سه‌شنبه، تیر ۰۷، ۱۳۹۰


وی آی پی!
...

بیچاره زنده‌ای بود ای خواجه
آنکو ز مردگان طلبد یاری
ناصرخسرو

با فروکش کردن هارت‌وپورت رجب اردوغان پیرامون سوریه،   شکیرالله،   یکی از فرماندهان طالبان پاکستان نیز در وزیرستان پس از نوشیدن شربت مشکوک به «افتخار» شهادت نائل آمد و همزمان رزمایش موشکی پاسداران خودفروختة جمکران آغاز شد.  ولی نه با  شعار «یس، ‌ وی کن»،  که با اشک و آه و نالة «نو،   وی‌آر گان»،  یعنی «نه،  ما رفتیم که رفتیم!»  یادش به خیر هایده!   پیش از کودتای 22 بهمن 1357،‌  یک ترانه می‌خواند که نام‌اش را به یاد ندارم ولی امروز وصف‌الحال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است:

با غرور بی‌دلیل‌ات منو آزار مده،
به من خسته و کم حوصله هشدار مده
[...]
به خدا،  به خدا،  من خودم رفتنی‌ام،  من خودم رفتنی‌ام          

و اما پس از رزمایش رسانه‌ای سپاه پاسداران،  ‌ بلافاصله «جامعة جهانی»،  ‌ یعنی همان خرده‌ریز‌های «سازمان ناتو» مراتب «نگرانی» خود را اعلام داشتند،  چرا؟  چون به ادعای «بوق» اینان موشک‌های جمکران بیش از 2000 کیلومتر برد دارد و می‌تواند اسرائیل را هدف قرار دهد!   بله،  گویا حضرات فراموش کرده‌اند که در خاورمیانه هنوز رایحة تعفن بده‌بستان‌های قبیلة «ئوفر» با حکومت اسلامی فضا را آکنده و همه می‌دانند که حکومت جمکران نه تنها با آمریکا که با اسرائیل نیز همواره «روابط زیرزمینی» عالی برقرار کرده و هنوز هم این روابط پابرجاست!   اما فرض محال که محال نیست؛   فرض کنیم حکومت مرده‌شویان همانطور که ادعا می‌کند،   «دشمن» آمریکا و اسرائیل باشد،   بسیار خوب!   

اینکه اسرائیل در تیررس موشک‌های فرضی حکومت اسلامی قرار گیرد،   دلیل بر این نمی‌شود که هدف این موشک‌ها اسرائیل باشد!   با توجه به سوابق درخشان حکومت ملایان،  کشورهای دیگر از جمله روسیه نیز در تیررس پاسداران اسلام قرار می‌گیرند.   در واقع این رزمایش موشکی،  طبق معمول،  خودشیرینی سپاه پاسداران برای اربابان‌اش در لندن و واشنگتن بود.  هر گاه مذاکرات صلح مطرح می‌شود،   سپاه اسلام را برای تداوم بحران فلسطین و فوت کردن در آستین پارة دولت اسرائیل به صحنه می‌آورند و به نام‌ اینان موشک هوا می‌کنند.   اما با توجه به پایان «گلیسم» در فرانسه،   معلق‌زدن حکومت اسلامی برای آنگلوساکسون‌های دو سوی آتلانتیک عمل بیهوده‌ای است،   به ویژه که دکان حکومت مستقل «مید.  این.  یو.  اس» در ونزوئلا رو به کسادی گذارده؛   از اینرو حال و احوال هوگو چاوز «مبارز» در هاله‌ای از ابهام «رسانه‌ای» قرار گرفته!    

هوگو چاوز را در کوبا توی آب‌نمک خوابانده‌اند،  تا ببینند سرانجام صحنه‌گردانی‌های باراک اوباما چه خواهد شد!   روز گذشته جسد «کریستوفر شیل»،   یکی از نزدیکان دیوید کامرون را در یک توالت عمومی پیدا کردند،   و همزمان با رونق دکان بی‌بی‌گوزک‌بافی، سانسور پیام کاربران نیز در دستورکار بعضی رسانه‌های غرب قرار گرفت!   به گزارش فیگارو،‌   مورخ 26 ژوئن 2011،   طی فستیوال معروف موزیک راک در «گلاستون بری» در محدودة «وی. آی.  پی»،  یعنی محدودة  ویژة شخصیت‌های بسیار مهم،  توالت‌های سیار نصب کرده بودند و حدود ساعت 9 صبح،   پیکر بی‌جان آقای «شیل» در یکی از توالت‌های این محدودة فرهیخته پیدا ‌شده.   می‌گویند آن «مرحوم» رهبر منطقه‌ای حزب محافظه‌کار و از نزدیکان نخست وزیر بریتانیا بوده‌اند.   در ادامة گزارش فیگارو چنین آمده که پلیس هنوز به علت مرگ پی نبرده ولی بعضی‌ها از سکتة قلبی سخن می‌گویند و «مایکل ئی‌ویس»،   برگزار کنندة‌ فستیوال مذکور هم می‌گوید،   صحبت از «خودکشی» در میان است!  

بله خودکشی آنهم در توالت سیار،   «شهادت» پاسداران اسلام را در «بوسنی» تداعی می‌کند! حضرات که عربدة  «نبرد با آمریکای‌شان» گوش فلک را کر کرده و می‌کند،‌   پا به پای ارتش ناتو در یوگسلاوی سابق می‌جنگیدند و خلاصه معلوم شد اینان به عنوان ارتش اسلام در واقع «برای آمریکا» می‌جنگند و می‌میرند؛   و برای آمریکاست‌ که «سازش» نمی‌پذیرند. چرا که منافع عموسام چنین ایجاب می‌کند که جیره‌خواران‌اش را به ویژه در جمکران،  همچون القاعده و طالبان «دشمن» خود بنمایاند تا ضمن برقراری ارتباط پنهان با اینان مسیر جنگ افروزی را باز نگاه دارد.

سایت «تابناک»،   مورخ 5 تیرماه سالجاری در مطلبی با کد: 173157 و تحت عنوان، «بزرگداشت تنها شهید ایرانی بوسنی» پتة مزدوری حکومت اسلامی برای ارتش ناتو را «ناخواسته» بر آب انداخته و می‌نویسد:  

«[...] شهید رسول حیدری و همرزم بوسنیائیش [...] در هنگام دفاع از مسلمانان مظلوم بوسنی، توسط دشمنان بوسنی [...] به درجة رفیع شهادت نائل آمدند [...]»

تابناک نمی‌گوید «رسول حیدری»،   در واقع توسط ارتش ناتو به عنوان «روزمزد» اجیر شده بود و جیره و مواجب‌اش را هم به دلار دریافت می‌کرد.   برای آن‌ها که در جریان نیستند بگوئیم،    این مزدوران مسلح،  روزانه 200 دلار آمریکا به عنوان پول توجیبی دریافت می‌کردند.   باری تابناک در ادامة روایت «شهادت» رسول حیدری می‌نویسد،  او تنها ایرانی است که در جنایت علیه مسلمانان بوسنی «به درجة رفیع شهادت» نائل آمده!   به عبارت دیگر ایشان دست در دست تجزیه‌طلبان و بر علیه صرب‌ها می‌جنگیدند،   همانطور که جدائی‌طلبان چچن نیز بر علیه دولت مرکزی سلاح به دست گرفته ‌بودند و آورام یزدی،   دبیرکل نهضت «عاظادی» از آنان دفاع می‌کرد.   حال آنکه از آغاز صدارت نکبت‌بار شیخ مهدی بازرگان،  سرکوب نظامی اقوام ایرانی،  به ویژه کشتار کردها از اولویت‌های دولت خیابانی جمکران بوده.  پس این پرسش مطرح می‌شود که رسول حیدری‌ها به چه دلیل به بوسنی اعزام شده بودند؟

اگر حکومت اسلامی با آمریکا در نبرد است،   چگونه با اعزام مزدور به یوگسلاوی سابق از عملیات نظامی ایالات متحد در این کشور حمایت به عمل می‌آورد؟   به عبارت دیگر، هم‌سوئی پاسدار جماعت با ارتش ناتو را چگونه می‌توان توجیه کرد که برچسب فریبندة‌ «ضدامپریالیست» که حکومت مرده‌شویان برای خودش دست‌وپا کرده خدشه‌دار نشود؟!   بله مشکل همینجاست!   حکومت جمکران که ادعای ضدیت با امپریالیسم داشته و دارد،  منطقاً  نمی‌باید در خدمت ارتش ناتو باشد،   ولی می‌بینیم که هست!   گزارش سایت تابناک از «شهادت» رسول حیدری شاهدی است بر این مدعا:   

«[...] هجدهمین سالگرد تنها شهید ایرانی [...] که در مقابل صرب‌ها ایستادگی کرد [...] در تهران برگزار شد [...] در این مراسم سردار فضلی با [...] قرائت بیانات [رهبر] ارزش [...] فردی را که [...] برای نجات مسلمانان یک کشور دیگر وارد میدان می‌شود تشریح کرد[...]»

ردپای موشدوانی‌های محفل آمریکائی و حمایت ابراهیم یزدی از تروریست‌های چچن را در بیانات ابلهانة سردار فضلی بخوبی می‌توان مشاهده کرد.    زمانیکه سردار چنین شکرهائی می‌خوردند نمی‌دانستند،   رشتة حیات‌بخشی که تاکنون ترکیه و حکومت اسلامی پاکستان را به حاکمیت بریتانیا وصل کرده در حال گسستن است!   از یک‌سو،‌   شاهد تحریم مجلس ترکیه از سوی نمایندگان کرد این کشور هستیم،  و از سوی دیگر،  اخراج مستشاران نظامی بریتانیا از پاکستان در دستورکار دولت «پاک‌ها» قرار گرفته و از همه مهم‌تر،   برخی رسانه‌های غرب سرانجام حاضر شده‌اند به عملیات تروریستی «انقلابیون» اسلام‌گرا در سوریه اشاراتی داشته باشند!   

به گزارش رسانه‌های مذکور،   شیخک عربستان به سوریه خرابکار اعزام کرده!   ولی شیخک‌ها مجری فرامین اربابان‌شان هستند و خلاصه باید ببینیم کدام دولت‌ها تاکنون از استقرار آشوب و سرکوب،  یعنی حکومت اسلامی در منطقه بهرهمند شده‌اند؟   پاسخ به این پرسش شرایط زندگی مردم در عراق و افغانستان می‌باید تلقی شود.   ارتش ناتو به ایندو کشور  لشکرکشی کرد تا از هذیانات قرآن برای‌شان «قانون اساسی» تدوین کند،  چرا؟   چون «حکومت اسلامی» نه نیازمند «برنامه» ‌خواهد بود،   نه سازماندهی زندگی اجتماعی؛   این قماش حکومت اصولاً انسان را به رسمیت نمی‌شناسد.

بلبلان خاموش و خر در عرعر است

حکومت اسلامی عبارت است از،   عربده‌جوئی برای «جهاد با کفار»،   و زوزه و روضه برای «شهدای» جهاد!   روشن است که بهترین نوع حکومت برای تاراج ملت‌ها،   همین حکومت اسلامی است.   تنها وظیفة‌ این حکومت سرکوب ملت،  جهت پرکردن جیب تفنگ‌فروش‌های غرب بوده و هست.   نمونة حکومت جمکران شاهدی است بر این مدعا.   اما برخلاف توهمات ملایان تغییرات وسیع در راه است.   دلیل هم اینکه سیاست سنتی در کشورهای پاکستان و ترکیه متزلزل شده و این تزلزل پشت مرزهای ایران متوقف نخواهد ماند. به همین دلیل،   به موازات تاریخ‌نویسی «بی‌بی‌سی» از زبان امثال سلامتیان و بنی‌صدر و شرکاء،   فرصت‌طلبان حرفه‌ای،  جهت به بیراهه کشاندن مطالبات دمکراتیک ملت ایران معرکه گرفته‌اند:   بیائید با هم گفتگو کنیم؛   بیائید آشتی کنیم،  بیائید ...  ولی در این صحنه‌گردانی‌ بیشرمانه کمتر کسی به پای «شادی صدر» می‌رسد.   

این فرد ضمن استقرار شرکای حکومت اسلامی،   یعنی «مجاهدین خلق» در جایگاه اوپوزیسیون،   سرکوب ملت ایران را نیز به حساب خشونت همین «اوپوزیسیون» می‌نویسد.    به این ترتیب است که از یکسو جنایات حکومت اسلامی توجیه می‌شود،   و از سوی دیگر مسعود رجوی همزمان در جایگاه «رهبر اوپوزیسیون» حکومت اسلامی،   و مسئول بن‌بست سیاسی و اجتماعی کنونی کشور قرار می‌گیرد.  حال آنکه پیش از بروز هرگونه خشونت، وحشیگری حکومت اسلامی را در سرکوب زنان،  ‌ تهاجم به دفاتر روزنامه‌ها و سرکوب اهل قلم شاهد بودیم.   در هرحال دکان اسلام‌گرائی دیگر کساد شده و خواهر شادی صدر که خود را به خری‌ات زده‌اند،‌   اگر «کر» نیستند،   بهتر است عینک‌شان را حداقل عوض کنند!   وقتی حکومت «پاک‌ها» ناچار به اخراج مستشاران نظامی بریتانیا می‌شود،   معلق‌زدن ایشان برای «مریم و مسعود» و توجیه کشتار و وحشیگری حکومت اسلامی چه نتیجه‌ای می‌تواند داشته باشد؟   از این گذشته،  گروه رجوی هرگز با حکومت اسلامی مخالفتی نداشته و ندارد؛   دعوای مجاهدین خلق با حکومت جمکران بر سر «نوع اسلام» بود!   و اسلام از هر «نوع» و قماش که باشد،   «انسان» را به رسمیت نخواهد شناخت.   پس با مجاهدین نیز برمی‌گردیم همینجا که امروز ایستاده‌ایم؛   وقت‌تان را تلف نکنید!    با اسلامگرا هیچ گفتگوئی نمی‌تواند در کار آید.    گفتگو،  یعنی تبادل دوسویة انسانی،   نه وراجی پیرامون مقدسات و پوچیاتی از قماش اسلام خوب،‌  اطاعت از اوامر الهی و توجیه خشونت حکومت مفتضح جمکران. حکومتی که بدیل‌اش، ‌ یعنی پاکستان به دلیل جدائی از مادر در بستر مرگ افتاده.  

«جونم براتون بگه»،   دست‌هائی نامرئی «بند ناف» حکومت اسلامی پاکستان را آرام آرام می‌برد!   فرزند خلف استعمار بریتانیا در حال جدا شدن از پیکر مادر مهربان است.  خبرگزاری‌ها می‌گویند،   دولت پاکستان خواهان خروج مستشاران نظامی بریتانیا از این کشور شده.   دروغ چرا؟   ما که نمی‌توانیم باور کنیم نوزادی با دست خود بند نافش را قطع کند؛   مسلماً دست دیگری این رشتة‌ حیاتی را قیچی کرده!   همان دستی که امروز به شکیرالله شکیر،   سخنگوی «فدائیان اسلام» پاکستان یک لیوان شربت «سرکنگبین» و خیار تعارف کرد؛   از آن شربت‌های خنک و جانبخش که در این گرمای تابستان سخت می‌چسبد.   افسوس که «خیار» این شربت از همان خیارهای جنایتکار بود که در «خیارگیت» گفتیم،   و خلاصه شکیرالله شکیر را به شهادت رساند!  به گزارش فیگارو،   مورخ 27 ژوئن 2011 ،   شکیرالله در شهر «میران‌شاه» واقع در منطقة قبایلی شمال وزیرستان موتورسواری می‌فرمودند که از درون یک خودرو به سوی‌شان شلیک می‌شود و همچون رسول حیدری به «درجة رفیع شهادت» نائل می‌آیند.

شکیرالله،   سخنگوی فدائیان اسلام در پاکستان بود و در سازمان دادن به عملیات خرابکارانة طالبان پاکستان تخصص داشته.   به عبارت دیگر،   ایشان را برای انفجار بمب در میان غیرنظامیان آموزش داده بودند و با توجه به ابعاد کشتار غیرنظامیان در پاکستان و افغانستان، می‌توان گفت که آن شهید وظیفة خود را به نحو احسن به انجام می‌رساند.   ولی خوب از آنجا که ارتش ناتو جیره خواران‌اش را در جریان تحولات قرار نمی‌دهد،   شکیرالله،  بی‌خبر از همه جا در وزیرستان شمالی به موتورسواری مشغول بود که ناگهان شربت «سرکنگبین خیار» به او تعارف می‌کنند!   و از آنجا که هوا خیلی پس بود،  پس از «شربت‌خوری» ایشان،   طالبان پاکستان نیز چندین موشک مناسب در وزیرستان جنوبی دریافت کردند و همان دست‌های نامرئی،  سه هواپیمای بدون سرنشین آمریکا را در افغانستان ساقط کرد.   و خلاصه بگوئیم با حضور تانک‌های سوریه در مرز ترکیه خواب‌ رجب اردوغان سخت آشفته شده!

ایشان که چند روز پیش با وقاحت خاص جیره‌خواران مسلمان ارتش ناتو در امور داخلی سوریه دخالت می‌کردند،  و در بارة تغییر فرماندهان نظامی دستورات صادر می‌فرمودند،   پس از ورود تانک‌های ارتش سوریه به مناطق مرزی دست و پای‌شان را حسابی جمع کرده و خفقان گرفتند.   دلیل هم اینکه تانک‌های کذا ارسال پیام روشن برای ارتش ناتوست.  ارتشی که نه تنها در لیبی گیر افتاده،   که حمایت پنتاگون را نیز از دست داده.    خلاصه بگوئیم سخت به افلاس افتاده و اگر حمایت روسیه را به دست نیاورد،   فروپاشی‌اش دور نیست.   ولی روسیه زرنگ‌تر از آن است که به مغز این سازمان رو به احتضار تیر خلاص شلیک کند!

اسب تازی اگر ضعیف بود
همچنان از طویله‌ای خر به

به گزارش سایت رسمی ناتو،   ‌مورخ 28 ژوئن 2011،   روز چهارم ژوئیه سالجاری،‌  نشست مشترک روسیه ـ ناتو در «سوچی» و با حضور دیمیتری مدودف برگزار خواهد شد!  بله،  دولت روسیه بدون جنجال و هیاهو این سازمان نیمه‌جان را تحت نظارت خود قرار خواهد داد تا تفنگ‌فروش‌های اروپای غربی بتوانند همچنان به حیات خود ادامه دهند.  حال که دکان نبرد با ایدئولوژی تعطیل شده و پتة مزدوری اسلام‌گرایان نیز بر آب افتاده،   برای صاحبان صنایع نظامی آنچه اهمیت دارد،  رشد و تداوم‌شان است.

 











...











Share



0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت