زنگی و غمر!
...
سرخی تو از من...
آتشافروزی چهارشنبة سرخ، سوگند وفاداری ما به آتشی است که سیاوش از آن گذشت؛ ما فرزندان آتشایم.
آتش، سیاسی نیست.
اینهم جنگ جهانی سوم! این جنگ همچون جنگ دوم جهانی در ژاپن پایان گرفت، اما با نتایجی بس متفاوت! بازتولید جنگ دوم جهانی به احتمال زیاد به استفاده از انرژی هستهای در کشور ژاپن پایان داده، و اقتصاد چین را در جایگاه اقتصاد آمریکا خواهد نشاند و ... ولی جنجال این «جنگ» گوش ما را کر کرده!
تیغ دادن در کف زنگی مست
به که آید علم ناکس را به دست
علم و مال و منصب و جاه و قران
فتنه آمد در کف بدگوهران
تا پیش از مطالعة درافشانیهای «نیکفر»، یکی از فلاسفة سرشناس نظام بینظمی مردهشویان میپنداشتیم، «آزادی یک مقولة حقوقی است» و هر کس به دلخواه نمیتواند آن را تفسیر کند. اما پس از مطالعة شاهکار محمدرضا نیکفر، به اشتباه خویش پی برده و دریافتیم، هر کس و ناکسی میتواند تعریفی شکمی از «آزادی» ارائه دهد و در مسیر منافع استعمار، «آزادی» را با «شاه»، با «اتم» و حتی با آزادی زن ایرانی در تقابل بگذارد. بارها گفتهایم باز هم میگوئیم، وقتی چارچوب «آزادی» از منظر حقوقی، یعنی حقوق انسانمحور مشخص نشود، شعار آزادی با کلیة آزادیهای انسانی در تضاد قرار خواهد گرفت، و نهایت امر انسانستیز میشود. و این است یکی از فواید «ابهام!»
در دوران مشروطه، سفارت بریتانیا لاتواوباش را با شعار «ما پیرو قرآنایم، مشروطه نمیخواهیم» به خیابان میفرستاد. چه روزهای خوبی بود، آنروزها که همه کار با «قرآن» حل میشد! اما اینروزها زندگی بر استعمار سخت شده؛ دیگر قرآن و اسلام و اعتقادات مردم کارساز مشکلات لندن نیست، در نتیجه، امثال محمدرضا نیکفر«اتم» را نافی آزادی معرفی میکنند، و اوباش جمکران دعوت از پادشاه اردن برای سفر به ایران را «ضدانقلاب» تفسیر میفرمایند! حال آنکه در دوران ملاممد خاتمی همین اوباش در مورد حضور پادشاه اردن و سفر «روپرت مردخای» به تهران سکوت کامل اختیار کرده بودند.
عیب او مخفیست چون آلت بیافت
مارش از سوراخ بر صحرا شتافت
جمله صحرا مار و کژدم پر شود
طالب رسوائی خویش او شدست
در پی دعوت از پادشاه اردن برای سفر به ایران، سایت مهرنیوز، مورخ 23 اسفندماه 1389، چندین بیانیه و مصاحبة تهدیدآمیز در رابطه با این سفر منتشر کرده که نگاهی شتابزده به هر یک خواهیم داشت. احمد توکلی، پسرخالة پاسدار علی لاریجانی و رهبر اوباش کفنپوش، در مصاحبه با مهرنیوز رسماً زبان به هتاکی و تهدید گشوده و با همان لحن لاتی ویژة نخبگان جمکران میگوید، سازمان سیا، ملک حسن را که طرفدار اخوانالمسلمین بود از ولیعهدی عزل کرده، ملک عبدالله را بجای او نشاند و صحیح نیست چنین «عنصر وابستهای» به کشور دعوت شود. میدانیم که احمد توکلی همچون دیگر سگهای هار هیزاکسلنسی از «استقلال» برخوردار است و به همین دلیل در مجلس مفتضح جمکران نیز یک چارپایه به ایشان اختصاص دادهاند. اصولاً در ایران همة جیرهخواران استعمار از «استقلال» تام برخوردارند و همچون موسوی و کروبی هیچ قانونی شامل حالشان نمیشود، چرا که اینان با عربدهجوئی و سازمان دادن به لشکرکشیهای خیابانی در واقع قوانین و مقررات ارباب را به مورد اجرا میگذارند و مهرنیوز هم مانند دیگر رسانههای جمکران موظف است نفسکشطلبی هم اینان را توجیه کرده و در بوق بگذارد.
شاه را در خانة بیدق نهد
این چنین باشد عطا کاحمق دهد
موضع جدید مردهشویان این است که شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه را به حساب خودشان بنویسند، حال آنکه جنگ 33 روزه، در واقع شکست اربابان حکومت جمکران در حوزة مدیترانه بود و همچنانکه پیشتر هم گفتیم، پیامدهای این شکست تمامی حکومتهای دستنشاندة غرب را متزلزل خواهد کرد. اما از آنجا که حکومت اسلامی به ادعای رسانههای غرب و رهبران مفلوکاش «استقلال» دارد، و 32 سال است که نبرد با آمریکا را ادامه میدهد، پسرخالة علیکوچیکه نیز وظیفهای جز نشخوار پروپاگاند ارباب نخواهد داشت. بوقهای غرب چه میگویند؟ اینان ادعا دارند در مصر، تونس و در دیگر کشورهای مسلماننشین، «مردم» برای اسلام قیام کردهاند؛ مردهشویان نیز تبلیغات ارباب را گسترش میدهند:
«[...] ملک عبدالله اصلاً در سطحی نبود که از او برای سفر به تهران دعوت شود [...] در شرایطی که [...] ملتها برای استقلال و آزادی خود قیام کرده و عزت اسلامی یافتهاند دعوت از این عنصر وابسته توسط رئیس دفتر مسئله دار رئیس جمهور مسئله بزرگی است [...] مخالفتهائی با سفر ملک عبدالله به ایران شده[...] اما نمیدانم در عمل چه اتفاقی خواهد افتاد[...]»
بله وقتی امثال توکلی و لاریجانی در جایگاه «نمایندة مجلس» قرار میگیرند، بجای پرداختن به امور قوة مقننه به مسائلی میپردازند که خارج از حیطة اختیارات قانونیشان قرار گرفته، در نتیجه مسئولیتی نیز بر عهدة اینان نخواهد بود. به این ترتیب نظم قانونی در هم میشکند و تبدیل کشور به طویله امکانپذیر خواهد شد. باری، پسرخالة علیکوچیکه در ادامة مصاحبه از سکوت وزارت امورخارجه انتقاد کرده و خلاصه، به قول لاتولوتهای جمکران خیلی «زر» زده! ولی ادامة مصاحبة توکلی را بررسی نمیکنیم، چرا که به گزارش حنازرچوبه، مورخ 24 اسفندماه سالجاری، سخنگوی وزارت امور خارجة مردهشویان اعلام داشت، دعوت از پادشاه اردن یک «شایعه» است! و چقدر عجیب است که دولت قدرقدرت جمکران که آه و نالة شیخ مسعود بهنود را در لندن به آسمان رسانده، مهرنیوز را به جرم «شایعه پراکنی» تحت تعقیب قرار نمیدهد!
ره نمیداند قلاووزی کند
جان زشت او جهانسوزی کند
مهرنیوز علاوه بر مصاحبه با رهبر اوباش جمکران پیرامون مسافرت ملک عبدالله، اقدام به انتشار بیانیههای ابلهانة انواع تشکلهای سرکوبگر سرشناس و ناشناس نموده و از قول یکی از آنها به نام «اتحادیة امت واحده» نیز تهدید به اشغال سفارت اردن کرده:
«اتحادیة امت واحده [...] تأکید کرد: در صورت حضور ملک عبدالله در ایران دانشجویان به فتح لانه جاسوسی این کشور اقدام خواهند کرد.»
میبینیم که دست الهی بیدلیل اکبر بهرمانی را کنار نگذاشته؛ قرار است ایشان در کنار موسوی و کروبی به گسترش دامنة لات بازی و یکجانبهگرائی در جامعة ایران همت گمارند تا نان اربابانشان در لندن و واشنگتن آجر نشود. برای چنین خوشخدمتیهائی ساواک جمکران معمولاً به اراذل و اوباش «تحکیم وحدت» متوسل میشود. تحکیم وحدتیها نیز با مسافرت پادشاه اردن به ایران به شدت مخالفت کرده، و مهرنیوز هم مخالفتشان را منعکس نموده! خلاصه بر اساس «اخبار موثق» رسانههای جمکران، دست اراذل و اوباش در ایران خیلی باز است. هر کس هر چه دل تنگش بخواهد میگوید، «مهرنیوز» هم آن را منتشر میکند و دستگاه ظلم و ستم «معاویه» و اسلام «سیاه» و غیره هیچ مزاحمتی برای این رسانة نارسا ایجاد نخواهد کرد. دلیل هم اینکه، سرکوب و سانسور، خودیها را شامل نمیشود؛ برخلاف حقوق و آزادیهای انسانمحور، آزادی جیرهخواران غرب در ایران هیچ حد و مرزی نمیشناسد. انتشار بیانیة ابلهانة تشکل دستساز «امت واحده» در مهرنیوز شاهدی است بر این مدعا.
جالب اینکه، مواضع تشکل کذا در همسوئی کامل با مواضع ابلهفریب آقای «راجر واترز» قرار گرفته. این تشکل، تحولات کشورهای مسلماننشین را اعتراض به «ارتباط با اسرائیل» ارزیابی کرده و میگوید، یکی از دلائل «قیام مردم» در کشورهای منطقه، ارتباط دولتهای متبوعشان با اسرائیل است! بله، جهت تأمین منافع جنگطلبان اسرائیل، مطالبات مردم مصر و تونس و ... میباید در همسوئی با مطالبات اینان قرار گیرد: استقرار در انزوای کاذب جهت تداوم شهرکسازی! حاکمیت اسرائیل میخواهد در «محاصرة دشمن» قرار گیرد تا بتواند ضمن سرکوب فلسطینیها از مذاکرات صلح بگریزد و به داخل مرزهای رسمی خود باز نگردد. حکومت خیابانی شیخ مهدی بازرگان را به همین منظور بر ملت ایران تحمیل کردند.
امروز پس از گذشت 32 سال از استقرار دارودستة نهضت «عاظادی» که تنها وظیفهشان زمینهسازی برای حکومت آخوند بوده و هست، اوباش سبز به مجیزگوئی بازرگان و طالقانی پرداخته و از «برازندگی» اینان برایمان داستانسرائی میکنند. دلیل هم اینکه فضلای جمکران در کمال حماقت میپندارند، سرکوب نظامی ملت ایران در دوران نکبتبار صدارت مهدی بازرگان فراموش شده و هیچکس گذشته را به یاد ندارد! خلاصه به زعم اینان هیچ یک از ایرانیان به یاد نخواهد آورد که طی 8 ماه نخستوزیری شیخ مهدی جنایتکار چه کشتاری در سطح کشور به راه افتاده بود. ولی نسل ما جنایات دولت موقت را فراموش نکرده و نخواهد کرد. از مطلب دور افتادیم، بگذریم و بازگردیم به «امت واحده» که با شعار نبرد با اسرائیل در واقع به خوشرقصی برای شهرکسازان پرداخته و به همین دلیل خواهان قطع رابطه با اردن و اشغال سفارت این کشور میشود:
«[...] در شرایطی که [...] یکی از دلایل قیام اسلامی علیه دیکتاتورهای دست نشانده [...] داشتن روابط حسنه با اسرائیلیها میباشد [...] قرار است پادشاه خائن و روسیاه اردن به کشور عزیزمان ایران بیاید[...] این حرکت [...] خیانت به آرمان انقلاب [...] است [...] به جای [...] تعطیلی سفارت اردن [...] به دعوت این لکههای ننگ بشریت میپردازند؟ [...]جوانان انقلابی ایران زمین اجازه چنین اقداماتی را نمیدهند و [...] خود به فتح این لانه جاسوسی دوم خواهند پرداخت[...]»
باید بگوئیم، «جوانان انقلابی» خیلی کار بیجائی میکنند! فراموش نکردهایم که در دوران نخست وزیری شیخ مهدی، ساواک جمکران از این قماش بیانیهها فراوان میصدورید و نتیجة مطلوب را نیز به دست میآورد. اما امروز دیگر این معرکهگیریها نتیجهای نخواهد داشت، چرا که جنگ سرد به پایان رسیده و اسرائیل نمیتواند با بهرهگیری از دشمنی رسانهای مزدوران غرب در ایران و دیگر کشورهای منطقه به سیاستهای خود ادامه دهد. گویا ساواک مفلوک جمکران از پیامدهای جنگ جهانی سوم بی خبر مانده که چنین مزخرفاتی را در «مهرنیوز» منتشر میکند:
«دعوت شاه اردن به تهران از سوی دانشجویان و دلسوزان انقلاب محکوم است [...] دعوت شاه اردن از اساس اشتباه بود [...] با سفر ملک عبدالله، دانشجویان لانه جاسوسی اردن را فتح میکنند [...] واکنش جنبش عدالتخواه به سفر احتمالی شاه اردن به ایران [...] واکنش مجلس به سفر ملک عبدالله [...] با سفر شاه اردن به ایران مخالفت شده است [...] دعوت ایران از پادشاه اردن با مقتضیات تحولات منطقه همخوانی ندارد و...»
و اما ساواک جمکران در این بیخبری تنها نیست؛ فیلسوف بزرگ جمکران، شیخ محمدرضا نیکفر نیز در کنار ساواک نشسته و رسماً یاوه میسراید.
احمقان سرور شدستند و ز بیم
عاقلان سرها کشیده در گلیم
نیکفر همان کیمیاگری است که با تکیه بر متون ابوعلی سینا و دیوان حافظ برایمان «دمکراسی» تعریف میکند. خلاصه این جناب با آراء کسانی «دمکراسی» را تشریح و تبیین میکند که هیچ شناختی از دمکراسی نداشتهاند! این است معجزه و نیکفر از این معجزات فراوان دارد. بله، همین نیکفر را میگوئیم که متخصص پیوند انواع گ...ز به شقیقه است. ایشان پس از شنای مفصل در بحر تفکر نتیجه گرفتهاند که اتم نمیخواهند، بلکه «آزادی» میخواهند! میدانیم که نیکفر خیلی آزادیخواه است؛ فقط آزادی مطلوب ایشان با «مقولة آزادی»، به عنوان مجموعه حقوق انسانمحور در تضاد قرار میگیرد. به زبان سادهتر، آزادی مورد نظر امثال نیکفر، همچون آزادی آخوند و جنایتکار و راهزن، آزادیستیز و ضد دمکراتیک خواهد بود. حال باید ببینیم به چه دلیل کسی که با آزادی، در مفاهیم معاصر آن بیگانه است، به خود اجازه میدهد آزادی را با چنین تردستی به لجن بیالاید؟
چون نمائی، چون ندیدستی به عمر
عکس مه در آب هم، ای خام غمر؟
آنچه نیکفر میطلبد، در واقع چک «سفید امضاء» جهت انسانستیزی و مهملبافی است. چه ارتباطی میان آزادی و انرژی هستهای میتواند وجود داشته باشد که نیکفر و دیگر پامنبریهای میرحسین موسوی، دولت احمدی نژاد را در ترادف با نیروگاه بوشهر قرار میدهند؟ جالب اینکه اینان چنین نتیجه میگیرند که انرژی هستهای دیکتاتوری است! در واقع هیچ ارتباط منطقی بین آزادی و انرژی هستهای نمیتواند وجود داشته باشد. به عنوان نمونه، کشور فرانسه به عنوان یک دمکراسی، برق اتمی تولید میکند. گرفتاری حضرات این است که با علت واقعی جنجال پیرامون زلزلة ژاپن و تخریب رسانهای و شاید واقعی نیروگاههای هستهای این کشور بیگانهاند. البته ما از آنچه در ژاپن میگذرد بیخبریم، همچنین آشنایان ژاپنی ما در سوئیس و فرانسه قادر نیستند صحت و سقم ابعاد گستردة «فاجعه» را تأئید کنند، چرا که یانکیها شرایط ویژه بر ژاپن حاکم کرده و این کشور را در قرنطینه قرار دادهاند.
به دلیل انتشار اخبار مربوط به انفجار نیروگاههای هستهای ژاپن حضور در این مناطق ممنوع شده و همزمان با حضور رزمناوهای آمریکا در سواحل ژاپن، یک منطقة ممنوعة پرواز نیز برای این کشور تعیین کردهاند. به عبارت دیگر، ارتش آمریکا دوباره ژاپن را به اشغال خود درآورده و به استنباط ما این شرایط ویژه نمیتواند با تمایل دولت اوباما برای رهائی از وابستگی به انرژی فسیلی چندان بیارتباط باشد.
دولت اوباما مدتهاست که میخواهد از قید انرژی فسیلی و سلطة نفتخواران آزاد شود و این تمایل را هنگام انفجار سکوی نفت بریتیش پترولیوم در خلیج مکزیک اعلام داشت. اما برای تبدیل شیوة تولید انرژی، آنهم در سطح آمریکا، اخراج بریتیش پترولیوم و اخذ جریمه کفایت نخواهد کرد! این تغییر «الگو» به سرمایهگزاری کلان نیاز دارد و نفتخواران حاضر به چنین فداکاریهائی نیستند. در نتیجه دولت اوباما میبایست راه دیگری مییافت که هم دسترسی به منابع نفت رایگان را محدود کند، هم باعث سرافکندگی لابی انرژی هستهای شود. جنجال و هیاهو و «قیام» در مسیر تاراج و تجارت نفت از یکسو، و زلزلة ژاپن از سوی دیگر راهگشای همین سیاست شده. حال به دلائل انتشار «خبر» تخلیة قلب نیروگاه بوشهر و تأئید آن توسط سلطانیه، و تکذیباش توسط وزارت امورخارجة جمکران بهتر پی میبریم! وزارت امور خارجة حکومت اسلامی همچنان تحت سلطة محفل نفتخواران باقی مانده، حال آنکه بخش دیگری از این حکومت در مسیر متفاوتی قرار گرفته و چارهای جز همسوئی با سیاستهای نوین ندارد.
سایت فرانسه زبان نووستی، در تاریخ 7 مارس 2011 ، از مسافرت جوزف بایدن، معاون باراک اوباما به مسکو خبر داد. جوزف بایدن روز 9 مارس وارد مسکو شد، روز بعد با ولادیمیر پوتین، نخستوزیر روسیه ملاقات کرد، در تاریخ 11 مارس نیز خبر زلزلة ژاپن پخش شد. به گزارش نووستی و دیگر رسانهها، طی ملاقات بایدن با نخست وزیر روسیه، ولادیمیر پوتین خواهان لغو روادید بین دو کشور شد. پاسخ «رسمی ـ رسانهای» جوزف بایدن به پیشنهاد ولادیمیر پوتین هر چه بود، فاقد اهمیت است. ولی همزمان شاهد لغو روادید بین روسیه و کلمبیا بودیم! یادآور شویم، به این ترتیب ورود اتباع روسیه به تمامی کشورهای آمریکای لاتین آزاد شده.
اما روز 7 مارس 2011، در کشور ژاپن نیز شاهد رخداد مهمی هستیم. در این تاریخ، «سیجی مائههارا»، وزیر امورخارجة ژاپن که خواهان بازگرداندن جزایر کوریل به این کشور بود استعفا داد! به گزارش نووستی، مورخ 7 مارس سالجاری، از «مائه هارا» به عنوان نخستوزیر آیندة ژاپن یاد میشد. حال اگر نگاهی به آلمان بیاندازیم که همچون ژاپن طی جنگ دوم جهانی در برابر آمریکا قرار گرفته بود، خواهیم دید که استعفای «گوتنبرگ»، وزیر دفاع آلمان با کنارهگیری وزیرامور خارجة ژاپن بیارتباط نیست؛ از قضای روزگار گوتنبرگ نیز جانشین بالقوة آنجلا مرکل شمرده میشد!
به نظر میرسد که یک جناح سیاسی ابتدا در آلمان و سپس در ژاپن در انزوا قرار گرفته، و در پی تحولات لیبی، تولیدکنندگان انرژی فسیلی و هستهای جهت سرمایهگزاری در انرژی «پاک» به توافقهائی دست یافته باشند. توافقاتی که بر اساس آن ژاپن میباید انرژی هستهای را بکلی کنار بگذارد. روز گذشته، وزرای امور خارجة گروه 8 در پاریس بر پیامدهای سیاسی این توافقها مهر تأئید گذاردند. خارج از این چارچوب «کلان استراتژیک»، آیندة سیاسی ایران نمیتواند مورد بررسی قرار گیرد. برخلاف جنجال نوچههای حاج اکبر، کشور ایران عرصة تقابل میرحسین و احمدینژاد نیست! در چنین جهانی، فقط شارلاتانها قادرند چنین بنمایانند که، امثال میرحسین موسوی میتوانند تهدید به بستن تنگة هرمز کنند!
چونک جاهل شاه حکم مر شود ...
آتشافروزی چهارشنبة سرخ، سوگند وفاداری ما به آتشی است که سیاوش از آن گذشت؛ ما فرزندان آتشایم.
آتش، سیاسی نیست.
اینهم جنگ جهانی سوم! این جنگ همچون جنگ دوم جهانی در ژاپن پایان گرفت، اما با نتایجی بس متفاوت! بازتولید جنگ دوم جهانی به احتمال زیاد به استفاده از انرژی هستهای در کشور ژاپن پایان داده، و اقتصاد چین را در جایگاه اقتصاد آمریکا خواهد نشاند و ... ولی جنجال این «جنگ» گوش ما را کر کرده!
تیغ دادن در کف زنگی مست
به که آید علم ناکس را به دست
علم و مال و منصب و جاه و قران
فتنه آمد در کف بدگوهران
تا پیش از مطالعة درافشانیهای «نیکفر»، یکی از فلاسفة سرشناس نظام بینظمی مردهشویان میپنداشتیم، «آزادی یک مقولة حقوقی است» و هر کس به دلخواه نمیتواند آن را تفسیر کند. اما پس از مطالعة شاهکار محمدرضا نیکفر، به اشتباه خویش پی برده و دریافتیم، هر کس و ناکسی میتواند تعریفی شکمی از «آزادی» ارائه دهد و در مسیر منافع استعمار، «آزادی» را با «شاه»، با «اتم» و حتی با آزادی زن ایرانی در تقابل بگذارد. بارها گفتهایم باز هم میگوئیم، وقتی چارچوب «آزادی» از منظر حقوقی، یعنی حقوق انسانمحور مشخص نشود، شعار آزادی با کلیة آزادیهای انسانی در تضاد قرار خواهد گرفت، و نهایت امر انسانستیز میشود. و این است یکی از فواید «ابهام!»
در دوران مشروطه، سفارت بریتانیا لاتواوباش را با شعار «ما پیرو قرآنایم، مشروطه نمیخواهیم» به خیابان میفرستاد. چه روزهای خوبی بود، آنروزها که همه کار با «قرآن» حل میشد! اما اینروزها زندگی بر استعمار سخت شده؛ دیگر قرآن و اسلام و اعتقادات مردم کارساز مشکلات لندن نیست، در نتیجه، امثال محمدرضا نیکفر«اتم» را نافی آزادی معرفی میکنند، و اوباش جمکران دعوت از پادشاه اردن برای سفر به ایران را «ضدانقلاب» تفسیر میفرمایند! حال آنکه در دوران ملاممد خاتمی همین اوباش در مورد حضور پادشاه اردن و سفر «روپرت مردخای» به تهران سکوت کامل اختیار کرده بودند.
عیب او مخفیست چون آلت بیافت
مارش از سوراخ بر صحرا شتافت
جمله صحرا مار و کژدم پر شود
طالب رسوائی خویش او شدست
در پی دعوت از پادشاه اردن برای سفر به ایران، سایت مهرنیوز، مورخ 23 اسفندماه 1389، چندین بیانیه و مصاحبة تهدیدآمیز در رابطه با این سفر منتشر کرده که نگاهی شتابزده به هر یک خواهیم داشت. احمد توکلی، پسرخالة پاسدار علی لاریجانی و رهبر اوباش کفنپوش، در مصاحبه با مهرنیوز رسماً زبان به هتاکی و تهدید گشوده و با همان لحن لاتی ویژة نخبگان جمکران میگوید، سازمان سیا، ملک حسن را که طرفدار اخوانالمسلمین بود از ولیعهدی عزل کرده، ملک عبدالله را بجای او نشاند و صحیح نیست چنین «عنصر وابستهای» به کشور دعوت شود. میدانیم که احمد توکلی همچون دیگر سگهای هار هیزاکسلنسی از «استقلال» برخوردار است و به همین دلیل در مجلس مفتضح جمکران نیز یک چارپایه به ایشان اختصاص دادهاند. اصولاً در ایران همة جیرهخواران استعمار از «استقلال» تام برخوردارند و همچون موسوی و کروبی هیچ قانونی شامل حالشان نمیشود، چرا که اینان با عربدهجوئی و سازمان دادن به لشکرکشیهای خیابانی در واقع قوانین و مقررات ارباب را به مورد اجرا میگذارند و مهرنیوز هم مانند دیگر رسانههای جمکران موظف است نفسکشطلبی هم اینان را توجیه کرده و در بوق بگذارد.
شاه را در خانة بیدق نهد
این چنین باشد عطا کاحمق دهد
موضع جدید مردهشویان این است که شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه را به حساب خودشان بنویسند، حال آنکه جنگ 33 روزه، در واقع شکست اربابان حکومت جمکران در حوزة مدیترانه بود و همچنانکه پیشتر هم گفتیم، پیامدهای این شکست تمامی حکومتهای دستنشاندة غرب را متزلزل خواهد کرد. اما از آنجا که حکومت اسلامی به ادعای رسانههای غرب و رهبران مفلوکاش «استقلال» دارد، و 32 سال است که نبرد با آمریکا را ادامه میدهد، پسرخالة علیکوچیکه نیز وظیفهای جز نشخوار پروپاگاند ارباب نخواهد داشت. بوقهای غرب چه میگویند؟ اینان ادعا دارند در مصر، تونس و در دیگر کشورهای مسلماننشین، «مردم» برای اسلام قیام کردهاند؛ مردهشویان نیز تبلیغات ارباب را گسترش میدهند:
«[...] ملک عبدالله اصلاً در سطحی نبود که از او برای سفر به تهران دعوت شود [...] در شرایطی که [...] ملتها برای استقلال و آزادی خود قیام کرده و عزت اسلامی یافتهاند دعوت از این عنصر وابسته توسط رئیس دفتر مسئله دار رئیس جمهور مسئله بزرگی است [...] مخالفتهائی با سفر ملک عبدالله به ایران شده[...] اما نمیدانم در عمل چه اتفاقی خواهد افتاد[...]»
بله وقتی امثال توکلی و لاریجانی در جایگاه «نمایندة مجلس» قرار میگیرند، بجای پرداختن به امور قوة مقننه به مسائلی میپردازند که خارج از حیطة اختیارات قانونیشان قرار گرفته، در نتیجه مسئولیتی نیز بر عهدة اینان نخواهد بود. به این ترتیب نظم قانونی در هم میشکند و تبدیل کشور به طویله امکانپذیر خواهد شد. باری، پسرخالة علیکوچیکه در ادامة مصاحبه از سکوت وزارت امورخارجه انتقاد کرده و خلاصه، به قول لاتولوتهای جمکران خیلی «زر» زده! ولی ادامة مصاحبة توکلی را بررسی نمیکنیم، چرا که به گزارش حنازرچوبه، مورخ 24 اسفندماه سالجاری، سخنگوی وزارت امور خارجة مردهشویان اعلام داشت، دعوت از پادشاه اردن یک «شایعه» است! و چقدر عجیب است که دولت قدرقدرت جمکران که آه و نالة شیخ مسعود بهنود را در لندن به آسمان رسانده، مهرنیوز را به جرم «شایعه پراکنی» تحت تعقیب قرار نمیدهد!
ره نمیداند قلاووزی کند
جان زشت او جهانسوزی کند
مهرنیوز علاوه بر مصاحبه با رهبر اوباش جمکران پیرامون مسافرت ملک عبدالله، اقدام به انتشار بیانیههای ابلهانة انواع تشکلهای سرکوبگر سرشناس و ناشناس نموده و از قول یکی از آنها به نام «اتحادیة امت واحده» نیز تهدید به اشغال سفارت اردن کرده:
«اتحادیة امت واحده [...] تأکید کرد: در صورت حضور ملک عبدالله در ایران دانشجویان به فتح لانه جاسوسی این کشور اقدام خواهند کرد.»
میبینیم که دست الهی بیدلیل اکبر بهرمانی را کنار نگذاشته؛ قرار است ایشان در کنار موسوی و کروبی به گسترش دامنة لات بازی و یکجانبهگرائی در جامعة ایران همت گمارند تا نان اربابانشان در لندن و واشنگتن آجر نشود. برای چنین خوشخدمتیهائی ساواک جمکران معمولاً به اراذل و اوباش «تحکیم وحدت» متوسل میشود. تحکیم وحدتیها نیز با مسافرت پادشاه اردن به ایران به شدت مخالفت کرده، و مهرنیوز هم مخالفتشان را منعکس نموده! خلاصه بر اساس «اخبار موثق» رسانههای جمکران، دست اراذل و اوباش در ایران خیلی باز است. هر کس هر چه دل تنگش بخواهد میگوید، «مهرنیوز» هم آن را منتشر میکند و دستگاه ظلم و ستم «معاویه» و اسلام «سیاه» و غیره هیچ مزاحمتی برای این رسانة نارسا ایجاد نخواهد کرد. دلیل هم اینکه، سرکوب و سانسور، خودیها را شامل نمیشود؛ برخلاف حقوق و آزادیهای انسانمحور، آزادی جیرهخواران غرب در ایران هیچ حد و مرزی نمیشناسد. انتشار بیانیة ابلهانة تشکل دستساز «امت واحده» در مهرنیوز شاهدی است بر این مدعا.
جالب اینکه، مواضع تشکل کذا در همسوئی کامل با مواضع ابلهفریب آقای «راجر واترز» قرار گرفته. این تشکل، تحولات کشورهای مسلماننشین را اعتراض به «ارتباط با اسرائیل» ارزیابی کرده و میگوید، یکی از دلائل «قیام مردم» در کشورهای منطقه، ارتباط دولتهای متبوعشان با اسرائیل است! بله، جهت تأمین منافع جنگطلبان اسرائیل، مطالبات مردم مصر و تونس و ... میباید در همسوئی با مطالبات اینان قرار گیرد: استقرار در انزوای کاذب جهت تداوم شهرکسازی! حاکمیت اسرائیل میخواهد در «محاصرة دشمن» قرار گیرد تا بتواند ضمن سرکوب فلسطینیها از مذاکرات صلح بگریزد و به داخل مرزهای رسمی خود باز نگردد. حکومت خیابانی شیخ مهدی بازرگان را به همین منظور بر ملت ایران تحمیل کردند.
امروز پس از گذشت 32 سال از استقرار دارودستة نهضت «عاظادی» که تنها وظیفهشان زمینهسازی برای حکومت آخوند بوده و هست، اوباش سبز به مجیزگوئی بازرگان و طالقانی پرداخته و از «برازندگی» اینان برایمان داستانسرائی میکنند. دلیل هم اینکه فضلای جمکران در کمال حماقت میپندارند، سرکوب نظامی ملت ایران در دوران نکبتبار صدارت مهدی بازرگان فراموش شده و هیچکس گذشته را به یاد ندارد! خلاصه به زعم اینان هیچ یک از ایرانیان به یاد نخواهد آورد که طی 8 ماه نخستوزیری شیخ مهدی جنایتکار چه کشتاری در سطح کشور به راه افتاده بود. ولی نسل ما جنایات دولت موقت را فراموش نکرده و نخواهد کرد. از مطلب دور افتادیم، بگذریم و بازگردیم به «امت واحده» که با شعار نبرد با اسرائیل در واقع به خوشرقصی برای شهرکسازان پرداخته و به همین دلیل خواهان قطع رابطه با اردن و اشغال سفارت این کشور میشود:
«[...] در شرایطی که [...] یکی از دلایل قیام اسلامی علیه دیکتاتورهای دست نشانده [...] داشتن روابط حسنه با اسرائیلیها میباشد [...] قرار است پادشاه خائن و روسیاه اردن به کشور عزیزمان ایران بیاید[...] این حرکت [...] خیانت به آرمان انقلاب [...] است [...] به جای [...] تعطیلی سفارت اردن [...] به دعوت این لکههای ننگ بشریت میپردازند؟ [...]جوانان انقلابی ایران زمین اجازه چنین اقداماتی را نمیدهند و [...] خود به فتح این لانه جاسوسی دوم خواهند پرداخت[...]»
باید بگوئیم، «جوانان انقلابی» خیلی کار بیجائی میکنند! فراموش نکردهایم که در دوران نخست وزیری شیخ مهدی، ساواک جمکران از این قماش بیانیهها فراوان میصدورید و نتیجة مطلوب را نیز به دست میآورد. اما امروز دیگر این معرکهگیریها نتیجهای نخواهد داشت، چرا که جنگ سرد به پایان رسیده و اسرائیل نمیتواند با بهرهگیری از دشمنی رسانهای مزدوران غرب در ایران و دیگر کشورهای منطقه به سیاستهای خود ادامه دهد. گویا ساواک مفلوک جمکران از پیامدهای جنگ جهانی سوم بی خبر مانده که چنین مزخرفاتی را در «مهرنیوز» منتشر میکند:
«دعوت شاه اردن به تهران از سوی دانشجویان و دلسوزان انقلاب محکوم است [...] دعوت شاه اردن از اساس اشتباه بود [...] با سفر ملک عبدالله، دانشجویان لانه جاسوسی اردن را فتح میکنند [...] واکنش جنبش عدالتخواه به سفر احتمالی شاه اردن به ایران [...] واکنش مجلس به سفر ملک عبدالله [...] با سفر شاه اردن به ایران مخالفت شده است [...] دعوت ایران از پادشاه اردن با مقتضیات تحولات منطقه همخوانی ندارد و...»
و اما ساواک جمکران در این بیخبری تنها نیست؛ فیلسوف بزرگ جمکران، شیخ محمدرضا نیکفر نیز در کنار ساواک نشسته و رسماً یاوه میسراید.
احمقان سرور شدستند و ز بیم
عاقلان سرها کشیده در گلیم
نیکفر همان کیمیاگری است که با تکیه بر متون ابوعلی سینا و دیوان حافظ برایمان «دمکراسی» تعریف میکند. خلاصه این جناب با آراء کسانی «دمکراسی» را تشریح و تبیین میکند که هیچ شناختی از دمکراسی نداشتهاند! این است معجزه و نیکفر از این معجزات فراوان دارد. بله، همین نیکفر را میگوئیم که متخصص پیوند انواع گ...ز به شقیقه است. ایشان پس از شنای مفصل در بحر تفکر نتیجه گرفتهاند که اتم نمیخواهند، بلکه «آزادی» میخواهند! میدانیم که نیکفر خیلی آزادیخواه است؛ فقط آزادی مطلوب ایشان با «مقولة آزادی»، به عنوان مجموعه حقوق انسانمحور در تضاد قرار میگیرد. به زبان سادهتر، آزادی مورد نظر امثال نیکفر، همچون آزادی آخوند و جنایتکار و راهزن، آزادیستیز و ضد دمکراتیک خواهد بود. حال باید ببینیم به چه دلیل کسی که با آزادی، در مفاهیم معاصر آن بیگانه است، به خود اجازه میدهد آزادی را با چنین تردستی به لجن بیالاید؟
چون نمائی، چون ندیدستی به عمر
عکس مه در آب هم، ای خام غمر؟
آنچه نیکفر میطلبد، در واقع چک «سفید امضاء» جهت انسانستیزی و مهملبافی است. چه ارتباطی میان آزادی و انرژی هستهای میتواند وجود داشته باشد که نیکفر و دیگر پامنبریهای میرحسین موسوی، دولت احمدی نژاد را در ترادف با نیروگاه بوشهر قرار میدهند؟ جالب اینکه اینان چنین نتیجه میگیرند که انرژی هستهای دیکتاتوری است! در واقع هیچ ارتباط منطقی بین آزادی و انرژی هستهای نمیتواند وجود داشته باشد. به عنوان نمونه، کشور فرانسه به عنوان یک دمکراسی، برق اتمی تولید میکند. گرفتاری حضرات این است که با علت واقعی جنجال پیرامون زلزلة ژاپن و تخریب رسانهای و شاید واقعی نیروگاههای هستهای این کشور بیگانهاند. البته ما از آنچه در ژاپن میگذرد بیخبریم، همچنین آشنایان ژاپنی ما در سوئیس و فرانسه قادر نیستند صحت و سقم ابعاد گستردة «فاجعه» را تأئید کنند، چرا که یانکیها شرایط ویژه بر ژاپن حاکم کرده و این کشور را در قرنطینه قرار دادهاند.
به دلیل انتشار اخبار مربوط به انفجار نیروگاههای هستهای ژاپن حضور در این مناطق ممنوع شده و همزمان با حضور رزمناوهای آمریکا در سواحل ژاپن، یک منطقة ممنوعة پرواز نیز برای این کشور تعیین کردهاند. به عبارت دیگر، ارتش آمریکا دوباره ژاپن را به اشغال خود درآورده و به استنباط ما این شرایط ویژه نمیتواند با تمایل دولت اوباما برای رهائی از وابستگی به انرژی فسیلی چندان بیارتباط باشد.
دولت اوباما مدتهاست که میخواهد از قید انرژی فسیلی و سلطة نفتخواران آزاد شود و این تمایل را هنگام انفجار سکوی نفت بریتیش پترولیوم در خلیج مکزیک اعلام داشت. اما برای تبدیل شیوة تولید انرژی، آنهم در سطح آمریکا، اخراج بریتیش پترولیوم و اخذ جریمه کفایت نخواهد کرد! این تغییر «الگو» به سرمایهگزاری کلان نیاز دارد و نفتخواران حاضر به چنین فداکاریهائی نیستند. در نتیجه دولت اوباما میبایست راه دیگری مییافت که هم دسترسی به منابع نفت رایگان را محدود کند، هم باعث سرافکندگی لابی انرژی هستهای شود. جنجال و هیاهو و «قیام» در مسیر تاراج و تجارت نفت از یکسو، و زلزلة ژاپن از سوی دیگر راهگشای همین سیاست شده. حال به دلائل انتشار «خبر» تخلیة قلب نیروگاه بوشهر و تأئید آن توسط سلطانیه، و تکذیباش توسط وزارت امورخارجة جمکران بهتر پی میبریم! وزارت امور خارجة حکومت اسلامی همچنان تحت سلطة محفل نفتخواران باقی مانده، حال آنکه بخش دیگری از این حکومت در مسیر متفاوتی قرار گرفته و چارهای جز همسوئی با سیاستهای نوین ندارد.
سایت فرانسه زبان نووستی، در تاریخ 7 مارس 2011 ، از مسافرت جوزف بایدن، معاون باراک اوباما به مسکو خبر داد. جوزف بایدن روز 9 مارس وارد مسکو شد، روز بعد با ولادیمیر پوتین، نخستوزیر روسیه ملاقات کرد، در تاریخ 11 مارس نیز خبر زلزلة ژاپن پخش شد. به گزارش نووستی و دیگر رسانهها، طی ملاقات بایدن با نخست وزیر روسیه، ولادیمیر پوتین خواهان لغو روادید بین دو کشور شد. پاسخ «رسمی ـ رسانهای» جوزف بایدن به پیشنهاد ولادیمیر پوتین هر چه بود، فاقد اهمیت است. ولی همزمان شاهد لغو روادید بین روسیه و کلمبیا بودیم! یادآور شویم، به این ترتیب ورود اتباع روسیه به تمامی کشورهای آمریکای لاتین آزاد شده.
اما روز 7 مارس 2011، در کشور ژاپن نیز شاهد رخداد مهمی هستیم. در این تاریخ، «سیجی مائههارا»، وزیر امورخارجة ژاپن که خواهان بازگرداندن جزایر کوریل به این کشور بود استعفا داد! به گزارش نووستی، مورخ 7 مارس سالجاری، از «مائه هارا» به عنوان نخستوزیر آیندة ژاپن یاد میشد. حال اگر نگاهی به آلمان بیاندازیم که همچون ژاپن طی جنگ دوم جهانی در برابر آمریکا قرار گرفته بود، خواهیم دید که استعفای «گوتنبرگ»، وزیر دفاع آلمان با کنارهگیری وزیرامور خارجة ژاپن بیارتباط نیست؛ از قضای روزگار گوتنبرگ نیز جانشین بالقوة آنجلا مرکل شمرده میشد!
به نظر میرسد که یک جناح سیاسی ابتدا در آلمان و سپس در ژاپن در انزوا قرار گرفته، و در پی تحولات لیبی، تولیدکنندگان انرژی فسیلی و هستهای جهت سرمایهگزاری در انرژی «پاک» به توافقهائی دست یافته باشند. توافقاتی که بر اساس آن ژاپن میباید انرژی هستهای را بکلی کنار بگذارد. روز گذشته، وزرای امور خارجة گروه 8 در پاریس بر پیامدهای سیاسی این توافقها مهر تأئید گذاردند. خارج از این چارچوب «کلان استراتژیک»، آیندة سیاسی ایران نمیتواند مورد بررسی قرار گیرد. برخلاف جنجال نوچههای حاج اکبر، کشور ایران عرصة تقابل میرحسین و احمدینژاد نیست! در چنین جهانی، فقط شارلاتانها قادرند چنین بنمایانند که، امثال میرحسین موسوی میتوانند تهدید به بستن تنگة هرمز کنند!
چونک جاهل شاه حکم مر شود ...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت