جمعه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۵

از که بگریزیم از خود ای محال!
...
آمریکا و هم پیمانانش، هیچگاه پایان جنگ سرد را نپذیرفتند. و جنگ را در عراق، یوگسلاوی، افغانستان و ... به ابزاری برای تداوم فضای جنگ تبدیل کردند. تهاجم به افغانستان و عراق، پس از حوادث همچنان مبهم 11 سپتامبر، به بهانه مبارزه با تروریسم نیز در راستای همین سیاست بود. اعضای ناتو، پایان جنگ سرد را مترادف با مرگ خود می‌دیدند، و تنها راه نجات، فرار از «مرگ» بود. این گریز، تنها با جنگ امکان پذیر می‌شد. هیاهوی «بحران هسته‌ای» برای تهاجم نظامی به ایران نیز به همین منظور به راه افتاد. ولی اگر پانزده سال است که آمریکا فضای جنگ سرد را با تهاجم نظامی به این یا آن کشور حفظ کرده، مگر می‌تواند به این شرایط جاودانگی بخشد؟ مرگ هر پدیده‌ای، روزی فرا خواهد رسید. گریزی از آن نیست، حتی بر بال‌های باد.
مولوی در مثنوی، حکایت مردی را آورده که صبحگاهان، هراسان به بارگاه سلیمان می‌آید. سلیمان از وی سبب بیم و هراسش را جویا می‌شود. مرد می‌گوید، امروز عزرائیل، نگاهی خشم‌آلود بر من افکند، تو فرمانروای بادهائی، پس باد را فرمان ده تا مرا به هندوستان برد، تا از دسترس عزرائیل در امان باشم. به فرمان سلیمان، ‌ باد آن مرد را در دم به هندوستان برد. روز دیگر چون سلیمان عزرائیل را بدید، علت نگاه خشم‌آلود به آن مرد را پرسید. عزرائیل پاسخ داد، من نه از روی خشم که، از سر تعجب به وی نگریستم. چرا که خداوند مرا فرمود، امروز در هندوستان جان وی را بگیرم. هنگامی که دیروز او را در اینجا دیدم، با خود گفتم، اگر او را صد بال برای پرواز باشد، تا فردا نتواند به هندوستان رسد!
از براندازی22 بهمن بیست و هفت سال گذشت. بیست و هفت سالی که هزاره‌ها می‌نماید و در تاریخ شاید لحظه‌ای بیش نباشد. امروز، رخدادها، یک لحظه، سنگینی هزاره‌ها را از یاد من برد. چرا که نه تنها در خاورمیانه بلکه در اروپا نیز، جبهه جنگ‌پرستان را در احتضار دیدم، امروز یک لحظه، پیکان روشنائی بر دل تاریکی‌ها نشست.

امروز، وزیر دفاع اسرائیل، کشوری که چامسکی آنرا «شعبة پنتاگون» در منطقه لقب داده، یک غیر نظامی است! امروز، پس از خوزه ماریا آسنار و برلوسکنی، جایگاه مهره دیگری از صهیونیست‌های جنگ‌پرست آمریکا در اروپا متزلزل شد: نیکولا سرکوزی، وزیر کشور فرانسه. او داعیة ریاست جمهوری فرانسه را نیز در سر می‌پروراند، ولی امروز به نقطة پایان عروج سیاسی‌اش رسید. سرکوزی، از ناکجا‌آبادی در مجارستان به فرانسه آمد، با حمایت مستقیم محفل صهیونیست‌های ارتودوکس آمریکا و یکی از احزاب «دست راستی» فرانسه، سال‌ها در بالاترین رده‌های سیاسی «انجام وظیفه» کرد. و امروز کوس رسوائی این پیاده نظام آمریکا را در رسانه‌های فرانسه زدند. در این فروپاشی، دیگر برای اروپا و هم‌ پیمانانش امانی نخواهد بود. خاکریزهای جنگ سرد یکی پس از دیگری، در برابر چشمانمان فرو می‌ریزند. اگر امروز امواج فروپاشی به فرانسه رسیده، فردا بریتانیای کبیر و آمریکا می‌بایست با این پایان اجتناب ناپذیر روبرو شوند. زمان، هیچ وقت امان نمی‌دهد. اگر ملت ها را می‌توان به زنجیر کشید، کسی را از زنجیر زمان گریز نیست.

امروز، علیرغم فتوای آیت‌الله‌ها، این همیشه مزدوران استعمار در ایران، احمدی نژاد می‌گوید: «جامعه مختلط، فضا را آرامش می‌بخشد!» امروز، هاشمی رفسنجانی، در خطبه‌های نماز جمعه در مورد بمباران هلیکوپترهای آمریکائی در طبس، «توضیح» می‌خواهد! همان هلی‌کوپترهائی که 26 سال است فرضاً، برای آزادی گروگان ها آمده‌ بودند. گروگان‌هائی که به فرمان پنتاگون به «اسارت» رفتند، تا زمینه‌ساز «اسارت» یک ملت باشند. امروز، هاشمی رفسنجانی، در خطبه‌های نماز جمعه، از احقاق «حق کارگران» می‌گوید، از استثمار «نیروی‌کار» می‌گوید، از بر آورده کردن خواسته‌های کارگران می‌گوید، کارگرانی که تا امروز، مانند دیگر طبقات ملت ایران «موجودیت» نداشتند! شاید امروز، همان روزی است، که آن مرد که بر بال باد، به هندوستان گریخت، با مرگ روبرو خواهد شد.

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت