چهارشنبه، شهریور ۱۵، ۱۳۸۵

Posted by Picasa
دون‌کیشوت و تروریسم!
...
بیش از 27 سال است که ایالات متحد، با توسل به جنگ زرگری، با دولت دست نشاندة خود در ایران دون‌کیشوت‌وار درحال نبرد است. و ملت ایران نیز بازندة همین نبرد مزورانه! امروز همه نیک می‌دانند که با این حربه، چگونه نیروهای ضداستبداد رو به فرسایش گذاردند و راه برای ظهور دجال‌های قهرمان در ایران هموار ‌شد. «استخراج» پرزیدنت مهرورزی از صندوق‌های انتخاباتی حاکمیت «تحجر ـ توحش» تهران ـ بهتر است آن‌ها را صندوق‌های زباله بنامیم، چرا که جز زباله چیزی در آن نیست ـ به این دلیل بود که تنور پر برکت «نبرد با آمریکا» گرم نگاهداشته شود. آنهم نبردی که فقط در رسانه‌های غرب صورت می‌پذیرد، چرا که در ایران تنها کسی که نمی‌داند این حاکمیت منفور و اپوزیسیونش نانخور استعمارند، همان خواجه حافظ شیرازی است!

امروز ایرانیان نیک می‌دانند که هدف از تحریم‌ها و جنگ‌ها، تنها تقویت حاکمیت روضه‌خوان‌هاست. و امروز ملت ایران آگاه است، که حضور خاتمی و عمله‌اکره شبه ‌اصلاح طلب در ایالات متحد، جهت سازماندهی یک اوپوزیسیون موازی و حکومتی است که از اوپوزیسیون بی‌خطر فعلی هم به مراتب رام‌تر و دست آموزتر باشد. اظهارات اخیر خاتمی منفور، در تأیید حضور ارتش اشغالگر در عراق و افغانستان را تنها در این راستا می‌توان ارزیابی کرد. با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحد، دموکرات‌ها جهت اشغال صندلی کاخ سفید دورخیز کرده‌اند و از هم اکنون در پی سامان دادن به یک اوپوزیسیون به رهبری خاتمی‌اند. ناز و کرشمه‌های خاتمی برای پدر معنوی‌اش، جیمی کارتر، بی‌دلیل نیست. امروز اینان از ملت ایران انتظار دارند که ایمان بیاورد که این نوکران آمریکا، همه مستقل‌اند!

همزمان با جنب و جوش انتخاباتی دموکرات‌ها،‌ بیانیه‌های خنک کاخ سفید و سخنان پر گهر و تکراری جرج بوش در مورد حاکمیت روضه‌خوان‌ها تنها با هدف ارعاب ملت ایران انتشار می‌یابد. امروز، کیست که نداند بن‌لادن و ملاعمر، مانند روضه‌خوانان ایران، همگی ساخته و پرداختة استعمار در منطقه‌اند؟ و کیست که نداند فریادهای آزدیخواهانة کاخ سفید، برای اعمال تحریم یا جنگ بر ملت ایران، جهت چپاول و غارت دلارهای نفتی است، دلارهائی که در بانک‌های غرب انباشته شده؟ چرا که حتی اگر جنگی هم رخ ندهد، غربی‌ها با اعمال تحریم همان منفعتی را خواهند برد که طی 27 سال گذشته برده‌اند. پشتوانة ارزی ایران را صرف بازسازی عراق و افغانستان می‌کنند، نه بازسازی واقعی، بلکه بازسازی روی کاغذ! چرا که هدف ارتش ناتو در منطقه تنها غارت و چپاول است.

در افغانستان که ذخائر نفتی ندارد، ارتش ناتو بر تولید مواد مخدر تکیه می‌کند. با همت ناتو، ‌دولت افغانستان، به شیوة طالبان، کشاورزی را نابود و کشت و صدور مواد مخدر را رونق داده. به این ترتیب که با اشباع بازار از تولیدات کشاورزی غرب، عملاً تولید کشاورزی در داخل را با زیان و خسارت رو به رو کرده و باعث روی آوردن کشاورزان به کشت خشخاش می‌شود. همزمان، دولت امروز افغانستان که امتداد حاکمیت طالبان است، با ممنوع اعلام کردن کشت خشخاش، دست قاچاقچیان مواد مخدر را باز گذارده تا مستقیماً خشخاش تهیه کرده و قیمت‌ها را در تناسب با تقاضای بازار جهانی مهار کنند.

در عراق نیز برنامة چپاول طرح‌ریزی شده‌، به اینصورت که گروه‌های شیعه با همیاری و همکاری سفارت آمریکا، «عدم امنیت» را در سراسر عراق «تأمین» می‌کنند. و به این ترتیب، از یکسو، همانگونه که خاتمی منفور اذعان داشت، حضور اشغالگران را موجه جلوه می‌دهند، و از سوی دیگر، باز‌سازی را موکول به برقراری «امنیت» می‌نمایند. امنیتی که در شرایط فعلی «غیرممکن» است! همزمان، کشورهای منطقه نیز موظف‌اند جهت همین بازسازی «غیرممکن»، مبالغی به اشغالگران باج دهند! علاوه بر این غارت متعارف، اعمال تحریم‌ها شیوة نوینی از غارت را میسر می‌کند.

قبل از توضیح این امر لازم است بدانیم که کالاهای استراتژیک که تحریم شامل‌شان می‌شود، همگی در اختیار شرکت‌هائی قرار می‌گیرند که تحت نظارت دولت‌ها می‌توانند این کالاها را به چند برابر قیمت واقعی در بازار سیاه عرضه کنند. و اینگونه است که تحریم‌ها باعث سرازیر شدن پشتوانة ارزی ایران به حساب دولت‌های تحریم‌کننده می‌شود! ولی تحریم‌ها برای حاکمیت ایران نیز از نظر سیاسی و اقتصادی سودآور است. از یک سو حاکمیت مزدور روضه‌خوان‌ها کلیة اجناس مصرفی را ـ تحریم شده یا آزاد ـ به چندین برابر قیمت به فروش می‌رساند، و دست محتکران و دلال‌ها برای چپاول بازتر می‌شود. و از سوی دیگر، جنگ دروغین با آمریکا ـ وسیلة توجیه غارت ملت ایران ـ زمینة سرکوب در عرصه سیاسی را نیز فراهم می‌آورد. این شرایطی است که ملت ایران از 27 سال پیش متحمل آن است. در برابر جناح به اصطلاح تند‌رو و مسبب تحریم، غرب جناح میانه‌‌رو‌های دروغین را نیز به ملت ایران عرضه می‌کند. یعنی اکبرهاشمی و خاتمی! به این ترتیب شاهدیم که در این 27 سال، استعمار خارج از چارچوب تحجر اسلام، برای ایرانیان هیچ گزینه‌ای را نپذیرفته.

ولی در این میان، به نظر می‌رسد غربی‌ها و در رأس آنان ایالات متحد، فراموش کرده‌اند که پس از 27 سال نعل وارونه، دست‌شان در ایران رو شده، و همه می‌دانند که روضه خوان‌ها، از مؤتلفه و مشارکت تا نهضت آزادی، مزدوران غرب در ایرانند. از سوی دیگر، با پایان یافتن جنگ سرد، جناح جیمی کارتر، یعنی «ملی ـ مذهبی‌های» آمریکا که تنها امتیازشان، مانند جمهوریخواهان، جنگ افروزی به بهانة دموکراسی است، مشکل خواهند توانست سیاست‌های دوران جنگ سرد را اعمال کنند. به ویژه که با افتضاح ارتش اسرائیل در لبنان، ظهور جبهة سوم، نوید دهندة شرایط نوینی است که دیگر تحت نظارت کامل ناتو قرار نخواهد داشت.

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت