پنجشنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۹۰



پوتین.  آن. د. ریتس!
...


در شرایطی که روسیه در مسیر خشونت‌زدائی از عرصة سیاست گام برمی‌دارد،  آتلانتیست‌ها به دلیل شکست مسلم در سوریه،  هم می‌خواهند نوکران‌شان را در جمکران به سیاست برنده پیوند دهند،   و هم تثبیت حکومت ملایان را به عنوان پیش‌شرط از سرگیری مذاکرات پیرامون بحران «دست‌ساز» هسته‌ای به روسیه تحمیل کنند.   سفر اخیر دیوید کامرون به آمریکا در واقع،   با هدف یافتن راه مناسب جهت باج‌گیری از روسیه صورت پذیرفت.   این است دلیل افشاگری‌های مضحک «گاردین» پیرامون حمایت فرضی «قلعة حیوانات» از دولت  لائیک سوریه،   و این است دلیل عملیات تروریستی در هند و تایلند و بلژیک که به حساب ملایان جمکران،  مراکش و ... و دیگر پادوهای یانکی‌ها نوشته می‌شود.  برای پوشش دادن به عقب‌نشینی‌ در برابر روسیه،  آتلانتیست‌ها در راه گسترش خشونت و توحش،  از یک‌سو قلادة سگ‌های هارشان را در ترکیه،  پاکستان، ‌ افغانستان و ... و به ویژه در حکومت جمکران رها کرده‌اند،   و از سوی دیگر،  برای واژگون‌نمائی،   به کسبة ‌دکان حقوق بشر نیویورک چراغ سبز نشان می‌دهند.

در نتیجه وقتی ارتش سوریه،  برای ممانعت از ورود تروریست‌های مسلح از خاک ترکیه و لبنان،  مرزهای مشترک با این دو کشور را مین‌گذاری می‌کند،  کسبة ‌دکان حقوق‌بشر مدعی می‌شوند که،  ‌ «سوریه برای ممانعت از فرار شهروندان‌اش به ترکیه و لبنان،  اقدام به مین‌گذاری کرده!»   و رادیو فردا و شرکاء نیز همین مزخرفات را در بوق می‌اندازند.  حال آنکه در واقع مزدوران مسلح در مناطق مرزی،   از غیرنظامیان سوری به عنوان «سپردفاعی» استفاده می‌کنند ولی مصلحت بوق‌های سازمان سیا چنین ایجاب می‌کند که جنایات اسلام‌گرایان «پنهان» بماند.   برای پوشش دادن به این وحشی‌گری‌هاست که استعمارگران به دکان «حقوق‌بشر» نیاز دارند.

روند کار این است که ابتدا مطالبات یانکی‌ها از قول یک دکان «گمنام» حقوق‌بشر نقل می‌شود،   سپس جهت تأئید تلویحی این مزخرفات،  کسبة‌ دکان نیویورک پای به میدان می‌گذارند تا از زبان به اصطلاح «شاهدان عینی» داستان ببافند.   در مرحلة نهائی با توسل به یکی از بوق‌های «معتبر»،   مزخرفات حقوق‌بشرفروشان و «بخشی» از واقعیت را به یک «خبرموثق» تبدیل می‌کنند.

به عنوان نمونه،  سایت رادیوفردا،   مورخ 23 اسفندماه 1390 می‌نویسد،‌   به گفتة‌ یک گروه بین‌المللی حقوق بشر،  «حکومت بشار اسد برای جلوگیری از فرار مردم این کشور از خشونت‌های جاری در سوریه مرزهای این کشور با ترکیه و لبنان را مین‌گذاری کرده.»  حال آنکه عملیات مین‌گذاری در واقع از ماه نوامبر سال 2011،   و به منظور جلوگیری از ورود مزدوران مسلح و قاچاقچیان اسلحه صورت گرفته بود:

«یک گروه بین‌المللی حقوق بشر می‌گوید [...]‌ دیده بان حقوق بشر که مقر آن در نیویورک است اعلام کرده [...] گزارش این گروه [...] ‌بر پایه اظهارات شاهدان عینی و همچنین افرادی که دست اندرکار پاکسازی مین هستند منتشر شده [...] ‌شاهدان عینی می‌گویند [ به گزارش آسوشیتدپرس] یک مقام سوریه و شاهدان عینی در نوامبر گذشته [...] گفتند که سوریه بخش‌هائی از مرز خود را با لبنان و ترکیه مین‌گذاری کرده [...] این مقام سوری هدف از چنین اقدامی را جلوگیری از قاچاق سلاح از لبنان اعلام کرد.»

اگر با دقت به گزارش رادیوفردا بنگریم به چندین نکتة باریک‌تر از مو پی خواهیم برد.  نخست‌ اینکه دیده‌بان حقوق‌بشر با کسانی در ارتباط است که مین‌ها را پاک می‌کنند،   و یا شاهد چنین عملیاتی هستند!   به عبارت دیگر دیده‌بان حقوق‌بشر در نیویورک از قاچاقچیان سلاح و مزدوران مسلحی که از خاک لبنان و ترکیه وارد سوریه می‌شوند کسب اطلاع می‌کند و علامت تعجب هم نمی‌گذاریم.   33 سال پیش همین تشکل‌های دین‌فروش غرب با هیاهو و جنجال،   فضای بازسیاسی را به نفع اسلام‌گرایان و پیروان حاج روح‌الله در کشورمان مصادره کردند و نتیجة این عملیات هم در برابر ماست:  تخریب ایران،  تاراج ثروت‌های ملی،  و خلاصه سرکوب فرهنگی و اقتصادی «ایرانی» با چماق توحشی به نام «انقلاب اسلامی!»   در ترکیه نیز همین روند توحش‌ را با توسل به امثال «اربکان» و «اردوغان» به جریان انداخته‌اند.   اما به مناسبت چنگ انداختن ملایان و اوباش سبز بر «چهارشنبه سوری»، پیش از ادامة مطلب،   یک مینی پرانتز باز می‌کنیم تا به روند پوچ کردن سنت‌های ایرانی نیز اشاره‌ای کرده باشیم.

آلودن جشن‌های ایرانی،  از جمله «چهارشنبه‌سوری» به سیاست،   یعنی خارج کردن این جشن‌ها از چارچوب واقعی‌شان.   این عمل با هدف به خشونت کشیدن و نهایت امر پوچ‌سازی جشن‌های سنتی ایرانیان صورت می‌گیرد،   و همچنانکه بارها گفته‌ایم گسترش خشونت در ایران از اهداف مقدس طویلة مک‌کارتی بوده،   هست و خواهد بود.  جای تعجب نیست که حکومت اسلامی،   شامل آخوند و پاسدار،   دست در دست «اوباش سبز» در راه تحقق این «هدف استعماری» گام بر‌دارد.

هدف این است که در ارتباط چهارشنبه سوری با اسطوره‌های اقوام ایرانی گسست ایجاد شود.  روند کار چنین است که نخست «سرداران»،  ‌ مناسبت‌های جشن‌های ایرانی را به ابزار «تهدید ایرانیان» تبدیل می‌کنند.   سپس ملایان و دیگر چماق‌کش‌های جمکران ضمن نفی جشن و شادی در سنت‌های ایرانی،   بخش عمومی این سنت‌ها را به توحش اسلام پیوند می‌دهند.   و نهایت امر می‌رسیم به «اوباش سبز»،   که این مناسبت‌ها را به ابزار تأکید بر باورهای ابلهانه‌شان تبدیل نمایند.   به عنوان نمونه،   در حالیکه آخوند صافی و مکارم،  «چهارشنبه سوری» را با «خرافه» در ترادف قرار می‌دهند،   سرداران،   زبان به تهدید «متخلفان» می‌گشایند و رسانه‌های جمکران هم به شایعه‌پراکنی و مهمل‌بافی پیرامون،   «مرگ» و «آتش‌سوزی» ناشی از مراسم چهارشنبه سوری مشغول می‌شوند.   در این محشرخر،   اوباش سبز نیز فرصت را غنیمت شمرده در مراسم چهارشنبه‌سوری،  عربدة «مرگ بر دیکتاتور» و «یاحسین میرحسین» سر می‌دهند.   

به این ترتیب «چهارشنبه سوری» از جایگاه خود به عنوان یک جشن سنتی ایرانی خارج می‌شود.  و جشن چهارشنبه‌سوری که منطقاً می‌باید تحت تأثیر «شادی»،‌  فضای جمعی را از انواع توحش در قالب «ابتذال»،  «تقدس»،  «تبرک»،  «تعبد» و «تهدید» به دور نگاه دارد،  و  فرصت زندگی و شادی به جامعه اعطا کند،   تبدیل می‌شود به بزنگاهی جهت «پارس کردن سگ‌های هار استعمار.»  از قضای روزگار همین روند در مورد «نوروز» نیز به اجرا در می‌آید.  به این ترتیب،   زوج جنایتکار «صافی ـ‌ مکارم» برای‌مان «توضیح» می‌دهند که پیامبر و همچنین دین مبین‌شان بر «گردگیری و خانه‌ تکانی تأکید دارد!»  تو گوئی نوروز فاقد ریشه‌های اسطوره‌ای است،   و به «گردگیری» و «خانه‌داری» و امور «روزمره» محدود می‌شود!

خلاصه بگوئیم،   ایجاد گسست در ارتباط اسطوره با سنت‌های ایرانی برای «پوچ‌سازی» آن‌ها کفایت می‌کند.  و برای ایجاد همین گسست جادوئی است که،  «تقدس»،  «تهدید» و از همه مهم‌تر،  بهره‌برداری سیاسی از مناسبت‌های سنتی ایران الزامی می‌شود.   برای تکمیل روند توحش است که سپاه پاسداران نیز «رسماً» به سیاست پای می‌گذارد.  به گزارش سایت فارسی نووستی،  مورخ 23 اسفندماه 1390،  به نقل از روزنامة اینترنتی «روز»،  حاجی صادقی،  جانشین نمایندة‌ علی خامنه‌ای در چهارمین همایش فصلی مسئولین نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه بر ورود این نهاد نظامی به عرصه‌های سیاسی تأکید کرده.   به گفتة‌ این فرد،  «سپاه برای تعمیق و صدور ارزش‌های انقلاب ایجاد شده و اصولگراست.»   واژة مبهم «اصولگرائی»،  طبق «تعاریف» واضح و مبرهن ایشان،   یعنی «اعتقاد به سه اصل ماهیت دینی و ولایتمداری در همة ابعاد!»   بله،  به عنوان نمونه،   تبدیل بنادر جنوبی ایران به محل تجارت قاچاق با امارات باید همان «اعتقاد» به سه اصل کذا و «ولایت‌مداری»،  آنهم «در همة ابعاد» باشد!   

ولی این نوع اصولگرائی‌ها پیش از «انقلاب‌شان‌» هم بدون سپاه پاسداران بسیار رایج بود،   بگذریم.  پیش از درافشانی‌های این فرد،  یکی دیگر از «مقامات» سپاه،  دخالت این نهاد را در سیاست «دون شان» سپاه دانسته و خلاصه بگوئیم در شرایطی که اربابان حکومت اسلامی در لندن و واشنگتن در بن‌بست سوریه گیر افتاده‌اند،   جای تعجب نیست که سگ‌های هارشان در سپاه «زیگزاگ» بزنند،  و چرا راه دور برویم؟  در ترکیه و پاکستان نیز «خرتوخر» مشابهی حاکم شده.

دولت ترکیه که بخشی از قبرس را اشغال کرده،  ضمن ارسال مزدور مسلح به سوریه،   هم با آمریکا مانور نظامی می‌دهد،  هم برای ارمنستان خط و نشان می‌کشد،  و هم به جنگ زرگری با نیکولا سرکوزی ادامه می‌دهد!   و اما دو کلمه هم از حکومت توحش پاکستان بگوئیم!  چه نشسته‌اید!   قرار شده این حکومت پوشالی،  با حمایت آمریکا،   شیخ عربستان را هم به «موشک بالیستیک» مجهز نماید!   و این بود دلیل مسافرت سرنوشت‌ساز «وستروله»،   وزیر امور خارجة آلمان به عربستان و پاکستان.   حال که به وستروله رسیدیم،   حضور «دوستداران» ایشان توضیح دهیم،   وزیر امورخارجة آلمان که در مورد «عربستان» و روابط قرون‌وسطائی حاکم بر این جامعه خفقان گرفته،  بسیار بی‌جا می‌کند که «لوکاشنکو» را «دیکتاتور» می‌خواند!  ما هم به این دلیل بود که در وبلاگ «شیپور شیوا» به «رفتار ناهنجار» وستروله اشاره کرده بودیم!   

حال بهتر است از «قلعة‌ حیوانات» خارج شده،    نگاهی داشته باشیم به تحولات روسیه. خوشبختانه در همسایگی ایران،   تحولات اجتماعی در خلاف مسیر توحش آتلانتیست‌ها شکل می‌گیرد.  به گزارش سایت فارسی‌زبان نووستی،  مورخ 23 اسفندماه 1390،  بزودی در روسیه،   هر گروه 500 نفره خواهد توانست حزب تشکیل دهد!   به عبارت دیگر،   حق تشکیل حزب به حداکثر خود می‌رسد.   حتی در اروپا نیز چنین امکاناتی وجود ندارد.   در هر حال،  از آنجا که تحولات اجتماعی در روسیه آنقدرها به مذاق طویلة مک‌کارتی خوش نمی‌آید،  در نظام رسانه‌ای غرب هیچ انعکاسی نخواهد یافت.   به عنوان نمونه،  پس از انتخابات ریاست جمهوری روسیه،  کاخ سفید،  چند روز «صبر»کرد و بعد به ولادیمیر پوتین تبریک گفت.   مشروح رفتار مضحک باراک اوباما،  و دیگر مقامات ینگه دنیا،  از جمله «مک کین» که برای آزادی «مردم روسیه» خواهان بازتولید «بهار عرب» در این کشور شد،‌  در سایت فرانسه زبان نووستی،  مورخ 15 مارس 2012 در دسترس است.   به استنباط ما،  یانکی‌ها با مشاهدة‌ تبلیغات انتخاباتی پوتین،   از جمله ویدئو کلیپ «پوتین. آن. د. ریتس» خیلی دلخور شده بودند! 

در تاریخ 29 فوریه 2012 ،  یعنی 5 روز پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه یک «ویدئو کلیپ» جنجالی تحت عنوان «پوتین. آن.  د. ریتس» در شبکة مجازی به نمایش گذاشته شد.  این ویدئو نمونة بارز «خشونت‌زدائی» و بلشویسم‌شوئی‌از فضای سیاست روسیه است.   در این نمایش هیچ اثری از پرچم ملی،  تصاویر پوتین و یا شعارهای سیاسی وجود ندارد.  یک رقص زیبای جمعی است که در حوالی دانشگاه مسکو به آهنگ «پوتین. آن. د. ریتس» اجرا شده.   در این مجموعه فقط نام پوتین را در ترجیع بند «پوتین. آن. د. ریتس» می‌شنویم.   بدون ستایش و نکوهش، پوتین به نام یک مکان مرتبط شده.   برای ما،  امکان ندارد که بدانیم در ذهن مخاطب روس،  نام «ریتس» چه ارجاعاتی می‌تواند داشته باشد.  پس ارجاعات فرهنگی را کنار می‌گذاریم و به آنچه می‌بینیم اکتفا می‌کنیم.   یک عده به تماشا ایستاده‌اند،  عده‌ای با لباس‌های ساده مردم کوچه و خیابان می‌رقصند و ترجیع بند «پوتین. آن.  د. ریتس» را تکرار می‌کنند.  یک عروس و داماد هم از راه می‌رسند و به این جمع می‌پیوندند.   خلاصه اثری از سیاست در این ویدئو کلیپ به چشم نمی‌خورد.   به عکس،  سیاست با جشن و شادی  جمعی،‌   و نظم و نظافت شهری پیوند یافته:  ‌ شرکت گروه رفتگران و نظامیان در رقص!   

با توجه به تحولات روسیه،   و با در نظر گرفتن اینکه،   رئیس جمهور آیندة این کشور رسماً مخالفت خود را با پدیدة‌ اسلام‌گرائی در «بهار عرب»‌ اعلام داشته،   و به بویژه از اسرائیل‌ستیزی مسخرة حکومت جمکران نیز ابراز ناخشنودی کرده،   می‌توانیم بگوئیم که طی سدة‌ اخیر،  این نخستین بار است که تحولات روسیه،   تهدیدی برای ایرانیان به شمار نمی‌رود،   بلکه خطری است برای بنیادهای وابسته به غرب،   و در رأس‌شان روحانیت تقلبی شیعه که از دورة میرزای شیرازی،  خصوصاً پس از کودتای آیرون‌ساید در ایران تقویت شده.   

به دلیل همین تحولات است که در ایران محفلک‌های متعدد کودتا،‌  شامل دارودستة‌ احمدی‌نژاد و نهضت‌ «عاظادی» صفوف‌شان را فشرده‌تر کرده،  و به همراه خاتمی پشت سر خامنه‌ای ردیف شده‌اند.  همچنین علی خامنه‌ای دست نوازش بر سر ملایان «سبز» کشیده،  و آخوند صانعی را به مجمع تشخیص مصلحت ‌فرستاده!   اربابان‌ ایشان نیز در لندن و واشنگتن می‌خواهند با افشاگری‌های صدمن‌یک‌قاز ورق‌پاره‌هائی از قماش «گاردین»،   از لشکر ملایان ابزار باج‌گیری در تحولات سوریه بسازند.   وارد جزئیات این داستان نمی‌شویم،   فقط به کارفرمایان مفلس گاردین دو نکتة مهم را یادآوری می‌کنیم.   

نخست اینکه بشار اسد و همسرش،   به عنوان افراد «لائیک» و همچنین حزب بعث،  در مقام یک تشکل «غیرمذهبی» نمی‌توانند مورد حمایت حکومت جمکران باشند.   دیگر آنکه حافظ اسد،  بشار اسد و به طور کلی دولت بعث سوریه،  هرگز موجودیت اسرائیل را به زیر سئوال نبرده.   و بشار اسد،   برای پایان دادن به اشغال بلندی‌های جولان خواهان مذاکره با اسرائیل بوده و هست‌.   با توجه به این مواضع روشن،  طرح این ادعا که حکومت جمکران از دولت سوریه پشتیبانی می‌کند،   فقط به معنای تضعیف مواضع ملایان جمکران خواهد بود!    به عبارت دیگر،   انتشار خبر مضحکی که بر اساس آن بوق‌های  لندن و واشنگتن به «مکاتبات اینترنتی» ملایان با بشار اسد دسترسی پیدا کرده‌اند،   نه کمکی به ملایان می‌‌کند،   و نه عصای دست ارتش آدمخوار ناتو می‌شود. 

انتشار چنین «خبرهائی» که از منظر فنی،‌  فناوری و به ویژه از منظر سیاسی هیچ پایه و اساس  منطقی نمی‌تواند داشته باشد،‌   فقط ابعاد بیشرمانة‌ پروپاگاند جنگ در بلاد غرب را نمایان می‌کند.  غرب خود را برای جنگ در  سوریه آماده کرده،   و به همین دلیل است که دست به تحرکاتی می‌زند که فقط در دوران جنگ دولت‌ها به آن متوسل می‌شوند.  ولی این جنگ بر خلاف تصور غرب آنقدرها به طول نخواهد انجامید که زمینة مناسبی جهت بهره‌برداری‌های تبلیغاتی فراهم آورد.  مناست در فردای پیروزی ارتش سوریه بر مزدوران مسلح،   این حکومت اسلامی است که ناچار به بازنگری در مواضعی خواهد شد که یانکی‌ها روز 22 بهمن 57 به جهیزیة «انقلاب اسلامی‌شان» تبدیل کرده و زیر بغل حاج روح‌الله گذاشته بودند.  باید دید برای فرار از این میعاد،  غرب به چه «تبلیغاتی» دست خواهد یازید؟
    














...












Share