...
هنوز بیانیه نویس استعمار در ایران متن سخنرانی پرزیدنت را ننوشته بود، که رسانههای «مستقل و آزاد» غرب، با بوق و کرنا، «یهود ستیزی» پرزیدنت را به گوش جهانیان «رساندند». روشن است که اولین اعتراض و ابراز انزجار از «چنین سخنانی» هم از سوی غرب و شعبهاش، اسرائیل، به گوش رسد. ناگهان جان تازهای در پیکر نیمه جان استعمار دموکراسی پرور غرب دمیده شد. بلافاصله، آریل شارون هم ـ که هنوز اربابان او را به حالت اغماء فرو نبرده بودند، شروع به خط و نشان کشیدن برای تاسیسات اتمی ایران کرد. البته همزمان، شعبه ارتش پنتاگون، در حال عقب نشینی از سرزمینهای اشغالی هم بود!
هیاهوی «یهودستیزی» پرزیدنت، همچنان که آب به آسیاب استعمار میریخت، اوپوزیسیون خارج نشین را نیز تغذیه میکرد. همه سایتهای «مستقل»، از یهود ستیزی «پرزیدنت» ابراز انزجار کرده، مراتب «اسرائیل پرستی» خود را حضور جهانیان اعلام میداشتند. گویا احمدی نژاد، به میل و سلیقه شخصی خود سخنرانی کرده بود! و گویا، مخالفت با حاکمیت جنایتکار اسرائیل، همان یهودستیزی است! مطلبی که اگر صحت ندارد، حداقل در عمل سایتهای «مستقل» سعی در القاء آن به فارسیزبانان داشتند.
ایجاد یک کشور، یک مذهب، هدف استعمار است. و پیامد ایجاد شبه کشورهائی نظیر اسرائیل و پاکستان در منطقه، جنگ، و تهدید پیوسته جنگ بوده. در واقع ملتهای منطقه قربانیان سیاست استعماری «یک کشور ـ یک مذهباند». و اکنون این سیاست در عراق نیز در حال شکلگیری است.
ایجاد یک کشور، یک مذهب، هدف استعمار است. و پیامد ایجاد شبه کشورهائی نظیر اسرائیل و پاکستان در منطقه، جنگ، و تهدید پیوسته جنگ بوده. در واقع ملتهای منطقه قربانیان سیاست استعماری «یک کشور ـ یک مذهباند». و اکنون این سیاست در عراق نیز در حال شکلگیری است.
دموکراتها که از هم اکنون خود را برندة انتخابات آینده آمریکا میبینند، سنگ را از زیر زبان برداشته به اعلام سیاستشان پرداختهاند. پس از آن که برژینسکی، پادوی جیمیکارتر، دوباره پای در صحنه سیاست گذارد، و از اتمی شدن ایران حمایت کرد، یک سناتور دموکرات هم نقش پا منبری او را به عهده گرفته و نظرشان را در مورد عراق ابراز کردند. «جوزف بایدن» که از صهیونیستهای متعهد و مکتبی است، امروز از تقسیم عراق به سه منطقه خود مختار سنی، شیعه و کرد سخن به میان آورده!
به عبارت دیگر، «ملی ـ مذهبیهای» آمریکا میخواهند هم عراق را تجزیه کنند، و هم ایران را مانند پاکستان، به نیروی اتمی آمریکا مسلح کنند، و هم بن لادن، تحت نظارت عالیه سیا، به عنوان آلتر ناتیو دولتهای دست نشاندة کشورهای منطقه «فعال» بماند!
در این چارچوب است که، سایت به وقت گرینویچ، ناگهان به یاد «یهودستیزی» پرزیدنت افتاده و با «روشنفکران مسلمان» ایران به بحث و تبادل نظر پرداخته و مینویسد:
«برخی از روشنفكران مسلمان بر اين باورند كه انتقال غير دقيق انديشههای مارتين هايدگر فيلسوف آلمانی به جامعه ايران از طريق درسهای احمد فرديد، نظريه پرداز پر رمز و راز و جنجالی ايران سبب رواج تفكرات يهود ستيزانه در بين قشر موثری از هواداران سرسخت جمهوری اسلامي شده و آقای احمدی نژاد نيز از اين جريان به شدت تاثير پذيرفته است.»
اینجاست که اهمیت فیلسوف کبیر و «تک محصولی» ایران، یعنی احمد فردید، مشخص میشود! وقتی معرکهگیری، چون فردید، در ایران، فلسفه هایدگر تدریس کند، نتیجهاش هم بهتر از این نخواهد بود! «روشنفکران مسلمان» در سایت به وقت گرینویچ، تلویحاً به ما حالی میکنند که ایرانیان، آن هم در ردههای حکومتی، فلسفه شناسند! و با فلسفه هایدگر هم آشنائی دارند!
تا آنجا که من به یاد دارم، فلسفة هایدگر هنوز در ایران مفسری نیافته. و تنها شناخت فلاسفه کبیر ایران از هایدگر، به معرکههای «استاد فردید» و داستانسرائیهای نراقی و شرکایش محدود میشود. اینان به نقل از «روشنفکرهای دولتی غرب» میگویند: هایدگر عضو حزب نازی بوده و از اینجا نتیجه میگیریم که فلسفهاش فاشیستیاست! مثل اینکه اکبر گنجی یا «روشنفکر» دیگری هم در «تفکرش»، روی سایت، از هایدگر ابراز انزجار کرده، چون «ضد یهود» است! و اخلاق اسلامی را رعایت نکرده!
اگر بر اساس این «منطق» ادامه دهیم، نتایج زیر به دست میآید: سارتر صهیونیست بوده، بنابراین اگزیستانسیالیسم یک بینش «ضدفلسطینی» است. بر همین اساس، چون برتراند راسل طرفدار اسرائیل بود، «پوزیتیویسم هم بینشی است ضد فلسطینی»! و ... و میتوان به همین ترتیب خواننده را هالو تصور کرد و نتایج دلخواه را نیز به دست آورد!
چه اشکالی دارد؟ مگر برژینسکی، و عنترش جوزف بایدن، آرزوهای اربابان خود را به زبان نمیآورند؟! مگر آزادی بیان در غرب محترم نیست؟! مگر فقط برژینسکیها باید حرف دلشان را بزنند؟ امروز «روشنفکران مسلمان» هم باید حرف دلشان «به وقت گرینویچ» را بزنند. امروز، اگرچه روز کارگر است، ولی در مملکتی که رهبر حزب کارگر، بچه آخوندی چون «تونیبلر» باشد، کارگران هم باید حرف دل کارفرما را به زبان رانند! بیجهت نیست که سعدی میفرماید: بروکار میکن مگو چیست کار ـ که «سرمایة» جاودانی است «کار»!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت