پنجشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۵


ژاپن و آرزوهای خام!
...
دهه‌هاست که «خرده نخبگان» ایران به مقایسه نابجای ایرانیان با دیگر ملت‌ها می‌پردازند، و یا تلویحاً خواستار قرار گرفتن در جایگاه دیگران‌اند. هنوز به یاد داریم که کسانی به گزافه، ایران را «ژاپن دوم» می‌خواندند،‌ و یا اخیراً خواستار «ژاپنی اسلامی» شده بودند ـ هر چند که امروز به کره و سنگاپور هم بسنده خواهند کرد! به اینان یادآور ‌شویم که همانطور که هر فرد «تاریخچه‌ای» از آن خود دارد، سیر تحولات تاریخی هر ملت نیز در نوع خود از همان یگانگی برخوردار است. هیچ ملتی نمی‌تواند در ردة ملت دیگری قرا گیرد، چرا که هر ملت مسیر خاص خود را پیموده. مسلماً کسانی که آرزوی خام «ژاپن اسلامی» در دل می‌پرورانند، هم با تاریخ ایران بیگانه‌اند و هم با تاریخ کشور ژاپن!

ایرانیان ژاپن را چگونه می‌بینند؟ کشوری که در فردا روز پایان جنگ دوم جهانی، در ردة فاتحین جنگ قرار نگرفت. کشوری که انفجار دو بمب اتمی را تجربه کرد، به اشغال ارتش بیگانه در آمد، و قانون اساسی‌اش را بیگانه تغییر داد. ولی ژاپن هنگامی که در سال 1945، به دنبال دو انفجار اتمی در هیروشیما و ناکازاکی، معاهدة پایان جنگ را به امضاء رساند، کشوری صنعتی بود. و ژاپنی که امروز می‌شناسیم از بطن همان کشور صنعتی سر بر آورده. به عبارت دیگر صنایع ژاپن هرگز صنایع وارداتی غربی نبوده‌اند.

ژاپن کشور پیشرفته‌ای است که در نیمة دوم قرن نوزدهم نظام ارباب رعیتی را لغو و در سال 1872، آموزش ابتدائی را اجباری نمود. ژاپن در سال 1899، از مجلس سنا و مجلس عوام برخوردار بود. در سال‌های نخستین قرن بیستم، ارتش ژاپن بر امپراتوری‌های روسیه و چین پیروز شد، و سپس کره و منچوری را نیز به اشغال خود درآورد. در جنگ جهانی اول که از سال 1914 آغاز شد، ژاپن متحد کشورهای متفق بود، و در جنگ جهانی دوم متحد فاشیست‌هائی بود که از سوی غرب، بر علیة اردوگاه شرق حمایت می‌شدند. همانطور که هاووارد زین، مورخ آمریکائی در مقدمه کتاب «جنگ به عنوان سیاست خارجی» یادآور شده، تحریم آمریکا بر علیه ژاپن باعث بمباران پرل هاربر در سال 1940 شد. و پس از این بمباران، ژاپن تمامی آسیای جنوب شرقی را اشغال کرد.

پس از بمباران هیروشیما و ناکازاکی مردم ژاپن، تنها به دلیل تقاضای امپراطور پایان جنگ را می‌پذیرند. سپس ژاپن به اشغال ارتش آمریکا در می‌آید. به موجب قانون اساسی جدید، امپراطور ژاپن از قدرت خلع شد، و همة افراد بالای 20 سال حق رأی یافتند. اشغال نظامی در سال 1956 به پایان رسید و در همان سال ژاپن به عضویت سازمان ملل نیز در آمد.

هشت سال پس از پایان اشغال نظامی، ژاپن نخستین کشوری بود که لوکوموتیوهائی با سرعت 260 کیلومتر در ساعت را میان شهرهای توکیو و اوزاکا راه اندازی نمود،‌ و حفر تونل 53 کیلومتری سیکان، بزرگتری تونل جهان را آغاز کرد. تونلی که پس از 20 سال آماده بهره‌برداری شد. در سال 1980، یعنی حدود یکسال پس از استقرار حاکمیت «تحجر ـ توحش» در ایران، ژاپن با 104 میلیارد دلار تولید ناخالص ملی، پس از ایالات متحد، در ردة دوم جهانی قرار داشت.

با این وجود، حاکمیت ژاپن با دمکراسی «غربی» بسیار فاصله دارد، به طور مثال، تظاهرات دانشجوئی در ژاپن، در سال‌های 68 و 69، چنان وسیع و گسترده بود که به بازداشت 20 هزار دانشجو انجامید! حال ببینیم ژاپن در گذشته‌های دور از چه مسیری عبور کرده.

ژاپن، 660 سال قبل از میلاد مسیح، آغاز پادشاهی «ژیمو»، نخستین امپراطورافسانه‌ای خود را جشن می‌گیرد. «ژیمو» فرزند «آماته‌راسو»، ایزد بانوی خورشید است. در مدارک تاریخی چین آمده است که نخستین سفیر ژاپن 57 سال قبل از میلاد مسیح پای به دربار «هان»، امپراتور چین گذاشته. در سال 552 میلادی، آئین بودا از طریق فرستادگان کره به ژاپن وارد می‌شود. و در سال 587 میلادی، «کلان سوگا» که آئین بودا را گرامی می‌داشت، فرهنگ چین را به دربار «یاماتو» وارد می‌کند. تا سال 710 میلادی ژاپن یک نمونة مینیاتور از امپراطوری چین بود.

در سال 710 میلادی نخستین تاریخ ژاپن به نام «کوژیکی»، یا «مجموعه مسائل دوران گذشته» نگاشته می‌شود. سپس در سال 720، «نیهون شوکی» یا «وقایع نگاری ژاپن» به رشته تحریر در می‌آید. در فاصلة قرون 10 تا 11، الفبای «آوانگاری» به شکوفائی نثر ادبی کمک می‌کند و انتشار نخستین رمان، «ژنجی»، یکی از شاهکارهای ادبیات جهان، در سال 1020، پیامد آن می‌شود. رمانی که نویسندة آن زنی است به نام «شیبیکو موراساکی». نخستین دورة فئودال در ژاپن با سلطنت «یورومیتو» در 1185 آغاز ‌شد، که در سال 1192 لقب «شوگون» یافت. و مرگ «کانامی» خالق تئاتر «نو» در ژاپن، حدود دوقرن پس از آغاز نظام فئودالی به وقوع پیوست. همچنین، ظهور تئاتر مردمی «کابوکی» به قرن 17 باز می‌گردد. ژاپن در قرن 16 متحد می‌شود، و همزمان تجار پرتقالی، سلاح آتشین را به ژاپن وارد می‌کنند. در سال 1597، ژاپن اقدام به اخراج میسیونرهای اروپائی می‌نماید. در سال 1853، ناوگان‌های جنگی آمریکا در سواحل توکیو پهلو می‌گیرند و «شوگون» وقت ناچار به گشودن دروازه‌های کشورش به روی تجارت غرب می‌شود، و عهدنامه‌ای با انگلیس، آمریکا، روسیه و هلند به امضاء می‌رساند. با این وجود سیر تحولات چنان کرد که ژاپن تنها کشور آسیائی باشد که عملاً دورة «استعمار کهن» را تجربه نکند.

ولی مهم‌ترین ویژگی ژاپن، همان قدمت یکهزار سالة خاندان سلطنتی است، که قدیمی‌ترین خاندان سلطنتی جهان به شمار می‌آید. در واقع، شاهزاده «اکی هیتو» که در سال 1989 به سلطنت رسید، یکصدوبیست وپنجمین امپراطور این خاندان است که بر ژاپن حکمرانی می‌کند!

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت