شنبه، آذر ۲۷، ۱۳۸۹


مرکل و متین!
...
انفجار بمب در چاه‌بهار با هدف فراهم آوردن خوراک تبلیغاتی برای محفل کودتای 22 بهمن صورت پذیرفت. محفلی که موجودیت‌اش در گرو مرگ و خشونت است، و روزنامة مهوع «جمهوری اسلامی» شیپور اصلی آن به شمار می‌‌رود. رسانة مذکور در تاریخ 20 آذرماه سالجاری، ضمن انتشار مطلبی در ستایش مرگ، عزاداری حسینی را عامل پیروزی «انقلاب» شمرده:

«[...] تجربه عيني [...] اين نهضت الهي از سال 1342 تا انتهاي آن [...] در 22 بهمن 1357 [...] نشان مي‌دهد كه اين انقلاب با [...] عزاداري‌‌هاي فشرده مردم مسلمان همراه بوده [...] عزاداري براي امام حسين (ع) بدون پيوند با حماسه و آرمان‌هاي پيشواي شهادت و تأثيرپذيري از آن فاقد فلسفه و اعتبار مي‌باشد [...] این اصل و قاعده‌اي است كه ائمه ‌اطهار [...] پس از شهادت امام حسين [...] براي مكتب شيعه در همه اعصار و نسل‌ها به وديعه نهادند و خواستار تكرار و استمرار آن شدند[...]»


بله، به این ترتیب است که می‌توان از عزاداری و «بی‌بی‌گوزک» و قصه و حکایت به «فلسفه» رسید و همزمان نقش ارتش جنایتکار ناتو را نیز در پیروزی کودتای 22 بهمن 1357 ماست‌مالی کرد! این عملیات برای صاحب امتیاز سرشناس رسانة مذکور از آب خوردن هم ساده‌تر شده، دلیل هم اینکه ایشان، همچون میرحسین موسوی در امر معلق زدن در سیرک عموسام و دم جنباندن برای اسرائیل مهارت فراوان دارند، هر چند ستارة اقبال‌شان رو به افول گذارده.

جنایتکارانی که در «چاه‌بهار» بمب منفجر کرده‌اند، می‌پندارند با تجزیة ایران و پاکستان و ایجاد «بلوچستان بزرگ» می‌توانند در مسیر کریدور «شمال ـ جنوب» هم به روال معهود سرگردنه بنشینند و با شعار «دفاع از حقوق ‌بشر» بساط راهزنی و باج‌گیری را گسترش بخشند. بی‌دلیل نیست که «شورای اروپا» اخیراً سراسیمهً از خواب پریده و به یاد آورده که هاشم‌تاچی، نوچة شهید «هولبروک» و عزیز دردانة‌ برنار کوشنر و مادلن آلبرایت یک جنایتکار جنگی است! این‌ است پیامد جانگداز فروپاشی محفل علی‌اکبر ولایتی در وزارت امور خارجة جمکران، که علیرغم سفرهای خامنه‌ای به قم، نهایت امر برکناری متکی را هم در پی آورد و دست خیلی‌ها را در اروپا و آمریکا در حنا گذاشت! می‌بینیم که دیپلماسی هیزاکسلنسی نقص ندارد. ایشان که مأموریت‌شان سازمان دادن به کودتا در ایران بود، در «توئیتر» خود را مدافع حقوق‌بشر معرفی فرموده‌اند، تو گوئی از جنایات حاکمیت بریتانیا در عراق و افغانستان بی‌خبراند! باری در راستای همین قماش دیپلماسی‌هاست که «یورو نیوز» دوباره گریبان شیرین عبادی را گرفته و او را از پستو بیرون می‌کشد، تا از زبان‌ الکن‌اش برای‌مان قصة تکراری «اسلام دمکراتیک» نقل کند؛ اینان دست از آخوند نمی‌شویند.

همزمان با سفر نخست وزیر چین به کشور هند، انفجار بمب در مراسم سوگواری شیعیان در برابر مسجدی واقع در یک منطقة سنی‌نشین در سواحل خلیج فارس چندین پیام مهم به مخاطب ارسال می‌کند. نخست اینکه نزدیک شدن چین به هند، منافع محافلی را تهدید می‌کند که از احداث کریدور «شمال ـ جنوب» ناخشنوداند؛ همان‌ها که از «سیاست انسداد» محفل «کارتر ـ برژینسکی» تغذیه می‌کنند. سیاستی که با هدف تجزیة ایران، حکومت اسلامی را بر کشورمان تحمیل کرد، و اینک از جنایتکاران نهضت عاظادی و جنبش منفور سبز حمایت به عمل می‌آورد،‌ چرا که هستة مرکزی این به اصطلاح «جنبش» از خشونت‌ تغذیه می‌کند. لات‌بازی جنبش مذکور را که فراموش نکرده‌ایم؛ فراخوان جهت سر دادن عربدة «الله اکبر» روی پشت‌بام‌ها، دعوت برای شرکت فعال در مراسم توحش عاشورا، افتتاح بنگاه شهیدسازی و تولید زندانی تزئینی با هدف فروش توحشی به نام «اسلام خوب.»

بدون تحمیل بحران و خشونت، حکومت اسلامی و مخالف‌نمایان‌اش در محفل سبز کاری از پیش نخواهند برد، و دقیقاً به همین دلیل است که ساواک جمکران و قوة قضائیه، چماقداران و اوباش حکومتی از قماش ابراهیم یزدی و نوری‌زاد را در جایگاه زندانی سیاسی می‌نشانند و بعضی‌ها نیز در غرب می‌کوشند اخراج متکی از وزارت امورخارجه را «خواست رهبر» جلوه دهند، حال آنکه اصلاً چنین نیست! اگر علی‌خامنه‌ای خواهان برکناری متکی می‌بود، هرگز ارباب و مرشد او یعنی ولایتی را به مقام مشاورت خود منصوب نمی‌کرد، دلیل هم روشن است.

همان شبکة موازی سازمان سیا که با توسل به گروه بهزاد نبوی، پس از چند کودتای خونین میرحسین موسوی را در جایگاه نخست‌وزیری حکومت اسلامی مستقر کرد، از خامنه‌ای نیز حمایت به عمل می‌آورد! در نتیجه، ادعای اینکه «رهبر حکومت اسلامی، از چند هفته قبل خواهان جایگزین کردن متکی با صالحی بوده»، فقط در چارچوب همان افشاگری‌های خاله‌زنکی ویکی‌لیکس قرار می‌گیرد و بس! در واقع، طرح چنین مطالبی از سوی شبکه‌هائی صورت می‌پذیرد که بدون حاکمیت آخوند، یعنی بدون حاکمیت تقدس و خشونت و مرگ و بحران در ایران زیان می‌بینند، از آنجمله است دولت بنیامین نتانیاهو در اسرائیل. حامیان‌ این دولت در لندن و واشنگتن نشسته و از سیاست استعماری «یک کشور، یک مذهب» حمایت به عمل می‌آورند. تجزیة خونین یوگسلاوی پیامد جنایات هم‌ اینان است.

علاوه بر دولت اسلامی ترکیه که به دلیل عضویت در ناتو در جنگ بالکان حضور فعال داشت، حکومت منفور جمکران نیز با اعزام نیروی نظامی از جنایات پنتاگون در این منطقه حمایت کامل به عمل آورد و اگر به ‌یاد داشته باشیم، ‌ شخص «برنار کوشنر» هم مدتی به عنوان «فرماندار» کوسوو انجام وظیفه می‌کرد. نتیجة «فرمانداری» ایشان هم در برابر ماست: رونق برده‌فروشی، قاچاق اسلحه و مواد مخدر و سرانجام اعلام استقلال یک جانبة این منطقه که به دلیل برخورداری از حمایت‌های انساندوستانة ارتش ناتو، 50 درصد جمعیت فعال‌اش بی‌کاراند.

بله، ارتش ناتو، هر کجا پای بگذارد، ‌ ویرانی، برده‌فروشی و توحش به ارمغان خواهد آورد؛ و از این نظر به سپاهیان صدر اسلام شباهت فراوان دارد، بگذریم! پادوهای ارتش ناتو در کوسوو، پس از اعلام استقلال یکجانبه، دست به کار شده و «انتخابات» هم برگذار کرده‌اند. طی هفتة ‌گذشته بوق‌های مرگ‌فروشان بدون در نظر گرفتن اینکه کوسوو بخشی است از خاک صربستان، و بدون نظارت دولت مرکزی نمی‌تواند «انتخابات» برگزار کند، گرم شیپور زدن برای «انتخابات» کوسوو و پیروزی محتمل حزب «هاشم تاچی» بودند که نخست وزیر چین در رأس یک هیات 400 نفره از روسای شرکت‌ها وارد هند شد، و نه تنها در کوسوو که در روسیه و پاکستان نیز کاسه و کوزه‌شان در هم ریخت!

اینگونه بود که فاشیست‌ها دو «سنگر حق» را از دست دادند: سنگر ژولین اسانژ و جان‌پناه میکائیل کودوروفسکی! ژولین اسانژ آزاد شد و صدور حکم «میکائیل کودوروفسکی، غارتگر سرشناس نفت نیز به تعویق افتاد. مقامات «ژرمانی» با اهدای جایزة حقوق‌بشر به «کودوروفسکی» نه تنها میزان حماقت و وقاحت خود را در سطح جهان آشکار کردند که پیروی‌شان از محفل سناتور مک‌کین نیز برملا شد. جان مک‌کین، زندانی شدن کودوروفسکی را نقض حقوق بشر دانسته! دلیل هم اینکه فعالیت باند «کودوروفسکی» با منافع گاوچران‌ها هم‌سوئی داشت. از اینجا نتیجه می‌گیریم هر کس در روسیه به نفع یانکی‌ها جنایت کند، مقامات «ژرمانی» او را به عنوان «فعال حقوق بشر» شناسائی خواهند کرد، و یک جایزه هم به مادرش می‌دهند! طفلک برنار مدوف!

مدوف هم به نفع یانکی‌ها کلاهبرداری می‌کرد ولی از آنجا که به قول هدایت «پیشونی» نداشت، ناچار شدند او را دستگیر کنند تا سروصدای‌اش در نیاید و به کسی نگوید که همة دم‌کلفت‌های ینگه‌دنیا و جهان غرب در جریان این کلاشی‌ها بوده‌اند! پسرش را هم سر به نیست کردند تا همه بدانند، «کار حساب داره!» خلاصه مدوف هم در راه همان حقوق‌بشر مطلوب دولت آلمان فعالیت می‌کرد و «ژرمن‌ها» منطقاً می‌بایست یک جایزة حقوق‌بشر هم به مادر «مدوف» می‌دادند تا عدالت علوی رعایت شود. ولی از آنجا که آمریکا مدوف را کلاهبردار شناخته، دولت «زیگفریدآباد» هم روی حرف یانکی‌ها حرفی نزد. به عنوان نمونه، دولت «زیگفریدی‌ها» هرگز تهاجم وحشیانة‌ یانکی‌ها به افغانستان را به زیر سئوال نخواهد برد، و به همین دلیل آنجلا مرکل، امروز در افغانستان کشف کرد که حضور نظامی آلمان در افغانستان تهاجمی نیست!

به گزارش فیگارو، مورخ 18 دسامبر 2010، آنجلا مرکل پس از دیدار با نظامیان آلمان در «کندوز» اظهار داشت، این شرایط شباهت فراوانی به جنگ دارد، ولی این جنگ با آن جنگ که از زبان والدین‌مان می‌شنیدیم متفاوت است، در آن جنگ آلمان «مهاجم» بود! بله، از این سخنان بی‌شرمانه می‌بایست نتیجه بگیریم که در این جنگ، آلمان از سوی افغانستان مورد تهاجم قرار گرفته و نظامیان «زیگفریدآباد» برای دفاع از خاک میهن به افغانستان لشکرکشی کرده‌اند:‌

« [...] ما در وضعیت جنگ نیستیم، ولی می‌بایست بجنگیم [...] این شرایط نوین است [...]»

در تأئید سخنان آنجلا مرکل می‌باید بگوئیم، این شرایط به راستی نوین است! در چند هزار کیلومتری خاک آلمان ارتش این کشور در افغانستان حضور یافته تا از تولید و صادرات تریاک و هروئین تحت نظارت ارتش ناتو حمایت به عمل آورد، و آنجلا مرکل این تهاجم آشکار را انکار می‌کند، چرا؟ چون این تهاجم مورد تأئید یانکی‌هاست، به همین سادگی! به همین دلیل است که دولت آلمان به خود اجازه نمی‌دهد، به «برنار مدوف» یک جایزة حقوق‌بشر اهداء کند، ولی همین دولت از کلاهبرداری میکائیل کودوروفسکی تجلیل هم به عمل می‌آورد.

پس بهتر است مدوف را با «ژرمن‌ها» تنها بگذاریم و بازگردیم به سنگر حق ژولین اسانژ که قرار بود همچون خمینی کبیر «شخصیت سال» شناخته شود، ولی از بد روزگار بنیانگذار فیس بوک، «زوکربرگ» جایگاه ایشان را اشغال کرد. و اینجا بود که نوابغ حکومت جمکران نگرش فروید را متأثر از هایدگر رویت کردند!

یاد بگیرید، بی‌سوادها! هایدگر 33 سال پس از زیگموند فروید در سال 1889 متولد شده، ‌ به عبارت دیگر، زمانیکه هایدگر 20 سال داشته، آوازة فروید سراسر اروپای غربی را فراگرفته بود، و تا آنجا که ما می‌دانیم، هایدگر هیچ ارتباطی با پرسوناژ‌های بی‌بی‌گوزک‌های شیعیان نداشته، بنابراین هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که فروید از هایدگر تأثیر پذیرفته باشد! ولی خوب در عرصة شارلاتانیسم و فاشیسم همه چیز ممکن است! به عنوان نمونه، پرزیدنت بنی‌سطل،‌ یا به قول ایرج پزشکزاد، «بولی»، جمهور را استبدادی می‌دانند! می‌دانیم که بنی‌صدر ارواح شکمش خیلی «ضداستبداد»‌ بوده، ‌ درست مثل خمینی دجال که هم نان دربار سق می‌زد، و هم با «استبدادشاه» مخالفت می‌کرد!

باری، بنی‌صدر نوعی جمهور اختراع کرده که منطبق است بر توحش حکومت جمکران! دلیل هم اینکه ایشان از مخترعین صاحب‌نام خطة همدان هستند، و «آب ولرم» از نخستین اختراعات‌شان بوده! پرزیدنت بنی‌صدر،‌ سپس با اختراع آب‌خنک و آب‌ خیلی‌خنک آن‌ها را به نام اولین رئیس‌«جمهور» محبوب و مردمی کودتای 22 بهمن 1357 در اروپا به ثبت رساندند. اصولاً همدان خطة مخترع خیزی است؛ همین شیرین عبادی را در نظر بگیریم، ایشان در زمینة نقض حقوق‌بشر کم اختراعات دارند؟ به هیچ عنوان! اسلام دمکراتیک و افتخار به تعلقات قومی و مذهبی از جمله اختراعات حاجیه عبادی است که فقط با آب ولرم، اختراع بنی‌صدر می‌تواند به «مصرف» برسد.

پس نخبگان جمکران را رها کنیم و بپردازیم به انواع فرنگی فرهیختگان که مرغوب‌ترند، و بسیار پرروتر. به عنوان نمونه سری بزنیم به «دومینیک شتروس‌کان»، رئیس صندوق بین‌المللی پول که تخصص خود را در کودتای مالی، به ویژه در یونان به اثبات رسانده. همین فرد به گزارش فیگارو، مورخ 17 دسامبر 2010، می‌خواهد در تظاهرات یونانیان معترض به سیاست‌های مالی دولت شرکت کند! خبر می‌رسد که سنگ‌پاهای بازار قزوین در برابر پرروئی ایشان از شرم چنان برافروخته شده‌اند که لپ‌شان گل انداخته! اما هنوز به قسمت شیرین و آبدار سنگ‌پاهای لپ‌قرمزی قزوین، یعنی برآشفتن «شورای اروپا» از جنایات هاشم تاچی و عدم اطلاع سازمان ملل و برنار کوشنر از سوابق این مبارز راه حق نرسیده‌ایم!

رسانه‌های فرانسه از جمله فیگارو می‌گویند، برنار کوشنر و سازمان کذا در جریان نبوده‌اند. خلاصه اگر سال‌های سال است‌ که تجارت شرافتمندانة رهبران کوسوو در رسانه‌ها منعکس می‌شود، احدی از جمله برنار کوشنر، فرماندار سابق کوسوو از جنایات دارودستة هاشم تاچی خبر نداشته! عجیب نیست، به هیچ عنوان! کوشنر همچون برنار هانری‌لوی و شرکاء، از مدافعان سرشناس سیاست استعماری «یک کشور، یک مذهب» به شمار می‌رود؛ ایشان از طرفداران تهاجم نظامی به عراق هم بودند و خلاصه از اسلام‌نوازان آمریکا‌پرست و اصیل‌‌اند. از اینرو «شکم، زیرشکم و حساب بانکی،‌ یعنی دلار» ارزش‌های‌شان را تشکیل می‌دهد. اما این محفل مقدس به دلایلی که بر ما ناشناخته است متزلزل شده،‌ از اینرو نه تنها برنار کوشنر که والدة «شاه‌پسرشان»، کریستین اوکرنت نیز مورد تهاجم رسانه‌ای قرار گرفته.

می‌گویند «کندیس مارشال»، دستیار کریستین اوکرنت به صورت «سرخود» به نفع ایشان جاسوسی می‌کرده! همانطور که هاشم تاچی‌ هم به صورت «سرخود» اعضا و جوارح زندانیان را می‌فروخته! خلاصه همانطور که برنار کوشنر از فعالیت‌های هاشم تاچی خبر نداشته، والدة پسرشان هم از جاسوسی «کندیس مارشال»‌ بی‌خبر بوده‌، چه اشکالی دارد؟ هیچ اهمیتی ندارد،‌ آنچه از اهمیت برخوردار می‌شود این است که امثال کریستین اوکرنت و کوشنر مورد تهاجم رسانه‌ای قرار می‌گیرند، درست مثل مرکز «دیمونا» در اسرائیل!

به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی، مورخ 17 دسامبر 2010، جنگنده‌های اسرائیل یک «شیئی» ناشناس را برفراز رآکتور اتمی «دیمونا» نابود کرده‌اند. مسلم بدانیم شیئی کذا هیچ ارتباطی با حزب‌الله ندارد. در واقع یک سیاست جهانی با تهدید اسرائیل، رسماً «سیاست انسداد» را هدف گرفته، و بی‌دلیل نبود که همزمان با مصاحبة «یورونیوز» با حاجیه عبادی، شاهد گفتگوی شیرین شبکة الجزیرا با «برژینسکی»، طراح سیاست انسداد هم بودیم. این مصاحبه‌ها در پی عقب‌نشینی پارلمان اروپا صورت گرفت. البته این عقب نشینی را به حساب دیکتاتوری در کوبا گذاردند. اما در واقع حضرات ناچار شدند جایزة حقوق‌بشر را به صورت غیابی به آخوند «فاریناس» اهداء کنند. در پارلمان اروپا اکثریت با پوپولیست‌هاست و از اینرو یک لهستانی طرفدار واتیکان در جایگاه ریاست این پارلمان قرار گرفته. وظیفة پارلمان کذا اهدای جایزه به همة فاشیست‌ها از جمله اراذل و اوباش طرفدار میرحسین موسوی است. باری این پارلمان از جایزة ساخاروف به عنوان ابزار فاشیسم‌نوازی استفاده می‌کند و این است دلیل تعلق جایزة کذا به مخالفان دولت کوبا. بجز طرفداران دمکراسی، هر کس با این دولت مخالف باشد جایزه می‌گیرد؛ فاریناس هم به دلیل طرفداری از دین ضداستبداد و شهادت جایزه گرفته. ولی چه سود که پارلمان اروپا نتوانست این نمایش مهوع را تا پایان ادامه دهد، در نتیجه فاریناس را گفتند همانجا که هستی بمان! چند دروغ هم تحویل بقیه دادند. یک گروه گفتند، دولت کوبا به «فاریناس» اجازة خروج نداد، گروه دوم دروغ دیگری سر هم کردند. به ادعای اینان، «فاریناس» به دلیل ضعف شدید ناشی از اعتصاب غذاهای متعدد قادر به مسافرت نبوده و ... و این تحرکات با سفر نخست‌وزیر چین به هند، تعلیق مانورهای کرة جنوبی، پارس کردن ژاپن به چین و فرار مأمور سرشناس سازمان سیا از پاکستان تقارن زمانی یافت.

برخلاف تبلیغات رسانه‌های غرب و ادعاهای مضحک ورق‌پاره‌های جمکران آنچه مأمور سازمان سیا را فراری داده، نه تهدید طالبان که «تغییر» سیاست چین نسبت هند بوده! در واقع آنحضرت همزمان با حضور نخست‌ وزیر چین در پاکستان، و از بیم فروپاشی قریب‌الوقوع سنگر اسلامگرایان پا به فرار گذاشته‌اند، چرا که پیش پای نخست وزیر چین، سه موشک هم به محل تجمع طالبان در مرز افغانستان شلیک شد که از جمله به مرگ فایوجی،‌ ‌ فرمانده ارشد «لشکر اسلام» انجامید. این خبر با کد: 30128526 در حنازرچوبه، مورخ 26 آذرماه 1389 انتشار یافته. با در نظر گرفتن تغییر سیاست آشکار چین در پاکستان، و با نیم نگاهی به سخنان سرپرست وزارت امورخارجة جمکران در مراسم تودیع منوچهر متکی، می‌توان دریافت که علیرغم چرخش پکن، ملایان جمکران و اربابان‌شان در واشنگتن همچنان تقابل با دمکراسی هند را در دستورکار دارند و هم‌صدا با ارباب از پیوستن ترکیه به اروپا سخن می‌گویند!

به عبارت دیگر، حکومت اسلامی می‌باید با نادیده گرفتن تغییر سیاست چین، در مسیر تأمین منافع اتحادیة اروپا و آمریکا گام‌های بلندتری بردارد! و صالحی به این می‌گوید «روابط متین!» روشن‌تر بگوئیم، حکومت ملایان اینبار برای تأمین منافع اربابان در لندن و واشنگتن،‌ می‌باید از طریق گسترش روابط ویژه با شیوخ عربستان، ملت ایران را همزمان در برابر چین و هند و روسیه قرار دهد؛ پر واضح است که گام نهادن در چنین مسیری نه تنها این حکومت توحش‌پرور که تمامی نوکران منطقه‌ای عموسام را نیز به ورطة نابودی سوق خواهد داد. خلاصه بگوئیم، فروپاشی سیاست انسداد به برکناری متکی و جاروجنجال در مورد هاشم تاچی و کوسوو محدود نخواهد ماند؛ اسلام‌گرایان ترکیه نیز زیر آوار همین فروپاشی مدفون خواهند شد. این است حکمت شرکت رجب اردوغان در مراسم عاشورای امسال.



0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت