شنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۹


«پان» و پکن!
...
برای تحریف و تخریب دمکراسی سگ‌های‌هار استعمار دو سنگر کاذب حق و باطل بر پا کرده‌اند. یک گروه می‌کوشد دمکراسی را با کفر و ارتداد در ترادف قرار دهد، و تلاش گروه دیگر بر جایگزینی دمکراسی با جمع‌گرائی، پوپولیسم و ملی‌گرائی تمرکز یافته. اعضای هر دو سنگر توحش خواهان حاکمیت «پان» بر انسان‌اند، «پان» اسلامیسم، پان ایرانیسم، و ... و بهتر بگوئیم، پان ویرانیسم!

در اسطوره‌های یونان، «پان»، خداوند جمع مضطرب، هراسان و خشمگین است. ساده‌تر بگوئیم، «جمع هیستریک» فرمانبردار «پان» به شمار می‌رود. زمانیکه «پان» بر انسان‌ها چیره ‌شود آن‌ها را از انسانی‌ات تهی کرده به «گلة وحوش» تبدیل‌ می‌کند. واژة «پانیک»، به معنای هول و اضطراب، که از ترکیب «پان» با پسوند «ایک»، به مفهوم «مرتبط با» به دست‌آمده، نشان تجلی خشم «پان» در انسان است. فردی که دچار «پانیک» می‌شود رفتار وحشیانه از خود بروز می‌دهد. در زبان‌های لاتین و ژرمانیک، واژة «پان» به عنوان «پیشوند» و در مفهوم «کل» و «تمام» نیز به کار گرفته شده. حال که به طور خلاصه با «پان» آشنا شدیم، می‌توانیم تقابل آن را با «انسان» و انسان‌محوری دریابیم و بدانیم، «پان» در تضاد کامل با دمکراسی قرار می‌گیرد.

هدف از استقرار دمکراسی آزادی از اسارت باورها و توهمات مقدس جمعی جهت فراهم آوردن زمینة شکوفائی فردی‌ات انسان است. روشن‌تر بگوئیم، در یک نظام دمکراتیک انسان خارج از دوقطبی‌های مقدس و موهوم «حق» و «باطل»، «خیر» و «شر»، «مؤمن» و «مرتد» و... و دیگر ارزش‌های الهی قرار می‌گیرد. برای استقرار دمکراسی هیچ نیازی نیست که هفتاد میلیون ایرانی چارچوب حقوقی دمکراسی را بشناسند، فقط کافی است همه بدانند که در یک نظام دمکراتیک، اعتقادات مذهبی افراد «حریم‌ خصوصی» است و محترم شمرده می‌شود. دمکراسی به دلیل انسان‌محوری با اعتقادات مذهبی و باورهای «فردی» انسان‌ها نمی‌تواند در تقابل قرار ‌گیرد. به عنوان نمونه، دمکراسی مانع از مسلمان بودن کسی نمی‌شود، ولی به هیچ مسلمانی نیز اجازه نخواهد داد باورها و اعتقادات خود را ـ مذهبی یا غیرمذهبی ـ به دیگران تحمیل کند. به زبان ساده‌تر، قوانین دمکراتیک از سلطة باورهای جمعی به «انسان» ممانعت می‌کند. چرا که یک نظام دمکراتیک ضامن آزادی‌های فردی حتی در زمینة باور‌ها و توهمات مذهبی است.

امروز به وجه مشترک پاپ و پان‌ایرانیست‌ها پی بردیم! هر دو از «روز جهانی کارگر» بیزارند و هر دو برای ابراز مراتب دلخوری به صحرای کربلا می‌زنند. رهبر واتیکان ضمن زوزه و روضه برای «اخلاق»، خواهان دخالت دولت‌ها در اقتصاد شده، تا از این رهگذر بانک‌ها و شبکه‌های پولشوئی بتوانند به کسب و کار اخلاقی خود همچنان ادامه دهند و سرمایه‌گذاری در صنایع کاهش یابد. به زعم پاپ گویا دمکراسی‌های غرب تاکنون به نفع کلان‌سرمایه‌داران در اقتصاد هیچ دخالتی نکرده‌اند و به همین دلیل بحران پیش آمده! فکر نکنید «راتزینگر» هم امروز از غار اصحاب کهف خارج شده؛ به هیچ عنوان! ایشان نیز همچون دیگر آخوندها قیاس به نفس کرده مخاطب را ابله می‌انگارند. و اما جالب اینجاست که «پان‌ایرانیست‌ها» برای دفاع از تمامیت ارضی کشور روز اول ماه مه را برگزیده‌اند!

طی دهه‌ها سرمایه‌داری غرب به دروغ ادعا می‌کرد که دولت هیچ دخالتی در «بازار» ندارد. پس از بروز بحران و رسوائی نظام سرمایه‌سالاری که به دخالت آشکار دولت ایالات متحد جهت نجات بنیادهای ورشکستة مالی انجامید، «جرمن‌شپرد» ضمن تأکید بر این دروغ بزرگ که بحران مالی ناشی از عدم دخالت دولت در اقتصاد است، خواهان «دخالت دولت» به نفع بازار شده‌اند! می‌بینیم که نقاب فریب از چهرة پلید واتیکان، در مقام طرفدار بی‌قید و شرط نظام توحش سرمایه‌سالاری فرو افتاده. به گزارش فیگارو، مورخ 30 آوریل 2010، کاردینال راتزینگر فرموده‌اند، دولت‌ها باید برای سروسامان دادن به این اوضاع اسف‌بار دست به عمل بزنند و «اخلاق» را رعایت کنند!

خلاصه حضرت پاپ تلویحاً می‌فرمایند، آن‌ها که می‌گویند بازار بدون دخالت دولت خود را تنظیم می‌کند، اخلاق بین‌المللی را رعایت نمی‌کنند! به زعم ایشان این نظام اقتصادی بر منافع فردی و سودپرستی تکیه دارد و اخلاقی نیست! بله اکنون که طشت رسوائی لیبرالیسم دروغین غرب از بام افتاده، و دولت ایالات متحد نیز رسماً اعلام کرده از بنیادهای ورشکسته حمایت نخواهد کرد، شیون و زاری واتیکان به آسمان برخاسته:

«این بحران نشان داد که بازار اقتصادی بدون دخالت دولت و بدون رعایت اخلاق بین‌المللی قادر به تنظیم خود نیست [...] اقتصاد باید اخلاقی باشد.»


شنیدن این سخنان از زبان کاردینال راتزینگر به راستی لذتبخش است. این انسان‌نما که به گواهی دستخط‌اش، برای حفظ پرستیژ کلیسا، جنایات کشیش‌های کودک‌باره را سال‌ها پنهان داشته بود، اینک خواهان رعایت «اخلاق» در امور اقتصادی شده. حتماً امثال «ماسی‌یل» که با برخورداری از حمایت واتیکان از طریق «لژیون‌های مسیح» در 22 کشور شبکة «آموزشی» و فسادمالی و تجاوز به کودکان بر پا کرده بود خیلی به رعایت اخلاق اقتصادی اهتمام ورزیده که واتیکان به پرونده‌اش رسیدگی نمی‌کند! اما شیون و فریاد «جرمن شپرد» دلیل دارد!

واتیکان در تمام بنیادهای چپاول غرب سهیم است، و در واقع برای منافع خود اشک می‌ریزد. چرا که اگر دولت‌های غرب از بنیادهای ورشکستة مالی حمایت نکنند، نان واتیکان آجر خواهد ‌شد! به عنوان نمونه اگر راهی برای حل بحران یونان یافت نشود، تضعیف و فروپاشی منطقة یورو اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. بحرانی که به کشور ارتدوکس نشین یونان محدود نخواهد ماند و کاتولیک‌های پرتقال، اسپانیا و شاید ایتالیا را نیز در بر گیرد. در اینصورت کشورهای مذکور ناچار به خروج از منطقة یورو خواهند شد.

اگر ارتدکس‌های یونان از کنترل اتحادیة اروپا خارج شوند و این فروپاشی به پرتقال، اسپانیا، ایتالیا و... سرایت کند چه پیش می‌آید؟ تضعیف منطقة یورو در برابر منطقة روبل از یک سو‌، و تضعیف منطقة «دلار ـ یورو» در برابر گروه «بریک»، شامل برزیل، روسیه، هند و چین را شاهد خواهیم بود! می‌بینیم که جوزف راتزینگر بینوا یعنی پاپ «نازنازی» کاملاً حق دارد نگران «اخلاق اقتصادی» شود؛ گسترة منطقة نفوذ فاشیسم رو به کاهش گذارده. و هر چه فاشیسم تضعیف شود، از دامنة توحش و تقدس کاسته خواهد شد. نگرانی پان‌ایرانیست‌ها برای تمامیت ارضی کشور نیز ریشه در همین افلاس مقدس دارد: کاهش مقدسات در جامعة ایران! از آنجا که پس از سه دهه صحنه‌گردانی آخوندجماعت مقدسات دینی به مضحکة خاص‌وعام تبدیل شده برای سرکوب ملت ایران می‌باید مقدسات دینی را جهت ایجاد یک سنگر حق فراگیر با مقدسات بومی جایگزین کرد.

البته یک نکتة مهم را در نظر داشته باشیم، و آن اینکه سنگر حق برای پنهان داشتن «دکل نفت» ایجاد می‌شود. کافی است مردم همیشه در صحنه برای دریافت «حق» خود ضمن سردادن زوزة الله‌اکبر برای شهادت اعلام آمادگی کنند، تا بریتیش پترولیوم، توتال و دیگر اعضای محترم کنسرسیوم نیز «حق الهی» خود را دریافت دارند و تکه نانی هم نصیب مهرانگیز کار و شرکاء شود. مهرانگیز کار برای دریافت حق خود، از سطل زبالة آبدارخانة مک‌کارتیسم «حقوق» نوینی بیرون کشیده، تحت عنوان «حق نان!» با در نظر گرفتن بحران مالی در غرب و سن و سال ایشان، مسلماً بزودی شاهد انتشار مقالاتی در باب «حق نان و پنیر» و «حق دندان» هم خواهیم بود. و اگر اوضاع به همین منوال پیش رود، کم کم می‌رسیم به «حق پوره» و حق نورچشم و گوش‌شنوا و سرانجام حق برخورداری از کفن و تابوت و سنگ مزار! بگذریم، و بازگردیم به «پان» و ظهور پان‌ایرانیسم.

حال که برنامة‌ ایجاد سنگر حق «دینی» نقش بر آب شده، ساواک مفلوک جمکران برای ایجاد سنگر حق «بومی» به تکاپو افتاده. خلاصه بگوئیم، خلیج فارس دوباره در خطر است و ابرقدرت امارات تمامیت ارضی شوت‌وپرت‌ها و تمامیت «ارزی» قاچاقچیان القاعده و جمکران را تهدید می‌کند! البته با در نظر گرفتن حضور رزمناو «هاری ترومن» در خلیج همیشه فارس، جنجال‌وهیاهوی اخیر برای «هیچ» تعجبی ندارد. مانور سپاه پاسداران به برکت حضور رزمناو کذا در خلیج فارس امکانپذیر شد. البته پس از اینکه رزمناو «مسکو»‌ بندر «مسقط» را ترک کرد! بگذریم.

خلاصه جریان این است که چگونه می‌توان روز جهانی کارگر را در جمکران ماست‌مالی کرد؟ برای این پرسش پاسخ‌های فراوانی می‌توان یافت. نخستین راهکار همان بازگشت به دوران امام روشن‌ضمیر میرحسین است که ذکر «اسلام» گرفته بود. فراموش نکرده‌ایم که امام سیزدهم برای خلیج فارس هم نام «خلیج اسلام»‌ را ارائه دادند و تا آنجا که ما به یاد داریم آنروزها ساواک به نام «جوانان پان‌ایرانیست»‌ برای «پرستش» خلیج فارس و تجمع در برابر سفارت امارات هیچ بیانیه‌ای صادر نکرد! البته دلیل موجه دارد، آنزمان هنوز «سایروس نیوز» نداشتیم!

حکومت اسلامی هر وقت از تکه استخوان «نبرد» با آمریکا و اسرائیل محروم می‌ماند، جنگ با اعراب را از سر می‌گیرد. و این ‌روزها بازار نبرد با ابر قدرت امارات بسیار داغ و گرم شده. جنجال نیز طبق معمول بر سر خلیج همیشه فارس به راه افتاده، ولی در پس پردة این هیاهوی گوساله فریب ایجاد تقابل بین کارگران و «میهن‌پرستان» و تداوم لشکرکشی‌های خیابانی پنهان شده. از اینرو پان‌ایرانیست‌ها نیز همچون بوزینه‌های کفن پوش خواهان حرکت‌های «خودجوش» مردمی شده‌اند.

«جونم براتون بگه»، روند کار چنین است. ابتدا رسانه‌های گورکن‌ها چند روزی در شیپور اختلافات ارضی و «ارزی» و عرضی و در واقع کشکی می‌دمند، سپس ساواک از قضای روزگار، روز جهانی کارگر را برای تجمع در برابر سفارت امارات برمی‌گزیند و «فراخوان ملی تحصن»‌ می‌صدورد. و این فراخوان سرشار از بی‌خردی «به نام خداوند جان و خرد» در «سایروس نیوز» منعکس می‌شود! لحن بیانیه نیز خیلی «جاوید شاهی» و خدایگانی و بزرگ‌ارتشتارانی است! ما اصلاً‌ فکر کردیم شاید این طوفان را «تیمسار طوفانیان» شخصاً به پا کرده باشند که فعلاً چاخان‌های‌شان در «خواندنیها» منعکس می‌شود.

بیانیة ساواک یک بی‌بی‌گوزک ملی، میهنی برای‌مان نقل کرده و ادعا دارد همه برای دفاع از تمامیت ارضی دست به دامان پان‌ایرانیست‌ها شده‌اند و اینان رأس ساعت 11 روز 11 ادیبهشت‌ماه در برابر سفارت امارات تجمع خواهند کرد. البته یکی از اهداف این فراخوان مضحک انحراف افکار عمومی از روز جهانی کارگر است. اگر نظر ما را بخواهید برای ایجاد بحران بهتر است به پیروی از اراذلی که سفارت آمریکا را اشغال کردند، شما هم ضمن اشغال سفارت امارات چند کارمند دون پایة اماراتی را به گروگان بگیرید تا از «تمامیت ارزی» قاچاقچیان محبوب یعنی همان برادران لاریجانی حمایت کافی صورت داده و مشوق حرکت‌های «خودجوش مردمی» شوید! با اینکار می‌توانید حساب‌تان را از کارگران و روز جهانی کارگر جدا کنید. باشد که منافع آخوند در کشور ایران خدشه دار نشود. بیانیه‌های‌تان را نیز اینگونه آغاز کنید: «بسمه‌تعالی! پاینده باد ملا!»

همانطور که می‌بینیم ساواک عده‌ای اوباش در اختیار دارد که بر حسب مصلحت ارباب، گاه دینی و گاه بومی‌اند، در هر حال از حرکات «خودجوش» غفلت نخواهند کرد. تاکنون این تحرکات در خدمت «پان‌اسلامیسم» حجج‌ اسلام بود، از این پس باید در مسیر پان‌ایرانیسم گام بردارد. خلاصه مهم این است که «پان» کذا حفظ شود. «پان»، به معنای «کل»، و «هر چه هست» از زبان فرهیختگان یونان باستان به زبان‌های دیگر وارد شده. حال که به حرکات خودجوش مردمی و فواید کل و همه و جمع رسیدیم، بد نیست نگاهی داشته باشیم به «پان‌توحش». پان توحش وقتی پای به میدان می‌گذارد که «مردم» همزمان در جایگاه «قاضی» و «مجری» قانون قرار گرفته، برای دیگران «حکم» صادر کرده و خود نیز اجرای حکم را عهده‌دار می‌شوند. بله، «پان توحش» همان است که در زبان انگلیسی آن را «لینچ» گویند.

به گزارش فیگارو، مورخ 30 آوریل 2010، روز گذشته محمد مسلم، یک مرد 38 سالة مصری توسط روستائیان خشمگین لبنان به طرز فجیعی به قتل رسید. محمد مسلم، متهم به قتل یک زوج کهنسال و دو نوة آن‌ها بود. روز گذشته پلیس لبنان محمد مسلم را برای بازسازی صحنة جنایت به محل می‌آورد که «مردم» خشمگین به او حمله می‌کنند و کسی را که جرم‌اش به اثبات نرسیده بود به قتل می‌رسانند و به این ترتیب «عدالت» را برقرار می‌کنند. این حرکت «خودجوش» و حق‌طلبانة مردمی در روستای «کترمایه» واقع در 25 کیلومتری جنوب شرقی بیروت به وقوع پیوست و مورد اعتراض شدید ابراهیم نجار، وزیر دادگستری لبنان قرار گرفت و تیتر اول «لوریان لو ژور» را تحت عنوان «عصر بربری‌ات» به خود اختصاص داد. می‌بینیم که حرکات «خودجوش» و حق‌طلبانة مردمی چه فوایدی می‌تواند داشته باشد. به همین دلیل است که «پان‌ایرانیست‌ها» روز جهانی کارگر را برای بر پائی چنین حرکات خداپسندانه‌ای برگزیده‌اند. مسلماً اگر یک اسکلة نفتی دیگر متعلق به بریتیش پترولیوم در سواحل ایالات متحد به شهادت برسد، علاوه بر پان‌ایرانیست‌ها و پان‌آش‌ایست‌ها، ظهور «پان‌های» دیگری را در جمکران شاهد خواهیم بود.

ابتدا به پان «آش‌ها» یعنی همان دارودستة عبادی بپردازیم که جایزة حقوق‌بشر را به منتظری جنایتکار تقدیم کرده‌اند. باید به اینان گفت، هیچکس جز اعضای طویلة مک‌کارتی شما را به عنوان مدافع حقوق بشر به رسمیت نمی‌شناسد، پس بی‌جهت به عضویت گورکن‌ها در کمیسیون حمایت از حقوق زنان اعتراض نفرمائید! در ضمن شما را بشارت می‌دهیم که پاسدار علی لاریجانی به کمپین آش پیوسته و ضمن تکرار مزخرفات رادیوفردا، «حضورزن» در جامعه را بجای «حقوق اجتماعی» زن نشانده! البته منظور ایشان «زن با عفاف»، یعنی زن بسته‌بندی شده در کفن حجاب است. پاسدار علی لاریجانی ضمن دفاع از «حضور» زن بسته‌بندی شده در اجتماع، از «گاو پرستی» نیز به شدت انتقاد کرده‌اند. می‌دانیم که در آموزه‌های زرتشت کشتن حیوانات و به ویژه کشتن گاو نکوهیده است، همچنین می‌دانیم که هندوها نیز از کشتن گاو پرهیز می‌کنند. پس بهتر است علی‌کوچیکه مراقب صحبت کردن‌اش باشد. جفتک پرانی به اعتقادات دیگران برای حکومت توحش کسب اعتبار نمی‌کند. برخلاف شما شیعی‌مسلکان «مستقل» و جیره‌خوار سفارت انگلستان، و برخلاف دولت حمیدکرزای و دولت پاک‌ها، «گاوپرست‌ها» هرگز اعتقادات ‌فرضی‌شان را با چوب و چماق و سرنیزة ارتش ناتو به هم میهنان‌شان تحمیل نکرده‌اند.

به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی، مورخ 28 آوریل 2010، از فستیوال روزنامه‌نگاری در «پروجیا»، مجلة‌ ایتالیائی «پانوراما» به شرایط اسف‌بار قوة قضائیة افغانستان اشاره کرده می‌نویسد:

«میلیاردها دلار برای ایجاد یک قوة ‌قضائیه معاصر در این ‌کشور خرج شده تا در سالن‌های شیک با مبلمان ایتالیائی «احکام شریعت» به اجرا در آید [...] خبرنگاری به نام «جووانی پورتزیو» دختربچه‌های 15 ـ 14 ساله‌ای را دیده که پس از ازدواج اجباری، به جرم فرار از خانة همسر در یک زندان برای بزهکاران زندانی شده‌اند[...]»


بله، اتفاقاً ارتش ناتو دقیقاً برای استقرار همین نوع توحش، یعنی حکومت اسلامی در افغانستان به این کشور لشکرکشی کرده، تا یک تئوکراسی یعنی یک حکومت وحشی‌گری برپا کند و به راه انداختن انتخابات را نیز در چنین باغ‌وحشی به عنوان دمکراسی به شوت‌وپرت‌ها بفروشد:

«به گفتة‌ دیه‌گو بونوئل، نوة لوئیس بونوئل، در یک جامعة قرون وسطائی، جایگاهی برای دمکراسی نیست [آنوقت] ما از آن‌ها می‌خواهیم انتخابات سالم برگزار کنند[...]‌»

خلاصه به ملت افغانستان همان دروغ شاخداری را تحویل داده‌اند که به ملت ایران. سخنگویان محافل وابسته به غرب می‌گویند برگزاری انتخابات در یک تئوکراسی امکانپذیر است و عده‌ای جیره‌خوار و مزدور هم به نتایج انتخابات کذا «اعتراض» کرده لشکرکشی خیابانی به راه می‌اندازند تا موضع‌گیری‌های «امام» روشن ضمیرشان را توجیه کنند. در همین راستا «شپیگل»، باز هم از زبان شیخ مهدی کروبی خواهان «حضور مردم» در خیابان شده! اینبار دیگر کروبی از حقوق کارگران هم دفاع می‌کند. باید از این شیخ مزور بپرسیم، زمانیکه موسوی جلاد «قانون‌کار» را ملغی کرد تا دست کارفرما برای استثمار کارگر باز باشد دلیل خفقان سرکار چه بود؟

از مطلب دور افتادیم بازگردیم به شهادت جانگداز اسکلة نفتی «بی‌. پی» در خلیج مکزیک. «جونم براتون بگه»، شهادت این اسکله در خلیج مکزیک یک پیام روشن برای یانکی‌ها داشت و آن توقف حفاری در آلاسکا بود. حفاری در آلاسکا برنامة سرشار از نبوغ خواهر ساراپالین، رهبر فاشیست‌های «تی پارتی» است که در کمال تعجب مورد تأئید دولت اوباما نیز قرار گرفت. اما پس از ماجرای خلیج مکزیک، کاخ سفید حفاری نفت در سواحل آمریکا را تا اطلاع ثانوی ممنوع اعلام کرد. به گزارش فرانس پرس، مورخ 30‌ آوریل سالجاری، سخنگوی کاخ سفید رسانه‌ها را از تصمیم اوباما مطلع کرده. و امروز هم معلوم شد خسارات وارده به دلیل شهادت دکل نفت فعلاً حدود 5 میلیارد دلار برآورد شده که بریتیش پترولیوم «نانازی» می‌باید از محل چپاول در کشورهای ایران، عربستان و دوبی این مبلغ «ناچیز» را به یانکی‌ها پرداخت کند. در غیراینصورت ممکن است حرکت‌های خودجوش مردمی منافع این شرکت خدادوست را هم به خطر اندازد.

به گزارش حنا زرچوبه، مورخ 10 اردیبهشت‌ماه سالجاری، خطبه‌های وقوقیة جمعة گذشته توسط حجت‌الاسلام «کلینکس‌»، امامی‌کاشانی ایراد شد. ایشان فرمودند، «خداوند اگر ببیند جائی مردم گناه می‌کنند، بلافاصله دست به کار شده، بلا نازل می‌فرماید، چون آفرینش هدف دارد!» گویا آخوند کاشانی به «هدف» آنگلوساکسون‌ها اشاره کرده که با الهام از «بی‌بی‌گوزک‌های» ابراهیمی می‌کوشند زن ایرانی را در جایگاه «باطل» قرار دهند و برای حفظ این سنگر حق لازم است ارتباط اجتماعی ایرانیان در تقابل با باورهای مقدس «جماعت» قرار گیرد. امامی کاشانی در وقوقیة نخست، «جهان هستی» را آفرینش الهی خوانده و می‌گوید حذف فاطمه از «تاریخ» یعنی پایان خلقت! نمی‌دانستیم فاطمه که حتی مدفن‌اش نیز مشخص نیست، موجودیت تاریخی هم داشته. هیچ شواهد تاریخی بر وجود چنین فردی گواهی نمی‌دهد. اما این مسائل پیش پا افتاده برای ساتاس اهمیت ندارد. همانطورکه پروفسور نصر فرموده‌اند، اصل بر باورهاست نه بر اسناد و شواهد تاریخی:

«اگر فاطمه را از تاريخ برداريم ، خلقت را برداشتيم و آفرينش انسان را حذف کرده‌ايم، چون حذف او حذف خلقت است.»

گویا حجت‌الاسلام کلینکس «تاریخ» را با بی‌بی‌گوزک اشتباه گرفته‌اند. شاید هم دلیل هذیانات ایشان «پانیک» ارباب از افلاس سرمایه‌سالاری باشد. از شدت پانیک یانکی‌ها،‌ مائوئیست‌ها بدون فاطمه و بدون خلقت، روز جهانی کارگر را از تاریخ حذف کردند! حزب کمونیست چین برای ماستمالی روز کارگر، بیش از 50 میلیارد دلار صرف برپائی جشن کارفرمایان کرد. روز اول ماه مه 2010، بزرگ‌ترین نمایشگاه جهانی در پکن افتتاح شد. می‌گویند روح مائو دست در دست روح فاطمه در نمایشگاه ظاهر شده فرمود، آفرین بر شما پیروان عدالت‌علوی! این کارگرها از نخستین روز خلقت موی دماغ ما و پیامبر اسلام شدند. فعلاً در پکن «مرد» می‌خواهیم که در روز جهانی کارگر مطالبات صنفی داشته باشد!


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت