چهارشنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۹


کمربند آفتاب!
...

اين ملت من‌ست كه تكرار مي‌شود
با نام انسان
با واژة‌ عشق
این اوست، اوست
که شیپورهاش را
شیپورهای فتح، پیام آشناش را
آورده در صدا
بیدار می‌کند
هشدار می‌دهد

ما خواهان «گذار قانونی» به دمکراسی هستیم، و در این راستا زدوبندهای آخوند مکارم شیرازی، صافی‌گلپایگانی و شرکای‌شان با براندازان و کودتاچیان برونمرزی را محکوم می‌کنیم. این مختصر را گفتیم تا خامنه‌ای، مکارم و دیگر نوکران یواشکی «بی‌بی‌سی» در جمکران بدانند و آگاه باشند که «مذاکرات‌شان» با ارباب جهت «ایجاد انسداد» و برپائی «آشوب و بلوا» از دید ملت ایران پنهان نمانده.

«ایجاد انسداد» در یک جامعه همواره به شورش می‌انجامد و بهترین ابزار برای ایجاد انسداد و آشوب در ایران طی سدة اخیر آخوند جماعت بوده که سر در آخور آنگلوساکسون‌ها داشته و دارد. برای پیاده کردن سیاست ارباب، آخوندها همواره در کنار باورهای مقدس «مردم»، یعنی در همان «سنگر» نان و آبدار «حق» خیمه می‌زنند و مطالبات استعمار را به عنوان «خواست مردم» به ملت ایران حقنه می‌کنند. به عنوان نمونه سایت «بی‌بی‌سی»، مورخ 7 آوریل 2010، مخالفت حاکمیت انگلستان با «رفع موانع»‌ از سر راه «توریسم» در ایران را از زبان مکارم شیرازی اینگونه اعلام داشته:

«آیت‌الله مکارم شیرازی، از مراجع تقلید قم، گفته است که گسترش گردشگری و جذب توریست بدون در نظر گرفتن موازین اسلامی می‌تواند موجب بی‌بندوباری شود و درآمد ناشی از این نوع توریسم مانند آتش است.»


این سخنان خطاب به گروهی در حاکمیت ایران ایراد می‌شود‌ که خواهان لغو ممنوعیت‌های دینی و برقراری «آزادی پوشش»، به ویژه برای زنان‌اند. بی‌بی‌سی بدون نقد و بررسی این ترهات، به مصداق «سکوت علامت رضاست» آن‌ها را انتشار داده. اینگونه است که می‌بینیم حامیان اصلی تحمیل چادر و روسری به زنان در ایران در واقع در لندن نشسته‌اند، و امثال مکارم و صافی و خامنه‌ای و دیگران فقط در زمرة پیشخدمت‌های وفادارشان به شمار می‌روند. البته جنتلمن‌های نزولخور اینسوی آتلانتیک و شرکای‌شان در ینگه‌دنیا اینبار خیلی کور خوانده‌اند! آن محورهای مقدس طالبان‌پروری که پاکستان را به چین و فرانسه و کلمبیا وصل می‌کرد از هم فروپاشیده و با مرگ قریب‌الوقوع سیاسی کرزای، دوست و هم سنگر ملاممد خاتمی، دکان «فاشیست ـ مسلمان‌های» اصلاح‌طلب نیز در ایران برچیده خواهد شد. پیش از ادامة مطلب لازم است در پاسخ به یکی از خوانندگان گرامی در مورد «تعبیر رویاها»، ‌اثر زیگموند فروید و مطلب یکی از فرهیخته‌نمایان عرصة «فقرفرهنگی» در باب «زبان قدرت»‌ توضیحاتی بیاوریم.

مطلب مذکور «نسخه‌برداری» ناشیانة یکی از پاسداران مرداب جمکران از مجموعه مطالب وبلاگ ما پیرامون «زبان» و به ویژه «زبان قدرت» است. پاسدار مذکور پیشتر هم برای ابراز فضل به مطالب همین وبلاگ پیرامون ویژگی‌های دیالوگ متوسل شده بود، ‌ ولی به دلیل عدم تسلط بر مبحث، مخترع «دوسویگی‌» گفتگو میان دین و جامعه از آب در آمد و کار را به مزاح کشاند! بله، تقلب، تحریف، زرنگی و میانبرزدن از ویژگی‌های این انسان‌نمایان است، بگذریم! اما در مورد «تعبیر رویاها» متأسفانه نمی‌دانم که آیا سایت «فیس بوک»‌ این کتاب را در دسترس کاربران قرار داده یا نه، مدت‌هاست که به «فیس بوک» مراجعه نکرده‌ام. ولی از آنجا که آثار فروید «کلاسیک» به شمار می‌رود به احتمال زیاد ترجمة انگلیسی آن‌ها را می‌توان از سایت «گوتنبرگ» به رایگان بارگیری کرد. پیش از ادامة مطلب یادآور شویم، خبر تحویل 15 گردان پدافند هوایی «اس‌ـ 300» به چین در سایت نووستی، مورخ 13 فروردین‌ماه 1389 انتشار یافته. حال بازگردیم به «مرگ» قریب‌الوقوع حمیدکرزای.

حمید کرزای چند روز پیش ادعا کرده بود که فرستادگان سازمان ملل به نفع او صندوق‌های رأی را پر کرده‌اند تا رقیب انتخاباتی‌اش، آقای عبدالله بتواند او را به تقلب متهم کند! انتشار این اظهارات مسخره باعث شد، «پیتر گالبرایت»، یکی از فرستادگان سازمان ملل به افغانستان در مصاحبه با شبکة خبری «ان. بی. سی»، حمیدکرزای را به عدم تعادل روانی و اعتیاد به مواد مخدر متهم کند. البته ما هم پیشتر گفته بودیم که دوست گرمابه و گلستان ملاممد خاتمی، نه تنها اهل منقل است که شخصاً از تجار سرشناس تریاک و هروئین به شمار می‌رود و به همین دلیل نیز از «برگزیدگان» آستان مقدس آنگلوساکسون‌ها است.

در دوران پرافتخار ریاست جمهوری بیل کلینتون که بازار طالبان‌پروری رونق فراوان داشت، و عروس افغانی ریچارد هلمز آشکارا از ملاعمر دفاع می‌کرد، ایالات متحد حکومت طالبان را به عنوان یک حکومت «مردمی» یعنی منطبق بر «باورهای خلق‌الله» تلویحاً به رسمیت شناخته بود و رأی بر این افتاد که شخص کرزای، به عنوان فرستادة این حکومت «مردمی» به سازمان ملل ارسال شود؛ که نشد! تا اینکه پس از لشکرکشی یانکی‌ها به افغانستان، همین کرزای را بجای همسنگرشان، ملاعمر در رأس حکومت دست‌نشانده قرار دادند و اینگونه بود که اشغالگران، سرزمین خورشید را به مرکز فعالیت شبکة ‌پنهان تبدیل کرده و بدشان نمی‌آمد که نظارت دارودستة کرزای بر این سرزمین همچنان ادامه یابد. در واقع دولت انگلستان کرزای را ترجیح می‌داد، ‌ چرا که گروه کرزای مستقیماً در قاچاق مواد مخدر شرکت دارد و اگر در قدرت بماند همواره حافظ این «منافع مقدس» باقی خواهد ماند.

در عراق نیز حاکمیت انگلستان شیفتة ابراهیم جعفری و اوباش مقتدی صدر شده. تعجبی هم ندارد، این جنایت‌کاران تصویر استعمار را بازتاب می‌دهند. به زبان ساده‌تر مقتدی‌صدر، حمیدکرزای، محمد خاتمی و به ویژه مکارم شیرازی و خامنه‌ای همگی «تصویر» حاکمیت انگلستان‌اند در آینة سیاست! و اینک به دلیل تضعیف بریتانیا در منطقه و لکنت‌زبان سیاسی استعمار است که تصاویرشان مخدوش شده، هر یک در گوشه‌ای به هذیان‌گوئی افتاده‌اند. از آنجمله است اظهارات کرزای در باب تمایل‌اش برای پیوستن به طالبان، و تقلب‌های انتخاباتی به نفع وی به دلیل «مداخلة ویرانگر بیگانگان»! البته مقصودشان همان بیگانگان است که مسند ریاست جمهوری حکومت اسلامی افغانستان را به ایشان سپرده‌اند! در پاسخ به پریشان‌گوئی‌های حمید کرزای، پیتر گالبرایت هم پاشنة دهان را کشیده و حسابی پتة رئیس جمهور طالبان را بر آب انداخت.

پیتر گالبرایت، عضو حزب دمکرات ایالات متحد و فرزند «جان کنت گالبرایت»، اقتصاددان معروف و سرشناس است. پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان و اعتراض رقیب انتخاباتی کرزای، بین فرستادگان سازمان ملل متحد، یعنی «پیتر گالبرایت» و مافوق او، «کای اید» اختلاف افتاد و پیتر گالبرایت در اعتراض به نادیده گرفتن تقلبات انتخاباتی توسط «کای اید» از سمت خود استعفا داد.

باری به گزارش «ان. بی. سی»، پیتر گالبرایت طی یک مصاحبة تلویزیونی از نروژ به پرسش‌های خبرنگار این شبکه در مورد اظهارات اخیر کرزای چنین می‌گوید:

«پیتر گالبرایت، فرستادة پیشین سازمان ملل به افغانستان تعادل روانی حمید کرزای را مورد تردید قرار داده، تلویحاً به مصرف مواد مخدر توسط رئیس جمهور [افغانستان] اشاره کرد. پیتر گالبرایت، ضمن غیرمنطقی و نامتعادل خواندن کرزای، از اوباما خواست که حیطة قدرت او را محدود کند. در ادامة این مصاحبه گالبرایت می‌افزاید، کرزای بر احساسات خود مسلط نیست، رفتاری غیرمنطقی دارد، و بعضی ساکنان کاخ ریاست جمهوری از تمایل وی به برخی مواد صادراتی بسیار سودآور افغانستان [تلویحاً تریاک یا هروئین] اطمینان خاطر دارند[...]»


پیشتر هم گفتیم آنچه در رسانه‌ها منتشر می‌شود «هدف‌دار» است و اگر امروز این مسائل از زبان پیتر گالبرایت مطرح ‌شده دلیل دارد! دلیل این است که سرمایه‌گذاری حزب کارگر انگلستان روی حمید کرزای اشتباه بوده، و از آنجا که ایشان به دلیل نزدیک شدن پاکستان به هند می‌باید هر چه زودتر شرشان را کم کنند، بلبل‌زبانی‌های دیرهنگام کرزای و گالبرایت فقط جهت حفظ منافع دولت آیندة انگلستان در منطقه صورت گرفته است. در مورد گالبرایت شاید در فرصت دیگری مفصلاً توضیحاتی بیاوریم. به صورت مختصر و مفید بگوئیم، ایشان عضو کمیسیون امورخارجة سنای آمریکا و یکی از کارگزاران عالیرتبة جنگ‌طلبان مدافع سیاست «یک کشور، یک مذهب» در حزب دمکرات هستند و در عمل نقش پیشقراول غیرنظامی پنتاگون را ایفا می‌فرمایند. در هر کشوری پنتاگون برنامة جنگ و کشتار داشته باشد، ابتدا پیتر گالبرایت مأمور بررسی و تحقیق پیرامون زمینه‌های مناسب جنگ‌افروزی می‌شود.

به عنوان نمونه، در سال 1991 گالبرایت را در کردستان عراق مشغول «تحقیق» می‌بینیم! طرح تجزیة‌ عراق به سه کشور نیز ظاهراً به نام وی ثبت شده. در یوگسلاوی هم «تحقیقات» گالبرایت نتایج درخشانی به بار آورد که پیامدهای «نیک» آن را شاهدیم. نخستین سفیر ایالات متحد در کشور کرواسی همین پیتر گالبرایت بود و... و از قضای روزگار‌ انتشار مصاحبة گالبرایت در مورد کرزای، با پخش خبر برگزاری مانور مشترک نظامی هند و پاکستان تقارن زمانی یافته! به عبارت دیگر، حضرت گالبرایت با اظهارات اخیرشان در مورد کرزای سیاست شکست خورده را رها کرده، بادبان مبارک‌شان را در مسیر باد سیاست نوین قرار داده‌اند. درست همانطور که آخوند جماعت و دیگر فرصت‌طلبان و پفیوزهای شریف مرزپرگهر می‌کوشند در سنگر پیروز جائی برای خود دست‌وپا کنند.

در شرایط فعلی «سنگر پیروز» همان سنگر «جدائی» پاکستان از محور چین و فرانسه و نزدیک شدن این کشور به هند است. به همین دلیل بود که کاخ ریاست جمهوری فرانسه قرارداد نظامی یک میلیارد و 200 ‌میلیون یوروئی با پاکستان را به حال تعلیق درآورد. البته این سیاست مسلماً خوشایند چین نیست. دیدیم که همزمان با انتشار مصاحبة گالبرایت، روز ششم آوریل سالجاری، علاوه بر انفجار بمب در گردهمائی یک حزب لائیک پاکستان، کنسولگری ایالات متحد مورد حمله قرار گرفت و 50 نظامی هند نیز توسط مائوئیست‌ها در قلب هندوستان قتل‌عام شدند! ولی خط سیاست نوین قدرتمندتر از آن است که در برابر موج ترور و بمب‌گذاری عقب‌نشینی کند. همچنانکه دیدیم عملیات خرابکارانه در روسیه و تهدید مستقیم این کشور توسط سلاح اتمی فرضی روضه‌خوان‌های جمکران نیز نتوانست در ساختار پویای این سیاست تغییری ایجاد کرده عوامل آن را به عقب‌نشینی وادارد. مانور مشترک هند و پاکستان در چارچوب همین سیاست نوین صورت می‌پذیرد.

به گزارش ایسنا، مورخ 6 آوریل 2010، ژنرال حسين، مديركل آموزش ارتش پاكستان، در يك كنفرانس خبري اظهار داشت، از تاریخ 10 آوریل تا 13 ماه مه، 5 لشکر هند و پاکستان در مرزهای شرقی یک مانور مشترک نظامی برگزار خواهند کرد، مانوری تحت عنوان «عزم نو»! به عبارت دیگر 50 هزار نظامی طی 33 روز در مرزهای شرقی مانور خواهند داد. این خبر با کد: 8901-03796 در ایسنا منتشر شده.

با توجه به این شرایط نوین، و با در نظر گرفتن آشوب‌های اخیر قرقیزستان که نهایت امر به فرار رئیس جمهور، استعفای دولت و سقوط حکومت این کشور و تعلیق پروازهای نظامی ایالات متحد از پایگاه «ماناس» به افغانستان منجر شد، حکومت جمکران راهی جز «پیروی» و اصلاح تدریجی خود نخواهد داشت. اما با انتشار ترهات مکارم، به نظر می‌رسد این مسیر آنقدرها مطلوب کارفرمایان «بی‌بی‌سی» نباشد، چرا که اینان ترجیح می‌دهند با تشویق پروپاگاند توحش «خط امام» ایجاد انسداد کرده، براندازی را سازمان دهند، و با استقرار یک حکومت «خیابانی» به رهبری دستاربندان جیره‌خوارشان،‌ فاشیسم را همچنان در ایران زنده نگاه دارند. اینجاست که دلیل انتشار مزخرفات مکارم در «بی‌بی‌سی»، و انعکاس مصاحبة آخوند اکبرین در «رادیوفردا» روشن‌تر می‌شود و ارتباط آشکار این دو پروپاگاند ابله‌فریب را با پرسش‌های احمقانة خبرنگار «زنیط» از رضا پهلوی بهتر می‌بینیم.

می‌باید بگوئیم، شاهزاده رضا سیروس با ارائة پاسخ‌‌های «سرسری» و آنچنانی، از همراهی و همکاری با فعلة استعمار فروگذار نکرده‌اند و «دم‌شان» براستی گرم باد! حضرت والا! اینبار اگر مصاحبه فرمودید و برای خالی نبودن عریضه، گریزی هم به استقرار دمکراسی در ایران زدید، به یاد داشته باشید که قوانین یک دمکراسی هرگز بر اساس «باورهای مردم» تدوین نشده و نمی‌شود. از اینرو آخوندجماعت از هیچ قماشی نمی‌تواند در جایگاه «ناظر» بر یک حاکمیت و دولت دمکراتیک بنشیند. خلاصه کنیم، در دمکراسی اساس «انسان» است نه باورهای انسان! همچنانکه در اعلامیة جهانی حقوق‌بشر نیز انسان خارج از چارچوب تردید و توهم و باورهای حقیر «جمع» تعریف شده.

این ملت من‌ست که دستان خویش را
برگرد آفتاب کمربند کرده است
‌این مشت‌های اوست که می‌کوبد از یقین
دروازهای‌ بستة تردید قرن را
(قهار عاصی)





...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت