دوشنبه، اردیبهشت ۱۸، ۱۳۸۵


از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه ...
...
روز دوشنبه پرزیدنت مهرورزی اعلام داشتند که، امروز یک خبر مهم را به اطلاع می‌رسانم. ولی اینبار نیز مانند دفعه گذشته، که سردار اکبر پیشدستی کرد و زودتر از «پرزیدنت»، افسانة غنی‌سازی را بر ملا ساخت، پس از فرمایشات پرزیدنت، الهام، سخنگوی دولت اعلام کرد رئیس جمهوری ایران به جرج بوش نامه نوشته. ولی مثل اینکه کسی باورش نشد، چون یازده دقیقه بعد، ایرنا همین خبر را دوباره تکرار کرد. حدود سه ساعت بعد، سخنگوی دولت تاکید می‌کند: خبر مهم امروز رئیس جمهوری، نوشتن نامه به بوش است. و حدود چهل دقیقه بعد، ایرنا همین خبر را دوباره منتشر می‌کند .... و سپس به فاصله پانزده دقیقه، ایرنا دوبار می‌نویسد: نامه رئیس جمهور به جرج بوش تسلیم سفیر سوئیس در تهران شد!
البته، یکروز قبل از پخش این خبر «بهجت اثر»، سایت «به وقت گرینویچ» از قول پرزیدنت مهرورزی اعلام کرده بود، «ملت ایران استعداد دارد، با دستیابی به فناوری نوین، به سرعت به یک قدرت بلامنازع در جهان تبدیل شود!» و تیتر زده بود: احمدی نژاد تلویحا تهدید به خروج از «ان پی تی» کرده! همین سایت هفته گذشته، به نقل از لاریجانی نوشته بود: «ایران نیازی به مذاکره با آمریکا ندارد.» البته ما فراموش نکرده‌ایم، که چند روز پیش از «نفس‌کش‌طلبی‌های بریتانیا» از زبان خانه‌زادش لاریجانی، در هنگام حضور کاندی رایس در ترکیه، ایشان برای عرض ادب، قصد سفر به این کشور را داشتند، ولی به دلیل «نا مساعد بودن هوا» سفر به تعویق افتاد!

در همین زمان، زمزمة مذاکره «محدود» با آمریکا، آن هم محض «خاطر عراق!» نیز مطرح شد، ولی به نتیجه‌ای نرسید. چون ابتکار مذاکره را خانه‌زادهای بریتانیا در دست داشتند. هنوز چنگیزخان خیمه خرگاه تونی بلر را در هم نپیچیده بود. و جک استرا ـ که اکنون، به عنوان مخالف تهاجم نظامی به ایران ، مامور نجات حزب بیجان کارگر شده ـ هنوز همزمان وزیر کشور ایران و وزیر امور خارجه بریتانیا بود. و البته ترجیح می‌داد اگر مذاکره‌ای میان ایران و آمریکا صورت می‌گیرد، از سوی پادوهای خودش باشد. ولی چنین بنظر می‌رسد که یک جبهه ناشناس، در ایران با بریتانیا سرجنگ دارد و به هیچ قیمتی هم کوتاه نمی‌آید.

داستان نامة مهرورزی به بوش مفصل است. چون هنوز «فرد جونز» سخنگوی مشاور امنیت ملی کاخ سفید از دریافت چنین نامه‌ای اظهار بی‌اطلاعی می‌کند! چه دنیای عجیبی است، از لحظاتی که ایرنا و ایسنا و دیگر «بوق نا» ها شروع به طبل زدن برای نامه ارسالی پرزیدنت مهرورزی به بوش کرده‌‌اند، چند ساعتی می‌گذرد. حتی اگر نامه را به پست کانادا هم سپرده بودند، تا به حال رسیده بود. البته، این سوئیسی‌ها به کندی شهرت دارند. بخصوص سوئیسی‌های آلمانی «نژاد» مثل احمدی «نژاد» خودمان، آهسته حرکت می‌کنند. یکروز در فرودگاه زوریخ، مسئول ثبت اساس، هواپیمائی سوئیس‌ایر، انقدر فس زد، که داد و فریادم بلند شد، چون هواپیمایم داشت می‌رفت و من مانده‌ بودم، مثل این که یک کیلو تریاک کشیده بود. بالاخره هم، ماموران امنیتی مرا از دست لاکپشت وظیفه شناس نجات داده به هواپیما رساندند. شاید سفیر سوئیس هم که نامه را تحویل گرفته، بستی از تریاک‌های مرغوب سناتوری زده و در حال صرف شیرینی و چای به نامه خیره مانده. شاید هم اصلا نامه‌ای نوشته نشده، بلکه به دنبال مذاکرات «روسیه ـ آمریکا»، برای حفظ آبروی گاوچران‌ها، و ابتر کردن پادوهای انگلیس در ایران، خبر ارسال نامه را در بوق و کرنا کرده‌اند که نمکی بر زخم تونی بلر «بیچاره» پاشیده باشند. چون لاریجانی از آنکارا هشدار داده که «چیزی که در این نامه آمده موضوع نرمش نیست!» یعنی ما خیلی خشن و بیرحم هستیم، و از اینکه سنگ روی یخ شده‌ایم هیچ خوشمان نیامده.

قرار شده «موضوع خشونت» باشد. وقتی بچه آخوندها می‌خواهند صحبت‌های «علمی و بالاتر از اکابر» بکنند، ناچارند همة واقعیات روحانی را آشکار کنند. از یک سو واژه‌های خود را در تقابل با روح، از زمینه «ملموس و جسمی» وام می‌گیرند: «خشونت» در تقابل با «نرمش». یعنی همان زمینه‌ای که «طلاب» برایش راهپیمائی می‌کنند! از سوی دیگر، ناچار به فاصله گرفتن از «چماق و طلاب» شده، به گویش «علمی» متوسل می‌شوند. لاریجانی در ادامه می‌افزاید: «موضوعی عقلانی است، ما باید در بارة آینده جهان فکر کنیم، به مشکلاتی که در گذشته بوده فائق آئیم و نگرانی های مردم منطقه را درک کنیم»

پادوی جک استراو در ایران، به دلیل روبرو شدن با جبهه نیرومندتر، ناگهان از داستان‌های معجزات و امدادهای غیبی بیرون آمده از «موضوعی عقلانی» سخن می‌گوید، عقلانیتی که با حاکمیت ایران و شعارهایش بکلی بیگانه است. «عقل» در تقابل با «وحی و تعبد»، مقام امنیتی ایران را، از دین، حقیقت الهی، توضیح‌المسائل آخوند‌ها و «بحث‌های شیرینش»، دور کرده به عرصه واقعیت‌های زمینی رانده. لاریجانی اکنون «فکر» هم می‌کند! و قصد حل مشکلاتی را دارد که ریشه در موجودیت خود او و دیگر فعله استعمار در منطقه دارند. از این فراتر، لاریجانی، به عنوان شریک اصلی جنایات حاکمیت ایران، نگرانی‌های مردم منطقه را هم می‌خواهد «درک» کند! همة این صحبت‌ها برای این است که دولت بریتانیا، از زبان لاریجانی، قصد حفظ مواضع سنتی خود در منطقه را دارد. با در نظر گرفتن شرایط تونی بلر و احزاب دیگر انگلیس، بهتر است بعضی‌ها بدانند فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به یک کشور و یک منطقه محدود نمی‌ماند.

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت