واتیکان و همجنسگرایان
...
چندی پیش، عالیجناب گایو، یکی از روحانیون بلند پایة کاتولیک فرانسه و از طرفداران آزادی خلقهای مسلمان! محاکمه میشد. این عالیجناب که در دورة «کارگزاری خاتمی» نیز، در تظاهرات پاریس به طرفداری از جنبش دانشجویان، همانها که در اعتراض به توقیف «روزنامة خوئینیها» قرار بود، زمینة کودتای مدل 13 آبان سال 1358را فراهم آورند، شرکت داشتند، در ارتباط با «حاکمیت» ایران، سخنرانی کوبندهای هم ایراد فرموده، گفتند: «این حکومت هرچه زودتر برود بهتر است!» البته گروهی از ایرانیان طرفدار «خلقهای مسلمان» هم با عالیجناب همراه بودند.
جرم عالیجناب گایو، به کار گماردن یک کشیش «کودکباره» کانادائی در یک دبستان مذهبی فرانسه بود! تعجب میکنید؟ گویا والدین کودکان از جناب کشیش شاکی شده بودند! و ایشان، عالیجناب گایو، در جلسه دادگاه اعتراف فرمودند، که کلیسای کاتولیک کانادا در نامهای، «کودک بارهگی» کشیش مذکور را متذکر شده بوده! پر واضح است که دادگاه عالیجناب را محکوم نکرد، چرا که شیوة مقدس «کودکبارهگی» در کاتولیسیسم فرانسه، در واقع میان «گروههای» متعددی رایج است. وکلا، آموزگاران، سیاستمداران و ... هر گاه نیز چنین اتهامی متوجه افراد «مهم» کشور فرانسه شود، معمولا عدهای از میان بیکاران و بی بضاعتها را روانه زندان میکنند!
بله، بازگردیم به عالیجناب گایو! همانطور که میدانیم، «رهبانیت» که در اسلام منع شده، برای روحانیون کاتولیک اجباری است. به عبارت دیگر، روحانیون کاتولیک حق ازدواج ندارند. و اگر ازدواج کنند خلع لباس میشوند. این «تجرد اجباری» به افتضاحات بسیاری منجر شده. چندی پیش فرزندان کشیشها در فرانسه تظاهرات کرده خواستار لغو رهبانیت پدرانشان شدند! البته واتیکان به این تقاضا اعتنائی ننمود. چون تجرد کشیشها دلیل دارد. واتیکان هر سال یک توضیح المسائل منتشر میکند که چند ممنوعیت جاودان در آن وجود دارد: ممنوعیت سقط جنین، ممنوعیت استفاده از قرصهای ضدبارداری و کلیه وسائل پیشگیری از بارداری.
در این توضیح المسائل، مسائل بسیاری نیز ناگفته میماند. چرا که طرح آنها بسیاری از رازهای مگو را آشکار میکند. مهمترین سوالی که در ارتباط با تجرد اجباری مطرح میشود این است که در جامعه بشری به ویژه در گذشته، فرزندان به پیشه پدر میپرداختند، در این چار چوب، تجرد کشیش، باعث تضعیف این حرفه مقدس میشود. پس چرا کلیسای کاتولیک، چنین شیوهای را برگزیده؟ با توجه به جنجال «کودکبارهگی» کشیشهای کاتولیک در آمریکا، شاید بتوان جوابی برای این سوال یافت.
همین کلیسای کاتولیک، که این چنین در مورد «کودک بارگی» بخشنده و مهربان است، چشم دیدن همجنسگرایان را ندارد! و به هیچ عنوان نمیپذیرد که همجنسگرایان به کسوت «مقدس» روحانیت کاتولیک درآیند! «تساهل و تسامح» در مورد «کودک بارهگان» و ستیز با همجنسگرایان، معمائی است که فقط واتیکان میتواند آن را حل کند. اگر آنچنان که واتیکان ادعا دارد، روحانیت کاتولیک، روابط جنسی نداشته و نمیتواند داشته باشد، پس چه دلیلی دارد که هم جنسگرایان نتوانند کشیش باشند؟ وقتی کسی رابطه جنسی ندارد، همجنسگرا یا غیر همجنسگرا، چه تفاوتی دارد؟ ولی از بیانیة واتیکان چنین برمیآید که تفاوت وجود دارد. بنا بر اعلامیه واتیکان مورخ 29 نوامبر 2005 که در سایت «به وقت گرینویچ» منتشر شده،
واتيکان، مقر رهبری مسيحيان کاتوليک جهان دستورالعملی در هيجده بند منتشر ساخته است که همجنسگرايی را "گناه کبيره" ای معرفی می کند که تحت هيچ شرايطی قابل توجيه نيست و علاوه بر تأييد بر منع ورود همجنسگرايان به جرگه کشيشان، "حاميان فرهنگ همجنسگرايی" را نيز از اينکه در زمره روحانيون کاتوليک باشند محروم می کند.
بنیاد مذهب، بنا بر تعریف، بنیاد سلطه است. یعنی بر پایة «زور» استوار شده. ولی، این بنیاد با دیگر بنیادها تفاوت عمدهای دارد، و آن اینکه، افراد وابسته به این بنیاد، خود را واسطه میان قدرت آسمانی خداوند و افراد بشر نیز میدانند. به زبان سادهتر، سلطه مادی این بنیاد با سلطه معنوی تقویت میشود. پر واضح است که در این چارچوب، مانند بنیاد فاشیسم، فردیت باید نابود شده، جای خود را به اطاعت مطلق دهد. حال باید دید در چه شرایطی، گرایش طبیعی افراد به آزادی میتواند در پیشگاه خدمت به یک نظام قربانی شود؟ و همچنین چه کسانی را میتوان در این مسیر بنده پرور و اسارت گستر «هدایت» کرد؟ یا چه کسی تن به عبودیت و اسارت مطلق میدهد که بر دیگران، کلیه افراد غیرروحانی، سلطه یابد؟
چنین کسی را فقط در میان ضربه پذیرترین شخصیتها میتوان یافت. آنان که در کودکی، خود قربانی ستم افراد بالغ شده، و به دلیل شرایط جسمانی و اجتماعی، هرگز نتوانستهاند از خود دفاع کنند. این افراد که از بد روزگار آسیبپذیر شدهاند، شخصیتهای ایدهالی برای خدمت در کسوت روحانیاند؛ به ویژه روحانیت کاتولیک. چرا که چنین افرادی، در ارتباط پیوسته با کودکان قرار میگیرند و ستمی را که متحمل شدهاند، بر دیگری روا میدارند و به این ترتیب دایره جهنمی، نابودی فردیت و انسانیت را تداوم میبخشند. در میان خشونتهائی که کودکان متحمل میشوند، و بر ساختار شخصیتی آنان تأثیری دیرپای مخرب میگذارد، سوءاستفادههای جنسی، شاید مهمترین عامل به شمار آید. به این ترتیب در اکثر موارد، و در بهترین صورت، کودکی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرد، خود «کودک باره» میشود. و یکی از شیوههای رایج کلیسای کاتولیک این است که هرگاه کشیشی به جرم کودک بارهگی محکوم شود، «محل خدمتش» را تغییر میدهند! مرتکب «گناه کبیره» هم نشده است! البته این امر در مورد همجنسگرایان صادق نیست. چرا که همجنسگرا، از فردیت برخوردارست، «کودکباره» نیست، و نخواهد شد. در نتیجه ورود همجنسگرایان به کلیسای کاتولیک «مفید» به فایدهای به نظر نمیرسد. چه اینان، نمیتوانند مروج «کودک بارهگی» بوده، رونق کسب و کار واتیکان را تداوم بخشند. و اگر کار بدین منوال پیش رود، نسل کشیشهای مطیع و فرمانبردار، احتمالاً «منقرض» خواهد شد.
بیانیه واتیکان، مانند همه بیانیههای «سیاسی ـ مذهبی»، خالی از تناقض و نیرنگ هم نیست. واتیکان در ضمن این که همجنسگرایان و حامیان آنان را طرد میکند، خواهان رفع تبعیض از آنان نیز میشود! دستورالعمل تازة واتيکان، همزمان با رد نظریه علمی در مورد همجنسگرائی، به عنوان گرایش «طبیعی» و نه به عنوان انتخاب شخصی، تأکيد میکند که همجنسگرايان را به هيچ وجه نبايد مورد تبعيض قرارداد! با مطالعه این بیانیه به یاد وصیت نامه عمر افتادم که در یکی از سایتهای «جدیدالسلام»، منتشر شده بود. گویا عمر عزیز فرموده:
«من به جانشین خود سفارش ميکنم خيرخواه مردم دیگر ادیان باشد، به عهدخود با آنان وفا کند، از آن ها دفاع نموده و، بالاتر از طاقت و توان شان مکلّف نگرداند.» (يحيى بن آدم فى كتاب الخراج)
وصیتنامه بیشتر شبیه کتیبه کوروش بود، تا وصیتنامه کسی که فرمان غارت و قتل «کفار» و ویران کردن کتابخانههای ایران را صادر کرده بود. هنوز از حیرت اسلام نوازی سایت کذا بیرون نیامده بودم، که دیدم، ساعت دوازده و پنجاه و سه دقیقه، روز بیست و هفت فروردین، مهر نیوز نوشته:
"«آرشی آگوستین»، وکیل کاتولیک آفریقای جنوبی و محقق اسلام، نتیجه تمرکز بر شخصیت والای پیامبر اسلام را حل معضلات بشری عنوان کرده. "
عکس آگوستین را در بالا چاپ میکنم تا از دیدار جمال بیمثال ایشان محروم نشویم. با توجه به این مهم که ایشان، آرشی آگوستین، همزمان کاتولیک و وکیل دعاوی هستند، متوجه شدم، که در واقع «وکالت واتیکان» و حمایت از «آداب و رسوم» روحانیت کاتولیک را نیز حتماً بر عهده گرفتهاند! در این راستا، پیروی از سنت پیامبر، فقط در یک مورد خاص میتواند معضلات جامعه بشری را حل کند، همان موردی که کلیسای کاتولیک نیز مروج آن است.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت