چهارشنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۴

ایکاش ما هم یک بلدرچین بودیم!؟

در خانة ما هر کس یک تفنگ شکاری داشت و همه موظف بودند، طبق قوانین الهی پدر بزرگم تیر‌اندازی را ـ حتی وقتی پس از دهه‌ها استعمار، به زانو هم افتاده بودند، بیاموزند.

شکار و تیراندازی از تکالیف الهی بود. هر جمعه که به پیک نیک می‌رفتیم، در هر ماشین، تعداد تفنگ از تعداد سرنشین بیشتر بود. هر کس دو سه نوع تفنگ شکاری به همراه می‌آورد. ولی شکارچی‌ واقعی، دائی عبدالحمیدخان بود که تمام عادات شکار، رموز تعقیب و گریز و کمین را می‌شناخت. همیشه قبل از این که شکارچیان به راه بیفتند، با یک بریفینگ، وظیفه هر کس را در طول شکار تعیین می‌کرد. من هم که هنوز دبستان می‌رفتم، به عنوان تماشاچی، با تفنگ بادی دست در دست دائی جان راهی شکار می‌شدم و اکثر رموز شکار را در طول راه می‌شنیدم.

یادم می‌آید که در مورد شکار بلدرچین، همیشه دائی‌جان تکرار می‌کرد، بلدرچین از زیر پات می‌پره ... نمی‌پره، نمی‌پره تا وقتی که قدم بعدی رو سرش باشه. برای شکار بلدرچین باید همه در یک ردیف حرکت می‌کردند و هیچکس نمی‌بایست به پشت سر شلیک ‌کند ... هیچکس نمی‌بایست جلوتر از دیگری قرار گیرد، چون ممکن بود بلدرچین به جلو پرواز کند ... دائی‌جان همیشه تکرار می کرد، اگر بلدرچین پرید و در تیررس شما نبود، فورا بنشینید تا هر کس می‌تواند، تیراندازی کند. یکبار هم که پسرش از این نصایح غفلت کرد، به جای بلدرچین، عموجان را هدف قرار داد، و باعث شرمندگی همه خانواده شد.

این اصول شکار، مثل این که در ولایات متحد رعایت نمی‌شود. به گزارش سایت فارسی بی‌بی‌سی، گویا روز شنبه، گذشته، دیک چنی، معاون جرج بوش، که قلبش با باطری کار می‌کند و مغزش اصلا کار نمی‌کند، با بیمارستان سیار همراهش، راهی مزرعه، کاترین آرمسترانگ می‌شود که با دوست هفتاد‌ و‌چند ساله‌اش، هری ویتینگتون، بلدرچین شکار کند. همچنان به گفته بی‌بی‌سی، گویا دیک چنی در ‌چرخش به عقب، هری بیچاره را به جای بلدرچین شکار می‌کند. مثل این که کور هم باشد این معاون جرجی! خوشبختانه بیمارستان سیار به میان جان هری می‌رسد و بعد هری را می‌برند شهر بستری می‌کنند. حالا هم حالش تعریفی ندارد، چون یک سکته قلبی هم عارضش شده.

این خبر بسیار مهم! را دولت جرج بوش با یک روز تاخیر به اطلاع شهروندان ولایات می‌رساند. یعنی روز یکشنبه، دوازدهم فوریه. به همین دلیل، سناتور هری رید، رهبر حزب دموکرات در سنا، به رفتار سری دولت بوش اعتراض می‌کند! البته جناب سناتور جرات نمی‌کند، دیک چنی را خطاب قرار دهد. چون در رده این پادوهای جدید تفنگ فروشان و مافیا، دیک چنی از جرج بوش مقام برتری دارد، به دلیل آنکه در جنایت تجربه و سابقه‌اش بیشتر است. به همین دلیل سناتور رید، دولت بوش را مسئول شکار بلدرچین می‌شناسد. تا امروز دولت بوش مسئول شکار غیر نظامیان افغانستان و عراق بود، حالا باید مسئولیت شکار بلدرچین در آمریکا را هم به عهده گیرد! فرداست که سازمان های غیر دولتی "مستقل" ولایات متحد، برای تامین امنیت و استیفای حقوق حقه بلدرچین‌ها دست به تظاهرات بزنند. اگر کشتار هزاران افغان و عراقی برای دولت بوش درد سری ایجاد نکرد، یک بلدرچین کوچک توانست با یک جا خالی به موقع، دارو دسته بوش را هدف تیر دیک چنی قرار دهد. ای کاش همه ملت های جهان سوم یک بلدرچین بودند!؟

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت