...
بنگاه خبرپراکنی ایرنا، یا همان «حنا و زرچوبة» خودمان، از سفر حداد عادل به نورآباد در استان لرستان گزارشی داده که خواندنش به گفته سعدی، «مفرح ذات» است. حداد عادل، از قبل دخترش خود را به قبیلة خامنهای «وصل» کرد، و به همین دلیل هم ناگهان در انتخابات کشکی حاکمیت تحجر با رأی فراوان سر از مجلس شوربای اسلامی در آورد، و حتی به عنوان اولین رئیس «غیرروحانی» مجلس «انتخاب» نیز شد، البته از همان «انتخابها» که در حاکمیتهای جهان سوم صورت میپذیرد! ولی با اینهمه، هنوز وصف کمالات ایشان به پایان نرسیده! حداد عادل، یکی از نخبگان دستگاه حاکمیت تحجر است، و مانند دیگر نخبگان چنین دستگاههائی، با سواد و فرهنگ بکلی بیگانه. هنر ویژة حداد عادل، روضهخوانی و مداحی فاطمه، حسن و حسین است. علاوه بر این با یکی دیگر از نخبگان کمسواد دستگاه، یعنی عبدالکریم سروش، به تدوین کتابهای آموزشی برای دانشآموزان چهارم دبیرستان نیز پرداخته. حداد عادل موجودیتش را مدیون تحجر و روضه خوانی است، و اخیراً هم اکتشافات بزرگی در زمینه تاریخ مشروطیت داشته و کشف کرده که مجلس خیمه شب بازی حکومت تهران برخاسته از پیروزی جنبش مشروطیت است! البته این بیشتر اختراع یک ذهن علیل میتواند باشد، ولی ما آنرا به حساب «کشفیات» شخص حداد میگذاریم.
با این وجود، حداد عادل در امور «دموکراسی» نیز صاحبنظر است. و روز 10 مرداد در مهر نیوز، در پاسخ به مهملات جرج بوش که تهاجم نظامی به لبنان را جنگ بین «دموکراسی» و «تروریسم» توصیف کرده بود گفته، «مگر مردم لبنان که از سرزمین خود دفاع میکنند تروریست هستند یا در لبنان دموکراسی وجود ندارد؟» البته درست است که هیچکس مانند حداد عادل واجد شرایط تعیین دموکراسی نیست، ولی هرچه فکر میکنم ارتباط دفاع از سرزمین را با دموکراسی نمیبینم! این ارتباط هم مانند ارتباط آزادیخواهی و مخالفت با حاکمیت در ایران است. از معجزات حاکمیت ایران به ویژه از دوره وزارت رضامیرپنج تاکنون این است که هر لات و اوباشی که به فحاشی به حکومت پرداخته یا هر تیغکشی که به وزیر و نخستوزیر تیراندازی کرده، با همت ساواک و رسانههای تحت کنترل ساواک تبدیل به آزادیخواه شده است! از اینجا نتیجه میگیریم که، طبق منطق روضهخوانان، هرکه از سرزمینش دفاع کند، در سرزمینش دموکراسی وجود دارد! بله این «منطق نوین» است، و در ایران تدریس میشود! و بر اساس همین منطق است که حداد عادل به ریاست فرهنگستان ایران منصوب شده، و بر اساس همین منطق هم از دستاوردهای «فرهنگ درخشان عرب» فراوان سخن گفته. بله، وقتی حداد عادل رئیس فرهنگستان ایران باشد، عرب هم صاحب تمدن «درخشان» میشود. و در آشفته بازار بیفرهنگی ایران کسی هم نمیتواند به این مهملات اعتراض کند. چون عرصة مطبوعات داخل که هیچ! سایتهای «مستقل» خارج نشین و مدعی مخالفت با حکومت تحجر نیز همه و همه تحت کنترل همان ساواک خودمان و نظارت مستقیم همان فعلة سرداراکبراند. هر زبالهای که ساواک در داخل مرزها تولید کند، آناً با همکاری این سایتها به «مبارز و آزادیخواه» تبدیل میشود، سالها و سالها برایش طبل و دهل میزنند، نگران سلامتیاش میشوند و از مشاهدة «عکسهای لاغر و بیجانش!» اشک هم به چشم میآورند! و اگر کسی جرأت کرده و خارج از چارچوب اینان وبلاگ بنویسد، نامههای تهدید و هتاکی «مفصل» دریافت میکند، ولی چون نان را به نرخ روز نخورده، مثل بعضیها نمیتواند این «تهدیدها» را هم وسیلة تبلیغات برای دکان شکستهاش کند!
بله، حاکمیت تحجر ایران در این 27 سال به تولید انبوه «اللهکرم، زهراخانم و فاطمهکوماندو» پرداخته و برخی از این تولیدات هم «صادراتی» است، که هم به اروپا، و بخصوص به آمریکا صادر میشود، چون در آمریکا خریدار فراوانتر است. بهترین نمونهاش هم ابراز تمایل جیمی کارتر به میزبانی از «حجتالاسلام استعمار» است! از آنجا که جیمیکارتر نیز از افراد «دیندار» و بسیار متدین در ایالت جورجیا هستند، و به شیوة مهدی بازرگان تدریس کتاب مقدس میکنند، قرار شده با خاتمی طرح ایجاد سپاه «قهرمانان دیندار» را در همان آمریکا نهائی کنند، و ایرانیان را با «منطق صلح» که به زعم خاتمی، «بر پاية رواداري و اخلاق و معنويت بنا شده»، آشنا ساخته، یک جمهوری «مسلمان ـ دموکرات»، یعنی همان حکومت تحجر فعلی را با نام جدید تحویل ملت ایران دهند! نخبگان متعدد حاکمیت تحجر هنوز نفهمیدهاند که صلح هیچ ارتباطی با دموکراسی و با معنویت و کرامت انسان ندارد. ولی نخبگان را با این حرفها چکار؟! نخبگان حاکمیت تحجر به امور مهمتر از اینها میپردازند: مثلاً تاریخ! هرچند که در حاکمیت تحجر اسطورهها، سخن از تاریخ گفتن مضحک مینماید، ولی روضهخوانها اخیراً سخت به تاریخ علاقمند شدهاند و خیلی تاریخ، تاریخ میکنند!
به عنوان مثال، حداد عادل خطاب به مردم نورآباد لرستان، که مانند کردستان، بلوچستان و تمامی ملت ایران در فقر و محرومیت دست و پا میزند، میگوید:
«وقت آن رسیده که مشکلات 2500 ساله را جبران کنید! [...] عقب ماندگیهای تاریخی که حاصل قرن ها فراموشی است، در مدت 10 تا 20 سال رفع نمیشود»
و مردم بینوای نورآباد بلافاصله متوجه شدهاند که کمبودهایشان تقصیر کوروش و داریوش هخامنشی است چون آنها کوتاهی کردهاند. و روضهخوانها که تازه 27 سال است به غارت و چپاول مشغولند، نمیتوانند کمبودهای هخامنشیان را در این مدت کوتاه جبران کنند! چون به گفتة حداد، پیشتر در میان رجال سرسپرده، کسی به مشکلات مردم لرستان اهمیتی نداده!
«دلیل آن این است که رجال سرسپرده دولتی که بخواهند به دربار راه پیدا کنند و امکانات را به اینجا بیاورند پیدا نشده و آنها میانه خوشی با شما نداشتند و اکنون پس از انقلاب که پا به میدان گذاشتید نوبت این است که مشکلات 2500 ساله را جبران کنید»
«ریشهیابی» علمی و سریع مشکلات مردم لرستان را واقعاً مدیون نبوغ حداد عادلایم! حداد عادل چشمش که به سرزمین لرستان افتاد، در دم کشف شگفتآوری کرده، و آن اینکه سرزمین لرستان «با استعداد» است! و رشد کرده، چرا که «حاصلخیز» است! اگر رشد با حاصلخیزی ارتباط مستقیم دارد پس، عدم رشد در استان حاصلخیز کردستان و به طور کلی تمامی مناطق ایران را هم حتماً فقط حداد عادل میتواند از نظر «علمی» توضیح دهد! البته پس از آنکه، خاتمی، به کمک کارتر، علم و دین را از سیطره خشونت آزاد کرد!
منبع ایرنا 8 شهریور 1385
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت