یکشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۹۴

باراک و برنامه!




یک هفته پس از بازنشخوار تبلیغات ضدروس بی‌بی‌سی توسط کاخ سفید،   «هنری کیسینجر» برای دیدار با ولادیمیر پوتین وارد مسکو شد.   این دیدار مهم که در رسانه‌های آتلانتیست و شاخک ‌اسلامی‌شان در جمکران به سکوت نسبی برگزار شد،  پیش‌درآمدهای جالبی در داخل آمریکا داشت که مهم‌ترین‌شان انتخابات «آیووا» بود.

نتایج انتخابات «آیووا» گام بلندی بود در مسیر ارائة تصویر مخدوش از «زن و بیگانه» و به ویژه ارائه تصویر مضحک از روند دمکراتیک «انتخابات» در ایالات متحد!   این انتخابات «درون‌حزبی» که حاشیه‌های تأسف‌آورش ـ   توسل حزب دمکرات به «شیریاخط» برای اعلام نام برنده،   و شایعه‌پراکنی «تد کروز» در مورد انصراف یکی از نامزدهای حزب جمهوریخواه ـ  رسانه‌ای شد،   دقیقاً بر روایات و قصص ادیان ابراهیمی منطبق بود.   یعنی از زن و بیگانه ‌تصویر «فریبکار و دروغگو» ارائه داد؛   و دو نامزد مذکر مسیحی و یهودی ـ  اولی اسلام‌ستیز و اسرائیل‌نواز،  و دومی اسرائیل‌پرست و اسلام نواز ـ  ‌را در پایان این روند در جایگاه «قربانی» نشاند!

«پیام» بساط آیووا به رأی‌دهندگان آمریکا این بود که «انتخابات یعنی کشک!»  در واقع دو حزب حاکم ینگه‌دنیا تلاش می‌کنند،   انتخابات ایالات‌متحد را به مراسم «تف سربالای جمعی» که نوکران‌شان در  جمکران ‌به راه می‌اندازند،   «نزدیک‌تر» نشان دهند!  خلاصه «برنامه» حضرات این است که با بی‌اعتبار کردن انتخابات آمریکا،  به صورت غیرمستقیم و زیرجلکی انتخابات را در تمامی مناطق تحت نفوذشان از سکه بیاندازند،  و خصوصاً برای بساط «زال‌ممدها» در کشورهای مسلمان‌نشین کسب اعتبار نمایند!  در همین راستا باراک اوباما نیز راهی مسجد شد تا «اسلام» را به عنوان «دین صلح» به جهانیان معرفی کند! پوچ‌پردازی‌های اوباما را بررسی نمی‌کنیم چرا که اتلاف وقت خواهد بود.   مسلماً کسی که در دانشگاه‌های آمریکا حقوق خوانده و وکیل دعاوی به شمار می‌رود و با این وجود،   «صلح» را در برده‌داری و زن‌ستیزی و پدوفیلی و دیگر روابط ضداجتماعی رایج در دین اسلام رویت می‌کند،   اگر دیوانه و روان‌پریش نباشد،   مسلماً شارلاتان هست.

باری اوباما یک روز پس از به ارزش گذاشتن تحجر و توحش اسلام در مسجد «بالتیمور»،  در مراسمی که از دورة آیزنهاور همه ساله در اولین پنجشنبة ماه فوریه برگزار می‌شود،   حضور یافت و با بیاناتی عامیانه و عوام‌پسندانه،  پایان نظریة زیگموند فروید،   یکی از ستون‌های تفکر «مدرنیته» را نیز اعلام فرمود!  در مورد نظریه فروید پیشتر به تفصیل توضیح داده‌ایم،   پس وارد جزئیات نمی‌شویم؛  به بیانات آخوندی اوباما بسنده می‌کنیم.   اوباما در کمال وقاحت ادعا کرد «ادیان به مردم کمک می‌کنند تا به انسانیت مشترک احترام بگذارند!»  حال آنکه ادیان ابراهیمی به گواهی حدیث و روایات‌شان،‌   انسان را اصولاً به رسمیت نمی‌شناسند.  این ادیان به ویژه به گواهی جنگ‌ها و انقلاب‌های مذهبی که نمونه‌اش را درکشورمان شاهد بودیم،  «نفی و تخریب» را به ارزش می‌گذارند،  و انسان و انسانیت خصوصاً آنچه از انسان‌محوری «مدرنیته» برخاسته نزد ادیان ابراهیمی محکوم است.   خلاصه اوباما پابرهنه به میدانی وارد شده که نه شناخت درستی از آن دارد و نه حتی مشاوران‌اش به خود زحمت داده‌اند تا مستر پرزیدنت‌شان را از چند و چون آن مطلع کنند.   از اینرو اوباما به شیوة آخوندها به یاوه‌گوئی افتاده،  و دلش هوای «جمع‌پرستی»کرده،   به همین دلیل سایت رسمی حکومت زال‌ممد جفنگیات ارباب شیفتة اسلام را با آب‌وتاب فراوان انعکاس داده:  

«[...]  ادیان جهان به مردم کمک می‌کنند تا بر ترس‌های خود غلبه کنند و به انسانیت مشترک احترام بگذارند[...]»
منبع: ایرنا، مورخ 2 فوریه سالجاری،  کدخبر: 81949904 

بدانید که قصه و روایت و بی‌بی‌گوزک و ... و به ویژه «ضمیر برتر» برای «غلبه بر ترس» به مردم کمک می‌کند،   تا به «انسانیت مشترک» احترام بگذارند!   حال آنکه در عمل،  و به گواهی تاریخ،  «ادیان» فقط به متوهمان میدان می‌دهند تا با تکیه بر «جمع‌گرائی»،‌   در نفی انسان و انسانیت وحشی‌تر و درنده‌خوتر عمل کنند!   آنچه در ایران و عربستان می‌گذرد ـ  تفکیک جنسیتی،  حرمسراداری،  بی‌توجهی به حقوق انسانی مندرج در اعلامیة جهانی حقوق بشر،  و... و خلاصه نفی انسان ـ  شاهدی است بر این مدعا.   

باری اظهارات آخوندی اوباما به حکومت جمکران قوت قلب داد و اینچنین بودکه فرمانده کل ارتش حکومت پوشالی جمکران با پارس کردن به شورای امنیت سازمان ملل،  به نوبة خود دم مفصلی برای ارباب یانکی‌اش جنباند،  و در وقوقیه جمعه نیز شاهد لیفتینگ «اسلام» و ارائه تصویر دلپذیر از توهمات و باورهای صحرانشینان قرن هفتم میلادی بودیم!   در این وقوقیه کاشف به عمل آمد که اسلام دین شمشیر نبوده و «برنامه» داشته:

«[...]کسانی که فکر می‌کنند اسلام با شمشیر پیش رفت،   بدانند اسلام سراسر فکر بود که با برنامه پیش رفت.»

منبع: فارس،‌  مورخ 5 فوریه سالجاری،  کدخبر: 13941116000098

گذاشتن «برنامه» در کارنامة «درخشان» صدراسلام از آن کارهاست که فقط از عهدة ملا برمی‌آید.  مسلماً برنامة کذا را پروفسور «قنبر»،   استاد «بلال حبشی» و دیگر فرهیختگان صحرای حجاز،   تحت نظارت شتر «محمدصاد»،‌   جد پدری آخوندهای جمکران تنظیم کرده‌اند و یک نسخه از این برنامه را آخوند کاشانی از پدر محترم‌شان به ارث برده‌اند!   ولی از شوخی گذشته،  آخوند کاشانی درست می‌گوید؛‌  در قرن هفتم میلادی،   قبائل عرب صحرانشین از «برنامه» پیروی می‌کردند،   ولی برنامة کذا چیزی نبود جز کشتار و غارتی که با تکیه بر شمشیر اجرائی می‌شد.  عین «برنامة» حکومت جمکران بود،  با این تفاوت که تازیان قرن هفتم میلادی برخلاف حکومت زال‌ممد پادوی سازمان آتلانتیک شمالی نبودند،  از اینرو برای «قرارداد محرمانه» برنامه نمی‌نوشتند! 

بله روز جمعه،   همزمان با برگزاری مراسم معنوی «وقوقیه»،   وزیر نفت دولت روحانی در یک وقوقیه «مادی» بر محرمانه بودن «قراردادهای خارجی» تأکید کرد،  و سپس «نعمت‌زاده»،   وزیر صنعت و تجارت دولت تدبیر و اعتدال به بازنشخوار اظهارات زنگنه مشغول شد:

«[...] نعمت‌زاده [...] می‌گوید همه قراردادهای خارجی ایران محرمانه است[...] پژو برای زیان وارده غرامت می‌دهد،   اما رقم خسارت پرداختی [...] محرمانه است.  روز جمعه نیز بیژن زنگنه[...] گفت تاکنون هیچ قراردادی [برای نفت] بسته نشده [...] قراردادها محرمانه خواهند بود[...]»
منبع:  ‌بی‌بی‌سی،  مورخ 6 فوریه سالجاری

یاد وق‌وق‌های روح‌الله خمینی روی بالکن جماران افتادم!  «آقایان که زحمت کشیده و تا اینجا تشریف آورده‌اند،  بدانند که مردم برای همین قراردادهای محرمانه انقلاب کردند!»  همچنانکه می‌بینیم «اقتصاد» حکومت زال‌ممد،  عین «برنامة» صدراسلام عمل می‌کند،  نه با شمشیر، که با «برنامه» متکی بر شمشیر به پیش می‌رود!   برنامه‌ای که به صورت «محرمانه»،  به تاراج ملت ایران از طریق سرکوب،  جهت پرکردن جیب اربابان آتلانتیست حکومت جمکران و تحکیم حکومت آخوند محدود می‌شود.   به همین دلیل است که طی سدة اخیر ‌لندن و واشنگتن برای تحکیم موضع «اسلام سیاسی» از هیچ جنایتی فروگزار نکرده‌اند.  و به یاد داشته باشیم که این قماش «برنامه» در ایران حداقل یکصد سال قدمت دارد،‌   و اجرای آن در گرو «یکجانبه‌گرائی و روس‌ستیزی» حکومت‌های پی‌درپی در کشورمان بوده.  به استنباط ما،   هنوز هم «در» بر همین پاشنه می‌چرخد،   مگر اینکه محفل «شیخ‌وشاه»،   یعنی سلطنت نیابتی آنگلوساکسون‌‌ها بر ملت ایران،  که از طریق زوج «لات و آخوند» حاکمیت را غصب کرده پایان یابد و خلاصه دست محفل «احترام به ادیان» از کشورمان کوتاه شود.   محفلی که با تکیه بر سه مرکز تخریب  ـ  پنتاگون،  واتیکان و هولیوود ـ  به غارت و چپاول جهان مشغول است.  و همانطور که در وبلاگ «گور و گارودی» هم گفتیم دیدار خصوصی «لئوناردو دی‌کاپریو» با پاپ فرانسیس،   آنهم پس «توافق نظر» ایشان با حسن روحانی در مورد سرکوب آزادی بیان،  بخوبی نشان می‌دهد که حضرات برای پرتاب ویراست دوم «رونالد ریگان» به کاخ سفید،  شکم‌شان را حسابی صابون زده‌اند.

از اینرو پس از بساط «آیووا»،   شاهد حضور دی‌کاپریو و کدخدا ـ  هنری کیسینجر ـ  در مسکو بودیم!   بله،‌  کیسینجر،  نه به عنوان فرد،  که به عنوان کدخدای «محفل» اهمیت دارد. محفلی که در سال 1971 به چین امکان داد عضو شورای امنیت سازمان ملل شود،   و از طریق «پاکستان و ایران»،  پای به روابط بین‌المللی بگذارد.

یادآور شویم پس از سفر محرمانة‌ کیسینجر به پکن،  ‌ عضویت چین در شورای امنیت سازمان ملل رسمی‌ات یافت ـ  25 اکتبر 1971 ـ  و حدود دوماه بعد،‌   ذوالفقار علی بوتو به مقام ریاست جمهوری پاکستان رسید!   حزب بوتو،   در سال 1973 در «انتخابات» برنده شد و علی بوتو تا سال 1977 پست نخست وزیری پاکستان را در دست داشت.   کودتای ضیاء‌الحق که از قضای روزگار با آشوب‌های خیابانی ایران تقارن زمانی یافت به «سوسیال ـ  اسلامیسم» ایشان پایان داد،‌  و «اسلام راستین» را بر مردم پاکستان حاکم کرد.   شلاق زدن افراد در خیابان‌های اسلام‌آباد به جرم «شرب خمر» یکی از ارکان همین «اسلام راستین» بود که با کودتای ارتش شاهنشاهی بر علیه دولت شاپور بختیار به ایران هم صادر شد.   و اینک پس از گذشت 37 سال از این کودتا،   همان اوباشی که ساواک آریامهر در دانشگاه روی سر هم تلنبار کرده بود تا پشت سر آخوند بایستند و «مرگ بر بختیار» بگویند،  در بلاد غرب به ستایش و تمجید از «تصاویر متعدد مم‌جواد ظریف با جان کری» نشسته‌اند!

جای تعجب نیست؛‌ «لات» موجودی است تحت قیمومت «ضمیرناخودآگاه و ضمیر برتر»،   از اینرو با نگرش منطقی بیگانه است و زبان‌اش در هر حال از مرزشکنی و تخریب انسان یعنی «‌نفس‌کش‌طلبی، ‌ ‌توجیه خشونت و پوچ‌گوئی» فراتر نخواهد رفت.   به عنوان نمونه کافی‌ است وقاحت وزرای نفت و تجارت جمکران در مورد «محرمانه بودن قراردادهای خارجی»،  و به ویژه دریدگی جواد ظریف در مورد «آزادی مطبوعات» را در نظر آوریم.   وزیر امور خارجه جمکران در پاسخ به سرکوب خبرنگاران،   چنین شکرخوری فرموده‌اند:

«قوة قضائیه ما مستقل است» 
منبع:  ‌بی‌بی‌سی،  مورخ 4 فوریه 2016  
    
در واقع مم‌جواد اصول جوامع دمکراتیک،  مبنی بر تفکیک سه قوه و استقلال قوه قضائیه را  طوطی‌وار تکرار کرده،   باشد تا کپل آخوند از این راه نورانی شود.  ولی ادعای «استقلال قوه قضائیه» در حکومت فاقد نظم قانونی که هر سه قوه‌اش همه‌روزه در امور یکدیگر دخالت می‌کنند،‌  و هر سه تحت قیمومت یک فرد غیرمسئول ـ  ولی فقیه ـ  قرار دارند،  علاوه بر حماقت،  ‌ دریدگی و وقاحت وزیر امور خارجه دولت «تدبیر و اعتدال» را نیز به اثبات می‌رساند.  و اما دعوت از چنین شخصیت برجسته‌ای برای سخنرانی در دکان «چتم هاوس» و پارلمان بریتانیا «بی‌دلیل» نیست؛‌   نژادپرستان بریتانیا هر چه بیشتر به افلاس می‌افتند،  بساط سفله‌پروری‌شان‌ را گسترده‌تر  می‌کنند.   و از آنجا که ایالات متحد در سوریه به افلاس افتاده،‌   و همچون دوران جنگ ویتنام خود را برای «فرار از مهلکه» آماده می‌کند، ‌ حال و روز رعایای بریتانیائی‌اش نیز به مراتب از آن دوران خراب‌تر شده.   دلیل هم اینکه آن‌روز‌ها یک چین مائوئیست،  منزوی و گردوخاک‌گرفته در برابر آمریکا قرارداشت،   و امروز سرمایه‌داری نوین روسیه است که شاخ در شاخ عموسام انداخته.   مسلم است که مذاکره و معامله با یک قدرت اتمی فقیر و منزوی،   به مراتب ساده‌تر از مذاکره با سرمایه‌داری تازه‌نفسی است که هم عضو شورای امنیت است،  و هم در برابر قدرت نظامی آمریکا و متحدان‌اش به سادگی در سراسر نقاط جهان می‌ایستد،   و همانطور که شاهد بودیم از جنگ‌سازی در ایران،   به قدرت رسیدن اسلامگرایان در مصر،  «تجزیة عراق» و «کودتای مردمی» در سوریه ممانعت به عمل می‌آورد!   در نتیجه،‌  محفل هنری کیسینجر منطقاً می‌باید پیشنهادات چشمگیری برای مسکو در چمدان‌اش داشته باشد.   متأسفانه به این «پیشنهادات» دسترسی نداریم،‌   ولی پیامدهای سفر کیسینجر به مسکو،   موضع‌گیری صریح سازمان ملل در برابر یکجانبه‌گرائی‌های جمکران و واتیکان و بریتانیا ـ   به ترتیب در مورد ازدواج دختربچه‌ها،  ممنوعیت سقط جنین و حبس جولین آسانژ ـ  نشان می‌دهد که محفل بریتانیائی احترام به ادیان کفگیرش به ته دیگ خورده.   از سوی دیگر،   ‌ اعلام آمادگی عربستان و بحرین و امارات برای اعزام نیرو به سوریه،‌  مسدود کردن حساب «توئیتر» مبلغان تروریسم،  و انتشار تصاویر قربانیان شکنجة‌ نظامیان آمریکا در عراق و افغانستان توسط پنتاگون ـ  سپوتنیک،  مورخ 6 فوریه سالجاری ـ  نشان می‌دهد که کیسنجر بی‌دلیل به مسکو نرفته!

آمریکا می‌خواهد با توسل به فضاسازی‌های رسانه‌ای تصویر حامی تروریسم اسلامگرا را از پروندة پرافتخار عموسام خارج کرده،  پادوهای‌اش در عربستان،‌  امارات و بحرین،  و احیاناً در ترکیه را به سپربلا در برابر روسیه تبدیل کند.  باشد که از دو معرکة هولناک ـ  سوریه و اوکراین ـ  جان سالم به در برد!   این است دلیل هل‌من‌مبارزطلبی شیخک‌های خلیج فارس و ملاقات قریب‌الوقوع پاپ با رهبر کلیسای ارتدکس روسیه!   دیداری که پیامد آن را می‌باید در «اوکراین» مشاهده کرد.   کشوری که پس از فروپاشی اتحاد شوروی،  رسماً به صحنة تاخت و تاز واتیکان بر علیه ارتدوکس‌ها تبدیل شد و نهایت امر طبق «برنامه» پای به جریان آتلانتیست «کودتای سوم اسفند» از قماش میرپنج‌ایسم گذارد.