چهارشنبه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۵

بوکس و استعمار!
...

به نظر متخصصان، یکی از راه‌های موثر جهت هدایت افکار عمومی، استفاده از شیوة رایج در مسابقات بوکس در رسانه‌ها است که، در سه مرحلة متمایز صورت می‌پذیرد. به این ترتیب که، برای آشفته کردن حریف، ابتدا یک ضربة کاری نواخته می‌شود، سپس وارد مرحلة فرسایش می شویم که، ضربات پیاپی و سریع، ولی نه چندان کاری ـ برای عاصی کردن حریف نواخته می‌شود ـ و در مرحله آخر، یک ضربة کاری به «ناک اوت» کردن طرف مقابل می‌انجامد.

این همان شیوه‌ای است که استعمار در ایران اعمال می‌کند. به گذشته‌ای نه چندان دور باز می‌گردیم، دو هفته پس از اولین پیروزی حزب کارگر در انتخابات انگلستان، ناگهان در ایران هم «حماسة 2 خرداد» به راه می‌افتد. البته فقط روی کاغذ! در واقع همان نظام منفور گذشته با شعار‌های نوین 8 سال وحشت و هرج و مرج بر ایران حاکم می‌کند. و طی این 8 سال، در حالیکه فعالان سیاسی غیر مذهبی و نویسندگان طرفدار حقوق بشر، به دست عوامل ساواک به قتل می‌رسند، همزمان، «اصلاح طلبان» دروغین به معرکه‌گیری و صحنه‌گردانی مشغول‌اند. یک روز برنامه کتک‌کاری برگزار می‌شود، و روز دیگر سخنرانی‌های بی‌سروته در این ‌مجلس و آن محفل! در همین گیرودار بود که برنامة خلقت «رهبر نوین» نیز ‌آغاز شد. یک مامور سازمان امنیت حکومت به زندان اوین افتاد و شروع کرد به کتاب نوشتن! کتاب‌هائی که پی‌درپی مجوز ساواک و وزارت ارشاد را نیز دریافت کرده، به چاپ رسیدند! در واقع از برکت جنگ‌زرگری «درون حکومتی» میان شخصیت‌های پلید «کیهان» و شخصیت‌های نیک « اصلاح‌طلب»، یعنی دو روی سکة حکومت ایران،‌ بازار فروش این کتاب‌ها رونق فراوان یافت!

در این 8 سال، معجزات فراوانی نیز به وقوع پیوست. از جمله مشاهده شد که در ایران، زندانیان سیاسی امکانات فراوانی در اختیار دارند! به آنان اجازه می‌دهند به علی خامنه‌ای نامة سرگشاده بنویسند و از او بخواهند خودش بگوید چطور می‌توان او را از «رهبری» حکومت اسلامی برکنار کرد! مشاهده شد که در ایران هیچکس گله‌ای از سردار سازندگی و دار ودسته‌اش ندارد، و همة مشکلات مملکت ـ مانند زمان پهلوی ـ از یک تن ناشی می‌شود. و اگر این یک تن «برود» همة مسائل حل خواهد شد! همچنین مشاهده شد که چند ماه می‌توان اعتصاب غذا کرد و زنده هم ماند! و بعد هم نه تنها از زندان، که از مملکت می‌توان به خارج از کشور مسافرت کرد. و مشابه خیمه‌شب‌بازی داخل را در خارج نیز به راه انداخت، البته با بودجة ملت ایران و همکاری صمیمانه بی‌بی‌سی، رادیوفردا و سایت‌های «مستقل» فارسی زبانان خارج نشین!

سایت‌های خارج‌نشینان و «شبه مخالفان» به نظر می‌رسد به اجارة مخالفان حکومتی درآمده باشد. بسیاری از این سایت‌ها اکثر فضای صفحه اصلی را به «استاد پونزها» اختصاص داده‌اند. عکس و تفصیلات و سخنرانی‌های وی از یک سو، و از سوی دیگر، نقد و بررسی مهملات استاد پونزها، باعث شده که هنگام مراجعه به این سایت‌ها به وضوح پنجة انحصارگرای استعمار را بتوان مشاهده کرد. چرا که آنچه اهمیت دارد، تکرار مکرر نام «استاد پونزها» است، نه محتوای مطالب! روی اکثر سایت‌ها یک سخنرانی از استاد، یک نقد سخنان، یک نقد بر همین نقد سخنان، و چند مطلب دیگر از افراد وابسته به «استاد» به چشم می‌خورد. و البته ما ایرانیان نباید فراموش کنیم که، این‌ها همه دلیل رعایت اصل «آزادی بیان» است، که این سایت‌ها خود متعهد به آن هستند! و هیچکس نباید بپندارد که تکرار نام «استاد پونزها» در مطالب «شبه مخالفان»، یک حربة تبلیغاتی است! و هیچکس نباید این خطا را مرتکب شود که شیوه‌های تبلیغات رسانه‌ای را به حساب سوء‌نیت سایت‌های آزادیخواه بگذارد! ولی می‌توان گفت که سخنان «استاد» در 2 مرداد ماه چنان مفتضح بود که حتی سایت بی‌بی‌سی، از طریق نقل به مضمون، وارد صحنه شده و ترجیح داد، مطالب را مستقیماً بازتاب ندهد! و همزمان با سخنان شیوای رهبر اختراعی «بی‌بی‌سی»، در داخل ایران، به بحران جنگ لبنان و بحران هسته‌ای دامن زده می‌شود. کیهان، ارگان کوکلوکس‌کلان‌ها از جنگ لبنان ابراز شادی کرده، و آنرا «جنگ ما» می‌خواند. شرق، ارگان «توحش ـ تحجر» ایالات متحد نیز با برژینسکی، یکی از مقامات امنیتی آمریکا مصاحبه می‌کند و از زبان ارباب خود، «دموکراسی مطابق با سنت‌ها» را، برای ایران تجویز می‌کند! یعنی همین شرایط موجود، به اضافه حضور مستقیم آمریکا!
«ايالات متحد از رشد دموكراسى حمايت مى‌كند زيرا اينكشور خودش داراى دموكراسى است [...] رشد دموكراسى بايد درون زا بوده و از طريق دموكراتيك حاصل شود [...] من از اين آگاهم كه مردم ايران به لحاظ سياسى بالغ هستند و بنابراين مطمئن هستم كه رشد سياسى ايران با حفظ سنت هاى ايرانى، آمال ايرانى و سنت هاى اسلامى به پيش خواهد رفت»

اینکه آمریکا حامی دموکراسی است چون خودش دموکراسی دارد، فقط از دهان برژینسکی باید شنیده شود! و اینکه دموکراسی با سنگسار، قصاص و بردگی انسان‌ها، یعنی اسلام، می‌تواند هماهنگ باشد، امری است که فقط شیرین عبادی و برژینسکی از آن آگاهی دارند! البته برژینسکی و شرکاء در این راه تنها نیستند، استاد سید حسین نصر هم اخیراً کشف کرده که اسرائیل با تکیه بر «اسطوره‌های لائیک» پایه‌گزاری شده است! چون ایشان حتماً اسطوره‌های یهودیت را «لائیک» می‌دانند! یعنی یهودیت مانند اسلام و مسیحیت مذهبی است که غیر مذهبی و «لائیک» است! به عبارت دیگر چون صهیونیسم به زعم سید حسین نصر، ایدئولوژی «لائیک» ‌بوده و ظلم و تاراج برای ملت فلسطین به ارمغان آورده، بهتر است اعلام شود لائیسیته در ترادف با ظلم و تاراج قرار دارد، تا استاد گرامی، سید حسین نصر بتواند از شرق شناسان بخواهد تا بجای شواهد تاریخی، «سنت‌ها» را ملاک قرار دهند.

«به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر سید حسین نصر، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا در گفتگو با «رومرتیلور» خبرنگار نشریة "ویس آکراس باندریز" کانادا، دربارة احساسات ضدیهودی و ضد اسرائیلی که در بین مسلمانان رایج است اظهار داشت: «این یک پدیدة جدید است که در واکنش به ظهور صهیونیسم به عنوان یک ایدئولوژی لائیک در منطقه و تاراج سرزمین فلسطین و ظلم بر مردم آن پدید آمده است.»

ولی نباید فراموش کرد که علیرغم اینهمه تبلیغات استعمار در داخل و خارج، ‌ ملت ایران هنوز در مرحلة ضربات فرسایشی استعمار قرار دارد، یعنی ضربه نهائی هنوز در راه است!


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت