مشورت مادر که بوده؟ زینب، آیات عظام، آخوند محل، ولی فقیه یا امام علی؟ میبینیم که چرندبافیهای آخوند جماعت از همه چیزدان قرآن، هیچ چارچوب منطقی ندارد صرفاً ادعای شکمی است. به خداوند تبارک و تعالی چه مربوط است که در این امور دخالت کرده؟ مریم باکره برای از شیر گرفتن عیسی با ایشان شور و مشورت کرد؟ بگذریم! آخوندمکارم در ضمن گلایه کرده که «در محیط ما برخوردهای خوب کم است»، گویا از دستگیری آن 80 نفر اطلاع نداشته:
«در محيط ما [...] برخوردهاي خوب كم است و در حدي كه اسلام ميپسندد نيست [...] نباید كار مردم را به تعويق انداخت [...]»
همانطورکه حدس میزدیم، آخوند مکارم از اینکه پس از بدبختی و افلاس سیاستمداران «سیتی»، پلیس «امنیت اخلاقی» کار مردم را در ایران به سرعت روبراه کرده خبر نداشته! مکارم در پایان چرندیاتاش ضمن انتقاد از فساد چنین فرموده که، اگر مسلمانان به فساد دچار نمیشدند امروز اروپا مسلمان بود!
«[مکارم] با انتقاد از گسترش مفاسد اخلاقي در جامعه افزود [...] از همين مفاسد اخلاقي مسلمانان را از اسپانيا بيرون كردند كه اگر آن روز مسلمانان ميماندند امروز بيشتر اروپا مسلمان بود.»
گویا مکارم نمیداند که امروز نه تنها اروپا که آمریکا هم مسلمان شده، فقط اسلامشان را خارج از مرزها و در ایران، عراق، افغانستان و پاکستان به مورد اجرا درمیآورند. به همین دلیل است که بر این کشورها نظام وحش حاکم شده.
بیهمه چیزهای با همهچیز
کرده تعطیل کسب و کار حلال
(سعیدیسیرجانی)، منبع: خواندنیها
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت