شنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۹۱

فرست و فرانسه!



میشل گمگشته باز آید به تهران،  غم مخور!

در پی مسافرت «شخصی» و «غیررسمی»  میشل روکار به ایران،  هفته‌نامة «تایم» نتانیاهو را «شاه اسرائیل» لقب داد و... و از آنجا که «یک دشمن» برای گسترش توحش و لات‌بازی حکومت جمکران کفایت نمی‌کرد،  یک دشمن «مید. این. یو. اس» به تهران ارسال شد تا علی ‌خامنه‌ای و دیگر مقامات غیرمسئول حکومت جمکران بتوانند با گسترش دامنة مزخر‌ف‌گوئی‌های‌شان زمینة سرکوب ملت ایران و پیشرفت «اسلام عزیز» را فراهم آورند.   باشد که از این مفر «دل غم‌دیدة» سازمان سیا «حالش به شود!»   اینچنین بود که روز گذشته،   مقام معظم‌ طی دیدار با «ایثارگران دفاع مقدس» همه را به رعایت «تقوی» و پافشاری بر «اصول» و «ارزش‌ها» فراخواندند و این فراخوان بیشرمانه در سایت تابناک،  ‌مورخ 29 اردیبهشت‌ماه سالجاری انتشار یافت:

«[...]‌ايشان [...] تصريح كردند [...]‌ اگر بر اصول و ارزش‌ها پافشاری كردید و تقوا را در عرصه‌های [...]  سياسی،  اجتماعی،  اقتصادی و فرهنگی رعایت كردید،  ارزش و اهمیت والاتری دارد [...‌] ایشان [...] افزودند:  امروز با دو دشمن[...] ‌مواجه هستيم [...]»

بله امروز خامنه‌ای با «دو دشمن» مواجه شده،   و نان‌اش در روغن افتاده.   در نتیجه فراموش کرده که «نظام مقدس» تا خرخره در فقر فرهنگی،  فسادمالی‌ و اداری و اجتماعی و نهایت امر در هرج‌ومرج سیاسی دست و پا می‌زند.   در هر حال،  در حکومتی که 33 سال است با هدف تأمین منافع اسرائیل و آنگلوساکسون‌ها،   تمامی امکانات ملت ایران را برای گسترش شبکة قاچاق اسلحه،   موادمخدر و برده‌فروشی به کار گرفته،   سخن گفتن از «تقوی»، ‌ حماقت و وقاحت خامنه‌ای را به اثبات می‌رساند.   سگ‌های هار استعمار در زمینة بیشرمی و بلاهت استادند.  به عنوان نمونه،  همة لوطی‌وعنترها و اراذل و اوباشی که زیر علم «امام خمینی» سینه می‌زدند و زوزة  «مرگ بر آمریکا» ‌سر می‌دادند،  امروز به عنوان «مخالف استبداد» سر از طویلة همان عموسام به درآورده،   با تمرکز بر دو محور «عشق» و «نفرت» برنامة‌ «سرکوب آزادی بیان» را به مورد اجرا گذاشته‌اند.   

یک دسته از این اوباش در کمال حماقت «تصنیف» را در ترادف با «توهین» قرار داده،    برای ارباب دم می‌جنباند.  جالب اینکه ‌گروه دیگر،‌  با ستایش از همین تصنیف در مسیر مشابه طی طریق می‌کند.   بدون اینکه در نظر آورد که با «آزادی بیان» نمی‌توان «سنگرسازی» کرد؛   مدافع «آزادی بیان» هیچگاه زبان به ستایش نمی‌گشاید!   تصنیف،  نه «حق» است و نه «باطل»؛   گوش دادن به آنهم نه «اجباری» است،   و نه «الزامی!»   از همه مهم‌تر تصنیف،   نه ایدئولوژی است و نه «برنامة‌ سیاسی.»  پس دلیلی ندارد برای یک تصنیف سنگر حق و باطل بر پا شود.  و اما جالب‌تر از سنگرسازی پیرامون «تصنیف»،  برپائی «سنگر»‌ حق و باطل برای گرایشات جنسی است!   این عملیات را «پروفسور محمدی» رهبری می‌فرمایند.   ایشان که اخیراً برای استقرار در سنگر «مخالفان نظام» به ینگه دنیا «هجرت» کرده‌اند و از پامنبری‌های شیخ کروبی به شمار می‌روند،‌   از پیشنهاد باراک اوباما در باب «حق ازدواج همجنسگرایان» دفاع به عمل آورده‌اند!

ممکن است این پرسش مطرح شود که چگونه همکار نظام،‌  یک‌شبه «مخالف نظام» شده،  و آنگاه دست در دست مخالف‌نمای دیگری به نام آخوند کروبی،   پیشنهاد اوباما در مورد ازدواج همجنسگرایان را نیز مورد «تأئید» قرار می‌دهد!   تنها پاسخ منطقی به این پرسش این است که شعار ازدواج همجنسگرایان ساخته و پرداختة محفل جوزف مک‌کارتی است.   و تنها هدف واقعی این محفل نیز سرکوب «انسان‌محوری» بوده و هست.   در دوران جنگ سرد به دلیل نبرد «جبهة‌ حق» یانکی‌ها بر علیه تاواریش‌ها،   این سرکوب در افکار عمومی قابلیت توجیه پیدا کرده بود.   ولی پس از فروپاشی اتحاد شوروی دیگر دلیل موجهی برای سنگربندی گاوچران‌ها بر علیه «ماتریالیسم» و انسان‌محوری در دست نیست.   

در نتیجه،   حضرات می‌کوشند با سرازیر کردن اشک تمساح برای «حق ازدواج» همجنسگرایان،  ‌ و نه «حقوق انسانی» اینان،‌   به طریق دیگری روند سرکوب انسان‌ را گسترش دهند.   از آنجمله است تومار «میشل فوکو» برای قانونی شدن تجاوز به افراد نابالغ!   پیش از ادامه مطلب،  یادآور شویم پیرامون شیفتگی فوکو به مرگ،   تخریب و ابتذال،  ‌ «جیمز. ئی. میلر» کتابی تحت عنوان «پاشن. آو.  میشل فوکو» به رشتة تحریر درآورد که در سال 1993 میلادی توسط انتشارات هاروارد به چاپ رسید.   به جزئیات این کتاب نمی‌پردازیم فقط به این نکتة‌ اساسی اشاره می‌‌کنیم که «توجیه» ابتذال و تجاوز یا نادیده گرفتن‌شان،  ‌ در عرصة «فردی»،  ‌ و به ویژه در عرصة «رسمی» نشان «بی‌مسئولیتی» و «مرزشکنی» است.   چرا که در عرصة «رسمی»،   این «مزرشکنی»‌ به الگوی جامعه تبدیل خواهد شد.   

حال بهتر می‌توان به دلائل احضار بیل کلینتن به دادگاه پی برد؛   هیچ قانونی به مرد یا زن متأهل «حق خیانت» به همسر را نمی‌دهد.  و از سوی دیگر ارتباط جنسی رئیس با مرئوس،   سوء‌استفاده از جایگاه ریاست به شمار می‌آید.   به این ترتیب عملکرد بیل کلینتن،   به عنوان مرد متأهل و رئیس جمهور آمریکا،  هم از منظر اخلاقی یک مرزشکنی بود،  و هم از بعد قانونی،  یک جرم.   نیازی نیست که بگوئیم،  اگر در میانة جنجال پیرامون مونیکا لوینسکی،   هیلاری کلینتن هم زبان به «تحسین» همسرش می‌گشود،   مانند کسی که به ستایش دزد و جنایتکار بنشیند،  در واقع دو مرزشکنی «اخلاقی ـ قانونی» را مورد تأئید قرار داده بود.   

در آمریکا،   راه برای چنین وقاحتی هموار نشد ولی در کمال تأسف،  اکثر رسانه‌های فرانسه و حزب سوسیالیست این کشور در مسیر دیگری گام برداشتند!   سایت لوموند،  مورخ 19 مه 2012 پیرامون «ابتذال و وقاحت» مطلبی منتشر کرده که به ترجمة آن نیازی نیست!   پیشتر به تفصیل در مورد تهاجم به حریم خصوصی مقامات رسمی و همچنین «ستایش» محافل از «دومینیک شتروس ـ‌ کان» اتلاف وقت کرده‌ایم.   در هر حال،   جای خوشوقتی است که سایت لوموند به یاد آورده برخی رسانه‌ها،   وقاحت و ابتذال را بر جامعة فرانسه تحمیل کرده‌اند!   و عجیب است که هنوز عضویت «شتروس ـ کان»  در حزب سوسیالیست فرانسه برجا و استوار باقی مانده!  گویا در فرانسه،  «تجاوز» از مبانی سوسیالیسم باشد!   در هرحال هیچکس به عضویت «شتروس‌ـ کان» در حزب کذا اعتراض نمی‌کند،  حتی «سناتور» میشل روکار! 

«جونم براتون بگه»،   قرار بود سناتور «روکار» ماه آوریل به تهران بروند؛   پیش از برگزاری دور دوم انتخابات فرانسه!   آن روزها که محبوبیت سرکوزی،  البته در رسانه‌ها،  همچنان افزایش می‌یافت و بعضی‌ها می‌خواستند دور دوم انتخابات را به نفع سرکوزی تمام کنند. همان روزها بود که «والری ژیسکار» که هنوز زنده است،  رسماً اعلام داشت به سرکوزی رای خواهد داد!   «ژیسکار»،  رهبر سابق «میانه‌روها» همان میزبان روح‌الله خمینی است و آن‌ زمان که ایشان می‌خواستند به سرکوزی «رأی»  بدهند،   هنوز تکلیف انتخابات روشن نشده بود؛    محافل  به چانه‌زنی مشغول بودند.   از شما چه پنهان سوسیالیست‌ها هم چندان تمایلی به پیروزی در انتخابات نداشتند!   همچنانکه پیشتر هم گفتیم قرار بود «گلدمن ساکس» برای فرانسه رئیس جمهور انتخاب کند تا اروپا تحت ریاست اقتصادی «آلمان»،  «چین» و «آمریکا»،  به همان شیوة هیتلر «روشن‌ضمیر»،   البته بدون جنگ و قتل‌عام «غارت» شود.

این شیوه در کوتاه مدت از طریق نابودی طبقات متوسط و افزایش فقر و بیکاری اروپای غربی را به دامان فاشیسم یا همان حکومت‌های «مردمی» می‌انداخت.   نتیجه هم روشن بود.   این اروپا،  علیرغم دست‌وپا زدن در فقر و فلاکت،   باز هم به عنوان متحد آمریکا،   در تضاد با مسکو قرار می‌گرفت و روسیه ناچار می‌شد به صورت‌بندی جنگ سرد بازگردد،   بدون اینکه از امنیت دوران جنگ سرد برخوردار باشد،   بگذریم!   مسائل آنطور که اردوگاه فاشیسم می‌خواست «حل» نشد،   در نتیجه حضرت ماریو مونتی هم تئأتر «سکریفیچو» را برچیده، خواهان «رشد اقتصادی» شدند!    ولی مسائل ایتالیا به نحو دیگری «متحول» می‌شود؛  همچون گذشته،  از طریق ‌انفجار بمب در اماکن عمومی!   مسلم بدانیم اینبار سرنوشت اردوگاه هیتلر در کشور یونان رقم خواهد خورد!  

خلاصه کنیم،  ‌ دو میلیارد دلار پول بانک «جی. ‌پی مورگان» در لندن «گم» شده،   و در همین شهر،   دیوید کامرون با «دالائی‌لاما» ملاقات فرموده‌.   عربدة اعتراض چین به انگلستان تا همسایگی ما رسید و ... و در پی کشف و ضبط دو تن مواد مخدر در افغانستان،   اوباما با پوتین قهر کرد و گفت،   در نشست «آپک»‌ در «ولادی وستوک» شرکت نخواهد کرد.   

اینجا بود که مرده شویان پنداشتند بازگشت به دوران طلائی« کهل ـ  میتران» امکانپذیر است. در نتیجه جنجال سه جزیره جای خود را به هیاهوی «اتحاد» عربستان با بحرین سپرد.  و از آنجا که شیخ عربستان دریافت که ملایان جمکران دل در گرو بحرین دارند،   به آنان هشدار داد که مزاحم «نوامیس اسلام» نشوند.    بین خودمان بماند،  به هیچکس نگین!  آنگلوساکسون‌ها و کنیزکان‌شان در جمکران در آرزوی «بازگشت» به دوران امام «روشن ضمیر» میرحسین حسابی له له می‌زنند.   به همین دلیل است که شیخک‌های کویت برای ساختن فیلم «مستند» قیام امام حسین سرمایه‌گذاری کرده‌اند.   شاید این رخدادها و بسیاری مسائل دیگر، ‌ از جمله معرکه گرفتن «پیک‌نت» برای ممد یونسکو و «میرحسین یاحسین»،   از جمله «پیامدهای منطقی» مسافرت خیلی خیلی «غیررسمی» و «شخصی» سناتور «میشل روکار» به ایران باشد!  

بله،  چه سفر مقدسی!   ایشان طی این مسافرت هم با وزیر امور خارجة گورکن‌ها ملاقات کردند هم با مسئول کمیسیون امنیت ملی‌شان!   و انتشار خبر این مسافرت در فرانسه راه تاخت و تاز دبیرکل «یو. ام. پی»،  تشکیلات طرفدار سرکوزی را هموار کرد!  در تاریخ 13 ماه مه 2012،  شبکة «بی. اف. ام. تی‌وی» فریاد اعتراض رهبر این تشکیلات یعنی،   «فرانسوا کپه» را به گوش جهانیان رساند.  به ادعای «فرانسوا کپه»،   از طرف فرانسوا اولاند به «میشل روکار» مأموریت داده شده،   و سفر «روکار» به تهران در واقع ارفاق به «ایرانی‌ها» است!

چه خوب!  آن روزها که دولت فرانسه آدمکش‌هائی نظیر «انیس ‌نقاش» را از زندان آزاد می‌کرد،  یا برای ماست‌مالی کردن حکم قاضی «ژیل بولوک»،   چاقوکش‌های سفارت نظیر «وحید گرجی» را با تشریفات رسمی تا فرودگاه اسکورت می‌کردند،   شکرخوری‌های امثال فرانسوا کپه به گوش نمی‌رسید!   اینک که میشل روکار ناچار شده دکان سنتی آخوندپروری فرانسه را در ایران جمع و جور کند،  کارفرمایان «بی.  اف. ام. تی‌وی» که در تطهیر «شتروس ـ  کان» ناکام مانده‌اند،  از زبان  «فرانسوا کپه» به هذیان‌گوئی افتاده‌اند.   پیش از ادامة مطلب یک مینی پرانتز باز می‌کنیم تا در مورد ارتباط این مسافرت جنجالی با بساط «شتروس‌ ـ کان» توضیحاتی بیاوریم.

در گیرودار مسافرت میشل روکار به ایران،   برای «شتروس ـ کان» مراسم شام غریبان مفصلی به راه انداخته بودند!  یکی از رسانه‌های جمعی،‌   روضة امام حسین مفصلی خواند و زار زار گریه کرد که «ای داد بیداد!»   شکایت «نفیسا دیالو»،   آیندة درخشان این نامزد انتخابات ریاست جمهوری را برباد داد و ... و آنقدر شیون و زاری کرد که سایت فیگارو دلش سوخت و فردای همانروز،   برای دلداری عزاداران حسینی یک «خبر» خوب منتشر نمود تا به خیال خودش رئیس «به زور مستعفی» صندوق بین‌المللی پول را تطهیر کرده باشد!

سایت فیگارو،   مورخ 15 مه 2012 از ینگه دنیا «خبر» داد که «به گفتة‌ شاهدان عینی،  نفیسا دیالو،  دختر شانزده ساله‌اش را با چوب می‌زد!»    بله،‌  اگر اوضاع به همین منوال پیش رود، شاید بزودی محفل «شتروس کان» که دستش در رسانه‌ها خیلی،  خیلی باز است،  به ما بگوید،‌ «نفیسا دیالو» در سوفی‌تل به «شتروس ـ کان» تجاوز کرده!   به یاد داشته باشیم که در محفل تجاوز و ابتذال،   «هدف» همواره «وسیله» را توجیه کرده و خواهد کرد.   به همین دلیل است که محفل کذا،  همزمان در فرانسه و آمریکا «همجنسگرایان» را به عنوان ابزار سیاسی برگزیده.   

هدف از این برنامه در واقع گسترش سرکوب از طریق «شناسائی» و «رده بندی» همجنسگرایان است،   همانطور که هیتلر با رده‌بندی جامعه،   «یهودیان» را به ابزار سرکوب بقیه تبدیل کرد.   دستگاه هیتلر،   با الصاق ستارة زرد،‌  تعلقات مذهبی اقلیت یهودی را به حریم عمومی کشاند.  و با توجه به این واقعیت که بر اساس ترهات کلیسا،  «به دلیل خیانت یک یهودی،  مسیح مصلوب شده»،  روشن است که به این ترتیب در باور اکثریت مسیحی،  «یهودی‌ات» ایجاد نفرت خواهد کرد و دستگاه هیتلر به همین نفرت نیاز داشت.   نفرتی که نهایت امر دامن همه را گرفت.   اینک فاشیست‌ها به «نفرت  عوام» از همجنسگرایان نیازمند شد‌ه‌اند.   در نتیجه،   لازم است شیوة الصاق ستارة زرد را در مورد همجنسگرایان بازتولید کنند؛   و گرایشات جنسی‌ اینان را،  درست مانند تعلقات مذهبی یهودیان،  به سطح جامعه بکشانند.  دلیل هم روشن است.   به این ترتیب همجنسگرایان در معرض قضاوت افکار عمومی قرار گرفته و آسیب‌پذیرتر خواهند شد.   

بارها گفته‌ایم باز هم می‌گوئیم،  گرایش به همجنس را به هیچ قیمتی نمی‌توان در افکار عمومی «مقبول» و حتی «عادی» جلوه داد،   و از سوی دیگر افراد در جامعه به صورت رسمی،  با جنسیت‌شان حضور می‌یابند،  نه با گرایش جنسی‌شان.   «گرایش جنسی»،  مانند باورهای  مذهبی «حریم خصوصی» افراد است.   کشاندن حریم خصوصی به عرصة عمومی،  در هر حال مرزشکنی است و این مرزشکنی،  چه در حکومت اسلامی،  و چه در جوامع غرب با هدف «سرکوب انسان» صورت می‌گیرد.   به این دلیل است که طرفداران شیخ کروبی در ینگه‌دنیا برای دفاع از «حق ازدواج» هم‌جنسگرایان بسیج شده‌اند.   اینان گرایش جنسی را معیار حضور انسان در جامعه می‌دانند.   از اینرو،   هم از تحمیل نمادبردگی به زن ایرانی حمایت می‌کنند و هم از «حق ازدواج» همجنسگرایان.  حال آنکه اگر زن و مرد را «انسان» ‌به شمار آوریم،‌  در جامعه حضورشان را «انسانی» می‌خواهیم،  نه غریزی!   

از نظر ما جامعة بشری هیچ ترادفی با جنگل ندارد!   در جامعة انسانی «نظم» و «قوانین» منطقی حاکم است؛   غرائز و احساسات این نظم را به چالش خواهد کشاند.   خلاصه بگوئیم، حکومت دینی،  همانقدر انسان‌ستیز است که فاشیسم پیشنهادی غرب.   اولی با تحمیل «مقدسات دین»،   «بندة خدا» را بجای «انسان» نشانده،   و دومی وکیل مدافع «بندة گناهکار»‌ خداوند شده و «حق ازدواج» همجنسگرایان را بجای «حقوق انسانی» اینان می‌نشاند.   می‌بینیم که چادرپرستان همواره با اربابان‌شان در غرب «هم‌سوئی» دارند.   دفاع اعضای سازمان ناتو از «حقوق بشر» در سوریه همانقدر مهوع و بیشرمانه است که اظهارات خامنه‌ای در باب «تقوی». به گزارش «تابناک»‌ خامنه‌ای در ادامة وراجی‌های‌اش می‌افزاید،   پیشرفت معنوی و مادی در گرو «رعایت تقوی» است:

«اگر كسی بتواند با رعايت تقوا، گام بردارد[...] ‌زمینة تعالی معنوی و پیشرفت مادی فراهم می‌شود[...]»

جونم براتون بگه،  پیشتر «تحریم‌ها» زمینة‌ پیشرفت رهبر قلعة حیوانات را فراهم می‌آورد،  ولی اینک ایشان به «تقوی» دخیل بسته‌اند؛   دلیل هم اینکه «تقوی» در حکومت اسلامی با فساد‌مالی،  فریب و فرومایگی ترادف تمام و کمال یافته و این است دلیل پیشرفت‌های مقام معظم!  و اما «پیشرفت» به جمکران محدود نمی‌شود؛   جوامع غرب به سرعت در حال پیشرفت هستند!  به عنوان نمونه،  همزمان با ارتقاء بنیامین نتان‌یاهو به جایگاه «شاه اسرائیل»،  رسانه‌های غرب «فرست لیدی» را با «فرست گرل فرند» ‌جایگزین کرده‌اند.   بله،   فرانسوا اولاند که علاوه بر حق رأی خارجی‌ها،  برای «حق ازدواج» همجنسگرایان نیز مبارزه می‌کند،  با «والری» ازدواج نکرده و خلاصه فرانسه فعلاً «فرست لیدی» ندارد.   و از آنجا که اوضاع اردوگاه ناتو خیلی خیلی بحرانی است قرار شده فعلاً «فرست گرل فرند» بجای فرست لیدی مورد استفاده قرار گیرد.   با توجه به حضور «زکایف»،  ‌ تروریست تحت‌الحمایة بریتانیا در کشور «مستقل» نروژ،  مسلم بدانیم بزودی «فرست حرمسرا» و «فرست صیغه» نیز به ادبیات سیاسی ینگه دنیا وارد خواهد شد.













...











Share