یکشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۵


کنتراس و «فریدام‌هاوس»!
...
براساس آمار دفتر خدمات تحقيقاتي كنگرة آمریکا، تاكنون حدود 507 ميليارد دلار برای کشتار در افغانستان و عراق، در اختیار کفتارهای پنتاگون قرار گرفته. البته کنگره، چندین میلیارد دلار درآمد حاصل از کشت خشخاش، تجارت مواد مخدر و زن و کودک را در این «آمار» منظور نکرده. و می‌گوید، ميانگين هزينة نظامي در عراق ماهانه حدود 8 ميليارد دلار برآورد مي‌شود. اهالی «شوت آباد» وقتی واژة هزینة نظامی به گوششان می‌خورد ‌می‌پندارند که ایالات متحد، هر ماه 8 میلیارد دلار جهت چشم و ابروی زیبای عراقی‌ها و افغان‌ها از جیبش خرج می‌کند! ولی باید خدمت اهالی عزیز «شوت آباد» عرض کنیم که اشتباه می‌کنند! 8 میلیارد دلار در ماه هزینة جنگ است، یعنی 8 میلیارد دلار در ماه به جیب پنتاگون و صاحبان صنایع نظامی در ایالات متحد سرازیر می‌شود، و معادل همین مبلغ هم از خدمات بهداشتی، اجتماعی و آموزشی در آمریکا کاسته می‌شود! یعنی زمینه برای فقر، خشونت و توحش در داخل هم فراهم می‌آید. و در چنین شرایطی ارتش دموکراسی پرور ایالات متحد می‌تواند تعداد بیشتری لات و اوباش را به عنوان «سرباز» بسیج کرده جهت گسترش دموکراسی به سراسر جهان اعزام دارد!

گزارش دیروز «رویترز» از واشنگتن حاکی از آن است که کنگرة آمریکا با طرح احداث پایگاه‌های نظامی دائمی در خاک عراق مخالفت کرده، چرا که اعضای کنگره ناگهان کشف کرده‌اند که حضور نیروهای نظامی اشغالگر در عراق باعث شورش و ناآرامی می‌شود! حتماً اعضای کنگره با شنیدن قصه شنگول و منگول در باب «استقبال ایرانیان از تازیان مهاجم و دین اسلام» پنداشته بودند که عراقی‌ها هم از «نازی‌های مهاجم» با آغوش باز استقبال خواهند کرد! هر چه باشد در زبان انگلیسی تفاوت «عراق» و «ایران» تنها یک حرف ناقابل الفباء است. و در زبان فارسی هم تفاوت «نازی» و «تازی» یک نقطه بیشتر نیست! و از آنجا که نمایندگان کنگره انگلیسی زبان بوده و با ایرانیان «فرهیختة» مقیم ایالات متحد حشر و نشر هم دارند، مسلماً دچار سردرگمی مختصری میان زبان فارسی و انگلیسی شده و انگاشته‌اند که «نازی‌ها» در عراق را می‌توان در ترادف با «تازی‌ها» در ایران قرن هفتم میلادی قرار داد! ولی باید به اهالی عزیز «شوت‌آباد» خبر داد که چنین نیست! چرا که به نظر می‌رسد یانکی‌ها لقمة چرب‌تری یافته و جهت حضور مستقیم در ایران خیز برداشته‌اند! علت شیون و زاری جنایتکارانی چون جیمی‌کارتر و مادلن البرایت برای خروج از عراق نیز همین است! کارتر گفته، ما باید به جای ارتش ناتو، ارتش آمریکا را در افغانستان حفظ کرده و از عراق خارج شویم. البته جیمی‌کارتر چون اهل کشت و زرع نیز هست، می‌داند که منفعت کشت خشخاش در افغانستان به مراتب از چپاول نفت عراق بیشتر خواهد بود. علاوه بر این،‌ خروج از عراق به ایالات متحد امکان می‌دهد برای دفاع از دموکراسی «ارتش حقوق بشر» را راهی سواحل دریای خزر کند، تا هم بر رعایت حقوق بشر در روسیه نظارت داشته باشد و هم ماهی‌های «بی‌فرهنگ» دریای خزر را با مفاهیم دموکراسی ینگه دنیائی آشنا کند! چون نفت خزر بهتر از نفت عراق است! و حکومت اسلامی ایران هم خانه‌زاد یانکی‌ها.

به همین دلیل، نخستین گام را وزارت امور خارجة آمریکا برداشته و برای انجام «عملیات پنهان» یک مشت دلار در اختیار مؤسسه «فریدام هاوس» قرار داده است! ارگان تفنگ فروشان معتبر، یعنی «فاینانشنال تایمز» هم این امر خیر را تائید کرده. ظاهراً این مؤسسة خیرخواه یک «پلاتفرم اینترنتی» را به چهره‌های «اوپوزیسیون ایران» اختصاص داده. در سایت روشنگری آورده‌اند که همسر روزولت، الئونور روزولت یکی از بنیانگذاران «سرای آزادی» بوده. همین مطلب کافیست تا ماهیت «خانة آزادی» برای ایرانیان روشن شود. وزارت امورخارجة ایالات متحد بازوی سیا و پنتاگون است و نخستین وظیفه‌اش ایجاد تسهیلات جهت جنایات سیا در دیگر کشورها است.

جان کنت گالبرایت در «فرهنگ رضایت طلبی» می‌گوید : «هر کابینه تصدی رده‌های بالای پست‌های وزارت امور خارجه را به افرادی تفویض می‌کند که عموماً فاقد هر گونه آمادگی قبلی و حتی در بسیاری از موارد فاقد تخصص مشخصی باشند. سفرا بدون داشتن هرگونه تجربة دیپلماتیک پست سفارت را به عهده می‌گیرند و پاسخگوی عواقب بی‌تجربگی خود نیستند.» به گفتة گالبرایت پست‌های رده بالای وزارت امور خارجه «طبیعت مفرحی» دارند. ولی گالبرایت در کتاب خود به جنایتکاران حرفه‌ای امثال «ریچارد هلمز»، «سالیوان» و «نگروپونته» اشاره‌ای نکرده! شاید به این دلیل که خود نیز در دوران کندی، یکی از مهم‌ترین پست‌های دیپلماتیک، یعنی سفارت آمریکا در هند را به عهده داشت. شاید گالبرایت در زمره استثنائات وزارت امورخارجة ایالات متحد باشد. باز گردیم به نگرو پونته که جنایاتش در آمریکای مرکزی و عراق اکنون بر همگان آشکار است.

نوآم چامسکی در کتاب « جنگ به عنوان سیاست خارجی» می‌نویسد، نتیجة دخالت ایالات متحد در این منطقه یک فاجعه عظیم بود. «طی 10 سال، از سال1980ـ تا 1990، جنگ داخلی در السالوادور 100هزار کشته بر جای گذارد.» به ماجرای ایران گیت و جنایات آمریکا در نیکاراگوئه و هندوراس نمی‌پردازم، فقط یادآور می‌شوم که از سال 1981ـ تا 85 نگروپونته سفیر ایالت متحد در هندوراس بود و از سال 85 تا 89 معلوم نیست در کجا بوده و چه می‌کرده! ولی گفته می‌شود که در دورة سفارت نگروپونته در هندوراس، همسر وی در امر مقدس گزینش «مبارزان راه حق» بر ضد ساندینیست‌های «کافر» زینب‌وار می‌کوشیده! و اکنون نیز این «زینب ینگه دنیا» در راه توسعه و گسترش «آزادی» در «فریدام هاوس» دست به جانفشانی زده! در سایت روشنگری همچنین آمده که «ساموئل هانتینگتون» نیز از اعضای هیئت مدیره مؤسسه کشت و پرورش آزادی است! «گور ویدال»، نویسندة صاحب نام آمریکائی، از هانتینگتون به عنوان یک موجود احمق و دیوانه یاد می‌کند. و دلیل شهرت هانتینگتون در جمع نخبگان حکومت اسلامی در داخل و خارج را نیز باید در همین دیوانگی ایشان جستجو کرد! که از قدیم گفته‌اند، «دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید!» حال بپردازیم به نخبگان ایرانی که مورد تفقد «فریدام هاوس» قرار گرفته‌اند.

البته ترجیح می‌دهم از هیچیک از این «شخصیت‌ها» نام نبرم، ولی تا آنجا که می‌دانم سینه زنان حرفه‌ای مدافع آزادی «زندانیان نفوذی» ساواک و مدافعان «روشنفکری دینی» در بین این نخبگان وطنی به چشم می‌خورند. و با توجه به سوابق فعالان «فریدام هاوس» به خصوص فعالیت‌های همسر نگروپونته در هندوراس نتیجه می‌گیریم که «نخبگان منتخب» مؤسسة کذا، در ردة همان جنایتکاران برگزیدة بانو «نگروپونته» در هندوراس می‌توانند قرار گیرند،‌ که آنان را «کنتراس» می‌نامند. «کنتراس‌ها» از بین آدمکش‌ها، فروشندگان محترم مواد مخدر و تجار محترم‌تر زنان و کودکان برگزیده می‌شدند و به عبارت دیگر زباله‌های بازیافتی در اردوگاه پناهندگان نیکاراگوئه به هندوراس بودند، ولی جالب اینجاست که «نخبگان» وطنی‌مان هزاران دلار صرف «ابتیاع مدرک» دانشگاهی کرده‌اند، تا خود را در ردة «کنتراس‌ها» قرار دهند! بله! هنر نزد ایرانیان است و بس!





0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت