...
امروز قصد داشتم در مورد سیر تفکر فلسفی در ایران بنویسم، که چشمم افتاد به مقالة نغز و شیوای جناب دکتر «فیاضبخش» در اطلاعات بینالمللی مورخ 31 شهریورماه سالجاری، و به خود گفتم این فرصت طلائی جهت بررسی میزان «دکترای» جناب «فیاضبخش» را باید غنیمت شمرد! آقای «فیاضبخش» یکی از اندیشمندان حکومتی است که در ویرانکدة اندیشه در رسانة اطلاعات پناه گرفتهاند. مشابه ایشان در رسانه کیهان نیز نابغة دیگری است به نام پروفسور حمید مولانا که در گذشته یکی از تراوشات نبوغ فاشیستی ایشان را در رد تاریخ بررسی کردهایم. دکتر «فیاضبخش» نیز مانند دیگر «نخبگان» ایران، متخصص دمیدن در تنور جنگ زرگری میان واتیکان و اسلام هستند، و جهت تفریح بد نیست نگاهی به «تفکرات» عمیق ایشان داشته باشیم!
آقای فیاض بخش نیز مانند بدیل فاشیست خود در کیهان، خواستار «چشم پوشی» از تاریخ شدهاند! یادآور شویم که تاریخ بنا بر تعریف، مجموعه رخدادهای پیاپی است در طی زمان. «تاریخ»، بنا بر تعریف واقعیتی است، زمانی، زمینی، نسبی و در تقابل کامل با مفاهیم کلاسیک: «آسمانی، حقیقت و مطلق» قرار میگیرد. بنا بر همین اصل، «تاریخ» در تقابل کامل با اسطوره است و علت تاریخستیزی فاشیستها نیز ریشه در همین تقابل غیرقابل انکار دارد. به همین دلیل، دکتر «فیاضبخش» خطاب به پاپ میگویند:
«عاليجناب! پيش از آن كه نقل قولي از يك منبع قرون وسطايي، بخواهد حلال هزاران هزار مساله اخلاقي در دنياي بدخلق و كژانديش امروز باشد [ ...] بياييد كتاب تاريخ تحريف شده و به جهل و خون آغشته قرون وسطي و جنگ هاي صليبي را ببنديد»
اندیشمند ساکن اطلاعات که اینچنین با تحقیر به منبع قرون وسطائی یک نقل قول اشاره دارند، بهتر است نخست پاسخ دهند که چرا میباید همزمان، منبع نقل آیات کتاب مقدس مسلمانان، حدیث و روایات صدر اسلام و دیگر «قصههای» اسلام و مسلمین را، همچنان محترم و معتبر شمرد؟ اگر منبع قرون وسطائی همان کتاب تاریخ تحریف شده، عامل «جهل» است، منبع آیات الهی و روایات ادیان به ویژه اسلام چه خصوصیت دیگری جز جهل، تعصب و قدرتطلبی میتواند داشته باشد؟ اگر کسی ادعا میکند که یک متن تاریخی تحریف شده است، مسلماً باید بتواند مستندات و شواهدی ارائه دهد که این تحریف را به اثبات رساند. صرف ادعای تحریف کافی نیست و کسی که با دست خالی مدعی تحریف مستنداتی میشود، فقط نادانی خود را به ثبوت میرساند.
اگر به ادامة فرمایشات آقای «فیاضبخش» بپردازیم متوجه خواهیم شد چرا ایشان اینچنین به تاریخ تاختهاند. جناب دکتر با فراموش کردن واقعیتهای حاکم بر جامعة خود، یعنی جهل و توحش حاکم بر جوامع اسلام زده، به ویژه ایران امروز، چشم مبارکشان به کمبودها و جهل کاتولیکها افتاده و میفرمایند:
«عاليجناب![...] در اوج هزار خَم تمدن و دانش و معرفت، هنوز واتيكان درخم اين يك كوچه اين پا و آن پا مي كند كه آيا زنان نيز مي توانند به كسوت كشيشي درآيند و بركرسي موعظه بنشينند!؟»
یکنفر به این اندیشمند «جامعالشرایط» مؤسسة اطلاعات نمیگوید به گواهی تاریخ، پیامبر اسلام مظهر خشونت و بربریت است، و همانطور که دین اسلام، زن ستیز است، دین یهود و دین مسیح را نیز نمیتوان از این زن ستیزی مستثنی دانست، چرا که ویژگی ادیان ابراهیمی همان عامل «زن ستیزی» آنهاست. و از این گذشته، اگر کسی «کشف» کند که واتیکان با کشیش شدن زنان مخالف است، این امر از خشونتگرائی دین اسلام نسبت به زنان میکاهد؟ در واقع، ایندو مسئله هیچگونه ارتباط مستقیمی با یکدیگر ندارند. به زبان سادهتر واتیکان «زنستیز» است، اسلام و یهودیت هم «زنستیزند» و دین اسلام خشونت را هم ترویج میکند. اولی نافی دومی نیست. خوشبختانه ادیان الهی هرسه به حد کمال به زیور توحش و تحجر آراستهاند! مراجعه کنید به کتاب مقدس مسیحیان، خواهید دید که قصاص و سنگسار از اختراعات محمد نبوده. و خداوند ابراهیم توحش و تحجر را با «قسط و عدالت» میان پیامبرانش تقسیم کرده، و اگر در این میان سهم محمد بیش از دیگران شده به این دلیل است که وی علاوه بر سهم خود، وارث توحش و تحجر باقیمانده از پیامبران گذشته نیز شده. به همین دلیل مسلمانان را نیز از این تحجر و توحش به وفور بهرهمند کرده و یک مسلمان، یعنی همین جناب «فیاضبخش»، بدون شنیدن یا خواندن سخنرانی پاپ دست به سلاح قلم برده و در کمال «تمدن و پیشرفت و ترقی» اسلامی گله کرده که چرا پاپ از نقل قول خود پوزش نطلبیده:
«نكته قابل توجه اين كه تا اين لحظه، جناب پاپ از نقل قول خود پوزش و اعتذاري نطلبيده [...] در يك كلام، صادقانه و بي تعصْب بايد بگويم در چه دنياي ناعادلانه و فريبكاري زندگي ميكنيم!»
این نخستین بار است که کسی انتظار دارد فردی به جهت نقل قول یک مطلب پوزش هم بطلبد! حتماً به زعم اسلام و مسلمین هر که دهانش را به نقل وقایع تاریخی بیالاید نه تنها باید پوزش بطلبد که دهانش را هم باید ضدعفونی کند! یک نفر نیست به این پیشقراول تعصب و جهل بگوید چرا مبلغین ادیان الهی از نقل مهملاتی که ادعا میکنند از آسمان نازل شده از بشریت پوزش نمیطلبند؟ ولی قبل از این مهم، باید به این متفکر «سرقبرآقا» یادآور شد که بجای پریشانگوئی و دمیدن در تنور جنگ زرگری با واتیکان، بهتر است در ابتدا بداند که واژة «ناعادلانه» را در زبان فارسی «ظالمانه» میگویند. به عبارت دیگر، کسی که سواد فارسی دبیرستانی هم ندارد، در رسانه استعمار انگلیس ـ رسانة خانواده مسعودیها ـ وارد بحث تاریخ و ادیان نمیشود، آبروی کشور بریتانیا را که نباید به باد داد. به ایران رحم نمیکنید، احترام گیس سفید الیزابت دوم را حداقل محفوظ نگاه دارید. به قول خودتان، در دیگ بازه حیای گربه کجاست؟!
آقای فیاض بخش در مقالة بسیار «علمی و مستدل» خود به گذشتة پاپ فعلی نیز اشارات مختصری دارند:
پاپ بنديكت شانزدهم [...] رهبر فعلي كاتوليك هاي جهان، در كارنامه دوران جواني خود، خدمت در يكي از رستههاي ارتش نازي را ثبت كرده است و هرچند اين نقطه ضعيف ناخواسته مثل هزاران جوان مجبور ديگر، دليل محكوميت امروز او نيست [...] من خود براين عقيده و سليقه نيستم كه آدميان را به حكم گذشته شان، آن هم گذشته اي ناخواسته امروز به چالش در آوریم»
پاپ، مانند گونترگراس، و عالیجناب هابرماس، و بسیاری از شخصیتهای شناخته شده اروپا به نازیها ارادت داشته، یادآور شویم که کورت والدهایم، دبیرکل اسبق سازمان ملل نیز یک افسر اس اس بوده. و این گذشتة درخشان به زعم متفکر اطلاعاتی خودمان یک «نقطه ضعیف ناخواسته» است! البته باید گفت که اگر ارتش هیتلر برندة جنگ شده بود همة این شخصیتها به نازی بودن خود افتخار هم میکردند. ولی آنچه اهمیت دارد، نقطه نظر یک مدعی تفکر و اندیشه در رسانه حکومتی ایران است که انسان را «مسئول» گذشتهاش نمیشناسد! به عبارت دیگر، به زعم جناب دکتر، «آدمیزاده» هیچ تفاوتی با برده و بنده که در ادیان ابراهیمی تعریف شده ندارد. از قضای روزگار، این عیناً همان برداشتی است که فاشیسم از انسانها میکند. انسانها، میتوانند گذشته خود را فراموش کنند! چرا که زمان در فاشیسم وجود ندارد. انسان موجودی است که خارج از تداوم زمان، میتواند در ارتباط خود با گذشتهاش گسست ایجاد کند. به همین دلیل است که دکتر «فیاضبخش» ناگهان فراموش میکنند که واقعیتهای جهان امروز نتیجه انتخاب و کردار انسانهای دیروز است؛ فراموش میکنند که واقعیت تاریخی ادیان الهی، سلطه و خشونت، جهت کسب قدرت است. به همین جهت یکباره به صحرای کربلا زده در این وانفسای تبلیغ جهت تقدیس و تقدس، دستها را به سوی آسمان برده میگویند:
«كاش در دنيايي زندگي ميكرديم كه بيعدالتيها و قلدريها[ ...] در حوزه ثروت و سياست، عدهاي كژسليقه و نادان را با نام دين و مذهب، دست به اسلحه نميكرد و زبان ترور و سايه وحشت را در لواي عقيده و مذهب در جهان نميگشود»
از آقای «فیاضبخش» میپرسم، پیامبر شما، محمد، با چه انگیزهای دست به اسلحه برده بود؟ مگر نه این است که به نام «دین برحق» به کشتار و چپاول یهودیان و بتپرستان بیآزار حجاز پرداخت؟ مگر «آیات الهی» کتاب مقدس مسلمانان امر به کشتار مشرکین و کفار نمیکنند؟ مگر صدر اسلام تحمیل دین به زور شمشیر نبوده؟ مگر تهاجم به ایران و دیگر کشورها جهت تحمیل دین اسلام نبوده؟ میخواهید بگوئید محمد «کژ سلیقه و نادان» نبوده؟ پس به چه دلیل اسلام با جنگ مستقر شد؟ نکند جنگهای محمد جهت پیشبرد تمدن و فناوریها بود، و صرفاً جنگهای «دیگران» است که پیامآور توحش شده؟ کدام یک از نخبگان جهان اسلام میتواند تفاوتی میان جنگهای مسلمانان با تهاجم وحشیانه ارتش ناتو به افغانستان و عراق بیابد؟ هیچکدام! چون تفاوتی وجود ندارد. هدف هردو از تهاجم نظامی یکسان است: غارت و سلطه! اگر محمد به نام دین برحق غارت میکرد، ارتش ناتو به نام دموکراسی غارت میکند. آقای «فیاضبخش» نویسندة بسیار محترم مؤسسة اطلاعات! اگر تاریخ اسلام و ادیان را نمیشناسید، اگر تاریخ را نمیشناسید، کتاب مقدس مسلمانان را هم مطالعه نفرمودهاید؟ اگر بجای پند و اندرز به رهبر فاشیست واتیکان، زحمت مطالعهای در باب «دین بر حق اسلام» را بر خود هموار میکردید، مسلماً با مقالههای مصداق «سیر یک روز طعنه زد به پیاز، که تو مسکین چقدر بد بوئی»، مصدع خاطر خوانندگان رسانة «وزین» اطلاعات نمیشدید!
آقای فیاض بخش نیز مانند بدیل فاشیست خود در کیهان، خواستار «چشم پوشی» از تاریخ شدهاند! یادآور شویم که تاریخ بنا بر تعریف، مجموعه رخدادهای پیاپی است در طی زمان. «تاریخ»، بنا بر تعریف واقعیتی است، زمانی، زمینی، نسبی و در تقابل کامل با مفاهیم کلاسیک: «آسمانی، حقیقت و مطلق» قرار میگیرد. بنا بر همین اصل، «تاریخ» در تقابل کامل با اسطوره است و علت تاریخستیزی فاشیستها نیز ریشه در همین تقابل غیرقابل انکار دارد. به همین دلیل، دکتر «فیاضبخش» خطاب به پاپ میگویند:
«عاليجناب! پيش از آن كه نقل قولي از يك منبع قرون وسطايي، بخواهد حلال هزاران هزار مساله اخلاقي در دنياي بدخلق و كژانديش امروز باشد [ ...] بياييد كتاب تاريخ تحريف شده و به جهل و خون آغشته قرون وسطي و جنگ هاي صليبي را ببنديد»
اندیشمند ساکن اطلاعات که اینچنین با تحقیر به منبع قرون وسطائی یک نقل قول اشاره دارند، بهتر است نخست پاسخ دهند که چرا میباید همزمان، منبع نقل آیات کتاب مقدس مسلمانان، حدیث و روایات صدر اسلام و دیگر «قصههای» اسلام و مسلمین را، همچنان محترم و معتبر شمرد؟ اگر منبع قرون وسطائی همان کتاب تاریخ تحریف شده، عامل «جهل» است، منبع آیات الهی و روایات ادیان به ویژه اسلام چه خصوصیت دیگری جز جهل، تعصب و قدرتطلبی میتواند داشته باشد؟ اگر کسی ادعا میکند که یک متن تاریخی تحریف شده است، مسلماً باید بتواند مستندات و شواهدی ارائه دهد که این تحریف را به اثبات رساند. صرف ادعای تحریف کافی نیست و کسی که با دست خالی مدعی تحریف مستنداتی میشود، فقط نادانی خود را به ثبوت میرساند.
اگر به ادامة فرمایشات آقای «فیاضبخش» بپردازیم متوجه خواهیم شد چرا ایشان اینچنین به تاریخ تاختهاند. جناب دکتر با فراموش کردن واقعیتهای حاکم بر جامعة خود، یعنی جهل و توحش حاکم بر جوامع اسلام زده، به ویژه ایران امروز، چشم مبارکشان به کمبودها و جهل کاتولیکها افتاده و میفرمایند:
«عاليجناب![...] در اوج هزار خَم تمدن و دانش و معرفت، هنوز واتيكان درخم اين يك كوچه اين پا و آن پا مي كند كه آيا زنان نيز مي توانند به كسوت كشيشي درآيند و بركرسي موعظه بنشينند!؟»
یکنفر به این اندیشمند «جامعالشرایط» مؤسسة اطلاعات نمیگوید به گواهی تاریخ، پیامبر اسلام مظهر خشونت و بربریت است، و همانطور که دین اسلام، زن ستیز است، دین یهود و دین مسیح را نیز نمیتوان از این زن ستیزی مستثنی دانست، چرا که ویژگی ادیان ابراهیمی همان عامل «زن ستیزی» آنهاست. و از این گذشته، اگر کسی «کشف» کند که واتیکان با کشیش شدن زنان مخالف است، این امر از خشونتگرائی دین اسلام نسبت به زنان میکاهد؟ در واقع، ایندو مسئله هیچگونه ارتباط مستقیمی با یکدیگر ندارند. به زبان سادهتر واتیکان «زنستیز» است، اسلام و یهودیت هم «زنستیزند» و دین اسلام خشونت را هم ترویج میکند. اولی نافی دومی نیست. خوشبختانه ادیان الهی هرسه به حد کمال به زیور توحش و تحجر آراستهاند! مراجعه کنید به کتاب مقدس مسیحیان، خواهید دید که قصاص و سنگسار از اختراعات محمد نبوده. و خداوند ابراهیم توحش و تحجر را با «قسط و عدالت» میان پیامبرانش تقسیم کرده، و اگر در این میان سهم محمد بیش از دیگران شده به این دلیل است که وی علاوه بر سهم خود، وارث توحش و تحجر باقیمانده از پیامبران گذشته نیز شده. به همین دلیل مسلمانان را نیز از این تحجر و توحش به وفور بهرهمند کرده و یک مسلمان، یعنی همین جناب «فیاضبخش»، بدون شنیدن یا خواندن سخنرانی پاپ دست به سلاح قلم برده و در کمال «تمدن و پیشرفت و ترقی» اسلامی گله کرده که چرا پاپ از نقل قول خود پوزش نطلبیده:
«نكته قابل توجه اين كه تا اين لحظه، جناب پاپ از نقل قول خود پوزش و اعتذاري نطلبيده [...] در يك كلام، صادقانه و بي تعصْب بايد بگويم در چه دنياي ناعادلانه و فريبكاري زندگي ميكنيم!»
این نخستین بار است که کسی انتظار دارد فردی به جهت نقل قول یک مطلب پوزش هم بطلبد! حتماً به زعم اسلام و مسلمین هر که دهانش را به نقل وقایع تاریخی بیالاید نه تنها باید پوزش بطلبد که دهانش را هم باید ضدعفونی کند! یک نفر نیست به این پیشقراول تعصب و جهل بگوید چرا مبلغین ادیان الهی از نقل مهملاتی که ادعا میکنند از آسمان نازل شده از بشریت پوزش نمیطلبند؟ ولی قبل از این مهم، باید به این متفکر «سرقبرآقا» یادآور شد که بجای پریشانگوئی و دمیدن در تنور جنگ زرگری با واتیکان، بهتر است در ابتدا بداند که واژة «ناعادلانه» را در زبان فارسی «ظالمانه» میگویند. به عبارت دیگر، کسی که سواد فارسی دبیرستانی هم ندارد، در رسانه استعمار انگلیس ـ رسانة خانواده مسعودیها ـ وارد بحث تاریخ و ادیان نمیشود، آبروی کشور بریتانیا را که نباید به باد داد. به ایران رحم نمیکنید، احترام گیس سفید الیزابت دوم را حداقل محفوظ نگاه دارید. به قول خودتان، در دیگ بازه حیای گربه کجاست؟!
آقای فیاض بخش در مقالة بسیار «علمی و مستدل» خود به گذشتة پاپ فعلی نیز اشارات مختصری دارند:
پاپ بنديكت شانزدهم [...] رهبر فعلي كاتوليك هاي جهان، در كارنامه دوران جواني خود، خدمت در يكي از رستههاي ارتش نازي را ثبت كرده است و هرچند اين نقطه ضعيف ناخواسته مثل هزاران جوان مجبور ديگر، دليل محكوميت امروز او نيست [...] من خود براين عقيده و سليقه نيستم كه آدميان را به حكم گذشته شان، آن هم گذشته اي ناخواسته امروز به چالش در آوریم»
پاپ، مانند گونترگراس، و عالیجناب هابرماس، و بسیاری از شخصیتهای شناخته شده اروپا به نازیها ارادت داشته، یادآور شویم که کورت والدهایم، دبیرکل اسبق سازمان ملل نیز یک افسر اس اس بوده. و این گذشتة درخشان به زعم متفکر اطلاعاتی خودمان یک «نقطه ضعیف ناخواسته» است! البته باید گفت که اگر ارتش هیتلر برندة جنگ شده بود همة این شخصیتها به نازی بودن خود افتخار هم میکردند. ولی آنچه اهمیت دارد، نقطه نظر یک مدعی تفکر و اندیشه در رسانه حکومتی ایران است که انسان را «مسئول» گذشتهاش نمیشناسد! به عبارت دیگر، به زعم جناب دکتر، «آدمیزاده» هیچ تفاوتی با برده و بنده که در ادیان ابراهیمی تعریف شده ندارد. از قضای روزگار، این عیناً همان برداشتی است که فاشیسم از انسانها میکند. انسانها، میتوانند گذشته خود را فراموش کنند! چرا که زمان در فاشیسم وجود ندارد. انسان موجودی است که خارج از تداوم زمان، میتواند در ارتباط خود با گذشتهاش گسست ایجاد کند. به همین دلیل است که دکتر «فیاضبخش» ناگهان فراموش میکنند که واقعیتهای جهان امروز نتیجه انتخاب و کردار انسانهای دیروز است؛ فراموش میکنند که واقعیت تاریخی ادیان الهی، سلطه و خشونت، جهت کسب قدرت است. به همین جهت یکباره به صحرای کربلا زده در این وانفسای تبلیغ جهت تقدیس و تقدس، دستها را به سوی آسمان برده میگویند:
«كاش در دنيايي زندگي ميكرديم كه بيعدالتيها و قلدريها[ ...] در حوزه ثروت و سياست، عدهاي كژسليقه و نادان را با نام دين و مذهب، دست به اسلحه نميكرد و زبان ترور و سايه وحشت را در لواي عقيده و مذهب در جهان نميگشود»
از آقای «فیاضبخش» میپرسم، پیامبر شما، محمد، با چه انگیزهای دست به اسلحه برده بود؟ مگر نه این است که به نام «دین برحق» به کشتار و چپاول یهودیان و بتپرستان بیآزار حجاز پرداخت؟ مگر «آیات الهی» کتاب مقدس مسلمانان امر به کشتار مشرکین و کفار نمیکنند؟ مگر صدر اسلام تحمیل دین به زور شمشیر نبوده؟ مگر تهاجم به ایران و دیگر کشورها جهت تحمیل دین اسلام نبوده؟ میخواهید بگوئید محمد «کژ سلیقه و نادان» نبوده؟ پس به چه دلیل اسلام با جنگ مستقر شد؟ نکند جنگهای محمد جهت پیشبرد تمدن و فناوریها بود، و صرفاً جنگهای «دیگران» است که پیامآور توحش شده؟ کدام یک از نخبگان جهان اسلام میتواند تفاوتی میان جنگهای مسلمانان با تهاجم وحشیانه ارتش ناتو به افغانستان و عراق بیابد؟ هیچکدام! چون تفاوتی وجود ندارد. هدف هردو از تهاجم نظامی یکسان است: غارت و سلطه! اگر محمد به نام دین برحق غارت میکرد، ارتش ناتو به نام دموکراسی غارت میکند. آقای «فیاضبخش» نویسندة بسیار محترم مؤسسة اطلاعات! اگر تاریخ اسلام و ادیان را نمیشناسید، اگر تاریخ را نمیشناسید، کتاب مقدس مسلمانان را هم مطالعه نفرمودهاید؟ اگر بجای پند و اندرز به رهبر فاشیست واتیکان، زحمت مطالعهای در باب «دین بر حق اسلام» را بر خود هموار میکردید، مسلماً با مقالههای مصداق «سیر یک روز طعنه زد به پیاز، که تو مسکین چقدر بد بوئی»، مصدع خاطر خوانندگان رسانة «وزین» اطلاعات نمیشدید!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت