...
اخیرا رسانههای اروپای غربی، بخصوص تلویزیون «آرته»، کانال مشترک آلمان و فرانسه، به «تاریخ سازی» پرداخته و اولین شاهکار تاریخی را نیز به انقلاب روسیه اختصاص دادهاند. «آرته» حکایت میکند که: «گفته میشد، لنین، جاسوس آلمانهاست!» و «گفته میشد» را بیننده باید به عنوان «شواهد تاریخی» بپذیرد! ولی آنچه گفته نمیشد این بود که پس از پایان جنگ جهانی اول، دویست هزار سرباز آمریکائی، انگلیسی، فرانسوی، ژاپنی و ... وارد خاک روسیه شدند تا با خطر کمونیسم که تهدیدی برای سرمایهداری بود، مبارزه کنند. یعنی متفقین رسماً به خاک روسیه تجاوز کردند تا از جنگ داخلی «سفیدها» بر علیه دولت بلشویک حمایت کنند. البته این تهاجم با نیت خیر انجام شد و هدفش «احترام به ادیان» بوده. چون این بلشویکها دین خدا را به رسمیت نمیشناختند و شخص لنین، چندین «کاریکاتور ادیان» کشیده بود که به «مقدسات» توهین کند!
تأمین «احترام به مقدسات» دو سال طول کشید، و به مرگ پنج میلیون روس انجامید، که دو میلیون از آنان بر اثر پیامدهای جنگ کشته شدند. ولی هیچ اشکالی نداشت، چون واتیکان فتوی داده بود که این کمونیستها هم مانند بومیان آمریکای لاتین فاقد روح بوده و مثل بهائیان ایران خونشان مباح است. پس از این کشتار، متفقین، در سال 1920، خاک روسیه را ترک میکنند. البته با پس گردنی.
کانال «آرته» سپس به شورش سفیدها میپردازد. بنا بر مدارک ساخته و پرداخته محافل سرمایهداری، یعنی همان مدارک «تاریخی»، ناگهان گروهی از نظامیان بر ضد بلشویکها شورش کرده و شهر کازان را نیز به تصرف خود در میآورند. البته، تلویزیون «آرته» نمیگوید این نظامیان، اسلحه و مهمات خود را از کجا تامین میکردهاند! بیننده باید به امدادهای غیبی اعتقاد داشته باشد، تا متوجه شود که نظامیان ضد انقلاب ـ همانطور که قوم بنیاسرائیل، شام، ناهار و صبحانه را از رستوران «یهوه»، و از آسمان دریافت میکردند ـ انواع اسلحه سبک و سنگین و دیگر تجهیزات از آسمان برایشان ارسال میشد.
در اوایل دهه 90، هنگامی که چچنها، با حمایت ناتو، خواستار استقلال شدند نیز، تجهیزات و تسلیحات و اغذیه و اشربه، به همین ترتیب از آسمان برایشان ارسال میشد! همراه با فوقالعادة بدی آب و هوا: روزی 200 دلار، مالیات در رفته! معلوم است که در این وانفسای کسادی و تورم، هر کسی استقلال طلب شود، فرانسویها، آلمانیها و دیگر اتباع متفقین! که بدون هیچ چشمداشتی به کمک برادران چچن خود شتافته بودند! اگر چچنی استقلال مییافت، مدل اسرائیل و پاکستان رو به توسعه میگذارد و یک کشور «ملی ـ مذهبی» دیگر به «باغ وحش تمدن سرمایهداری» افزوده میشد. و عقلانیت پسامدرن بیشتر به ارزش گذاشته میشد. ولی خوشبختانه، با وجود اصرار ابراهیم یزدی و دیگر فعلة استعمار در ایران، استقلال چچنی میسر نشد و دکان امدادهای غیبی در «گروزنی»، مانند دکان «سفیدها» در شهر کازان، تعطیل شد.
.
این تروتسکی بود که «تقدیرالهی» را در هم شکست و شهر کازان را نجات داد. و «آرته» هیچ از تروتسکی خوشش نمیآید. تروتسکی، به سه دلیل نفرت اصحاب کلیسا را بر میانگیزد. اولاً یهودی بود، ثانیاً کمونیست بود، و ثالثا، با تدبیر اوست که توطئه «متفقین» در شهر کازان در هم میشکند. وقتی تفنگداران دریائی کرونشتات شهر کازان را از «سفیدها» باز پس میگیرند، اجساد مثله شده اعضای حزب کمونیست بر خاک افتاده بود و «سفیدها» کارت عضویت حزب را بر پیشانی آنان «الصاق» کرده بودند، تا ثابت شود کمونیستها چقدر خطرناک و وحشیاند!!!
تأمین «احترام به مقدسات» دو سال طول کشید، و به مرگ پنج میلیون روس انجامید، که دو میلیون از آنان بر اثر پیامدهای جنگ کشته شدند. ولی هیچ اشکالی نداشت، چون واتیکان فتوی داده بود که این کمونیستها هم مانند بومیان آمریکای لاتین فاقد روح بوده و مثل بهائیان ایران خونشان مباح است. پس از این کشتار، متفقین، در سال 1920، خاک روسیه را ترک میکنند. البته با پس گردنی.
کانال «آرته» سپس به شورش سفیدها میپردازد. بنا بر مدارک ساخته و پرداخته محافل سرمایهداری، یعنی همان مدارک «تاریخی»، ناگهان گروهی از نظامیان بر ضد بلشویکها شورش کرده و شهر کازان را نیز به تصرف خود در میآورند. البته، تلویزیون «آرته» نمیگوید این نظامیان، اسلحه و مهمات خود را از کجا تامین میکردهاند! بیننده باید به امدادهای غیبی اعتقاد داشته باشد، تا متوجه شود که نظامیان ضد انقلاب ـ همانطور که قوم بنیاسرائیل، شام، ناهار و صبحانه را از رستوران «یهوه»، و از آسمان دریافت میکردند ـ انواع اسلحه سبک و سنگین و دیگر تجهیزات از آسمان برایشان ارسال میشد.
در اوایل دهه 90، هنگامی که چچنها، با حمایت ناتو، خواستار استقلال شدند نیز، تجهیزات و تسلیحات و اغذیه و اشربه، به همین ترتیب از آسمان برایشان ارسال میشد! همراه با فوقالعادة بدی آب و هوا: روزی 200 دلار، مالیات در رفته! معلوم است که در این وانفسای کسادی و تورم، هر کسی استقلال طلب شود، فرانسویها، آلمانیها و دیگر اتباع متفقین! که بدون هیچ چشمداشتی به کمک برادران چچن خود شتافته بودند! اگر چچنی استقلال مییافت، مدل اسرائیل و پاکستان رو به توسعه میگذارد و یک کشور «ملی ـ مذهبی» دیگر به «باغ وحش تمدن سرمایهداری» افزوده میشد. و عقلانیت پسامدرن بیشتر به ارزش گذاشته میشد. ولی خوشبختانه، با وجود اصرار ابراهیم یزدی و دیگر فعلة استعمار در ایران، استقلال چچنی میسر نشد و دکان امدادهای غیبی در «گروزنی»، مانند دکان «سفیدها» در شهر کازان، تعطیل شد.
.
این تروتسکی بود که «تقدیرالهی» را در هم شکست و شهر کازان را نجات داد. و «آرته» هیچ از تروتسکی خوشش نمیآید. تروتسکی، به سه دلیل نفرت اصحاب کلیسا را بر میانگیزد. اولاً یهودی بود، ثانیاً کمونیست بود، و ثالثا، با تدبیر اوست که توطئه «متفقین» در شهر کازان در هم میشکند. وقتی تفنگداران دریائی کرونشتات شهر کازان را از «سفیدها» باز پس میگیرند، اجساد مثله شده اعضای حزب کمونیست بر خاک افتاده بود و «سفیدها» کارت عضویت حزب را بر پیشانی آنان «الصاق» کرده بودند، تا ثابت شود کمونیستها چقدر خطرناک و وحشیاند!!!
امروز نیز در ایران، گروهی، با توسل به «امدادهای غیبی» و همکاری صمیمانه نیروهای «امنیتی ـ نظامی»، پرچم آشوب برافراشتهاند. تا با براندازی نوینی، ریشههای استعمار در ایران را تقویت کنند. گروههای «چپ ایران»، که تنها روی کاغذ، میتوان آنها را چپ نامید، دست در دست آشوب طلبان، به بحران دامن میزنند. اینان نیک میدانند که حاکمیت فرسوده جای خود را به حاکمیت دست نشانده دیگری خواهد داد. حاکمیتی که موظف است در پیمان سنتو، کمر به خدمت ناتو بربندد. حاکمیتی که تنها نامی از حاکمیت دارد. حاکمیتی که حافظ منافع غرب در منطقه خواهد بود. ولی برای سازمانهای «چپ ایران» اهمیتی ندارد که کارگزار سرمایهداری غرب شوند. «چپ ایران»، به دلیل عدم اعتقاد به اصول بینش چپ، به دلیل فرصتطلبیهای حقیرانه، که تاکنون فقط فاجعه آفریدهاند، به پیشقراولان انترناسیونال لمپنیسم، گنجی، حجاریان و... اکتفا کرده، هر روز فقر ایدئولوژیک خود را آشکارتر میکند. چپ ایران از جنایات ناتو در یوگسلاوی، از «احترام به ادیان» و خواستههای «ملی ـ مذهبیهای» منفور، استقبال شایانی به عمل میآورد. «چپ ایران» افسوس، وجود ندارد.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت