پنجشنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۵


به زور و زر میسر نیست اینکار!
...
در پی تداوم بحران در افغانستان و عراق، محافل سرمایه‌داری غرب، در پی چاره جوئی در منطقه خاورمیانه بر آمده‌ و بنا بر شیوه متداول، آزمایش جدید از کشور ایران آغاز شده. ولی، شیوة جدید بر اساس روال قدیم است! یعنی تشکیل رده بندی‌های کاذب «نیک و بد» در بین پادوهای استعمار در ایران. البته از آنجا که اسلام تاکنون باعث رونق کسب و کار غربی‌ها بوده، نمی‌توانند دکان صدساله را تعطیل کنند. در نتیجه همچنان به خیمه اسلام و امام سخت چسبیده‌اند و سعی دارند «اصلاحات» مورد نظر را از مسیر «روضه» و «حوزه» به انجام برسانند.

در این راستاست که «حوزه» هم شامل «آیت‌الله» های نیک می‌شود و هم شامل انواع بد ‌آنان! این رده بندی کاذب، قبلا نیز جامعه «مدنی» را شامل شده بود. رهبری، حزب‌الله، و بقیه نهادهای سرکوب «بد»‌ بودند، و اوباشی چون حجاریان، عبدی، گنجی، باقی و مهاجرانی و ... در گروه «نیکان» جای داشتند! ولی از آنجا که این رده بندی هیچ نتیجة مثبتی به همراه نیاورد، حتی اهدای نوبل صلح به یک خانم ایرانی، و تأکید مکرر ایشان بر «هماهنگی» اسلام و دموکراسی نیز بی‌نتیجه ماند. در عمل، هر چه تبلیغات‌چی‌های استعمار، در داخل و خارج بر طبل «نیکان» کوبیدند، نتوانستند، «قهرمان» و «ناجی» نوینی خلق کنند، از اینرو استعمار متوسل به گروه جدیدی از «نیکان» و «بدان» شده است.
ابتدا خادمان قدیم، یزدی، نبوی، سحابی، مؤتلفه و ... به ناگاه طرفدار دموکراسی شدند! آن هم دموکراسی با فتوای چند آخوند! «دموکراسی‌چی‌های» نوین با «منشور دموکراسی» راهی قم شدند، تا فتوای آخوندهای «دموکراسی‌طلب» را هم به عنوان سند «اسلامی بودن منشورشان» ارائه کنند. قرار شد منتظری، موسوی اردبیلی و صانعی هم ـ که همگان از مبارزاتشان در راه «آزادی» مطلع‌اند، در نقش «آیت‌الله‌های نیک» منشور «فاشیست‌های دمکرات» را به مهر تائید برسانند!

در این گیرودار، گروه موازی «نیک» و «بد» هم بیکار ننشست. ناگهان، پرزیدنت احمدی نژاد در مورد مهمترین و حیاتی‌ترین مسئله ملت ایران، یعنی حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی، دستوراتی صادر فرمودند! بلافاصله پس از صدور فرمان «ریاست جمهوری»، رده «بدها» مخالفت شدید خود را با «آزادی زنان!» اعلام کرد: و عده‌ای از نمایندگان انتصابی مجلس فرمایشی، چند «آیت‌الله» شکسته و اراذل دستاربند ساواک که به نام «طلاب قم» شهرت یافته‌اند، آتش این جنگ زرگری بر سر هیچ را دامن می‌زنند. سر دسته تبلیغات چی‌های استعمار در داخل، یعنی جریدة شریفه کیهان، هم تیتر می‌زند:مخالفت مراجع تقليد با اختلاط زن و مرد در ورزشگاه ها.

همزمان، شرح مفصلی از مخالفت «مراجع» را هم منتشر می‌کند. ولی در این گیرودار فراموش می‌کند که در بازار مرجعیت و تقلید، حجره و دکه فراوان است و هر کس می‌تواند مرجع خودش را داشته باشد! پر واضح است که مخالفت این «مراجع» باعث می‌شود که در رده «بدها» قرار گیرند. و هر چه در مورد مخالفت خود توضیح بیشتری بدهند، چون اصولا مهمل می‌گویند و نمی‌فهمند چه می‌گویند، پرونده خود را نزد خانم‌های «استادیوم دوست»، سیاهتر کرده، در نتیجه آن «آیت الله‌ها» که به همین مهملات معتقدند، ولی فعلاً به دستور ارباب خفقان گرفته‌اند، به زعم استعمار، در ذهن ملت ایران، در رده «آیت‌الله‌های نیک» قرار خواهند گرفت!

البته فراموش نکنیم که آیت‌الله‌های «نیک» و آیت‌الله‌های «بد»، سر در آخوری واحدی دارند، هرچه «بدها» بیشتر مخالفت کنند و مهمل بگویند، تنور «نیک‌ها» داغ‌تر خواهد شد. و صد البته سهم «آیت‌الله‌های بد» در این میان بیشتر است. چرا که به دنبال 28 سال کشتار و چپاول، و بیش از یک قرن مزدوری استعمار، پافشاری آخوندها بر اسلام، در ایران امروز، «شهامت» فراوان می‌طلبد. دنیا را چه دیدیم، شاید قبل از فرار آمریکا از منطقه، اصولاً در ایران روحانیتی دیگر باقی نماند!

روحانی جماعت هیچوقت از سرکوب و کشتار گله و شکایتی ندارد، چون سرکوب و کشتار جزئی از اسلام بوده و «جایز» است. برای این گروه «اسلام پرست» فساد مالی حاکمیت، اسلام را هرگز به خطر نمی‌افکند، و طلاب قم هم برای این مسائل بی‌اهمیت اعلام راهپیمائی نمی‌کنند. چون اینان از برکت چپاول اموال ملی تغذیه می‌کنند. ولی جامعه «مختلط» برای «مراجع» خطر فراوان دارد، بخصوص در استادیوم های ورزشی! آنهم در این دورة حساس، که هر لحظه ممکن است ارباب جنگی به راه انداخته و مزد اینان را افزایش دهد. پس با تمام قوا می‌بایست منافع ارباب را حفظ کرده در نقش «بد» ظاهر شد. تا آن گروه «نیک» جلوه کند و «منشور دموکراسی با فتوی» در مسابقه جدید استعمار برنده شود!

دلیل بازتاب وسیع «دموکراسی‌طلبی» فاشیست‌ها و مهملات «آیت‌الله‌های بد» در سایت‌های اوپوزیسیون نیز همین است. پخش خبر، اگر با تحلیل همراه نباشد، تبلیغ به شمار می‌رود. این یک اصل در شیوة ارتباطات است. دامنه تبلیغات «منشور دموکراسی با فتوی» و فتوای مخالفان حضور بانوان در استایوم‌های ورزشی، در سایت‌های «بیطرف و مستقل» اوپوزیسیون، نشانگر این واقعیت تلخ است که در کمال تاسف این اوپوزیسیون مستقل، استقلالش مانند استقلال حاکمیت ایران، شعاری بیش نیست. ولی یک اصل مسلم را نباید فراموش کرد، تاریخ تکرار نمی‌شود، و ملت ایران را با ترفند «اسلام مترقی» و مطلوب محفل نوبل، دیگر نمی‌توان فریفت.

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت