سه‌شنبه، فروردین ۳۱، ۱۳۸۹


سیلورسلطنه!
...
یک جناح فرسوده در حزب دمکرات ایالات متحد که برای تجهیز جمکران به سلاح هسته‌ای و ممانعت از مذاکرات صلح در منطقه با شکست روبرو شده، می‌کوشد با از سرگرفتن برنامة نصب سپر دفاعی در اروپای شرقی، روسیه را به خروج یکجانبه از پیمان «ستارت ـ 2» تشویق کند. این است دلیل انتشار مطالب سرشار از بلاهت در شاخک‌های سازمان سیا و این است دلیل فعالیت آن آتشفشان در ایسلند!

با پوزش از خوانندگان گرامی! دیروز از ماجراهای آن کشیش «جذاب»، آتشفشان ایسلند و اظهارات مضحک فوگ راسموسن، دبیرکل ناتو آنقدر خندیدیم که اشتباهاً نسخة ویراستاری نشدة وبلاگ «آتشفشان پروپاگاند» را روی خط گذاشتیم! امیدواریم در وبلاگ امروز از این اشتباهات پیش نیاید. باری، بین فعالیت این آتشفشان با مفاد پیمان «ستارت ـ 2» پیوندی پنهان و ناگسستنی برقرار شده، به ویژه پیرامون «امنیت تفکیک ناپذیر.»

از نظر حقوقی، عبارت «امنیت تفکیک ناپذیر» ایجاب می‌کند که امنیت ایالات ‌متحد و امنیت روسیه در گرو یکدیگر باشد. اگر به یاد داشته باشیم، پیش از امضای پیمان ستارت، هر دو طرف یعنی روسای جمهور آمریکا و روسیه «امنیت» را در دکترین نظامی خود مشخص کردند. حاکمیت روسیه برای حفظ امنیت خود از توسل به سلاح هسته‌ای و حملات پیشگیرانه سخن به میان آورد حال آنکه ایالات متحد خواهان چنین امتیازی نشد، چرا که این کشور به دلیل برخورداری از سلاح‌های لیزری در واقع هیچ نیازی به سلاح هسته‌ای ندارد! در هر حال پیمان «ستارت ـ 2» ایالات متحد و روسیه را ملزم می‌کند که به تعهدات خود پایبند باشند، مگر اینکه ایالات متحد برنامة «نصب سپر دفاعی» در اروپای شرقی را به مورد اجرا بگذارد، در اینصورت است که روسیه «حق خروج یکجانبه» از ستارت را برای خود محفوظ می‌داند.

عجیب است! آن آتشفشان پلید ایسلند که قرار بود آرام بگیرد و بگذارد بعضی‌ها به کسب و کارشان ادامه دهند،‌ دوباره سخت خشمگین شده! البته این آتشفشان با آسمان ایتالیا، اسپانیا، پرتقال، ترکیه، سوئیس و روسیه کاری ندارد، اما از آلمان،‌ انگلستان، ‌فرانسه، دانمارک، کانادا، نروژ،‌ هلند، ایالات‌متحد و برخی دیگر سخت دلخور است! بالاخره آتشفشان هم آدم است و «دل» دارد! پیش از ادامة مطلب نگاهی خواهیم داشت به نامة سرگشاده و موهن «نوری‌زاد» به علی خامنه‌ای که تحت عنوان، «محمد نوری‌زاد؛ از کیهان تا زندان» به قلم «مهرداد قاسم‌فر» در سایت رادیوفردا، مورخ 31 فروردینماه 1389 انتشار یافته. به این ترتیب با ابعاد پروپاگاند مخرب «تشویق به قانون‌‌شکنی»‌ بیشتر آشنا می‌شویم.

محمد نوری‌زاد همچنانکه گفتیم از محصولات مرغوب موسسة استعماری کیهان است که در دورة نکبت و ادبار خاتمی با تولید سریال‌های تلویزیونی افراد واقعی را با الگوی پرسوناژهای بی‌بی‌گوزک صحرای کربلا منطبق می‌کرد و به عنوان «هنرمند» کارش الصاق «برچسب» شمر و یزید به اصلاح‌طلبان یا همان «فاشیست ـ مسلمان‌های» محبوب محفل شپیگل بود. در واقع نوری‌زاد وظیفه داشت بازار دارودستة خاتمی شیاد را داغ و گرم نگهدارد. این «هنرمند» متعهد و مکتبی که تعهدی جز تأمین منافع استعمار نمی‌شناسد طی چند سال به صورت سینه‌خیز یک دورباطل را طی کرده. ایشان از محفل کیهان به محفل پنهان کیهان، یعنی به گروه خاتمی می‌پیوندد و تبدیل می‌شود به یکی از منتقدان دولت احمدی نژاد.

می‌بینیم که در حکومت توحش، اصولگرائی هیچ فاصله‌ای با اصلاح‌طلبی ندارد. چارچوب این دو قالب پوچ و بی‌دروپیکر را منافع استعمار تأمین می‌کند. و در چارچوب همین منافع است که در ایران مرزشکنی، شورش و قانون‌شکنی تشویق می‌شود. در همین راستاست که گزارشگر رادیوفردا از نامة توهین‌آمیز نوری‌زاد به خامنه‌ای دفاع می‌کند. پیش از ادامة مطلب یادآور شویم، پس از سخنرانی خامنه‌ای در دانشگاه تهران، نوری‌زاد از جایگاه «فرضی» نویسنده و هنرمند به رهبری که در این نظام «مقدس» انگاشته شده هشدار می‌دهد که از «مردم عذرخواهی» کند!

پیشتر گفتیم خامنه‌ای و شرکاء طی یک هفته کشور را به صحنة آشوب تبدیل کردند تا یک مزدور و جنایتکار مطمئن را به عنوان رئیس‌جمهور خیابانی و برخوردار از «مشروعیت» و مقبولی‌ات «مردمی»‌ به ملت ایران حقنه کنند. البته دلیل این بود که حزب دمکرات ایالات متحد برای شخصیت‌سازی در ایران و تبدیل نوکر به قهرمان، جز لات‌بازی و ایجاد آشوب راهی نمی‌شناسد. محمد مصدق، روح‌الله ‌خمینی و محمد خاتمی همگی ساخته و پرداختة همین سیاست‌اند. اینبار قرعة قهرمانی به نام میرحسین موسوی اصابت کرده بود. خلاصه آمریکا فرمود 85 درصد مردم ایران در انتخابات شرکت کردند، بعد هم انگلستان تأکید کرد که اکثریت این شرکت کنندگان موهوم به موسوی رأی داده‌اند، و همة شوت‌وپرت‌ها این دروغ‌های شاخدار را «باور» کردند. در غرب نیز فعلة‌ فاشیسم کاروان خردجال به راه انداخت و هم کاردینال راتزینگر در پراگ «سبز» شدند، هم هیلاری کلینتون، و هم خدمات نوآم چامسکی در سیرک پنتاگون بر همگان آشکار گشت. خلاصه به قول معروف «تل نریده» باقی نماند.

می‌گویند روباهی را عادت بر این بود که هر جا تل خاکی می‌دید بر آن قضای‌حاجت می‌کرد. چون سبب از او پرسیدند گفت، «به باور من با اینکار حاجت‌ام برآورده می‌شود.» بله این است نیروی شگفت «باورها!» باری روزی روباه باورمدار ما بیمار شد و هیچکس درمان او نتوانست و سرانجام گذارش به ینگه دنیا افتاد و در بهترین کلینیک دامپزشکی نیویورک یعنی همان «مایو کلینیک» بستری گشت. ماه‌ها گذشت تا روانکاوان بیماری او را تشخیص دادند. روباه حاجتی داشت که علیرغم ریدن بر همة تل‌ها برآورده نمی‌شد، و این امر در باورهای استوار آقاروباهه به «قاضی الحاجات» تزلزل شدیدی ایجاد کرده و او را به سرزمین یانکی‌ها رهنمون شده بود. البته فکر نکنید پرسوناژ باورمدار ما از این روباه‌های الکی بود! ابداً! ایشان به اشرافیت روباهان تعلق داشتند، نژادشان «نقره‌ای» و از نوادگان «روباه‌سلطنه» بودند. مورخین بریتانیا نیای والاتبار ایشان را به عنوان «لرد سیلورفاکس» می‌شناسند، و جای سیلورسلطنه در برنامة «نوروزی ـ اسلامی» بی‌بی‌سی چقدر خالی بود!

بله می‌گفتیم که نوادة والاتبار لرد سیلورفاکس هر چه بر اساس باورهای‌شان، به قول «ایرج پزشکزاد» ریدمان فرمودند، نتیجة مطلوب حاصل نشد که نشد! و روانکاوان زبده هر چه کردند نتوانستند به این روباه نخبه تفهیم کنند که «باورها» نمی‌تواند کوچکترین تغییری در «واقعیت» ایجاد کند! بین خودمان بماند، روباهه از اهالی حلقة‌ فرانکفورت بود که دورادور با کشیش ماسی‌یل «جذاب» و پاپ نازنازی هم آشنائی داشت ولی به هیچکس نمی‌گفت! و خلاصه آنقدر در مسیر باورهای‌اش ریدمان کرد و ناکام ماند تا سرانجام از شدت غم و غصه جان شیفته‌اش در آمد! از مطلب دورافتادیم بازگردیم به گزارش رادیوفردا در ستایش از قانون‌شکنی.

پس از انتشار «هشدار» نوری‌زاد به خامنه‌ای، رادیوفردا برای تشویق حماقت و مرزشکنی مصاحبه‌ای با این شخصیت فرهیخته ترتیب می‌دهد و ایشان در توجیه عمل احمقانة خود می‌گویند، عمرشان را صرف برپائی نظام کرده‌اند و خلاصه با در نظر گرفتن توحش «نظام» کذا باید دریابیم که این توحش ریشه در توحش امثال نوری‌زاد دارد که از پشتیبانی همه جانبة سازمان سیا برخوردارند و با تکیه بر آستان مقدس ارباب برای مسئولین «طرازاول» نظام شاخ‌وشانه هم می‌کشند:

«من مسئولین بزرگ و برتر این نظام را به چالش می‌کشم و دعوت می‌کنم که به مردم پاسخ بدهند و نگرانی‌های خودم را منتقل می‌کنم.»


نوری‌زاد کیست که به خود اجازه می‌دهد به مقامات بلندپایة این نظام امر و نهی ‌کند؟! یک قلم به مزد کیهان که هنرمند هم از آب درآمده! اما همین نوری‌زاد ناگهان خود را در جایگاهی بالاتر از مقامات برتر حکومت اسلامی یعنی در جایگاه الهی قرار می‌دهد و از این جایگاه است که می‌خواهد نگرانی‌های خود را «منتقل» کند. این «زبان» فریب که از جایگاه خداوندی ابراز ضعف و «نگرانی» می‌کند منطبق است بر «زبان» همة مزدوران سازمان سیا. سخنرانی‌های خمینی پیش از سرنگونی پهلوی دقیقاً در همین چارچوب تنظیم شده بود. چارچوب ابراز نگرانی الهی! برای استقرار در این چارچوب «زمینی ـ آسمانی»، لازم است گوینده از جایگاه آسمانی و خداوندی از حاکمیت انتقاد کرده، و از همان جایگاه، توهم و ابهام و ذهنیت را به مخاطب انتقال دهد. به زبان ساده‌تر لازم است گوینده در جایگاه یک خداوند سردرگم، آشفته، پریشان و نگران بنشیند.

در فلسفة کلاسیک، خداوند «نگران» است؟ هرگز! خداوند در فلسفة کلاسیک دانا و توانای «مطلق» است. بنابراین هرگز نگران و پریشان نخواهد شد، چرا که هم از آینده آگاه است و هم آینده را به ارادة خود تعیین می‌کند! حال آنکه ابراز «نگرانی» افراد به دلیل عجز و ناتوانی از تغییر شرایط موجود و عدم شناخت پیامد این شرایط در آینده است. در واقع نوری‌زاد همزمان خود را در دو جایگاه متضاد قرار می‌دهد: جایگاه قدرت و تحکم خداوندی و جایگاه ضعف و پریشانی بنده! این است الگوی ایجاد تزلزل. هر یک از مقامات جمکران به چنین زبانی سخن گفتند بدانید همچون نوری‌زاد و دیگر اعضای شریف موسسة کیهان و اطلاعات یا در طویلة مک‌کارتی «آموزش» دیده‌اند یا متن سخنرانی‌شان توسط یکی از اعضای طویلة مک‌کارتی تنظیم شده. در کشوری که مترجم و نویسنده را به دلیل ترجمة اعلامیة جهانی حقوق‌بشر به قتل می‌رسانند این نفس‌کش‌طلبی‌ها فقط شگرد عملة ساواک می‌تواند باشد. در جامعة ایران معاصر پیشتر هم از این قماش شیردلان فراوان ظهور کرده‌اند چرا که «روباه باورمدار» و تل‌خاک در کشورمان فراوان است!

رادیوفردا در ادامة مطلب خود می‌گوید نوری‌زاد در همان نامه ادعا کرده احمدی‌نژاد برای ‌علم‌الهدی،‌ امام جمعة مشهد یک میلیارد تومان پول فرستاده. اما جریان به این مختصر ختم نمی‌شود! قلم‌زن کیهان پس از درگیری‌های 13 آبان‌ماه یک نامة دیگر خطاب به خامنه‌ای منتشر می‌کند که در آن رئیس قوة ‌قضائیه و برخی مقامات بلندپایة نظام را «بی‌لیاقت» می‌خواند، البته نوری‌زاد برای حفظ ظاهر نام پاسدار ‌شریعتمداری را نیز ضمیمه کرده که هیچکس به او ظن بد نبرد. این جانور وحشی در پایان از ریخته شدن خون جوانان سخت ابراز تأسف کرده می‌گوید، با اینکار «اسلام خدشه‌دار می‌شود!» خلاصة مطلب نوری‌زاد همچون خمینی دجال نگران اسلام است و رادیوفردا هم نگران نوری‌زاد.

باید ببینیم نوری‌زاد بر اساس کدام قوانین و مقررات به بالاترین مقام حکومت اسلامی توهین می‌کند یا به دیگر مقامات تهمت پرداخت و دریافت رشوه وارد می‌آورد؟ مگر در نامة سرگشاده می‌توان آشکارا قانون‌شکنی کرد؟ به هیچ عنوان! محمد نوری‌زاد و هیچکس دیگری چنین حقی ندارد، پس باید ببینیم چرا اهالی رادیوفردا از مرزشکنی و توهین دفاع می‌کنند؟! عمل نوری‌زاد در هیچ چارچوبی قابل توجیه نیست و اگر رادیوفردا در هم‌سوئی کامل با آن جانوران وحشی در انجمن اسلامی دانشگاه هنر به دفاع از نوری‌زاد مشغول شده، این هم‌سوئی ثابت می‌کند که انجمن اسلامی هم سر در آخور سازمان‌سیا دارد و برای رادیوفردا خوراک تبلیغاتی فراهم می‌آورد:

«[نوری‌زاد] دستگیر و روانة زندان [...] اوین شد تا مسیری را که از نویسندگی [...]‌ آغاز کرده بود با «حر زمان» نامیده شدن‌ش [...] تا به آخر طی کرده باشد.[...] به نظر نمی‌رسد برای نظام جمهوری اسلامی، نوشتن نامة‌ سرگشادة‌ انتقادی به رهبر، هنوز هم کمتر از خط قرمز باشد[...]»


بله می‌بینیم که پرسوناژ «حر»، یعنی همان پارکابی پرسوناژ مقدس حسین به مذاق رادیو فردا هم سخت خوش آمده. دلیل هم اینکه در کشور ایران بعضی‌ها باید در چارچوب بی‌بی‌گوزک صحرای کربلا قانون‌شکنی کنند تا جامعه به دو قطب کاذب حق و باطل و حسینی و یزیدی تقسیم شود. اگر نظم قانونی، حتی همین قانون نیم بند در ایران حاکم باشد و برچسب زدن و قانون‌شکنی و هتاکی جرم شناخته شود، دکان کارفرمایان رادیوفردا نیز ورشکست‌ خواهد شد. فقط به قلمزنان این رادیو بگوئیم، قهرمان شما اگر یک نقطة بالای سرش بگذاریم از «حر» به «خر» تبدیل می‌شود. هر چند که همپالکی‌های محمد خاتمی شایستگی استقرار در جایگاه «خر»‌ را ندارند:

گاوان و خران باربردار
به زآدمیان مردم‌ آزار

بهتر است «حر» زمان و شرکاء بساط نامه نویسی‌شان را برچینند که ممکن است آتش‌فشان ایسلند خشمگین‌تر شود. بله، همچنانکه گفتیم حضرات شکم‌شان را برای جنگ صابون زده بودند و محمد خاتمی هم خیز برداشته بود که از ژاپن با اربابان پیروزمند وارد تهران شود که آتشفشان ایسلندی مانع شد! و کرکس‌ها که از جنگ و جسد تغذیه می‌کنند در دوران صلح می‌باید خسارات شدید متحمل شوند. هر روز که شرایط ویژه بر آسمان حاکم باشد، صدها میلیون دلار بخار می‌شود. مسافران سرگردان به کنار، گل‌های پژمردة اسرائیل که قرار بود از هلند به سراسر جهان صادر شود به کنار، ماهی‌های گندیده در گمرکات به کنار، تمام صنایع اتومبیل‌سازی مورد تهدید قرار گرفته. قطعات یدکی در گمرک آب خنک می‌خورد، کارگران کمتر و کمتر کار می‌کنند و خلاصه کارخانه‌ها ممکن است به تعطیلی موقت کشانده شوند و اگر بعضی‌ها همچون گروه «برژینسکی ـ کارتر» به سیاست انسداد عشق می‌ورزند می‌توانند دلی از عزا در آورند که اینبار این سیاست بدون جنگ به ایالات‌متحد و اروپای غربی تحمیل ‌شده! اهالی ناتو هر چه در منطقه عقب‌نشنیی کنند باسرعت بیشتری به عقب رانده خواهند شد. پیش از ادامة مطلب یادآور شویم مانورهای نظامی روسیه از جمله در منطقة «سمولنسک» به گزارش نووستی، مورخ 28 فروردین‌ماه سالجاری، از 13 تا 17 آوریل سالجاری با هدف مبارزه با تروریسم آغاز شده بود. در وبلاگ «آتشفشان پروپاگاند» به این مانورها اشاره کرده بودیم.

همچنین به گزارش نووستی، مورخ 27 فروردینماه، اسرائیل از تاریخ 16 آوریل، بزرگترین تمرین سراسری ضدتروریستی خود را آغاز نمود. پیش از برگزاری این مانور دولت اسرائیل جهت بحران آفرینی و گسترش تنش یک برنامة نوین جهت اخراج فلسطینی‌ها از کرانة باختری رود اردن تدارک دیده بود. به گزارش نووستی، در تاریخ 25 فروردین‌ماه وزارت‌ امورخارجة روسیه به اسرائیل اعتراض می‌کند ولی دولت بنیامین نتانیاهو که همچون اربابان‌اش در غرب شکم را برای جنگ در ایران صابون زده بود به روی خود نمی‌آورد.

در واقع بساط تهدید به تهاجم نظامی را حاکمیت ایالات متحد آغاز کرد و در تاریخ 23 فروردینماه سالجاری، روسیه مخالفت خود را با این تهدیدات اعلام داشت. سایت نووستی مورخ 23 فرودین‌ماه، مصاحبة‌ دیمیتری مدودف با شبکة «ای. بی. سی. نیوز» را منتشر کرده. در این مصاحبه مدودف صریحاً می‌گوید، تهاجم اسرائیل به ایران می‌تواند به جنگ هسته‌ای و بی‌ثباتی جمهوری آذربایجان در همسایگی روسیه منجر شود. باری روز گذشته همزمان با مسافرت پادشاه عربستان به بحرین، خبر پهلو گرفتن یک رزمناو موشک‌بر روسیه در بندر مسقط نیز انتشار یافت.

به گزارش نووستی، مورخ 30 فروردین‌ماه سالجاری، نمایندة‌ ستاد کل نیروی دریائی ارتش فدراسیون روسیه اعلام کرد، «رزمناو موشک بر مسکو فردا در بندر مسقط عمان پهلو می‌گیرد.» نووستی می‌افزاید، این رزمناو در تاریخ 20 فروردینماه از اقیانوس‌آرام حرکت کرده و پس از 6 روز از کانال سوئز گذشت. پیشتر گفتیم که روسیه برای انجام مانورهای دریائی ناوگان خود را در جهت عکس مسیر صادرات نفت به سوی اقیانوس هند به حرکت درآورده. و رزمناو اتمی پطرکبیر ناوگان مذکور را همراهی می‌کند. با در نظر گرفتن شرایط فوق و با توجه به ممنوعیت پرواز در آسمان اکثر کشورهای غرب باید ببینیم آیا لاف‌وگزاف «فوگ راسموسن»، دبیرکل ناتو باز هم ادامه خواهد یافت یا ایشان هم به سرنوشت نوادة لردسیلورفاکس دچار می‌شوند و همین روزها مرگ غیر قابل اجتناب سازمان «باورمدار» ناتو را شاهد خواهیم بود؟





0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت