هفته گذشته دولت آلمان اعلام کرد، آرشیوهای مربوط به جنگ دوم جهانی را، پس از شصت سال، در اختیار عموم قرار میدهد! به عبارت دیگر، اینک که اکثریت قریب به اتفاق دست اندر کاران دولت هیتلر و بازماندگان یهودی و غیریهودی اردوگاهها نابود شدهاند و به زعم برخی، عملاً خطری داستانسرائیهای «مورخین» امپریالیسم غرب را تهدید نمیکند.
پس از جنگ جهانی دوم، به دلیل مسدود شدن آرشیو دولت آلمان، سازمان صلیب سرخ جهانی، صرفاً بر اساس اظهاراتی فردی، پرونده تشکیل میداد. سپس به این پرونده سندیت تاریخی میدادند! و بر اساس این «اسناد تاریخی!»، فلسطینیان قلع و قمع میشدند، تا غرب زیر نقاب دولتی به نام اسرائیل، از یکسو بتواند، با ایجاد تنشی پیوسته، منابع نفتی خاورمیانه را تحت نظارت گیرد، و از سوی دیگر، به بهانه مبارزه با کمونیسم، مطالبات ملتها را سرکوب کند.
این خیمه شب بازی خونین دههها به طول انجامید. در غرب، برای سترون کردن اظهارات مورخان، دولت گروهی استاد تاریخ را مامور تحریک افکار عمومی کرده بود. شیوة کار این بود، که اینان با ابراز مطالب بیپایه یا گزافهگوئیهای فاقد هر گونه سندیت تاریخی، در جبهة مقابل «واکنشهائی» ایجاد کنند. روشن است که هرچه اظهارات گزافهتر و بیپایه تر باشد، واکنش شدیدتری به وجود میآید، و به این ترتیب راه برای هرگونه ابراز نظر علمی و مستند، بسته میشود. با وجود این فضای مسموم که دولتها در غرب مشوق آن بوده و هستند، در گذشته، از تحریف وقایع تاریخی جنگ دوم جهانی، مورخین بسیاری سخن گفتهاند. هر چند که با تهدید و هیاهو به سکوت وادار شدهاند. ولی امروز، شرایط بسیار متفاوت است. امروز پنتاگون و متحدانش تضعیف شدهاند و شیوههای کارساز و رایج در گذشته، دیگر چاره ساز نیست.
امروز با وجود آنکه، این شیوههای پوسیده غرب به ایران صادر شده، هنوز هم نتیجهای حاصل نمیشود. مولوی در مثنوی از پادشاهی میگوید که عاشق کنیز زرخرید خویش شده بود. کنیزک بیمار میشود و طبیبان ملک از معالجهاش عاجز میمانند. هر داروئی که تجویز میکنند، تاثیر وارونه میگذارد، چرا که زمان مرگ کنیزک فرا رسیده بود. شرایط کنیزک مثنوی، وضعیت سرسپردگان غرب در خاورمیانه را ماند. هنگام مرگشان فرا رسیده و هیچ طبیبی مرگ را درمان نتواند کرد.
در ایران با آنکه، پرزیدنت احمدی نژاد «پرونده اسلامی» صهیونیسم را بیرون کشیده تا خوراک تبلیغاتی برای رسانههای غرب فراهم آورد، و تنور «تاریخسازی» فاشیسم ـ صهیونیسم را گرم نگاه دارد، تضعیف جبهة غرب، باعث شده که «فرمایشات گهربارشان»، تاثیری عکس گذارد. و از قضا سرکانگبین صفرا فزاید! از «قصههای تاریخی» احسان نراقی تا «هتاکیهای تاریخی» طرف مقابل، هیچیک درد استعمار در منطقه را دوا نکرد! بحثهای «علمی» متفکران و اندیشمندان دولتی ایران نیز راه به جائی نبرد. آخرین نمونه «تفکر و اندیشه» اسارت و سر سپردگی را، میتوان آشکارا، در گفتگوی عباس سلیمی نمین و صادق زیبا کلام دید. کارمندان هاشمی رفسنجانی در عرصه علم و رسانه، «بحثی» در مورد هولوکوست داشتهاند که مبنایش هیچگاه مشخص نمیشود! نه سلیمی و نه زیباکلام، هیچیک نمیگویند، به کدام منبع تاریخی استناد میکنند:
به عنوان نمونه چند جمله از بحث طرفین را در سایت گویا مشاهده کنیم.
زيباکلام: بخش عمده ای از سیاست حکومت آلمان در طی سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ واقعاً یهودی کشی بود. این طور نبود که یک تعدادی کشته شوند که ميان آنها یهودی هم بود. سليمی نمين: مسئله ما توطئه نیست. ما بحث علمی می کنیم. ادعائی در اروپا مطرح شده و بر اساس این ادعا کارهائی صورت گرفته. یعنی توهم توطئه نیست. یک ادعائی صورت گرفته و بدنبال این ادعا بخشی از سرزمین های خاورمیانه اشغال شده پخش شده در برنامه از نگاه ميهمانان ـ تلويزيون هما ـ 20/فروردين/85
داریوش سجادی
برخلاف آنچه مورخین مستقل گفتهاند، زیبا کلام میگوید «سیاست حکومت آلمان ... واقعا یهودیکشی بود!» واژه «واقعا» را باید به حساب «علمی» بودن بحث جناب دکتر بگذاریم. که اصلا نمیداند سیاست آلمان چه بوده! طرف مقابل هم، یعنی آقای سلیمی نمین، ابراز میدارند، «ما بحث علمی میکنیم!» همین تأکید ایشان بر «علمی بودن بحث» را باید به عنوان واقعیت پذیرفت! این سخنان گهربار، در تاریخ بیستم فروردین ماه سالجاری پخش شدهاند، آن هم در حین یک بحث طولانی و «بسیار علمی!»، ولی هنوز یکماه نگذشته، با نگاهی به شرایط امروز، امروز که آمریکا عملا در منطقه ناچار به عقب نشینی شده، امروز که دولت اسرائیل فلج شده، امروز میبینیم که پس از «بحث علمی» سلیمی نمین و زیبا کلام، نه تنها حال کنیزک، که حال پادشاه نیز روز به روز وخیمتر میشود.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت