موسولینی در مشهد!
شب اورمزد آمد
و ماه دی
ز گفتن بیاسای
و بردار می
(فردوسی)
پس از به راه
انداختن خردجال در مشهد، شاهد تهاجم مسلحانه به یهودیان در یکی از سواحل
استرالیا بودیم؛ گویا آنگلوساکسونها با مشکلاتی روبرو شدهاند
که باز هم «صدای پدر» میشنوند!
بله، همزمان با برگزاری نشست «صلح و اعتماد» در عشقآباد
ترکمنستان، شاهد قدرتنمائی سیاهیلشکر آنگلوساکسونها در
این سوی مرز بودیم! حکومت «مسجد ـ روسپیخانة»
شیعی که از حضور پدر و مادر مهسا امینی بر مزار وی ممانعت به عمل میآورد، گویا به احترام دفتر و دستک تولۀ آخوند سیستانی
در مشهد، با برگزاری مراسم یادبود خسرو علیکردی در خیابانهای
این شهر، و تبدیل این مراسم به تظاهرات
سیاسی در میعاد 21 آذرماه به هیچ عنوان مخالفتی نداشته!
این میعاد از معنا
و مفهوم ویژهای برخوردار است. هنوز از پایان جنگ دوم جهانی یکسال هم نگذشته
بودکه به دلیل موشدوانیهای محمد مصدق ـ غلامبچۀ خانهزاد لندن ـ در مجلس شورای به اصطلاح «ملی»، پدیدهای به نام «جمهوری خودمختار آذربایجان»، در تاریخ 12 دسامبر 1945 اعلام موجودیت
کرد! ماجرای اعلام خودمختاری داسالله، همانطورکه میدانیم، در تاریخ 8 دسامبر 1946، با از
دست رفتن امتیاز استخراج نفت شمال به پایان رسید و از آن پس 21 آذرماه را «روز
نجات آذربایجان» نامیدند!
خلاصه خوشرقصی
چماقدار و سپس دم جنبانیچپنما، کشورمان را از منابع نفت شمال محروم کرد! و این مختصر را گفتیم تا دلائل واقعی اعلام خبر
«درگذشت ناگهانی، یا قتل» خسرو علیکردی در تاریخ 14 آذرماه سالجاری روشنتر شود. برگزاری
نشست امنیتی در ترکمنستان، مرگ یا قتل خسرو علیکردی را از مدتها پیش الزامی
کرده بود! و حکومت ملایان برای به راه انداختن لشکر اوباش
در مشهد، و نشاندن صیغهها و غلامان دلار در جایگاه
«قربانی ظلم و ستم» نیاز
مبرم به یک جنازه داشت!
از اینرو در
تاریخ 19 مهرماه سالجاری، یعنی حدود دو ماه پیش از انتشار خبر درگذشت خسرو
علیکردی، کشتزار تقی رحمانی از درخواست 82 وکیل برای
دسترسی به اطلاعات و مستندات مرتبط به این
موضوع اشاره کرده بود:
«[...] نرگس
محمدی روز چهارشنبه 19 مهرماه، درشبکة ایکس نوشت: 82 وکیل درخواست کردهاند تا تمامی مستندات و
اطلاعات مرتبط در سریعترین زمان ممکن در اختیار خانوادۀ محترم علیکردی قرار
گیرد[...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ 12 دسامبر سالجاری
همانطور که شاهد بودیم در این به اصطلاح مراسم
یادبود، علاوه بر تل موهوم «مردم همیشه در صحنه»، دو رأس
چماقدار و چپنمای مادینه ـ نرگس محمدی و
سپیده قلیان ـ نیز حضور فعال داشتند. به این امید که دوباره تبدیل شوند به «زندانی
سیاسی»، و به قول معروف همچنان «در دور» باشند و جلب توجه
کنند!
ایندو ماچه
نئآندرتال مفتخور و مفتگو، مدتها بود که
جایگاه والای «زندانی سیاسی» را از دست داده بودند! نه
رادیو فردا به سراغشان میرفت، نه بیبیسی و نه «مدفوعات» غرب! ولی به
محض انتشار خبر دستگیریشان بار دیگر تبدیل شدند به نورچشم و عزیزچسانة بوقهای
استعمار.
جای تعجب نیست
که شخص رضا پهلوی هم که عبارت «دمکراسی و حقوق بشر و آزادیهای مدنی» از زبانش نمیافتد، پای به
این معرکة حماقتپرور و بلاهتنوازگذارد، و ضمن تأکید بر آزادی همة بازداشتیها، از
«مردم مشهد» نیز تشکر نمود! نیازی نیست که بگوئیم ایشان با این عملکرد در واقع دستاندرکار حمایت
از توحش و خشونت پوپولیسم و لگدپرانی به دمکراسی و حقوق بشر و آزادیهای مدنی شدهاند!
بله، متأسفانه
اعلیحضرت «دور از وطن» و مدعی پرمدعای طرفداری از دمکراسی، هنوز
دوزاریشان نیافته و نمیدانند که تبدیل مراسم یادبود به تظاهرات سیاسی، مرزشکنی یا همان نقض آشکار آزادیهای مدنی است!
از سوی دیگر، اراذلی که در این میعاد با عربده و دادوفریاد
تجمع کرده و با نقض آزادیهای مدنی مراسم کذا را به میتینگ سیاسی تبدیل کردند، با جار و جنجال و هیاهوی رسانهای نقض آزادیهای
مدنی را به نیروهای انتظامی نسبت دادند!
البته اگر
نیروی انتظامی، به معنای واقعی کلمه در
ایران وجود میداشت، هرگز اجازه نمیداد
مراسم سوگواری به هیاهو و عربدهجوئی اوباش در خیابان تبدیل شود! همچنان
که اگر مدافع دمکراسی در ایران وجود میداشت، هرگز در
چنین مراسم خیابانیای شرکت نمیکرد! به قول معروف «بیله دیگ، بیله چغندر!»
نیروی به اصطلاح انتظامی برای برگزاری مراسم یادبود خیابانی مجوز صادر میکند، باشد تا صیغهها و غلامان دلار بتوانند در
جایگاه مخالف حکومت و مدافع آزادیهای مدنی لنگر بیاندازند! بالاخره
یکدست که صدا ندارد!
دردسرتان
ندهم، حکومت ملایان به این توهم دچار شده که با جنایت
و برگزاری مراسم روضه و زوزه و به راه
انداختن خردجال، خواهد توانست همان بساط
دوران نکبتبار جیمی کارتر را «بازتولید» کرده، با تبدیل انواع فرصتطلب و لمپن و تروریست به
«زندانی سیاسی»، پوپولیسم مورد نظر یانکیجماعت را به عنوان «دمکراسی»
به عوام بفروشد!
جالب اینجاست
که هیچیک از قلمزنهای بهفرموده و کارشناسان خبره و تحلیلگران و مفسران باهوش و
زرنگ و تیزبین و باریکبین به این مسائل اساسی
اشاره نمیکند! این جماعت در شبکة اجتماعی
«همه با هم» در چند مورد به اجماع رسیدهاند.
نخست اینکه سیاسی کردن مراسم
یادبود «پوچسازی» و تخریب آن نیست! دیگر آنکه به راه انداختن خردجال با شعارهای
«مرگ بر این و آن، و یا جاوید این و آن» در
تضاد آشکار با دمکراسی نیست! و نهایت امر اینکه میباید همین بساط توحشگستر
در مورد جشنها و آئینهای اقوام ایرانی نیز به مورد اجراء درآید!
از اینرو «42
سازمان پادشاهیخواه» فتوی صدوریدهاند که «برای نجات ایران، واجب است گلة وحش یلدا را در خیابان برگزار کند:»
«یلدای امسال،
یلدای خیابان است [...] ما این باور را که
ریشهای دیرینه در فرهنگ ایرانی دارد، در یلدای
امسال در خیابان زنده نگه میداریم [...] و در برابر چهل و هفت سال فساد، سرکوب،
تبعیض و تحقیر هویت ایرانی، این نمادینترین شب سال را به فریادی سیاسی برای
نجات ایران تبدیل میکنیم.»
منبع: سایت
فارسی زبان ایران اینترناشنال، مورخ 25 آذرماه سالجاری
به عبارت دیگر
«برای نجات ایران» لازم است مراسم یلدا در خیابان زیر سم ستوران استعمار
بیفتد! مسلماً با شعار «مرگ بر خامنهای و
جاوید شاه و ...» و مزخرفات مشابه. فراموش نکردهایم که پائیز سال 1357، روسپیهای
جهادی خیابانهای تهران را چگونه با شعار «مرگ برشاه، درود برخمینی» اشغال کرده بودند! فراموش نکردهایم که همین اوباش تحت نظارت
سالیوان، در میعاد 10 دسامبر ـ روز جهانی حقوق بشر ـ برای عرب سوسمارخوری که به
طمع خلافت ترکیده بود، در تهران خردجال با
شعار «مرگ برشاه» به راه انداخته بودند! گویا اینک نوبت لشکرکشی خیایانی به آن روی
سکۀ استعمار رسیده!
با این تفاوت
که امسال در روزجهانی حقوق بشر، در بروکسل
به مریم رجوی تریبون دادهاند تا برای «شهادت در راه حقوق بشر» اعلام آمادگی
کند!
گمان مدار که
آمد، سیاستی از نو
همان سیاست دیرینه، ماستمالی شد!
(میرزاده عشقی)،
شاعر، روزنامه نگار، نمایشنامه نویس، حامی جمعیت نسوان وطنخواه و نخستین قربانی کودتای آیرونساید.
وآنچه در این
شرایط میتواند بازتولید سناریوی فرسودۀ استعمار و مترسک شیعیاش را ابتر کند، عدم
همراهی با اراذلی است که با مرزشکنی، فضاهای
شهری، اماکن آموزشی، ادارات، شرکتها، و... را به عرصۀ تاختوتاز و عربدهجوئی تبدیل
میکنند. همان اراذلی که اربابانشان حقوق
بشر را به ابزار «مرگپرستی» و آشوبطلبی تبدیل کردهاند.


<< بازگشت