چهارشنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۸۵



11 سپتامبر و داستان کدو قلقله‌زن
...
سه شنبه، ساعت بیست و دو و بیست و شش دقیقه، سایت به وقت گرینویچ، مشتاقان جویای «حقیقت» را از انتظار به در آورد و نوشت که، ‌پس از گذشت چهار سال از حملات یازده سپتامبر، وزارت دادگستری آمریکا، سرانجام مجوز انتشار تصاویر مربوط به برخورد هواپیمای مسافربری به پنتاگون را صادر کرد! سایت به وقت گرینویچ تاکید می‌کند که: « وزارت دادگستری آمریکا به علت محاکمه زکریا موسوی تنها متهم حملات یازده سپتامبر حاضر به انتشار نوار ویدئویی حاوی نبود. اما بدنبال صدور حکم حبس ابد علیه زکریا موسوی دولت آمریکا سرانجام این نوار ویدئویی را پخش نمود.»
لازم به یاد‌آوری‌است که، این زکریا موسوی، یکی از انواع «هیرسی‌علی‌ها» است، که در زمینه دیگری فعالیت دارند. همچنان که، در دوران برده‌داری کلاسیک در سرزمین رویاها نیز، همة برده‌ها در مزارع پنبه کار نمی‌کردند؛ بعضی به خدماتی دیگر اشتغال داشتند.

دیروز سایت به وقت گرینویچ،‌ در مورد هیرسی علی، «همان متفکر بی نام و‌نشان»، نوشته بود که وی، هنگام تقاضای پناهندگی نام واقعی خود را پنهان کرده. نخواستم وارد جزئیات مسائل «هیرسی علی» شوم. ولی امروز با داستان خاله سوسکة نوار «حقیقت الهی» حمله هواپیما به پنتاگون، ناچارم، نکتة کم اهمیتی را یادآور شوم. به وقت گرینویچ می‌گوید، هیرسی علی، پس از انجام ماموریتش،‌ اعتراف کرده که در مورد هویت «نداشته‌اش» دروغ گفته، ولی مقامات هلندی به روی خود نیاورده بودند! به عبارت دیگر،‌ دروغ گفتن هیرسی،‌ آن زمان اهمیتی نداشته! ولی مشخص نیست این متفکر بزرگ چرا دروغ گفته؟ و چرا وقتی به دروغ خود اذعان کرده،‌ اگر ریگی به کفش مقامات هلندی نبوده، چرا به جای ارسال این «متخصص دروغگوی احقاق حقوق زنان» به آمریکا، او را در هلند محاکمه و روانه زندان نکردند؟! حتما، چون در هلند حکومت عدالت راست افراطی، به راه افتاده، «هیرسی»، با سلام و صلوات سوار هواپیما می‌شود و هلند را به مقصد «ولایات متحد» ترک می‌کند، تا اهالی قاره «تئوری توطئه»،‌ پشت سرش بدگوئی نکنند.

برای پایان دادن به همین بدگوئی‌هاست که، نوار ویدئوی «حمله هواپیما» به پنتاگون در اختیار آن «سازمان غیر دولتی» دیده‌بان قضایی قرار می‌گیرد، چون امیدوار است که «این نوار ویدئوئی به تئوریهای توطئه که برخورد هواپیما به پنتاگون را زیر سوال می برند خاتمه دهد.» در ادامه، سایت گرینویچ، نام یکی از اهالی قاره «تئوری توطئه» را نیز به عنوان «نظریه پرداز» افشا می‌کند، ‌که از قضای روزگار فرانسوی است، یعنی تابعیت چرخ پنجم سیاست آمریکا را دارد و در جهت مخالف رسانه‌های آمریکا، ولی برای رد گم‌کردن، نظریه‌پردازی می‌کند: «برخی نظریه‌پردازان از جمله تیری میسان نویسنده فرانسوی مدعی هستند که یک کامیون حامل بمب و یا یک موشک، عامل انفجار در پنتاگون بوده است.»

اینکه کامیون حامل بمب چگونه به ساختمان وزارت دفاع آمریکا نزدیک شده را باید از همان نظریه پرداز فرانسوی پرسید، که به احتمال زیاد، «نظریه‌اش» را پس از صرف غذا، یعنی پس از نوشیدن شراب ارزان قیمت، در یکی از کافه‌های سر راه «نظریه خانه» پرداخته است!


در مورد حملات یازده سپتامبر فرضیه و نظریه فراوان است. ولی آنچه اهمیت دارد، پیامد‌های این حملات است. گور ویدال، در کتاب «پایان آزادی‌ها»، ‌می‌نویسد، انفجار بمب در ساختمان فدرال اوکلاهما، باعث شد که رئیس جمهور وقت، بیل کلینتون، ناچار به تائید فعالیت‌های «نظامی ـ امنیتی‌ای» شود که عملاً ناقض قانون اساسی آمریکا بود. حال آنکه رئیس جمهور آمریکا برای حفظ قانون اساسی سوگند یاد می‌کند!

عملیات یازده سپتامبر در آمریکا به افزایش بودجه «نظامی ـ امنیتی»، گسترش جو ارعاب غیرنظامیان در داخل، و کشتار و چپاول در افغانستان و عراق منجر شد. لزومی ندارد کسی نظریه پرداز باشد که بداند منافع جنگ به جیب چه کسانی سرازیر می‌شود. در سراسر جهان، هر جا ارعاب و وحشت حاکم شود، افزایش بودجه‌های «نظامی ـ امنیتی»، وکاهش‌ هزینه‌های بهداشت و آموزش را در پی دارد. به عبارت دیگر، از حملات یازده سپتامبر صاحبان صنایع نظامی بهره بردند. البته، آدام بروکز، خبرنگار بی‌بی‌سی در پنتاگون، در باره اثر این نوار ویدئویی بر ادامة اینگونه تئوری‌ها می‌گوید:
"تئوریسین‌های توطئه بخصوص در آمریکا اغلب حتی در مقابل شواهد فیزیکی نیز قانع نمی‌شوند. بنابراین بعید است که این نوار بتواند نظر اینگونه تئوریسین‌ها را تغییر دهد."


به زعم خبرنگار گرینویچ در پنتاگون، نوار ویدئوئی از «شواهد فیزیکی» است! یعنی نوعی «حقیقت الهی» غیر قابل انکار! چون کسی در «شواهد فیزیکی» دست نمی‌تواند بردن! حکایت این نوار هم مانند هویت کاذب «هیرسی علی» است. تا زمانی که لازم باشد، واقعی است! پس از چهار سال، با منت بسیار، یک نوار ویدئو، در اختیار «سازمان دیده‌بان غیردولتی» قرار می‌گیرد که بدلخواه مونتاژ شده. چون مونتاژ فیلم کار ساده‌ای‌ است. چه کسی می‌تواند بپذیرد که هواپیمائی به حریم هوائی وزارت دفاع آمریکا ، یعنی یکی از مراکز مهم تجمع جنایتکاران جهانی، وارد شود و پدافند هوائی پنتاگون با موشک به آن خوشامد نگوید؟تنها یک فرض قابل قبول است، و آن اینکه، خلبان هواپیمای مسافری، نقاط کور رادارهای پنتاگون را می‌شناخته. این شناخت هم ممکن نیست. چرا که از این امر، مقامات «نظامی ـ امنیتی» خاصی مطلع‌اند. به همچنین است در مورد ورود هواپیما به حریم هوائی نیویورک. بهتر است مقامات وزارت دادگستری آمریکا «نوار حقیقت الهی» را در بایگانی حفظ کنند، تا سی سال دیگر که، سیا، مدارک «عملیات تروریستی» یازده سپتامبر را در اختیار رسانه‌های «آزاد و مستقل» آینده قراردهد، ممکن است قاره تئوری توطئه، دیگر وجود خارجی نداشته باشد. که از قدیم الایام گفته‌اند، از این ستون به‌ آن ستون فرج است!

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت