...
تضعیف غرب در منطقه و احتضار حاکمیت سرسپردة ایران، چنان وحشتی در دل مزدوران افکنده که به پریشانگوئی افتادهاند. پریشانگوئیای که در رسانههای داخلی، بر روی سایتهای داخلی و سایتهای «مخالفخوان» خارج، آشکارا مشاهده میشود. منتفی شدن تهاجم نظامی آمریکا به ایران، شرایط نوینی ایجاد کرده که خادمان استعمار را متزلزل کرده، و هر روز تغییر موضع میدهند. از راس هرم شروع کنیم، رسانه حافظ منافع آنگلوساکسونها در ایران، اطلاعات، در فردای انتصاب احمدینژاد، شدیداً ضدآمریکائی شد. هدف رسانة شریف این بود که به شیوة مرسوم نعل وارونه، وانمود کند، دارو دسته احمدی نژاد از اصولگرایان «ضد امپریالیست» هستند و هیچ سازشی با آمریکا نخواهند کرد! به عبارت دیگر، حاکمیتی که 27 سال پیش با توطئه «ملی ـ مذهبیهای» آمریکائی و همدستی نهضت«آزادی» و حمایت ناتو آفریده شد، ناگهان تغییر ماهیت داده! البته امروز، نامههای التماسدعای فعلة غرب به جرج بوش، ثابت میکند که حاکمیت «انقلابی» و «خط امامی» سر در کدام آخور دارد. ولی آنروز که احمدی نژاد را از صندوق انتخابات نمایشی بیرون کشیدند، موسسة اطلاعات، فکر رسوائی امروز را نمیکرد.
ویژگی فعله استعمار حماقت ذاتیآنهاست. هنگامی که آمریکا به بهانة مقابله با طالبان، بدیل سنی مذهب حاکمیت ایران، به افغانستان لشکرکشی کرد، رسانههای مزدور ایران از نزدیک شدن قشون ارباب به مرزهای کشور رویای تداوم حاکمیت در سر میپروراندند. حتی هنگامی که عراق اشغال شد، اینان، گستاخانه از تهاجم نظامی آمریکا استقبال کردند. و امروز نیز نیروهای «نظامی ـ امنیتی» ایران در کشتار غیرنظامیان عراق، در بمبگذاری اماکن عمومی، همکاری صمیمانه با ارباب دارند. در جنوب به ارتش انگلیس یاری میرسانند، تا اقلیت سنی را به کوچ اجباری واداشته و زمینة ایجاد کشوری شیعه نشین فراهم آورد، و غارت و چپاول در این شرایط سهلتر شود. و از سوی دیگر زمینة تجزیة ایران نیز فراهم گردد.
ولی هیچیک از مزدوران آمریکا، که 27 سال است بر ملت ایران حاکم شدهاند، به ذهن علیلش خطور نمیکند، که حضور ارتش استعمار در منطقه، برای حفظ منافعش، نشانگر این واقعیت است که استعمار غرب در منطقه تضعیف شده، و دست نشاندگانش دیگر قادر به حفظ منافع سروران خود نیستند. واقعیت «تلخی» که امروز بیش از پیش محسوس شده، و آشکارترین نشانة آن آشفتگی در جبهة مزدوران است.
اولین نشانه آشفتگی را در حلقه ضعیف مییابیم، در سایت سردار، که برای «انتخاب» جنایتکاری به نام رفسنجانی، به مقام ریاست جمهوری تبلیغات به راه انداخته بود. مقالهای در رسانة «سردار در تبعید» حکایت میکند که، «هشتم مارس هزار و سیصد و پنجاه و هفت، بیش از سی هزار زن در تظاهرات بر ضد حجاب شرکت داشتهاند!!!» به عنوان یکی از شرکت کنندگان، تأکید میکنم که هشتم مارس سال براندازی، تعداد تظاهر کنندگان، با فاصلهای نجومی، از هزار کمتر بود. در ضمن، هیچیک از زنان «مبارز و آزادیخواه» حکومتی، که امروز مدافع حقوق زنان شدهاند، در این تظاهرات شرکت نداشتند. تعداد تظاهرکنندگان چنان اندک بود که اگر «مشاهیر علم و ادب ایران» شعور و درک شرکت در تظاهرات ما را داشتند، بدون شک حضورشان محسوس میبود، و امروز، بجای حکومتی خواندن آنان، از فرمایشات آتشین آزادیخواهانهاشان، استقبال میکردیم. حال بازگردیم به آشفتگی در دیگر رسانهها.
اطلاعات پس از آن «نشست بی نتیجه»، ناچار شد اذعان کند که مواضع آمریکا در برخورد با مسئله ایران تغییر کرده. ارگان کوکلوکسکلانها، کیهان، که نفسکش میطلبید و آماده نبرد بیامان با آمریکا بود، امروز «صلحطلبی» پیشه کرده. و دست به دامن نوام چامسکی شده! مجاهدین انقلاب اسلامی ـ فاشیستهای مسلح حافظ منافع استعمار در ایران ـ که تا دیروز تأکید میکردند: «دموکراسی و حقوق بشر با مواضع ما سازگار نیست، و ما در جبهه اصلاحطلبی میمانیم»، امروز ناچار به تغییر مواضع قبلی شده و از دموکراسی حمایت میکنند!!! سایتهای «مستقل» خارج نشین، نیز به ریسمان الهی «وحدت» چنگ زده و عاجزانه از ارباب تقاضای براندازی دارند! ولی نمیدانند که ارباب، خود نیز عاجز و درمانده شده.
به دنبال نامههای «مبارزان نستوه ضد آمریکائی» به پیشگاه جرج بوش، به دنبال تقاضای کیسینجر و کارتر از بوش برای مذاکره، ناگهان، جیمی کارتر کشف کرد که دولت احمدی نژاد برخاسته از آراء مردم است و باید با این دولت مذاکره کرد! و به دنبال عدم امکان مذاکرة دارو دسته بوش با رعایا، جان وارنر، سناتور جمهوریخواه و رئیس کمیسیون تسلیحات سنای آمریکا، خواستار حضور ارتش ناتو در مرزهای ایران شد! سایت «به وقت گرینویچ» مورخ 28 ماه مه، اعلام کرد:
«از سناتور جمهوریخواه سؤال شد: "آيا نشستن ناتو بر سر ميز مذاکرات به اين مفهوم است که نيروهای اين پيمان به کشورهای اطراف ايران اعزام شوند؟ او پاسخ داد: [...] تنها مرحلة برنامه ريزی را آغاز کنند[...]
ویژگی فعله استعمار حماقت ذاتیآنهاست. هنگامی که آمریکا به بهانة مقابله با طالبان، بدیل سنی مذهب حاکمیت ایران، به افغانستان لشکرکشی کرد، رسانههای مزدور ایران از نزدیک شدن قشون ارباب به مرزهای کشور رویای تداوم حاکمیت در سر میپروراندند. حتی هنگامی که عراق اشغال شد، اینان، گستاخانه از تهاجم نظامی آمریکا استقبال کردند. و امروز نیز نیروهای «نظامی ـ امنیتی» ایران در کشتار غیرنظامیان عراق، در بمبگذاری اماکن عمومی، همکاری صمیمانه با ارباب دارند. در جنوب به ارتش انگلیس یاری میرسانند، تا اقلیت سنی را به کوچ اجباری واداشته و زمینة ایجاد کشوری شیعه نشین فراهم آورد، و غارت و چپاول در این شرایط سهلتر شود. و از سوی دیگر زمینة تجزیة ایران نیز فراهم گردد.
ولی هیچیک از مزدوران آمریکا، که 27 سال است بر ملت ایران حاکم شدهاند، به ذهن علیلش خطور نمیکند، که حضور ارتش استعمار در منطقه، برای حفظ منافعش، نشانگر این واقعیت است که استعمار غرب در منطقه تضعیف شده، و دست نشاندگانش دیگر قادر به حفظ منافع سروران خود نیستند. واقعیت «تلخی» که امروز بیش از پیش محسوس شده، و آشکارترین نشانة آن آشفتگی در جبهة مزدوران است.
اولین نشانه آشفتگی را در حلقه ضعیف مییابیم، در سایت سردار، که برای «انتخاب» جنایتکاری به نام رفسنجانی، به مقام ریاست جمهوری تبلیغات به راه انداخته بود. مقالهای در رسانة «سردار در تبعید» حکایت میکند که، «هشتم مارس هزار و سیصد و پنجاه و هفت، بیش از سی هزار زن در تظاهرات بر ضد حجاب شرکت داشتهاند!!!» به عنوان یکی از شرکت کنندگان، تأکید میکنم که هشتم مارس سال براندازی، تعداد تظاهر کنندگان، با فاصلهای نجومی، از هزار کمتر بود. در ضمن، هیچیک از زنان «مبارز و آزادیخواه» حکومتی، که امروز مدافع حقوق زنان شدهاند، در این تظاهرات شرکت نداشتند. تعداد تظاهرکنندگان چنان اندک بود که اگر «مشاهیر علم و ادب ایران» شعور و درک شرکت در تظاهرات ما را داشتند، بدون شک حضورشان محسوس میبود، و امروز، بجای حکومتی خواندن آنان، از فرمایشات آتشین آزادیخواهانهاشان، استقبال میکردیم. حال بازگردیم به آشفتگی در دیگر رسانهها.
اطلاعات پس از آن «نشست بی نتیجه»، ناچار شد اذعان کند که مواضع آمریکا در برخورد با مسئله ایران تغییر کرده. ارگان کوکلوکسکلانها، کیهان، که نفسکش میطلبید و آماده نبرد بیامان با آمریکا بود، امروز «صلحطلبی» پیشه کرده. و دست به دامن نوام چامسکی شده! مجاهدین انقلاب اسلامی ـ فاشیستهای مسلح حافظ منافع استعمار در ایران ـ که تا دیروز تأکید میکردند: «دموکراسی و حقوق بشر با مواضع ما سازگار نیست، و ما در جبهه اصلاحطلبی میمانیم»، امروز ناچار به تغییر مواضع قبلی شده و از دموکراسی حمایت میکنند!!! سایتهای «مستقل» خارج نشین، نیز به ریسمان الهی «وحدت» چنگ زده و عاجزانه از ارباب تقاضای براندازی دارند! ولی نمیدانند که ارباب، خود نیز عاجز و درمانده شده.
به دنبال نامههای «مبارزان نستوه ضد آمریکائی» به پیشگاه جرج بوش، به دنبال تقاضای کیسینجر و کارتر از بوش برای مذاکره، ناگهان، جیمی کارتر کشف کرد که دولت احمدی نژاد برخاسته از آراء مردم است و باید با این دولت مذاکره کرد! و به دنبال عدم امکان مذاکرة دارو دسته بوش با رعایا، جان وارنر، سناتور جمهوریخواه و رئیس کمیسیون تسلیحات سنای آمریکا، خواستار حضور ارتش ناتو در مرزهای ایران شد! سایت «به وقت گرینویچ» مورخ 28 ماه مه، اعلام کرد:
«از سناتور جمهوریخواه سؤال شد: "آيا نشستن ناتو بر سر ميز مذاکرات به اين مفهوم است که نيروهای اين پيمان به کشورهای اطراف ايران اعزام شوند؟ او پاسخ داد: [...] تنها مرحلة برنامه ريزی را آغاز کنند[...]
منظور ایشان از اعزام نیروهای ناتو به کشورهای اطراف ایران چیست؟ در درجه اول، نیروهای نظامی امنیتی ایران، مانند نیروهای پاکستان، به عنوان زیر مجموعه ارتش ناتو، همگی تحت فرماندهی ناتو قرار دارند. ثانیاً، ارتش ناتو در ترکیه حضور مستقیم دارد، و ایران و ترکیه و پاکستان، به عنوان اعضای پیمان ننگین سنتو، نقش نیروهای کمکی ناتو را ایفا میکنند. در عراق و افغانستان نیز، آمریکا و شرکایش حضور مستقیم دارند. پس رئیس کمیسیون تسلیحات سنای گاوچرانها، خواهان حضور ناتو در کدام مرز ایران است؟ در مرز شمالی و دریای خزر؟ ما هم از این حضور استقبال میکنیم. گاوچرانهای عزیز خوش آمدید! این گوی و این میدان! اگر در افغانستان به گل نشستهاید، اگر در عراق مستأصل شدهاید، سعی خواهیم کرد که مراسم خاکسپاریتان در تهران، با شکوه و جلال برگزار شود.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت